13 نتیجه برای ژنتیک
سید محمود طباطبائی، امیر منفردان، نسرین بارگاهی، شهرام دبیری اسکوئی،
دوره 15، شماره 4 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: علاوه بر عوامل اکتسابی و محیطی موثر شناخته شده در بیماریهای قلبی عروقی (CVD)، پلیمورفیسم دو ژنVKORC1 و CYP2C9، به عنوان اصلیترین عوامل ژنتیکی دخیل در تغییرات دوز مورد نیاز وارفارین در این بیماران، شناسایی شده است. با این رویکرد بررسی فراوانی G1639A در ژن VKORC1، جهت تعیین دوز اختصاصی مورد نیاز هر فرد، به عنوان هدف اصلی این مطالعه مد نظر میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، از 200 بیمار با اختلالات قلبی عروقی در منطقه شمال غرب کشور (شامل استانهای آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل) خونگیری وریدی به عمل آمد و با استفاده از تکنیک RFLP-PCR نسبت به تعیین پلیمورفیسم1639G>A ژنVKORC1 اقدام گردید. یافتهها: با استفاده از قانون هاردی وینبرگ، میزان فراوانی پلی مورفیسم و نوع ژنوتیپ درگیر 1639G>A در دو جنس مونث و مذکر ژنوتیپ نرمال، هتروزیگوت و هموزیگوت به ترتیب 6/21، 7/53 و 5/24 درصد در زنان و 3/22 ،6/60 و 02/17 درصد در مردان مشاهده شد. نتیجهگیری: تعیین ژنوتیپ VKORC1 یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بوده که به همراه سایر عوامل مداخلهگر، بحث آزمون و خطا را در بیماران قلبی عروقی تا حد ممکن کاهش میدهد. تفاوتهای ژنوتیپی و فراوانی بالای الل A، میتواند پاسخهای متنوع در قبال درمان با وارفارین و اهمیت بررسی قبل از شروع درمان با وارفارین را توجیه نماید.
آرزو عشقی نژاد فرد ، علی اصغر فرازی، بابک عشرتی، حمید خلیلی، مانا شجاع پور، اعظم احمدی ، محمد ارجمندزادگان،
دوره 15، شماره 5 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تمام اعضای میکوباکتریوم توبرکلوزیس به سه گروه ژنتیکی مختلف بر اساس پلی مورفیسم در دو ژن katG و gyrA تقسیم میشوند. تعیین سویههای متعلق به هر گروه و به ویژه تشخیص سریع آن، دارای اهمیت ویژه اپیدمیولوژیک است. هدف این تحقیق، تعیین گروههای اصلی ژنتیکی سویههای کلنیکی میکوباکتریوم توبرکلوزیس میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، سی و سه نمونه خلط از بیماران مسلول استان مرکزی جمعآوری و پس از کشت، مورد جداسازی DNA با استفاده از Chelex 100قرار گرفت. شناسایی نمونهها با تشخیص ژن katG با کمک PCR انجام و تائید گردید. موتاسیون در کدون KatG463 با کمک RFLP انجام شد. قطعه 620 bp از ژنkatG و194 bp از ژن gyrA تکثیر و تعیین ترادف شد. یافتهها: جستجو و تکثیر قطعه 620-bp ژن katG، روش مناسبی برای تائید مولکولی در تشخیص باکتری بود. این مسئله از نظر فنوتیپی نیز انطباق کامل نشان داد. از میان 33 ایزوله مورد مطالعه، دوازده نمونه، گروه ژنتیکی 1، پانزده نمونه گروه ژنتیکی 2 و شش نمونه گروه ژنتیکی 3 را نشان دادند. بدین ترتیب فراوانی گروه دو به عنوان گروه غالب سویهها در استان مرکزی با فراوانی معادل 5/45 درصد مشخص گردید. نتیجهگیری: نتایج این تحقیق بیانگر رخداد گروه دو با فراوانی بیشتر در میان سویههای کلنیکی استان مرکزی میباشند. این مسئله با حساس بودن این سویهها به آنتیبیوتیکهای رایج، انطباق داشته و درخور توجه میباشد. در این تحقیق کاربرد سه گانه تست ارائه شده در تعیین هم زمان گروههای ژنتیکی، ماهیت باکتری و مقاومت به ایزونیازید اثبات گردید.
مرجان مجتبوی نائینی، صادق ولیان بروجنی، مرتضی هاشم زاده چالشتری،
دوره 16، شماره 7 - ( 7-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: جهشهای ژن SLC26A4 پس از ژن GJB2 دومین عامل ژنتیکی ایجاد کننده ناشنوایی غیرسندرمیک با وراثت اتوزومی مغلوب هستند که امروزه در تشخیصهای مولکولی مورد بررسی قرار میگیرند. در پایگاه دادهها تعداد زیادی از مارکرهای STR مرتبط با این ناحیه معرفی شده است. در این مطالعه، خصوصیات و اطلاع دهندگی مارکرD7S2459 با توالیهای تکراری CA، که در اینترون 10 ژن SLC26A4 میباشد، در پنج قوم مختلف جمعیت ایرانی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: به منظور انجام این مطالعه پژوهشی، تعیین ژنوتیپ جایگاه ژنی مارکر D7S2459 در 165 فرد شنوای غیرخویشاوند از پنج قوم فارس، آذری، ترکمن، گیلک و عرب، توسط واکنش زنجیرهای پلیمرازی (PCR) و سپس ژل الکتروفورز پلیاکریلآمید (PAGE) و در نهایت الکتروفورز فلورسنت موئینه صورت گرفت. در این مطالعه برای تحلیل نتایج از نرمافزارهایGeneMarker HID Human STR Identity، GenePop و Microsatellite Tools استفاده شد.
یافتهها: بررسی آللهای مارکر D7S2459 بیانگر حضور 8 آلل در جمعیت ایرانی است که آلل 148 جفت باز با فراوانی 31 درصد در جمعیت ایرانی فراوانترین آلل به شمار میآید. از میان هتروزیگوسیتی مشاهده شده بالاترین متعلق به قوم آذری به میزان 8/84 درصد میباشد. در انتها، بررسی مقدار PIC مارکر حاکی از اطلاع دهندگی شدید (Highly Informative) آن در اقوام مورد بررسی جمعیت ایرانی میباشد (مقدار PIC بالاتر از 7/0).
نتیجهگیری: نتایج به دست آمده در این مطالعه مارکر D7S2459 را به شدت اطلاع دهنده در تشخیصهای مولکولی ناشنوایی غیرسندرمیک وابسته به SLC26A4 با توارث اتوزومی مغلوب به روش آنالیز پیوستگی در جمعیت ایرانی معرفی مینماید.
شهین رمازی، مجید متولی باشی، مرتضی هاشم زاده چالشتری، حمیدرضا خضرایی،
دوره 17، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: آلرژی به عنوان یکی از بیماریهای چند عاملی در نظر گرفته شده که سن شروع و شدت آن وابسته به عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی است. بنابراین شناسایی فاکتورهای ژنتیکی موثر در ایجاد رینیت آلرژیک و فونوتیپهای وابسته به آن، نقش مهمی در فهم زمینه ژنتیکی این بیماری ایفا میکند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط پلی مورفیسم 607- در بالادست ژن اینترلوکین 18 بر روی کروموزوم 22q11، با بیماری رینیت آلرژیک انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی DNA ژنومی مربوط به نمونههای خون 293 بیمار مبتلا به رینیت آلرژیک و 218 فرد سالم به روش استاندارد فنل_ کلروفرم استخراج گردید. بررسی پلی مورفیسم 607- ژن اینترلوکین 18، به وسیله تکنیکRCR-RFLP انجام گرفت. آنالیز وابستگی ژنوتایپها و آللها با بیماری در مقایسه با گروه کنترل، با استفاده از آزمون مربع کای محاسبه شد.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپ ACاز پلی مورفیسم(607-) ژن اینترلوکین 18 در بیمارانی با رینیت آلرژیک در مقایسه با نمونههای کنترل افزایش قابل توجهی نشان داد (05/0>p) و از مقایسه ژنوتیپ ACنسبت به دو ژنوتیپ دیگر در دو گروه میزان نسبت افزاینده(OR) برابر 03/2 محاسبه گردید.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه پیشنهاد میکند که پلی مورفیسم 607- از ژن اینترلوکین 18 ممکن است به عنوان یکی از فاکتورهای موثر در بیماریزایی رینیت آلرژیک و فنوتیپ وابسته به آن، نقش داشته باشد.
مانا شجاع پور، قاسم مسیبی، فردین فرجی، کیوان قسامی، علی قضاوی،
دوره 17، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری خود ایمن با اتیولوژی نامشخص میباشد. فاکتورهای محیطی و ژنتیکی در استعداد ابتلا به بیماری نقش دارند. مطالعات ژنتیکی نشان میدهد که ژنهای کد کننده آنتی ژنهای سازگار نسجی (HLA) با بروز برخی از بیماریهای خود ایمن از جمله مولتیپل اسکلروزیس ارتباط دارند. مطالعات انجام شده نشان میدهد که در جوامع مختلف بین همراهی این ژنها و بیماری مغایرت وجود دارد. با توجه به تفاوت نژادی افراد در جوامع مختلف و مطالعات محدود انجام شده در جمعیت ایرانی و شیوع روز افزون بیماری مولتیپل اسکلروزیس، فراوانی آللهای HLA در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد- شاهدی، به منظور تعیین آللهای HLA-DR و HLA-DQ از روش PCR-SSP بر روی 60 بیمار مبتلا به بیماری مولتیپل اسکروزیس و 40 فرد سالم با زمینه نژادی و جغرافیایی مشابه استفاده گردید.
یافتهها: در این مطالعه بیشترین فراوانی آنتی ژنهای HLA(DR) کلاس 2 و HLA(DQ) کلاس 2 در بیماران، به ترتیب مربوط به آنتی ژن DRB1*03 و آنتی ژن DQB1*02 بود. اختلاف معنیداری در سایر آللهای HLA-DR و HLA-DQ بین دو گروه مشاهد نشد.
نتیجهگیری: در این مطالعه نشان داده شد که آللهای DRB1*03 و DQB1*02 در جمعیت مورد مطالعه با استعداد ابتلا به بیماری ارتباط دارند. در هر صورت به دلیل تفاوت نژادی در نقاط مختلف ایران نیاز است مطالعات بیشتری صورت گیرد.
طیبه خوشبخت، محسن سوسن آبادی ، مسعود کریملو، مریم نیشابوری، حمیدرضا خرم خورشید،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اینترلوکین 16 یک تنظیم کننده مهم فعالیت سلول T است و به عنوان یک جاذب شیمیایی تعریف میشود. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد، اینترلوکین 16 پروسههای پیش التهابی را در بیماری آلزایمر کنترل میکند. این مطالعه برای نشان دادن همراهی پلی مورفیسم ژن اینترلوکین 16 (rs11556218) با خطر ابتلا به بیماری آلزایمر تک گیر در جمعیت ایرانی صورت پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، DNA از خون محیطی 137 فرد بیمار و 147 فرد شاهد به روش نمک زدایی استخراج شد و به روش PCR-RFLP و با استفاده از آنزیم NdeI مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بعد از تعیین ژنوتیپ و آنالیز آماری ارتباط معنیداری بین حالت هتروزیگوت پلی مورفیسم و خطر ابتلا به بیماری آلزایمر نشان داده شد(28/0-1/0) 16/0 OR=،( 001/0=p). همچنین بین فراونی آلل T از rs11556218 و خطر ابتلا به بیماری آلزایمر تک گیر همراهی مشاهده گردید(49/0-21/0) 32/0OR=، 001/0=p.
نتیه گیری:نتایج نشان میدهد که آلل T از این پلی مورفیسم نقش حفاظتی در برابر بیماری آلزایمر تک گیر در جمعیت ایرانی دارد.
زمان ارجمند کلوخی، زیور صالحی، فرهاد مشایخی، بهروز نجفی، سيد حسین میرپور،
دوره 17، شماره 8 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نیتریک اکسید در سلولهای اندوتلیال توسط eNOS سنتز شده و به عنوان یک تنظیم کننده چندکاره در ایجاد سرطان عمل میکند. بیشتر سرطانهای معده از سلولهای اپیتلیال معده گسترش مییابد، از این رو ممکن است نیتریک اکسید در پیشرفت آنها دارای یک نقش باشد. نشان داده شده پلیمورفیسمهای ژن eNOS با استعداد ابتلا به سرطانهای مختلف در ارتباط میباشد. در مطالعه حاضر، ارتباط ژنوتیپهای eNOS با خطر سرطان معده در جمعیت گیلان مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهد، پلیمورفیسم Glu298Asp eNOS در 87 بیمار مبتلا به سرطان معده و 90 فرد سالم بررسی شد. تعیین ژنوتیپ پلیمورفیسم eNOSبا استفاده از روش واکنش زنجیرهای پلیمراز- چند شکلی طول قطعه محدود شده انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار MedCalc صورت گرفت.
یافتهها: بین ژنوتیپهای eNOS و خطر سرطان معده هیچ ارتباطی یافت نشد. از بین 87 بیمار، 45 نفر Glu/Glu، 38 نفر Glu/Asp، و 4 نفر Asp/Asp بودند. در گروه شاهد، 44 نفر Glu/Glu، 40 نفر Glu/Asp و 6 نفر Asp/Asp بودند. تفاوت قابل ملاحظهای در فراوانیهای ژنوتیپی و آللی بین نمونههای شاهد و بیمار وجود نداشت.
نتیجهگیری: مشخص شد بین این پلیمورفیسم و خطر سرطان معده هیچ ارتباطی وجود ندارد. نتایج پیشنهاد میکند که پلیمورفیسم eNOS ممکن است دارای یک نقش در مهار سرطان معده باشد. اگرچه مطالعات مبتنی بر جمعیت بزرگتر جهت روشن شدن نقش پلیمورفیسم ژن eNOS در سرطان معده مورد نیاز میباشد.
زهرا سروش، امین کریمی، صادق ولیان بروجنی،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هموفیلی A یک اختلال خونریزی دهنده وابسته به جنس مغلوب است که به علت جهشهای گوناگون در ژن فاکتور ٨ که پروتئین انعقادی فاکتور 8 را کد میکند، رخ میدهد. با توجه به درجه بالای هتروژنی جهشها، بزرگی اندازه (kb١٨٦) و پیچیدگی ساختار ژن فاکتور ٨، آنالیز مستقیم جهشها پرهزینه و زمانبر است. بنابراین آنالیز پیوستگی با استفاده از مارکرهای پلیمورفیسم اطلاع دهنده مانند مارکرهای پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی (SNP)، به عنوان روشی سریع و مقرون به صرفه برای تشخیص حاملین هموفیلی A در خانوادههای بیمار معرفی شده است. مارکرهای چند شکلی تک نوکلئوتیدی متعددی در ناحیه ژنی F8 گزارش شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، خصوصیـات و همچنین اطلاع دهندگـی مارکر A/T SNP (rs4898352) واقع در اینترون 18 ناحیه ژنی F8 در جمعیت اصفهان مـورد مطالعه قرار گرفت. تعیین ژنوتیپ مارکر rs4898352 با استفاده از تکنیک tetra primer ARMS PCR و به دنبال آن الکتروفورز با ژل آگارز در 140 زن سـالم غیرخویشـاوند در جمعیـت مزبور انجام شد. آغازگرهای جدید با استفاده از نرم افزار الیگو 7 برای مارکر rs4898352 طراحی شدند. برای تعیین میزان فراوانی آللی، درجه هتروزیگوسیتی و تعادل هاردی-وینبرگ از نرم افزار GenePop و برای تخمین مقدار فاکتور ظرفیت اطلاعاتی پلی مورفیسم (PIC) از نرم افزار Powermarker استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان دادندکه فراوانی آللی پلیمورفیسم rs4898352 برای آلل A و T به ترتیب ٤٨٢/٠ و ٥١٨/ میباشد. میزان هتروزیگوسیتی مشاهده شده ٦٠ درصد بود و مشخص شد که جمعیت اصفهان برای مارکر rs4898352 در تعادل هاردی-وینبرگ میباشد(05/0p>). به علاوه، بررسی مقدار PIC مارکر مزبور حاکی از اطلاع دهندگی شدید آن در جمعیت اصفهان میباشد.
نتیجهگیری: به طور کلی، دادهها نشان دادند که مارکر rs4898352 را میتوان به عنوان یک مارکر آگاهیدهنده در بررسی مولکولی بیماری هموفیلی A در جمعیت اصفهان معرفی کرد.
پریسا طهماسبی، سیدرضا کاظمی نژاد، محمدامین طباطبایی فر، جواد محمدی اصل، نادر صاکی،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: ناشنوایی یک نقص حسی رایج در انسان است که نیمی از موارد آن به دلایل ژنتیکی است. ناشنوایی ژنتیکی به انواع نشانگانی و غیر نشانگانی تقسیم میشود که 80 درصد موارد غیر نشانگانی از نوع ناشنوایی غیر نشانگانی اتوزومی مغلوب میباشند. هدف از پژوهش حاضر تعیین سهم لوکوس DFNB2 (ژن MYO7A) در ایجاد ناشنوایی اتوزومی مغلوب در گروهی از خانوادههای ناشنوای استان خوزستان میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه برروی 26 خانواده دارای ناشنوایی اتوزومی مغلوب با حداقل 4 فرد ناشنوا و منفی برای جهشهای GJB2 در استان خوزستان انجام گردید. 22 خانواده دارای ARNSHL و 4 خانواده دارای سندرم آشر بودند. تجزیه و تحلیل پیوستگی با استفاده از نشانگرهای STR (تکرار پشت سر هم کوتاه) مربوط به لوکوس DFNB2انجام شد. ژنوتیپ مربوط به هر خانواده با روش PCR-PAGE تعیین گردید. هم چنین رسم هاپلوتایپ و محاسبه امتیازLOD انجام گردید.
یافتهها: از مجموع 26 خانواده ناشنوای مورد مطالعه در این تحقیق، پس از بررسی پیوستگی و رسم هاپلوتایپ، دو خانواده (7/7 درصد) به لوکوس DFNB پیوستگی نشان دادند. از میان خانوادهها، یک خانواده (5/4 درصد) دارای ARNSHL و یک خانواده دارای سندرم آشربود.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که سهم لوکوس DFNB2 در ایجاد ناشنوایی در جمعیت استان خوزستان مشابه با سایر مطالعات انجام شده درکشور است واین لوکوس بایستی به همراه سایر لوکوسهای مهم جهت بررسی درپانل ناشنوایی مورد توجه قرارگیرد.
مهتاب خسروفر، محمد رضا پوررضا، سمیرا اصغرزاده، پریسا طهماسبی، الهه علی عسگری، رضا قاسمی خواه، نادر صاکی، جواد محمدی اصل، مرتضی هاشم زاده چالشتری، محمد امین طباطبایی فر،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: ناشنوایی یکی از متداولترین ناهنجاریهای مادرزادی است. یک تا دو مورد از هر 1000 تولد دارای ناشنوایی پیش از تکلم میباشند. ناشنوایی غیر نشانگانی مغلوب اتوزومی متداولترین نوع ناشنوایی ارثی است .رواج ناشنوایی در کشورهای در حال توسعه بیشتر میباشد که عواملی چون ژنتیک و محیط(عوامل فرهنگی- بهداشتی) در بروز آن نقش دارند. ناشنوایی طیف گستردهای از تظاهرات بالینی مادرزادی یا دیررس، هدایتی یا حسی-عصبی، نشانگانی یا غیرنشانگانی را شامل میشود. هدف از این پژوهش، تعیین سهم لوکوس DFNB21(TECTA) در ایجاد ناشنوایی غیر نشانگانی مغلوب اتوزومی در گروهی از خانوادههای اهل استان خوزستان بود که برای ژن GJB2 منفی بودند.
مواد و روشها: این مطالعه بر روی 21 خانواده مبتلا به ناشنوایی غیر نشانگانی مغلوب آتوزومی با حداقل 4 فرد بیمار و منفی برای جهشهای GJB2 در استان خوزستان انجام شد. تجزیه و تحلیل پیوستگی با استفاده از نشانگرهای STR پیوسته به لوکوس DFNB21انجام گردید.
یافتهها: پس از رسم هاپلوتیپ و بررسی پیوستگی، از مجموع 21 خانواده، یک خانواده بهDFNB21 ((TECTA پیوستگی نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش موید سایر مطالعات انجام شده در ایران است و ارائه گر یک دیدگاه کلی در زمینهی فراوانترین لوکوسهای دخیل در بیماران مبتلا به ناشنوایی غیر نشانگانی مغلوب آتوزومی در ایران است که میتواند برای پژوهش و بالین مفید باشد.
حامد عباسی سلطانی، فرزاد زهساز،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مفاهیم مهم در تربیت بدنی و علوم ورزشی فرآیند شناسایی استعداد است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر پلیمورفیسم ژن PPARα بر برخی از عملکردهای ورزشی کودکان 10 تا 12 ساله غیرورزشکار بود.
مواد و روشها: طرح حاضر، در قالب یک تحقیق نیمه تجربی و میدانی با نمونهگیری بزاقی انجام شد. جهت تعیین پلیمورفیسم ژنها، روشهای بهکاررفته شامل نمونهگیری بزاقی، استخراج DNA بزاقی و روش PCR-RFLP بوده و تستهای ورزشی نیز عبارت بودند از دوی شاتل ران، پرش طول درجا و دوی 20 متر سرعت. آزمودنیهای تحقیق را 118 پسر غیرورزشکار سالم 10 تا 12 ساله از شهرستان مرند تشکیل میدادند. فرکانس ژنوتیپ بعد از تطبیق با تعادل هاردی–وینبرگ با استفاده از تستهای لون، فیشر و کولموکروف–اسمیرنوف آزموده شد. با استفاده از تحلیل کواریانس یکطرفه، میانگین فنوتیپ گروهها با یکدیگر مقایسه گردید. نوع پلیمورفیسم به عنوان متغیر پیشبین و عملکردهای ورزشی دوی شاتل ران 20 متر، پرش طول درجا و آزمون 20 متر سرعت به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شد. تمامی تجزیه و تحلیلها به وسیله نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد آزمودنیهای دارای پلیمورفیسم GG ژن PPARα، نسبت به آزمودنیهای دارای پلیمورفیسم CC وGC، عملکرد بهتری در آزمونهای استقامتی داشتند.
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که پلیمورفیسم GG با فعالیتهای استقامتی مرتبط است. ولی پلیمورفیسمهای CC و GC برتری خاصی در فعالیتهای استقامتی، سرعتی و توانی ندارند.
نیلوفر آقارضایی، فلورا فروزش،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: کروناویروسها خانواده بزرگی از ویروسها هستند که در انسان و حیوان منجر به بیماری میشوند. کووید 19 بیماری عفونی تنفسی حاد است که توسط یک کروناویروس جدید ایجاد شده است. سازمان بهداشت جهانی این عفونت را یک بیماری پاندمیک (همهگیر جهانی) اعلام کرده است. هدف این مطالعه، بررسی آخرین پیشرفتهای تحقیقاتی در زمینه ژنتیک، بیماریزایی، ویژگیهای بالینی کووید 19 و همچنین روشهای درمانی فعلی و پیشرفتهای علمی برای مقابله با این بیماری خطرناک همهگیر جهانی بود.
مواد و روش ها: مقاله حاضر یک مطالعه مروری است که با استفاده از منابع الکترونیک در بانکهای اطلاعاتی معتبر مانند پابمد، ساینس دایرکت، گوگل اسکالر، اسکوپوس و از سالهای 2010 تا 2020 تدوین شده است.
ملاحظات اخلاقی: تمامی اصول اخلاقی این مطالعه مقاله بر اساس رهنمودهای کمیته اخلاق ملی و مقررات COPE رعایت شده است.
یافته ها: با بررسی ژنوم و مطالعات ژنتیکی کووید 19، شباهت زیادی با اعضای خانواده کروناویروس وجود دارد، اما در ساختار ژنومی و فنوتیپی آنها تفاوتهایی مشاهده میشوند که میتوانند بر بیماریزایی آنها تأثیر بگذارند. استفاده مجدد از داروهای درمانی موجود که قبلاً برای سایر عفونتها و آسیبشناسی ویروسها طراحی شدهاند، تنها رویکرد عملی به عنوان یک اقدام سریع جهت پاسخگویی و مقابله با این بیماری همهگیر نوظهور است؛ چراکه در حال حاضر آزمایشات مربوط به واکسنهای ویژه ژنوم SARS-CoV-2 و آنتیبادیهای درمانی که مورد آزمایش قرار میگیرند مستلزم طی یک روند طولانیمدت هستند و نیاز به آزمایشات کامل ایمنی دارند.
نتیجه گیری: تشخیص سریع عفونت SARS-CoV-2 زیربنای کنترل بیماری است. تا کنون هیچ داروی ضدویروسی خاص تأییدشدهای برای عفونت SARS-CoV-2 وجود ندارد. بنابراین اقدامات پیشگیرانه و غیرفعال کردن ویروس با توجه به مطالعه ژنتیکی و دستیابی به مکانیسمهای مولکولی عملکرد ویروس در بیماریزایی، جهت متوقف کردن و کنترل شیوع بیماری ضروری است.
دکتر معصومه غلامی، اقا حسین بختیاری دوم بایگی، خانم مهلا رضایی شاندیز، دکتر سعید پژوهان، مهدی صادق،
دوره 26، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه: مصرف مکملهای حاوی فولات توسط مادران، با کاهش خطرات ایجاد تعدادی از بیماریهای تکاملی سیستم عصبی در جنین همراه است. با وجود این، اثرات دریافت بیش از اندازه فولات از طریق رژیم غذایی و مکملها، بر اختلال در تکامل سیستم عصبی و رفتاری به خوبی مشخص نیست. بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مصرف مزمن و دوز بالای اسید فولیک قبل و حین بارداری بر یادگیری و حافضه فضایی و اجتنابی فرزندان میباشد.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 12 رت ماده تصادفی در دو گـروه مـادران کنتـرل و اسید فولیک قـرار گرفتنـد. مدت 2 هفته پیش از بارداری و در طی بارداری روزانه مادران کنترل، سالین و مادران اسید فولیک در سه گروه جداگانه، به میزان 5/0، 1 و 2 میلی گرم اسید فولیک را داخـل صـفاقی دریافـت کردند. پس از تولد وشیر دهی از فرزندان نر و ماده هر مادر 2 حیوان تصادفی انتخاب و گروههای زیـر ایجاد شد: (1 فرزندان نر مادران کنترل، 2) فرزندان ماده مادران کنترل،3) فرزنـدان نـر مـادران اسید فولیک 500،1000 و 2000 میکروگرم 4 ) فرزنـدان ماده مـادران اسید فولیک 500،1000 و 2000 میکرو گرم. این گروهها برای آزمایشهای بعدی استفاده شدند. حافظه اجتنابی با شاتل باکس و حافظه فضایی با ماز آبی موریس اندازهگیـری شـد.
یافتهها: نتایج نشان داد که مصرف 1000 و 2000 میکروگرم در قبل و حین بارداری باعث اختلال در یادگیری فضایی فرزندان نر میشود. در حالیکه حافظه فضایی در دو جنس فرزندان در مقایسه با گروه کنترل مرتبط بدون تغییر است. همچنین دوز 2 میلیگرم اسید فولیک باعت اختلال در حافظه اجتنابی فرزندان هر دو جنس نر و ماده میشود.
نتیجه گیری: نتایج ما پیشنهاد میکند که دوز بالای مکملهای اسید فولیک در دوران ابتدای زندگی (جنینی) پتانسیل اختلال در کارکردهای عصبی مانند حافظه را دارد. اگرچه بروز این اختلال میتواند وابسته به جنسیت فرزند باشد.