جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای Swimming

حسن کاظمی فر، غلامرضا جندقی، مرتضی صفدری،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده

مقدمه: نظر به این که عدم رعایت موازین بهداشتی استخر‌های شنا، بیماری‌های مختلفی از جمله درماتوفیتوزیس را به شناگران انتقال می‌دهد، این تحقیق با هدف تعیین آلودگی‌های درماتوفیتی آب استخر‌های شنای عمومی سرپوشیده شهر قم طی سال ‌های 84-1383 صورت گرفته است. روش کار: در این مطالعه توصیفی، پس جمع آوری و انتقال 480 نمونه آب از 6 استخر شنای عمومی شهر قم به آزمایشگاه، نمونه‌‌ها از میان صافی‌‌های میلی پور عبور داده شده و صافی‌‌ها به محیط کشت میکوزیل اگار منتقل و در دمای 25 درجه سانتی‌گراد به مدت 3 هفته نگهداری گردیدند. سپس درماتوفیت ‌های رویش نموده جداسازی و تعیین هویت شدند. جهت بررسی داده‌ها از آزمون فیشر استفاده گردید. نتایج: در بررسی 480 نمونه آب 6 استخر شنای عمومی شهر قم، 11 مورد (8/8 درصد) درماتوفیت، شامل تریکوفیتون منتاگروفای تیس (4/2 درصد)، تریکوفیتون تونسورنس (6/1 درصد)، تریکوفیتون اکوئینوم (6/1 درصد)، تریکوفیتون شوئن لاینی (8/0درصد)، تریکوفیتون وروکوزوم (8/0 درصد)، تریکوفیتون روبروم (8/0 درصد) و اپیدرموفیتون فلوکوزوم (8/0 درصد)، جدا گردید. ارتباط معنی داری بین عدم رعایت موازین بهداشت فردی و شیوع درماتوفیت‌‌ها در آب استخر‌ها وجود داشت (0001/0 = p). رابطه معنی داری بین میزان کلر باقیمانده آب استخر‌ها و شیوع درماتوفیت‌‌ها دیده نشد. نتیجه گیری: با توجه به این که اکثر درماتوفیت ‌های جدا شده از آب استخر‌ها انتروپوفیلیک (انسان دوست) بوده و از طریق شناگران به آب استخر‌ها راه یافته اند، ضرورت دارد تا مراقبت‌‌های بهداشت فردی صورت گیرد و شرایط مطلوب بهداشتی آب استخر‌ها و محیط ‌های اطراف آنها تأمین گردد.
ایرج صالحی، مصطفی محمدی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: استرس اکسیداتیو به شدت با دیابت و عوارض آن در ارتباط می‌باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات دیابت تجربی بر شاخص‌های استرس اکسیداتیو در بافت قلب و تاثیر شنای منظم بر آن می‌باشد. روش کار: طی یک مطالعه تجربی- کاربردی40 عدد موش صحرایی نر ویستار به چهار گروه 10 تایی کنترل، کنترل همراه ورزش، دیابتی بدون ورزش و دیابتی با انجام ورزش تقسیم شدند. دیابت به وسیله تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین (50 میلی‌گرم به ازای هرکیلوگرم، داخل صفاقی) ایجاد گردید. مدت مطالعه 8 هفته بود. پس از پایان دوره، ابتدا حیوانات با تیوپنتال سدیم (50 میلی‌گرم به ازای هرکیلوگرم، داخل صفاقی) بی هوش و بطن چپ جدا و در 80- درجه سانتی‌گراد نگهداری شد. در قسمت رویی به دست آمده از هموژنیزاسیون بافت، فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، گلوتاتیون ردکتاز و کاتالاز به عنوان وضعیت آنتی‌اکسیدان‌های آنزیمی و میزان مالونیل دی‌آلدئید به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپیدی اندازه‌گیری شدند. نتایج: القای دیابت باعث کاهش معنی‌دار در میزان فعالیت آنزیم‌های گلوتاتیون ردوکتاز و کاتالاز در بافت قلب رت‌های دیابتیک نسبت به گروه کنترل گردید. هم‌چنین میزان مالونیل دی آلدئید به طور معنی‌داری در گروه دیابتی ورزش نکرده نسبت به گروه کنترل افزایش داشت. میزان گلوتاتیون توتال بافت قلب در تمامی گروه‌ها یکسان بود. نتیجه گیری: شنا با جلوگیری از کاهش فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی گلوتاتیون ردوکتاز و کاتالاز و کاهش سطح مالونیل دی آلدئید بافت قلب برای جلوگیری از عوارض قلبی- عروقی در دیابت ملیتوس ناشی از استرس اکسیداتیو مفید می‌باشد.
لیلا وصالی اکبر پور، محمد علی سمواتی شریف،
دوره 19، شماره 4 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: فعالیت‌های استقامتی می‌توانند از طریق ایجاد استرس اکسایشی، منجر به آسیب و تخریب بافتی گردند. اما به نظر می‌رسد فعالیت‌های استقامتی و وامانده‌ساز نتایج متفاوتی با یکدیگر دارند. هدف از این پژوهش بررسی مقایسه دو شیوه تمرین شنای استقامت بر سطوح کراتین‌کیناز، لاکتات دی هیدروژناز و مالون دی آلدئید رت‌های نر ویستار است.

مواد و روشها: تعداد 18 سر رت نر نژاد ویستار  با سن 12 هفته و در محدوده 250 تا 300 گرم به طور تصادفی به سه گروه شش تایی شنای استقامت(EN)، شنای وامانده­ساز (EX) و کنترل (C) تقسیم شدند. هر دو گروه تمرینی به مدت 10 هفته، 5 روز در هفته و هر جلسه یک ساعت شنا کردند. اما از هفته پنجم، 30 دقیقه در هفته به طور فزاینده به زمان شنای گروه وامانده‌ساز افزوده می‌شد، به طوری که گروه وامانده‌ساز در سه هفته پایانی پروتکل تمرینی، سه ساعت در هر جلسه شنا می‌کردند. گروه کنترل (C) در این مدت فعالیتی نداشتند. یک روز پس از اتمام پروتکل تمرینی، نمونه‌گیری خونی از سیاهرگ زیرین رت‌ها انجام شد. فعالیت LDH و CK به روش رنگ‌سنجی(DGKC) و MDA از طریق واکنش با TBA سنجیده شد. نتایج از طریق آزمون آنووای یک طرفه و پس از آن تست تعقیبی توکی با سطح معنی‌داری(p<0/05) تحلیل شدند. 

یافتهها: گروه EN، افزایش معنی‌داری در سطوح CK سرمی نسبت به گروه EX و گروه C داشتند(0/001=p)، در حالی که سطوح مالون دی آلدئید به طور معنی‌داری نسبت به گروه C کم‌تر بود(0/011=p). اما در سطوح LDH تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد تمرین استقامتی آسیب بیشتری به عضله وارد می‌کند، در حالی که پراکسیداسیون لیپید کمتری ایجاد می‌کند.


علی خواجه لندی، حسین عابد نطنزی، حجت اله نیکبخت،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

چکیده

زمینهو هدف: ویسفاتین آدیپوسیتوکینی است که از بافت چربی ترشح میشود و با میزان گلوکز پلاسما ارتباط دارد و میتواند بر روی بروز دیابت موثر باشد. از سوی دیگر در طب سنتی از آلوئهورا به عنوان داروی ضددیابت استفاده میشود. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرات تمرین شنا همراه با مصرف عصاره آلوئهورا بر سطوح سرمی ویسفاتین، گلوکز و نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال در موشهای صحرایی دیابتی بود.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 28 سر موش صحرایی نر دیابتی انتخاب و در چهار گروه(1) کنترل، (2) تمرین شنا، (3) عصاره آلوئهورا و (4) تمرین شنا همراه با آلوئهورا قرار گرفتند. برنامه تمرین شنا به صورت فزاینده در هفته اول با 6 دقیقه آغاز شد و در هفته ششم به 36 دقیقه افزایش یافت. گروه های 3 و 4 روزانه 300 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره آلوئهورا دریافت کردند. گروه کنترل هیچ گونه فعالیت منظم ورزشی نداشته و همچنین عصارهای دریافت نکردهاند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تحلیل قرار گرفت.

یافتهها: در هر سه گروه تمرین شنا، گروه عصاره و گروه تمرین و عصاره کاهش معنیدار در گلوگز خون، نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال و سطح ویسفاتین نسبت به گروه کنترل وجود داشت(05/0p).

نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرین شنا همراه با مصرف عصاره آلوئهورا باعث کاهش نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال، گلوکز و افزایش حساسیت گیرندههای ویسفاتین و در نتیجه کاهش سطح سرمی آن در موشهای صحرایی دیابتی میشود.


نسترن زمانی، آزاده اسکندری،
دوره 20، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: اضطراب و افسردگی از حالت­های روان­شناختی و فیزیولوژیکی هستند که با تغییرات بدنی، هیجانی و رفتاری شناسایی می شوند. با توجه به مطالعات انجام شده، شواهدی مبنی بر تأثیر دوکوزاهگزانوئیک اسید (DHA) در تنظیم شرایط احساسی، حرکتی و عملکردهای شناختی در انسان و حیوانات وجود دارد. در این مطالعه، اثر DHA با مقدار 5/2 میلی­گرم بر کیلوگرم بر رفتارهای اضطرابی و افسردگی در موش سوری نر بالغ مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش­ها: در این مطالعه تجربی، 42 سر موش سوری نر بالغ به طور تصادفی به 6 گروه 7 تایی تقسیم شدند. حیوانات مورد مطالعه به گروه های کنترل، حلال، (تزریق داخل صفاقی روغن کنجد به مدت 14 روز) و تحت درمان با DHA، (تزریق داخل صفاقی DHA با مقدار 5/2 میلی­گرم بر کیلوگرم به مدت 1، 3، 5 و 14 روز) تقسیم شدند و سپس با استفاده از دستگاه ماز بعلاوه­ای شکل مرتفع و آزمون شنای اجباری از نظر رفتارهای اضطرابی و افسردگی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته­ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که دوکوزاهگزانوئیک اسید در روزهای 1، 3 و 5 اثر معنی­داری بر رفتار اضطرابی نداشت (05/0˃ p)، اما تیمار 14 روز دوکوزاهگزانوئیک اسید منجر به کاهش زمان بی­حرکتی در آزمون شنای اجباری گردید (05/0˂ p).
نتیجه­گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می­توان گفت دوکوزاهگزانوئیک اسید در دوز 5/2 میلی­گرم بر کیلوگرم تأثیری بر رفتارهای اضطرابی جوندگان ندارد، ولی منجر به کاهش رفتارهای افسردگی می گردد.
 

محمدباقر نیکزاد، شادمهر میردار،
دوره 20، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: تصور بر این است که تمرینات ورزشی می تواند تا حدودی بافت ریه را در معرض مواد سرطان­زای شیمیایی ناشی از دود سیگار تحت تأثیر قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر، تأثیر دوازده هفته تمرین شنا بر سطح اینترلوکین6 ریه رت ها متعاقب کارسینوژن NNK بود.
مواد و روش­ ها: نوع پژوهش تجربی است. بدین منظور 46 سر رت ویستار به پنج گروه الف) تمرینی(E)، ب)تمرین-NNK  (E.N)، ج)NNK  (N)، د)کنترل(C) و ه)گروه حلال(V) تقسیم شدند. گروه های تمرینی، تمرینات شنا را به مدت دوازده هفته و پنج روز در هفته به مدت 25 تا 60 دقیقه اجرا کردند. تزریق NNK و آب مقطر در گروه های NNK و حلال نیز به صورت زیر جلدی یک بار در هفته به میزان 5/12 میلی­گرم بر کیلوگرم برای 12 هفته انجام شد. سپس نمونه های بافتی ریه برداشته و سطح اینترلوکین6 به روش الایزا اندازه­گیری شد. جهت مقایسه داده­ها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و توکی در سطح 05/0p≤ استفاده شد.
یافته­ ها: نتایج بیان­گر کاهش معنی دار اینترلوکین6 در گروه های تمرینی (009/0p=)، تمرین-NNK (006/0p=) و حلال(006/0p=) با گروه  NNKبود. در حالی که تفاوت معنی داری بین گروه تمرینی و کنترل دیده نشد. تمرینات شنا موجب کاهش معنی دار سطح اینترلوکین 6 در بافت ریه در معرض کارسینوژن NNK شد.
نتیجه‌گیری: به نظر می رسد تمرینات استقامتی می تواند به عنوان مکمل تمرینی، با کاهش عاملی التهابی اینترلوکین6 ، در کنار سایر روش های درمانی، در کاهش نقش کارسینوژنی NNK و کاهش تاثیرات منفی ناشی از سیگار ایفای نقش نماید.

 

اکرم جوکار، هما شیخانی شاهین، مهرزاد مقدسی، علیرضا جوهری،
دوره 26، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده

به­طور متوسط بیمارانی که به NASH مبتلا هستند تقریبا با گذشت هفت سال، بیماری آن­ها به فیبروز تبدیل می­شود و برگشت­پذیری در این مرحله بسیار مشکل می­شود زیرا که این بیماری یک مرحله برگشت­ناپذیر از بیماری کبدچرب غیرالکلی است (2)تحقیقات به این نتیجه رسیده­اند که با فعالیت ورزشی التهاب کبد و مقاومت به انسولین کاهش و حساسیت به انسولین افزایش می­یابد (3). حال آن­که ورزش باعث بالا رفتن پروستاگلاندین­ها و cAMP می­شود. هورمون­های ذکر شده موجب مهار عملکرد TNF-α می­شوند (6). از سوی دیگر سیتوکین­های ضدالتهابی بر اثر ورزش افزایش می­یابد و باعث مهار افزایش TNF-α می­شوند. با افزایش تولید و ترشح TNF-α عوامل التهابی دیگر از جمله سیگنالینگ TGF-β1 فعال می­شود و سیگنالینگ فیبروزیس در سلول­های کبد شروع خواهد شد (5). TGF-β1 (Transforming growth factor beta 1) یکی از اعضای خانواده بزرگ فاکتورهای رشد تغییردهنده بتا (TGF-β) و سایتوکاین کلیدی در چاقی و مقاومت انسولینی می­باشد (7).در پژوهشی، طی 48 هفته اعمال رژیم پرچرب به رت­ها دریافتند که از هفته هشتم به بعد استئاتوزیس در کبد رت­ها به­وجود می­آید و میزان TGF-β1 در آن­ها افزایش معنادار یافت. آن­ها در پایان به این نتیجه رسیدند که این عامل می­تواند از مشخصه­های اصلی تعیین درجه فیبروز کبدی در بیماران مبتلا به NASH باشد (10).  تمرینات تناوبی با شدت بالا (High-intensity interval training, HIIT) از جمله مدل­های جدید تمرینی هستند که تاثیرات مثبت آن­ها در انواعی از بیماری­های متابولیکی مشخص شده است (13).از طرف دیگر پژوهش­های بسیار اندکی درباره تاثیر محیط آبی و شنا بر میزان بهبود متابولیسم و التهاب در بیماران NASH وجود دارند. بر اساس نتایج یک مرور نظامند در سال 2018 نشان داده شد که تمرین استقامتی در آب باعث بهبود التهاب سیتمیک و کنترل وزن شد (18). با وجود نتایج متناقض در این زمینه و اثرات مفید تمرین در آب و هم­چنین علاقه ذاتی انسان به آب، هم­چنان تاثیر تمرین فاصله­ای با شدت بالا در آب در بیماران مبتلا به استئاتوهپاتیت غیرالکلی توسط محققان تحقیق حاضر مشاهده نشده است. از این­رو تاثیر هشت هفته تمرین فاصله­ای با شدت بالا در آب بر عوامل التهابی در بیماران مبتلا به استئاتوهپاتیت غیرالکلی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش­ها: در این مطالعه رت­ها با سن هشت هفته به دو گروه سالم (20= n) و رژیم پرچرب (HFD) (20= n) تقسیم شدند. پس از هشت هفته و اثبات القا بیماری، گروه HFD به­طور تصادفی به دو گروه کنترل-بیمار (9= n)، تمرین- بیمار (9= n)، تقسیم شدند؛ هم­چنین گروه سالم نیز به دو گروه کنترل-سالم (9= n) و تمرین-سالم (9= n) تقسیم شدند. رت­های گروه تمرین، تمرین HIIT شنا، شامل 20 نوبت 30 ثانیه­ای شنا با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت را به­مدت هشت هفته (سه روز در هفته) انجام دادند. برای مشخص نمودن تفاوت میان گروه­ها از آزمون آماری آنووای یکراهه و آزمون تعقیبی بونفرونی (05/0P<) استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: پروپوزال این مطالعه، توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی شیراز مورد تایید قرار گرفته است (IR.SUMS.REHAB.REC.1400.008).

یافته ها: همان­گونه که در نمودار 1مشخص است؛ بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه، می‌توان گفت تفاوت معناداری بین میانگین TNF-α سرم خون وجود داشت (001/0=P). با توجه به نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی این تفاوت­ها در متغیر TNF-α سرم خون، بین گروه­های کنترل-سالم با کنترل-بیمار (001/0=P)، تمرین-بیمار (001/0=P) و تمرین-سالم (002/0=P)، کنترل-بیمار با تمرین-بیمار (012/0=P) و تمرین-سالم (001/0=P)، تمرین-سالم با تمرین-بیمار (002/0=P) بود.  با توجه به نمودار 2این­گونه دریافت می­شود که در هر چهار گروه در متغیر TGFβ1 تفاوت معنادار وجود ندارد (068/0=p). با این­حال با مقایسه میانگین­ها این­گونه دریافت می­شود که میزان پروتئین TGFβ1 به دنبال فعالیت ورزشی تناوبی شنا با شدت بالا در گروه تمرین-بیمار نسبت به کنترل-بیمار به اندازه 1968/49 درصد کاهش یافته است. این در حالی است که این پروتئین در گروه تمرین-سالم نسبت به کنترل-بیمار به اندازه 2741/45 درصد کاهش یافته بود. در شکل ۱ باندهای پروتئینی مربوط به پروتئین TGFβ1 نشان داده شده است.
بحث ونتیجه­ گیری

نتایج تحقیق حاضر نشان دادند که تمرینات تناوبی شنا با شدت بالا باعث کاهش عوامل التهابی و فیبروزی می­شوند و در مجموع می­توان نتیجه گرفت هشت هفته تمرینات شنای تناوبی باشدت بالا باعث بهبود عوامل التهابی و فیبروزی مرتبط با بیماری استئاتوهپاتیت غیرالکلی می­شود. با این حال برای حصول نتیجه قطعی، می­بایست این نوع تمرینات را در مطالعات انسانی در این جامعه بیمار مورد مطالعه قرار داد.
تقدیر و تشکر
مقاله حاضر برگرفته از پایان­نامه دانشجویی دوره کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی (نویسنده اول) موسسه آموزش عالی زند شیراز با کد اخلاق IR.SUMS.REHAB.REC.1400.008 می­باشد. در پایان از تمامی دوستان و همکارانی که در طی مراحل این پژوهش یاری­کننده ما بودند، صمیمانه سپاسگزاری می­نماییم.
تضاد منافع
نویسندگان این مقاله، هیچ نفع متقابلی از انتشار آن ندارند.
سهم نویسندگان (میزان مشارکت)
هر چهار نویسنده در آماده­سازی این مقاله مشارکت داشته­اند.





 
اقای مهدی حاجیوند، دکتر محمد فتحی، دکتر زینب گرگین، دکتر راضیه رضایی،
دوره 26، شماره 6 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: التهاب می‌تواند باعث آسیب به سیستم عصبی مرکزی شده و منجر به بیماری‌های نوروپاتولوژیک مانند سکته مغزی، درد، اسکیزوفرنی و آلزایمر شود. AIM2 عضوی از خانواده پروتئین هسته‌ای خونساز PYHIN است که به DNA سیتوزولی متصل می‌شود و کاسپاز-1 را فعال می‌کند، کاسپاز-1 یکی از کاسپازهای با واسطه التهابیست که سیتوکین‌های پیش‌التهابی را فعال می‌کند. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر یک دوره تمرین شنا بر بیان پروتئین‌های کاسپاز-1 و AIM2 در هیپوکمپ موش‌های صحرایی نر نژاد ویستار بود.
مواد و روش‌ها: جامعه آماری این پژوهش شامل 16 موش صحرایی نر نژاد ویستار (6 هفته) بود که به دو گروه بدون تمرین (H) و گروه تمرین  (T)تقسیم شدند. هشت رت در هر گروه قرار گرفتند. گروه بدون تمرین هیچ گونه فعالیت ورزشی انجام ندادند، در حالی که گروه تمرینی در یک دوره تمرین شنا (20 روز) شرکت کردند. در این برنامه تمرینی پس از یک دوره آشنایی 4 روزه، رت‌ها از روز پنجم تا روز بیست و یکم پروتکل پژوهشی را اجرا کردند (30 دقیقه شنا در روز). میزان بیان پروتئین‌های کاسپاز-1 و AIM2  با روش ایمنوفلوروسنت ارزیابی شد. برای ارزیابی تاثیر مداخلات از آزمون تی مستقل استفاده شد و تمامی محاسبات آماری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام شد.
یافته‌ها: نتایج این پژوهش نشان داد که تمرین شنا میزان پروتئین‌های کاسپاز-1 وAIM2  را به طور معنی‌دار (P<0.05) کاهش داد
نتیجه‌گیری: بر مبنای این مطالعه مشخص شد که تمرین شنای می‌تواند به طور موثر پروتئین‌های کاسپاز1 و AIM2 را کاهش دهد. بنابراین، این امکان وجود دارد که ورزش با کاهش عوامل التهابی بتواند درمان بالقوه‌ای برای بیماری‌های ناشی از التهاب و تبعات آن یعنی آلزایمر باشد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb