60 نتیجه برای پروتئین
محمود پدرام، محمد طه جلالی، فضل اله احمدی اصفهانی،
دوره 1، شماره 5 - ( 10-1376 )
چکیده
غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) به عنوان یک عامل مستقل در ایجاد آترواسکلروز به طور اساسی تحت تاثیر ژنتیک می باشد. در این بررسی غلظت سرمی لیپوپروتنئین (a) در بیماران با نارسایی مزمن کلیه تحت درمان نگهدارنده همودیالیز با غشاء های کوپروفان، به عنوان گروهی که مواد اکسیدان ( رادیکال های ازاد اکسیژن) را به طور افزایش یافته ای در خون خود دارند و همچنین گروه شاهد اندازه گیری شد. تعداد بیماران 87 نفر ( 34 زن و 53 مرد در فاصله سنی 5 تا 65 سال بود ) و برای مقایسه با گروه شاهد، غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) در 100نفر افراد سالک ( 30 زن و 70 مرد در فاصله سنی 4 تا 70 سال ) اندازه گیری گردید. مقایسه دو گروه بیمار و گروه شاهد یک افزایش معنی دار در غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) در بیماران با نارسایی مزمن کلیه تحت درمان همودیالیز را نسبت به گروه شاهد نشان داد. (P<0.05)
نغمه جعفری نیا، ابوالحسن فراز، شهرزاد آخوندزاده، زهرا قهقایی،
دوره 6، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
مقدمه: سوء تغذیه پروتئین انرژی، جزء شایع ترین علل سوء تغذیه می باشد و بیش از همه در شیرخواران و کودکان زیر 5 سال روی می دهد. با توجه به نتایج زیان بار سوء تغذیه، شناسایی و بررسی وضعیت سوء تغذیه و عوامل موثر بر آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. استفاده از اندازه های تن سنجی، با استفاده از طبقه بندی های رایج در ارزیابی رشد کودک یکی از مهم ترین معیارها برای ارزیابی رشد کودکان می باشد.
روش کار: این بررسی، یک مطالعه تحلیلی-مقطعی بود. نمونه گیری به صورت سرشماری انجام گرفت و طی آن، کلیه 811 کودکی که در تاریخ شروع نمونه گیری در 9 روستای اصلی و 17 روستای قمر شهرستان اراک زیر 5 سال سن داشتند، مورد معاینه تن سنجی (قد و وزن) قرار گرفتند. برای هر کودک چک لیستی بر اساس بررسی پرونده های بهداشتی، معاینات بالینی و مصاحبه حضوری با مادران تهیه شد. اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار EPI 6 ارزیابی و میزان سوء تغذیه و ارتباط آماری آن با سن و جنس کودک، رتبه تولد، وزن زمان تولد، زمان شروع غذای کمکی، وضعیت واکسیناسیون، سابقه بستری در بیمارستان، سطح تحصیلات والدین، تعداد دفعات ابتلا به عفونت های تنفسی، فاصله از زایمان قبلی مادر و مشکلات زمینه ای، در هنگام بارداری بررسی گردید.
نتایج: در بررسی انجام شده هیچ یک از کودکان مبتلا به کواشیورکور یا ماراسمیک کواشیورکور نبودند. 7/39 درصد کودکان مبتلا به کمبود تغذیه و 1/1 درصد مبتلا به ماراسموس بوده اند. درصد ابتلا به سوء تغذیه بر اساس طبقه بندی ولکام 7/5 درصد، واترلواستانتینگ 33/55 درصد، واترلوواستینگ 25/5 درصد و گومز 30/94 درصد بوده است. در این مطالعه بین سوء تغذیه و مشکلات مادر در طی بارداری، سابقه بستری در بیمارستان، تحصیلات و سن والدین، سن و رتبه تولد و تعداد فرزندان خانواده، ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت. در حالیکه ارتباط آماری بین سوء تغذیه و وزن زمان تولد، روند رشد، شروع غذای کمکی، مدت تغذیه با شیر مادر و میزان ابتلا به عفونت های تنفسی معنی دار بود (P<0/05).
نتیجه گیری: با توجه به این که بیش ترین موارد سوء تغذیه شدید در طبقه بندی واترلواستانتینگ که وضع تغذیه گذشته را نشان می دهد، وجود دارد و در کل طبقه بندی های تغذیه ای بیش ترین موارد سوء تغذیه را نوع خفیف بوده است و نیز ارتباط سوء تغذیه با شروع زمان کمکی و مدت تغذیه با شیر مادر و ...، لزوم برنامه ریزی جهت پیشگیری از عوارض بعدی و جلوگیری از هزینه های درمانی از طریق افزایش سطح آگاهی خانواده ها ضروری به نظر می رسد.
حمید ابطحی، علی هاتف سلمانیان، سیما رافتی، قربان بهزادیان نژاد،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه: بروسلوز از مهم ترین بیماری های زئونوتیک است که باعث سقط جنین و نازایی در دام ها و بروز تب مواج در انسان می گردد. استفاده از واکسن رایج یعنی سویه S19بروسلا آبورتوس عوارض متعددی برای دام ها دارد. پروتیین P39بروسلا از جمله پروتیین های فضای پری پلاسمیک است که به عنوان یکی از شاخص های مهم ایمنی زا مطرح است. با تولید پروتیین نو ترکیب P39 می توان مطالعات بیش تری در زمینه توانایی این پروتئین در تحریک پاسخ های ایمنی زا بر علیه بروسلا انجام داد. لذا در این تحقیق تولید و تخلیص این پروتئین در باکتری اشریشیا کلی به صورت نو ترکیب انجام گرفته است.
روش کار: در این تحقیق تجربی با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز، ژن P39 از باکتری بروسلا آبورتوس تکثیر گردید. پس از تخلیص ژن P39، در ناقلین پلاسمیدی و pSK+ 4T1 pGEXکلون گردید. بنابراین ساختارهای P39-pSK+ و P39-4T1 pGEXتهیه گردید. برای تولید پروتیین نوترکیب P39 ابتدا ساختار پلاسمیدی P39-4T1 pGEX وارد باکتری اشریشیا کلی سویه BL21 شد. سپس تولید پروتیین با القای پلاسمید P39-4T1 pGEXتوسط IPTG صورت گرفت. پروتیین تولید شده با استفاده از کیت تخلیص پروتئین گلوتاتیون اس ترانسفرآز سفارز خالص گردید. میزان پروتیین خالص شده با استفاده از روش براد فورد اندازه گیری شد.
نتایج: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده توسط PCR کلون شده در ناقل پلاسمیدی+pSK کاملا با ژن P39 بروسلا آبورتوس یکسان بود. تولید پروتیین P39 با القا پلاسمید P39-4T1 pGEX انجام گردید. میزان پروتیین خالص شده برابر 200 میکروگرم در میلی لیتر به دست آمد.
نتیجه گیری: تولید پروتیین نو ترکیب P39بروسلا آبورتوس که در سیتوپلاسم باکتری اشریشیا کلی ناپایدار است، با استفاده از ناقلین دارای پروتیین الحاقی نظیر 4T1 pGEXدر میزبان اشریشیا کلی سویه BL21 امکان پذیر است.
عبدالحسین دلیمی اصل، اکرم فرهادی مفتخر، فرشته زارع سور کالی، محمود شریفیان،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: توکسوپلاسموز نوعی بیماری انگلی است که توسط تک یاخته توکسوپلاسما گوندیی ایجاد می شود. مهاجرت توکسو پلاسما به خون و سایر بافت های بدن مانند کبد و تکثیر انگل در این سلول ها، ممکن است باعث بروز تغییرات فیزیولوژیک سلولی و بیوشیمیایی در بدن از جمله کبد شود. در نتیجه شاخص هایی از قبیل اوره، بیلی روبین، پروتئین تام و آلبومین ممکن است تغییر نمایند. در این تحقیق تغییرات ایجاد شده در برخی از شاخص های کبدی طی آلودگی تجربی رت به توکسو پلاسما گوندیی مورد مطالعه قرار گرفته است.
روش کار: تعداد 80 سر رت و 90 سر موش سوری عاری از آلودگی انتخاب شدند. رت ها به دو گروه 60 سر رت مورد و 20 سر رت شاهد تقسیم شدند. گروه مورد با تزریق 50000 عدد تاکی زونیت از طریق داخل صفائی آلوده شدند و هر سه روز یک بار تا مدت 10 روز از یک گروه سه تایی مورد به همراه یک رت از گروه شاهد نمونه برداری و میزان سطوح مقادیر پروتئین تام، آلبومین، بیلی روبین و اوره با روش های استاندارد بررسی شد. علاوه بر این کبد رت های آلوده از لحاظ آلودگی به توکسوپلاسما با روش تلقیح داخل صفاقی موش سوری مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: طبق نتایج به دست آمده، انگل از روز ششم آلودگی در بافت کبد ظاهر و تا روز بیست و هفت قابل مشاهده بود که پس از این مدت انگل از کبد محو گردید. اوره از روز ششم بعد از آلودگی شروع به افزایش کرد که این افزایش تا روز شصتم ادامه داشت. بیلی روبین تام از روز ششم تا بیست و هفتم و پروتئین تام و آلبومین سرم از روز ششم تا دوازدهم دچار افزایش و از آن به بعد یعنی تا روز شصتم تا مقدار طبیعی دچار کاهش شدند.
نتیجه گیری: به طور کلی آلودگی رت به توکسوپلاسموزیس می تواند سبب ایجاد تغییرات موقت در برخی شاخص های بیوشیمیایی کبد شود. این تغییرات عمدتا به علت عبور انگل از بافت کبد است. متعاقب استقرار انگل در مغز و یا عضلات و تشکیل کیست نسجی این تغییرات روند طبیعی به خود می گیرند.
دكتر حمید ابطحی، دكتر علی هاتف سلمانیان، دكتر سیما رافتی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه: مطالعات زیادی جهت بررسی ایمنی زایی شاخصهای آنتی ژنیک بروسلا ازجمله پروتئین P39 در حیوانات انجام گرفته است. در این تحقیق سعی شده است تا آنتی ژنیسیته پروتئین نوترکیبP39 در بیماران مبتلا به تب مالت بررسی گردد. روش کار: در این تحقیق تجربی ابتدا پروتئین نو ترکیبP39 در باکتری اشریشیاکلی تولید گردید. برای بررسی آنتیژنیسیته پروتئینP39 در بیماران مبتلا به تب مالت از آزمون وسترن بلات با شش سرم بیمار و یک سرم مربوط به فرد سالم استفاده گردید. نتایج: در آزمون وسترن بلات آنتی بادیهای موجود در سرم بیماران مبتلا به پروتئینP39 نوترکیب متصل گردید. نتیجه گیری: شناسایی پروتئین نوترکیبP39 آنتی بادیهای موجود در سرم بیماران مبتلا به تب مالت، نشانگر تشابه اپیتوپهای فرم نوترکیب با شکل طبیعی آن است.
دكتر صهبا چهرئی، دكتر علی چهرئی، دكتر هادی پور مقیم،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
مقدمه: استفاده درمانی از دیپنیسیلامین همراه با عوارض گوناگونی میباشد. شایعترین عارضه آن، پروتئینوری ناشی از دیپنیسیلامین است که اغلب ناشی از گلومرولوپاتی از نوع مامبرانو میباشد. در این مقاله یک مورد گلومرولونفریت نوکال سگمنتال ناشی از دی پنی سیلامین در یک بیمار مبتلا به اسکرودرمی گزارش شده است. مورد: در این مقاله به شرح بیماری پرداخته شده است که به مدت 18 ماه تحت درمان با دیپنیسیلامین بود و به علت درگیری کلیوی از نوع FSGN دچار پروتئینوری در حد سندرم نفروتیک شد. یک ماه پس از قطع درمان و بدون هیچ درمان اضافی دیگر، پروتئینوری بیمار بر طرف شد. بیمار نام برده هیچ علامتی به نفع بحران کلیوی ناشی از اسکلرودرمی نداشت. نتیجهگیری: در این مورد خاص دی پنیسیلامین مسئول ایجاد گلومرولونفریت فوکال و سگمنتال کلیه بیمار بوده است. لازم به ذکر است که تاکنون این نوع پاتولوژیک درگیری کلیوی به دنبال درمان با دیپنیسیلامین گزارش نشده است.
سلیمان زند، هادی حسنخانی، پروین سلطانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
مقدمه: نارسایی مزمن کلیه یک مشکل بهداشتی مهم است و هر ساله بر تعداد مبتلایان به این بیماری افزوده میشود. در صورت بروز نارسایی غیر قابل برگشت کلیه، بیماران باید به صورت دائمی همودیالیز شوند. با توجه به این که دیالیز ناکافی سبب افزایش مرگ و میر میشود تعیین کفایت همودیالیز و ارتقای آن در این بیماران از اهمیت بسیاری بر خوردار است. بنابر این مطالعه حاضر با هدف تعیین کفایت دیالیز در بیماران بخش دیالیز بیمارستان ولی عصر اراک در سال 1383 طراحی شده است. روش کار: این پژوهش، یک مطالعه مقطعی- تحلیلی میباشد که بر روی 103 بیمار بستری تحت دیالیز بیمارستان ولی عصر اراک انجام گرفته است. در این پژوهش اطلاعات بر اساس اندازهگیری وزن، فشار خون (قبل و بعد از دیالیز)، مدت دیالیز و انجام آزمایشهای BUN و Crخون قبل از وصل کردن بیمار به دستگاه و در فاصله 5 دقیقه پس از خاموش کردن پمپ، از مسیر شریان و بلافاصله قبل از شروع دیالیز نوبت بعد، جمعآوری شد و با استفاده از آزمونهای آماری تی و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: میزان متوسط KT/V 14/0± 58/0، میانگین سرعت کاتابولیک پروتئین (nPCR)11/0±36/0گرم بر کیلوگرم در روز و میزان متوسط غلظت متوسط زمانی اوره (TAC) 14± 3/43 میلی گرم بر دسی لیتر بود که تفاوت معنیدار آماری با میزان استاندارد داشت (05/0>p) KT/V.زنان18 /0± 49/0و مردان 10/0±47/0 بود و بین KT/V بیماران با توجه به جنسیت آنها اختلاف معنیدار دیده شد (03/0p<). همچنین بین تحصیلات و KT/V, TAC و تعداد دفعات دیالیز در هفته رابطه خطی مثبت وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به بی کفایتی همودیالیز در تقریباً 80 درصد بیماران و پایین بودن شاخصهای کفایت همودیالیز از میزان استاندارد، پیشنهاد میشود ضمن ارزیابی کفایت دیالیز بیماران به صورت دورهای، مطالعهای دیگر نیز جهت بررسی علت عدم کفایت همودیالیز در این مرکز انجام شود .
لیلا امجد، احمد امجد، فتح الله فلاحیان، سارا سعاد تمند،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: دانههای گرده، گامتوفیتهای نر گیاهان گلدار هستند که با دخالت خود در لقاح، نقش بنیادی در باروری گیاهان، ازدیاد محصول و بهبود کیفی آن دارند. گردهها از عوامل مهم آلرژی زای گیاهی هستند و حدود 80 تا 90 درصد از آلرژنهای گیاهی خاستگاه گردهای دارند. گیاه بومادران از گیاهان دارای کاربردهای دارویی است که در مناطق مختلف کشور میروید و مورد استفاده میباشد. پژوهش حاضر به منظور کسب آگاهیهای علمی در مورد آلرژی زایی دانههای گرده این گیاه در مراحل تکوین گردهها، و مقایسه آلرژیزایی دانههای گرده نا بالغ و بالغ آنها انجام شده است. روش کار: در این پژوهش تجربی (آزمایشگاهی) ابتدا دانههای گرده گیاه بومادران در مراحل مختلف تکوین گلها از مناطق اطراف شهر اصفهان جمعآوری شدند. بررسی مقایسهای ویژگیهای گرده شناختی دانههای گرده به کمک میکروسکوپهای نوری و الکترونی و با استفاده از روشهای شفاف سازی و نیز استولیز گردهها انجام شد. فراساختار اسپورودرم و ویژگیهای ریختی تکمیلی گردهها به کمک میکروسکوپهای الکترونی نگاره بررسی شد. عصارههای گردهای با استفاده از بافر فسفات نمکی در 4/7 PH: تهیه شدند. آزمونهای آلرژیزایی بر روی خوکچههای هندی نر نژاد هارتلی با وزن تقریبی 500-350 گرم و سن 4 تا 6 هفته انجام شد و الکتروفورز پروتئینها بر روی ژل پلی آکریل آمید 12 درصد صورت گرفت. در تحلیل اطلاعات از آنالیز واریانس یک عاملی و آزمون دانکن استفاده شد. نتایج: تصاویر گرفته شده توسط میکروسکوپهای نوری و الکترونی، گردهها را از نوع بیضی –کروی، دو شیاری با اگزینی دارای آراستار خاردار نشان دادند. در آزمونهای پوستی برروی خوکچههای هندی تحت تیمار با عصارههای گردهای، قطر تورم افزایش قابل ملاحظهای را نسبت به نمونههای شاهد نشان داد. همچنین درآزمونهای کلینیکی با بررسی تعداد ائوزینوفیلها، نوتروفیلها و میزان ایمونوگلوبولین E در خوکچههای هندی تحت تیمار با عصارههای گردهای، تغییرات معنیداری نسبت به نمونههای شاهد وجود داشت. در نیمرخهای الکترو فورزی پروتئینها، در گردههای نابالغ، حدود 5 باند پروتئینی کم رنگتر در محدوده 4/14 تا 45 کیلو دالتون و در گردههای بالغ، حدود 6 باند پروتئینی مشخصتر در محدوده 4/14 تا 66 کیلو دالتون دیده شد. نتیجه گیری: مجموعه نتایج این پژوهش، تغییرات ریخت شناسی گردههای نابالغ از حالت بیضی به حالت کروی در گردههای بالغ، افزایش نسبی تراکم و بلندی خارهای سطح اگزین، تغییرات کمی و کیفی پروتئینهای محلول دانههای گرده نابالغ و بالغ و نیز تفاوت در شدت آلرژی زایی آنها را نشان میدهد.
فردین فرجی، افسون طلائی زنجانی، بابک عشرتی، شادی پیراسته،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: سکته مغزی ایسکمیک یکی از علل مهم مرگ و ناتوانی میباشد اما پارامترهای پیش بینی کننده از جمله پروتئین C واکنشی و گلبول های سفید خون در این بیماری هنوز به صورت واضح مشخص نشدهاند. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین میزان این دو فاکتور پلاسما به عنوان نشانگرهای التهابی در فاز حاد سکته مغزی ایسکمیک با شدت سکته مغزی و حجم انفارکت است. روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی و در زمستان 85 و بهار 86 بر روی 49 بیمار با سکته مغزی ایسکمیک بستری در سرویس نورولوژی بیمارستان ولیعصر اراک انجام شد. برای تمامی بیماران در بدو ورود معاینه بالینی براساس مقیاس نورولوژیک کانادایی سکته مغزی و سی تی اسکن مغز بدون کنتراست طی حداکثر 72 ساعت اول بعد از شروع علائم انجام شد و با استفاده از آنها به ترتیب شدت علائم بالینی نورولوژیک و نیز حجم انفارکت محاسبه گردید. همچنین مقدار پروتئین C واکنشی و گلبول سفید خون نیز در مدت زمان مذکور اندازهگیری شد. نتایج: بین حجم انفارکت از یک طرف با مقدار پروتئین C واکنشی (39/0=p، 14/0-=r) و نیز گلبول سفید خون (17/0- =r، 92/0=p) همبستگی معنیداری وجود نداشت.همچنین بین امتیاز مقیاس نورولوژیک کانادایی سکته مغزی از یک طرف با سطح پروتئین C واکنشی (81/0=p، 04/0- =r) و نیز میزان گلبول سفید خون (124/0- =r، 40/0=p) همبستگی معنیدار مشاهده نشد. لیکن بین دو متغیر حجم انفارکت و امتیاز مقیاس نورولوژیک کانادایی سکته مغزی همبستگی معنیدار گزارش شد(006/0=p، 43/0- =r). نتیجهگیری: بین مقدار عوامل التهابی، حجم و شدت انفارکت رابطه معنیدار مشخص نگردید.
شعبانعلی علیزاده، کامران مشفقی، معصومه کلانتری، خدیجه ابراهیمی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: وجود گیرنده استروژن و پروژسترون، p53 ، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D از جمله نشانگرهای پیش آگهی سرطان پستان هستند. در این مطالعه ارتباط عوامل فوق را با درگیری غدد لنفاوی بررسی کردهایم. روش کار: در این مطالعه تحلیلی مورد - شاهدی ، 105 بیمار مبتلا به سرطان پستان مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از تشخیص توده پستان نمونهبرداری از طریق جراحی انجام میگرفت و وضعیت گیرنده استروژن و پروژسترون، p53، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D بررسی میشد. اطلاعات در چک لیست ثبت و آنالیز می گردید. نتایج: بین درگیری غدد لنفاوی با گیرنده استروژن و پروژسترون، p53 ، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D ارتباطی وجود نداشت. نتیجه گیری: برای نتیجه گیری در مورد گیرندههای هورمونی،p53 ، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D ، تحقیقی مشابه با حجم نمونه بیشتر و زمان طولانیتر لازم است.
فاطمه شایسته، عفت فرخی، منوچهر شیرانی، مهرداد مدرسی، فرشاد روغنی، مرتضی هاشم زاده چالشتری،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: هایپرکلسترولمی فامیلی یک اختلال غالب اتوزومی است که عمدتاً به علت جهشهای ژن گیرنده لیپوپروتئین با دانسیته پایین (LDLR) و آپولیپوپروتئین B-100 ایجاد میشود. هدف از این مطالعه بررسی نوع و فراوانی جهشهای گیرنده لیپوپروتیئن با دانسیته پائین در بیماران با کلسترول بالای خون در یک جمعیت ایرانی است. مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی- آزمایشگاهی تعداد 50 نمونه غیر خویشاوند مشکوک به هایپرکلسترولمی فامیلی از استان چهارمحال و بختیاری مورد مطالعه قرار گرفت. تمامی نمونهها با استفاده از روش PCR-SSCP با استفاده از پرایمرهای مربوط به 9 اگزون مورد نظر از LDLR شامل اگزونهای 2 و 4 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 12 و 14 مورد آزمایش قرار گرفتند و باندهای تغییر یافته بر روی ژل الکتروفورز تشخیص داده شد و متعاقباً توسط روش تعیین توالی DNA تایید شدند. یافته ها: در مجموع 4 پلی مورفیسم مختلف در 18 درصد بیماران مورد مطالعه تشخیص داده شد. 1413G>A 2140+5G>A ,1773C>T ,1725C>T , را به ترتیب در 3،3،2 و 2 مورد پیدا کردیم که از بین آنها 1413G>A در هر دو آلل ژن پیدا شدند. نتیجه گیری: نتایج ما دخالت جهشهای ژن گیرنده لیپوپروتئین بادانسیته پایین را در هایپرکلسترولمی فامیلی در جمعیت مورد مطالعه نشان نداد.
علی زارعی، سعید چنگیزی آشتیانی، فاطمه راسخ، علی اصغر محمدی، ایوب جباری،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش چربی خون یک فاکتور خطر مهم برای بیماریهای قلبی عروقی میباشد. در تحقیق حاضر اثر عصاره گیاه عروسک پشت پرده (کاکنج) بر روی میزان کلسترول، لیپوپروتئینهای با چگالی کم، لیپوپروتئینهای با چگالی بالا و تری گلسیریدها مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی 50 سر رت نژاد ویستار در 5 گروه ده تایی انتخاب شدند، گروه کنترل با رژیم غذایی عادی، گروه شاهد تحت رژیم غذای چرب که روزانه 2/0 میلیلیتر حلال عصاره (نرمال سالین) به صورت داخل صفاقی به مدت 21 روز دریافت میکردند و به طور مشابه گروههای تجربی دریافت کننده عصاره با دوز حداکثر (4/0 گرم/کیلوگرم)، دوز متوسط (2/0 گرم/کیلوگرم) و دوز حداقل (1/0 گرم/کیلوگرم) و تحت تیمار با غذای چرب تقسیمبندی شدند. بعد از پایان دوره، خونگیری انجام و اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: بر اساس نتایج به دست آمده، غلظت کلسترول و لیپوپروتئین با چگالی پایین کاهش معنیدار (05/0p<) یافته است در حالی که در غلظت پلاسمایی لیپوپروتئین با چگالی بالا و تری گلیسیرید تغییرات معنیدار مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که تغییرات فوق الذکر، بیشتر مربوط به لیکوپن موجود در گیاه باشد،که یک آنتی اکسیدان بسیار قوی و مانع ایجاد کلسترول بد خون شده و احتمالاً مواد دفعی را از طریق آزاد ساختن کلسترول افزایش و لذا میزان کلسترول خون را کاهش میدهد و به علاوه سنتز کلسترول را مهار میکند.
حبیب ضیغمی، مرتضی ستاری، سید مهدی رضایت،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: زیر واحد بتای انتروتوکسین ویبریو کلرا بخش غیرسمی و پنتامریک محسوب میشود که این بخش مسئول اتصال هولوتوکسین به گیرنده گانگلیوزید GM1 واقع در سلولهای هستهدار است. در این بررسی سعی شد زیر واحد بتای توکیسن ویبریوکلرا در سیستم پروکاریوتی تولید، تخلیص و تأیید گردد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی ابتدا حامل نوترکیب زیر واحد بتای توکسین ویبریوکلرا pET-28a قابل القاء در داخل سویه بیانی اشرشیاکلی (BL21) طراحی و ساخته شد. سپس سویه بیانی تحت تأثیر ایزوپروپیل- بتا- دی- تیوگالاکتو پیرانوزید القاء و پروتئین نو ترکیب زیر واحد بتای توکسین ویبریوکلرا در مقیاس کوچک و بزرگ تولید شد. پروتئین نوترکیب تولید شده بااستفاده از ستون رزین نیکل پس از چند برابر شدن بدون آلودگی با زیر واحد A توکسین استخراج شد. در انتها پروتئین نوترکیب زیر واحد بتای توکسین ویبریوکلرا استخراج و تخلیص شده با آزمایش وسترن بلاتینگ تأیید نهایی شد.
یافتهها: میزان تخلیص پروتئین نوترکیب زیر واحد بتای توکسین ویبریوکلرا با این روش حدود 480 میکروگرم به ازای هر لیتر از محیط القاء شده بود. آزمایش وسترنبلاتینگ نیز نشان داد پروتئین نوترکیب تخلیص شده به طور قوی و اختصاصی با آنتی بادی ضد انتروتوکسین ویبریو کلره واکنش میدهد.
نتیجهگیری: اشرشیاکلی میتواند میزبان قابل دسترسی برای تولید پروتئین نوترکیب زیر واحد بتای توکسین ویبریوکلرا باشد. همچنین میتوان از وکتور و میزبان طراحی شده برای تولید انبوه این پروتئین استفاده کرد.
حمید ابطحی، علی هاتف سلمانیان، سیما رافتی، قاسم مسیبی، علیرضا آموزنده،
دوره 14، شماره 7 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلا باکتریهای گرم منفی داخل سلولی میباشند. با توجه به معضلات بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی بروسلوز، کنترل این بیماری از اهمیت خاصی برخوردار است. واکسیناسیون رایج شامل استفاده از سویههای زنده و ضعیف شده این باکتریها است. در این تحقیق سعی بر آن است تا ایمنی زایی ژن 39P بروسلا آبورتوس در موش بالب سی بررسی شود.
مواد و روشها: این مطالعه یک بررسی تجربی می باشد که ابتدا با استفاده از PCR ژن 39P تکثیرگردید و سپس در ناقل یوکاریوتیکی 3pcDNA کلون شد. پلاسمید به دست آمده در سه مرحله به موشهای بالب سی به صورت عضلانی تزریق گردید. پس از آخرین واکسیناسیون آزمونهای ایمنولوژیک از جمله پاسخ تکثیری لنفوسیتی، سنجش انترفرون گاما وانترلوکین 5 و تعیین عیار a2IgG و 1IgG انجام شد.
یافتهها: میزان ضریب تحریکی در پاسخ تکثیری لنفوسیتی برابر 6/3، انتر فرون گاما اندازهگیری شده برابر 3 نانوگرم بر میلی لیتر و انتر لوکین 5 به مقدار ناچیزی بود. تیتر a2IgG برابر 640/1 و تیتر IgG1 40/1 به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج مربوط به آزمونهای ایمنولوژیک نشان دهنده تحریک مناسب سیستم ایمنی موش پس از تزریق پلاسمید حاوی ژن 39P است. تحریک سیستم ایمنی از نوع 1Th بوده که تعداد باکتریهای طحال را نیز کاهش داده است. بنابراین پروتیین 39P نقش ایمنی زایی نسبتاً خوبی را دارد. استفاده از روش DNA Vaccine در تحریک ایمنی سلولی علیه این باکتری قابل توجه است.
شعبانعلی علیزاده، ابوالفضل فاتحی، یحیی ژند، قاسم مسیبی، محمد رفیعی،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: در مطالعات متعددی مشاهده شده است که میزان فاکتورهای التهابی در زنان سالم، تحت تاثیر سیکلهای قاعدگی تغییر مییابد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان فاکتورهای التهابی خون در زنان دچار آپاندیسیت در فازهای متفاوت سیکل قاعدگی میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، تعداد 70 زن و 12 مرد مبتلا به آپاندیسیت و 61 زن سالم براساس معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند. پارامترهای التهابی شامل پروتئین واکنشی فاز حاد، میزان رسوب اریتروسیتی و فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا و تعداد لکوسیتها مورد سنجش قرار گرفته و بر اساس فاز سیکل ماهیانه در گروه آپاندیسیت و گروه شاهد با آزمونهای مقایسه میانگین و آنالیز واریانس یک طرفه، با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد تغییرات معنیداری در میانگین میزان پارامترهای التهابی و تعداد لکوسیتهای خون در فازهای مختلف قاعدگی در زنان مبتلا به آپاندیسیت حاد وجود ندارد. همچنین میانگین تعداد لکوسیتها و غلظت CRP در گروه مبتلا به آپاندیسیت در مقایسه با گروه شاهد به طور معنیداری بالاتر بود. نتیجهگیری: این نتایج نشان میدهد که میزان فاکتورهای التهابی در زنان دچار آپاندیسیت در طی فازهای مختلف سیکل قاعدگی تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند. به نظر میرسد تغییرات روزانه هورمونی در طی سیکل قاعدگی باعث نظرات متناقض در مورد میزان فاکتورهای التهابی در زنان در طی فازهای متفاوت سیکل ماهانه شده است. لذا توصیه میشود که مطالعهای با همسان سازی روز دقیق سیکل ماهانه و همچنین ساعت نمونهگیری و شدت آپاندیسیت انجام گیرد.
ذات اله عاصمی، اشرف خرمی راد، محسن تقیزاده، زهرا عابدینی، علی اکبر رشیدی،
دوره 15، شماره 6 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سوء تغذیه پروتئین- انرژی به عنوان یک مشکل بهداشتی در کشورهای در حال توسعه، در نتیجه کم غذایی ناشی از فقر محسوب میشود. این مطالعه با هدف مقایسه کیفیت پروتئینی دو نمونه غذای صنعتی کودک شامل سرلاک (بر پایه شیر خشک، گندم و موز حاوی باکتری پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم لاکتیس) و غنچه (بر پایه شیر خشک، گندم و عسل) در موشهای صحرایی انجام گرفت. مواد و روشها: این مطالعه تجربی بر روی 64 موش صحرائی 23 روزه در گروههای 8 تایی تحت 8 رژیم غذایی شامل: 2 رژیم تست (سرلاک حاوی پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم لاکتیس و غنچه)، یک رژیم استاندارد (کازئین) و یک رژیم پایه (بدون پروتئین) برای مطالعه قابلیت حقیقی هضم پروتئین و قابلیت هضم ظاهری و 2 رژیم تست، یک رژیم استاندارد و یک رژیم پایه برای مطالعه نسبت خالص پروتئین، نسبت کارآیی پروتئین و نسبت کارآیی غذا انجام شد. یافتهها: میزان قابلیت حقیقی هضم پروتئین برای پروتئینهای کازئین، سرلاک و غنچه به ترتیب 77/93، 23/84 و 82/89 بود و نتایج بین گروهها معنیدار بود(001/0p<). میزان نسبت خالص پروتئین برای پروتئینهای کازئین، سرلاک و غنچه به ترتیب 38/4، 1/4 و 17/3 بود و نتایج بین گروهها معنیدار بود(009/0=p). نسبت کارآیی پروتئین برای پروتئینهای کازئین، سرلاک و غنچه به ترتیب 05/3، 59/2 و 01/2 بود و نتایج بین گروهها معنیدار بود(001/0p<). نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که ارزش پروتئینی سرلاک حاوی بیفیدوباکتریوم لاکتیس در مقایسه با غنچه بالاتر می باشد.
حمید کاظمیان، محمد نجفی مصلح، حمید ابطحی،
دوره 15، شماره 7 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ویبریو کلرا عامل بیماری کلرا در انسان میباشد. بیان فلاژل و تحرک باکتری در کلونیزاسیون و ویرولانس آن عامل بسیار مهمی است. ژن FlaA یکی از پنج ژن کد کننده فلاژلین میباشد که نقش اصلی در حرکت باکتری و کلونیزاسیون آن دارد و از نظر ایمنی بخشی نیز مورد توجه میباشد. در این مطالعه کلونینگ و بیان ژن FlaA در باکتری اشرشیاکلی و بیان پروتئین نوترکیب با روش وسترن بلات تائید میشود. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ژن flaA با پرایمرهای اختصاصی با PCR تکثیر و با آنزیمهای BamHI و XhoI در وکتور pTZ57R/T کلون و در E.coli سویهDH5α تکثیر و تعیین توالی شد. در وکتور PGEX4T-1و در E.coli سویه BL21- DE3با القا IPTG بیان شد. از کیتG.S.T جهت خالص سازی پروتئین نوترکیب استفاده شد و پروتئین به موش تزریق و آنتی بادی اختصاصی سنتز شده در موش برای تایید نهایی پروتئین نوترکیب در وسترن بلات مورد استفاده گرفت. یافتهها: تعیین توالی نشان داد که ژن فوق بدرستی تکثیر شده است و آنتی بادی استفاده شده در وسترن بلات، تولید پروتئین نو ترکیب را نشان داد. نتیجه گیری: پروتئین نوترکیب flaA در میزبان E.coli با مقدار مناسب بیان گردید. تزریق پروتئین تولید شده به موش نشان داد که این پروتئین ضمن داشتن خاصیت آنتی ژنی به خوبی آن را حفظ میکند. بنابراین میتوان از آن به عنوان یکی از اجزا موثر در طراحی یک واکسن ایمنی بخش و نیز به عنوان یک ابزار تشخیصی استفاد نمود.
علی زارعی، مهرداد شریعتی، شهناز شکرفروش، سعید چنگیزی آشتیانی، فاطمه راسخ،
دوره 15، شماره 7 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به عوارض جانبی و آثار زیانبخش داروهای شیمیایی، مسئله بازگشت به استفاده از داروهای گیاهی و طبیعی امروزه مورد توجه جدی واقع شده است. گیاه کاکنج با نام علمی Physalis Alkekengi و متعلق به خانواده سولاناسه، یکی از این گیاهان داروئی است که مانند اکثر داروهای طب سنتی و علیرغم دارا بودن قابلیتهای داروئی فراوان، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مطالعه، مروری گذرا بر روی اثرات عصاره گیاه کاکنج بر میزان غلظت هورمونهای تیروئیدی، چربی خون، برخی از عوامل بیوشیمیایی پلاسما، عملکرد کبد، سیستم ایمنی و هورمونهای جنسی میباشد. از طرف دیگر به دلیل استفاده زیاد عصاره گیاه کاکنج در طب سنتی جهت درمان امراض مختلف، تعیین نکات مثبت و عوارض جانبی این عصاره نیز از لحاظ فیزیولوژیکی و فارماکولوژیکی دارای اهمیت میباشد. عصاره این گیاه بواسطه وجود مواد موثره ای نظیر آلکالوئیدها، لیکوپن، گلوکوکورتیکوئیدها، مواد الکلی و مقدار زیادی ویتامین C و نیز توانایی آنتی اکسیدانی زیاد می تواند به هنگام مصرف نقش قابل توجهی در تغییرات ایجاد شده در هومئوستازی بدن ایجاد نماید. در این مقاله سعی شده است با استفاده از کلید واژههای مناسب و جست و جوی وسیع الکترونیکی و دستی به منابع معتبر، به نقش و تاثیر گذاری عصاره گیاه کاکنج در بافتهای مختلف بدن پرداخته شود. نتایج نشان میدهد که عصاره این گیاه باعث تغییرات قابل توجهی در ابعاد مختلف در ارگانهای مختلف بدن میگردد که زوایای مختلف آن تاکنون بخوبی مشخص نشده است. لذا تمرکز بیشتر و گسترده تر بر تحقیقات در این حوزه توصیه میگردد.
روح الله درستکار، طراوت بامداد، اسماعیل صابرفر،
دوره 15، شماره 10 - ( 12-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت پروتئین VP2 پاروویروس سگی در اتصال به سلولهای سرطانی انسانی و کیتهای تشخیصی دامپزشکی سبب شده تا مطالعات گستردهای در زمینه تولید این پروتئین صورت گیرد. هدف از انجام این پژوهش کلونینگ و تایید بیان پروتئین پوششی VP2 پاروویروس سگی در سیستم پروکاریوتی و بهینه نمودن بیان پروتئین VP2 در سیستم منحصر به فرد پروکاریوتی بدون سلول میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، پلاسمید pET-21a VP2 با کلون کردن محصول PCR ژن VP2 پاروویروس سگی در پلاسمید بیانی pET-21a ساخته شد. توالی کلون شده ابتدا با روش کلونی PCR ارزیابی شده، سپس توسط هضم آنزیمی و توالی یابی مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تولید پروتئین VP2 پلاسمید pET-21a VP2 در باکتری E.coli سویه روزتا Rosetta(DE3) منتقل و بیان این پروتئین توسط IPTG القاء گردید. پروتئین تولید شده در هر دو شرایط باکتریایی و بدون سلول توسط تکنیک SDS PAGE بررسی گردید و در نهایت به وسیله آنتی بادی منوکلونال علیه VP2 توسط تکنیک وسترن بلات ارزیابی گردید. یافتهها: کلونینگ صحیح ژن VP2 با هضم آنزیمی و تعیین توالی قطعه کلون شده به اثبات رسید. بیان پروتئین VP2 در دو سیستم باکتریایی و بدون سلول توسط SDS PAGE تایید شده و در نهایت پروتئین VP2 به وسیله وسترن بلات تایید گردید. نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد، ژن VP2 در طی مراحل کلونینگ تکثیر شده و به خوبی در وکتور مورد نظر کلون گردیده است و بیان پروتئین در هر دو سیستم باکتریایی و بدون سلول به طور کامل مورد تایید قرار گرفته است.
لیلا حسن زاده، حمید ابطحی، احسان الله غزنوی راد، صفیه صوفیان، وحیده فرجادی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: هلیکوباکترپیلوری شایعترین باکتری است که جوامع انسانی را در بعد جهانی مبتلا به عفونت ساخته است. ژن vacA از مهمترین شاخصهای بیماری زایی این باکتری میباشد که باعث تشکیل واکوئلهای اسیدی در سیتوپلاسم سلول و نیز تخریب سلولهای اپیتلیال میشود. هدف از این مطالعه بررسی خواص آنتی ژنیک پروتئین نوترکیب vacA هلیکوباکترپیلوری در سرم انسان و موش آلوده میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، قطعه حاوی ناحیه دارای بالاترین خاصیت آنتی ژنیک ژن vacA به طول bp1233 بر اساس برنامههای بیوانفورماتیکی به دست آمد، پس از تکثیر ناحیه مورد نظر با استفاده از PCR، در ناقل پلاسمیدی pET32a کلون و بیان شد. پس از خالص سازی پروتئین نوترکیب، آنتی ژنیسیته آن به روش وسترن بلات با سرم افراد آلوده به عفونت فعال هلیکوباکترپیلوری و موش آلوده شده با پروتئین نوترکیب خالص شده بررسی شد.
یافتهها: نتایج PCR و تعیین توالی نشان داد که ژن هدف به درستی در ناقل مورد نظر کلون شده است. آنتی بادیهای استفاده شده در وسترن بلات تولید و بیان پروتئین نوترکیب (65 کیلو دالتون) با غلظت 1/2 میلیگرم در میلیلیتر را نشان دادند.
نتیجهگیری: تزریق پروتئین تولید شده به موش نشان داد که این پروتئین دارای خاصیت آنتی ژنیک و ایمونوژنیک میباشد. بنابراین میتوان از آن به عنوان کاندید مناسبی برای طراحی کیتهای تشخیصی و واکسن هلیکوباکترپیلوری استفاده نمود.