30 نتیجه برای Ber
دكتر بابک عشرتی، دكتر کوروش هولایی کویی نایینی، دكتر محمد کمالی، دكتر جعفر حسن زاده، دكتر مهرداد برهانی، دكتر فرشاد پور ملک، خانم فهیمه کشفی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
مقدمه: نوع عامل ایجاد کننده ناباروری خصوصاً ناباروری در زن می تواند بر نتایج درمان و شانس موفقیت آن در ایجاد باروری موثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه وجود سابقه سل با ناباروری زنانه و اندازه اثر این عامل بر ناباروری زنانه است. روش اجرا: مطالعه حاضر یک مطالعه مورد شاهدی است که در آن گروه مورد زنان مراجعه کننده به مرکز رویان که تشخیص ناباروری زنانه برای آنها داده شده و گروه شاهد زنان مراجعه کننده به همان مرکز که علت ناباروری آنها ناباروی شوهران آنها بوده است، میباشند. ارتباط عوامل مختلف با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک آزمون شد و میزان خطر منتسب نیز تخمین زده شد. نتایج: برای انجام کار تعداد 308 نفر به عنوان مورد و 314 نفر به عنوان شاهد که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. با به دست آوردن نسبت شانس (OR) و حدود اطمینان 95 درصد آن مشخص می شود بین وجود سابقه سل و ابتلا به ناباروری زنانه رابطه مستقیم وجود دارد (91/29-01/1 CI: 95% ، 7/4=OR). همچنین مقدار AR برای عامل سل 04/0±023/0 به دست آمد. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نتایج فوق به نظر میرسد در صورت پیشگیری از ایجاد سل در جامعه تحت مطالعه، به توان به میزان حدود 2 درصد از ایجاد ناباروری زنانه پیشگیری نمود.
فرزانه جهانی، محمد رفیعی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت چاپ مقالات علوم پزشکی در ارزیابی فعالیت اعضای محترم هیات علمی و رتبهبندی دانشگاهها این مطالعه به منظور بررسی دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اراک در خصوص عدم گرایش آنان به نگارش مقالات فارسی و لاتین انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر مطالعهای مقطعی- تحلیلی است که از طریق سرشماری صورت گرفته است. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه خود ایفا بود که روایی و پایایی آن به اثبات رسید. اطلاعات پس از جمعآوری با استفاده از آزمونهای آنوا ، تی تست، کای دو و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: بیشترین علل عدم گرایش اعضا به نگارش مقالات به ترتیب عبارت بودند از مشغله زیاد در آموزش، تدریس و یا درمان با میانگین 06/128/4، نبودن افراد مجرب در خصوص نگارش مقالات لاتین به عنوان مشاور با میانگین 00/198/3، نبودن تیمهای تحقیقاتی با میانگین 98/095/3، طولانی بودن تصویب طرحها با میانگین 02/196/3، عدم حمایت شورای سردبیری مجله دانشگاه از مقالات توصیفی با میانگین 02/195/3 و طولانی بودن زمان ارائه تا چاپ مقالات فارسی با میانگین 07/1±95/3. نتیجه گیری: با کاهش ساعات تدریس، کوتاه نمودن فرآیند تصویب طرحها، معرفی افراد مجرب در نگارش و ارسال مقالات لاتین و کوتاه نمودن مراحل بررسی و چاپ مقالات میتوان گرایش اعضا را به نگارش مقالات علمی افزایش داد.
سید محمود طباطبائی، محمود رضا باغی نیا، منصور بیرامی، علی اکبر ملکی راد،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: حدود 15 تا 20 درصد از بارداریها به سقط جنین ختم میگردد. بیش از 50 درصد سقطهای مکرر در مادران باردار 8 تا 15 هفته مربوط به ناهنجاریهای ژنتیکی است. از این میزان حدود 95 درصد مربوط به اختلالات تعداد و 5 درصد مربوط به اختلالات ساختمانی کروموزومهاست. تاکنون هیچ کدام از اختلالات کروموزومی شناخته شده در انسان قابل درمان نبوده و تنها روش مقابله با این نوع اختلالات محدود به تشخیص پیش از تولد و سقط جنینهای مبتلاست. هدف از این پژوهش تعیین انواع اختلالات کروموزمی با استفاده از روش های سیتوژنتیکی است. روش کار: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی اختلالات کروموزومی در 56 جنین سقط شده جهت تعیین فراوانی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور از کشت آمنیون-کوریون، جفت، بافت جنینی و محصول کورتاژ جهت به دست آوردن سلولهای متافازی از سلولهای جنینی استفاده گردید. نتایج: بعد از کشت، انجام کروموزوم تایپینگ و جی تی جی- باندینگ در نهایت تریزومی 21 با بیشترین فراوانی (5/12 درصد)، و ایزوکروموزومی21 ، ایزوکروموزمی X و نیز مونوزومی X هر کدام با فراوانی 8/1 درصد کمترین فراوانی را به خود اختصاص داد. نتیجه گیری: نه تنها اختلالات کروموزومی در ایجاد سقطهای مکرر نقش بسزائی دارد، بلکه از نظر میزان فراوانی انواع اختلالات کروموزومی نیز در مقایسه با سایر کشورها مشابهت وجود دارد.همچنین روشهای تشخیصی سیتوژنتیکی نظیر جی تی جی باندینگ در مورد والدین دارای سقطهای مکرر به عنوان روشی قوی و قابل اطمینان به شمار میآید.
شماره کامل مقالات شماره 48،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
فایل کامل مقالات شماره 48
ولی اله خدیر شربیانی، سعید اورعی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: از آنجائیکه جراحان قلب در رابطه با پیشرفتهای تکنولوژی تعبیه پیس میکر به روز نمیباشند، تمایل برای حذف تعبیه پیس میکر توسط جراحان به وجود آمد. این مطالعه دو دوره درمان با پیس میکر شامل تعبیه پیس میکر توسط جراحان قلب و ایجاد سرویس پیس میکر توسط گروهی از متخصصان قلب را در بیمارستان شهید رجایی تهران مورد مقایسه قرار می دهد. روش کار: در این مطالعه تحلیلی- مقطعی ما تمام اطلاعات موجود از تمام پیس میکرهای تعبیه شده در نیمه اول سال 1999( دوره جراحی، دوره اول) را با نیمه اول سال 2001 (دوره متخصصان قلب، دوره دوم) مقایسه کردیم. نتایج: مجموعا 114 پیس میکر در دوره اول (55 درصد مذکر، سن متوسط 4/18± 7/63) و 299 مورد در دوره دوم (46 درصد مذکر، سن متوسط 2/18± 3/63) تعبیه شده بود. اندیکاسیون تعبیه پیس میکر تقریباً مشابه بوده و بلوک گره دهلیزی- بطنی به عنوان شایعترین علت در 6/74 درصد دوره اول و 2/73 درصد دوره دوم بود. پیس میکر تک حفرهای 86 درصد موارد گروه اول را در مقایسه با 54 درصد در گروه دوم شامل میشد(01/0>p). زمان متوسط پذیرش در دوره اول 18 روز و در دوره دوم 10 روز بود. اختلال کار پیس میکر در پیگیری بیماران در 9/7 درصد بیماران دوره اول و 7/0 درصد بیماران گروه دوم دیده شد(01/0>p). عمل مجدد در 9/2 درصد موارد گروه اول و 7/0 درصد گروه دوم انجام شد(01/0>p). نتیجه گیری: تعبیه پیس میکر توسط یک سرویس هماهنگ با سرپرستی متخصص قلب آموزش دیده در این رشته بهتر انجام شد.
علی حکمت نیا، ایمان فانی، علی فانی، مسعود فاضلی، جواد مرعشی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: استفاده از مواد کنتراست مناسب در بهبود کیفیت تصاویر تشخیصی، از اقدامات مفید است. در این مطالعه، به بررسی اثر آب توت سیاه در pH بالا به کمک امپرازول در کاهش آرتیفکت ناشی از آب موجود در دستگاه گوارش فوقانی در تصاویر کلانژیوپانکراتوگرافی مغناطیسی پرداختهایم. روشکار: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی یک سو کور قبل و بعد، با 34 بیمار انجام گرفت. پس از جلب رضایت کتبی و اعمال معیارهای ورود و خروج، هر بیمار روز قبل از مطالعه دو عدد کپسول امپرازول 20 میلیگرمی مصرف کرده و با ناشتایی کامل، روز بعد مورد کلانژیو پانکراتوگرافی قرار گرفتند. 15 دقیقه پس از مصرف 300 سیسی آب توت سیاه، از بیمار مجدداً گرافی به عمل آمد و کلیشههای مربوطه چاپ شد. سه رادیولوژیست به طور جداگانه به ارزیابی کاهش آرتیفکت و کیفیت وضوح تصاویر پرداختند. در پایان میانگین کاهش آرتیفکت در تصاویر قبل و بعد از مصرف آب توت سیاه و میزان وضوح تصاویر با هم مقایسه شد. نتایج: کاهش امتیاز آرتیفکت ناشی از ترشحات گوارشی، قبل از مصرف آب توت سیاه (37/0±97/2) و بعد از مصرف (78/0±89/2) تفاوت معنیدار آماری نشان نداد. همچنین وضوح تصاویر کیسه صفرا، آمپول واتر، مـجرای مشـترک کبـدی، مـجرای داخل کبـدی و سر پانکـراس تـغـییر معـنیدار نـداشت. افت وضوح تصویر در مجرای مشترک صفراوی وجود داشت(01/0=p ). در مورد تنه و دم مجرای پانکراس بهبود کیفیت مشاهده گردید (به ترتیب 04/0=p و 03/0=p). نتیجهگیری: به نظر نمیرسد آب توت سیاه حاوی فلزات پارامگنتیگ کافی بوده و به عنوان کنتراست، باعث بهبود کیفیت تصاویر کلانژیوپانکراتوگرافی گردد.
محمد رفیعی، فرزانه جهانی، سعید موسوی پور،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: رضایت شغلی به مجموع تمایلات یا احساسات مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند اطلاق میشود. دانشگاههای علوم پزشکی به اساتید با انگیزه، به عنوان یکی از ارکان تعلیم و تربیت نیاز دارند تا در آموزش دانشجویان و ارتقاء بهداشت و درمان جامعه مؤثر واقع شوند. با توجه به اهمیت رضایت شغلی اعضاء هیات علمی در پیشبرد اهداف آموزشی و ایجاد بهرهوری بیشتر، این تحقیق با هدف بررسی رضایت شغلی اعضاء هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 1388 صورت گرفت. مواد و روش ها: مطالعه فوق یک بررسی مشاهدهای، مقطعی بوده و جامعه مورد بررسی کلیه اعضاء هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اراک میباشند. نمونه گیری ازطریق سرشماری بوده و برروی کلیه اعضاء هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی صورت گرفت. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک شامل جنس، سن، گروه آموزشی، مرتبه علمی، وضعیت استخدامی و سابقه کار و پرسشنامه استاندارد سنجش رضایت شغلی هرزبرگ بود. یافته ها: میانگین (انحراف معیار) کل نمره رضایت شغلی اعضاء هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اراک(51/11)72/60 و به تفکیک حیطههای مورد بررسی به ترتیب اولویت، شامل ماهیت کار(60/12)46/74، نحوه سرپرستی و ارتباطات (69/13)15/62، امنیت شغلی (72/15)58/57، فرصتهای ارتقاء (74/15) 28/57، شرایط فیزیکی و محیط کار (14/14)84/55 و حقوق و مزایا (87/16)56/55 از حداکثر نمره 100 بود. نتیجه گیری: اعضاء هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اراک در کل از رضایت شغلی متوسطی برخوردار بودند. بیشترین رضایت مربوط به حیطه ماهیت کار و کمترین رضایت مربوط به حقوق و مزایا بود. با افزایش حقوق و مزایا و فراهم آوردن فرصتهای ارتقاء میتوان رضایت شغلی این قشر را افزایش داد.
علی اصغر فرازی، منصوره جباری اصل، معصومه صوفیان،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه یکی از مشکلات اساسی درمان بیماری سل موضوع مقاومت دارویی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین مقاومت دارویی سویههای مایکوباکتریوم جدا شده از بیماران مبتلا به سل ریوی نسبت به داروهای ضد سل و عوامل موثر در آن طراحی شده است.
مواد و روشها: طی یک مطالعه مقطعی، تمام بیماران مسلول تحت پوشش مرکز بهداشت استان مرکزی (917 نفر) بین سالهای 1384 تا 1389 وارد مطالعه شدند. از تمام بیماران مبتلا به سل ریوی مقاوم به درمان طی این سالها کشت و آنتی بیوگرام با روش استاندارد (proportional) به عمل آمد. نهایتا با مدل رگرسیون لجستیک و با استفاده از نرم افزار SPSS عوامل موثر بر مقاومت دارویی شناسایی شدند.
یافته ها: در این بررسی میزان مقاومت کلی در بیماران اسمیر مثبت 3/7 درصد بود. میزان سل مقاوم به چند دارو معادل 3/4 درصد بود. 5/0 درصد بیماران اسمیر مثبت به هر پنج دارو مقاوم بودند. مقاومت دارویی در طی این سالها روند افزایشی داشته است. بیشترین مقاومت مربوط به ایزونیازید (8/68 درصد) و بعد از آن به ترتیب ریفامپین(5/62 درصد)، پیرازینامید(25 درصد)، اتامبوتول (9/21 درصد) و استرپتومایسین(9/21 درصد) بود. بیشترین میزان مقاومت در گروه سنی 15 تا 45 سال بود. بروز مقاومت با جنس مذکر، درجه مثبت بودن اسمیر، عود سل و ابتلا به HIV مرتبط بود.
نتیجه گیری: بررسی مقاومت دارویی سویههای مایکوباکتریوم مورد مطالعه در طی 6 سال نشانگرآن است که روند آن رو به افزایش بوده و به همین دلیل توجه دقیق جهت جلوگیری از به وجود آمدن سویههای مقاوم و انتشار آن ضروری است.
آرزو عشقی نژاد فرد ، علی اصغر فرازی، بابک عشرتی، حمید خلیلی، مانا شجاع پور، اعظم احمدی ، محمد ارجمندزادگان،
دوره 15، شماره 5 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تمام اعضای میکوباکتریوم توبرکلوزیس به سه گروه ژنتیکی مختلف بر اساس پلی مورفیسم در دو ژن katG و gyrA تقسیم میشوند. تعیین سویههای متعلق به هر گروه و به ویژه تشخیص سریع آن، دارای اهمیت ویژه اپیدمیولوژیک است. هدف این تحقیق، تعیین گروههای اصلی ژنتیکی سویههای کلنیکی میکوباکتریوم توبرکلوزیس میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، سی و سه نمونه خلط از بیماران مسلول استان مرکزی جمعآوری و پس از کشت، مورد جداسازی DNA با استفاده از Chelex 100قرار گرفت. شناسایی نمونهها با تشخیص ژن katG با کمک PCR انجام و تائید گردید. موتاسیون در کدون KatG463 با کمک RFLP انجام شد. قطعه 620 bp از ژنkatG و194 bp از ژن gyrA تکثیر و تعیین ترادف شد. یافتهها: جستجو و تکثیر قطعه 620-bp ژن katG، روش مناسبی برای تائید مولکولی در تشخیص باکتری بود. این مسئله از نظر فنوتیپی نیز انطباق کامل نشان داد. از میان 33 ایزوله مورد مطالعه، دوازده نمونه، گروه ژنتیکی 1، پانزده نمونه گروه ژنتیکی 2 و شش نمونه گروه ژنتیکی 3 را نشان دادند. بدین ترتیب فراوانی گروه دو به عنوان گروه غالب سویهها در استان مرکزی با فراوانی معادل 5/45 درصد مشخص گردید. نتیجهگیری: نتایج این تحقیق بیانگر رخداد گروه دو با فراوانی بیشتر در میان سویههای کلنیکی استان مرکزی میباشند. این مسئله با حساس بودن این سویهها به آنتیبیوتیکهای رایج، انطباق داشته و درخور توجه میباشد. در این تحقیق کاربرد سه گانه تست ارائه شده در تعیین هم زمان گروههای ژنتیکی، ماهیت باکتری و مقاومت به ایزونیازید اثبات گردید.
بهنام رفیعی، نادر مصوری، علی اصغر فرازی، راضیه نظری، روح اله کشاورز، کیوان تدین،
دوره 15، شماره 6 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سل معضلی قدیمی است که هم اکنون به عنوان چالشی جدید مطرح شده و با توجه به همسایگی ایران با دو کشور افغانستان و پاکستان که در زمره 22 کشور دارای بیشترین شیوع سل در دنیا هستند ضرورت توجه بیش از پیش ما را به این بیماری متذکر میکند. بنابر این به منظور آگاهی از اپیدمیولوژی مولکولی سل و بررسی میزان تنوع ژنتیکی سویههای مایکوباکتریوم توبرکلوزیس در استان مرکزی، مطالعه حاضر انجام پذیرفت. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی تعداد 57 نمونه خلط از بیماران سل ریوی اسمیرمثبت مراجعه کننده به مرکز بهداشت و درمان استان مرکزی، برروی محیطهای اختصاصی کشت داده شدند. سپس DNA ژنومیک جدایهها طبق پروتکل استاندارد سازمان بهداشت جهانی استخراج گردید و با استفاده از روش PCR تعلق این جدایهها به کمپلکس مایکوباکتریوم توبرکلوزیس تأیید گردید، سپس DNA ژنومیک توسط آنزیمهای PvuII و AluI مورد هضم آنزیمی قرار گرفت و محصول هضم، الکتروفورز شده و قطعات DNA از طریق ساترن بلاتینگ به غشاءنایلونی با شارژ مثبت منتقل گردیدند و سپس هیبریداسیون با پروب PGRS انجام پذیرفت. در خاتمه قطعات هیبرید شده با استفاده از واکنش آنزیمی شناسایی و مورد آنالیز قرار گرفتند. یافتهها: در طی تایپینگ این جدایهها به روش RFLP، با استفاده از دو آنزیم PvuII و AluI و پروب PGRS، گستره وسیعی از تنوع ژنتیکی نمایان گردید به طوری که به ترتیب 50 و 45 تیپ ژنتیکی شناسایی شد. نتیجهگیری: با توجه به تنوع بالای PGRS در سویههای مایکوباکتریوم توبرکلوزیس میتوان نتیجهگیری کرد که در جمعیت مورد بررسی اکثر افراد با منشا متفاوت به بیماری سل مبتلا شدهاند، بنابراین فعال شدن مجدد عفونت نقش بیشتری را در گسترش بیماری سل در استان مرکزی داشته است.
علیرضا قربانی بیرگانی، پروین عابدی، کوروش زارع، سعید اسدپور،
دوره 15، شماره 8 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری مزمن شایع پوست میباشد که معمولا به صورت لکههای سفید رنگ و نقرهای روی پوست ظاهر میشود. هدف از این مطالعه بررسی اثر داروی بربرین بر روی بیماران پسوریازیس میباشد. مواد و روش ها: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 60 بیمار مبتلا به پسوریازیس مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی اهواز از مرداد تا دی 1390 انجام گردید. بیماران به طور تصادفی به دو گروه 30 نفری تقسیم شدند. یک گروه بربرین و گروه دیگر دارونما را به مدت 6 ماه روزانه دو بار در محل ضایعات استفاده کردند. میزان شدت ضایعات بیماران در 7 نوبت از طریق مقیاس Psoriasis Area Scoring Index ارزیابی گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از SPSS و روشهای آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و مجذور کای استفاده شد. یافتهها: پس از 6 ماه درمان، میزان شدت ضایعات در گروه دریافت کننده کرم بربرین در مقایسه با گروه دارونما کاهش چشمگیری نشان داد. به طوری که میانگین نمره PASI گروه بربرین از 99/3 به 11/2 و در گروه دارونما از 98/3 به 71/3 کاهش یافت. اختلاف میانگین نمره PASI قبل از دریافت تا ماه سوم در بربرین و دارونما معنیدار نبود ولی در طول ماههای چهارم تا ششم معنیدار بود(013/0=p). نتیجهگیری: کرم بربرین در کاهش ضایعات پوستی بیماران پسوریازیس موثرتر از دارونما بود. بنابراین توصیه میشود که از داروهای با پایه گیاهی مثل بربرین در کنار داروهای اصلی بیماران بیشتر استفاده گردد.
ابراهیم علیجانی، علی اکبر پورفتح اله، سهیلا اژدری، بتول شریفی مود، احمد زواران حسینی، وحید خاضع شاهگلی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بیش از یک سوم جمعیت جهان آلوده به مایکوباکتریوم توبرکلوزیس هستند که با توجه به اهمیت بیماری سل، شناسایی این افراد دارای اهمیت ویژهای میباشد. تست پوستی نوبرکولین و سنجش تولید اینترفرون گاما از جمله روشهای کاربردی در شناسایی عفونت نهفته سلی میباشند. در این مطالعه، توافق بین این دو آزمون در تشخیص عفونت نهفته سلی در شهر زاهدان، با شیوع نسبتا بالا از بیماری سل ، مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی روی 75 نفر شامل 21 نفر از کارکنان بیمارستان بوعلی شهر زاهدان و 54 نفر از افراد خانوادۀ بیماران مسلول، انجام شد. آزمایش سنجش اینترفرون گاما و تست پوستی توبرکولین برای هریک از این افراد انجام گردید.
یافتهها: از 75 فرد شرکت کننده در این مطالعه، 26 نفر سنجش اینترفرون گاما آنها مثبت شد، از 63 نفری که نتیجۀ آزمون پوستی توبرکولین آنها قرائت شد (12 نفر جهت خواندن تست مراجعه نکردند)، 31/60 درصد دارای تورم بیش از 10 میلیمتر بودند. 25/32 درصد افراد هر دو تست پوستی و سنجش اینترفرون گاما آنان مثبت بود، در 92/34 درصد از افراد هر دو آزمون منفی گردید. توافق بین این دو آزمون ، 67/66 درصد به دست آمد (001/0p= 567/0-17/0 ,confidence interval [CI] %95, 36/0k=).
نتیجهگیری: نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان دادندکه توافق به دست آمده بین این دو تست، ضعیف میباشد.
علی اصغر فرازی، معصومه صوفیان، منصوره جباری اصل،
دوره 16، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده
مقدمه: مایکوباکتریوم توبرکلوزیس معمولا در ریه ها ایجاد عفونت میکند. اما ممکن است اندامهای غیر از ریه ها را نیز درگیر نماید. هدف این مطالعه بررسی تحلیلی وضعیت بیماری سل خارج ریوی در استان مرکزی می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی مقطعی اطلاعات موجود در نرم افزار و دفاتر ثبت اطلاعات موجود درمراکز بهداشت شهرستان ها جمع اوری و با کمک نرم افزار اماری SPSS 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در مدت فوق جمعا 1787 بیمار مبتلا به سل شناسایی شدند که از این تعداد 24.2% مبتلا به سل خارج ریوی بودند. 9/1 درصدبیماران مبتلا به سل خارج ریوی همراه با عفونت HIV بودند . نسبت جنسی زن به مرد برابر3/1 می باشد. 5/82 درصد از مسلولین خارج ریوی دارای ملیت ایرانی ومیانگین سنی 3/43 سال بود . سل غدد لنفاوی ، استخوان و مفاصل و سل پلوربیشترین شیوع را داشتند. همچنین سل خارج ریوی بطور معنی داری در جنس مونث ، سن 55-15 بیشتر بوده و تاخیر در تشخیص آن بیشتر از سل ریوی است و برعکس میزان عود در سل ریوی بطور معنی داری بیشتر از سل خارج ریوی است.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه نسبت سل ریوی اسمیر مثبت به مجموع سل ریوی اسمیر منفی و سل خارج ریوی کمتر از یک می باشد و همچنین بالاتر بودن تاخیر تشخیص سل خارج ریوی لازم است نسبت به اموزش پزشکان و کارکنان بهداشتی درمانی در زمینه اشنایی بیشتر با سل خارج ریوی و راههای تشخیص ان برنامه ریزی بیشتری انجام شود.
بهناز طاهری، سیامک سمیعی، مهدی پریان، احسان اله غزنوی راد،
دوره 16، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: مقاومت دارویی در مایکو باکتریوم توبرکلوزیس یکی از نگرانیهای جدی میباشد که محققان و پزشکان با آن مواجه هستد. شناسایی سریع توبرکلوزیسهای مقاوم به منظور شروع بیدرنگ و مناسب درمان با داروهای خط دوم ضروری میباشد. این امر منجر به افزایش بازده درمان و جلوگیری موثر از انتقال وگسترش این بیماری مسری خواهد شد. هدف از این مطالعه طراحی روشی مبتنی بر Real-Time PCR جهت تشخیص موتاسیونهای موجود در ناحیه RRDR ژن rpoB که منجر به مقاومت به ریفامپین در مایکوباکتریوم توبرکلوزیس میشوند.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی پرایمر و پروپ توسط نرم افزارهای اختصاصی برای ناحیه RRDR ژن rpoB به منظور شناسایی جهش طراحی شد. برای ارزیابی حساسیت و ویژگی کلینیکی واکنش از نمونههای بالینی استفاده شد که پیش از این مقاومت و حساسیت آنها به وسیله تست حساسیت دارویی تناسبی تعیین شده بود.
یافتهها: با استفاده از 40 نمونه بالینی(20 سویه حساس و 20 سویه مقاوم) حساسیت پروب استفاده شده برای تشخیص موتاسیون در کدون 526 و 531 معادل100 درصد در نظر گرفته شد. پرایمر و پروبهای طراحی شده تنها به ناحیه اختصاصی RRDR ژن rpoB مایکوباکتریوم توبرکلوزیس متصل میگردند و مطالعات بیوانفورماتیکی هیچ گونه واکنش متقاطعی با ژنوم سایر میکرو ارگانیسمها و انسان نشان ندادند. ویژگی بالینی روش راه اندازی شده به طور تجربی و با بررسی 25 نمونه منفی مورد آزمایش قرار گرفت و معادل 100 درصد در نظر گرفته شد.
نتیجه گیری: روش Real-time PCR راه اندازی شده به علت سرعت و حساسیت بالا میتواند به عنوان ابزاری مفید وکارا در تشخیص سریع مایکوباکتریومهای مقاوم به ریفامپین در نظر گرفته شود.
فاطمه باغبانی، جواد هرویان، اکبر درخشان، محمد خواجه دلوئی، عباس عظیمی، هادی استادی مقدم، عباسعلی یکتا،
دوره 16، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه تعیین پیش آگهی تیزبینی و حساسیت کانتراست قبل و بعد از لنز تماسی سخت در بیماران کراتوکونوس با توجه به همبستگی میان تغییرات ابیراهی ها و تغیییرات وضعیت بینایی می باشد.
مواد و روش ها: تعداد 40 چشم کراتوکونوس با میزان خفیف و متوسط از بیست فرد بین سن 20 تا 40 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. در بیماران معاینات چشمی شامل گرفتن دید، رفرکشن ابجکتیو و سابجکتیو، اندازه گیری حساسیت کنتراست بصورت تک چشمی قبل و بعد از فیت لنز تماسی با استفاده از تست CSV_1000 E صورت گرفت. در هر دو گروه کراتوکونوس با دستگاه ابرومترTECHNOLAS(بوش اند لمب) میزان ابیراهی ها اندازه گیری شد .نتایج با استفاده از تستهای آماری مربوطه بررسی و آنالیز گردید.
یافته ها: میانگین حساسیت کنتراست در همه فرکانس های فضایی با لنز سخت بالاتر از بهترین کارکشن بود. میانگین ابیراهی ها ی درجه بالا هم با مردمک 5 میلیمتر و هم با 6 میلیمتربا لنز سخت نسبت به حالت بدون لنز کاهش پیدا کرده بود.میانگین ابیراهی ها با مردمک 6mm بیشتر از مردمک 5mm بود. در بررسی توسط آزمون همبستگی پیرسون ارتباط معنی داری میان تغییرات دید و تغییرات حساسیت کنتراست با تغییرات ابیراهی های رده بالا وجود نداشت.
نتیجه گیری: عملکرد بینایی و تیزبینی با فیت کردن لنز تماسی RGP از طریق کاهش ابیراهی های درجه بالا نسبت به عینک کاهش یافت. وضعیت ابرومتری ارتباطی با پیش بینی تغییرات وضعیت بینایی در بیماران مبتلا به کراتوکونوس نداشت.
حسین سرمدیان، فرشیده دیدگر، معصومه کلانتری، نادر زرین فر، مجتبی احمدلو،
دوره 16، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: انگیزش یکی از ابزارهای مهم سوق دادن اعضای هیأت علمی به انجام فعالیت های موثر و کارآمد در محیط های کاری می باشد. پژوهش حاضر بر مبنای نظریه هرزبرگ به بررسی نیازها وعوامل انگیزشی اعضای هیأت علمی در دانشگاه علوم پزشکی اراک پرداخته است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تحلیلی مقطعی، از مجموع 168 نفر اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اراک 102 نفر به روش سرشماری به صورت کاملاً آزادانه و آگاهانه، یک پرسشنامه 40 سوالی را که بر مبنای نظریه دو عاملی هرزبرگ طراحی شده، تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون های تی و مان ویتنی یو و شاخص های مرکزی و پراکندگی در نرم افزار SPSS ویرایش 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: میزان پاسخگویی به پرسشنامه ها 7/60 درصد بود. 5/24 درصد از اعضای هیأت علمی در مقطع علوم پایه و 5/74 درصد در مقطع بالینی فعالیت داشتند. عوامل "ارتباط" و "پیشرفت و رشد" ، در ایجاد انگیزش اعضای هیأت علمی بیشترین تاثیر را داشته اند. عوامل " شرایط فیزیکی کار" و " حقوق و دستمزد " کمترین تاثیرگذاری را دارا بوده اند. بین سن اعضای هیأت علمی با عوامل انگیزشی "ماهیت کار"، "مسوولیت و موقعیت شغلی" و"نحوه سرپرستی و نظارت"، همبستگی معنادار وجود داشت. ارتباط بین سابقه کار و عوامل "حقوق و دستمزد" و "امنیت شغلی" نیز معنادار بود.
نتیجه گیری: ارتباط یکی از مهم ترین عوامل افزاینده انگیزش در اعضای هیات علمی است در حالی که شرایط فیزیکی محیط کار و حقوق و دستمزد کمترین تاثیرگذاری را در این زمینه دارند . با افزایش سن اعضای هیات علمی، حقوق و دستمزد ، نحوه سرپرستی و نظارت و امنیت شغلی اهمیت بیشتری در ایجاد انگیزش دارند. به عبارت دیگر با افزایش سن و تجربه کاری، انتظارات هیات علمی از مجموعه مدیریتی دانشگاه تغییر می کند و چنانچه مسوولین ارزشیابی مناسبی از فعالیت افراد نداشته باشند، آن ها را در تصمیم گیری ها مشارکت نداده و به دلیل کیفیت فعالیت های مثبت مورد تشویق قرار ندهند، انگیزش مطلوبی در اعضا ایجاد نخواهد شد.
جلیل کاردان ، حسین کاظمیان، محمد مهدی فیض آبادی،
دوره 17، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
مایکوباکتریومهای غیر سلی یا مایکوباکتریومهای غیر توبرکلوزیس ارگانیسمهای محیطی هستند که غالبا در خاک و آب حضور دارند. بسیاری از این گونهها که در دهه اخیر توصیف شدهاند با بیماریهای انسانی به خصوص در افراد با نقص سیستم ایمنی و مبتلا به ایدز ارتباط نزدیکی دارند. در این مطالعه مروری، بیماریزایی و اهمیت بالینی گونههای جدید مایکوباکتریوم بررسی شده است. در مجموع ٦٣ گونه جدید مایکوباکتریوم در ١٠ سال اخیر(٢٠١٣-٢٠٠٣) شناسایی شده که در گروههای مختلف طبقهبندی رانیون قرار گرفتهاند. از این تعداد حدود ٤٠ ایزوله از انسان گزارش شده که در بیماریزایی دخالت داشتهاند. از بین این ٤٠ مورد، ٢٧ ایزوله(5/67 درصد) در گروه غیر کروموژنها و ١٣ ایزوله(5/32 درصد) در گروه اسکوتوکروموژنها بوده و اکثر این ایزولهها کند رشد میباشند. گونههای فتوکروموژن با بیماریهای انسانی در ارتباط نبودهاند. بیشترین بیماریهای ایجاد شده توسط مایکوباکتریومهای غیر توبرکلوزیس شامل عفونتهای تنفسی در افراد مسن و لنفادنیتهای گردنی در بچهها بیشتر به دلیل Mycobacterium kyorinense و Mycobacterium mantenii بوده است. بعضی از گونهها مانند M. riyadhenseنیز میتوانند به عنوان پاتوژن اولیه انسان مطرح باشند. با توجه به شیوع پیشرونده بیماری ایدز در سالهای اخیر و عفونت توام مایکوباکتریومها در این افراد؛ شناسایی صحیح این ارگانیسمها، بیماریزایی، مقاومت دارویی و درمان مناسب آنها در مناطق سل خیز از جمله ایران اهمیت ویژهای دارد.
علی اصغر فرازی، معصومه صوفیان، منصوره جباری اصل،
دوره 17، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت حفظ کارکرد افراد و افزایش کیفیت زندگی بیماران مسلول ضروری میباشد. پژوهش حاضر با هدف به کار گیری درمان کمکی ان-استیل سیستئین برای بهبود کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سل انجام گرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی دو سو کور بوده که بر روی 88 نفر از بیماران با سن بالای 50 سال در استان مرکزی طی مدت 15 ماه که کاندید شروع درمان ضد سل بودند انجام شد. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه فرم کوتاه کیفیت زندگی(12-SF) بود. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و به کارگیری آزمونهای تی، کای اسکوئر، من ویتنی و آنووا و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنیداری نیز کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: این مطالعه نشان میدهد دو گروه قبل از مداخله از نظر ویژگیهای مختلف تفاوت معنیداری نداشتند ولی از نظر کیفیت زندگی در پایان ماه اول گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد از نظر نمره خرده مقیاس جسمی(0068/0=p) و نمره خرده مقیاس روانی(0284/0=p) و نمره کل کیفیت زندگی(0112/0=p) از وضعیت بهتری برخوردار بودند. همچنین بررسی ما نشان داد بین متغیرهای سن(0331/0=p)، مدت ابتلا به بیماری(0416/0=p)، میانگین CRP(0234/0=p) و نوع سل(0372/0=p) با نمره کل کیفیت زندگی در پایان ماه اول در گروه مداخله ارتباط معنیدار وجود دارد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این تحقیق میتوان امیدوار بود با استفاده از تلفیق درمان کمکی ان استیل سیستئین با درمانهای استاندارد سل موجب بهبود کیفیت زندگی و افزایش امید زندگی بیماران شد.
زهرا علیزاده، مسعود فریدونی، مرتضی بهنام رسولی،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که اثرات ضد التهابی مرفین در دوزهای معمول (10 میلیگرم بر کیلوگرم) ثابت شده و همچنین با توجه به این که نقش فیبرهای C در آزادسازی ماده P و CGRP نیز مشخص شده است و از طرفی اثرات تحریکی دوزهای بسیار ناچیز مرفین (1 میکروگرم بر کیلوگرم) بر فیبرهای C نیز گزارش شده است، پژوهش حاضر نقش این فیبرها و نیز دوزهای معمول و بسیار ناچیز مرفین را در حضور و کاهش فیبرهای C در ادم ناشی از تزریق کفپایی فرمالین مورد بررسی قرار دادهاست.
مواد و روشها: در این مطالعه پژوهشی موشهای صحرایی نر (200-180 گرم) در دو دسته حلال (دریافتکننده نوزادی حلال کپسایسین) و تجربی (دریافتکننده نوزادی کپسایسین) قرارگرفتند. هر دسته شامل سه گروه دریافتکننده سالین، دوز 10 میلیگرم بر کیلوگرم و دوز 1 میکروگرم بر کیلوگرم مرفین طی تجویز درونصفاقی بود. در هر گروه حجم ادم التهابی ناشی از تزریق کفپایی 05/0 میلیلیتر فرمالین 5/2 درصد توسط آزمون پلتیسمومتری سنجش شد.
یافتهها: در گروههای حلال، دوز 10 میلیگرم بر کیلوگرم مرفین اثرات ضد التهابی (01/0p<) و دوز 1 میکروگرم بر کیلوگرم آن اثرات پیشبرنده التهاب (01/0p<) داشت. کاهش فیبرهای C در گروههای تجربی منجر به کاهش التهاب ناشی از فرمالین شد (001/0p<)، همچنین در این گروهها دوز 10 میلیگرم بر کیلوگرم مرفین اثرات ضد التهابی قویتری را نشان داد(001/0p<) و اثرات پیش برنده التهاب دوز 1 میکروگرم بر کیلوگرم آن کاهش یافت(001/0p<).
نتیجهگیری: فیبرهای C با آزاد کردن ماده P و CGRP، نقش مهمی در ایجاد التهاب در محل آسیب بافت دارند. کاهش این فیبرها منجر به کاهش التهاب میشوند. بنابراین حضور فیبرهای C اهمیت بسزایی در پیشرفت التهاب و ایجاد ادم دارند.
ابوالفضل مظفری، لطیف معینی، شهرام ارسنگ، مهدی غلامزاده باییس، عباس جاوید، سام حاتمی، زهرا فرجی، بهاره زارع،
دوره 17، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اقدامات فراوانی در جهت پیشگیری، کنترل و درمان سل صورت گرفته است با این وجود جزء بیماریهای عفونی مهم در کشور میباشد. بیش از 80 درصد موارد سل مربوط به سل ریوی است. هدف از این مطالعه بررسی تظاهرات رادیولوژیک بیماران مبتلا به سل ریوی است.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع تحلیلی مقطعی بوده و بعد از بررسی معیارهای ورود و خروج، پژوهش بر روی 448 کلیشه رادیوگرافیک بیماران که در بازده زمانی ده ساله به مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی استان قم مراجعه و تشخیص سل ریوی داده شده بود صورت گرفت. لبهای درگیر در سمت راست و چپ به ثبت رسیدند. ضایعات درگیر به کدورت آلوولار، پنمونیک، انتشار برونکوژنیک، تخریب و بولا، ضایعات گون، کاویته و برونشکتازی تقسیمبندی گردید. دادهها توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 توسط شاخصهای آمار مرکزی و توزیع فروانی و نیز رگرسیون لجستیک برای بررسی ارتباط کاویتی و اسکور با متغییرهای مستقل در سطح معنیداری 05/0 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: از 448 بیمار ثبت شده، سن متوسط بیماران گزارش شده 22±24/48 سال، 3/33 درصد مرد، 44 درصد ایرانی و 3/91 درصد شهری بودند. بیشترین یافتههای رادیولوژیک به ترتیب در لب فوقانی ریه راست و سپس در لب فوقانی ریه چپ بود و شیوع نوع ضایعات به ترتیب آلوولار پراکنده، انتشار برونکوژنیک و کدورت پنمونیک مشاهده گردید. بین وجود کاویته با ملیت ارتباط معنیداری مشاهده گردید.
نتیجهگیری: بر اساس محل و شیوع یافتههای رادیوگرافیک، این مطالعه میتواند به تشخیص زودرس و درمان مناسب بیماران مشکوک کمک نماید.