117 نتیجه برای Mic
علی فانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
مقدمه: در طول تاریخ پزشکی گواتر به عنوان مهم ترین اختلال آندمیک مطرح گردیده است. تخمین زده می شود که حدود یک میلیارد نفر در دنیا به این بیماری مبتلا باشند. با توجه به این که کشور ما به عنوان یک منطقه اندمیک و هیپراندمیک گواتر شناخته شده است در این مطالعه به بررسی توزیع فراوانی بیماری های مختلف تیروئید در بیماران مبتلا به گواتر استان مرکزی شامل شهرک ولیعصر اراک و شهرستان های محلات، خمین، شازند، ساوه، دلیجان، تفرش و آشتیان در سال 80-1379 پرداختیم.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی-مقطعی می باشد که به بررسی 2138 بیمار مبتلا به گواتر (1542 زن و 596 مرد) که به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند می پردازد. در این مطالعه آزمون غربالگری، با تعیین مقدار TSH- Thyroid Stimulating Hormone سرم بود و در صورتیکه TSH غیر طبیعی بود و سایر آزمایشات تیروئیدی انجام می شد. روش انجام آزمایشات الایزا- ELISA بود که قبلاً صحت آن با روش RIA - Radio Immunoassay چک شده بود. بیماران ابتدا از نظر ابتلا به گواتر و تعیین درجه گواتر معاینه می شدند. اگر بیمار مبتلا به گواتر ندولر بود جهت وی سونوگرافی، اسکن تیروئید و FNA- Fine needle Aspiration انجام می شد، سپس بیماران بر اساس علائم بالینی و نتایج آزمایشگاهی از نظر بیماری های مختلف تیروئید بررسی می شدند.
نتایج: در این مطالعه 2138 بیمار مبتلا به گواتر بررسی شدند که از این میان، 72% افراد (1542) نفر زن و 28% (596) نفر آنها مرد بودند. 83/1% بیماران دارای یک گواتر ساده درستکار -Euthyroid بودند. 6/94% از بیماران هیپوتیروئیدیسم و 3/36% به صورت هیپوتیروئیدی تحت بالینی بودند. 4/8% بیماران دچار هیپرتیروئیدی بالینی و 1/16% نیز دچار هیپرتیروئیدی تحت بالینی بودند. 13 نفر (0/7%) بیماران دارای گواتر ندولر بودند که در یک مورد از آنها کارسینوم پاپیلاری تیروئید یافت شد. 3 نفر از بیماران دارای ندول سرد تیروئید و بقیه ندول متعدد و گواتر منتشر یا ندول گرم داشتند. گواتر درجه IA در 44/3% موارد و درجه IB در 34% موارد یافت شد.
بیش ترین فراوانی سنی بیماران گواتری، در سنین 19-10 سال، (32/5%) بود و کم ترین آن در گروه سنی بالای 70 سال، (1/2%) بود.
نتیجه گیری: گواتر در استان مرکزی اندمیک بوده و شیوع گواتر در موالید جدید رو به کاهش می رود. در دهه های بالاتر، فرم های بالینی و تحت بالینی هیپر و هیپوتیروئیدی شیوع بیش تری دارد. لذا در معاینات و بررسی های بالینی باید مورد توجه بیش تری قرار گیرند. |
|
علی اصیلیان، مسعود فرینام، اسداله کیانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
مقدمه: کارسینوم سلول بازال شایع ترین بدخیمی انسان است. روش های مختلفی برای درمان این تومور وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه تعیین نتایج دران کارسینوم سلول بازال با روش جراحی میکروگرافیک موهس است.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت توصیفی گذشته نگر بر روی 194 کارسینوم سلول بازال در 175 بیمار درمان شده با روش جراحی میکروگرافیک موهس در فاصله زمانی مهر 78 تا اسفند ماه 81 در کلینیک پوست بیمارستان الزهرا (س) اصفهان انجام گرفت. اطلاعات مورد نظر از پرونده بیماران استخراج سپس توسط نرم افزار SPSS مورد پردازش آماری قرار گرفت.
نتایج: از 175 بیمار (با 194 ضایعه کارسینوم سلول بازال)، 110 نفر (62/85%) مرد و 65 نفر (37/14%) زن بوده اند. متوسط سن بیماران 28/38 ± 58 سال بود. اکثریت تومورها در صورت واسکالپ قرار داشتند و بینی شایع ترین محل ابتلا بود. 180 مورد تومور اولیه و 14 مورد تومور از نوع راجعه بود. در 17% موارد اندازه تومور بزرگ تر از 2 سانتی متر بود. شایع ترین نوع کلینیکی و هیستولوژیک به ترتیب ندولواولسراتیو و ندولر بود. عود تومور در 3 بیمار مشاهده شد. میزان بروز سالیانه عود بیماری 0/98% بوده و از لحاظ نتایج زیبایی در 81% موارد عالی و خوب گزارش شد.
نتیجه گیری: میزان عود در کارسیتوم بازال که با روش جراحی میکروگرافیک موهس درمان شده، کم است. بنابراین، این روش درمانی (در مواردی که اندیکاسیون دارد) برای درمان کار سینوم سلول بازال در ایران نیز قویا توصیه می شود. |
محمد خلیلی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
مقدمه: لارنگوسکوپی و لوله گذاری تراشه، فرایندی است که همواره باعث تحریک سمپاتیک و ایجاد پاسخ پرسور در بیمار می شود که این موضوع، به صورت تشدید پاسخ های همودینامیک (افزایش ضربان قلب، فشار خون و انواع تاکی آریتمی ها) می تواند عوارض شدیدی را برای بیماران حساس به این تغییرات ایجاد کند.
بنابراین به نظر می رسد که اگر یک نارکوتیک سریع الاثر با طول اثر کوتاه مدت را بتوان با دوز بالا به کار برد، می توان پاسخ پرسور را کنترل کرد هم از عوارض بعدی مثل افت تنفسی طولانی مدت جلوگیری کرد. در این مطالعه، آلفنتانیل به عنوان یک نارکوتیک کوتاه اثر در 2 دوز مختلف مورداستفاده قرار گرفته و میزان تاثیر دو روش و نیزبرخی عوارض حاصله مقایسه گردیده است.
روش کار: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی یک سوکور می باشد که در آن تعداد 236 بیمار بین 70-18 سال که نیاز به بیهوشی عمومی و لوله گذاری تراشه داشتند. بدون توجه به جنسیت و نوع عمل جراحی به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه 118 نفری تقسیم شدند. به گروه اول آلفنتانیل با دوز 15 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم و به گروه دوم 45 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم تجویز شد. کلیه بیماران داروهای القای بیهوشی را به صورت یکسان دریافت نمودند و در کلیه بیماران یک بار قبل از تزریق داروها و یکبار هم بلافاصله بعد از لوله گذاری تراشه، فشار خون و تعداد ضربان قلب بیماران به وسیله دستگاه پالس اکسی متری و فشار سنج جیوه ای اندازه گیری و ثبت شد. همچنین میزان بروز عوارض مثل افت فشار خون، بروز سفتی عضلانی و پدیده تحرک عصبی به صورت کمی و بهبودی بعد از جراحی به صورت کیفی تعیین شد.
نتایج: یافته ها نشان داد که اولا آلفنتانیل در هر دو مقدار به کار رفته در کنترل پاسخ پرسور موثر بود که در مورد افزایش ضربان قلب، نتایج تفاوت قابل توجه و معنی داری را در دو گروه نشان نداد (P=0/4) ولی در مورد فشار متوسط شریانی اختلاف بین دو گروه معنی دار بود (P<0/05) ضمن این که در گروهی که آلفنتانیل را با دوز بالا گرفته بودند میزان بروز عوارض مثل افت شدید فشار خون (P<0/05) و پدیده برانگیختگی عصبی (P<0/05) و سندرم سفتی سینه (P<0/05) بیش تر از گروه دریافت کننده با دوز پایین دارو بود. در این مطالعه نتایج با استفاده از توزیع Z و تست مربع کای مورد آنالیز آماری قرار گرفتند.
نتیجه گیری: کاربرد آلفنتانیل با دوز بالا در کنترل پاسخ پرسور موثرتر از آلفنتانیل با دوز رایج است اما گاهی عوارض خطرناکی را به بیمار تحمیل می کند. در این مطالعه استفاده از آلفنتانیل با دوز رایج به صورت وریدی برای کنترل پاسخ پرسور ناشی از لارنکوسکوپی پیشنهاد می شود اما از آلفنتانیل با دوز بالا هم، می توان با تغییر در دوز داروهای همراه استفاده کرد. |
شهلا انشاییه، ذبیح اله شاه مرادی، مسعود فرینام،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
سلاح های شیمیایی از وحشیانه ترین جنگ ابزارهایی هستند که مورد استفاده قرار گرفته اند. در طی جنگ تحمیلی نیز رژیم عراق بارها از این سلاح به خصوص گاز خردل به طور گسترده علیه ایرانیان استفاده نمود که هنوز هم شاهد عوارض دیررس آن دربین مصدومین شیمیایی هستیم. نظر به اینکه سلاح های شیمیایی یک تهدید جدی علیه بشریت بوده و در بین مجروحان شیمیایی با عوارض دیررس مختلفی هم مواجه می شویم، اهمیت شناخت عوامل شیمیایی، تظاهرات بالینی و نحوه برخورد و درمان بیماران آسیب پذیر بیش تر می شود. دراین مطالعه مروری، از کتب و مقالات و تحقیقات منتشر شده در دو دهه اخیر در مورد عوارض زودرس و دیررس سلاح های شیمیایی در مجروحان ایرانی استفاده شده است تا اطلاعات کلی تر و جدید تر در خصوص گازهای شیمیایی، علائم بالینی و نحوه صحیح برخورد با این بیماران به دست آید. از عوارض ساده ای مثل تغییرات رنگ یا خشکی پوست، سوزش و خارش، عفونت های قارچی تا عوارضی مثل صدمات چشمی، ریوی، بدخیمی های خونی در دو دسته مجزای عوارض زودرس و دیررس مورد بحث قرار می گیرد.
شیما چهریی، علیرضا جمشیدی فرد، علی حائری روحانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
مقدمه: پاسخ سمپاتیکی پوست فرایند مرکزی و چند سیناپسی است که مسیر وابران سیستم عصبی سمپاتیک را از نخاع به سیستم سودوموتور غدد عرق کف دست یا پا انتقال می دهد. در بیماری دیستروفی رفلکسی سمپاتیکی فعالیت غدد عرق اندام های در گیر در بیماری تغییر می یابند. لذا در این تحقیق تغییرات SSR که پتانسیلی مرتبط با فیبرهای سمپاتیکی غدد عرق پوست است در افراد مبتلا به دیستروفی رفلکسی سمپاتیکی و افراد سالم مقایسه شد .
روش کار: ثبت های SSR از دست افراد تحت آزمایش (62 نفر سالم و 12 نفر مبتلا به دیستروفی رفلکسی سمپاتیکی) در اطاقی آرام با درجه حرارت معمول و در حالت خوابیده با دستگاه فیزیوگراف نارکو آمریکایی به کمک دو الکترود نقره ای به مساحت 1 سانتی متر مربع به عمل آمد. حداقل 5 پاسخ سمپاتیکی پوست ثبت شد. شدت پاسخ و مدت پاسخ و زمان پاسخ دهی و شکل منحنی ها محاسبه و مقایسه شدند .
نتایج: بین مدت پاسخ و شدت پاسخ SSR از مبتلایان به دیستروفی رفلکسی سمپاتیکی و افراد سالم، اختلاف معنی داری مشاهده شد P=0/0001) و (P=0/0007 ولی بین میزان زمان نهفته پاسخ ثبت شده از دو گروه، اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت. شکل منحنی های ثبت شده درهر دو گروه اکثرا به صورت دو فازی بودند .
نتیجه گیری: فعالیت زیاد سیستم سمپاتیک در افراد مبتلا به دیستروفی رفلکسی سمپاتیکی مربوط به تغییرات مقاومت پوست از طریق اثر بر فیبرهای سودوموتور می باشد. همچنین SSR جهت ارزیابی شدت آسیب و خرابی و پیامد بعضی ضایعات بالینی سیستم عصبی ارزشمند می با شد . |
هادی حسن خانی، عیسی محمدی، فرهاد معظمی، منیژه مختاری، محمدمهدی نقی زاده،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده
مقدمه: هیپوترمی بعد از عمل جراحی با افزایش فشار خون شریانی، ضربان قلب و غلظت کاتکولامین پلاسما همراه است. این عامل به طور فیزیولوژیک استرس زا بوده و خطرات زیادی را برای بیمار به دنبال دارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر میزان دمای سرم تزریقی بر اوضاع همودینامیک بیمار طی عمل جراحی، لرز بعد از عمل و زمان ریکاوری حین اعمال جراحی ارتوپدی بود.
روش کار: این تحقیق از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی بود. در این بررسی ضربان قلب، فشار خون شریانی، دمای پوستی و ازوفاژیال طی اعمال جراحی ارتوپدی در 60 بیمار داوطلب که به طور تصادفی به دو گروه براساس دمای سرم تزریقی تقسیم شده بودند، اندازه گیری شد. در یک گروه سرم با استفاده از یک گرم کننده سرم حین تزریق گرم شد و به بیمار تزریق می گردید (گروه نورموترم). در گروه دیگر، سرم در دمای محیط تزریق می شد (گروه هیپوترم). بعد از عمل هم زمان ریکاوری وشدت لرز بیماران ثبت گردید.
نتایج: میانگین دمای ازوفاژیال و پوستی حین عمل، میانگین فشار خون شریانی بعد از عمل در گروه هیپوترم در مقایسه با گروه نورموترم به ترتیب کاهش و افزایش معناداری را نشان داد. میزان بروز لرز و زمان ریکاوری به طور معناداری در گروه نورموترم پائین تر بودند.
نتیجه گیری: گرم نمودن سرم تزریقی طی عمل جراحی جهت کاهش میزان تغییرات فشار خون شریانی، دمای بدن، میزان بروز لرز و زمان ریکاوری ضروری است.
مهدی شریف، مسعود کیقبادی، هاجر ضیائی، جمشید ایزدی، شیرزاد غلامی، علیرضا خلیلیان،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده
مقدمه: زیر گونه های مختلف اکینوکوکوس گرانولوزوس (عامل کیست هیداتیک در انسان وحیوان) در مناطق اندمیک این بیماری در کشور ما مشاهده شده است که این تنوع از لحاظ انگل شناسی پزشکی و دامپزشکی و همچنین اپیدمیولوژی بیماری، عامل آن، پاتولوژی، کنترل و پیشگیری کیست هیداتیک حائز اهمیت است. جهت تعیین این زیر گونهها علاوه بر مطالعات مرفولوژیکی و اپیدمیولوژیکی، مطالعات بیوشیمیایی کیست هیداتیک درمیزبان های واسط (انسان وحیوان) می تواند در تعیین زیر گونه های این انگل نقش کمکی داشته باشد. لذا این مطالعه به منظور تعیین میزان ترکیبات بیوشیمیایی در مایع هیداتیک کبد گوسفند، گاو، بز، شتر و انسان در سال ۱۳۸۳ انجام شد.
روش کار: در این بررسی مقطعی تحلیلی، در مجموع از ۱۱۲ عدد نمونه مایع کیست هیداتیک از کبد میزبانان مختلف مانند گوسفند(۱۶ نمونه)، بز(۱۲ نمونه)، گاو(۶۴ نمونه)، شتر(۱۰ نمونه) به طور کاملا استریل از کشتار گاه شهر های قائم شهر وساری و ۱۰ نمونه انسانی از بیمارستان امام خمینی جمع آوری گردید. میزان سدیم، پتاسیم به روش فلیم فتومتری، کراتینین، آلبومین و کلیسم به روش رنگ سنجی، گلوکز، کلسترول، تری گلیسیرید، اوره، اسید اوریک به روش آنزیمی، اسپارتات آمینوترانسفراز به روش IFCC (براساس تبدیل ال- آسپارتات ← به ال- گلوتامات)، آلانین آمینوترانسفراز به روش IFCC (براساس تبدیل ال- آلانین ← ال- گلوتامات) و لاکتات دهیدروژناز به روش DGKC (براساس تبدیل پیروات ← لاکتات) اندازه گیری شد. روش آماری به کار رفته در تجزیه و تحلیل دادهها آنالیز واریانس یک طرفه بوده است.
نتایج: تفاوتهایی در میزان سدیم، گلوکز، اوره و آلانین آمینوترانسفراز در مایع کیستهای کبدی میزبانهای مختلف مشاهده گردید ولی از نظر آماری تفاوت معنیدار نبود. در خصوص پتاسیم، کلیسم، تری گلیسیرید، کلسترول، کراتینین، آلبومین، گاما گلوتامیل ترانسفراز (P<0/05)، اسید اوریک، آسپارتات آمینوترانسفراز ، کراتینین فسفوکیناز و لاکتات دهیدروژناز (P<0/001) این تفاوت معنی دار بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به وجود اختلافی که در ترکیبات شیمیایی مایع کیست هیداتیک در نمونه های مختلف مشاهده میشود، احتمال آن میرود که در استان مازندران در میزبانهای اهلی و انسان بیشتر از یک سویه آکینوکوکوس گرانولوزوس وجود داشته باشد. لذا مطالعات تکمیلی از جمله مولکولی پیشنهاد میشود.
نسرین روزبهانی، زهرا جباری، سحر یزدی،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده
مقدمه: قاعدگی دردناک اولیه یکی از شایعترین شکایات در زنان میباشد که به علت آزاد شدن پروستاگلاندینها ایجاد شده و اغلب با داروهای شیمیایی درمان می گردد. امروزه با توجه به عوارض این داروها، محققین به سمت استفاده از داروهای گیاهی گرایش پیدا کرده اند. با در نظر گرفتن خاصیت ضد پروستاگلاندینی آویشن شیرازی، این مطالعه با هدف مقایسه اثر آویشن و مفنامیک اسید بر کاهش میزان درد قاعدگی طراحی گردید.
روش کار: این تحقیق یک کارآزمایی بالینی یک سوکور میباشد که جامعه هدف آن خانمهای مبتلا به درد قاعدگی و جامعه مورد مطالعه، خانمهای مراجعه کننده به مرکز مشاوره ازدواج میباشند. تعداد نمونه بر اساس 0/5= α و 0/20=β نفر محاسبه گردید که به صورت تصادفی ساده در دو گروه مفنامیک اسید و آویشن قرار گرفتند. از افراد خواسته شد که شدت درد را قبل از مصرف دارو با معیار آنالوگ بینایی(10- 0 سانتی متر) مشخص کنند. سپس در گروه مطالعه 15 گرم برگ گیاه آویشن که در یک لیوان آب دم شده بود و در گروه شاهد، کپسول 250 میلی گرمی مفنامیک اسید مصرف شد و مجدداً شدت درد 2،1و3 ساعت بعد از مصرف دارو تعیین گردید. اطلاعات با استفاده از شاخصهای میانگین و انحراف معیار و تستهای کی اس، من ویتنی یو وکای اسکوئر تجزیه وتحلیل شد. در کلیه مراحل تحقیق مفاد بیانیه هلسینکی رعایت گردید.
نتایج : میانگین شدت درد قبل از مصرف دارو در گروه آویشن و مفنامیک اسید تفاوت معنی داری نداشت. در هر یک از گروههای مفنامیک اسید و آویشن بعد از مصرف دارو میانگین شدت درد به طور معنی داری کاهش یافت(0/00001>P). ولی میزان کاهش درد دو گروه، در مقایسه با هم تفاوت معنی دار آماری نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که مفنامیک اسید و آویشن به یک اندازه درد قاعدگی را کاهش میدهند که به نظر می رسد به علت اثرات ضد پروستاگلاندینی و ضد انقباضی آویشن باشد.
دكتر بهنام زمان زاد، دكتر هدایت الله شیرزاد، دكتر فرانک ناصری،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
مقدمه: درمان عفونتهای مجاری ادراری(UTI) به عنوان یکی از شایعترین عفونتهای اکتسابی از جامعه و نیزعفونتهای با منشا بیمارستان، به دلیل مقاومت باکتریها نسبت به آنتی بیوتیکها با مشکل روبروست. این مطالعه به منظور تعیین شایعترین علل باکتریال این گونه عفونتها و مقایسه الگوی حساسیت آنتیبیوتیکی UTI بیمارستانی با UTI اکتسابی از سطح جامعه در شهر شهرکرد انجام شد. روش کار: این مطالعه تحلیلی- مقطعی برروی دو گروه از بیماران مبتلا به UTI صورت گرفته است. گروه اول شامل 100 نفر از بیماران زن 13 تا 35 ساله بستری در بخشهای مختلف بیمارستانهای کاشانی و هاجر شهرکرد دارای علائم حاد UTI و کشت ادرار مثبت و گروه دوم شامل 100 نفر از زنان 13 تا 35 ساله مراجعه کننده به آزمایشگاه سطح شهرکرد دارای علائم ادراری و کشت ادرار مثبت، بودند. هر دو گروه از نظر شایعترین عوامل ایجاد عفونت و الگوی حساسیت آنها نسبت به آنتی بیوتیکها با استفاده ازروش دیسک دیفیوژن بررسی شدند. نتایج حاصل در دو گروه از طریق آزمون تی با یکدیگر مقایسه گردیدند. نتایج: در مجموع ارگانیسمهای عامل UTI بیمارستانی به ترتیب شامل ایکولای، کلبسیلا، استافیلوکوکوس ساپروفیتیکوس، پسودوموناس، انتروباکتر و ارگانیسمهای به دست آمده از UTI اکتسابی از جامعه به ترتیب شامل ایکولای، کلبسیلا، استافیلوکوکوس ساپروفیتیکوس، پروتئوس، پسودوموناس و سیتروباکتر بودند. بیشترین مقاومت ایزولههای باکتری ایکولای در دو گروه، نسبت به آمپی سیلین و پس از آن نسبت به کوتریموکسازول مشاهده شد. به جز کوتریموکسازول و سفالوتین، حساسیت آنتیبیوتیکی در دو گروه تفاوت آماری معنیداری داشت(05/0p<). سفتیزوکسیم موثرترین آنتی بیوتیک در درمان UTI بیمارستانی و نیتروفورانتوئین موثرترین دارو در درمان UTI اکتسابی از جامعه، شناسایی گردیدند. نتیجه گیری: به نظر میرسد میزان مقاومت پاتوژنهای شایع، خصوصاً انواع بیمارستانی در حال افزایش است و این موضوع استفاده مناسب از آنتی بیوتیکها را در درمان UTI ضروری می سازد.
دكتر بیژن یزدی، دكتر سید مهدی جلالی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
مقدمه: کلونیدین به عنوان پیش داروی بیهوشی, به دلیل تأثیر در کاهش نیاز به داروهای بیهوشی و آرام بخشی از اهمیت خاصی برخوردار است. اما به دلیل تأثیر آن برهمودینامیک و الکترولیتهای بدن و اهمیت آن در بیهوشی, بر آن شدیم تا با انجام مطالعهای این عوارض را بررسی نماییم. روش کار: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی و دو سویه کور است که بر روی 106 بیمار40 – 20 ساله با ASA کلاس I و II تحت عمل جراحی انتخابی با بیهوشی عمومی انجام گرفته است. بیماران به دو گروه مساوی تقسیم شدند. 90 دقیقه قبل از القا بیهوشی، به گروه مورد قرص کلونیدین 5 میکروگرم بر کیلوگرم و به گروه شاهد دارونما داده شد. نمونه خون قبل از تجویز دارو و چهار ساعت پس از آن گرفته شد. ادرار 24 ساعته آنها نیز جمع آوری و حجم و میزان سدیم و پتاسیم دفعی اندازهگیری شد. تحلیل آماری با استفاده از جداول و نمودارهای توزیع فراوانی و آزمون تی مستقل انجام شد. نتایج: میانگین سدیم و پتاسیم خون قبل و بعد از دریافت دارو بین دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنیداری نداشت. اما میانگین سدیم ادرار 24 ساعته در گروه مورد به طور معنیداری بیشتر بود( 022/0 =p). میانگین پتاسیم ادرار 24 ساعته نیز در گروه مورد بیشتر بود( 003/0 = p) همچنین حجم ادرار 24 ساعته نیز در گروه مورد بیشتر بود(008/0 =p). نتیجهگیری: گر چه میزان دفع ادراری سدیم و پتاسیم و حجم ادرار با تجویز کلونیدین افزایش مییابد ولی غلظت خونی این دو الکترولیت تغییر قابل توجهی پیدا نمیکند.
مهدی مسیبی، احسان اله غزنوی راد، عبدالحسین دلیمی اصل، سید محمد موذنی، قاسم مسیبی، محمودرضا خزایی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
مقدمه: تفاوت در حساسیت و مقاومت به ابتلا و عود در بیماریهای عفونی از جمله کیست هیداتیک و آلوئولار در حیوانات وانسان دیده شده است که به دلیل تفاوت در فاکتورهای فردی و پاسخهای ایمنی، مبتنی بر تفاوت در ژنهای کد کننده آنتی ژنهای لوکوسیتهای انسان(HLA) و یا حیوان، میباشد. هدف از این تحقیق شناسایی HLA در منطقه است که در ایجاد مقاومت یا حساسیت به آلودگی کیست هیداتیک نقش دارند. روش کار: در این مطالعه تحلیلی (مورد - شاهدی) از 60 بیمار مبتلا به کیست هیداتیک که کیست های تشخیص داده شده و یا جراحی شده داشتند و 30 فرد سالم خونگیری به عمل آمد و نمونهها به روش لنفوسیتو توکسیسیته آزمایش شدند. ابتدا کیتهای تشخیصی با آنتی سرمهای اختصاصی هر آنتی ژن (28 آنتی ژن) توسط محقق تهیه و سپس لنفوسیتها جداسازی گردید. برای شناسایی آنتی ژنهای کلاس II با استفاده از ستون نایلون وول لنفوسیتهای B جدا گردیدند. پس از اتمام مراحل مختلف واکنش و رنگ پذیری و تثبیت با فرمالین و بر اساس مورفولوژی سلولها نتایج با میکروسکوپ Invert خوانده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با محاسبه نسبت شانس (OR)، خطر نسبی (RR)، کسر پیشگیری کننده (PF)، کسر علیتی (AF) و آزمون کای دو صورت گرفت. نتایج: HLA کلاس I به تعداد 18 آنتی ژن و HLA کلاس II به تعداد 10 آنتی ژن در دو گروه بیمار و سالم بررسی شد. نتایج حاصله نشان داد که HLA-A1 با اختلاف معنیداری در گروه بیماران بالاتر است(05/0 p<) و دارندگان این آنتی ژن استعداد بیشتری در ابتلا و رشد کیست دارند. در مقابل فراوانی HLA-A10 در افراد سالم شیوع بالاتری داشت(05/0p<) که نشان دهنده نقش پیشگیرنده آن در ابتلا افراد به بیماری کیست هیداتیک است. سایر آنتی ژنهای بررسی شده در دو گروه علیرغم تفاوت در برخی از آنها، اختلاف معنی دار نداشتند و برای بررسی دقیقتر مطالعات مولکولی لازم است. نتیجه گیری: در دارندگان آلل HLA-A1 امکان استقرار و رشد کیست در صورت مواجهه با عامل بیماری بیشتر از افراد فاقد این آلل میباشد و این افراد استعداد بیشتری در ابتلا به کیست هیداتیک دارند. در حالی که در دارندگان HLA-A10 امکان استقرار و رشد کیست در صورت مواجهه با عامل بیماری کمتر از افراد فاقد این آلل میباشد و این آنتی ژن در این افراد نقش پیشگیرنده در برابر کیست هیداتیک دارد.
جواد بهارآرا، علیرضا اشرف، محمودرضا جعفری، هدی هلالات،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1386 )
چکیده
مقدمه: افزایش روز افزون کاربران وسایل و دستگاههای مولد مایکروویو نظیر تلفن همراه باعث جلب توجه وسیع پژوهشگران علوم زیستی به بررسی اثرات آن بر سلامت انسان و نیز بر فرایندهای رشد و نموی جانوران شده است. در این مطالعه اثرات تابش امواج شبیه سازی شده تلفنهای همراه بر غدد تناسلی و سلولهای جنسی موش نر بررسی شده است. روش کار: در این پژوهش تجربی با استفاده از یک دستگاه مولد امواج شبیه سازی شده تلفنهای همراه (940 مگا هرتز) اثرات این امواج بر غدد تناسلی، تعداد و فراساختار سلولهای جنسی موش نر نژاد Balb/C بررسی شده است. برای انجام تجربیات، موشهای نر بالغ به مدت 10 روز و هر روز 4 ساعت در دستگاه مذکور تحت تاثیر امواج قرار داده شدند و به کمک میکروسکوپ نوری و الکترونی گذاره، ساختار و فراساختار بیضهها و تعداد و انواع سلولهای جنسی در موشهای نر تیمار شده مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات حاصله با استفاده از آزمونهای تی و من ویتنی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: یافتههای حاصل نشان داد، امواج شبیه سازی شده تلفنهای همراه بر وزن و اندازه بیضهها در موشهای تیمار شده تغییرات معنیدار ایجاد ننموده است. لیکن تعداد سلولهای اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه، اسپرماتید و اسپرم، افزایش معنیداری در موشهای نر تیماری نشان داد(05/0p<) در حالی که تعداد سلولهای سرتولی در موشهای نر تیماری کاهش معنیداری داشت(05/0p<). همچنین بررسی میکروگرافهای تهیه شده بیانگر هتروکروماتینی شدن شدید و شکافدار شدن هستههای سلولهای جنسی و کاهش اندامکهای سلولی و واکوئله شدن سیتوپلاسم بود. نتیجه گیری: یافتههای حاصل از این تحقیق بیانگر تاثیر امواج شبیه سازی شده تلفنهای همراه بر فراساختار و تعداد سلولهای جنسی غدد تناسلی موش نر میباشد
جواد بهارآراء، فرهنگ حداد، علیرضا اشرف، الهام خنده رو،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: کاربرد روزافزون دستگاههای مولد امواج الکترومغناطیس در زندگی روزمره باعث نگرانیهای بسیاری در ارتباط با اثرات این امواج بر سلامت انسان شده است. در پژوهش حاضر اثر تابش امواج الکترومغناطیس با فرکانس بسیار پایین بر القای آسیبهای کروموزومی در اریتروسیتهای مغز استخوان موش نر نژاد بالب سی بررسی شده است. روش کار: این مطالعه از نوع تجربی است که در آن برای انجام تجربیات از سیستم آزمایشگاهی مولد میدان الکترومغناطیس با فرکانس بسیار پائین (50 هرتز) استفاده شد. موشهای نر 5 هفتهای در سه گروه کنترل، شاهد آزمایشگاهی و تجربی تقسیم بندی شدند. موش های گروه تجربی به مدت 4 روز و هر روز 12 ساعت در معرض تابش دهی امواج الکترومغناطیس با فرکانس 50 هرتز و شدت 50 گاؤس قرار داده شدند. پس از انجام تیمار، آسیبهای کروموزومی با استفاده از آزمون میکرونوکلئوس در اریتروسیتهای پلی کروماتیک بررسی شد. دادههای کمی حاصل با استفاده از آزمون تی و من ویتنی در سطح 05/0p< تحلیل شد. نتایج: یافتههای این پژوهش نشان داد که فراوانی اریتروسیتهای پلی کروماتیک میکرونوکلئوسدار در موشهای نر تیمار شده با امواج الکترومغناطیس با فرکانس بسیار پائین (589/1±35/14) در مقایسه با گروه شاهد آزمایشگاهی(049/1±958/8) و کنترل (768/0±65/7) افزایش معنی دار یافته است(05/0p<). نتیجه گیری: میدان الکترومغناطیس با فرکانس بسیار پایین باعث القای آسیبهای کروموزومی در اریتروسیتهای پلی کروماتیک مغز استخوان موش نر نژاد بالب سی میشود.
علی رضا شعاع حسنی، نگار اردوزاده، امیر قائمی، راشد نظری، کسری حمدی، داوود حکمت پور،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: برگ سبز چای (L Camellia sinensis) حاوی ترکیبات پلی فنلی با اثرات ضد میکربی میباشد. از آنجا که چای از نوشیدنیهای بسیار پرطرفدار در ایران میباشد لذا تاثیر آن بر تشکیل بیوفیلم و کلونیزه شدن عوامل ایجاد عفونتهای رودهای و عفونتهای فرصت طلب بیمارستانی اهمیت زیادی دارد. همچنین با جدا کردن ترکیبات بازدارندۀ تشکیل بیوفیلم میتوان از آنها به عنوان نگهدارندۀ مواد غذایی در صنایع استفاده نمود. در این پژوهش اثر ممانعت کنندگی عصارههای چای سیاه و سبز از تشکیل بیوفیلم، در 5 باکتری از خانوادۀ انتروباکتریاسه شامل اشریشیا کلی انتروپاتوژن، سالمونلا انتریکا سرووار تایفی موریوم، کلبسیلا نومونیه، پروتئوس میرابیلیس و شیگلا فلکسنری سنجیده شد و با هم مقایسه گردید. روش کار: در این مطالعه تجربی پس از عصارهگیری نمونهها توسط عصارهگیر Soxhlet با استفاده از حلال متانول 50 درصد و جدا نمودن مجدد در فاز اتیل استات، عصارهها پس از استریل شدن توسط فیلتر 44/0 میکرون تا زمان استفاده در یک فانل استریل در 4 درجۀ سانتیگراد نگهداری شدند. از روش انتشار چاهک (طبق روش کربی بائر) برای محاسبۀ حداقل غلظت بازدارندگی و از روش تهیۀ رقت در محیط مایع برای بررسی تشکیل بیوفیلم در کشتهای تیمار شده با غلظتهای مختلف عصارهها استفاده شد. ارزیابی تشکیل بیوفیلم با نمونهبرداری از جدار ارلن مایر حاوی محیطهای تیمار شده و کشت آن روی تریپتیکاز سوی آگار و شمارش کلنیها و سپس مقایسه آن با کشتهای شاهد صورت گرفت. تحلیل آماری دادهها با آزمون آنالیز واریانس انجام شد. نتایج: اثر ممانعت کنندگی از تشکیل بیوفیلم در چای سیاه بیشتر از چای سبز بود. غلظت 5/4 میلیگرم در میلیلیتر از عصارۀ چای سیاه و 5 میلیگرم در میلیلیتر از عصارۀ چای سبز، اثر باکتریسایدی بر این میکروارگانیسمها داشت. در میان این باکتریها پروتئوس میرابیلیس بیشترین حساسیت به چای سیاه و اشریشیا کُلی انتروپاتوژن بیشترین حساسیت را به چای سبز داشتند و کلبسیلا نومونیه بیشترین مقاومت را نسبت به هر دوی این عصارهها نشان داد. نتیجه گیری: از آنجا که چای به طور مستقیم پس از نوشیدن بر دستگاه گوارشی تاثیر میگذارد، منجر به کاهش انتروباکتریاسهها و کاهش کلونیزاسیون آنها بر سطح سلولهای اپی تلیال دستگاه گوارشی، کاهش خطر عفونتهای رودهای و کاهش تولید مواد سرطان زا از قبیل اسکاتول در اثر متابولیسم این باکتریها در روده میشود. همچنین میتوان از پلی فنلهای چای به عنوان نگهدارندۀ مواد غذایی در صنایع نیز بهره گرفت.
میترا هاتفی، صد یقه مهرا بیان، اشرف السادات نوحی، رباب رفیعی طباطبایی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
چکیده مقدمه: در این تحقیق، اثر ضدجهشزایی عصاره الکلی برهموم (پروپولیس) به وسیله آزمون ایمز در برابر دو ماده جهشزای آزید سدیم و پتاسیم پرمنگنات، در غیاب و حضور میکروزومهای کبدی موش (S9) مورد بررسی قرار گرفته است. روشکار: در این مطالعه تجربی ابتدا از غلظتهای متفاوتی از عصاره الکلی برهموم (5-1/0) درصد، جهت تعیین محدودهی اثر باکتریوسایدی (MIC) بر روی سویههای آزماینده استفاده شد. سپس با استفاده از روش آزمون ایمز، اثر ضدجهشزایی در محدودهی غیرسمی بررسی شد. در این آزمون از سویههای مختلف سالمونلا تیفی موریوم به نامهای TA100 و TA97 استفاده شد که هر یک حامل یک جهش انتخابی در اپرون هیستیدین خود میباشند. سویههای جهش یافته -His بر روی پلیت حاوی حداقل مواد معدنی و گلوکز در حضور مواد شیمیایی جهشزا مورد آزمایش کشت داده شدند و به این ترتیب فقط آن دسته از باکتریهایی که با جهش برگشتی، His+ شده بودند، قادر به رشد و تشکیل کلنی بودند. وجود مادهی ضدجهش (عصاره الکلی برهموم) در کنار مادهی جهشزا، میزان کلنیهای برگشتی را کاهش داده که با شمارش تعداد آنها میتوان با استفاده از فرمول، میزان ممانعت از جهش را محاسبه کرد. اختلاف بین متوسط تعداد کلنیهای برگشتی در هر پلیت در ارتباط با مادهی جهشزا، توسط نرمافزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: مقادیر MIC به دست آمده به روشنی نشان داد که عصارهی الکلی برهموم در غلظت 5 درصد دارای خاصیت ضدباکتریایی علیه سالمونلا تیفیموریوم میباشند. از سوی دیگر در مورد غلظتهای4-1/0 درصد این خاصیت مشاهده نشده و معلوم گشت که عصارهی الکلی می تواند در این غلظتها، اثرات جهشزایی مواد شیمیایی فوق را در یک وضعیت دوز- پاسخ خنثی نماید. نتیجهگیری: در پایان ما به این نتیجه رسیدیم که عصاره الکلی برهموم به واسطهی دارا بودن انواع ترکیبات مهم مانند فلاونوئیدها دارای خواص ضدجهشی بوده و بالاترین میزان ممانعت از جهش، در غلظت 4 درصد مشاهده شد که با نتایج حاصل از به کار بردن مخلوط میکروزومی نیز هماهنگی داشت. مکانیزم عمل ضدباکتریایی برهموم پیچیده بوده و هیچ شباهتی با سایر آنتیبیوتیکهای کلاسیک ندارد، اما باید به این نکته اشاره کرد که برهموم، مانع از تقسیم سلول باکتریایی میشود. بعضی از محققین معتقدند که برهموم میتواند مانع از فعالیت RNA پلیمراز وابسته به DNA شود.
فردین فرجی، اکرم رنجبر، بابک عشرتی، افسون طلائی، ناهید شفیعی، شادی پیراسته،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر استرس اکسیداتیو به عنوان فاکتور زمینه ساز بسیاری از بیماریها از جمله سکته مغزی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به نقش فاکتورهای ژنتیکی، جغرافیائی و نژادی در شیوع متفاوت سکته مغزی در دنیا بر آن شدیم تا به مقایسه شاخصهای استرس اکسیداتیو در افراد مبتلا به سکته مغزی و افراد سالم، در این منطقه جغرافیائی بپردازیم. روش کار: در این مطالعه مورد-شاهدی 36 نفر از افراد بالای 50 سال با تشخیص سکته مغزی حاد به عنوان گروه مورد و 45 نفر از افراد سالم همسان از نظر سن و جنس به عنوان گروه شاهد، در صورت داشتن معیارهای ورود، وارد مطالعه شدند. از تمامی افراد 5 سی سی خون گرفته شد و پس از سانتریفوژ و جدا کردن پلاسمای آنها به بررسی میزان ظرفیت آنتی اکسیدانی تام پلاسما، پراکسیداسیون لیپیدی و میزان گروههای تیول پلاسما به ترتیب با روشهای FRAP ، TBA و HU پرداخته شد. سپس نتایج با استفاده از آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: نتایج مقایسه آماری نشان داد که ظرفیت آنتی اکسیدانی تام و گروه تیول پلاسما در گروه مورد نسبت به گروه شاهد کاهش داشت که تنها در گروه تیول از نظر آماری معنیدار بود(001/0=p) در حالی که میزان پراکسیداسیون لیپیدی در گروه مورد نسبت به گروه شاهد افزایش داشت که از نظر آماری معنیدار نبود. نتیجه گیری: به نظر می رسد کاهش سیستم دفاع آنتی اکسیدانی در سکته مغزی در افزایش آسیب ناشی از رادیکالهای آزاد موثر است و لذا شاید مصرف هر چه بیشتر مواد غذائی و داروئی حاوی آنتی اکسیدان در کنترل و کاهش روند تخریب بافتی موثر باشد.
صفیه صوفیان، حسین نادری منش، عبدالعلی علیزاده،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: آیورین 2/1 یک پپتید 13 آمینهای است که طیف وسیعی از فعالیتهای آنتی باکتریایی و ضد سرطانی را نشان میدهد. ساختار آن توسط طیف سنجی رزنانس مغناطیسی تعیین شده که مارپیچ آلفا است ولی هنوز مکانیسم عمل آن شناخته نشده است. این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر فعالیت پپتیدها و مطالعه ارتباط توالی-فعالیت در پپتید آنتی باکتریایی آیورین 2/1 و آنالوگهایش طراحی و انجام گردید. روش کار: در این مطالعه تجربی دو آنالوگ F3W,G1F3/RW و آنالوگ معکوس طراحی گردید و با روش سنتز شیمیایی فاز جامد ساخته شد و بعد از تخلیص با کروماتوگرافی با فشار بالا، توسط آمینو اسید آنالایزر و طیف سنجی جرمی تائید شد و سپس آزمایشهای ضد باکتریایی انجام شد. نتایج: نتایج آزمایش تعیین حداقل غلظت مهاری نشان داد که آنالوگ G1F3/RW فعالتر از F3W است و نتایج نمودار آزمایش تعیین حداقل غلظت مهاری برای آنالوگ F3W سه مرحلهای است. آنالوگ معکوس هیچ فعالیتی نشان نداد. نتیجه گیری: فعالتر بودن آنالوگ G1F3/RW به علت وجود اسید آمینه آرژنین و ایجاد میانکنش قویتر با بار منفی غشاء است. عدم فعالیت آنالوگ معکوس نشانگر اهمیت جایگاه اسید آمینه در توالی برای فعالیت است وتوصیه میشود در طراحی پپتیدها به عنوان دارو به موقعیت قرار گرفتن اسید آمینهها توجه شود، چرا که اندازه و نوع آمینو اسیدها در تجمع پپتیدها و در نتیجه در نحوه فعالیت ضد باکتریایی موثر است.
فردین فرجی، افسون طلائی زنجانی، بابک عشرتی، شادی پیراسته،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: سکته مغزی ایسکمیک یکی از علل مهم مرگ و ناتوانی میباشد اما پارامترهای پیش بینی کننده از جمله پروتئین C واکنشی و گلبول های سفید خون در این بیماری هنوز به صورت واضح مشخص نشدهاند. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین میزان این دو فاکتور پلاسما به عنوان نشانگرهای التهابی در فاز حاد سکته مغزی ایسکمیک با شدت سکته مغزی و حجم انفارکت است. روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی و در زمستان 85 و بهار 86 بر روی 49 بیمار با سکته مغزی ایسکمیک بستری در سرویس نورولوژی بیمارستان ولیعصر اراک انجام شد. برای تمامی بیماران در بدو ورود معاینه بالینی براساس مقیاس نورولوژیک کانادایی سکته مغزی و سی تی اسکن مغز بدون کنتراست طی حداکثر 72 ساعت اول بعد از شروع علائم انجام شد و با استفاده از آنها به ترتیب شدت علائم بالینی نورولوژیک و نیز حجم انفارکت محاسبه گردید. همچنین مقدار پروتئین C واکنشی و گلبول سفید خون نیز در مدت زمان مذکور اندازهگیری شد. نتایج: بین حجم انفارکت از یک طرف با مقدار پروتئین C واکنشی (39/0=p، 14/0-=r) و نیز گلبول سفید خون (17/0- =r، 92/0=p) همبستگی معنیداری وجود نداشت.همچنین بین امتیاز مقیاس نورولوژیک کانادایی سکته مغزی از یک طرف با سطح پروتئین C واکنشی (81/0=p، 04/0- =r) و نیز میزان گلبول سفید خون (124/0- =r، 40/0=p) همبستگی معنیدار مشاهده نشد. لیکن بین دو متغیر حجم انفارکت و امتیاز مقیاس نورولوژیک کانادایی سکته مغزی همبستگی معنیدار گزارش شد(006/0=p، 43/0- =r). نتیجهگیری: بین مقدار عوامل التهابی، حجم و شدت انفارکت رابطه معنیدار مشخص نگردید.
شیما چهریی، بهمن صالحی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: پاسخ سمپاتیکی پوست یک تکنیک الکترو فیزیولوژیک و یک فرآیند مرکزی پلی سیناپتیک میباشد. در اختلالات خلقی تغییراتی در قشر مغز و همچنین اختلالاتی مرتبط با عمل هیپوتالاموس، سیستم لیمبیک و هستههای قاعدهای مشاهده میشود. لذا در این تحقیق تغییرات پاسخ سمپاتیکی پوست در افراد مبتلا به افسردگی، مانیا و افراد سالم مقایسه شد. روش کار: در این مطالعه تحلیلی - مقطعی 35 نفر افراد مبتلا به افسردگی و 35 نفر مبتلا به مانیا براساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات خلقی 4 براساس تشخیص روانپزشک و به صورت تصادفی ساده و 35 نفر فرد سالم از میان مردان و زنان داوطلب جامعه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت آسان بود. ثبت نوسانات پاسخ سمپاتیکی پوست توسط دستگاه فیزیوگراف انجام شد. الکترود محرک بر روی انگشت میانی دست چپ قرار گرفت و 5 پاسخ سمپاتیکی در هر یک از نمونهها ثبت گردید. میانگین شدت پاسخ، مدت پاسخ و زمان پاسخ دهی در سه گروه محاسبه و مقایسه گردید. نتایج : میانگین زمان نهفته در گروه کنترل، مانیا و افسرده به لحاظ آماری اختلاف معنیداری نداشت. در بررسی میانگین مدت زمان تداوم پاسخ نیز در سه گروه اختلاف آماری معنیداری مشاهده نشد. میانگین شدت پاسخ در هر سه گروه نیز فاقد اختلاف آماری معنیدار بود. نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه به طور غیرمستقیم مطرح کننده عدم دخالت هیپوتالاموس در تعدیل پاسخهای سمپاتیکی پوست میباشد.
جواد بهارارا، کاظم پریور، علیرضا اشرف، رویا رستمی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: با توجه به گسترش روزافزون دستگاههای مولد میدانهای الکترومغناطیسی در زندگی انسان بررسی اثرات زیستی این امواج مورد توجه وسیع پژوهشگران قرار گرفته است. ویتامین A نیز در دوران بارداری برای رشد و نمو طبیعی جنین بسیار ضروری است و کمبود یا مصرف بیش از حد آن سبب ایجاد ناهنجاری میشود. در پژوهش حاضر اثرات توأم میدانهای الکترومغناطیسی با فرکانس کم و ویتامین A بر تکوین پوست جنین موش نژاد بالب سی بررسی شده است. روشکار: این مطالعه آزمایشگاهی تجربی است. 18 موش باردار به صورت تصادفی در 3 گروه کنترل، شاهد آزمایشگاهی و تجربی تقسیمبندی شدند. در موشهای تجربی در روز 5/10 حاملگی ویتامین A به میزان 15000 واحد بر کیلوگرم تزریق درون صفاقی شد. همچنین در روزهای 12-10 بارداری در معرض میدان الکترومغناطیسی با شدت 100 گاوس قرار گرفتند. کلیه نمونهها در روز 5/17 بارداری تشریح و بررسیهای ریخت شناسی و بافت شناسی انجام گردید. نتایج: متوسط اندازه وزن جنینهای تجربی نسبت به شاهد آزمایشگاهی افزایش یافت(05/0>p). طول فرق سری نشیمنگاهی جنینهای تجربی نیز نسبت به شاهد آزمایشگاهی افزایش نشان داد(001/0>p). همچنین ضخامت اپیدرم پوست نمونههای تجربی نسبت به شاهد آزمایشگاهی افزایش یافت(05/0>p)؛ در حالی که متوسط تعداد سلولهای بازال و خاردار و نیز متوسط تعداد فولیکولهای مو در اپیدرم پوست در جنینهای تجربی در مقایسه با شاهد آزمایشگاهی کاهش نشان داد(001/0>p). نتیجه گیری: در معرض قرار گیری توأم میدان الکترومغناطیسی با فرکانس کم و ویتامین A برتکوین جنین موش کوچک آزمایشگاهی و رشد و نمو اپیدرم پوست آن اثرات عمیق میگذارد.