74 نتیجه برای Eta
اکبر رستمی نژاد، زهره کریمی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
مقدمه: امروزه برای بیهوشی مناسب در اعمال جراحی بایستی به شرایط روحی-روانی بیمار نیز توجه شود که از آن جمله، کاهش هیجان، اضطراب و ترس از جراحی در همگان در کودکان پیش دبستانی می باشد که هنگام جدایی از والدین و مواجهه با اتاق عمل، دچار حالات فوق گردیده و به نظر می رسد که این عوامل می توانند بر جراحی و نتایج آن تأثیر سوء داشته باشند. بنابراین بایستی با کمک روش ها و مراقبت های پرستاری مناسب سعی نمود که کودکان به راحتی از والدین جدا شده، ماسک بیهوشی و سوزن وریدی را بهتر تحمل کرده و در بدو بیهوشی و ورود به اتاق عمل، خواب باشند. از جمله این روش ها تجویز پیش داروی بیهوشی خوراکی کتامین می باشد.
روش کار: پژوهش فوق کارآزمایی بالینی دوسوکور بوده و بر روی 66 کودک 7-2 ساله که همگی برای اولین بار جهت جراحی انتخابی (ریسک 1 بیهوشی) غیر از مغز و کبد مراجعه نموده اند، انجام گردیده است. نمونه ها به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شده و نیم ساعت قبل از عمل به گروه مورد 5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن کتامین به اضافه 0/2 سی سی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن آبمیوه و به گروه شاهد تنها همان مقدار آبمیوه داده شد سپس اطلاعات جمع آوری شده از وضعیت کودک در برگه های مشاهده ثبت گردیده و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
نتایج: نتایج نشان داد که 78/8 درصد کودکان گروه مورد هنگام جدایی از والدین گریه نکردند و 78/8 درصد آنان نیز هیچ گونه مقاومتی نداشتند. همچنین نسبت به سوزش وریدی، 34/4 درصد کودکان گروه مورد هیچ عکس العملی نداشتند و 59/4 درصد نیز عکس العمل خفیف داشتند در حالیکه در گروه شاهد تنها 6/1 درصد عکس العمل نداشتند و 78/7 درصد نیز حرکات شدید بدن و کشیدن دست ها را داشتند. همچنین 69/7 درصد گروه مورد هنگام ماسک گیری بیهوشی هم کاری داشته در حالیکه 75/8 درصد از گروه شاهد از پذیرفتن ماسک امتناع نموده و فقط 24/2 درصد همکاری داشتند. 81/8 درصد از گروه مورد قبل از بیهوشی خواب بودند در حالی که کلیه کودکان گروه شاهد بیدار و بی قرار بودند.
نتیجه گیری: از آنجا که نتایج فوق همگی از نظر آماری در سطح 95% معنی دار می باشند، بنابراین استفاده از کتامین به عنوان پیش داروی بیهوشی، از هیجان، اضطراب و ترس کودک هنگام جدایی از والدین کاسته و موجب آرامش، عدم مقاومت، گریه نکردن و خوابیدن در هنگام انتقال به تخت عمل می گردد. |
زهرا افتخاری، علی سعدالهی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده
مقدمه: پژوهش های انجام شده نشان می دهند کودکانی که دارای مفهوم نگهداری ذهنی هستند، توانایی بیش تری در بیان صفات دارند، از سوی دیگر بررسی مهارت های زبانی کودکان دارای نارسایی ذهنی حاکی از وجود مهارت های زبانی ضعیف تری در کودکان نشانگان داون است.
روش کار: این تحقیق به صورت مقطعی تحلیلی بود که در سال 1382 در مدارس استثنایی شهر سمنان انجام شد. روش انتخاب نمونه ها به صورت نمونه گیری منظم بود. ابتدا 38 دختر نشانگان داون یک زبانه و فاقد معلولیت حسی و حرکتی انتخاب شدند. سپس 37 دختر غیرنشانگان داون یک زبانه نارسایی ذهنی با علت نامشخص براساس تاریخ تولد، پایه تحصیلی، مردودی در پایه های قبلی، شغل و تحصیلات والدین به صورت همتا انتخاب شدند. بر روی این 75 آزمودنی، آزمون های عملیاتی انجام شد و کسانی که مفهوم نگهداری ذهنی را داشتند (25 دختر نشانگان داون و 25 دختر دارای نارسایی ذهنی غیرنشانگان داون) توسط آزمون ریون رنگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. موارد آموزش پذیر نیز در آزمون بیان صفات شرکت نمودند.
نتایج: مقایسه عملکرد آزمودنی ها در آزمون بیان صفات حاکی از آن بود که:
۱ - آزمودنی های نشانگان داون در بیان صفات تفضیلی عملکرد ضعیف تری داشتند اما در بیان صفات ساده و عالی بین دو گروه تفاوتی وجود نداشت؛
۲ - سهولت بیانی در صفات ساده> صفات تفضیلی< صفات عالی و همچنین در صفات بزرگ-کوچک< بلند- کوتاه< کلفت– نازک< پهن و باریک بود؛
۳ - عده بسیار کمی از آزمودنی ها قادر به بیان صفات عالی بودند.
نتیجه گیری: دختران نشانگان داون از مهارت های معناشناختی ضعیف تری نسبت به سایر دختران دارای نارسایی ذهنی برخوردارند. |
شیرین ایران فر، طراوت فاخری، فیروزه صفری، شیرین امیر فخری، منصور رضایی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده
مقدمه: از آن جائی که تشخیص زجر جنین و شناخت روشهایی که بتواند، علاوه بر حداقل هزینه و زمان، دارای ارزش تشخیصی بالایی باشد، در مامایی بسیار مهم است، این بررسی به منظور تعیین ارزش تشخیص آزمون تحریک ارتعاش صوتی در پیش گویی زجر جنین طی فاز فعال زایمان مادران مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی معتضدی شهر کرمانشاه در سال 1383-1382 انجام شد.
روش کار: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی انجام شد. 380 زن حامله در فاز فعال زایمان با حاملگی ترم، تک قلو، پرزانتاسیون سفالیک، بدون بیماری زمینهای و ناهنجاری واضح جنینی، افراد تحت مطالعه را تشکیل میدادند. قلب جنین ابتدا با مونیتورینگ خارجی به مدت 15 دقیقه ثبت و سپس با استفاده از حنجره مصنوعی، صوت با شدت 105 دسی بل به مدت 3 ثانیه از روی شکم مادر به جنین داده و قلب جنین به مدت 15 دقیقه ثبت شد. در صورت افزایش 2 بار 15 ضربه در دقیقه به مدت 15 ثانیه در قلب، جنین واکنشدار و در غیر این صورت بدون واکنش قلمداد میشد. سایر متغیرهای مورد بررسی شامل: نوع زایمان، آپگار دقیقه اول و پنجم، دفع مکونیوم و طناب گردنی بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از درصد، فراوانی، میانگین و تعیین ارزشهای تشخیصی و آزمون کای و تست دقیق فیشر، تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: سن افراد تحت مطالعه 5/8±25/2 سال، تعداد حاملگی آنها 1/33±1/94 و 51/8 درصد تعداد حاملگی آنها یک حاملگی بوده است. آپگار دقیقه اول 0/69±8/61 بود و قلب جنین قبل از تحریک صوتی 61/1 درصد دارای واکنش و 26/3 درصد مشکوک و پس از تحریک صوتی 60/8 درصد دارای واکنش و 5/3 درصد مشکوک بود. حساسیت و ویژگی و صحت آزمون تحریک صوتی در پیشگویی زجر جنین به ترتیب 88/3 درصد، 70 درصد، 75/5 درصد و در روش بدون تحریک صوتی 68/3 درصد و 66/5 درصد و 23/6 درصد بود.
نتیجه گیری: ارزش تشخیصی آزمون تحریک صوتی در پیش گویی زجر جنین بالا بود و این آزمون قدرت کاهش نتایج قلب جنین مشکوک را داشت. توصیه میگردد که تحقیقات بیشتری درخصوص مدت، شدت صوت و همچنین استفاده از الگوهای دورهای قلب جنین صورت گیرد.
دكتر طاهره اشرف گنجوئی، دكتر طیبه نادری، دكتر بابک عشرتی، دكتر نوشین باباپور،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه: تعیین هر چه دقیقتر وزن جنین درپیشگیری از عوارض زایمانی و همچنین در تصمیمگیری متخصصین از نظر نحوهً اجرای زایمان حیاتی است. این امر خصوصاً در موارد مشکوک به ماکروزومی و یا تأخیر رشد جنین(IUGR) و همچنین در زایمانهای زودرس اهمیت دارد. هدف از این تحقیق تعیین اعتبار تخمین کلینیکی، سونوگرافیک و مادر در برآورد وزن جنین در مقایسه با وزن بدو تولد نوزاد میباشد. روش کار: در این مطالعه مقطعی، 246خانم ترم مراجعه کننده به بیمارستان شهید باهنر و بیمارستان افضلی پور شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفتند. واحدهای مورد پژوهش که کاندید سزارین بودند ( اکثراً به دلیل سابقه قبلی سزارین) پس از تخمین سونوگرافیک توسط سونوگرافیست، حداکثر طی یک هفته جهت ختم حاملگی بستری شده و توسط دو متخصص و یک دستیار ارشد تخمین کلینیکی وزن جنین صورت میگرفت. ضمناً از مادرانی که سابقه زایمان قبلی داشتند راجع به وزن تقریبی جنین فعلی سوال میشد. همه تست کنندهها از نتایج تخمین وزن جنین توسط سایرین و همچنین تخمین سونوگرافیک نا آگاه بودند و پس از انجام سزارین وزن نوزاد به عنوان استاندارد طلایی در نظر گرفته میشد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای تی زوج و مربع کای استفاده شد. نتایج: وزن زمان تولد از 2100 گرم تا 5300 گرم متفاوت بود ( با میانگین وزنی443±3339 گرم). در صورتی که معیار وزن 2500 تا 4000 گرم به عنوان وزن طبیعی تلقی شود حساسیت اندازهگیری وزن توسط معاینه کنندهها 8/11 درصد و ویژگی این سنجش 6/99 درصد بود(با ارزش اخباری مثبت و منفی به ترتیب7/66 درصد و 8/93 درصد). در حالی که حساسیت اندازهگیری وزن توسط سونوگرافی6/17 درصد و ویژگی این سنجش5/93 درصد بود( با ارزش پیشگوئی مثبت و منفی به ترتیب3/14درصد و 1/92 درصد). همچنین حساسیت اندازه گیری وزن توسط مادر 3/6 درصد و ویژگی آن 98 درصد بود. نتیجه گیری: بین اندازهگیری توسط سونوگرافی و متوسط اندازهگیری توسط سه نفر معاینه کننده اختلاف معنیداری وجود نداشت. بنابر این پزشکان با کسب تجربه شاید بتوانند با دقت مشابه و شاید هم بیشتر، در تخمین وزن جنین کمک کنند.
مسعود ناظم، پروین ساجدی، وحید گوهریان، محمدرضا شیروانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
مقدمه: استفاده از یک بار تزریق بوپیواکائین زیر جلدی ممکن است بتواند کودکان را از دریافت استامینوفن رکتال در دفعات مختلف بی نیاز کند. در این بررسی اثر تزریق بوپیواکائین زیر جلدی در مقایسه با شیاف استامینوفن در کاهش درد بعد از عمل در اطفال مطالعه شده است. روش کار: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی، 141 کودک زیر 3 سال در تابستان 1381 در بیمارستان آیت ا.. کاشانی مورد مطالعه قرار گرفتند. کودکان کاندید عمل هرنی یک یا دو طرفه و عدم نزول بیضه یک یا دوطرفه، در دو گروه دریافت کننده شیاف استامینوفن و دریافت کننده بوپیواکائین قرار داده شدند. کودکان مورد بررسی در ساعتهای 3، 6، 12 و 24 بعد از عمل از نظر میزان درد با ابزار رتبهبندی چهرهای درد (FPRS) ارزیابی شدند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمونهای فریدمن و تی دانش آموزی تجزیه و تحلیل شدند. 05/0p< معنیدار تلقی گردید. نتایج: مقایسه امتیازات، در ساعتهای مختلف نشان داد که در 6 ساعت اول، درد کودکان در گروه بوپیواکائین به طور معنیداری کمتر از گروه مصرف کننده شیاف استامینوفن بود(05/0p<). اما در ساعتهای 12 و 24، در دو گروه تفاوت معنیدار نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه و اثر ضد درد قابل قبول بوپیواکائین، به خصوص در 6 ساعت اول بعد از عمل، در مقایسه با استامینوفن و تحمل راحتتر آن نسبت به تجویز هر 4 ساعت شیاف استامینوفن، پیشنهاد میشود که در شروع عمل، جهت کنترل درد بعد از عمل جراحی در اطفال از تزریق بوپیواکائین زیر جلدی استفاده شود.
رضوان انصاری، منیژه کهبازی، مرتضی آبدار اصفهانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
مقدمه: مطالعات نشان داده اند که بین سندرم متابولیک و بیماری عروق کرونر ارتباط وجود دارد. پرفشاری خون یکی از عوامل خطر قلبی متابولیک در افراد دارای سندرم متابولیک می باشد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع فنوتیپهای سندرم متابولیک در بیماران واجد پرفشاری خون در استان اصفهان و استان مرکزی که دو استان ناحیه مرکزی ایران هستند، می باشد. روش کار: این مطالعه یک پژوهش مقطعی است که روش نمونه گیری آن خوشهای - تصادفی می باشد. در این مطالعه،12514 نفر از جمعیت شهری و روستایی بالای 19 سال ساکن در استانهای اصفهان و مرکزی در نظر گرفته شدند که طبق تعریف سندرم متابولیک 1936 نفر از آنها انتخاب گردیدند. طبق تعریف سندرم متابولیک، این افراد شامل افرادی بودند که حداقل 3 مورد از حالتهای غیر طبیعیHTN، FBS ، TG ،HDL وWC را دارا باشند. هم چنین در این مطالعه شرط فشارخون بالا در همه گروهها در نظر گرفته شده است. اطلاعات بعد از جمع آوری، از طریق کای دو نسبت شانس و آزمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: شیوع فنوتیپهای مورد نظر سندرم متابولیک در مرکز ایران از 6/0 تا5/7 درصد متغیر است که بیشترین آمار شیوع مربوط به زنان فشارخونی با TG و WC بالاتر از حد نرمال و کمترین شیوع مربوط به مردان فشارخونی با دو فنوتیپWC ، FBS بالا و HDL پایین و FBS بالا می باشد(05/0p<). به طورکلی شیوع سندرم متابولیک در افراد با پرفشاری خون، در مناطق شهری استانهای اصفهان و مرکزی بیشتر از مناطق روستایی محاسبه شد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از میزان شیوع سندرم متابولیک همزمان با پرفشاری خون، موافق با بسیاری از مطالعات مشابه می باشد و بیانگر همراه بودن پرفشاری خون با فنوتیپهای مختلف سندرم متابولیک به خصوص در زنان با چاقی مرکزی و دیس لیپیدمی می باشد که مستلزم توجه و دقت بیشتر در مورد پیشگیری و درمان این گروه در معرض خطر، میباشد.
محمد رضا پالیزوان، زهرا ساری، محمود رضا نخعی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
مقدمه: تا کنون تحقیقات زیادی در زمینه اثرات فیزیولوژیک اسیدهای چرب ترانس موجود در مارگارین بر روی انسانها و حیوانات انجام گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی اثر روغن مارگارین بر روی تولید مثل موش های صحرایی نژاد ویستار است. روش کار: این مطالعه از نوع تجربی است. برای بررسی اثر مارگارین بر روی تولید مثل، 46 موش صحرایی نر و ماده نژاد ویستار به چهار گروه تقسیم شدند. در سه گروه آزمون، به غذای استاندارد آنها روغن مارگارین به میزان 3 درصد اضافه شد و به گروه کنترل یا گروه چهارم فقط غذای استاندارد داده شد. در گروه آزمون اول موشهای نر و ماده مارگارین دریافت کردند. در گروه آزمون دوم فقط موشهای ماده مارگارین دریافت کردند. و در گروه آزمون سوم فقط موشهای نر مارگارین دریافت کردند. یک ماه پس از شروع مصرف غذا، عمل جفتگیری و تولید مثل در آنها انجام گرفت و در تمام طول حاملگی حیوانات از همان رژیم غذایی قبلی استفاده میکردند. پس از زایمان؛ تعداد کل نوزادان و تعداد نوزادان نر و ماده، وزن نوزادان و میزان مرگ و میر نوزادن در گروههای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده ازآنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. نتایج: نتایج به دست آمده از مقایسه دادهها در چهار گروه مورد آزمون نشان دهنده افرایش معنیدار وزن نوزادن و نسبت نوزادان ماده در گروه دوم نسبت به گروه کنترل و گروه اول بود. همچنین مقایسه میزان مرگ و میر نوزادان در گروههای چهار گانه نشان دهنده افزایش معنیدار مرگ و میر نوزادان در گروه دوم نسبت به گروههای دیگر بود. از طرف دیگر بین تعداد نوزادان در گروههای مختلف اختلاف معنیداری وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که تجویز روغنهای مارگارین حاوی اسیدهای چرب ترانس به موشهای ماده میتواند به شکل معنیداری سبب افزایش وزن، افزایش نسبت نوزادان ماده و افزایش میزان مرگ و میر در نوزادان گردد.
نسرین روزبهانی، مهتاب عطارها، نعیمه اکبری ترکستانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: پره اکلامپسی یکی از سه علت عمده مرگ و میر مادران میباشد که محققان در مطالعات متعدد در صدد یافتن راه حلی برای پیشگیری از آن بودهاند. محققان بر این باورند که استفاده صحیح از مواد غذایی میتواند یکی از راه حلها باشد. در چندین سال گذشته، اثر اجزا مختلف میوه و سبزی بر پیشگیری از پره اکلامپسی بررسی شده است، اما هنوز این سوال مطرح میباشد که مصرف چند سهم میوه وسبزی میتواند تاثیر پیشگیری کننده داشته باشد؟ محققین در این مطالعه در صدد یافتن پاسخ این سوال بوده اند. روش کار: این مطالعه مورد– شاهدی بر روی خانمهای باردار مراجعه کننده به بیمارستان آیت ا... طالقانی شهر اراک انجام گرفت. روش نمونهگیری به این صورت بود که کلیه خانمهای مبتلا به پره اکلامپسی بستری شده دارای شرایط ورود به مطالعه، وارد مطالعه شدند تا تعداد نمونه به 35 نفر رسید. همچنین در همین مدت از بین خانمهای باردار سالم واجد شرایط، تعداد 70 نفر به صورت تصادفی به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. دو گروه به صورت گروهی هم سان سازی شدند ابزار ارزشیابی، پرسشنامهای بود که از طریق مصاحبه تکمیل گردید. پرسشنامه شامل دو قسمت اطلاعات دموگرافیک و اطلاعاتی در رابطه با میزان مصرف میوه و سبزی، بود. از هر خانم اطلاعات غذاهای مصرف شده در طی سه ماه قبل از بارداری و سه ماهه دوم بارداری پرسیده شده و میزان سهم میوه و سبزی در هفته استخراج شد و بین دو گروه مقایسه گردید. در تحلیل داده ها از آزمون های من ویتنی یو، لون، کی اس و کای دو استفاده گردید. نتایج: میانگین میزان میوه و سبزی مصرفی در سه ماهه قبل از بارداری در گروه مبتلا به پره اکلامپسی 16/1± 69/7 سهم در هفته و در گروه سالم 87/1±43/12 سهم در هفته به دست آمد که اختلاف معنیدار آماری بین دو گروه وجود داشت(029/0 p=). این میانگین در سه ماهه دوم بارداری در گروه مبتلا به پره اکلامپسی 60/1±03/11 سهم در هفته و در گروه سالم 98/0±95/13 سهم در هفته بود که بین دو گروه بار 03/0 p= ، اختلاف معنیدار آماری دیده شد. فراوانی نسبی پره اکلامپسی در گروهی که قبل از حاملگی کمتر از 25 درصد مصرف میوه و سبزی (کمتر از 5 سهم در هفته) داشتند بیشتر از گروهی بود که در بالای این درصد قرار داشتند(24/7،70/1 : CI 95% ، 32/2=OR ، 05/0= p) هم چنین این تفاوت به طور معنیداری در سه ماهه دوم (26/4،54/1 : CI 95% ،57/2=OR ، 031/0 p<) نیز مشاهده شد، به طوری که افرادی که کمتر از 8 سهم در هفته میوه و سبزی مصرف کرده بودند بیشتر به پره اکلامپسی مبتلا شده بودند. نتیجه گیری: از نتایج این مطالعه میتوان این گونه نتیجهگیری کرد که به نظر میرسد مصرف بیشتر میوه وسبزی، با کاهش احتمال ابتلا به پره اکلامپسی ارتباط دارد. بنابراین پیشنهاد میشود که گروههای در معرض خطر مشخص شده و به آنها در رابطه با مصرف بیشتر میوه و سبزیهای تازه آموزش داده شود.
علی سیروس، شیرین پازکی، داوود گودرزی، ملیحه یاوری، عصمت بابائی، شادی پیراسته،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: داروی کتامین خوراکی به عنوان یک ضد درد کم عارضه نسبت به مخدرها، در سندرمهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است ولی تأثیر آن در درمان رنال کولیک بررسی نشده است. این مطالعه جهت بررسی این موضوع طرح ریزی شد. روش کار: دراین کارآزمایی بالینی 104 بیمار مبتلا به رنال کولیک بستری در بخش اورژانس به روش بلوک بندی تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه B پتیدین(1 میلی گرم بر کیلوگرم تا حداکثر 100 میلی گرم) و دارونما و گروه A پتیدین با همان دوز و کتامین (5/0 میلی گرم بر کیلوگرم) دریافت نمودند. بیماران از نظر شدت درد بر اساس چارت VAS، شدت تهوع براساس مقیاس 3-0 و تعداد دفعات استفراغ در ساعت 1 , 2 و 3 پس از دریافت دارو مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات توسط آزمون آماری تی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: میانگین میزان درد در گروه کتامین در کلیه ساعات و میانگین شدت تهوع در ساعات اول و سوم در گروه کتامین نسبت به گروه پلاسبو کاهش معنیدار داشت(05/0 p<) تعداد دفعـــات استفراغ نیز در گروه کتامین به میزان معنیداری کمتر از گروه دیگر بود (05/0 p<). در گروه دریافت کننده کتامین فقط در یکی از بیماران عارضه خفیف به صورت علائم سایکوتومیمتیک تظاهر نمود. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر قابل ملاحظه کتامین در کاهش درد، تهوع و استفراغ بیماران و عدم عارضه جانبی میتوان از این دارو به عنوان درمان کمکی در بیماران مبتلا به رنال کولیک و در جهت کاهش میزان مصرف داروی مخدر مصرفی استفاده کرد.
بابک عشرتی، سید محسن زهرایی، محمد مهدی گویا، محمود سروش، حسین معصومی اصل، علی افشانی، مجید رمضانی، مهین سادات عظیمی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: از اواخر تیرماه سال 1384 براساس گزارش مرکز مدیریت بیماری، یک همه گیری ناشی از ویبریوکلرا سروتیپ Inaba از اواخر تیرماه شروع شد. هدف از اجرای مطالعه حاضر استفاده از مطالعات انجام شده به صورت یک جا برای مشخص کردن منبع عفونت بوده است. روش کار: مطالعه حاضر یک متاآنالیز است مطالعات انجام شده در استانهای قم، مرکزی، گلستان، کرج و قزوین که همگی به صورت مورد شاهدی بودند، انتخاب و وارد مطالعه گردیدند. تعداد موارد بیمار که از این دانشگاهها در این همهگیری گزارش شده، 531 نفر بوده است. در این مطالعه اندازه اثر هر یک از مواجهههای مورد نظر با محاسبه نسبت احتمال، یک کاسه شده با روشهای Random و Fixed اندازهگیری شدند. در این مطالعه از نرم افزار Stata ویرایش 8 استفاده گردید. نتایج: مقدار نسبت شانس محاسبه شده برای سابقه مسافرت به خارج از استان 64/1 (حدود اطمینان 95%: 98/0 تا 88/1) بود. نسبت شانس محاسبه شده برای مواجهههای استفاده از بستنی غیر پاستوریزه، نشستن دستها پس از توالت، خوردن غذای خارج از منزل، خوردن میوه و مصرف سبزی خام به ترتیب 88/. (حدود اطمینان 95%: 48/0 تا 61/1) ، 72/3 (حدود اطمینان 95%: 86/0 تا 05/16)، 38/2 (حدود اطمینان 95%: 46/1 تا 90/3)، 97/0 (حدود اطمینان 95%: 42/0 تا 18/2) ، 36/5 (حدود اطمینان 95%: 4/2 تا 12) به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در بالا به نظر میرسد که در استانهایی که مطالعه انجام شده، بین استفاده از غذای بیرون و بیماری و نیز بین مصرف سبزی خام و بیماری رابطه معنیدار وجود داشته است.
بیژن یزدی، جمشید مؤمنی، علیرضا اکبری،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
چکیده مقدمه: شیوع درد به دنبال تزریق پروپوفل بین 28 درصد تا 90 درصد است. از اثرات کتامین تضعیف کمتر سیستم قلبی - عروقی و بی حس کنندگی موضعی است. در مطالعه ای تاثیر آن را بر درد و تغییرات همودینامیک متعاقب تزریق پروپوفل بررسی نمودیم. روش کار : در کارآزمایی بالینی دوسو کور روی120 بیمار 15 تا 65 ساله و ASA I , II کاندید عمل جراحی الکتیو،در نیمی ( به صورت تصادفی) 100 میکروگرم بر کیلو کتامین در حجم 2 میلی لیتر و نیمی دیگر 2 میلی لیتر آب مقطرقبل از تزریق پروپوفل زده شد. 15 ثانیه پس از تزریق 25 درصد دوز پروپوفل شدت درد براساس معیار 4 رتبه ای (بدون درد، خفیف، متوسط و شدید) سنجیده شد. ضربان قلب و فشار خون قبل و بعد از تزریق پروپوفل، بعد از لوله گذاری نای و 3 دقیقه بعد از لوله گذاری ثبت شد. نتایج توسط نرم افزار SPSS نسخه 5/11بر حسب نوع متغیر توسط تست های Mann Whitney U ، Pooled t-Test و Chi square ارزیابی شد. نتایج: در 66/51 درصد گروه شاهد و 75 درصد گروه مورد دردی احساس نشد. در گروه مورد افت فشار خون سیستولیک و دیاستولیک بعد از القا بیهوشی کمتر بود (به ترتیب 012/0=p و 005/0=p) و فشار دیاستولیک بعد از لوله گذاری ( 00/0=p) و 3 دقیقه بعد از لوله گذاری نیز بالاتر بود (000/0=p). تغییرات ضربان قلب بین دوگروه اختلاف معنی داری نداشت. نتیجه گیری: تجویز کتامین قبل از پروپوفل یک روش موثر در کاهش درد پروپوفل بوده و ثبات قلبی- عروقی را به دنبال تجویز پروپوفل ایجاد می کند.
علیرضا شعاع حسنی، کسری حمدی، امیر قائمی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: بیوفیلم استرپتوکوکهای دهانی به خصوص استرپتوکوکوس موتانس از عوامل اصلی ایجاد پلاک دندانی و پوسیدگی دندان است. مواد طبیعی مهار کننده کلونیزاسیون این باکتریها پر اهمیت هستند. در این پژوهش برای اولین بار اثر عصارۀ موم زنبور عسل بر تولید گلوکوزیل ترانسفراز که یک آنزیم کلیدی کلونیزاسیون استرپتوکوکوس موتانس میباشد مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی عصارهگیری توسط حلالهای اتیل استاتی و متانولی با دستگاه عصارهگیر کلونجر انجام شد. ابتدا مواد محلول در اتیل استات جدا شدند و پس از تبخیر حلال اول متانول 70 درصد به عنوان حلال خنثی به محلول اضافه شد و جزء باقیمانده نیز توسط آب دو بار تقطیر جدا گردید. حداقل غلظت بازدارندگی این عصاره از رشد استرپتوکوکوس موتانس با روش انتشار در محیط مایع تعیین گردید. از روش تهیۀ رقتهای متوالی در محیط نوترینت براث غنی شده با 1 درصد سوکروز که درون ارلنهای حاوی لامهای شیشهای استریل تهیه شده بود جهت ارزیابی بیوفیلم استفاده گردید. تولید آنزیم گلوکوزیل ترانسفراز نیز با استفاده از الکتروفورز روی ژل 15 درصد پلی اکریلامید مشخص گردید. نتایج: غلظت 1 میلیگرم در میلی لیتر از عصارۀ اتیل استاتی موم باعث توقف کامل تشکیل بیوفیلم گردید و تولید آنزیم گلوکوزیل ترانسفراز را متوقف نمود. غلظت 6 میلیگرم در میلی لیتر این عصاره توقف رشد باکتریها را به دنبال داشت و غلظت 30 میلیگرم در میلی لیتر آن برای استرپتوکوکوس موتانس باکتریساید بود(01/0> p). نتیجه گیری: عصارۀ موم زنبور عسل در غلظتهای کمتر از حد کشندگی قادر به توقف تولید گلوکوزیل ترانسفراز که آنزیم اصلی تشکیل بیوفیلم در استرپتوکوکوس موتانس میباشد، بود.
عباس صارمی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: توده عضلانی به عنوان یک پیشگوی قوی برای تراکم استخوان شناخته شده است و میوستاتین یک تنظیم کننده منفی قوی رشد عضله است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات تمرین مقاومتی بر تراکم استخوان و میوستاتین سرمی در مردان سالم جوان بود. روشکار: در این تحقیق نیمه تجربی 30 مرد جوان انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه تمرین مقاومتی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین برای 6 ماه در یک برنامه تمرین مقاومتی پیشرونده برای کل بدن شرکت کردند. توده چربی، توده بدون چربی، تراکم استخوان کل بدن، گردن ران و مهرههای کمری 2 تا 4 قبل و بعد از 6 ماه تمرین مقاومتی با استفاده از روش جذب سنجی اشعه X با انرژی مضاعف اندازهگیری شد. بررسی میوستاتین سرمی به روش آنزیم ایمنواسی صورت گرفت. نتایج: تمرین مقاومتی باعث افزایش معنیدار قدرت پرس سینه (36/6±66/52 در مقابل 96/8±2/62 کیلوگرم)، پرس پا (77/13±24/135 در مقابل 66/17±91/146کیلوگرم)، توده بدون چربی (96/0±00/61 در مقابل 08/2±58/62 کیلوگرم) و تراکم استخوان گردن ران (078/0±115/1 در مقابل 088/0±131/1 گرم در هر سانتیمتر مربع) شد، درحالی که میوستاتین سرمی کاهش یافت (18/10±91/102 در مقابل 93/13±03/94 نانو گرم در هر میلی لیتر) (05/0p<). ازسویی تراکم استخوان کل بدن و مهرههای کمری 2 تا 4 متعاقب تمرین مقاومتی تغییر نکرد. نتیجهگیری: 6 ماه برنامه تمرین مقاومتی باعث افزایش قدرت، توده عضلانی و بهبود تراکم استخوان گردن ران در مردان جوان میشود و مهار میوستاتین ممکن است نقش مهمی در افزایش تراکم استخوان ناشی از تمرین مقاومتی داشته باشد.
شیرین پازکی، افسانه نوروزی، امیرهمایون شادمان،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه :لرز بعد از عمل از مشکلات شایع با عوارض متعدد برای بیمار می باشد . این مطالعه به بررسی مقایسه ای دوزهای پایین کتامین با پتیدین جهت کنترل لرز م یپردازد. روش کار :در طی یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور 189 بیمار سزارین شده که در ریکاوری دچار لرز شدند به طور 0میلی گرم بر کیلو گرم و / تصادفی به سه گروه 63 نفری تقسیم شدند و بر اساس وجود لرز از درجه 2 به بالا کتامین 3 0 میلی گرم بر کیلوگرم بصورت وریدی دریافت کردند. بعد از گذشت 5 و 10 دقیقه / 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم و پتیدین 3 بیماران از نظر شدت لرز بررسی شدند. 0 میلی / نتایج : میزان و شدت لرز پنج دقیقه بعد از تزریق داروها در گروه پتیدین کمتر از دو گروه کتامین بود و کتامین با دوز 5 .(p = 0/ 0 میلی گرم بر کیلوگرم قدرت بیشتری در کنترل لرز داشت ( 041 / گرم بر کیلوگرم در مقایسه با دوز 3 0 میلی گرم بر کیلوگرم کاهش بیشتری / 10 دقیقه پس از تجویز دارو در ریکاوری میزان و شدت لرز در گروه کتامین با دوز 5 در گروه پتیدین کاهش در میزان و شدت لرز در .(p=0/ 0 میلی گرم بر کیلوگرم داشت( 007 / نسبت به گروه کتامین با دوز 3 که نشان دهنده بهتر بودن پتیدین در مقایسه با (p < 0/ 0 میلی گرم بر کیلوگرم بیشتر بود ( 001 / مقایسه با گروه کتامین 5 کتامین می باشد. 0 میلی گرم بر ک یلوگرم بطور چشمگیری باعث کنترل لرز شود ولی پتیدین / نتیجه گیری : اگر چه کتامین با دوز 5 همچنان انتخاب بهتری برای این عارضه م یباشد.
شهناز شهرجردی، نادر شوندی، رحمان شیخ حسینی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: دیابت شیرین گروهی هتروژن از بیماریهای متابولیک است که مشخصه آنها افزایش مزمن قند خون و اختلال متابولیسم کربوهیدرات، چربی و پروتئین میباشد. هدف از این پژوهش تعیین تاثیر 8 هفته تمرینات هوازی بر فاکتورهای متابولیک، کیفیت زندگی و سلامت روان زنان دیابتی نوع 2 می باشد. روش کار: در این تحقیق نیمه تجربی از بین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک شرکت نفت اراک، تعداد 18 نفر انتخاب و در دو گروه هوازی (10 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرینات هوازی به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته و هر جلسه 50-30 دقیقه) تمرینات را اجرا نمودند. در این پژوهش از فاکتورهای متابولیک (کلسترول کل، تری گلیسیرید، کلسترول باچگالی بالا، لیپوپروتئین با چگالی خیلی پایین، لیپوپروتئین با چگالی پایین، قند خون ناشتا، هموگلوبین A1c و انسولین سرم)، پرسشنامههای کیفیت زندگی SF-36 و سلامت روان GHQ استفاده گردید. 05/0>p معنی دار در نظر گرفته شد. نتایج: بین میانگین دادههای پیش آزمون و پس آزمون قند خون ناشتا، هموگلوبین A1c، انسولین سرم، کیفیت زندگی و سلامت روان گروه هوازی اختلاف معنیداری وجود دارد. بین میانگین دادههای پیش آزمون و پس آزمون کلسترول کل، لیپوپروتئین باچگالی بالا، لیپوپروتئین با چگالی پایین، لیپوپروتئین با چگالی خیلی پایین و تری گلیسرید در گروه هوازی و همه فاکتورها در گروه کنترل اختلاف معنیداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: تمرینات هوازی بر فاکتورهای متابولیک، کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران دیابتی نوع 2 تأثیر دارد و باعث بهبود آنها میشود.
مجتبی ایزدی، فرزاد ناظم، اصغر ظریفیان، انوش ایزدی، حسین دوعلی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثر مکمل سازی ال- کارنیتین بر غلظتهای گلوکز و لاکتات و ظرفیت هوازی هنگام فعالیت ارگومتری زیربیشینه انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور 34 مرد سالم غیر ورزشکار دانشگاه ساوه یک نوبت فعالیت پدال زنی روی چرخ کارسنج (PWC170) را در قالب دو گروه تجربی (مصرف ال- کارنیتین) و دارونما(مصرف لاکتوز) در دو مرحله جداگانه اجرای آزمون ورزشی بدون مصرف ال- کارنیتین یا دارونما و اجرای آزمون ورزشی حدوداً 90 دقیقه بعد از مصرف 3 گرم ال- کارنیتین و لاکتوز به ترتیب در گروه تجربی و کنترل اجرا نمودند. بلافاصله پس از آزمون نمونهگیری خون به منظور تعیین غلظتهای گلوکز، لاکتات و فعالیت لاکتات دهیدروژناز به عمل آمد. ضربان قلب استراحت و پایانی آزمون توسط ضربان نگار پولار و همچنین حداکثر اکسیژن مصرفی اندازهگیری شدند. یافتهها: مکمل سازی آنی ال- کارنیتین تاثیری روی غلظتهای لاکتات و گلوکز پلاسما ندارد. میزان فعالیت لاکتات دهیدروژناز، ضربانهای استراحت و زیربیشینه و حداکثر اکسیژن مصرفی نیز در آزمونهای مرحله اول و دوم مشابه بودند. همه متغیرها در گروه کنترل نیز بدون تغییر بودند. نتیجه گیری: در خصوص اثر مصرف ال- کارنیتین روی عملکرد فعالیتهای استقامتی نتایج موجود بحث برانگیز و مبهم است. یافتههای ما نشان داد که مصرف 3 گرم ال- کارنیتین، 90 دقیقه قبل از اجرای آزمون، متغیرهای وابسته را متاثر نمیکند. مطالعات بیشتری جهت تعیین اثر مستقیم این نوع مکمل سازیها روی مصرف سوبسترا، متابولیسم چربی- کربوهیدرات و عملکرد ورزشی مورد نیاز است
معصومه عبدالهی، لعیا سادات خرسندی، خدیجه احراری،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: چای سبز نوشیدنی مرسوم دنیا بوده و دارای خواص آنتی اکسیدان و سم زدایی می باشد. در تحقیق حاضر اثر محافظتی عصاره چای سبز در مسمومیت کلیوی ناشی از استامینوفن مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی آزمایشگاهی 32 موش نر بالغ به 4 گروه تقسیم شدند. به گروه شاهد به مدت 30 روز سرم فیزیولوژی داده شد. به گروه مسموم (استامینوفن) به مدت 30 روز سرم فیزیولوژی و در روز30 علاوه بر سرم فیزیولوژی 500 میلیگرم بر کیلوگرم استامینوفن به طور خوراکی داده شد. گروه عصاره چای سبز به میزان 7 گرم در لیتر به جای آب نوشیدنی روزانه به مدت 30 روز دریافت کردند. به گروه آزمون عصاره چای سبز به میزان 7 گرم در لیتر به جای آب نوشیدنی روزانه به مدت 30 روز داده شد و در روز سی ام علاوه بر عصاره چای سبز 500 میلیگرم بر کیلو گرم استامینوفن به طور خوراکی داده شد. روز سی و یکم از عروق ژوگولار گردن حیوان برای اندازهگیری BUN و Cr خونگیری انجام شد، کلیه موشها جدا گردید و جهت بررسیهای هیستوپاتولوژیک در فرمالین 10 درصد قرار داده شدند. یافتهها: BUN و Cr در گروه تجربی نسبت به گروه مسموم کاهش معنیداری پیدا کرده بود. در مطالعات هیستوپاتولوژیک نیز، نکروز کلیوی در گروه تجربی کاهش یافته بود. نتیجه گیری: به نظر میرسد چای سبز در مسمومیت کلیوی ناشی از استامینوفن نقش محافظتی دارد.
مرتضی بهنام رسولی، نرگس غیور، مجید افشاریان شاندیز، مریم طهرانی پور، محمد باقر غیور،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: استرس اکسیداتیو یکی از مکانیسمهای ملکولی احتمالی در نوروتوکسیسیته سرب است. از طرف دیگر گیاه بادرنجبویه یا ملیس که به صورت گسترده در طب سنتی مورد استفاده قرار میگیرد دارای فعالیت آنتیاکسیدانی بالا است. در این تحقیق اثرات محافظت کنندگی ملیس بر اثرات ناشی از سمیت سرب بر قابلیت یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی - آزمایشگاهی 40 رت ماده باکره از نژاد ویستار پس از آمیزش به گروههای کنترل، کنترل مثبت (سرب و ویتامینC)، کنترل منفی (سرب 2/0 درصد در آب آشامیدنی) و گروههای آزمایشی شامل سه گروه سرب و ملیس تقسیم شدند. ملیس در سه دوز 25، 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن و به صورت خوراکی تجویز شد. تیمار از هفتمین روز بارداری رتها شروع و طی دوران حاملگی و شیردهی ادامه یافت. زادههای گروههای مختلف در سن سه ماهگی از نظر قابلیت یادگیری و حافظه توسط ماز آبی موریس مورد ارزیابی قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها: قرارگیری در معرض سرب طی دوران جنینی و پس از آن موجب بروز اختلالات یادگیری میشود. در حالی که تجویز همزمان ملیس و سرب و همچنین ویتامین C و سرب تا حد زیادی اثرات زیانبار سرب بر یادگیری را جبران میکند. نتیجهگیری: از آنجا که بین گروه کنترل و گروههای ملیس و سرب و ویتامین C و سرب تفاوت معنیداری مشاهده نشد میتوان چنین نتیجهگیری کرد که ملیس دارای اثرات آنتی اکسیدانی معادل با ویتامین C میباشد. بنابراین ملیس مشابه با ویتامین C میتواند اثرات نوروتوکسیسیته سرب را تعدیل کند.
معصومه افشاری، حمید طاهر نشاط دوست، فاطمه بهرامی، حمید افشار،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی درمان رفتاری - فراشناختی برمیزان باورهای هراس بیماران زن مبتلا به هراس (پانیک) طراحی گردیده است. مواد و روش ها: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است. نمونه شامل24 بیمار زن با تشخیص اختلال هراس بودکه از میان 76 بیمار مبتلا به هراس مراجعه کننده به مراکز روان پزشکی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار داده شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه باورهای هراس گرینبرگ استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان رفتاری - فراشناختی طی هشت جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه شاهد ضمن دریافت درمانهای متداول پزشکی جهت درمان روانشناختی در لیست انتظار قرار گرفت. یافتهها: بر اساس نتایج تحلیل کواریانس، میانگین نمرات باورهای هراس درگروه آزمایش بهطور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش پیداکرده است(05/0p<). نتیجهگیری: بیماران زنی که تحت درمان رفتاری- فراشناختی قرار گرفتند نمره باورهای هراس پایینتری نسبت به گروه شاهد داشتند. بنابراین، نتایج حاکی از این است که این درمان باعث کاهش باورهای هراس بیماران زن مبتلا میشود.
افسانه نوروزی، ابولفضل جعفری، رضا بدیعی، مریم قدیمی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: درد پس از جراحی لوزهها در کودکان شایع بوده و به علت مشکلات ناشی از آن از بین بردن درد ضروری است. لذا پژوهش حاضر با هدف دستیابی به بهترین شیوه استفاده از کتامین در کاهش درد پس از جراحی لوزه با حداکثر تاثیر و حداقل عوارض صورت پذیرفته است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور بوده که برروی 92 کودک 3 تا 9 ساله کاندید جراحی لوزه انجام گرفته است. بیمارا به صورت تصادفی در دو گروه کتامین خوراکی و تزریقی ( هر گروه 46 نفر) تقسیم شدند. به تمام بیماران 30 دقیقه قبل از عمل 2میلیگرم/کیلوگرم آب سیب داده شد که افراد گروه تزریقی آب سیب بدون کتامین و گروه خوراکی آب سیب همراه با 5 میلیگرم/کیلوگرم کتامین دریافت کردند. 3 دقیقه قبل از جراحی در افراد گروه تزریقی 5/0 میلیگرم/کیلوگرم کتامین در اطراف لوزه تزریق و در گروه خوراکی همان حجم سالین تزریق شد. اطلاعات ثبت و جمعآوری شده و سپس با استفاده از تستهای ویلکاکسون، من ویتنی و تی تست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: اطلاعات دموگرافیک و فشار خون قبل و بعد از عمل بین دو گروه دریافت کتامین خوراکی و تزریقی تفاوت معنیداری نداشتند. از لحاظ مدت زمان انجام جراحی بین دو گروه اختلاف معنیدار مشاهده شد(006/0=p) به گونه ای که مدت عمل در گروه تزریقی کوتاهتر بود همچنین امتیاز درد در گروه تزریقی کمتر از گروه خوراکی بود. نتیجهگیری: کتامین در کاهش درد و عوارض پس از جراحی لوزه مؤثر است. استفاده از تزریق اطراف لوزه کتامین از شیوه خوراکی مؤثرتر بود.