34 نتیجه برای Ms
خدیجه ارجمندی رفسنجانی، علی چهریی، مجید چالیان، شایان شجاعی، علی فهیمی، پدرام گلناری،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
مقدمه: تومور ویلمز یکی از شایع ترین تومورهای کلیوی بدخیم و اولیه در کودکان می باشد. مطالعاتی که تاکنون در زمینه این تومور در کشورهای مختلف انجام شده است عواملی چون سن بروز، مرحله بیماری، لنفادنوپاتی، هیستوپاتولوژی تومور و... را از جمله عوامل مؤثر بر میزان بقاء مبتلایان معرفی کرده اند. با توجه به اهمیت این تومور در کودکان، در صدد برآمدیم تا مطالعه ای در زمینه تعیین میزان بقاء مبتلایان به این تومور و عوامل مؤثر بر آن انجام دهیم.
روش کار: این مطالعه مقطعی-تحلیلی بر روی 128 بیمار مبتلا به تومور ویلمز که طی سال های 1356 الی 1380 در بخش سرطان شناسی بیمارستان حضرت علی اصغر (ع) مراجعه کرده بودند، انجام گردید. علاوه بر وضعیت فعلی بیمار از نظر بقاء، مشخصات دموگرافیک، علائم و نشانه ها، آزمایش های زمان تشخیص و مرحله بیماری ثبت گردید و در نهایت آنالیز بقاء توسط روش های جدول عمر و حد حاصل ضرب کاپلان مایر صورت گرفت و برای تعیین عوامل مؤثر از مدل رگرسیونی کاکس -Cox Regression استفاده گردید.
نتایج: میانه میزان بقاء در افراد مورد پژوهش 82/99 ماه بود. تعداد مبتلایان در دو گروه جنسی برابر بود (64 نفر در هر گروه) و میانگین بقاء با جنسیت بیماران رابطه آماری معنی داری نداشت (92/4= قدرت). اکثر تومورها در هنگام تشخیص در مرحله 3 بودند. بقاء بیماران با پیشرفت مرحله بیماری به طور معنی داری کاهش می یافت .(P=0/002)وجود متاستاز P=0/002) و 0/207=نسبت شانس(، وجود اسپلنومگالی P=0/018) و 0/336= نسبت شانس) و عود بیماری P=0/037) و 0/184=نسبت شانس) به طور معنی داری میانگین بقاء بیماران را کاهش می داد. جهت تعیین شدت عوامل مؤثر بر میزان بقاء بیماران مبتلا به تومور ویلمز، مدل رگرسیون کاکس پیشنهاد شد که در آن عدم وجود متاستاز و داشتن گروه خونی مثبت از جمله عوامل پیشگویی کننده پیش آگهی خوب در این بیماران می باشد.
نتیجه گیری: در این مطالعه میزان بقاء 5 ساله بیماران مبتلا به تومور ویلمز 63/28% بود که در مقایسه با نتایج مطالعات مشابه در جاهای دیگر پایین تر است. این می تواند به دلیل دیر مراجعه نمودن بیماران به مراکز درمانی، نحوه تشخیص بیماری یا ارجاعی بودن این مرکز باشد. مطالعات اخیر نشان داده اند که به علت بهبود کیفیت درمانی، سن بیمار و اندازه تومور نقش کمی را در پیش آگهی بیماران ایفا می کنند که مطالعه ما نیز این مسئله را تأیید می کند. احتمالاً در آینده از فاکتورهای ژنتیکی برای بررسی پیش آگهی و درمان در این بیماران استفاده خواهد شد. |
|
علی اکبر رضایی آشتیانی، محمدعلی هادی،
دوره 6، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
مقدمه: در کشورهای در حال توسعه تعداد زیادی از موضوعات را میتوان در برنامه تحقیقات قرار داد اما با عنایت به اعتبارات بسیار کم تحقیقات در این کشورها، تعیین و اولویتبندی مشکلات بهداشتی به منظور تعیین حیطه پژوهش و عناوین تحقیقاتی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
روش کار: در این مطالعه که از نوع توصیفی و مقطعی بود، پرسشنامهای مشتمل بر 100 سوال طراحی شد و در تمام شهرستانها از هر یک از گروههای کارشناسی نظر به یک نفر به وسیله این پرسشنامه خود ایفایی گرفته شد. سپس به همین تعداد از بین مردم و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی شهرها به روش نمونهگیری منظم افرادی تعیین شدند و نظرات آنها نیز به وسیله همان پرسشنامه اخذ گردید. در نهایت 665 پرسشنامه کامل به دست آمد که 363 مورد مربوط به کارکنان بهداشتی و 302 مورد مربوط به مردم بود. پرسشنامهها پس از کد گذاری وارد رایانه شدند و با بهرهگیری از نرمافزار EPI 6 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: یافتههای این تحقیق نشان داد که همه شهرستانهای استان مرکزی از نظر بهداشتی دارای مشکلات تقریبا مشابهی میباشند لیکن میزان مشارکت مردم در کارها سطح آگاهیهای بهداشتی آنها را تغییر داده است. همچنین مشکلات از دیدگاه مردم و کارشناسان تا حدودی متفاوت است؛ مردم مشکلات را به صورت کلی بیان نموده بودند در صورتی که کارشناسان با ریزبینی بیش تری به مشکلات نظر داشتند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش ضروری است که تحقیقات کاربردی بر اساس محورهای بهداشتی تعیین شده هدایت شوند.
افسانه طلایی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده
پوئمز یک بیماری سیستمیک نادر می باشد. نشانگان پوئمز معمولا همراه میلوم متعدد و تغییرات پوستی است و تاکنون دو مورد از آن در ایران گزارش شده است.
مورد: بیمار مرد 53 ساله ای بود که قبلا به علت عفونت های مکرر ریوی بیمارستان بستری شده بود. وی همچنین سابقه پرکاری تیروئید و درمان با ید در دو سال قبل از آخرین بستری را داشت. این بیمار در آخرین مراجعه به بیمارستان به علت درد کمر بستری شد. جهت بررسی علت دردکمر، آسپیراسیون مغز استخوان انجام شد که حاکی از میلوم متعدد بود. در سی تی اسکن شکم نیز اسپلنومگالی وجود داشت که مجموع این علایم سیستمیک تشخیص میلوم متعدد و نشانگان پوئمز را مطرح می ساخت.
نتیجه گیری: در این مطالعه یک مورد نشانگان پوئمز با هیپرتیروئیدی معرفی می شود.
|
آرش بیات، محمد ملکی، مهدی اکبری، رضا صالحی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه: پرتوهای صوتی گوشی به عنوان آزمون معتبری که فعالیت سلول های مویی خارجی را منعکس می کنند شناخته شده اند و از این رو برای ارزیابی تغییرات حلزونی نظیر آنچه که بعد از قرارگیری در معرض نوفه (نویز) ایجاد می شود بسیار مفید می باشند.
روش کار: طی یک مطالعه کارآزمایی بالینی ۷۴ فرد داوطلب ۲۵-۱۸ ساله به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایشات ادیومتری اصوات خالص و تمپانومتری شرکت کنندگان در روز انجام آزمایش در محدوده هنجار قرار داشت. در این پژوهش ابتدا آزمون های پرتوهای صوتی گوشی خود به خودی، گذرا، و اعوجاجی از هر دو گوش فرد مورد آزمایش به عمل می آمد که به عنوان یک سطح پایه ارزیابی برای ما در نظر گرفته می شد. سپس یک گوش فرد انتخاب شده و در شدت SPL ۱۰۰ دسی بل و به مدت ۵ دقیقه در گوش وی نوفه ارایه می گردید. پس از گذشت ۲ دقیقه پس از خاتمه ارایه نوفه، مجددا ارزیابی های قبلی در هر دو گوش تکرار می گردید و دامنه پاسخ ها در دو گوش با یکدیگر مقایسه می شدند.
نتایج: در ۳۴ نفر از افراد شرکت کننده ارایه نوفه در گوش تحت نوفه منجر به کاهش سطح دامنه و یا حذف پاسخ های SOAE شد. یکی از یافته های جالب در این تحقیق ظهور قله های جدید درپاسخ های SOAE در گوش مقابل پس از ارایه نوفه بود. نوفه ارایه شده کاهش آماری معنا داری را در دامنه پاسخ TEOAE هم در گوش تحت تاثیر نوفه و هم در گوش مقابل آن پدید آورد. مقایسه میانگین دامنه پاسخ های DPOAE قبل و بعد از قرار گیری در معرض نوفه در گوش تحت تاثیر نوفه، در محدوده ۶۲۹۹- ۱۶۸۵ هرتز معنا دار بود، ولی این مقایسه در گوش مقابل معنی دار نبود. میانگین زمان نهفتگی DPOAE در قبل و بعد از قرارگیری در معرض نوفه هم در گوش تحت تاثیر نوفه و هم در گوش مقابل آن، اختلاف آماری معنا داری را نشان نداد.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که پرتوهای صوتی گوشی یک ابزار مناسب در ردیابی آسیب شنوایی ناشی از نوفه می باشند. همچنین TEOAEs در مقایسه با سایر آزمون ها از حساسیت بیش تری در ردیابی این آسیب برخوردار است و حتی می توان آنرا به عنوان یک ابزار غربالگری بسیار سریع جهت بررسی حساسیت پذیری نسبت به آسیب شنوایی ناشی از نوفه پیش از ورود به محیط های صنعتی پر سر و صدا در نظر گرفت.
خانم عفت صادقیان، دكتر علی حیدریان پور، دكتر فرهنگ عابد،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
مقدمه: تجربه ناباروری که برخی آن را بحران ناباروری نام نهادهاند با استرس فیزیکی، اقتصادی، روان شناختی و اجتماعی همراه است که تمام جنبههای زندگی افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. این رویداد، تنشی جدی در زندگی محسوب شده و ضربه روانی شدیدی را بر زوجین وارد میسازد. این مطالعه به منظور مقایسه مشکلات روانی مردان و زنان نابارور مراجعه کننده به درمانگاه ناباروری بیمارستان فاطمیه همدان در سال 1383 صورت گرفت. روشکار: این پژوهش از نوع تحلیلی- مقطعی است. که در آن 400 زوج نابارور (200 مرد و200 زن) به روش در دسترس از بین زوجین ( زوجی که تشخیص ناباروری برای او داده شده است) انتخاب شدند. اطلاعات لازم به وسیله پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه SCL90 در قالب یک مصاحبه فردی با جلب همکاری و اعتماد آزمودنی جمع آوری گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که زنان نابارور اختلال روانی شدیدتری را نسبت به مردان نابارور تجربه میکنند. همچنین با 05/0p< ، زنان نابارور در 9 مقوله SCL90 از جمله افسردگی، اضطراب، ترس، جسمی سازی، حساسیت بین فردی، خصومت، افکار پارانوئید و سایکوتیک تفاوت معنیداری را نسبت به مردان نابارور نشان دادند. نتیجهگیری: میتوان گفت زنان استرس بیشتری را در زندگی شخصی، اجتماعی و جنسی خود تجربه کرده و زنان از پدیده ناباروری تاثیر پذیر تر بودند که میتواند به دلیل مسائل فرهنگی، یا آسیب پذیری روانی بیشتر آنها و یا شکل خاص تعاملات اجتماعی حاکم باشد.
سرور آرمان، غزال زاهد، فرشته شکیبایی، مهدی بینا، رضا باقریان، حمید روح افزا،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: : اختلاف بین زوج ها اثرات نا مطلوب همه جانبه بر خود زوج ها، فرزندانشان و جامعه دارد. روش Imago Relationship Therapy(IRT) روش نوینی است که از میزان کارایی آن برای حل اختلافات زوج ها در جامعه ایران اطلاعی در دست نیست. روش کار: در این کارآزمایی بالینی 80 زوج که به دلیل مشکل کودک خود به درمانگاه های عمومی اطفال مراجعه کرده بودند به صورت تصادفی در دو گروه با درمان IRT و کنترل (درمان معمول مراکز مشاوره) قرار گرفتند. دو پرسشنامه «جدایی و فاصله» و « مقیاس عشق و احترام گوتمن» قبل، بعد از دوره و 3 ماه بعد از آن تکمیل شد. مشکلات رفتاری کودک توسط «چک لیست رفتار کودک» اندازه گیری شد. نتایج: در این مطالعه احترام متقابل در روابط زناشویی (نمره گوتمن) و نمره خرده آزمونهای درجه دوری، احساس انزوا در زندگی مشترک، مبارزه با مشکلات در زندگی (پرسشنامه جدایی و فاصله) بلافاصله پس از اتمام دوره گروه IRT به میزان قابل توجهی وضعیت بهتری داشته است اما پس از 3 ماه از مداخله تفاوت بین دو گروه تنها معنی داری مرزی نشان می دهند (1/0p<). در خرده آزمون موازی بودن زندگی زوجین تفاوت مشاهده شده بلافاصله پس از مداخله معنی دار نبوده است ولی پس از گذشت 3 ماه گروه IRT به صورت قابل توجهی نمره پایین تری داشته است. از نظر مشکلات رفتاری کودک بین دو گروه تفاوت معنی داری دیده نشد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که تکنیک گفتگوی زوجین می تواند روشی قابل قبول در حل اختلافات زوج ها در فرهنگ مردم ایران باشد. اما تاثیر آن بر دورنمای رفتاری فرزندان نیازمند مطالعات جامع تری است.
کبری راهزانی، فریبا طالقانی، علی رضا نیکبخت نصرآبادی، محمود عمرانی فرد،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: صورت، کانال اصلی برقراری ارتباط و محل زیبایی و جذابیت است. جذابیت جسمی ماهیتی کلیشهای دارد. با توجه به این که محتوی دقیق کلیشه ای بودن جذابیت جسمی بستگی به ارزشهای فرهنگی دارد، مطالعهای به منظور کسب اطلاعاتی در خصوص مسائل روانی - اجتماعی تجربه شدۀ افراد دارای بدشکلی سوختگی پس از ترخیص از بیمارستان جهت طراحی برنامه های حمایت روانی - اجتماعی مبتنی بر شواهد انجام شد. روش کار: این مقاله بخشی از اطلاعات یک مطالعه کیفی بزرگ تر با رویکرد گراندد تئوری را گزارش میکند. در این مطالعۀ کیفی با 21 مشارکت کننده مصاحبۀ عمیق انفرادی صورت گرفت. مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوایی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: در این بررسی پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات پنج طبقه محوری اصلی پدیدار شد که شامل این موارد بود: رفتارها و پندارهای اجتماع (شماتت، کناره گیری، افکار و باورهای نادرست، انگشت نما شدن، و ترحم)، مشکلات روحی (تأثر و اندوه، شرمساری، ترس از طرد شدن، بی میلی و انزجار، و نومیدی)، ارزیابی واکنشها (ارزیابیهای منفی و مثبت)، رهیافت (اختفا، انفصال، خودنمایی ، خشونت) و فرسودگی. نتیجه گیری: یافته ها بیان گر آن هستند که رفتارها و پندارهای منفی مردم زمینه ساز برخی مشکلات روحی در افراد بدشکل و اتخاذ تدابیر نامناسب جهت مقابله با آنهاست. بنابراین نیاز به طراحی برنامه های حمایتی مناسب جهت آموزش جامعه، فرد و خانواده به منظور ارتقاء سطح آگاهی، بینش و عملکرد آنان ضروری به نظر می رسد.
مینا میرنظامی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: پیودرماگانگرنوزوم، درماتوز نوتروفیلیک غیرعفونی اولسراتیو ونادری است که به طور تیپیک با پوسچول شروع شده و به سرعت به سمت زخم دردناک با حاشیه بنفش رنگ پیش میرود. تشخیص بر پایه تابلوی بالینی و رد سایر بیماریهای اولسراتیو پوستی است. بیماری به طور شایع با اختلالات سیستمیک زمینهای همراهی دارد که شایعترین آنها شامل بیماریهای التهابی روده، لوکمیا، میلوما، گاموپاتی مونوکلونال، هپاتیت مزمن فعال، لوپوس سیستمیک و التهاب مفاصل میباشد. همراهی با آنمی همولیتیک بسیار نادر بوده و تاکنون تنها دو مورد در دنیا گزارش شده است و بیمار معرفی شده سومین مورد این همراهی است. مورد: بیمار دختر 19 ساله، مورد شناخته شده آنمی همولیتیک از 15 سال پیش میباشد که با اولسری به ابعاد 3×2 سانتیمتر با حاشیه بنفش رنگ در ناحیه قدامی ساق پای راست و ضایعه تاولی به ابعاد 6×4 سانتی متر حاوی مایع خونی در قسمت قدامی ساق پای چپ همراه با درد زیاد مراجعه کرده است. نتیجه گیری: به علت همراهی زیاد پیودرماگانگرنوزوم با بیماریهای سیستمیک زمینهای، در این بیماران جستجو جهت یافتن اختلالات زمینهای ضروری میباشد.
کورش رضایی، حمیدرضا کوهستانی، نیره باغچقی، محمدرضا یزدان خواه فرد،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: تاخیر در مراجعه و شروع درمان سکته قلبی حاد تاثیر مهمی در توسعه آسیب میوکارد و پیشآگهی بیماران خواهد داشت. این مطالعه با هدف تعیین فاصله زمانی بین شروع علائم تا بستری شدن بیماران مبتلا به سکته قلبی و عوامل مرتبط با آن در بیمارستان فاطمه زهرا بندر بوشهر انجام شده است. روش کار: این مطالعه یک بررسی تحلیلی مقطعی میباشد که بر روی 120 بیمار با تشخیص قطعی سکته قلبی در بیمارستان فاطمه زهراء بندر بوشهر در یک دوره 9 ماهه انجام شد. نمونهگیری به صورت در دسترس بود و جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامهای مشتمل بر مشخصات فردی، فاصله زمانی بین شروع علائم تا بستری شدن و علل تأخیر در مراجعه بیماران به بیمارستان، استفاده گردید که با استفاده از روش مصاحبه تکمیل شد. نتایج: فاصله زمانی بین شروع علائم تا بستری شدن در بخش اورژانس 259± 3/273 دقیقه بود. بین سابقه فامیلی مثبت، سابقه قبلی بیماری عروق کرونر، تحت پوشش بیمه بودن ، شکایت اصلی، مراجعه به مطب پزشک قبل از بستری شدن و سن با فاصله زمانی بین شروع علائم تا بستری شدن در بخش اورژانس رابطه معنی داری وجود داشت(05/0p<). شایعترین علت تاخیر در مراجعه، عدم آگاهی از علائم و بی توجهی نسبت به اهمیت آنها بود. نتیجه گیری: فاصله زمانی حدود 5/4 ساعت بین شروع علائم تا بستری شدن بیماران مبتلا به سکته قلبی حاد رضایت بخش نیست و نیاز به انجام برنامههای آموزشی برای آگاهی بهتر مردم در رابطه با علائم اولیه سکته قلبی و اهمیت آن احساس می گردد.
محمد جواد قنادزاده، مرتضی داوودی، مهراب بوجاری،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: با توجه به کاربری فراوان جوشکاری در صنایع مختلف مانند صنایع ماشین سازی و دیگر صنایع و وجود گازهای سمی و فیوم های مختلف که میتواند زمینه ساز ایجاد و تشدید علائم تنفسی در این قشر از کارگران شود، ضرورت سنجش و ارزشیابی فراوانی علائم تنفسی و اسپیرومتریک با روش و اصول علمی احساس می گردد. روش کار: در این پژوهش کوهورت تاریخی، 60 کارگر جوشکار غیر سیگاری که حداقل 6 ماه سابقه جوشکاری داشتهاند و به همان تعداد، پرسنل اداری غیر سیگاری که سابقه مواجهه با آلاینده های استنشاقی را نداشتهاند از یکی از کارخانجات ماشین سازی شهر اراک انتخاب گردیدند. دادهها با تکمیل پرسشنامه، انجام معاینه و اسپیرومتری توسط متخصص طب کار جمع آوری گردید. در نهایت نتایج حاصله مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: ارتباط معنیدار بین شکایت از سوزش گلو (02/0=p)، سرفه(04/0=p)، دفع خلط(001/0=p) و شکایت از تنگی نفس(007/0=p) با شغل جوشکاری وجود داشت. در حالی که این ارتباط با علائمی از جمله سوزش مخاط بینی، گرفتگی صدا، گرفتگی بینی، خونریزی از بینی، نتایج حاصل از معاینات ریوی و در نهایت نتایج اسپیرومتری مشاهده نشد. نتیجه گیری: کارگران جوشکار به طور معنیداری بیش از افرادی که با فیوم های جوشکاری مواجهه ندارند دچار علائم تحریکی راههای هوایی فوقانی میشوند.
مرضیه اکبرزاده، بتول بنیاد پور، دکتر کیوان پاک شیر، دکتر عبدالعلی محقق زاده،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: واژینیت کاندیدایی دومین علت شایع عفونت مجاری تناسلی در زنان است که اغلب به وسیله قارچ کاندیدا آلبیکانس ایجاد میشود. این مطالعه با هدف تعیین علایم بالینی و ارتباط آن با انواع گونههای کاندیدا در مبتلایان به واژینیت کاندیدایی در زنان مراجعه کننده به درمانگاههای دانشگاه علوم پزشکی شیراز طرحریزی شده است. مواد و روشها: در یک مطالعه تحلیلی و در طول مدت 7 ماه نمونهگیری، با ارزیابی شرح حال 1100 مراجعه کننده، 450 بیمار با شکایت مرتبط با عفونتهای تناسلی شناسایی و از 280 نفر از این افراد بر اساس شرح حال و ویژگیهای ترشحات، نمونهگیری انجام گردید و 105 بیمار مبتلا به عفونت کاندیدایی تشخیص داده شد. تفکیک گونهها بر اساس آزمایش لوله زایا و تست کلامیدوسپور صورت گرفت. یافتهها: میزان خارش دستگاه تناسلی در 8/ 43 درصد موارد شدید بود. ترشحات سفید دستگاه تناسلی بیش از سایر علایم ( 6/88 درصد) رویت شد. در نمونههای کشت منفی کاندیدا نیز 23 درصد خارش شدید و 8/80 درصد ترشح سفید و 5/43 درصد سوزش گزارش گردید. کاندیدا آلبیکانس 70 درصد نمونهها را به خود اختصاص داد. در 3/54 درصد از محیط های کورن میل آگار، کلامیدوسپور مشاهده گردید. تعداد کلنی در 5/49 درصد از کل نمونهها بین 51 تا 500 عدد بود. بین روشهای پیشگیری از حاملگی و شدت خارش و سایر علایم با تعداد کلنی نمونههای مورد آزمایش، ارتباط معنیداری وجود نداشت. نتیجه گیری: به دلیل عدم تشخیص قطعی بیماری بر اساس علایم بالینی همچنین تداوم و مقاومت گونههای قارچی، استفاده از کشت قارچ به عنوان یک روش تشخیصی استاندارد توصیه میشود.
محمود رضا باغی نیا، داوود گودرزی،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده
مقدمه: سلول ترانزیشنال شایع ترین تومور مثانه میباشد که با درمانهای جراحی و ایمنوتراپی BCG و شیمی درمانی و رادیوتراپی قابل درمان است. در این مطالعه به بروز سرطان سلول سنگفرشی در پیشابراه یک بیمار با سابقه سرطان سلول ترانزیشنال درمان شده با TUR-T و BCG می پردازیم.
مورد: بیمار یک مرد 68 ساله با خون واضح در ادرار، وجود kissing در لوب های جانبی مجرای پروستاتیک و یک توده 3×2 میلی متر پدانکوله در اطراف مجرای ورودی حالب راست به مثانه در سیستوسکوپی بود که تحت درمان TUR-T و BCG قرار گرفته و با تشخیص پاتولوژیک سرطان سلول ترانزیشنال هر سه ماه یک بار بوسیله سیستوسکوپی پیگیری شد. در پیگیریها 9 ماه بعد توده های متعدد پدانکوله در قسمت penile urethra مشاهده شد که در بررسی پاتولوژیک SCC گزارش شد.
نتیجه گیری: با توجه به این که شایعترین محل گرفتاری مجرا ممبرانویورترا میباشد و سرطان سلول ترانزیشنال شایع ترین تومور این ناحیه است، بروز تومور سرطان سلول سنگفرشی در penile urethra غیر قابل انتظار بوده و میتواند ناشی از تحریک مزمن این ناحیه در طی درمان و پیگیری باشد.
راضیه مقدم، گیتی ازگلی، بهناز مولایی، مجید حاجی فرجی، حمید سوری، کیاندخت قناتی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات وازوموتور یکی از رنج آورترین علایم دوران یائسگی است و کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر امگا 3 بر اختلالات وازوموتور در خانم های یائسه انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی شده دو سو کور بود که بر روی 83 زن یائسه 45 تا 60 ساله، که شرایط ورود به مطالعه را داشتند انجام شد. افراد به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه امگا 3 و دارونما قرار گرفتند. سپس به هر دو گروه به مدت 8 هفته روزی یک عدد کپسول روغن ماهی حاوی 300 میلی گرم امگا 3 یا دارونما تجویز گردید. جهت گرد آوری دادهها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک فرم های ثبت روزانه و پرسشنامه بسامد غذایی استفاده گردید. نتایج با آزمون های آماری تی، کای دو، من ویتنی و فریدمن مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: پس از 8 هفته مداخله، اختلاف معنیداری بین دوگروه از نظر تعداد گرگرفتگی (003/0=p) و تعداد تعریق شبانه (001/0=p) وجود داشت. در مقایسه بین دو گروه از نظر شدت گرگرفتگی اختلاف معنیدار دیده نشد(2/0=p) اما کاهش شدت تعریق شبانه بین دو گروه معنیدار بود(003/0 p=).
نتیجه گیری: امگا 3 بر کاهش تعداد گرگرفتگی و تعداد و شدت تعریق شبانه موثر است اما بر شدت گرگرفتگی تأثیر ندارد.
فرنوش حقیقی، شهلا رودبارمحمدی، پریسا محمدی، مهدی اسکندری،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: کاندیدا آلبیکنس چهارمین عامل مهم عفونتهای مزمن قارچی است که مخاط را درگیر نموده و ایجاد عفونت در بافتهای عمقی مینماید. امروزه مرگ و میر ناشی از عفونتهای بیوفیلم کاندیدایی که از طریق استفاده از ابزارهای پزشکی مانند کاتترها و ایمپلنتها رو به افزایش است. لذا یافتن روشهای نوین مبارزه با عوامل چنین عفونتهای قارچی ضروری به نظر میرسد. در این مطالعه تلاش شد تا اثر ترکیبات ضد قارچی نانو ذرات دیاکسیدتیتانیوم و دیاکسیدتیتانیوم فتوکاتالیست بر روی بیوفیلم کاندیدا آلبیکنس ارزیابی گردد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی نانو ذره دیاکسیدتیتانیوم سنتز شده در معرض پرتو فرابنفش با طول موج370 نانومتر قرار گرفت. بیوفیلم کاندیدا آلبیکنس در پلیتهای 96 خانهای تشکیل شد و اثر ضد کاندیدایی نانوذرات دیاکسیدتیتانیوم و دیاکسیدتیتانیوم فتوکاتالیست بر روی آن بررسی شد. دادههای جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تی تست و نرم افزار SPSS تحلیل شد.
یافتهها: حداقل غلظت مهارکنندگی50، دیاکسیدتیتانیوم فتوکاتالیست 9/1 میکروگرم در میلیلیتر و حداقل غلظت مهارکنندگی90، 74/2 میکروگرم در میلیلیتر و حداقل غلظت کشندگی 37/3 میکروگرم در میلیلیتر تعیین گردید. غلظت مهارکنندگی بیوفیلم دیاکسیدتیتانیوم و دیاکسیدتیتانیوم فتوکاتالیست و فلوکونازول برای سویه حساس به فلوکونازول به ترتیب 14/54، 5/4 و 4 میکروگرم در میلیلیتر و همچنین برای سویه مقاوم به فلوکونازول به ترتیب 35/88، 5/4 و 8 میکروگرم در میلیلیتر بود.
نتیجهگیری: نانوذره دیاکسیدتیتانیوم فتوکاتالیست اثر مطلوبی در حذف بیوفیلم کاندیدا آلبیکنس در مقایسه با داروی فلوکونازول نشان داد. از این رو میتواند راهکاری جدید جهت پیشگیری از تشکیل بیوفیلم قارچی به ویژه بیوفیلمهای مرتبط با ابزارهای پزشکی باشد.
محمد نریمانی، سعید آریاپوران، عباس ابوالقاسمی، بتول احدی،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ذهنآگاهی و تنظیم هیجان نقش مهمی در متغیرهای مرتبط با سلامت روان در جانبازان شیمیایی ایفا میکنند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر بخشی آموزشهای ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس و تنظیم هیجان بر عاطفه و خلق جانبازان شیمیایی میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مداخلهای که با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد، 47 نفر از جانبازان شیمیایی مرد شهرستان سردشت که دارای نمره بالا در پرسشنامه سلامت عمومی بودند، به صورت تصادفی انتخاب و سپس در سه گروه آموزش ذهنآگاهی، آموزش تنظیم هیجان و گروه کنترل جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس و برای گروه دوم آموزش تنظیم هیجان اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. دادههای پژوهش با کمک پرسشنامه سلامت روانی، مقیاس عاطفه مثبت و منفی و مقیاس افسردگی- شادکامی جمعآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزشهای ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس و تنظیم هیجان نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری بر افزایش عاطفه مثبت و خلق و بر کاهش عاطفه منفی اثر بخش بودهاند(01/0>p). نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی آموزشهای ذهنآگاهی و تنظیم هیجان بر عاطفه و خلق جانبازان شیمیایی است. بنابراین توجه به اثربخشی ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر متغیرهای مرتبط با سلامت روان در جانبازان شیمیایی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
حسام الدین مدیر، محمد خلیلی، اسماعیل مشیری،
دوره 15، شماره 5 - ( 7-1391 )
چکیده
مقدمه: از جمله شایعترین دلایل انسداد راه هوایی، متاستاز و یا اثر فشاری تومورهای مجاورتی میباشد که ممکن است به علت ایجاد دیسترس تنفسی نیاز به ایجاد راه هوایی اورژانس و یا تراکئوستومی باشد. مورد: بیمار خانم 61 ساله بوده که با شکایت تنگی نفس به بیمارستان مراجعه کرده بود. وی سابقه پاپیلاری سل کارسینوم تیروئید با متاستاز به ریه، تراشه وتارهای صوتی را داشته است. بیمار در همان ساعات اولیه دچار حملات آپنه شده و پس از شکست اقدامات اولیه برای کنترل راه هوایی، تصمیم گرفته شد تا برای ایجاد راه هوایی مطمئن، بیمار تحت برونکوسکوپی و تراکئوستومی قرار گیرد. نتیجه گیری: در صورت عدم وجود تجهیزات کافی و وجود شرایط اورژانس تنفسی، بهتر است سریعاً برای بیمار یک راه هوایی مناسب و مطمئن با استفاده از بیهوشی با عمق کم و عدم استفاده از شل کنندههای عضلانی برقرار نمود.
مهدی توحیدی پور، امیر ابوالفضل صورتگر، محمدرضا عرب، علیرضا رضایی آشتیانی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: متداولترین روش تشخیص پاراکلینیکی صرع، نوار مغز یا الکترونسفالوگرام (EEG) میباشد که با آنالیز چشمی توسط متخصصین نورولوژی انجام میگیرد، اما به دلیل موارد منفی کاذب و همچنین عدم امکان بررسی ارتباط سایر الکترودها و نواحی مغز با هم، از آن به صورت منحصر به فردی در تشخیص صرع استفاده نمیشود. در سالهای اخیر الکترونسفالوگرام کوانتیزه (QEEG) به ابزاری قدرتمند در تشخیص ناهنجاریهای فعالیت الکتریکی مغز تبدیل شده است. بنابراین پژوهش در زمینه بهبود کارایی EEG، تحلیل و پردازش تصاویر نگاشت مغز متناسب با روشهای نوین که دارای تصاویر دو یا سه بعدی از مغز هستند و تشخیص خودکار بیماری صرع ضروری است.
مواد و روشها: در این مقاله مقطعی، از طریق استخراج مشخصه صرع با محاسبه انرژی هر کانال EEG، الگوی نگاشت مغز هر بیمار مبتنی بر درون یابی مکعبی رسم و با استفاده از روشهای ترکیبی پردازش تصویر، الگوهای صرع عمومی و صرع جزئی و مرکز پتانسیل صرع توسط شبکه عصبی مصنوعی LVQ تشخیص داده میشود.
یافتهها: در الگوریتم پیشنهادی الگوی نگاشت 11 نوع صرع شامل 10 نوع صرع جزئی و 1 الگوی صرع عمومی به صورت خودکار تشخیص داده شد.
نتیجهگیری: با توجه به پیچیدگی تشخیص صرع در نوار مغز و سیگنال الکترونسفالوگرام و کمبود متخصصین نورولوژی خبره در بسیاری از مناطق کشور این طرح می تواند به عنوان یک روش هوشمند جهت تشخیص صرع مورد استفاده قرار گیرد که با تعمیم این روش میتوان انواع الگوهای بیماریهای مغزی را تشخیص داد.
معصومه سیاحی، مهرنوش ذاکر کیش، محمد حسین حقیقی زاده، سارا ضیاغم،
دوره 17، شماره 10 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: یائسگی دورهای بحرانی در زندگی زنان محسوب میشود که با تغییرات مختلف نوروفیزیولوژیک و شناختی همراه است. زنان مسن تر در خطر بالایی برای سندرم متابولیک و عوارض قلبی - عروقی بعدی آن میباشند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین علائم یائسگی و سندرم متابولیک در زنان یائسه انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت توصیفی - تحلیلی با روش نمونهگیری آسان بر روی 165 زن یائسه مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر اهواز انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه استاندارد شده امتیازبندی عوارض یائسگی، پرسشنامه ثبت اطلاعات دموگرافیک، آزمایشات قند خون ناشتا، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین با چگالی بالا، اندازهای آنتروپومتریک و فشارخون نمونهها بود. دادهها با استفاده از آمارهای توصیفی، ضرایب همبستگی پیرسون، من ویتنی و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین کلی عوارض یائسگی در این مطالعه 4/5±85/11 بود. بین فشار خون (04/0p=)، قندخون (02/0p=) و لیپوپروتئین با چگالی بالا (02/0=p) با علائم ادراری –تناسلی ارتباط معنیداری مشاهده گردید، ولی بین سایر موارد سندرم متابولیک و حیطههای دیگر علائم یائسگی (سوماتیک و روحی -روانی) ارتباط معنیداری مشاهده نشد. ارتباط معنیداری بین سن و علائم روحی- روانی یافت شد ولی سن با علائم سوماتیک و ادراری-تناسلی ارتباط معنیداری نداشت. بین شاخص توده بدن با علائم یائسگی ارتباطی دیده نشد.
نتیجهگیری: بین سندرم و علائم ادراری –تناسلی ارتباط معنیداری مشاهده گردید، لذا به عنوان راهکار بهداشتی پیشگیرانه افراد شاکی ازعلائم ادراری تناسلی باید در اولویت بررسی از نظر ابتلا به سندرم متابولیک قرارگیرند.
مرضیه السادات سجادی نژاد، کریم عسگری، حسین مولوی، پیمان ادیبی،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اخیراً نقش علایم روانشناختی در سیر بیماریهای مزمن و به کارگیری درمانهای روانشناختی به عنوان درمانهای مکمل مورد توجه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مدیریت استرس شناختی-رفتاری، آموزش خوش بینی و درمان طبی مرسوم بر علائم جسمی، استرس ادراک شده، ادراک بیماری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه، 30 نفر از بیماران زن مبتلا به کولیت اولسراتیو به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه مدیریت استرس شناختی-رفتاری(10 نفر)، آموزش خوش بینی(10 نفر) و درمان طبی مرسوم(10 نفر) قرار گرفتند. هر سه گروه به پرسشنامه استرس ادراک شده، پرسشنامه ادراک بیماری، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و شاخص فعالیت بیماری کولیت پاسخ دادند. سپس سه گروه آزمایشی در 9 جلسه مداخله گروهی مدیریت استرس شناختی-رفتاری و آموزش خوش بینی شرکت کردند و پس از آن هر سه گروه مجدداً به مقیاسها پاسخ دادند و این کار در یک پیگیری 6 ماهه تکرار گردید. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی هر دو شیوه مداخله بر ادراک بیماری، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی و عدم اثربخشی مداخلات بر علائم جسمانی بود.
نتیجهگیری: در مجموع میتوان اظهار داشت که مداخلات روانشناختی از جمله مدیریت استرس و آموزش خوش بینی میتواند در بهبود علائم روانشناختی بیماران مبتلا به بیماری کولیت اولسراتیو و درمان جامع آنها سودمند باشد.
نسیم ابراهیمی، صادق ولیان بروجنی،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری نیمن پیک (NPD)، به گروهی از بیماریهای ذخیره لیزوزومی اطلاق میشود که سبب متابولیسم غیرطبیعی لیپیدها میگردد. یکی از ژنهایی که در بروز این بیماری نقش دارد SMPD1 است که تا کنون بیش از صد جهش بیماریزا در این ژن شناسایی شده است. به علت تنوع زیاد وقوع جهشها در این ژن و وقتگیر بودن و پرهزینه بودن بررسی مستقیم آنها، بررسی غیر مستقیم با آنالیز پیوستگی نشانگرهای چند شکلی به عنوان روشی جایگزین جهت تشخیص مولکولی جهشها پیشنهاد میشود. در مطالعهی حاضر فراوانی آللی نشانگر rs1542705 در جمعیت ایران مورد بررسی قرار گرفت. هدف از تعیین فراوانی آللی این نشانگر، تعیین محتوای اطلاعاتی چند شکل (PIC) و امکان استفاده از آن در تشخیص غیرمستقیم بیماری نیمن پیک بود.
مواد و روشها: پس از انجام مطالعات بیوانفورماتیک بر روی ژن SMPD1 ، نشانگر rs1542705 جهت تعیین ژنوتیپ در جمعیت اصفهان انتخاب گردید. به منظور تعیین فراوانی آللی و ژنوتیپی این نشانگر، آزمایشات مولکولی با استفاده از تکنیک ARMS PCR بر روی 113 نمونه DNA فرد سالم غیر خویشاوند انجام گرفت. در نهایت اطلاعات مربوط به ژنوتیپ افراد وارد نرمافزارهای Genepop و Powermarker شد و تحلیلهای آماری لازم بر روی آنها انجام گرفت.
یافتهها: تحلیلهای انجام گرفته نشان داد که جمعیت مورد مطالعه برای این نشانگر در تعادل هاردی- واینبرگ قرار دارد. فراوانی آللی نشانگر rs1542705 برای آللهای T و C به ترتیب 24/71 و 76/28درصد و فراوانی هتروزیگوسیتی آن 36/43 درصد محاسبه گردید. همچنین مقدار محتوای اطلاعاتی چندشکلی (PIC) برابر با 325/0 به دست آمد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که میتوان از نشانگر rs1542705 به عنوان یک نشانگر آگاهی دهنده در تشخیص مولکولی بیماری نیمن پیک با استفاده از روش تحلیل پیوستگی در جمعیت مورد مطالعه استفاده نمود.