جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای کیست

محمد حسن دوامی، فاطمه فتاحی بیات،
دوره 1، شماره 5 - ( 10-1376 )
چکیده

هیداتیدوز یکی از خطرناک ترین بیماری های عفونی است که در مناطق دامپروری دنیا از جمله ایران شایع است. عامل بیماری کرمی از جنس اکینوکوکوس است. با توجه به نقش بیماری زایی و زیانهای جسمی، روانی و اقتصادی این انگل برای انسان و اهمیت کنترل آن، مطالعه میزان انتشار و شدت این بیماری در هر منطقه لازم می گردد. این مقاله شامل تعداد 250 بیمار که در طول سال های 1370  لغایت 1376 در بخش جراحی بیمارستان های استان مرکزی به علت ابتلاء به کیست هیداتیک جراحی شده بودند، می گردد. عوامل دموگرافیک (سن، جنس، محل سکونت و شغل) عضو مبتلا و مدت بستری 143 بیمار که پرونده انها موجود بود، مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج زیر حاصل گردید:
آلودگی در زنان بیشتر از مردان مشاهده شد. حداکثر آلودگی در سنین 49-10  سال ( گروه فعال ) بود. آلودگی در شهرها بیشتر از روستاها نشان داده شد. اکثر بیماران خانه دار بودند. بیشترین عضو آلوده در درجه اول کبد و بعد ریه مشخص گردید. میانگین مدت بستری 12/83  روز بود.

رضا قاسمی خواه، عبدالحسین دلیمی اصل، بیژن هاشمی ملایری،
دوره 6، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده

مقدمه: با توجه به اهمیت کیست هیداتیک و عوارض پاتوفیزیولوژیک آن بر بدن در مطالعه حاضر سعی شده است تا با استفاده از ولتاژ کم جریان الکتریکی مستقیم، روشی با ویژگی و کارآیی قابل قبول در شرایط آزمایشگاه به منظور از بین بردن پروتواسکولکس‌های کیست هیداتیک ارایه گردد.
روش کار:  این مطالعه از نوع مداخله ای تجربی بود. پس از جداسازی بیش از ۲۰۰ عدد کیست هیداتیک از اندام های آلوده دام های کشتار شده، پروتواسکولکس های آنها تخلیه گردید. سپس تعداد معینی از پروتواسکولکس ها به ظرف مخصوص الکترولیز منتقل شد و آزمایش هایی به طور جداگانه در چهار بافر مایع هیداتیک, RPMI, سرم فیزیولوژی و بافر تریس با اعمال دانسیته‌های مختلف جریان الکتریکی در زمان‌های مختلف انجام گرفت. در مرحله بعد به کمک میکروسکوپ نوری درصد زنده بودن آنها از طریق بررسی حرکت سلول‌های شعله‌ای و رنگ‌آمیزی حیاتی با ائوزین 0/1 درصد تعیین و ثبت گردید.
نتایج: نتایج حاصل نشان داد که بقاء پروتواسکولکس‌ها با افزایش دانسیته جریان الکتریکی و مدت زمان القای جریان رابطه معکوس دارد. در این رابطه در مایع کیست هیداتیک، اولین دانسیته جریان موثر 42/96 میلی آمپر بر سانتی‌مترمربع و به مدت یک دقیقه بود که منجر به بیش ترین بقای پروتواسکولکس‌ها به میزان 86/3 درصد شد و در دانسیته جریان 63/5 میلی آمپر بر سانتی‌مترمربع به مدت یک دقیقه بقای پروتواسکولکس‌ها به صفر درصد رسید. نتایج مشابهی نیز در سه بافر دیگر حاصل شد.
نتیجه‌گیری: جریان الکتریسته با ولتاژ کم می‌تواند به عنوان یک راهکار مناسب در از بین بردن پروتواسکولکس‌های کیست هیداتیک اندام‌های آلوده بیماران در حین جراحی، بدون آسیب به بافت میزبان و جلوگیری از عود مجدد بیماری در نظر گرفته شود.

مهدی شریف، مسعود کیقبادی، هاجر ضیائی، جمشید ایزدی، شیرزاد غلامی، علیرضا خلیلیان،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده

مقدمه: زیر گونه های مختلف اکینوکوکوس گرانولوزوس (عامل کیست هیداتیک در انسان وحیوان) در مناطق اندمیک این بیماری در کشور ما مشاهده شده است که این تنوع از لحاظ انگل شناسی پزشکی و دامپزشکی و همچنین اپیدمیولوژی بیماری، عامل آن، پاتولوژی، کنترل و پیشگیری کیست هیداتیک حائز اهمیت است. جهت تعیین این زیر گونه‌ها علاوه بر مطالعات مرفولوژیکی و اپیدمیولوژیکی، مطالعات بیوشیمیایی کیست هیداتیک درمیزبان های واسط (انسان وحیوان) می تواند در تعیین زیر گونه های این انگل نقش کمکی داشته باشد. لذا این مطالعه به منظور تعیین میزان ترکیبات بیوشیمیایی در مایع هیداتیک کبد گوسفند، گاو، بز، شتر و انسان در سال ۱۳۸۳ انجام شد.
روش کار: در این بررسی مقطعی تحلیلی، در مجموع از ۱۱۲ عدد نمونه مایع کیست هیداتیک از کبد میزبانان مختلف مانند گوسفند(۱۶ نمونه)، بز(۱۲ نمونه)، گاو(۶۴ نمونه)، شتر(۱۰ نمونه) به طور کاملا استریل از کشتار گاه شهر های قائم شهر وساری و ۱۰ نمونه انسانی از بیمارستان امام خمینی جمع آوری گردید. میزان سدیم، پتاسیم به روش فلیم فتومتری، کراتینین، آلبومین و کلیسم به روش رنگ سنجی، گلوکز، کلسترول، تری گلیسیرید، اوره، اسید اوریک به روش آنزیمی، اسپارتات آمینوترانسفراز به روش IFCC (براساس تبدیل ال- آسپارتات ← به ال- گلوتامات)، آلانین آمینوترانسفراز به روش IFCC (براساس تبدیل ال- آلانین ← ال- گلوتامات) و لاکتات دهیدروژناز به روش DGKC (براساس تبدیل پیروات ← لاکتات) اندازه گیری شد. روش آماری به کار رفته در تجزیه و تحلیل داده‌ها آنالیز واریانس یک طرفه بوده است.
نتایج: تفاوت‌هایی در میزان سدیم، گلوکز، اوره و آلانین آمینوترانسفراز در مایع کیست‌های کبدی میزبان‌های مختلف مشاهده گردید ولی از نظر آماری تفاوت معنی‌دار نبود. در خصوص پتاسیم، کلیسم، تری گلیسیرید، کلسترول، کراتینین، آلبومین، گاما گلوتامیل ترانسفراز (P<0/05)، اسید اوریک، آسپارتات آمینوترانسفراز ، کراتینین فسفوکیناز و لاکتات دهیدروژناز (P<0/001) این تفاوت معنی دار بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به وجود اختلافی که در ترکیبات شیمیایی مایع کیست هیداتیک در نمونه های مختلف مشاهده می‌شود، احتمال آن می‌رود که در استان مازندران در میزبان‌های اهلی و انسان بیشتر از یک سویه آکینوکوکوس گرانولوزوس وجود داشته باشد. لذا مطالعات تکمیلی از جمله مولکولی پیشنهاد می‌شود.

مهدی مسیبی، احسان اله غزنوی راد، عبدالحسین دلیمی اصل، سید محمد موذنی، قاسم مسیبی، محمودرضا خزایی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده

مقدمه: تفاوت در حساسیت و مقاومت به ابتلا و عود در بیماری‌های عفونی از جمله کیست هیداتیک و آلوئولار در حیوانات وانسان دیده شده است که به دلیل تفاوت در فاکتورهای فردی و پاسخ‌های ایمنی، مبتنی بر تفاوت در ژن‌های کد کننده آنتی ژن‌های لوکوسیت‌های انسان(HLA) و یا حیوان، می‌باشد. هدف از این تحقیق شناسایی HLA در منطقه است که در ایجاد مقاومت یا حساسیت به آلودگی کیست هیداتیک نقش دارند. روش کار: در این مطالعه تحلیلی (مورد - شاهدی) از 60 بیمار مبتلا به کیست هیداتیک که کیست های تشخیص داده شده و یا جراحی شده داشتند و 30 فرد سالم خون‌گیری به عمل آمد و نمونه‌ها به روش لنفوسیتو توکسیسیته آزمایش شدند. ابتدا کیت‌های تشخیصی با آنتی سرم‌های اختصاصی هر آنتی ژن (28 آنتی ژن) توسط محقق تهیه و سپس لنفوسیت‌ها جداسازی گردید. برای شناسایی آنتی ژن‌های کلاس II با استفاده از ستون نایلون وول لنفوسیت‌های B‏ جدا گردیدند. پس از اتمام مراحل مختلف واکنش و رنگ پذیری و تثبیت با فرمالین و بر اساس مورفولوژی سلول‌ها نتایج با میکروسکوپ Invert خوانده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با محاسبه نسبت شانس (OR)، خطر نسبی (RR)، کسر پیش‌گیری کننده (PF)، کسر علیتی (AF) و آزمون کای دو صورت گرفت. نتایج: HLA کلاس I به تعداد 18 آنتی ژن و HLA کلاس II به تعداد 10 آنتی ژن در دو گروه بیمار و سالم بررسی شد. نتایج حاصله نشان داد که HLA-A1 با اختلاف معنی‌داری در گروه بیماران بالاتر است(05/0 p<) و دارندگان این آنتی ژن استعداد بیشتری در ابتلا و رشد کیست دارند. در مقابل فراوانی HLA-A10 در افراد سالم شیوع بالاتری داشت(05/0p<) که نشان دهنده نقش پیش‌گیرنده آن در ابتلا افراد به بیماری کیست هیداتیک است. سایر آنتی ژن‌های بررسی شده در دو گروه علی‌رغم تفاوت در برخی از آنها، اختلاف معنی دار نداشتند و برای بررسی دقیق‌تر مطالعات مولکولی لازم است. نتیجه گیری: در دارندگان آلل HLA-A1 امکان استقرار و رشد کیست در صورت مواجهه با عامل بیماری بیشتر از افراد فاقد این آلل می‌باشد و این افراد استعداد بیشتری در ابتلا به کیست هیداتیک دارند. در حالی که در دارندگان HLA-A10 امکان استقرار و رشد کیست در صورت مواجهه با عامل بیماری کمتر از افراد فاقد این آلل می‌باشد و این آنتی ژن در این افراد نقش پیش‌گیرنده در برابر کیست هیداتیک دارد.
محمود امینی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

مقدمه: کیست‌های برونکوژنیک ضایعات مادرزادی نادری هستند که از دیواره شکمی پیشین روده منشأ می‌گیرند و اغلب در مدیاستن میانی ایجاد می‌شوند. این کیست‌ها به ندرت در ابتدای تولد علامت‌دار می‌شوند و تشخیص آنها معمولاً تا زمانی که بزرگ یا عفونی شوند و یا عارضه ایجاد کنند به تأخیر می‌افتد. در این مقاله یک مورد بیمار مبتلا به عارضه کیست برونکوژنیک گزارش می‌شود. مورد: بیمار مرد 47 ساله‌ای بود که با درد ناگهانی قفسه سینه و تنگی نفس شدید، تاکی پنه و کاهش واضح صداهای تنفسی ریه راست مراجعه کرده بود. در بررسی انجام شده علائم پنوموتوراکس در رادیوگرافی ریه مشاهده شد. برای او لوله قفسه سینه گذاشته شد اما به دلیل عدم پاسخ به درمان تحت توراکوتومی اورژانس قرار گرفت و یک کیست منفرد و نسبتاً بزرگ در پارانشیسم ریه راست و متصل به درخت برونشیال مشاهده گردید. بلافاصله رزکسیون انجام شد و با توجه به گزارش پاتولوژی مشخص گردید که پنوموتوراکس بیمار ثانویه به پارگی کیست برونکوژنیک ایجاد شده است. نتیجه گیری: پارانشیسم ریه محل شایعی برای ایجاد کیست برونکوژنیک نمی‌باشد اما به دلیل عوارض شدیدی که می‌تواند به همراه داشته باشد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از آنجا که همیشه امکان تشخیص دقیق قبل از عمل جراحی وجود ندارد لازم است در تمام موارد مشکوک به کیست برونکوژنیک رزکسیون ضایعه انجام شود.
شعبانعلی علیزاده، معصومه کلانتری، خدیجه احراری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: کیست هیداتیک یک بیماری انگلی است که به طور شایع‌تر از بقیه احشاء کبد را درگیر می‌کند. جدی‌ترین عارضه بیماری، ‌پارگی کیست می‌باشد که ممکن است به داخل مجاری صفراوی، اندام‌های توخالی یا مستقیم به داخل شکم باز شود. درمان انتخابی این عارضه جراحی فوری است. مورد: بیمار خانمی است 28 ساله و ساکن روستا که به دنبال تصادف اتومبیل با شکایت درد شکم، ‌تهوع و استفراغ مراجعه کرده است. یافته‌های غیر طبیعی در معاینات بالینی شامل اتساع شکم، کاهش صداهای روده همراه با حساسیت لمسی و مقاومت لمسی منتشر شکمی، ‌ضایعات کهیری در قدام قفسه سینه، ناحیه فوقانی شکم و ناحیه قدامی ساعد هر دو دست می گردید. در سونوگرافی به عمل آمده از بیمار مایع آزاد فراوان در حفره شکم و لگن و 3 ناحیه با اکوهای متفاوت در خلف لوب راست کبد گزارش شد. بیمار تحت جراحی باز شکم قرار گرفت و روز چهارم پس از عمل با دستور دارویی آلبندازول مرخص گردید. نتیجه گیری: جدی‌ترین عارضه بیماری هیداتیک کبد، ‌پارگی کیست است که اغلب به دنبال ضربه اتفاق می‌افتد و جراحی فوری درمان این عارضه است.
زهرا ادگی، افسانه طلایی، مهناز محمدی کلیشادی،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: هیرسوتیسم در خانم‌ها با افزایش رشد مو در نواحی از پوست که حساس به آندروژن باشد، مشخص می‌شود. شایع‌ترین علل هیرسوتیسم، سندرم تخمدان پلی کیستیک و هیرسوتیسم ایدیوپاتیک می‌باشند. نقش مقاومت به انسولین و افزایش انسولین خون به عنوان یکی از مهم‌ترین مکانیسم‌های ایجاد تخمدان پلی کیستیک کاملاً شناخته شده است ولی در مورد نقش آن در هیرسوتیسم ایدیوپاتیک اطلاعات کافی وجود ندارد. مواد و روش‌ها: این مطالعه مقطعی-تحلیلی در بین خانم‌های 16 تا 40 ساله مبتلابه هیرسوتیسم انجام گرفته است. شرح حال و معاینه فیزیکی از بیماران مبتلا به تخمدان پلی کیستیک و هیرسوتیسم ایدیوپاتیک انجام گردید. آزمایشات هورمونی و سونوگرافی برای آنان انجام و مقاومت به انسولین با استفاده از فرمول HOMA-IR در هر دو گروه بررسی و در تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS نسخه 17 استفاده گردید. یافته‌ها: میانگین سطح سرمی انسولین در گروه تخمدان پلی کیستیک، 4/1±04/16 و در گروه هیرسوتیسم ایدیوپاتیک 85/6±32/7 میکرو یونیت بر میلی‌لیتر(001/0p<) و میزان HOMA-IR در گروه تخمدان پلی کیستیک 36/3±7/3 و در گروه ایدیوپاتیک 75/1±67/1 (001/0p<) و میانگین سطح سرمی دهیدرواپی آندروسترون - سولفات در گروه تخمدان پلی کیستیک 1±48/2 و در گروه ایدیوپاتیک 46/0±84/1 نانوگرم بر میلی‌لیتر(001/0p<) می‌باشد که نشان دهنده اختلاف معنی‌دار بین دو گروه می‌باشد. اگر چه در مورد سطح سرمی گلوکز، تستوسترون، آندروستندیون، هورمون‌های فولیکولار تفاوت معنی‌دار بین دو گروه تخمدان پلی کیستیک وهیرسوتیسم ایدیوپاتیک مشاهده نشد. نتیجه گیری: به نظر می‌رسد که هیرسوتیسم در هر دو گروه تخمدان پلی کیستیک وهیرسوتیسم ایدیوپاتیک با مقاومت به انسولین ارتباط دارند. گرچه این مقاومت در گروه تخمدان پلی کیستیک به طور مشخص بیشتر است.
علیرضا محمدی، محسن دالوندی، حسین سرمدیان، محمد خلیلی،
دوره 16، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده

 زمینه و هدف: کیست هیداتید یک بیماری عفونی رایج ناشی از انگل اکینوکوکوس گرانولوسوس می باشد. درگیری اولیه مغز بسیار نادر است بطوریکه در نواحی اندمیک حدود 2% است. دراین مطالعه به معرفی یک بیمار 23 ساله مبتلا به کیست هیداتید اولیه متعدد مغزی می پردازیم.

مورد:بیمار خانم 23 ساله ای بود که با تشنج تونیک کلونیک ژنرالیزه برای اولین بار، همی پارزی نیمه چپ بدن و صورت و سابقه سردرد از دو ماه قبل به اورژانس مراجعه نمود. در سی تی اسکن و MRI مغز یک ضایعه سیستیک بزرگ با حدود مشخص و هموژن در نوار حرکتی تمپوروپریتال راست با اثر فشاری وشیفت خط وسط مشهود بود که وجود کیست هیداتید مغزی را مطرح نمود؛ تعدادی کیست کوچکتر نیز وجود داشت. بررسی ها درگیری سایرنقاط بدن را نشان نداد. بیمار با آلبندازول (400 میلی گرم دوبار در روز،2ماه) و جراحی برداشت تومور به روش دولینگ درمان شد. تعدادی کیست هیداتید متصل به پارانشیم مغز در سایزهای مختلف و یک کیست10سانتی متری به صورت کامل و بدون پارگی خارج شد. در پی گیری دو سال بعد در MRI بیمار هیچ ضایعه کیستیکی وجود نداشت.

نتیجه گیری: علیرغم میزان پایین بروز کیست هیداتید متعدد اولیه مغزی، در نواحی اندمیک بایستی تشخیص کیست هیداتید با استفاده از سی تی اسکن و MRI مدنظر قرار گیرد. جراحی روش استاندارد درمان بیماری است.


زهرا باوند، شیرزاد غلامی، سهیلا هنری ، بهمن رحیمی اسبویی، نگین ترابی ، حامد برابادی،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ژیاردیازیس از بیماری های شایع عفونی است که از نظر انگل شناسی پزشکی و بهداشت عمومی در کشور ما و بسیاری از کشور ها دارای اهمیت است. با توجه به اهمیت درمان این بیماری در مبتلایان بویژه وجود مقاومت انگل به داروهای شیمیایی، مطالعه حاضر جهت بررسی تاثیر نانو ذره طلا بر روی مرحله کیستی انگل ژیاردیا لامبلیا در شرایط آزمایشگاهی(In vitro) انجام شد.

مواد و روش ها: در مطالعه تجربی حاضر کیست های ژیاردیا از مدفوع های تازه آلوده از آزمایشگاه های بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی مازندران جمع آوری و با استفاده از روش ساکارز0.85 مولار تغلیظ و جداسازی شد. سپس نم.نه ها پس از شمارش با لام نئوبار در دمای 4 درجه سانتیگراد نگهداری شد. در بررسی حاضر نانو ذرات طلا در سه غلظت 05/0 ، 1/0 ، 3/0 میلی گرم/میلی لیتر تهیه و پس اثبات، اندازه ذرات تعیین گردید. سپس تاثیر غلظت های مختلف از نانو ذره طلا بر حیات کیست در زمان های 5،15،30،60 و 180 دقیقه در سه مرحله در مقایسه با گروه کنترل (مترونیدازول ) مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات حاصل از مطالعه ثبت و به وسیله ازمون Tو کای دو ( (Chi-square با استفاده از نرم افزارS SPS تجزیه تحلیل آماری شد.

یافته ها: نتایج حاصل از بررسی اثر کشندگی نانوذرات طلا در غلظت ها و زمان های برروی کیست ژیاردیا لامبلیا در شرایط آزمایشگاهی در مقایسه با کنترل مثبت ( مترونیدازول ) نشان می دهد. میانگین درصد کشندگی نانو ذرات طلا با افزایش غلظت و زمان مجاورت افزایش به نحوی که در غلظت 3/0 میلی گرم/میلی لیتر از 62% در 5 دقیقه به 96% در 180 دقیقه افزایش می (p<0.05). نتایج بررسی هچنین نشان می دهد که با افزایش زمان مجاورت کیست های ژیاردیا لامبلیا با نانو ذرات طلا بیشترین اثر کشندگی از 78% در غلظت 05/0 میلی گرم/میلی لیتر تا 96% در غلظت 3/0 میلی گرم/میلی لیتر افزایش می یابد ( p<0.05). در نتیجه با توجه به غلظت های نانو ذرات طلا استفاده شده در در مقایسه با مترونیدازول ،تأثیر کشندگی نانو ذرات طلا در غلظت 3/0 میلی گرم/میلی لیتر تقریبا مشابه میزان تأثیر داروی مترونیدازول به عنوان داروی انتخابی در درمان ژیاردیا لامبلیا است.

نتیجه گیری: بنابراین بر طبق نتایج حاصل از این مطالعه نانوذرات طلا در غلظت 3/0 میلی گرم/میلی لیترار بعنوان یک ترکیب موثر جهت از بین بردن کیست های انگل ژیاردیا در شرایط آزمایشگاهی می تواند مور استفاده قرارگیرد. لذا مطالعات دیگر در آینده بر روی حیوانات آزمایشگاهی(In vivo) توصیه می شود.


محمدرضا ایمانی، عدنان تیزمغز، میراحمد سلماسی،
دوره 17، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده

مقدمه و هدف: کیست هیداتید یک بیماری انگلی به وسیله کرم نواری پهن بنام اکینوکوکوس گرانولوزوس می‎باشد. انسان میزبان واسطه یا تصادفی این انگل می‎باشد و به وسیله مصرف سبزیجات و گیاهان آلوده به مدفوع سگ و سگ سانان آلوده می‎شود. 65 الی 70 درصد موارد کیست‎ها در کبد تشکیل می‎شوند و در بقیه موارد درگیری ریه‎ها را شاهد هستیم و به ندرت نیز از سایر نقاط نظیر طحال، عضلات، استخوان‎ها و مغز نیز گزارش شده است. در ادامه این مقاله به صورت گزارش مورد، به یک تظاهر نادر بیماری کیست هیداتید می‎پردازیم.

گزارش مورد: خانم 41 ساله بارداری با تورم، قرمزی، درد ناگهانی توده قبلی از یک سال پیش در ران و زیر منطقه کشاله مراجعه کرده بود. در معاینه بالینی توده نرم به ابعاد 20 در 40 میلی‎متر با گرمی و قرمزی و در 4 سانتی‎متری زیر رباط اینگوینال در اندام تحتانی راست دیده ‎شد. در یافته‎های حین عمل، هنگام آسپیراسیون توده مایع سفید شیری رنگ خارج شد. سپس با برش جراحی، کیست هیداتید از زیر جلد به طور کامل خارج شد و به آزمایشگاه آسیب شناسی ارسال گردید. در سونوگرافی کبدی و گرافی قفسه سینه که متعاقب آن به عمل آمد، اثری از کیست هیداتید کبد و ریه یافت نشد.

نتیجه‎گیری: کیست هیداتید می‎تواند هر جایی از بدن انسان را درگیر کند اما اغلب موارد در کبد و ریه مشاهده می‎شود. اطلاعاتی از نحوه درگیر شدن اندام تحتانی بدون درگیری کبد و ریه در دست نیست. اما ممکن است این آلودگی از طریق لنفاتیک گوارش به لنفاتیک ناحیه اینگوینال سرایت کند و لذا در این موارد، درگیری کبد و ریه وجود نداشته باشد.


پریا کرم پور، مهناز آذرنیا، غدیره میرابوالقاسمی، فرزانه علیزاده،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: گیاه رازیانه دارای اثرات استروژنیک، ضد التهاب و آنتی‌اکسیدان بوده و به طور سنتی برای درمان زنان نابارور به کار می‌رود. سندرم تخمدان پلی‌کیستیک شایع‌ترین اختلال اندوکرین در زنان می‌باشد که 5 تا 10 درصد آنها را در سنین باروری مبتلا می‌کند. مطالعه حاضر به بررسی اثرات عصاره هیدروالکلی رازیانه بر سندرم تخمدان پلی‌کیستیک القا شده در موش‌های صحرایی(رت) ماده نژاد ویستار پرداخته است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، به تعداد 30 سر رت ماده با میانگین وزنی 20±200 گرم، مقدار 2 میلی‌لیتر استرادیول والرات(EV) به صورت زیر جلدی تزریق شد و 6 سر نیز به عنوان کنترل سالم در نظر گرفته شدند. پس از 60 روز رت‌ها به گروه‌های کنترل، شاهد و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی تزریق درون صفاقی عصاره رازیانه را در دوزهای 1000 ،500،250 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن به مدت 10 روز دریافت کردند. غلظت سرمی هورمون‌های تستوسترون، هورمون محرک فولیکولی و هورمون زرده‌ای با روش الایزا مورد سنجش قرار گرفت و مقادیر سرمی این هورمون‌ها بین گروه‌های درمانی با تست آنووا یک طرفه و در سطح معنی‌داری 05/0 مقایسه شدند.

یافته‌ها: داده‌ها نشان دادند که عصاره رازیانه باعث افزایش غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش هورمون زرده‌ای و تسترسترون در گروه‌های درمانی می‌شود به نحوی که هورمون محرک فولیکولی در دوزهای 1000 و 500 میلی‌گرم بر کیلوگرم و هورمون زرده‌ای و تسترسترون در دوز 1000 میلی‌گرم بر کیلوگرم اختلاف معنی‌داری را با گروه‌های کنترل نشان دادند.

نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر مثبت افزایشی عصاره رازیانه بر غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش دادن هورمون زرده‌ای و تسترسترون در رت‌های مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک، این ترکیب احتمالاً می‌تواند جهت درمان بیماران مبتلا در نظر گرفته شود.


عباس صارمی، علیرضا بهرامی، مهری جمیلیان، پرستو معظمی گودرزی،
دوره 17، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: سندروم تخمدان پلی‌کیستیک یک اختلال هورمونی پیچیده است که سیستم‌های متابولیکی و تولید مثلی را متاثر می‌سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین پیلاتس بر سطح هورمون آنتی مولرین و عوامل خطرساز قلبی و متابولیکی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی‌کیستیک می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، 20 زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی‌کیستیک (29/4±16/28 سال) به طور تصادفی به گروه‌های تمرین پیلاتس (10 نفر) و کنترل (10 نفر) اختصاص داده شدند. گروه تمرین در یک برنامه فزاینده حرکات پیلاتس شرکت نمودند، (سه روز در هفته) در حالی که به گروه کنترل آموزش داده شد در طول دوره 8 هفته‌ای تحقیق سطح فعالیت‌های معمول خود را حفظ نمایند. سطوح سرمی هورمون آنتی مولرین، ترکیب بدنی و شاخص‌های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد.

یافته‌ها: بعد از 8 هفته تمرین پیلاتس شاخص مقاومت به انسولین، کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایین، تری گلیسرید و چربی شکمی به طور معنی‌دار کاهش یافت(05/0p<). به علاوه، مقادیر هورمون آنتی مولرین در پاسخ به تمرین هوازی به طور معنی‌دار کاهش یافت(05/0p<).

نتیجه‌گیری: این نتایج پیشنهاد می‌کند که تمرین پیلاتس می‌تواند اثرات مطلوبی بر شاخص‌های متابولیکی و ذخیره تخمدانی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی‌کیستیک داشته باشد


فرشیده دیدگر، غلامرضا نوری بروجردی، نسرین سادات میرطلایی،
دوره 18، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری هیداتیک یک عفونت مشترک بین انسان وحیوان است که از طریق یک کرم نواری از خانواده اکینوکوکوس ایجاد می‌شود و با ضایعات کیستیک در کبد و ریه و بندرت در سایر قسمت‌های بدن بروز می‮یابد.

معرفی بیمار: مورد شناخته شده‮ی لوسمی لنفوسیتی مزمن، یک مرد 56 ساله همراه با کیست‌های هیداتیک متعدد ریه و کبد بود که با علائم آسیت و درد شکم بستری شد و تحت عمل جراحی لاپاراتومی و درمان با آلبندازول قرار گرفت و در نهایت با علائم انعقاد درون رگی منتشر (DIC)، سپتی سمی و کاهش سطح هوشیاری فوت کرد.

نتیجه‌گیری: معرفی این بیمار نشان می‌دهد که کیست هیداتیک عارضه‌دار در بیماران مبتلا به نقص ایمنی، پیش‌آگهی بدی دارد و پاسخ مناسبی به درمان جراحی و دارویی نمی‌دهد.


فریبا فیضی، شیرین مرادخانی، محمد متینی، فاطمه پرندین، ارسطو روشن، محمد فلاح،
دوره 18، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هیداتیدوز از بیماری‌های زئونوزخطرناک است که علاوه بر صدمات جدی بر سلامت انسان، باعث خسارات اقتصادی زیادی در صنعت دام‌پروی می‌شود. به دلیل ماهیت چرخه انگلی و ساختمان کیست در انسان، کنترل آن در جامعه دشوار بوده و درمان آن با چالش‌های عمده مواجه است. یکی از این مشکلات از بین بردن پروتواسکولکس‌ها برای درمان یا جلوگیری از ایجاد کیست‌های ثانویه است. مواد شیمیایی مختلفی در این زمینه استفاده شده که اکثر آن‌ها عوارض جانبی برای بیمار دارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات اسکولکس کشی برخی عصاره‌های گیاهی در شرایط آزمایشگاهی بوده است.

مواد و روشها: کیست‌های هیداتیک کبدی از کشتارگاه جمع‌آوری گردیدند، مایع کیست حاوی پروتواسکولکس زنده تحت شرایط استریل آسپیره گشت و تا زمان استفاده در دمای 4 درجه سانتی‌گراد نگهداری شد. سه غلظت 25، 50 و 100 میلی‌گرم در میلی‌لیتر از هر یک از عصاره‌ها تهیه شد و پروتواسکولکس‌ها در آن در داخل انکوباتور 37 درجه قرار گرفتند و درصد پروتواسکولکس‌های زنده  با رنگ آمیزی حیاتی ائوزین در زمان‌های 5، 10، 25، 40 و 60 دقیقه تعیین گردید.

یافتهها: عصاره متانولی زنجبیل با غلظت 100 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر موجب از بین رفتن تمامی پروتواسکولکس‌ها در دقیقه 40 ‌شد، درحالی که عصاره درمنه در هیچ کدام از غلظت‌های مورد بررسی، تاثیر چندانی بر پروتواسکولکس‌ها نداشت.

نتیجهگیری: بررسی مدل‌های حیوانی و آزمایشات تکمیلی نشان داد که عصاره متانولی زنجبیل به دلیل فعالیت زیاد اسکولکسیدال خود می‌تواند به عنوان پروتواسکولکس  کش موثر مورد استفاده قرار گیرد.


مهری جمیلیان، سمیه بخشایشی،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تعداد مطالعات کمی اثرات مکمل یاری کلسیم به علاوه ویتامین D را بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان دارای اضافه وزن مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک بررسی نموده‌اند. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری کلسیم و ویتامین D بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان دارای اضافه وزن مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک طراحی شد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده-پلاسبو و دو سوکور تصادفی بر روی 104 زن چاق و دارای اضافه وزن مبتلا به PCOS انجام شده است. شرکت کنندگان به طور تصادفی به چهار گروه: 1) مکمل ترکیب ویتامین D (50000 واحد به ازای هر هفته) و 500 میلی‌گرم کلسیم (روزانه 2 عدد)، 2) مکمل ترکیب ویتامین D (50000 واحد به ازای هر هفته)، 3) مکمل 500 میلی‌گرم کلسیم (روزانه 2 عدد) و 4) پلاسبو برای هشت هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و هشت هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری پروفایل‌های متابولیک از بیماران گرفته شد.

یافته‌ها: به دنبال تجویز مکمل کلسیم به علاوه ویتامین D، یک کاهش معنی‌دار در انسولین سرمی (4/11±3/3- در مقابل 5/8±1/1-، 0/3±4/1- و µIU/ml 1/6±1/3+، 03/0p=)، مقاومت به انسولین (4/2±7/0- در مقابل 5/2±3/0-،6/0±2/0- و 9/1±8/0+، 04/0p=)، مالون دی آلدئید (3/0±6/0- در مقابل 2/0±1/0-، 2/0±5/0- و 4/0±6/0+ میکرومول بر لیتر، 009/0p=) و یک افزایش معنی‌دار در توتال آنتی اکسیدانت (7/21±2/35+ در مقابل 7/37±5/22+،1/34±1/21+ و 2/65±8/153- میلی مول بر لیتر، 006/0p=) و گلوتاتیون (3/79±0/216+ در مقابل 2/60±5/47-، 3/31±9/3+ و 9/82±8/160- میکرو مول بر لیتر، 001/0p=) در مقایسه با ویتامین D، کلسیم و پلاسبو مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: در مجموع، مکمل یاری کلسیم به همراه ویتامین D برای هشت هفته در زنان مبتلا به PCOS اثرات مفیدی بر روی پروفایل‌های متابولیک داشته است.


مهری جمیلیان، زینب زلفی،
دوره 19، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بر اساس دانش ما، هیچ گزارشی که نشان‌دهنده اثرات مکمل یاری روی بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) باشد وجود ندارد. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری روی بر روی پارامترهای هموستاز گلوکز در زنان مبتلا به PCOS طراحی شده بود.

مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده-پلاسبو دو سوکور بر روی 52 زن مبتلا به PCOS در دامنه سنی 18 تا 40 سال انجام شده است. شرکت کنندگان، برای دریافت روزانه220 میلی‌گرم سولفات روی (حاوی 50 میلی‌گرم روی) (26=n) یا پلاسبو (26=n) به طور تصادفی برای 8 هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 8 هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری گلوکز و انسولین از بیماران گرفته شد.

یافتهها: بعد از 8 هفته مداخله، افرادی که مکمل روی دریافت کردند، کاهش معنی‌داری در  قند خون ناشتا (6/9±3/4- در مقابل 0/6±5/0 میلی گرم بر دسی لیتر +، 03/0=p)، انسولین سرمی (9/2±0/3- در مقابل 4/8±5/1 میکرو واحد در میلی لیتر +، 01/0p=)، تری گلیسرید (3/40±6/15- در مقابل 3/25±5/14 میلی گرم بر دسی لیتر+، 002/0=p) و افزایش معنی‌داری در حساسیت به انسولین (02/0±02/0+ در مقابل 05/0±004/0-، 03/0p=) در مقایسه با پلاسبو داشتند.

نتیجه گیری: در مجموع، مکمل یاری 220 میلی‌گرم سولفات روی روزانه برای 8 هفته در زنان مبتلا به سندرم پلی کیستیک تخمدان اثرات مفیدی بر روی پروفایل‌های متابولیک داشته است.


سمیرا حیدرپناه، لیلا کهن، سیده سارا هاشمی،
دوره 19، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: سندروم تخمدان پلی‌کیستیک(PCOS) شایع‌ترین اختلال غدد درون‌ریز در زنان می‌باشد. PCOS با هیپرآندروژنیسم تخمدان و عدم تخمک گذاری شناخته می‌شود که این دو علامت در نتیجه‌ی یک اختلال در بلوغ فولیکولی می‌باشند. آپپتوز یک مکانیسم تنظیمی برای بلوغ و بقای اووسیت است. مطالعات متعددی نقش احتمالی Fas را در آپپتوز تخمدان نشان دادند. مطالعه‌ی حاضر، اولین تحقیقی است که به بررسی ارتباط احتمالی پلی‌مورفیسم rs1800682 ژنFas با PCOS در زنان ایرانی پرداخته است.

مواد و روش‌ها: مطالعه‌ی مورد - شاهدی حاضر بر روی 251 زن بیمار مبتلا به PCOS و 213 زن به عنوان گروه کنترل انجام شد. ژنوتیپ‌های پلی‌مورفیسم rs1800682 در ژن Fas با استفاده از روش Tetra-ARMS PCR تعیین گردیدند. هم‌چنین، جهت بررسی ارتباط بین ژنوتیپ‌ها با خطر ابتلا به PCOS، از تحلیل رگرسیون لجستیک استفاده شد.

یافته‌ها: ارتباط معنی‌داری بین آلل A و استعداد ابتلا به PCOS وجود داشت(011/0=p، 83/1-08/1: CI95 درصد، 4/1:OR). به علاوه، در مدل ژنتیک مغلوب برای آلل A، ژنوتیپ AA خطر ابتلا به PCOS را بعد از در نظر گرفتن اثر سن و شاخص توده بدنی افزایش داد (041/0=p، 51/2-02/1: CI95 درصد، 6/1:OR).

نتیجه‌گیری: این مطالعه برای اولین بار نشان داد که پلی‌مورفیسم rs1800682 ژن Fas با خطر ابتلا به PCOS در زنان ایرانی ارتباط دارد و آلل A می‌تواند به عنوان یک آلل مغلوب، خطر ابتلا به PCOS را افزایش دهد.


مهری جمیلیان، ریحانه صاحب کشاف،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: مطالعات کمی در مورد اثرات مکمل سویا در بیماران مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک وجود دارد. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری سویا بر روی پروفایل های متابولیک در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک طراحی شد.

مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده- پلاسبو دو سوکور تصادفی بر روی 70 زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک انجام شده است. شرکت کنندگان، به طور تصادفی به دو گروه مکمل ایزوفلاون سویا 50 به میزان میلی‌گرم (35=n) یا پلاسبو (35=n) برای 12 هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 12 هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری متغیرهای مرتبط از بیماران گرفته شد. 

یافتهها: به دنبال تجویز مکمل سویا یک کاهش معنی‌دار در سطوح تستوسترون توتال سرمی (4/0±2/0- نانوگرم بر میلی‌لیتر در مقابل 3/0±1/0 نانوگرم بر میلی لیتر پلاسبو ،  01/0p=) ، یک افزایش معنی دار در سطوح گلوتاتیون (2/102±0/96+ میکرومول بر لیتر در مقابل 8/157±7/22+ میکرومول بر لیتر پلاسبو ، 04/0p=) و یک کاهش معنی دار در مالون دی آلدئید پلاسمایی (8/0±7/0- میکرو مول بر لیتر در مقابل 3/2±8/0+ میکرومول بر لیتر ، 001/0p=) در مقایسه با پلاسبو مشاهده شد.

نتیجه گیری: بر اساس یافته‌های این پژوهش، مکمل یاری سویا در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک اثرات مفیدی بر روی پروفایل‌های متابولیک داشته است.


شاهین فاتح، علی رضا محمدی، مانیا بیرانوند،
دوره 20، شماره 4 - ( 4-1396 )
چکیده

چکیده

مقدمه: بیماری کیست هیداتیک یکی از مهم‌ترین بیماری‌های عفونی مشترک بین انسان و حیوان است که در کشورهای ناحیه مدیترانه از جمله ایران اندمیک می‌باشد. درگیری ناحیه لگن از جمله رحم بسیار نادر است.

گزارش مورد: بیمار خانم 26 ساله با شکایت پارزی اندام، عدم تعادل پیش‌رونده و سردرد با تشخیص کیست هیداتیک مغز، جراحی شد. یک سال بعد با درد و تورم خفیف در ناحیه‌ی مچ دست با همان تشخیص مجدد جراحی شد. سه سال بعد، بعد از مشاهده دو ضایعه‌ی کیستیک در ناحیه سوپراپوبیک با سونوگرافی با تشخیص کیست هیداتیک رحم، تحت جراحی قرار گرفت. در تمام موارد تشخیص با پاتولوژی تائید شد.

بحث: پی‌گیری بیماران با استفاده از روش‌های رادیولوژیک و سرولوژیک ضروری است.

نتیجهگیری: بیماران با هر گونه تظاهر بالینی در نواحی اندمیک به خصوص در صورت وجود سابقه قبلی هیداتیدوز باید از نظر ابتلا به کیست هیداتیک بررسی شوند.


علی ارجمند شبستری، محمود خالویی، محمد ارجمند زادگان، زهرا اسلامی راد، رضا قاسمی خواه،
دوره 20، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: مقاومت داروئی کیست های آکانتامبا باعث عود بیماری می شود، از این رو، بیماران باید مدت طولانی تحت درمان و مراقبت قرار گیرند. هدف این مطالعه بررسی اثر تعدادی از فرآورده های گیاهی روی کیست آکانتامبا در محیط برون تنی بود.
مواد و روش ها: اسانس­های آویشن، نعناو پونه با روش تقطیر با فشار بخار تهیه شدند. اسانس­ها و عصاره آبی گل راعی در سه غلظت (6/0، 1 و 10 درصد) تهیه شد. کیست های آکانتامبا در بازه­های زمانی مختلف (30، 60، 120، 180، 1440 دقیقه ) در مواجهه با اسانس وعصاره های گیاهی قرار گرفتند وسپس زنده بودن یا مرده بودن کیست ها با رنگ ائوزین 1/0 درصد مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: مقایسه میزان مرگ و میر انگل بین گروه شاهد و تست نشان داد که مرگ و میر کیست های آکانتامبا در گروه تست که در معرض فرآورده گیاهی بودند، بیشتر بود. اسانس آویشن و نعنا در غلظت یکسان 10 درصد و زمان 24 ساعت، به ترتیب بیشترین (22 درصد) و کمترین (4 درصد) مرگ و میر را ایجاد کردند. نتایج نشان داد که میزان مرگ و میر آکانتامبا وابسته به زمان بوده است.
نتیجه گیری: اثبات گردید که اسانس آویشن بیشترین اثر کشندگی را روی کیست های آکانتامبا دارد. اجرای تحقیقات بالینی در این رابطه پیشنهاد می شود.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb