49 نتیجه برای کیفیت
شهرام براز، دكتر عیسی محمدی، دكتر بهروز برومند،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه: هدف اصلی درمان و مراقبت بیماران مزمن از جمله مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه، ارتقاء سطح سلامت و بهبود کیفیت زندگی آنها است. با این حال مطالعات نشان میدهد که سطح سلامت، عملکرد و کیفیت زندگی در بیماران تحت درمان با همودیالیز نگه دارنده اغلب پایین تر از حد انتظار می باشد. لذا تلاش در جهت یافتن روشهای آموزشی مؤثر که بتواند مشکلات جسمی این بیماران را کاهش دهد و کیفیت زندگی آنها را بهبود ببخشد، ضروری میباشد. هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر دو روش آموزشی حضوری و غیرحضوری (بسته آموزشی) مراقبت از خود بر مشکلات و کیفیت زندگی بیماران تحت درمان با همودیالیز نگه دارنده می باشد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است. 63 بیمار از سه مرکز دیالیز در تهران انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه قرار داده شدند. بیماران قبل از آموزش با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی، پرسشنامه تعیین نیاز آموزشی و چک لیستها مورد ارزیابی قرارگرفتند. پس از تعیین نیازهای آموزشی یک برنامه آموزشی خود مراقبتی براساس الگوی خود مراقبتی اورم و اصول آموزش به بیمار و مشاوره با متخصصین طراحی و برای بیماران گروه اول به صورت آموزش حضوری اجراء گردید. هم زمان با اجرای برنامه یک سری کامل آن فیلمبرداری شد و به صورت بسته آموزشی چند رسانه ای درآمد و در طول یک ماه هفتهای یک بار برای بیماران گروه دوم مطالعه در حین انجام دیالیز و نیز در منزل پخش گردید. بعد از اجرای برنامه، دو گروه توسط همان پرسشنامهها و چک لیستها ارزیابی شدند. اطلاعات به دست آمده توسط آزمونهای آماری تی دانش آموزی، ویلکاکسون و مک نمار تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: یافتهها نشان داد اکثر متغیرهای مورد بررسی شامل تستهای آزمایشگاهی، فشار خون، اضافه وزن بین دو دیالیز، خارش پوستی، ادم و گرمی مسیر عروقی در هر یک از گروههای آموزش حضوری و آموزش غیرحضوری، قبل و بعد از آموزش به طور معنیداری تغییر نموده بود. همچنین بهبود کیفیت زندگی(گروه اول با 001/0>p و گروه دوم با 002/0>p) قبل و بعد از مداخله در هر یک از گروهها دیده شد. اما آزمونهای آماری اختلاف معنیداری را درتفاوت میانگینهای قبل و بعد از مداخله بین دو گروه نشان نداد. نتیجه گیری: بین دو گروه از نظر میزان اثربخشی دو روش برنامه آموزشی خود مراقبتی تفاوت چشمگیری مشاهده نشد. لذا با توجه به مشکلات و هزینه داربودن روش آموزش حضوری در مقایسه با آموزش غیرحضوری، روش غیرحضوری به عنوان یک روش موثر، ارزان قیمت، ساده وجذاب برای بیماران تحت درمان با همودیالیز توصیه میشود
علی رضا شهاب جهانلو، فضل الله غفرانی پور، علی رضا سبحانی، مسعود کیمیاگر، مریم وفایی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: کیفیت زندگی اکنون به عنوان یک مفهوم با اهمیت در تحقیقات پزشکی مطرح میباشد. برخی تحقیقات یک ارتباط منحنی بین کیفیت زندگی و کنترل قند مطرح نمودهاند. در حالی که سایر تحقیقات چنین ارتباطی را نشان نمیدهند. هدف این مطالعه ارزیابی ارتباط بین ابعاد مختلف کیفیت زندگی و بررسی این فرضیه در بیماران دیابتیک می باشد. روش کار: 110 بیمار مبتلا به دیابت نوع II به روش نمونهگیری آسان انتخاب شدند. پرسش نامه 26 WHOQOL-BREF جهت اندازهگیری کیفیت زندگی و آزمون HbA1c به عنوان معیار کنترل قند خون مشخص گردیدند. بیماران در سه گروه کنترل مطلوب، بینابینی و ضعیف دستهبندی شدند. برای آنالیز دادهها از آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون Post Hoc، کای دو من ویتنی و همبستگی استفاده شد. نتایج: همبستگی معنیداری بین شاخص توده بدنی و کنترل قند، بعد جسمانی و اجتماعی، بعد جسمانی و محیطی، بعد روانی و محیطی، بعد اجتماعی و روانی دیده شد. هیچ گونه تفاوت معنیداری بین میانگینهای ابعاد مختلف پرسشنامه کیفیت زندگی نسبت به تغییرات سطح HbA1c دیده نشد ولی ارتباط بر اساس میانگین هر بعد نسبت به کنترل قند نشان داد که بعد روانی، محیطی و اجتماعی بهتر، در افرادی دیده میشود که در کنترل بینابینی قند قرار دارند ولی در کل کیفیت زندگی، این مسئله کاملا معکوس میباشد. میانگین بعد جسمانی با افزایش میزان HbA1c کاهش یافته و دارای سیر نزولی میباشد. هیچ گونه همبستگی بین سایر ابعاد کیفیت زندگی و وضعیت کنترل قند خون در بیماران دیده نشد. نتیجه گیری: در این مطالعه، کیفیت زندگی بالاتر در رابطه با سطح بینابینی کنترل قند خون بین ابعاد اجتماعی، روانی، و محیط مشاهده شد ولی بعد جسمانی با بدتر شدن وضعیت کنترل قند بیماران کاهش مییابد. با نگاهی به امتیاز کل کیفیت زندگی بیماران مشاهده می شود که کمترین میزان کیفیت زندگی در بیمارانی وجود دارد که در کنترل بینابینی قند قرار گرفتهاند که این مسئله با فرضیه منحنی شکل کاملا در تضاد میباشد .
شهرام براز پردنجانی، مریم رستمی، فرشته فرزیان پور، بدالرحمن راسخ،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: مهمترین عامل تعیین کننده کیفیت زندگی سالمندان سلامتی است. از آنجایی که سلامتی با افزایش سن کاهش مییابد، رعایت الگوی مراقبتی موثر در ارتقاء سطح سلامت از اهمیت خاصی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر الگوی خود مراقبتی اورم برکیفیت زندگی سالمندان شهرمسجد سلیمان انجام گرفته است. روش کار: در این مطالعه نیمه تجربی که به صورت قبل و بعد در سال 86-87 انجام گرفت، تعداد 349 سالمند به صورت در دسترس از تمام 11 مرکز بهداشتی درمانی شهر مسجد سلیمان انتخاب شدند.سپس برنامه آموزشی خود مراقبتی اورم توسط کمک پژوهشگران در طول سه ماه در روزهایی که بیماران به مراکز بهداشتی درمانی مراجعه میکردند اجرا شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه خصوصیات دموگرافیک و کیفیت زندگی بود. کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه کوتاه 36 سوالی در دو مرحله قبل و بعد از آموزش اندازهگیری شد. سپس دادهها با کمک آزمون آماری توصیفی و تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: تمامی ابعادکیفیت زندگی شامل سلامتی عمومی، عملکرد فیزیکی، ایفای نقش فیزیکی، ایفای نقش عاطفی، عملکرد اجتماعی، درد بدنی، نیرو وانرژی، درک کلی از سلامتی و میانگین کل کیفیت زندگی نسبت به قبل از آموزش افزایش پیدا کرد و آزمون آماری تی زوجی در تمام ابعاد با ( 001/0p< ) تفاوت معنیداری نشان داد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از تاثیر مثبت الگوی خود مراقبتی اورم میباشد و از آنجا که مسائل و مشکلات مربوط به سالمندی اصولا پیشرونده بوده و با گذشت زمان بیشتر میگردد، لذا اهمیت به کارگیری الگوهای خود مراقبتی دائم احساس می گردد.
حمیدطاهر نشاط دوست، محمدعلی نیلفروش زاده، فهیمه دهقانی، حسین مولوی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: تحقیقات مختلف بیان گر ارتباط بیماری آلوپسی آرئاتا با عوامل روانشناختی و شیوع اختلالات روانی در این بیماران است. علاوه بر این آلوپسی آرئاتا بر روی کیفیت زندگی این بیماران تأثیر زیادی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس به شیوه گروهی بر کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به آلوپسی آرئاتا است. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی (همراه پیش آزمون و پس آزمون) است که در مرکز تحقیقات پوست و سالک شهر اصفهان انجام گرفت. نمونه شامل 20 بیمار زن مبتلا به آلوپسی آرئاتا با تشخیص پزشک متخصص بود. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه اسکیندکس- 16 بود که قبل و بعد از مداخله توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی هشت جلسه و به مدت دو ماه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج: میانگین نمرات کیفیت زندگی درگروه آزمایش بهطور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش پیداکرد(05/0>p). نتیجه گیری: درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس باعث بهبود کیفیت زندگی در مبتلایان به آلوپسی آرئاتا میشود. .
شهناز شهرجردی، نادر شوندی، رحمان شیخ حسینی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: دیابت شیرین گروهی هتروژن از بیماریهای متابولیک است که مشخصه آنها افزایش مزمن قند خون و اختلال متابولیسم کربوهیدرات، چربی و پروتئین میباشد. هدف از این پژوهش تعیین تاثیر 8 هفته تمرینات هوازی بر فاکتورهای متابولیک، کیفیت زندگی و سلامت روان زنان دیابتی نوع 2 می باشد. روش کار: در این تحقیق نیمه تجربی از بین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک شرکت نفت اراک، تعداد 18 نفر انتخاب و در دو گروه هوازی (10 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرینات هوازی به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته و هر جلسه 50-30 دقیقه) تمرینات را اجرا نمودند. در این پژوهش از فاکتورهای متابولیک (کلسترول کل، تری گلیسیرید، کلسترول باچگالی بالا، لیپوپروتئین با چگالی خیلی پایین، لیپوپروتئین با چگالی پایین، قند خون ناشتا، هموگلوبین A1c و انسولین سرم)، پرسشنامههای کیفیت زندگی SF-36 و سلامت روان GHQ استفاده گردید. 05/0>p معنی دار در نظر گرفته شد. نتایج: بین میانگین دادههای پیش آزمون و پس آزمون قند خون ناشتا، هموگلوبین A1c، انسولین سرم، کیفیت زندگی و سلامت روان گروه هوازی اختلاف معنیداری وجود دارد. بین میانگین دادههای پیش آزمون و پس آزمون کلسترول کل، لیپوپروتئین باچگالی بالا، لیپوپروتئین با چگالی پایین، لیپوپروتئین با چگالی خیلی پایین و تری گلیسرید در گروه هوازی و همه فاکتورها در گروه کنترل اختلاف معنیداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: تمرینات هوازی بر فاکتورهای متابولیک، کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران دیابتی نوع 2 تأثیر دارد و باعث بهبود آنها میشود.
طوبی حیدری، نورالسادات کریمان، زهرا حیدری، لیلا امیری فراهانی،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: مطالعات متفاوتی عدم توانایی روش سخنرانی سنتی را نسبت به روشهای یادگیری فعال در انتقال مفاهیم حیطههای بالاتر یادگیری نشان دادهاند. هدف از این پژوهش مقایسه تاثیر دو روش سخنرانی با باز خورد و سخنرانی به روش سنتی بر میزان یادگیری و کیفیت تدریس بود. روش کار: در یک مطالعه تجربی27 نفر دانشجویان ترم چهارم کارشناسی مامایی به طور تصادفی به دو گروه "تدریس به روش سخنرانی با بازخورد" و" تدریس به روش سخنرانی" تقسیم شدند. مبحث مورد نظر توسط یک مدرس به صورت سخنرانی 90 دقیقهای در گروه سخنرانی به روش سنتی و بلافاصله دو سخنرانی 35 دقیقهای همراه بایک بحث 10 دقیقهای پس از هر سخنرانی در گروه سخنرانی با بازخورد ارائه گردید. فرم اطلاعاتی، پیش آزمون، پس آزمون و فرمهای نظر سنجی یکسان به ترتیب جهت بررسی مشخصات دموگرافیک، میزان یادگیری کوتاه مدت (بلافاصله پس از تدریس) و بلند مدت ( 4 ماه بعد) و کیفیت تدریس از دیدگاه دانشجویان استفاده شدند. نتایج: اطلاعات دموگرافیک، کیفیت تدریس از دیدگاه دانشجویان، نمرات کلی و طبقهای پیش آزمون، نمرات کلی پس آزمون (بلافاصله پس از تدریس) در دو گروه مشابه بود. نتایج نمرات طبقات یادگیری این پس آزمون در سطوح دانش و درک- فهم مشابه بودند، ولی نمرات طبقات کاربرد و تجزیه- تحلیل تفاوتهای معنیداری را در دو گروه نشان دادند(011/0 p=). همچنین نمرات کلی و طبقهای پس آزمون 4 ماه بعد در دو گروه متفاوت نبود. نتیجه گیری: یافتهها حاکی از تاثیر روش سخنرانی با باز خورد در مقایسه با روش سخنرانی سنتی بر میزان یادگیری کوتاه مدت دانشجویان در طبقات کاربرد و تجزیه-تحلیل است.
محبوبه خورسندی، فرزانه جهانی، محمد رفیعی، علی اصغر فرازی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر ضمن بررسی کیفیت زندگی کارکنان ستاد و بیمارستانهای تابع دانشگاه علوم پزشکی اراک، اطلاعات پایه جهت انجام مداخلات برای ارتقا کیفیت زندگی کارکنان مذکور به عمل خواهد آورد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع تحلیلی - مقطعی است که به منظور تعیین کیفیت زندگی برروی 300 نفر از کارکنان ستاد و بیمارستانهای تابع دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام گرفت. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی (36- SF) و پرسشنامه جمعآوری اطلاعات دموگرافیک افراد بود. یافتهها: از تعداد 275 نفرکه به پرسشنامهها پاسخ کامل داده بودند 127 نفر (2/46 درصد) را کارکنان ستادی و 148 نفر(8/53 درصد) را کارکنان بیمارستانها تشکیل میدادند. میانگین سنی و سابقه کاری افراد شرکت کننده در این مطالعه به تر تیب02/779/36 و 39/729/12 سال بود. میانگین ابعاد مختلف کیفیت زندگی در کارمندان ستادی به طور معنیداری بیشتر از کارمندان بیمارستانی بود(05/0>p). از نظر حیطههای عملکرد جسمی، نشاط، عملکرد اجتماعی، سلامت عمومی، سلامت جسمی و سلامت روانی اختلاف معنیداری بین وضعیتهای مختلف استخدامی پرسنل وجود داشت. بین دو جنس زن و مرد از نظر فاکتور های محدودیت جسمی، درد جسمی، نشاط، سلامت روان، سلامت جسمی و سلامت روانی اختلاف معنیداری وجود داشت. نتیجه گیری: میانگین ابعاد مختلف کیفیت زندگی در کارمندان بیمارستانی کمتر از کارمندان ستادی و در زنان کمتر از مردان بود. بررسی علل این اختلاف خود با انجام مطالعات اختصاصی و طولی میسر می باشد. به نظر می رسد محیط کاری و شرایط آن و هم چنین وضعیت استخدامی افراد و آینده شغلی آنها از عوامل مهم و تاثیر گذار برروی کیفیت زندگی باشد.
زهره عنبری، مجید رمضانی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی مسایل موجود در آموزش بالینی و اقدام برای اصلاح آن موجب ارتقاء کیفیت خدمات پزشکی خواهد گردید. این پژوهش نیز در این راستا انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی در سال 1387 دیدگاه کلیه کارآموزان و کارورزان پزشکی که حداقل 2 بخش بالینی ماژور را در دانشگاه علوم پزشکی اراک گذرانده بودند از طریق پرسشنامه 56 سئوالی پیرامون موانع از6 بعد مکانهای آموزش، امکانات محیط آموزشی، روش های ارزشیابی، شیوههای یاددهی، همکاری پرسنل بهداشتی درمانی و نیز نحوه برنامهریزی آموزش بالینی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: وضعیت آموزش بالینی از دیدگاه کارآموزان و کارورزان پزشکی به ترتیب با میانگین 41 و 48 درصد در حد متوسط ارزیابی گردید. کارآموزان وضعیت روش های ارزشیابی بالینی را با میانگین 7/28 درصد و کارورزان با میانگین 32 درصد وکیفیت استفاده از مکانهای آموزش بالینی را به ترتیب با میانگین 3/29 و 7/31 درصد در حد ضعیف ارزیابی نمودند. وضعیت روش های آموزش بالینی، امکانات محیط آموزشی، همکاری پرسنل و نیز برنامه آموزش محتوای بالینی در حد متوسط ارزیابی شد. نتیجه گیری: این پژوهش بر تعیین دقیق تجارب یادگیری، به کارگیری روشهای آموزشی مناسب، انجام ارزیابیهای تکوینی به طور مستمر، استفاده از محیطهای شبیه سازی شده و مکانهای آموزشی متناسب با شرایط کاری آینده فارغ التحصیلان و ارتقاء سطح انگیزش دانشجویان به عنوان استراتژیهای اثر بخش در جهت ارتقاء کیفیت آموزش پزشکی تاکید می نماید.
راضیه جواهری، حمید طاهر نشاط دوست، حسین مولوی، محمد زارع،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: ملاحظات روان شناختی میتواند به واسطه بهبود وضعیت جسمی، روانی و اجتماعی سهم به سزایی در ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع داشته باشد. هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری برکیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود. مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد است. نمونه شامل 26 بیمار زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی با تشخیص متخصص مغز و اعصاب و الکتروانسفالوگرافی بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور مساوی در 2 گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع (QOLEE -89) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی، رفتاری مدیریت استرس طی 10 جلسه و به مدت 2 ماه در گروه آزمایش انجام گرفت. یافتهها: میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش به طور معنیداری نسبت به گروه شاهد افزایش پیدا کرد(05/0p<). نتیجهگیری: نتایج حاکی از اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود.
علیرضا شهاب جهانلو، علیرضا سبحانی، نادر عالیشان،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: در دهههای اخیر، کیفیت زندگی به عنوان یک مفهوم مهم در پژوهشهای پزشکی مطرح گردیده است. دو پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی برای ارزیابی وجوه شخصیتی بیماران انتخاب شدند. نخستین پرسشنامه مربوط به سازمان بهداشت جهانی و دیگری پرسشنامه ایرانی سنجش کیفیت زندگی بیماران دیابتیک میباشد. هدف اصلی این مطالعه، مقایسه دو پرسشنامه از نظر ارزیابی ارتباط وجوه شخصیتی و نحوه کنترل قند در بیماران مبتلا به دیابت میباشد. مواد و روشها: این بررسی تحلیلی مقطعی بر روی 256 بیمار دیابت نوع دو با سابقه بیش از یک سال بیماری انجام گرفت. روایی و پایایی هر دو پرسشنامه مشخص گردید. هموگلوبین A1c به روش کالری متری سنجیده شد. یافتهها: میانگین امتیاز بعد جسمانی در پرسشنامه ایرانی کیفیت زندگی به طور معنیدار کمتر از پرسشنامه دیگر است. تفاوت معنیداری ما بین سایر ابعاد دو پرسشنامه دیده نشد. همبستگی مثبت بین بعدهای مختلف هر پرسشنامه با سایر ابعاد همان پرسشنامه دیده شد. همبستگی بالایی بین ابعاد هر پرسشنامه و کیفیت زندگی مربوط به همان پرسشنامه وجود دارد. همبستگی بین کنترل قند و ابعاد مختلف کیفیت زندگی در هر دو پرسشنامه دیده نشد. نتیجه گیری: پایایی در هر دو پرسشنامه برای کل کیفیت زندگی وجود دارد ولی نحوه توزیع سوالات در پرسشنامه ایرانی کیفیت زندگی همگن نیست. کیفیت ارزیابی وجوه شخصیتی بیماران، توسط این پرسشنامه کمتر از پرسشنامه سازمان بهداشت جهانی میباشد. هیچ کدام از دو پرسشنامه ارتباطی را ما بین وجوه شخصیتی بیماران و کنترل قند نشان ندادند.
ویدا شفیع پور، لیلا شفیع پور، هدایت جعفری،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بازتوانی قلب یکی از اجزاء اساسی مراقبت از بیماران قلبی در بیمارستان و جامعه میباشد، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اجرای برنامه بازتوانی قلب بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد انجام پذیرفت.
مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی با دو گروه مداخله و کنترل صورت گرفت. برای هر گروه 30 بیمار مبتلا به انفارکتوس میوکارد بستری در بیمارستان مرکز قلب ساری به صورت تصادفی انتخاب شد. گروه آزمون تحت برنامه بازتوانی منزل به صورت سه بازدید در منزل، در هفتههای 4، 8 و 12 قرار گرفت. گروه کنترل هیچ مداخلهای را دریافت نکردند. داده ها از طریق پرسشنامههای مشخصات فردی، ابزار کیفیت زندگی و کنترل رفتارهای بهداشتی بیمار در منزل جمعآوری گردید، سپس از طریق نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمونهای کای دو، آنالیز واریانس و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: دو گروه از نظر مشخصات فردی همگن بودند. کیفیت زندگی بیماران گروه آزمون، قبل و بعد از مداخله، در ابعاد جسمی و روحی روانی و در کل افزایش داشت (001/0p<)، همچنین مقایسه کیفیت زندگی دو گروه آزمون و کنترل، از نظر آماری تفاوت معنیداری را نشان داد (001/0p<).
نتیجه گیری: اجرای برنامه بازتوانی قلب در منزل میتواند سبب بهبودی در نتایج کیفیت زندگی این بیماران شود لذا میتوان استفاده از روش یاد شده را در این بیماران توصیه کرد.
عباس صارمی، نادر شوندی، ندا بیات،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات فیزیولوژیک پیشنهاد میکنند که محرومیت از خواب ممکن است وزن بدن را از طریق اثر بر اشتها (کاهش لپتین و افزایش گرلین) تحت تاثیر قرار دهد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر 12 هفته تمرین هوازی بر شاخصهای چاقی، سطوح سرمی گرلین، لپتین و کیفیت خواب در مردان چاق و اضافه وزن بود.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، بیست و دو مرد چاق و اضافه وزن و با کیفیت پایین خواب به صورت تصادفی به دو گروه تمرین هوازی (12 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی برای 60-50 دقیقه در روز، سه روز در هفته و برای 12 هفته اجرا شد. شاخصهای چاقی، کیفیت خواب و سطوح سرمی گرلین و لپتین قبل و بعد از مداخله اندازهگیری شد. تغییرات در متغیرهای وابسته ناشی از مداخله تمرینی با آزمون تی وابسته و با استفاده از نرم افزار SPSS آنالیز شد.
یافتهها: بعد از تمرین هوازی، وزن (03/0>p)، نمایه توده بدن (04/0>p)، چربی احشایی (04/0>p)، کل چربی شکمی (03/0>p) و کیفیت خواب (001/0>p) به طور معنیدار بهبود یافت. همزمان، سطوح سرمی گرلین و لپتین در پاسخ به تمرین هوازی تغییر نکرد(05/0p>).
نتیجهگیری: تمرین هوازی برای کوتاه مدت موجب بهبود شاخصهای چاقی و کیفیت خواب در افراد چاق و اضافه وزن میشود و این بهبودی با تغییرات در سطوح سرمی گرلین و لپتین همراه نبود.
سمیه موخواه، زیبا مزاری، آزیتا گشتاسبی، سکینه موئد محسنی،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: خونریزی زیاد قاعدگی یکی از علل عمدۀ کاهش کیفیت زندگی در زنان سنین باروری و نیز کم خونی فقر آهن محسوب میگردد. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر درمانی داروی تران اگزامیک اسید (TA) بر منوراژی صورت گرفته است. مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی قبل و بعد، 46 خانم مبتلا به منوراژی انتخاب شدند و پس از یک سیکل کنترل برای بررسی حجم و مدت خونریزی پایه، تحت درمان با TA (500 میلی گرم هر 6 ساعت از روز 5-1 قاعدگی)، برای سه سیکل متوالی قرار گرفتند. دادههای مربوط به حجم خونریزی قاعدگی (چارت PBAC)، طول مدت پریود، کیفیت زندگی (پرسشنامه SF-36 و MQ) و مقادیر هموگلوبین و فریتین خون قبل و بعد از مداخله جمعآوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد مقایسه قرار گرفتند. یافتهها: TA میانگین امتیاز PBAC را از (47/160)86/242 در سیکل کنترل به (67/72)5/101 در سومین سیکل کاهش داد(001/0p<). میزان هموگلوبین از (84/0)85/11 به (97/0)08/13و مقادیر فریتین از (03/2)9/15 به (03/2)13/22 افزایش یافت(001/0p<). طول مدت قاعدگی از (23/1)6/7 به (84/0)86/6 کاهش یافت (001/0p=). همچنین امتیاز MQ از (64/17)26/70 به (49/6)64/11 کاهش یافت و افزایش معنیدار در امتیازهای کیفیت زندگی (به جز بعد درد بدنی) مشاهده شد(001/0p<). نتیجهگیری: TA به دلیل مصرف کوتاه مدت، عدم داشتن تاثیرات هورمونی، عوارض کمتر و خصوصاً اثر کمتری بر روی الگوی خونریزی و سیکل قاعدگی، به نظر میرسد در زنان سنین باروری داروی موثر و کارآمدی باشد.
ذات اله عاصمی، اشرف خرمی راد، محسن تقیزاده، زهرا عابدینی، علی اکبر رشیدی،
دوره 15، شماره 6 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سوء تغذیه پروتئین- انرژی به عنوان یک مشکل بهداشتی در کشورهای در حال توسعه، در نتیجه کم غذایی ناشی از فقر محسوب میشود. این مطالعه با هدف مقایسه کیفیت پروتئینی دو نمونه غذای صنعتی کودک شامل سرلاک (بر پایه شیر خشک، گندم و موز حاوی باکتری پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم لاکتیس) و غنچه (بر پایه شیر خشک، گندم و عسل) در موشهای صحرایی انجام گرفت. مواد و روشها: این مطالعه تجربی بر روی 64 موش صحرائی 23 روزه در گروههای 8 تایی تحت 8 رژیم غذایی شامل: 2 رژیم تست (سرلاک حاوی پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم لاکتیس و غنچه)، یک رژیم استاندارد (کازئین) و یک رژیم پایه (بدون پروتئین) برای مطالعه قابلیت حقیقی هضم پروتئین و قابلیت هضم ظاهری و 2 رژیم تست، یک رژیم استاندارد و یک رژیم پایه برای مطالعه نسبت خالص پروتئین، نسبت کارآیی پروتئین و نسبت کارآیی غذا انجام شد. یافتهها: میزان قابلیت حقیقی هضم پروتئین برای پروتئینهای کازئین، سرلاک و غنچه به ترتیب 77/93، 23/84 و 82/89 بود و نتایج بین گروهها معنیدار بود(001/0p<). میزان نسبت خالص پروتئین برای پروتئینهای کازئین، سرلاک و غنچه به ترتیب 38/4، 1/4 و 17/3 بود و نتایج بین گروهها معنیدار بود(009/0=p). نسبت کارآیی پروتئین برای پروتئینهای کازئین، سرلاک و غنچه به ترتیب 05/3، 59/2 و 01/2 بود و نتایج بین گروهها معنیدار بود(001/0p<). نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که ارزش پروتئینی سرلاک حاوی بیفیدوباکتریوم لاکتیس در مقایسه با غنچه بالاتر می باشد.
داود حکمت پو، محمد سورانی، علی اصغر فرازی، زهرا فلاحی، بهنام لشگرآرا،
دوره 15، شماره 7 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سنجش کیفیت خدمات پیش شرط اساسی برای بهبود کیفیت است. مطالعات نشان میدهد مشتریان به لحاظ تماس نزدیک با ارائه دهندگان خدمت و مشارکت در فرایند خدمت، در موقعیت مناسبی برای سنجش کیفیت خدمات هستند. لذا این مطالعه با هدف سنجش کیفیت خدمات بر اساس ادراک و انتظار بیماران در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی اراک در سطح شهر اراک صورت گرفت. مواد و روشها: این تحقیق به صورت مقطعی بر روی 260 نفر از بیماران بستری در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی اراک در سطح این شهر انجام پذیرفت و از ابزار سروکوال برای سنجش کیفیت خدمات استفاده شد. روائی و پایائی ابزار مذکور در مطالعات داخل و خارج از کشور تأئید شده بود. یافتهها: نتایج نشان میدهد در همه ابعاد کیفیت، ادراک کیفیت (کیفیت موجود) بر انتظارات از کیفیت (وضع مطلوب بیماران) پیشی نگرفتهاند یا با آن منطبق نیست. بیشترین ضعف در ابعاد مختلف کیفیت، مربوط به بعد دسترسی به خدمات بود. نتیجهگیری: نمرات منفی کیفیت خدمات نشانگر آن است که نیاز به بهبود کلیه ابعاد کیفیت خدمات در بیمارستانها وجود داشته است. به همین دلیل پیشنهاد میشود مدیران برای کاستن شکاف کیفی موجود، به نیازهای بیماران و ارائه مطلوب خدمات توجه بیشتری نمایند.
علی آقانوری، محمود محمودی، مینا اسدی، فاطمه مرتجی، حمیده صالحی، کوروش جعفریان،
دوره 15، شماره 9 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با تغییر ترکیب جمعیتی کشور به سمت سالخوردگی در سالهای اخیر، نیازمند افزایش اطلاعات راجع به کیفیت زندگی در این گروه سنی هستیم. برنامهریزی مناسب برای ارتقاء کیفیت این گروه سنی مستلزم شناخت عوامل مرتبط با کیفیت زندگی آنان میباشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط کیفیت زندگی با کیفیت رژیم غذایی در افراد سالمند 60 ساله و بالاتر در مناطق شهری استان مرکزی بود. مواد و روشها: این پژوهش مقطعی در سال 1389 بر روی 165 فرد 60 ساله و بالاتر ساکن مناطق شهری استان مرکزی انجام شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه عمومی، پرسشنامه کیفیت زندگی (فرم کوتاه شده 36 سوالی) و 3 روز یادآمد خوراک استفاده شد. کیفیت رژیم غذایی با استفاده از شاخص غذا خوردن سالم اندازهگیری شد. یافتهها: میانگین امتیاز کلی کیفیت زندگی، بخش جسمی و روانی به ترتیب برابر 66/55، 32/51 و 30/57 و میانگین شاخص غذا خوردن سالم برابر 83/82 بود. ارتباط معنیداری بین امتیاز کلی کیفیت زندگی و بخش جسمی و روانی با شاخص غذا خوردن سالم مشاهده نشد(2/0p=). نمرات کلی کیفیت زندگی و رژیم غذایی با سن، جنس، سطح تحصیلات، شغل قبلی، درآمد، فعالیتهای اوقات فراغت، ورزش، بیمه، کشیدن سیگار، ابتلا به بیماری و مصرف دارو ارتباط معنیدار داشتند(05/0p< ). نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که کیفیت زندگی سالمندان با کیفیت رژیم غذایی آنها مرتبط نمی باشد.
داود حکمت پو، محسن شمسی، مجید زمانی ،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه جمعیت سالمندان در سراسر دنیا رو به افزایش است و بیماریها و مشکلات حاصل از این مرحله تکاملی میتواند به شدت بر کیفیت زندگی سالمندان تاثیرگذار باشد. لذا هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر برنامه آموزش شیوه زندگی سالم بر کیفیت زندگی سالمندان شهر اراک میباشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی است که بر روی 60 نفر از سالمندان شهر اراک انجام پذیرفته است. نمونهها در کلاسهای آموزشی تغذیه، تحرک، مهارتهای زندگی و بهداشت خواب به مدت یک ماه شرکت نموده و به مدت سه ماه بعد از مداخله پیگیری شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه استاندارد (فرم کوتاه) کیفیت زندگی (36-SF) در افراد سالمند بوده است.
یافتهها: میانگین کل نمره کیفیت زندگی 42/7±06/61 بود. بیشترین میانگین کیفیت زندگی در بعد سلامت اجتماعی 15±5/74 و کمترین در بعد سلامت جسمی 17±46 بود. از لحاظ شاخص کیفیت زندگی در قبل از مداخله آموزشی 3/13 درصد در سطح ضعیف،30 درصد متوسط، 7/41 درصد در سطح خوب و 15 درصد در سطح عالی قرار داشتند که بعد از مداخله آموزشی اکثریت نمونهها در سطح خوب (3/38 درصد) و عالی(45 درصد) قرار داشتند که اختلاف معنیداری در قبل و بعد از مداخله آموزشی وجود داشت(001/0>p).
نتیجهگیری: با آموزش سالمندان در مورد شیوه زندگی سالم، میتوان از بسیاری از مشکلات آنان پیشگیری و در جهت ارتقای کیفیت زندگی آنان گام برداشت. لذا لزوم برگزاری کلاسهای مختلف آموزشی جهت این گروه جمعیتی که مورد غفلت قرار میگیرند بسیار ضروری به نظر میرسد.
شهناز شهرجردی، صدیقه درویش شفیقی،
دوره 16، شماره 9 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین نوع سرطان در بین زنان می باشد. بهبود کیفیت زندگی توسط به حداکثر رساندن عملکرد آنها که خود میتواند متاثر از بیماری و درمان باشد، مهمترین هدف در بیماران سرطانی می باشد. هدف پژوهش بررسی تاثیر ماساژ بر کیفیت زندگی زنان با سرطان پستان بعد از جراحی می باشد.
مواد و روش ها: پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. از بین 53 زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک های جراحی و انکولوژی شهر اراک ، 30 نفر بطور تصادفی انتخاب و در دو گروه ماساژ (15 نفر) که به مدت 5 هفته(مدت 30 دقیقه، 2 جلسه درهفته) و کنترل (15نفر) قرار گرفتند. اندازه گیری کورتیزول سرم و پر کردن پرسشنامه کیفیت زندگی(SF36) و سلامت روان در هر دو گروه انچام شد. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 با استفاده از آزمون های t همبسته و تحلیل واریانس یک طرفه و در سطح اطمینان 95 درصد (05/0 p<) انجام شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد ماساژ در گروه آزمون سبب افزایش معناداری در بهبود بعد جسمی(p=0/001) و روانی-اجتماعی(p=0/002) افراد نسبت به گروه کنترل گردیده است. همچنین ماساژ سبب بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی شده است( p<0/05). اما میزان کورتیزول سرم بین دو گروه آزمون و کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشدp>0/05).
نتیجه گیری: بطور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد ماساژ درمانی می تواند به عنوان مداخله ای موثر در راستای بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران مبتلا به سرطان پستان در بعد از جراحی مورد استفاده قرار گیرد
رضا غفاری، محمد رفیعی، محمد رضا طاهری نژاد،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه ارزیابی وضعیت سلامت به وسیله خود فرد یک قسمت استاندارد پژوهش های اپیدمیولوژیکی و مبتنی بر جامعه می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی و ارزیابی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در جمعیت عمومی شهر قم می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی تعداد 340 نفر از مردم بالای 18 سال جمعیت عمومی شهر قم با رجوع به درب منازل و پر کردن پرسشنامه وارد مطالعه شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ای دو قسمتی استفاده گردید که قسمت اول آن مربوط به اطلاعات دموگرافیک بیماران شامل سن، جنس، وضعیت تاهل، وضعیت تحصیلات، وضعیت اشتغال و محل سکونت بود. در قسمت دوم نیز جهت ارزیابی کیفیت زندگی افراد از نسخه دوم پرسشنامه SF-36 استفاده شد.
یافته ها: به طور کلی با در نظر گرفتن همه ابعاد کیفیت زندگی در این مطالعه، میانگین امتیازات برابر با 78/14±69/67 بود. این میانگین در مردان برابر با 91/15±28/67 و در زنان برابر با 03/14±97/67 بود که بین دو جنس اختلاف معنی داری وجود داشت (030/0P=).
نتیجه گیری: در این مطالعه امتیازات زنان و افراد مجرد بالاتر از سایر افراد بود. با استفاده از گونه فارسی نسخه دوم پرسشنامه SF-36 می توان به سطح کیفیت زندگی مردم در شرایط مختلف پی برد و اثر عوامل مختلف دموگرافیک را بر سطح کیفیت زندگی اندازه گیری نمود.
داود حکمت پو، فرزانه جهانی، فاطمه بهزادی،
دوره 17، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: روند رو به افزایش جمعیت سالمندی ایران و همراه بودن پدیده سالمندی با بروز اختلالات جسمی و روحی ضرورت تعیین کیفیت زندگی این قشر را افزایش داده است. کیفیت زندگی زنان سالمند به لحاظ آسیب پذیری بیشتر تحت تاثیر عوامل گوناگون است. بدین منظور این مطالعه با هدف بررسی کیفیت زندگی زنان سالمند شهر اراک طراحی گردید.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع مقطعی است که در سال 1392 بر روی 271 نفر از زنان سالمند شهر اراک به روش نمونه گیری طبقهای صورت گرفت. روش جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه کیفیت زندگی(SF-36) بود. دادهها از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین (انحراف معیار) سنی افراد شرکت کننده 02/7±5/67 و میانگین (انحراف معیار) کیفیت زندگی، سلامت روان و سلامت جسمی به ترتیب 39/18±22/50، 38/19±54/58 و 82/20±35/46 بود. میانگین (انحراف معیار) امتیاز ابعاد هشت گانه کیفیت زندگی به این شرح بود: سلامت عمومی79/10±52/45، عملکرد اجتماعی94/24±58/56، درد جسمی 27/28±60/47، عملکرد جسمی 05/27±46/51، محدودیت جسمی 67/42±10/38، مشکلات روحی 11/42±22/46، نشاط 09/19±16/50 و سلامت روانی 38/19±54/58 بود. بین کیفیت زندگی، تاهل و درآمد ماهیانه رابطه آماری معنی داری مشاهده گردید(05/0p<).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که زنان سالمند شهر اراک از کیفیت زندگی متوسطی برخوردار بوده و عواملی مانند تاهل، سطح درآمد، نوع سکونت، سطح تحصیلات و سن بر کیفیت زندگی آنان تاثیر مستقیم دارند.