جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای کلسترول

ولی اله خدیر، آرین منصوری،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده

بیماری عروق کرونر مهم ترین علت مرگ و میر در بسیاری از کشورها می باشد و برای ایجاد یا تشدید آن تعدادی فاکتور خطر وجود دارد که با کنترل یا حذف آنها می توان از شیوع این بیماری و عوارض ناشی از آن کاست. بدین منظور این مطالعه در شهرستان اراک در دو مرحله بر روی 1050 نفر از افراد بالای بیست سال شامل 750 نفر زن و 300 نفر مرد که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، صورت گرفت. در مرحله اول شیوع هیپرنانسیون 20/7 درصد، هیپرگلیسمی 5/8 درصد، مصرف سیگار 5/5 درصد، هیپرکلسترولمی 26/7 درصد، هیپرتری گلیسیریدمی 25/8 درصد، چاقی 30/2 درصد و سابقه فامیلی مثبت 21/9 درصد در کل افراد مورد مطالعه به دست آمد. 385 نفر از این افراد که حداقل یک فاکتور خطر قابل تعدیل یا حذف داشته و نیازمند درمان داروئی نبودند شش ماه پس از آموزش های لازم مجددا مورد بررسی قرار گرفتند و مشخص گردید که در مردان و زنان به ترتیب کلسترول 13 و 25/2 درصد(P<0/0001) ، تری گلیسیرید 36 و 18/5 درصد(P<0/0001) ، شاخص حجم بدن 4 و 4/3 درصدP<0/0001) )، فشار خون سیستولیک 10و 5/6 درصد(P<0/0001)  و فشار خون دیاستولیک 11 و 7/5 درصد(P<0/0001)  کاهش یافت. قند خون تنها در زنان کاهش معناداری را نشان داد (40/1 درصد با (P=0/001 و مصرف سیگار در هر دو جنس کاهش معناداری را نشان نداد.
 

طوبی کاظمی، حسین پناهی شهری، مریم حسینی فراش، مهدی دارابی، محسن کاشانیان، حسین اکبری،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده

مقدمه: هیپرلیپیدمی یکی از عوامل خطر اصلی شناخته شده بیماری عروق کرونر است. با توجه به اهمیت هیپرلیپیدمی و لزوم درمان طولانی مدت آن، استفاده از دارویی که بتواند ضمن استفاده طولانی مدت عوارض کمتری داشته باشد، اهمیت پیدا می‌کند. این مطالعه به منظور مقایسه اثر پرل شوید با پلاسبو در درمان هیپرلیپیدمی صورت گرفته است.
روش کار: این مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور بود که بر روی 65 بیمار مبتلا به هیپرلیپیدمی صورت گرفت. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه مورد به مدت یک ماه رژیم غذایی توأم با پرل شوید و گروه شاهد یک ماه رژیم غذایی توأم با پلاسبو دریافت کردند. سطح چربی‌های سرم قبل و بعد از مطالعه اندازه‌گیری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تی تجزیه و تحلیل گردید. 0/05>P معنی دار در نظر گرفته شد.
نتایج: در این مطالعه اختلاف میانگین کلسترول، تری گلیسرید، HDL و LDL قبل و بعد از مداخله در گروه مورد از نظر آماری معنادار بود. اما در گروه شاهد فقط سطح HDL قبل و بعد از درمان تفاوت آماری معناداری داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که شوید می‌تواند به عنوان یکی از داروهای مفید و مؤثر در درمان هیپرلیپیدمی مورد استفاده قرار گیرد.
سعید صدرنیا، علی چهریی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده

مقدمه: افزایش فشارخون شریانی، یک بیماری شایع, بدون علامت و معمولاً به آسانی قابل درمان است. این موضوع که عوامل ژنتیک، اجتماعی و تغذیه‌ای که در الگوی ابتلا به فشار خون بالای شریانی موثرند، در جوامع مختلف متفاوت می‌باشند، انجام تحقیقی که درآن فاکتورهای آزمایشگاهی، به عنوان عامل خطر ساز ایجاد فشار خون بالا، در تعیین مدل ابتلا به فشار خون در شهر اراک مورد بررسی قرار گیرند، ضروری می‌باشد. روش کار: این یک بررسی مورد-شاهدی است. حجم نمونه برابر با 1000 نفر(‌263‌ مبتلا به فشار خون بالای اولیه و 737 نفر غیر مبتلا) بود. نمونه ها با رعایت نسبت جمعیتی در شهر و روستا در هر دو گروه مورد و شاهد و به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب گردیدند. در بررسی، یافته‌های آزمایشگاهی و نوار قلب ثبت می‌گردید. در آنالیز داده‌ها از شاخص‌های آمار توصیفی و اصول مقایسه میانگین‌ها و نسبت‌ها و در آنالیز چند متغیره از رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج: در این تحقیق افراد مبتلا به فشارخون بالای اولیه با افراد غیر مبتلا مقایسه شدند. در مورد عوامل خطر موجود در این تحقیق می‌توان به هیپرتروفی بطن چپ(LVH)( 001/0 < p)، تری گلیسرید بالا، کلسترول بالا و قندخون بالا اشاره کرد. جهت پیش بینی ابتلا یا عدم ابتلا به فشارخون بالا نیز در این تحقیق مدلی بر اساس نوار قلب و یافته‌های آزمایشگاهی طراحی گردید. نتیجه‌گیری: در این تحقیق با توجه به تعیین بعضی عوامل خطر براساس خصوصیات آزمایشگاهی و نوار قلبی می‌توان با اطلاع رسانی از طریق رسانه‌ها و اطلاع رسانی به پزشکان در مورد این عوامل خطر و کنترل بهتر و دقیق‌تر این عوامل، ابتلا به هیپرتانسیون و عوارض قلبی، مغزی، کلیوی و چشمی ناشی از آن را کاهش داد. از طرف دیگر می توان در درمانگاه‌ها و مطب‌ها نیز از مدل های به دست آمده برای فشار خون بالای سیستمیک، جهت تعیین احتمال عدم ابتلا در افراد دارای سابقه خانوادگی مثبت استفاده نمود.
بهمن صالحی، سعید جعفری، فردین فرجی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

مقدمه: افسردگی یکی از شایع‌ترین بیماری‌های اعصاب و روان و یک اختلال خلقی شایع است که در اتیولوژی آن علاوه بر نقش نوروترانسمیترهای مختلف و رویدادهای زندگی، اخیراً استرسورهای درونی مثل سطح سرمی کلسترول، تری گلیسیرید، قند و فاکتورهای انعقادی را هم دخیل دانسته‌اند. هدف این پژوهش تعیین ارتباط بین اختلال افسردگی اساسی و سطح سرمی کلسترول می‌باشد. روش کار: این طرح یک مطالعه مورد- شاهدی است که در سال 1385 انجام شد. گروه مورد 62 نفر از بیمـاران دچار افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز درمــانی روان پزشکی شهید هاشمی سنجانی بودند و گروه شــاهد از بین بیمـاران بخـش گوش و حلق و بینی بیمارستان امیرکبیر اراک انتخاب شدند. دو گروه از نظر تعداد، سن، جنس و تحصیلات با هم همسان سازی شدند. از تمامی افراد 5 سی سی نمونه خون در حالت ناشتا گرفته و سطح سرمی کلسترول آنها تعیین شد. با تعیین سطح کلسترول دو گروه، داده‌ها از طریق آزمون کی- اس و من ویتنی یو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج : میانگین سن افراد شرکت کننده در دو گروه 9/9±5/35 سال بود. 77 درصد از افراد شرکت کننده در طرح زن و 23 درصد مرد بودند. 2/67 درصد متأهل، 8/25 درصد مجرد و 5/6 درصد مطلقه بودند. مقایسه میانگین سطح سرمی کلسترول در گروه مورد (6/47±6/215میلی گرم در دسی لیتر) و گروه شاهد (2/31  1/183میلی گرم بر دسی لیتر) نشان داد که افراد گروه مورد، کلسترول بالاتری نسبت به گروه شاهد داشتند(05/0p<). نتیجه‌گیری: همان طور که نتایج این طرح نشان داد میانگین سطح کلسترول در گروهی که افسردگی داشتند بیشتر از گروه شاهد بود. لذا می‌توان گفت که کلسترول سرم به عنوان یک استرسور درونی مرتبط با افسردگی مطرح است و بهتر است افرادی که سطح کلسترول آنها بالا می‌باشد از نظر علایم افسردگی مورد بررسی قرار گیرند.
حسین سرمدیان، نادر زرین فر، علی فانی، فاطمه مرجان موسوی، فرشیده دیدگر، محسن خاکی، آزاده محمد باقری، مریم کریمی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

مقدمه: مترونیدازول عملکرد آنتی باکتریال و ضد انگلی دارد. هم‌چنین در درمان بیماری‌های التهابی روده مثل کرون نیز کار برد دارد. اثر مترونیدازول بر روی چربی های خون انسان به صورت کاهش سطح LDL وVLDI و افزایش سطح HDL قابل بررسی می‌باشد. با توجه به این که چربی خون بالا می‌تواند منجربه بیماری‌های مرگباری هم‌چون بیماری عروق کرونر شود، ضرورت بررسی اثر این دارو روی هایپر لیپیدمی مشخص می‌شود. روش کار: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی سه سوکور بر روی 100 نفر داوطلب 65-25 ساله مبتلا به هایپرلیپیدمی و بدون هیچ‌گونه عامل خطر انجام شده است. نمونه‌ها در دو گروه 50 نفری قرارگرفته‌اند.گروه اول مترونیدازول را 500 میلی‌گرم دو بار در روز به مدت ده روز و گروه دوم پلاسبو را با همان دوز دریافت کرده‌اند. لیپیدهای سرم آنها قبل و بعد از مصرف دارو سنجیده و سپس داده‌ها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میزان کل کلسترول،LDL و تری گلیسرید در گروهی که مترونیدازول دریافت کرده بودند، به طور معنی داری از گروهی که فقط پلاسبو دریافت کرده بودند، کمتر بود و میزان HDL نیز در گروه مصرف کننده مترونیدازول به طور معنی‌داری بالاتر از گروه دریافت کننده پلاسبو بود. نتیجه گیری: چون تأثیرمترونیدازول درپایین آوردن لیپیدهای مضرخون وافزایش لیپیدمفیدخون قابل توجه و معنی‌دار است، شاید بتوان از این دارو با این کاربرد استفاده نمود. البته مطالعات وسیع تری به صورت متا آنالیز لازم است تا این اثر به صورت معتبرتر ارائه گردد.
فاطمه شایسته، عفت فرخی، منوچهر شیرانی، مهرداد مدرسی، فرشاد روغنی، مرتضی هاشم زاده چالشتری،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: هایپرکلسترولمی فامیلی یک اختلال غالب اتوزومی است که عمدتاً به علت جهش‎های ژن گیرنده لیپوپروتئین با دانسیته پایین (LDLR) و آپولیپوپروتئین B-100 ایجاد می‎شود. هدف از این مطالعه بررسی نوع و فراوانی جهش‎های گیرنده لیپوپروتیئن با دانسیته پائین در بیماران با کلسترول بالای خون در یک جمعیت ایرانی است. مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی- آزمایشگاهی تعداد 50 نمونه غیر خویشاوند مشکوک به هایپرکلسترولمی فامیلی از استان چهارمحال و بختیاری مورد مطالعه قرار گرفت. تمامی نمونه‎ها با استفاده از روش PCR-SSCP با استفاده از پرایمرهای مربوط به 9 اگزون مورد نظر از LDLR شامل اگزون‎های 2 و 4 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 12 و 14 مورد آزمایش قرار گرفتند و باندهای تغییر یافته بر روی ژل الکتروفورز تشخیص داده شد و متعاقباً توسط روش تعیین توالی DNA تایید شدند. یافته ها: در مجموع 4 پلی مورفیسم مختلف در 18 درصد بیماران مورد مطالعه تشخیص داده شد. 1413G>A 2140+5G>A ,1773C>T ,1725C>T , را به ترتیب در 3،3،2 و 2 مورد پیدا کردیم که از بین آنها 1413G>A در هر دو آلل ژن پیدا شدند. نتیجه گیری: نتایج ما دخالت جهش‎های ژن گیرنده لیپوپروتئین بادانسیته پایین را در هایپرکلسترولمی فامیلی در جمعیت مورد مطالعه نشان نداد.
علی زارعی، سعید چنگیزی آشتیانی، فاطمه راسخ، علی اصغر محمدی، ایوب جباری،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش چربی خون یک فاکتور خطر مهم برای بیماری‎های قلبی عروقی می‎باشد. در تحقیق حاضر اثر عصاره گیاه عروسک پشت پرده (کاکنج) بر روی میزان کلسترول، لیپوپروتئین‎های با چگالی کم، لیپوپروتئین‎های با چگالی بالا و تری گلسیریدها مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی 50 سر رت نژاد ویستار در 5 گروه ده تایی انتخاب شدند، گروه کنترل با رژیم غذایی عادی، گروه شاهد تحت رژیم غذای چرب که روزانه 2/0 میلی‎لیتر حلال عصاره (نرمال سالین) به صورت داخل صفاقی به مدت 21 روز دریافت می‎کردند و به طور مشابه گروه‎های تجربی دریافت کننده عصاره با دوز حداکثر (4/0 گرم/کیلوگرم)، دوز متوسط (2/0 گرم/کیلوگرم) و دوز حداقل (1/0 گرم/کیلوگرم) و تحت تیمار با غذای چرب تقسیم‎بندی شدند. بعد از پایان دوره، خون‎گیری انجام و اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‎ها: بر اساس نتایج به دست آمده، غلظت کلسترول و لیپوپروتئین با چگالی پایین کاهش معنی‎دار (05/0p<) یافته است در حالی که در غلظت پلاسمایی لیپوپروتئین با چگالی بالا و تری گلیسیرید تغییرات معنی‎دار مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‎دهد که تغییرات فوق الذکر، بیشتر مربوط به لیکوپن موجود در گیاه باشد،که یک آنتی اکسیدان بسیار قوی و مانع ایجاد کلسترول بد خون شده و احتمالاً مواد دفعی را از طریق آزاد ساختن کلسترول افزایش و لذا میزان کلسترول خون را کاهش می‎دهد و به علاوه سنتز کلسترول را مهار می‎کند.
رضا رضایی، مهنوش نجفی، امیر الماسی حشیانی،
دوره 15، شماره 6 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دژنراسیون مربوط به سن ماکولا شایع‎ترین علت کاهش بینایی مرکزی غیر قابل برگشت در افراد بالای 50 سال می‎باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی کاهش دید ناشی از دژنراسیون مربوط به سن ماکولا و بعضی از عوامل خطر همراه با آن می‎باشد. مواد و روش‌ها: این مطالعه مورد شاهدی، بر روی 150 بیمار مبتلا به دژنراسیون مربوط به سن ماکولا و150 فرد کنترل که همگی سن 50 سال و بالاتر داشتند انجام شد. اطلاعات دموگرافیک و پزشکی به همراه نتایج معاینه کامل چشم پزشکی برای هر شرکت کننده جمع‎آوری شد. داده‎ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 تجزیه و تحلیل شد. یافته‎ها: متوسط سن افراد در گروه مورد و شاهد، به ترتیب 38/78 و 28/79 سال بود. در یک مدل چند متغیره، فشار خون بالا (003/0=p)، دیابت (006/0=p)، رنگ روشن عنبیه (05/0=p)، هیپرکلسترولمی (036/0=p)، کدورت لنز (029/0=p) و جراحی قبلی کاتاراکت (029/0=p) ارتباط معنی‎داری با ابتلا به دژنراسیون مربوط به سن ماکولا نشان دادند در حالی که این ارتباط بین شاخص توده بدنی (11/0=p) و عیوب انکساری(94/0=p) با دژنراسیون مربوط به سن ماکولا معنی‎دار نبود. نتیجه‌گیری: دژنراسیون مربوط به سن ماکولا با فشار خون بالا، دیابت، هیپرکلسترولمی، رنگ روشن عنبیه، کدورت لنز و جراحی قبلی کاتاراکت، مرتبط بود.
لاله پیاهو، فریبرز اکبرزاده، مراد قالیباف، عزیز همایونی راد،
دوره 15، شماره 10 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پروبیوتیک‎ها، میکروارگانیسم‎های زنده ای هستند که در صورت مصرف در مقادیر کافی اثرات مفیدی بر روی میزبان دارند. طبق مطالعات متعدد، پروبیوتیک‎ها در پیش‎گیری و درمان بسیاری از بیماری‎ها نقش دارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی مطالعات انسانی و حیوانی در ارتباط با نقش پروبیوتیک‎ها در کاهش کلسترول سرمی، مکانیسم‎های مرتبط و مروری کوتاه بر غذاهای عملکردی پروبیوتیکی انجام شد. مواد و روش‎ها: در این مقاله مروری، تمامی مقالات نمایه شده در پایگاه‎های علمی اطلاعاتی از سال 2000 تا 2012 با کلید واژه‎های بیماری‎های قلبی- عروقی، کلسترول سرمی و پروبیوتیک بررسی و نتایج آنها ارائه گردید. یافته‎ها: پروبیوتیک‎ها هم در غذاهای لبنی و هم در غذاهای غیر لبنی به کار می‎روند. امروزه نقش بسیاری از گونه‎های پروبیوتیکی در سلامتی انسان به خوبی شناخته شده است. از مجموع مطالعات انجام گرفته تا به امروز مشخص می‎شود که پروبیوتیک‎ها از طریق مکانیسم‎های متعددی چون اتصال کلسترول به دیواره سلولی پروبیوتیک‎ها، تبدیل کلسترول به کوپروستانول و دفع از طریق مدفوع، تولید اسیدهای چرب کوتاه زنجیر و نیز دکونژوگه کردن اسیدهای صفراوی، کلسترول سرمی را کاهش می‎دهند. نتیجه‎گیری: گونه‎های خاصی از پروبیوتیک‎ها اثرات کاهندگی کلسترول را نشان داده‎اند و گونه‎های دیگر پروبیوتیکی در دست مطالعه هستند. مطالعات بیشتری برای شناسایی بیشتر مکانیسم‎های اثر کاهندگی کلسترول پروبیوتیک‎ها و ارزیابی سالم بودن این میکروارگانیسم‎ها نیاز است.
لطیف معینی، ابوالفضل مظفری، بابک پیر شعبانی،
دوره 17، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه اندازه گیری سطح لیپیدها در بیماران بستری در بخش مراقبت‎های ویژه، پیامد‎های بالینی آن به ویژه میزان مرگ و میر بیماران و ارتباط میزان لیپیدها با معیار آپاچی 4 می‎باشد.

مواد و روش‎ها: این مطالعه مقطعی، توصیفی و تحلیلی بر روی 100 بیمار بستری در بخش مراقبت‎های ویژه انجام شد. از بیماران، در روز اول و دوم سطح کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته پایین و دانسیته بالا و تری گلیسیرید اندازه گیری شد. سپس پیامد بالینی به صورت مرگ و میر، مدت اقامت واقعی و پیش بینی شده آنها بر اساس معیار آپاچی 4 ثبت و یافته‎ها به کمک نرم افزارSPSS و آزمون پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‎ها: میانگین کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته پایین و دانسیته بالا کمتر از میزان طبیعی و به ترتیب در روز اول 38/131، 97/67، 16/33و در روز دوم 88/119، 99/54، 63/23 بود. میانگین امتیاز آپاچی4، 72/67 بود. براساس آزمون هم‎بستگی پیرسون بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا در روز دوم (p<0/05) با معیار آپاچی4 ارتباط معناداری وجود داشت. هم‎چنین بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا روزدوم (p<0/05) با میزان مرگ و میر واقعی ارتباط معنا داری وجود داشت. بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و روز دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا روز اول (p<0/05) با مدت بستری در بخش مراقبت‎های ویژه پیش بینی شده توسط آپاچی4 ارتباط معناداری وجود داشت.

نتیجه‎گیری: با توجه به ارتباط معنادار بین سطح لیپوپروتئین‎های سرم و امتیاز آپاچی4 پیشنهاد می‎شود از سطح لیپیدهای سرم در کنار سایر پارامترهای فیزیولوژیک برای پیش بینی پیامد بالینی از جمله میزان مرگ و میر بیماران بستری در بخش مراقبت‎های ویژه استفاده شود.


فرح فرخی، سمیرا ریاضی،
دوره 20، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: در طب سنتی، برای درمان هایپرکلسترولمی از بذر شوید که کاهنده ی قند خون، کلسترول و تری گلیسرید است، استفاده می شود. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات عصاره ی هیدرو الکلی بذر شوید بر ساختار بافت بیضه و پارامتر­های اسپرمی در موش های رت نر هایپرکلسترولمی می باشد.
مواد و روش­ ها: در این مطالعه، 30 رت نر بالغ به طور تصادفی به 5 گروه 6 تایی تقسیم شدند: کنترل، هایپرکلسترولمی، هایپرکلسترولمی + روزانه 500 میلی گرم بر کیلوگرم شوید، هایپر کلسترولمی + روزانه 300 میلی گرم بر کیلوگرم شوید،
سالم + روزانه 500 میلی گرم بر کیلوگرم شوید. بعد از اتمام تیمار به مدت 45 روز، موش ها توزین و پس از تشریح، اسپرم ها از دم اپیدیدیم جمع آوری و پارامترهای اسپرمی مطالعه شد. نمونه ­های بیضه به داخل فرمالین منتقل گردیده و با
هماتوکسیلین – ائوزین رنگ آمیزی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون­ های آماری آنووای یک طرفه و تست تعقیبی توکی انجام گرفت و سطح معنی داری
05/0 > p در نظر گرفته شد.
یافته ­ها: در این بررسی، در موش های هایپرکلسترولمی وزن بیضه افزایش داشت، اما قطر لوله های سمنی فر، ضریب تمایز لوله ای واسپرمیوژنز، زیست پذیری اسپرم نسبت به کنترل به طور معنی­ داری (05/0 > p) کاهش پیدا کرد؛ ولیکن، این پارامترها درتیمار هایپرکلسترولمی با بذر شوید بهبود یافته بودند.
نتیجه­ گیری: طبق نتایج این مطالعه، بذر شوید اثرات مثبتی بربافت بیضه و پارامترهای اسپرم در موش های هایپرکلسترولمی دارد.
 

علی پروین، پریچهره یغمایی، مهدی نورالدینی، سید علی حائری روحانی، سعید امین زاده،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از گیاهان دارویی در درمان هیپرکلسترولمی، فاکتور خطر موثر بر آترواسکلروز میباشد. در این مطالعه اثر مقایسهای کوئرستین، عصاره هیدروالکلی استخراجی از گیاه گلدر و آتورواستاتین بر بیان ژن  ABC A1در رت‌‌های نر هیپرکلسترولمی نژاد ویستار بررسی شد.
مواد و روش‌‌‌ها: در این تحقیق تجربی،40 سر رت نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 180 گرم، بهصورت تصادفی به 5 گروه 8 تایی (کنترل، شم، تجربی 1، 2 و 3) تقسیم شدند. تمام گروه‌‌‌ها (به جز کنترل) به مدت 40 روز علاوه برگاواژ کلسترول 2 درصد، غذای چرب (1 درصد کلسترولی) دریافت ‌کردند. گروه‌‌های تجربی طی 28 روز، روزانه به ترتیب 40 میلی‌گرم بر کیلوگرم آتورواستاتین، 25 میلی‌گرم بر کیلوگرم کوئرستین و 25 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره هیدروالکلی گیاه گلدر وگروه شم روزانه 1 میلی‌گرم بر کیلوگرم محلول سالین دریافت ‌کردند. در پایان، بیان ژنABC A1  در لوکوسیت‌‌‌ها توسطReal-Time PCR  و سطح لیپیدهای سرم به روش فتومتریک ‌‌‌‌‌‌اندازه‌گیری گردید.
ملاحظات اخلاقی: مجوز تحقیق توسط کمیته اخلاق در پژوهش های زیست پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان به شماره 1799/ 1/ 5/ 29 / ب مورخ 10 / 5/ 95 صادر گردید.
یافته‌‌‌ها: عصاره هیدروالکلی، کوئرستین استخراجی از گلدر و آتورواستاتین موجب افزایش معنیدار در بیان ژن  ABC A1به ترتیب با بیان 09/0±  14/1، 03/0± 18/1 و 03/0± 11/1 نسبت به گروه کنترل با بیان 011/0±  1 و نسبت به گروه شم با بیان 03/0± 089/0 شدند (05/0p<). کوئرستین در افزایش بیان ژن مذکور مؤثرتر از آتورواستاتین بود (05/0p<).
نتیجه گیری: عصاره هیدروالکلی و کوئرستین استخراجی از گیاه گلدر دارای اثر افزایشی بر بیان ژن ABC A1 در رت‌‌های نر هیپرکلسترولمی نژاد ویستار می‌باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb