جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای پراکسیداسیون لیپید

عبدالجلال مرجانی، غلامرضا وقاری، فریده توحیدی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

 مقدمه: بیمارانی که دچار بیماری مزمن کلیوی هستند و همودیالیز می شوند بیش تر در معرض تخریب سلولی رادیکال های آزاد می باشند. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر همودیالیز بر تغییرات سطح پراکسیداسیون لیپید پلاسما و فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان گلبول قرمز می باشد.
روش کار: مطالعه از نوع تحلیلی و روش نمونه گیری مبتنی بر هدف بود. 22 بیمار همودیالیزی واجد شرایط مطالعه که جهت دیالیز به بخش دیالیز مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان مراجعه می نمودند و 22 فرد سالم که از لحاظ سن و جنس با بیماران همودیالیزی همسان شدند به طور تصادفی برای مطالعه انتخاب گردیدند. سطح پراکسیداسیون لیپید پلاسما (که به صورت مالون دی آلدئید) بیان می شود و فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان گلبول قرمز (سوپر اکسید دیسموتاز) قبل و بعد از عمل دیالیز در گروه بیماران بررسی و مقایسه شد. همچنین در هر مقطع، موارد ذکر شده با گروه افراد سالم نیز مقایسه گردید. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد و اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون آماری تی دانش آموزی مورد ارزیابی قرار گرفت. 
نتایج: سطح پلاسمایی مالون دی آلدئید گروه کنترل و قبل از دیالیز بیماران همودیالیزی اختلاف معنی داری نشان داد (P<0/001). همچنین سطح پلاسمایی مالون دی آلدئید بیماران همودیالیزی بعد از دیالیز در مقایسه با قبل از دیالیز و گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد (در هر مورد P<0/001)، فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان گلبول قرمز بیماران همودیالیزی نیز بعد از دیالیز در مقایسه با قبل از دیالیز و گروه کنترل کاهش معنی داری داشت. بعد از دیالیز در مقایسه با قبل از دیالیز و گروه کنترل کاهش معنی داری داشت (P<0/001).
نتیجه گیری: کاهش فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان گلبول قرمز و افزایش میزان پراکسیداسیون لیپید پلاسمای بیماران همودیالیزی ممکن است در پیشرفت بیماری های قلب و عروق در آنان نقش مهمی داشته باشد، بنابراین به کار گیری تدابیری جهت به حداقل رسانیدن این تغییرات می تواند در کاهش خطر این بیماری ها و بهبود کیفیت زندگی بیماران تحت همودیالیز اهمیت به سزایی داشته باشد.

اکرم رنجبر، پروین پاسالار، محمد عبداللهی، مصطفی دلاور،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1383 )
چکیده

مقدمه: استرس اکسیداتیو یکی از عوامل ایجاد سمیت در تماس مزمن با سموم ارگانوفسفره می باشد. در این بررسی وضعیت استرس اکسیداتیو و مهار آنزیم استیل کولین استراز (ACHE) کارگران کارخانه فرموله کننده آفت کش های ارگانوفسفره بررسی گردید.
روش کار: این پژوهش مطالعه ای مقطعی تحلیلی است که بر روی 45 کارگر دارای حداقل سابقه کاری یکسال و محدوده سنی 23 تا 55 سال صورت گرفت. گروه کنترل نیز کارگران کارخانه بسته بندی مواد غذایی بودند که از نظر سنی با آنها همسان شدند. استرس اکسیداتیو در این افراد به صورت موادی که با تیوباربیتوریک اسید واکنش می دهند (TBARS) نشان دهنده میزان پراکسیداسیون لیپیدی (LPO) ، توانایی پلاسما در احیای یون های فریک به فرو(FRAP)  نشان دهنده ظرفیت آنتی اکسیدان های تام سرم، گروه های تیول پلاسما و همچنین فعالیت آنزیم گاماگلوتامیل ترانس پیتیدار پلاسما(GGT)  و فعالیت آنزیم استیل کولین استراز ACHE در ایتروسیت ها بررسی گردید.
نتایج: یافته ها نشان داد که فعالیت آنزیم ACHE  و میزان FRAP  و همچنین گروه های تیول در گروه مورد در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری دارد. همچنین میزان TBARS  نیز در این کارگران در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد. کاهش فعالیت آنزیم ACHE  با افزایش TBARS  و کاهش FRAP  در کارگران فرموله کننده ارگانوفسفره ارتباط داشت. این نتایج نشان داد که در کارگران فرموله کننده ارگانوفسفره که در تماس با این مواد هستند استرس اکسیداتیو افزایش می یابد. البته اندازه گیری فعالیتACHE  اریتروسیت در کارگران فرموله کننده ارگانوفسفره نیز نشان دهنده تماس مزمن این افراد با مواد مذکور می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج فوق می توان به افرادی که در تماس مزمن با سموم ارگانوفسفره هستند توصیه نمود که علاوه بر فعالیت آنزیمACHE  ارزیابی استرس اکسیداتیو به طور مرتب انجام گیرد و این افراد برای کاهش آسیب ناشی از استرس اکسیداتیو آنتی اکسیدان های  بیش تری مصرف نمایند.
 

ایرج صالحی، مصطفی محمدی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: استرس اکسیداتیو به شدت با دیابت و عوارض آن در ارتباط می‌باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات دیابت تجربی بر شاخص‌های استرس اکسیداتیو در بافت قلب و تاثیر شنای منظم بر آن می‌باشد. روش کار: طی یک مطالعه تجربی- کاربردی40 عدد موش صحرایی نر ویستار به چهار گروه 10 تایی کنترل، کنترل همراه ورزش، دیابتی بدون ورزش و دیابتی با انجام ورزش تقسیم شدند. دیابت به وسیله تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین (50 میلی‌گرم به ازای هرکیلوگرم، داخل صفاقی) ایجاد گردید. مدت مطالعه 8 هفته بود. پس از پایان دوره، ابتدا حیوانات با تیوپنتال سدیم (50 میلی‌گرم به ازای هرکیلوگرم، داخل صفاقی) بی هوش و بطن چپ جدا و در 80- درجه سانتی‌گراد نگهداری شد. در قسمت رویی به دست آمده از هموژنیزاسیون بافت، فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، گلوتاتیون ردکتاز و کاتالاز به عنوان وضعیت آنتی‌اکسیدان‌های آنزیمی و میزان مالونیل دی‌آلدئید به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپیدی اندازه‌گیری شدند. نتایج: القای دیابت باعث کاهش معنی‌دار در میزان فعالیت آنزیم‌های گلوتاتیون ردوکتاز و کاتالاز در بافت قلب رت‌های دیابتیک نسبت به گروه کنترل گردید. هم‌چنین میزان مالونیل دی آلدئید به طور معنی‌داری در گروه دیابتی ورزش نکرده نسبت به گروه کنترل افزایش داشت. میزان گلوتاتیون توتال بافت قلب در تمامی گروه‌ها یکسان بود. نتیجه گیری: شنا با جلوگیری از کاهش فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی گلوتاتیون ردوکتاز و کاتالاز و کاهش سطح مالونیل دی آلدئید بافت قلب برای جلوگیری از عوارض قلبی- عروقی در دیابت ملیتوس ناشی از استرس اکسیداتیو مفید می‌باشد.
لیلا وصالی اکبر پور، محمد علی سمواتی شریف،
دوره 19، شماره 4 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: فعالیت‌های استقامتی می‌توانند از طریق ایجاد استرس اکسایشی، منجر به آسیب و تخریب بافتی گردند. اما به نظر می‌رسد فعالیت‌های استقامتی و وامانده‌ساز نتایج متفاوتی با یکدیگر دارند. هدف از این پژوهش بررسی مقایسه دو شیوه تمرین شنای استقامت بر سطوح کراتین‌کیناز، لاکتات دی هیدروژناز و مالون دی آلدئید رت‌های نر ویستار است.

مواد و روشها: تعداد 18 سر رت نر نژاد ویستار  با سن 12 هفته و در محدوده 250 تا 300 گرم به طور تصادفی به سه گروه شش تایی شنای استقامت(EN)، شنای وامانده­ساز (EX) و کنترل (C) تقسیم شدند. هر دو گروه تمرینی به مدت 10 هفته، 5 روز در هفته و هر جلسه یک ساعت شنا کردند. اما از هفته پنجم، 30 دقیقه در هفته به طور فزاینده به زمان شنای گروه وامانده‌ساز افزوده می‌شد، به طوری که گروه وامانده‌ساز در سه هفته پایانی پروتکل تمرینی، سه ساعت در هر جلسه شنا می‌کردند. گروه کنترل (C) در این مدت فعالیتی نداشتند. یک روز پس از اتمام پروتکل تمرینی، نمونه‌گیری خونی از سیاهرگ زیرین رت‌ها انجام شد. فعالیت LDH و CK به روش رنگ‌سنجی(DGKC) و MDA از طریق واکنش با TBA سنجیده شد. نتایج از طریق آزمون آنووای یک طرفه و پس از آن تست تعقیبی توکی با سطح معنی‌داری(p<0/05) تحلیل شدند. 

یافتهها: گروه EN، افزایش معنی‌داری در سطوح CK سرمی نسبت به گروه EX و گروه C داشتند(0/001=p)، در حالی که سطوح مالون دی آلدئید به طور معنی‌داری نسبت به گروه C کم‌تر بود(0/011=p). اما در سطوح LDH تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد تمرین استقامتی آسیب بیشتری به عضله وارد می‌کند، در حالی که پراکسیداسیون لیپید کمتری ایجاد می‌کند.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb