جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای پلاکت

ناصر شرف الدین زاده، رضا باورصاد شهریپور،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده

مقدمه: سندرم اسندون(Sneddon)، ترکیبی از ضایعات پوستی لویدورتیکولاریس همراه با حوادث حاد عروق مغزی می‌باشد. سندرم مذکور ارگان‌های متعدد از جمله کلیه و قلب به همراه پوست و مغز را درگیر می‌کند. برخی بیماران با دریافت آسپرین و دی پریدامول پروگنوز خوبی داشته‌اند. در این مقاله یک مورد از سندرم مذکور گزارش می‌شود. مورد: بیمار خانم 40 ساله می‌باشد که با سابقه 8 نوبت مرگ داخل رحمی، اکنون با علائم ضعف نیمه چپ بدن و دیزآرتری و فلج مرکزی عصب 7 به همراه ضایعات پوستی با نمای لویدورتیکولاریس به بخش نرولوژی معرفی گردید. تمامی آزمایشات خونی و سرولوژی و میکروبیولوژی ایشان منفی بوده است. پس از انجام نمونه‌گیری از ضایعات پوستی اندام بیمار ونیز رد نمودن علل ثانویه احتمالی، بیمار مذکور با تشخیص سندرم (اسندون فرم اولیه) تحت درمان آنتی پلاکت قرار گرفت. نتیجه‌گیری: علیرغم نادر بودن سندرم مذکور به نظر می‌رسد با در نظر گرفتن احتمال بروز این سندرم، به خصوص در بیماران جوان مبتلا به علائم درگیری عروق مغزی و ضایعات پوستی هم‌زمان، می‌توان با شروع سریع درمان مناسب از گسترش سندرم مذکور به سایر ارگان‌ها جلوگیری نمود.
علی آرش انوشیروانی، کامران مشفقی، محمد رفیعی، سعیده بخشی،
دوره 15، شماره 8 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پورپورای ایمنی ترومبوسیتوپنیک اختلال اکتسابی است که درمان معمول آن شامل پردنیزولون با دوز 1 میلی‎گرم به ازای هر 1 کیلوگرم وزن بدن در روز است. به طور معمول استروئید در حدود 6-3 هفته به بیماران داده می‌شود. استروئیدها عوارض جانبی زیادی دارند.هدف از این بررسی مقایسه اثربخشی دو هفته‌ای و سه هفته‌ای درمان با پردنیزولون در بیماران پورپورای ایمنی ترومبوسیتوپنیک می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه کارآزماییبالینی، 66 بیمار مبتلا به پورپورای ایمنی ترومبوسیتوپنیک کهبهبیمارستان خوانساری اراک مراجعه نموده بودند، به طور تصادفی و یک در میانتحت رژیم درمانی 2 هفته‌ای و 3 هفته‌ای پردنیزولون با دوز 1 میلی‎گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روزقرار گرفتند و تعداد پلاکت بیماران و عوارض درمان (پرفشاری خون و دیابت) پی‎گیری و مقایسه شد. یافته‎ها:در پایان دوره درمان، میانگین تعداد پلاکت در دو گروه درمانی (درمان دو هفته‌ای و درمان سه هفته‌ای)، اختلاف آماری معنی‎داری نداشت(748/0=p).عوارض جانبی در پروتکل درمانی دو هفته‌ای 2/15 درصد و در پروتکل درمانی سه هفته‌ای 2/18 درصد بود. توزیع عوارض در دو گروه درمانی مورد مطالعه یکسان می‌باشد(99/0=p). نتیجه‎گیری: درمان دو هفته‌ای پورپورای ایمنی ترومبوسیتوپنیک به اندازه درمان سه هفته‌‌ای کارا و مؤثر است، ضمن اینکه کاهش دوره درمان به میزان یک هفته و به تبع آن کاهش عوارض جانبی، نه تنها همکاری و استقبال بهتر بیمار را به همراه خواهد داشت بلکه از اتلاف منابع مالی و تحمیل هزینه به وی خواهد کاست.
معصومه حیدری باطنی، شعبانعلی علیزاده، اکبر هاشمی طیر، امیر الماسی حشیانی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: چسب پلاکتی، فرآورده مشتق از پلاسمای انسانی است که غنی از فاکتورهای رشد پلاکتی و فیبرینوژن می‎باشد و دارای خاصیت هموستاتیک و ترمیمی می‎باشد. در این مطالعه تاثیر چسب فیبرینی غنی از فاکتورهای رشد پلاکتی در ترمیم زخم‎های سوختگی بررسی می‎شود.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 50 بیمار دچار سوختگی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 25 تایی شامل گروه مداخله (تحت درمان با چسب پلاکتی اتولوگ) و کنترل (تحت درمان روتین) قرار گرفتند. هر دو گروه در مدت درمان آنتی‎بیوتیک دریافت نمودند. بیماران به مدت یک ماه ارزیابی شدند. اساس پاسخ به درمان، تشکیل بافت گرانولاسیون قابل مشاهده و یا اپیتلیزاسیون بود. تجزیه و تحلیل داده‎ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 16 و آزمون‎های آماری فیشر، من ویتنی و آزمون تی انجام شد.

یافته‎ها: میانگین زمان لازم برای بهبودی کامل در دو گروه کنترل و مداخله تفاوت آماری معنی‎داری داشت(001/0=p). زمان لازم برای بهبودی 100 درصد در گروه درمان 2/2±5/11 و در گروه کنترل 5/3±2/16 روز بود(001/0=p). سرعت ترمیم زخم در گروه مداخله4/1 برابر گروه کنترل بود.

نتیجه‎گیری: چسب پلاکتی اتولوگ می‎تواند به عنوان یک رویکرد درمانی جدید در ترمیم زخم‎های سوختگی به کار رود. با استفاده از این فرآورده می‎توان انتظار داشت زخم‎های سوختگی با سرعت بیشتری ترمیم شوند.


حسن پازکی، حسین ایمانی، عبدالحسین شاهوردی، فرح فرخی، لیلاسادات طاهایی،
دوره 17، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بلوغ تخمک و لقاح در شرایط آزمایشگاهی از مهم‌ترین قدم‌ها در درمان ناباروری می‌باشد. در این مطالعه محیط‌های بلوغ با عصاره پلاکت خون که دارای غلظت بالایی از فاکتورهای رشد می‌باشد غنی گردید و میزان از سرگیری میوز و بلوغ تخمک‌ها بررسی گردید.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی تخمک‌ها در حالت ژرمینال ویزیکول از موش سوری ماده بالغ نژاد NMRI جمع‌آوری گردیدند. محیط بلوغ &alphaMEM بوده و محیط‌های کنترلی دارای 5 و10 درصد سرم گاوی بودند و محیط مورد آزمایش با 5 و 10 درصد عصاره پلاکت خون و ترکیب 5 درصد عصاره پلاکت خون به همراه 5 درصد سرم گاوی غنی گردیدند. میزان از سرگیری میوز و بلوغ بعد از 18 ساعت در محیط‌های متفاوت بررسی گردید.

یافته‌ها: میزان تخمک‌های بالغ شده در محیط آزمایشی حاوی 5 درصد عصاره پلاکت خون هم با سلول گرانولوزا و هم بدون سلول گرانولوزا نسبت به محیط‌های کنترل به شکل معنی‌دار بالاتر بودند(05/0p<). میزان بلوغ تخمک‌ها در محیط حاوی 5 درصد عصاره پلاکت خون برای گروه حاوی سلول گرانولوزا، 61 درصد و 72 درصد برای گروه بدون سلول گرانولوزا بوده است در حالی که این میزان برای گروه کنترلی 5 درصد سرم گاوی به ترتیب 53 و 50 درصد بود.

نتیجه‌گیری: عصاره پلاکت خون تاثیر معنی‌داری بر از سرگیری میوز و بلوغ تخمک در حالت ژرمینال ویزیکول داشته است. بر اساس این نتایج، عصاره پلاکت خون می‌تواند به عنوان یک محرک بلوغ استفاده گردد.


پریسا نجاتی، آرمیتا قهرمانی نیا، علی مظاهری نژاد،
دوره 18، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه وهدف: سندرم گیرافتادگی ساب آکرومیون شکایت شایعی در شانه است. راههای درمان این بیماری عبارتاند از: اجتناب از فعالیتهای دردناک، داروهای ضد درد خوراکی، مدالیتههای فیزیوتراپی، تزریق کورتون و ورزش درمانی هستند. در برخی از مطالعات، استفاده از پلاسمای غنی از پلاکت (PRP) در درمان تاندنیتها، پارگی تاندونها ، لیگامانها و عضلات موثر شناخته شده است. شواهد استفاده از PRP به عنوان یک درمان حمایتی در پاتولوژیهای شانه محدود می‌باشد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر تزریق PRP بر کاهش درد و بهبود عملکرد روزانه بیماران مبتلا به سندرم گیرافتادگی شانه است.

مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، افراد بالای 40 سال مبتلا به درد شانه بیشتر از 3 ماه با مثبت شدن سه تست از چهار تست تشخیصی، به شرایط داشتن شرایط ورود به مطالعه و تأیید تشخیص سندرم گیرافتادگی ساب آکرومیون در تصویربرداری شانه، دو بار به فاصلهی یک ماه تحت تزریق PRP قرار گرفتند. درد بیماران با کمک معیار سنجش درد دیداری، توانایی افراد با کمک دو پرسشنامه WORC و DASH و دامنه حرکتی مفصل شانه در 5 جهت به وسیلهی گونیومتر سنجیده شدند. کلیهی سنجش ها، قبل از تزریق و در فواصل 1، 3 و 6 ماه پس از تزریق اندازهگیری شدند.

یافتهها: براساس نتایج یک پی گیری 6 ماهه، تزریق PRP در بهبود درد و کارکرد بیماران موثر بود(p<0/05). دافعه حرکتی شانه در همه جهات به جز روتاسیون خارجی افزایش داشت و قدرت عضلانی در فلکسیون، ابداکسیون و ردتاسیون خارجی بهبود واضحی را از نظر آماری نشان داد.

نتیجه گیری: تزریق PRP در کاهش درد و بهبود عملکرد روزانه بیماران سندرم گیر افتادگی شانه موثر است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb