13 نتیجه برای گلوکز
مژگان هاشمیه،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده
کمبود آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز (G6PD) یکی از شایع ترین نقایص آنزیمی گلبول های قرمز می باشد. این نقص آنزیمی یکی از علل همولیز حاد دوره نوزادی و کودکی محسوب می شود و به دنبال همولیز دوره نوزادی ممکن است عوارض خطرناکی از قبیل آنمی ، هایپربیلی روبینمی و کرنیکتروس ایجاد شود. در این مطالعه توزیع فراوانی کمبود آنزیم G6Pd در نوزادان ایکتریک بستری در بخش نوزادان بیمارستان های امیرکبیر و طالقانی شهر اراک از دی ماه 1377 ای دی ماه 1378 مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر بدست آمد:
تعداد کل نوزادان بستری ایکتریک 332 نوزاد بود که 63/86% آنها پسر و 36/14% دختر بودند. از این تعداد نوزادان بستری، 6/02% دارای کمبود G6PD و 39/98% دارای G6PD نرمال بودند. تمامی نوزادان ایکتریک دچار کمبود G6Pd مذکر بودند. شروع ایکتر 90% نوزادان ایکتریک با کمبود G6Pd روز دوم الی هفتم بود. 80% نوزادان ایکتریک با کمبود G6Pd ،بیلی روبین توتال بالای 18 میلی گرم در دسی لیتر داشتند. در 12/5% از نوزادان ایکتریکی که آنمی همولیتیک داشتند، کمبود G6Pd وجود داشت. در 15% از نوزادان ایکتریک دچار کمبود G^PD ، سابقه فامیلی وجود داشت. 15% نوزادان زرد با کمبود G6Pd با روش تعویض خون درمان شدند و بالاخره شایع ترین گروه خون در نوزادان ایکتریک دچار کمبود G6Pd ، گروه B+ بود. (شیوع 50%)
حیدر فراهانی، محمد رفیعی، محمدرضا خزاعی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
مقدمه: آنزیم گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز (G.6P.D.) اولین آنزیم در راه پنتوز فسفات می باشد که نقش به سزایی در تولید NADPH ایفا می کند NADPH تولید شده اهمیت قابل ملاحظه ای در اکسیداسیون و احیاء گلبول های قرمز دارد، و از تجمع H2O2 جلوگیری می نماید. در صورت کمبود نهایتاً NADPH کافی تولید نخواهد شد و اختلال در عملکرد گلبول های قرمز صورت خواهد پذیرفت. این مطالعه با هدف تعیین شیوع کمبود .G.6P.D صورت پذیرفته است.
روش کار: این مطالعه به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام گردید. خون بند ناف در ظرف EDTA مورد استفاده قرار گرفت و به روش فلئورسنت لکه ای فعالیت آنزیم اندازه گیری گردید. داده ها با استفاده از روش آماری مجذور کای و رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و اختلاف با P>0/05 در داده ها معنی دار تلقی شد.
نتایج: از 2160 نمونه مورد آزمایش 1103 نفر مذکر (51/1%) و 1057 نفر مونث (48/9%) بودند. میزان شیوع کمبود آنزیم در پسرها 3/5 و در دخترها 0/8 درصد و در کل 2.2 درصد موالید زنده را شامل گردید. همچنین براساس آزمون مجذور کای، Rh مثبت شانس ابتلا را به میزان 1/6 نسبت به Rh منفی افزایش می دهد. در این تحقیق رابطه معنی داری بین گروه های خوبی و میزان شیوع کمبود .G.6P.D به دست نیامده است.
نتیجه گیری: در این مطالعه شیوع کمبود G.6P.D. در پسران بیش از دختران بوده و رابطه بین Rh مثبت و میزان شیوع کمبود آنزیم معنی دار می باشد. میزان شیوع کمبود .G.6P.D در شهرستان اراک2/2 درصد به دست آمده که کم تر از شیوع آن در نواحی شمالی کشور (8/7%) و جهانی (14/9-10%) می باشد لذا با عنایت به هزینه کم و روش آسان انجام آزمایش، در بدو تولد با تشخیص زودرس این نقیصه می توان از مشکلات اقتصادی و اجتماعی وارد به خانواده ها و کشور جلوگیری نمود و موجب ارتقای سطح کیفی مراقبت های اولیه بهداشتی گردید.
معصومه صادقی، نورالدین مویدی، حمیدرضا روح افزا، عبدالمهدی بقائی، صدیقه عسگری، پژمان عقدک، فیروزه سجادی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
مقدمه: دیابت از عمده ترین مشکلات بهداشتی همه کشورهاست و داشتن اطلاعات همه گیرشناسی برای آگاهی از وضعیت این بیماری، نیاز اولیه برای حل مشکلات مربوط به آن است. این مطالعه به منظور تعیین میزان شیوع دیابت یا اختلال تحمل گلوکز در مناطق مرکزی ایران انجام شد.
روش کار: در یک مطالعه توصیفی در سال 80-1379 در سه شهر اراک، اصفهان و نجف آباد بر اساس نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، 12514 نفر از افراد بالای 19 سال انتخاب و پرسشنامه هایی تکمیل شد. از نمونه ها آزمایش قند خون ناشتا و بعد از مصرف 75 گرم گلوکز، تست تحمل گلوکز به عمل آمد. آزمایشات لیپیدها نیز در وضعیت ناشتان انجام گردید. وزن، قد و فشار خون افراد در وضعیت استاندارد اندازه گیری شد. قند خون ناشتای مساوی یا بالاتر از 126 یا قند 2 ساعته بالای 200 میلی گرم در دسی لیتر به عنوان دیابت تلقی شد. اختلال گلوکز ناشتا با قند خون ناشتای زیر 126 و اختلال تحمل گلوکز با قند خون 2 ساعته 200-140 میلی گرم در دسی لیتر توصیف شد. داده ها در نرم افزار SPSS11 وارد و با آزمون تی، کای دو و فیشر تجزیه و تحلیل انجام شد.
نتایج: از 12514 نفر نمونه مورد مطالعه 51/1% زن و بقیه مرد بودند. شیوع کلی دیابت در مناطق شهری و روستای به ترتیب 6/7% و 5/3% و در مردان و زنان 5/4% و 7/1% بود. میانگین قند خون با افزایش سن در هر دو جنس افزایش داشت. همچنین در مردان نسبت به زنان و در مناطق شهری نسبت به مناطق روستایی این میزان بالاتر بود. به علاوه موارد اختلال تحمل گلوکز، دیابت شناخته شده و تازه تشخیص داده شده با افزایش سن افزایش می یابد. بیش از نیمی از موارد دیابت در کلیه سنین، تازه تشخیص داده شده بودند. میانگین فشار خون، سن، شاخص توده بدن و چاقی شکمی و چربی ها در افراد دیابتی و یا دچار اختلال تحمل گلوکز، بالاتر بود. به علاوه این اختلالات در زنان از مردان شایع تر بود. چاقی، سابقه فامیلی دیابت، پرفشاری خون، بالا بودن نسب دور کمر به لگن و افزایش سن با افزایش احتمال دیابت همراه بودند، اما جنسیت تاثیری در افزایش احتمال دیابت نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه دیابت از عوامل خطر اصلی بیماری های غیر واگیر محسوب می شود و با توجه به شیوع نسبتا بالای دیابت در مناطق مرکزی ایران لزوم انجام برنامه های وسیع آموزشی جهت پیشگیری و درمان این بیماری ضروری به نظر می رسد و انجام آزمایش قند خون ناشتا به خصوص در افراد با سابقه فامیلی دیابت باید مد نظر باشد.
حیدر فراهانی، امیر رضا نعیمی،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده
مقدمه: هموگلوبین گلیکوزیله نشان دهنده سطح قند خون طی 2 تا 3 ماه قبل می باشد. دیابت جزء مهم ترین علل مرگ و میر و بیماری در سنین کهنسالی می باشد که معمولا به علت سیر کند آن تا زمان بروز عوارض، بیمار متوجه بیماری نمی گردد. با شناسایی سریع بیماری می توان به طور قابل ملاحظه ای از عوارض بیماری کاست، لذا با توجه به اهمیت موضوع، این تحقیق با هدف مقایسه مقادیر FBST، GTT، HbA1c خصوصا در افراد با گلوکز ناشتای مختل صورت پذیرفته است.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی تحلیلی می باشد که بر روی 81 فرد بین 40 تا 65 سال، بدون سابقه دیابت و با FBS 103 تا 140 میلی گرم بر دسی لیتر (انتخاب شده به روش نمونه گیری آسان) صورت گرفته است. برای کلیه نمونه ها بررسی FBS،GTT و HbA1c انجام شد. حساسیت، اختصاصیت، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی این تست ها مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: در این مطالعه HbA1c در مقایسه با FBS ، دارای حساسیت 100% و اختصاصیت 12/5% که ارزش اخباری مثبت آن 82/1% و ارزش اخباری منفی 62/7% می باشد، نشان داده شده است. در مقایسه HbA1c و GTT این مطالعه حساسیت 100% و اختصاصیت 6/3% را نشان می دهد که ارزش اخباری مثبت 6/3% و ارزش اخباری منفی 100% را دارا می باشد. در بخش دیگر این تحقیق در مقایسهFBS با GTT ، حساسیت 9/7% و اختصاصیت 100% مشاهده شده است که این بخش نیز ارزش اخباری مثبت 100% و ارزش اخباری منفی 18/8% را نشان داده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق و با توجه به حساسیت بسیار بالا و ارزش اخباری مثبت HbA1c در مقایسه با FBs ، HbA1c تست مفیدی جهت بیماریابی و تشخیص دیابت به نظر می رسد. بنابراین در مجموع استفاده هم زمان ازHbA1c وFBS توصیه می گردد که می تواند جایگزین مفیدی برای GTT در افراد با گلوکز ناشتای مختل باشد.
مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ نژاد مجردی، مریم فلاح محمدی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده
مقدمه: کاهش دادن سطح گلوکز و لیپیدهای نامطلوب سرم در بیماران دیابتی با استفاده از گیاهان دارویی از اهمیت بالینی زیادی برخوردار میباشد. در این راستا گیاه ماریتیغال دارای خاصیت کاهش دهندگی پراکسیداسیون لیپیدی و سطح لیپیدهای سرم در مدل تجربی هیپرلیپیدمی میباشد. لذا در بررسی حاضر اثر مصرف خوراکی و مزمن این گیاه بر میزان گلوکز، تری گلیسیرید، کلسترول توتال، کلسترول LDL و HDL موش صحرایی دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی موشهای صحرایی ماده (36=n) به طور تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با ماریتیغال، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با ماریتیغال تقسیمبندی شدند. دو گروه تحت تیمار با ماریتیغال، پودر گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش (25/6 درصد) را به مدت 4 هفته دریافت نمودند. میزان گلوکز، تری گلیسیرید، کلسترول تام، کلسترول LDL و HDL سرم قبل از مداخله و در هفتههای دوم و چهارم پس از مداخله تعیین گردید. اطلاعات توسط آزمونهای آماری آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر، تی دانش آموزی و زوج، آنالیز واریانس یک طرفه و توکی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنیداری را در هفته چهارم در مقایسه با هفته قبل از مداخله نشان داد (001/0p<) و در گروه دیابتی تحت درمان با ماریتیغال کاهش مختصر و غیر معنیدار در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد. به علاوه سطح تری گلیسیرید در گروه دیابتی افزایش معنیداری را در هفته چهارم نسبت به هفته قبل از بررسی (05/0p<) نشان داد و سطح تری گلیسیرید در هفته چهارم در گروه دیابتی تحت درمان با ماریتیغال در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنیداری پائینتر بود (05/0p<). همچنین یک کاهش معنیدار در سطح کلسترول سرم در گروه دیابتی تحت درمان با ماریتیغال در هفته چهارم در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد (05/0p<). از طرف دیگر، میزان کلسترول HDL و LDL در گروه دیابتی تحت تیمار در همین هفته در حد معنیدار و به ترتیب بیشتر و کمتر از گروه دیابتی بود (05/0p<). نتیجه گیری: مصرف خوراکی و درازمدت بخش هوائی گیاه ماریتیغال در مدل تجربی دیابت قندی اثر هیپوگلیسمیک نداشته و موجب تغییرات مطلوب و سودمند در سطح لیپیدهای خون میگردد.
مجتبی ایزدی، فرزاد ناظم، اصغر ظریفیان، انوش ایزدی، حسین دوعلی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثر مکمل سازی ال- کارنیتین بر غلظتهای گلوکز و لاکتات و ظرفیت هوازی هنگام فعالیت ارگومتری زیربیشینه انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور 34 مرد سالم غیر ورزشکار دانشگاه ساوه یک نوبت فعالیت پدال زنی روی چرخ کارسنج (PWC170) را در قالب دو گروه تجربی (مصرف ال- کارنیتین) و دارونما(مصرف لاکتوز) در دو مرحله جداگانه اجرای آزمون ورزشی بدون مصرف ال- کارنیتین یا دارونما و اجرای آزمون ورزشی حدوداً 90 دقیقه بعد از مصرف 3 گرم ال- کارنیتین و لاکتوز به ترتیب در گروه تجربی و کنترل اجرا نمودند. بلافاصله پس از آزمون نمونهگیری خون به منظور تعیین غلظتهای گلوکز، لاکتات و فعالیت لاکتات دهیدروژناز به عمل آمد. ضربان قلب استراحت و پایانی آزمون توسط ضربان نگار پولار و همچنین حداکثر اکسیژن مصرفی اندازهگیری شدند. یافتهها: مکمل سازی آنی ال- کارنیتین تاثیری روی غلظتهای لاکتات و گلوکز پلاسما ندارد. میزان فعالیت لاکتات دهیدروژناز، ضربانهای استراحت و زیربیشینه و حداکثر اکسیژن مصرفی نیز در آزمونهای مرحله اول و دوم مشابه بودند. همه متغیرها در گروه کنترل نیز بدون تغییر بودند. نتیجه گیری: در خصوص اثر مصرف ال- کارنیتین روی عملکرد فعالیتهای استقامتی نتایج موجود بحث برانگیز و مبهم است. یافتههای ما نشان داد که مصرف 3 گرم ال- کارنیتین، 90 دقیقه قبل از اجرای آزمون، متغیرهای وابسته را متاثر نمیکند. مطالعات بیشتری جهت تعیین اثر مستقیم این نوع مکمل سازیها روی مصرف سوبسترا، متابولیسم چربی- کربوهیدرات و عملکرد ورزشی مورد نیاز است
سید مهدی شریعت زاده، حمیدرضا مومنی، شهربانو عریان، ندا باغی نیا،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مورفین یکی از مشتقات آلکالوئیدهای موجود در تریاک میباشد. گزارش های متناقضی دال بر اثرات مورفین بر روی گلوکز خون وجود دارد. هدف از این پژوهش، بررسی نقش گیرندههای اپیوئیدی دخیل در تغییرات گلوکز خون موشهای بالب سی تیمار شده با مورفین میباشد.
مواد و روش ها: این تحقیق تجربی بر روی 8 گروه موش نر نژاد بالب سی (6=n) انجام گرفت که به گروه اول مورفین، گروه دوم نالوکسان به همراه مورفین، گروه سوم نالتریندول به همراه مورفین، گروه چهارم نوربینالتورفیمین به همراه مورفین، گروه پنجم CTOP (D-phe-cys- Tyr- D- Trp- orn- Thr- pen- Thr- NH2) به همراه مورفین، گروه ششم سالین، گروه هفتم سالین به همراه سالین و گروه هشتم سالین به همراه مورفین تزریق شد. نمونه های خونی از سینوس چشمی در زمانهای صفر، 1، 2 و 3 ساعت پس از تزریق گرفته شد. میزان گلوکز خون به روش آنزیمی سنجیده شد و آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت.
نتایج: تزریق مورفین سبب کاهش معنی دار گلوکز خون نسبت به گروه کنترل پس از تزریق شد و این کاهش گلوکز خون توسط نالوکسان به طور معنی دار در مقایسه با گروه مورفین جبران گردید. کاربرد نالتریندول توانست کاهش گلوکز خون ایجاد شده توسط مورفین را نسبت به گروه کنترل به طور معنی دار مهار نماید در حالی که CTOP و نوربینالتورفیمین قادر به انجام این امر نبودند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه نالتریندول توانست کاهش گلوکز خون ایجاد شده توسط مورفین را جبران نماید، این احتمال وجود دارد که کاهش گلوکز خون ناشی از مورفین از طریق گیرندههای اپیوئیدی دلتا انجام شده باشد.
زینب امینی لاری، فرهاد دریانوش، مریم کوشکی جهرمی، محمد محمدی،
دوره 17، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: هورمونهای مشتق از آدیپوکینها شامل لپتین، آدیپونکتین، رزیستین، آپلین، امنتین میباشند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر 12 هفته تمرینات هوازی بر سطوح آپلین، امنتین و گلوکز سرم در زنان مسن چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
مواد و روشها: در مطالعه حاضر، 30 زن مسن چاق انتخاب و بر اساس درصد چربی و شاخص توده بدنی به دو گروه کنترل (15 نفر، میانگین سنی 88/5±30/53 و شاخص توده بدنی 2/2±7/28) و گروه آزمایش (15 نفر، میانگین سنی 12/7±60/52 و شاخص توده بدنی 6/3±03/30) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل تمرینات هوازی از نوع فزاینده بود که 3 جلسه در هفته و به مدت 12 هفته اجرا گردید. نمونههای خونی قبل از تمرینات و 24 ساعت پس از آخرین جلسه جمعآوری شد. ارزیابی دادهها با آزمون یومن ویتنی و مقایسه پیش آزمون و پس آزمون هرگروه با آزمون ویلکاکسون در سطح معنیداری 05/0p&le انجام شد.
یافتهها: تغییرات معنیداری در سطوح پلاسمایی گلوکز و آپلین مشاهده شد(به ترتیب 001/0p= و 006/0=p) اما تفاوت معنیداری بین امنتین گروه آزمایش و کنترل مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که فعالیت ورزشی به دلیل ایجاد انقباضات عضلانی مداوم، موجب تسهیل روند ورود گلوکز به سلول میشود و باعث کاهش سطح گلوکز پلاسمایی میشود. همچنین پاسخ هر آدیپوکین، به طور مجزا به شدت و مدت فعالیت ورزشی بستگی دارد.
علی یار پیروزی، محمد جعفری، میرزا خلیل بهمنی، محمد آزادی، محمد مهدی فیض آبادی، روحی افکاری،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه وهدف: کمبود آنزیم گلوکز6 -فسفات دهیدروژناز یک نقص آنزیمی است که به صورت ارثی منتقل میشود. کمبود این آنزیم باعث کاهش احیاء انرژی گلبولهای قرمز و همولیز میگرددکه عامل بروز زردی شدید نوزادان است. هدف از این مطالعه بررسی کمبود آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز، هیپربیلی روبینمی و ناسازگاری خونی در نوزادن تازه متولد شده در شهر لارستان واقع درجنوب استان فارس بود که به دنبال برنامه ملی غربالگری نوزادن انجام شده است.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت توصیفی-مقطعی بر روی 12079 نوزاد متولد شده در شهرستان لارستان که از ابتدای سال 1389تا انتهای سال 1391 به مرکز غربالگری این شهرستان مراجعه کرده بودند، انجام شد. از پاشنه پای این نوزادان خونگیری به عمل آمد و با استفاده از روش فلوئورسنت لکهای آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدوژناز مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین از نظر گروه خونی، هماتوکریت، هموگلوبین، آزمایش کومبس، شمارش رتیکولوسیت و میزان بیلی روبین و اطلاعات دموگرافی بررسی شدند.
یافتهها: در این مطالعه از بین 12079 نوزاد غربال شده تعداد 2345 نوزاد دارای نقص آنزیمی گلوکز 6 فسفات دهیدوژناز بودند که درصد شیوع آن در بین نوزادان این شهرستان 41/19 درصد به دست آمد که نسبت به شهرهای دیگر کشور درصد بالایی است. شیوع گروه خونی O+ در بین فرزندان بیمار و در بین مادران آنها به طور چشمگیری بالاتر از گروههای خونی دیگر بود(به ترتیب 60 درصد و 56 درصد ). در 52 درصد از فرزندان بیمارهیپربیلی روبینمی و 12 درصد آنها از نظر تست کومبس غیرمستقیم مثبت بودند.
نتیجهگیری: درصد شیوع کمبود این آنزیم در دختران شهرستان لارستان کمی بیشتر از پسران این شهرستان است در حالی که با توجه به وابسته به X بودن، شیوع این بیماری باید در بین پسران بیشتر باشد.
علی خواجه لندی، حسین عابد نطنزی، حجت اله نیکبخت،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: ویسفاتین آدیپوسیتوکینی است که از بافت چربی ترشح میشود و با میزان گلوکز پلاسما ارتباط دارد و میتواند بر روی بروز دیابت موثر باشد. از سوی دیگر در طب سنتی از آلوئهورا به عنوان داروی ضددیابت استفاده میشود. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرات تمرین شنا همراه با مصرف عصاره آلوئهورا بر سطوح سرمی ویسفاتین، گلوکز و نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال در موشهای صحرایی دیابتی بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 28 سر موش صحرایی نر دیابتی انتخاب و در چهار گروه(1) کنترل، (2) تمرین شنا، (3) عصاره آلوئهورا و (4) تمرین شنا همراه با آلوئهورا قرار گرفتند. برنامه تمرین شنا به صورت فزاینده در هفته اول با 6 دقیقه آغاز شد و در هفته ششم به 36 دقیقه افزایش یافت. گروه های 3 و 4 روزانه 300 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره آلوئهورا دریافت کردند. گروه کنترل هیچ گونه فعالیت منظم ورزشی نداشته و همچنین عصارهای دریافت نکردهاند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در هر سه گروه تمرین شنا، گروه عصاره و گروه تمرین و عصاره کاهش معنیدار در گلوگز خون، نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال و سطح ویسفاتین نسبت به گروه کنترل وجود داشت(05/0≥p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرین شنا همراه با مصرف عصاره آلوئهورا باعث کاهش نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال، گلوکز و افزایش حساسیت گیرندههای ویسفاتین و در نتیجه کاهش سطح سرمی آن در موشهای صحرایی دیابتی میشود.
مجتبی عسگری، معصومه اصل روستا، محمد صوفی آبادی،
دوره 20، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: دیابت شایعترین بیماری اندوکرین است که به هیپرگلیسمی و هیپرلیپیدمی منجر میگردد. ژل رویال یکی از محصولات طبیعی زنبور عسل است که خواص زیستی متنوعی دارد و غنی از آنتی اکسیدانهای طبیعی است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر ژل رویال بر میزان گلوکز و نمایه لیپیدی در موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(تیپ1) است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 40سر رت نر نژاد ویستار مورد استفاده قرار گرفت که به 5 گروه 8 تایی شامل گروههای کنترل، دیابتی، گلی بنکلامید و دو گروه دیابتی تحت درمان با ژل رویال تقسیم شدند. برای دیابتی کردن موشها، استرپتوزوتوسین(60 میلیگرم بر کیلوگرم بر وزن بدن) به صورت درون صفاقی تزریق شد. پس از تزریق استرپتوزوتوسین، ژل رویال با دوزهای 100 و 200 میلیگرم بر کیلوگرم به مدت 30 روز به گروههای تیمار گاواژ شد. در پایان این دوره، سطح گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، LDL (low-density lipoprotein) و(High-density lipoprotein) HDL سرم اندازهگیری شد.
یافتهها: ژل رویال و گلیبنکلامید به طور معنیداری سطح گلوکز، کلسترول، تریگلیسرید و LDL سرم را در موشهای دیابتی شده کاهش دادند)01/0(p<. علاوه بر این، افزایش معنیدار سطح HDL در موشهای دیابتی تیمار شده با ژل رویال در مقایسه با حیوانات دیابتی مشاهده شد )01/0(p<.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که ژل رویال را میتوان برای کنترل و کاهش عوارض ناشی از دیابت به کار برد. اثرات هیپوگلیسمیک و هیپولیپیدمیک ژل رویال احتمالاً به علت وجود آنتیاکسیدانهای فراوان در آن است.
مهناز نجفی، محمدرضا اسد، مصطفی رحیمی، رحمان سوری، علی آهور،
دوره 21، شماره 4 - ( 5-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر 8 هفته تمرین استقامتی تداومی با شدت متوسط (MICT) و تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر بیان ژن ناقل غشایی گلوکز (GLUT4) در عضله اسکلتی رتهای نر چاق انجام شد.
مواد و روشها: 28 رت نژاد ویستار با میانگین وزنی 25 ±150 گرم تهیه و در گروههای کنترل پایه (6 رت)، گروه کنترل چاق (6 رت)، گروه تمرین MICT (8 رت) و گروه تمرین HIIT (8 رت) تقسیم شدند. رتهای گروه کنترل پایه در همان ابتدای پژوهش نمونهبرداری شدند. رتهای دیگر به مدت 8 هفته تحت رژیم غذایی پر چرب قرار گرفتند. سپس رتهای گروه تمرین، پس از یک هفته آشناسازی، به مدت 8 هفته و 5 روز در هر هفته بر روی تردمیل حیوانات تمرین کردند. رتها 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین کشته شدند و بافت عضله دوقلوی آنها برداشته شد. بیان ژن GLUT4 به روش
Real-Time PCR اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج نشان داد هشت هفته غذای چرب باعث افزایش معنیدار وزن رتها میشود (001/0 =p)، با این حال، هر دو نوع فعالیت ورزشی MICT و HIIT به طور معنیداری از این افزایش وزن جلوگیری کرده است (001/0 = p). علاوه بر این، هر دو نوع فعالیت ورزشی باعث افزایش معنیداری بیان ژن GLUT4 در عضله اسکلتی رتهای چاق شد (001/0 =p)، هر چند تفاوت معنیداری بین دو گروه تمرینی مشاهده نگردید
(99/0 = p).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، هر دو نوع فعالیت ورزشی تداومی با شدت متوسط و تناوبی شدید میتوانند باعث افزایش بیان ژن انتقال دهنده گلوکز (GLUT4) در عضله ترکیبی تند و کند انقباض رتهای چاق شوند.
فاطمه دهقانی یونارتی، وازگن میناسیان،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف کلی پژوهش حاضر بررسی اثر زمانبندی فعالیت ورزشی بر سطوح افزایشیافته گلوکز بعد از وعده غذایی، قبل از وعده غذایی و متعاقب تمرینات تناوبی کوتاهمدت در زنان چاق بود.
مواد و روش ها: تعداد10 زن مبتلا به چاقی (میانگین±انحراف معیار سن: 3/97±40/41 سال، وزن: 7/26±86/60 کیلوگرم و شاخص توده بدن: 2/20±33/22 کیلوگرم/ مترمربع) به شکل متقاطع در چهار گروه شامل: 1. فعالیت ورزشی قبل از وعده غذایی؛ 2. فعالیت ورزشی بعد از وعده غذایی؛ 3. فعالیت ورزشی تناوبی؛ 4. کنترل شرکت داشتند. فعالیت ورزشی قبل و بعد از وعده غذایی شامل30 دقیقه راه رفتن با شدت متوسط روی نوارگردان قبل و بعد از هر وعده غذایی اصلی (یک دقیقه تمرین، 30 ثانیه استراحت) و فعالیت ورزشی تناوبی کوتاهمدت شامل سه تکرار یک دقیقهای فعالیت، هر30 دقیقه برای20 مرتبه طی روز بود. مقادیر12ساعته پایش مداوم قندخون و غلظت قندخون پس از وعده غذایی دوساعته برای بررسی تغییرات گلوکز خون ثبت شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با اخذ مجوز و دریافت کد اخلاق پژوهشی IR.UI.REC.1397.119 از کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه اصفهان شروع و اجرا شد. استانداردهای اصول اخلاق در پژوهشهای پزشکی شامل موضوعات انسانی که در اعلامیه هلسینکی مشخص شده است رعایت شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که فعالیت ورزشی تناوبی منجر به کاهش معنیدار پایش مداوم قندخون و غلظت قندخون پس از وعده غذایی، نسبت به گروه کنترل و همچنین فعالیت ورزشی قبل از وعده غذایی شد (0/05˂P). در حالی که بین اثر فعالیت ورزشی قبل و بعد از وعده غذایی تفاوت معنیداری در پایش مداوم قندخون مشاهده نشد (0/05˂P). همچنین، فعالیت ورزشی بعد از وعده غذایی، منجر به کاهش قندخون پس از وعده غذایی نسبت به گروه کنترل شد (0/05˂P).
نتیجه گیری: به نظر میرسد اجرای فعالیت ورزشی تناوبی میتواند اثرات مفیدی بر سطوح گلوکز خون بعد از وعده غذایی داشته باشد که احتمالاً به واسطه بهبود متابولیسم گلوکز در نتیجه تمرین ورزشی است.