28 نتیجه برای وزن
فرشته شاه محمدی، محمدانور احمدی،
دوره 1، شماره 4 - ( 7-1376 )
چکیده
در این مطالعه 2510 نوزاد زنده به دنیا آمده از 2465 حاملگی یک قلوئی و چند قلوئی در بیمارستان طالقانی اراک به مدت چهار ماه مورد بررسی قرار گرفته اند. هر نوع نقص مادرزادی آشکار در بدو تولد فقط بعد از تایید به وسیله متخصص کودکان به عنوان ناهنجاری مادرزادی در نظر گرفته شده است. بر این اساس رقم 1/4 درصد برای میزان ناهنجاری های آشکار به دست آمده است .شایع ترین سیستم گرفتار، سیستم عضله – اسکلتی بوده است. میزان ناهنجاری های مادرزادی در نوزادان پسر تقریبا دو برابر دختران بود. در نوزادان با سن جنینی کمتر از 38 هفته با اختلاف معنی دار 0/0042P= شایع تر از نوزادان 38 هفته یا بیشتر بود. ناهنجاری های مادرزادی در نوزادان با وزن کمتر از 2500 گرم در هر دو جنس با اختلاف معنی دار 0/0264P= شایعتر از نوزادانی با وزن 2500 گرم یا بیشتر بود. بیم میزان ناهنجاری های مادرزادی در نوزادان با سن مادر و رتبه حاملگی مادر اختلاف معنی داری وجود ندارد. میزان ناهنجاری ها در زایمان های چند قلو با اختلاف معنی دار 0/0244P= بیش از زایمان های یک قلو می باشد. ناهنجاری های مادرزادی آشکار در نوزادان متولد شده از والدین خویشاوند نسبی با اختلاف معنی دار 05/0P< شایع تر از نوزادانی است که از والدین غیر خویشاوندی متولد شده اند.
مهدی مسیبی، احمد شاهمرادی،
دوره 2، شماره 7 - ( 4-1378 )
چکیده
بررسی حاضر در سال 74-1373 جهت بررسی میزان آلودگی های انگلی روده ای در کودکان کم وزن زیر 5 سال مناطق روستایی در 21 روستای شهرستان برخوار و میمه بر روی 954 کودک زیر 5 سال در دو گروه مساوی کم وزن (زیر صدک 3) و با وزن مناسب انجام گردید. نتایج حاصله نشان داد که:
در کل 44/5 درصد کودکان آلودگی انگلی روده ای داشتند که شایع ترین آنها به ترتیب ژیاردیالامبلیا (25/5%)، انتاموباکسولی (13/2%)، اندولیماکس نانا (5%)، بلاستوسیتیس مومینیس (3/5%) و هیمنولیپس نانا (2/3%) بود.
اختلاف میزان آلودگی و تنوع آن در کودکان کم وزن (49/9%) و کودکان با وزن مناسب (39/2%) معنی دار بود.P<0/0005 , P<0/01)
بیشترین تنوع انگلی در گروه سنی 5-4 سال بود. P<0.0005)
آلودگی به ژیاردیالامبلیا و هیمنولیپس نانا در کودکان کم وزن بیشتر بود.
پراکندگی آلودگی در روستاها یکسان بود.(P=0)
6/2% کودکان زیر 5 سال روستایی این شهرستان کم وزن بودند.
منیژه کهبازی،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده
هیپوگلیسمی یکی از شایع ترین اختلالات متابولیک قابل پیشگیری و درمان به خصوص در نوزادان کم وزن هنگام تولد است. حدود ۸۰٪ موارد بدون علامت است و یا این که علائم می توانند در روز سوم تا پنجم تولد یعنی بعد از ترخیص از بیمارستان در نوزاد بروز کنند. در هرحال، هیپوگلیسمی حتی در موارد بدون علامت، نوزاد را در معرض نقائص شدید تکامل مغز و سیستم عصبی قرار می دهد که این اختلالات بسته به مدت و شدت هیپوگلیسمی به صورت کاهش رشد دور سر و اختلالات رفتاری به خصوص در سنین ۳ تا ۵ سالگی برای کودک به یادگار می مانند. ما در این تحقیق به بررسی ۲۸۴ نوزاد LBW پرداختیم که حدود ۵/۲٪ از آن ها در ۲۴ ساعت اول تولد هیپوگلیسمی (قند خون کم تر از ۳۰ میلی گرم در دسی لیتر) داشتند. حدود ۸۰٪ از این موارد بدون علامت بودند. ۲۰٪ نوزادان هیپوگلیسمیک دچار علایم به صورت هیپوتونی، تشنج ژنرالیزه همراه با آپنه و سیانوز منتشر شده بودند که این نوزادان حاصل حاملگی دو قلویی و زایمان به صورت سزارین بودند. همچنین این نوزادان را به تفکیک سن حاملگی مورد بررسی قرار دادیم که شیوع هیپوگلیسمی در بین نوزادان نارس ۲/۳٪ و در بین نوزادان با محدودیت رشد داخلی رحمی IUGR ۹/۶٪ بود. بین جنسیت و میزان بروز هیپوگلیسمی رابطه معنی داری وجود نداشت ولی بیش ترین میزان بروز هیپوگلیسمی در نوزادانی با وزن تولد ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ گرم مشاهده شد.
منیژه کهبازی،
دوره 6، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
مقدمه: کودکان در هر کشوری به دلیل نقشی که در آینده ایفا خواهند نمود از اهمیت ویژهای برخوردارند. در کشور ما نیز کودکان درصد بالایی از جمعیت را به خود اختصاص میدهند. در کشورهای جهان سوم اکثر کودکان به دلیل فقرهای مادی و فرهنگی دچار سوء تغذیه میباشند که نتیجه آن اختلال در رشد جسمانی و روانی آنها میباشد. در این میان با توجه به اثرات شناخته شده روی در متابولیسم و رشد انسان، این مطالعه جهت بررسی بیش تر اثرات روی در افزایش وزن صدک وزنی کودکان صورت پذیرفت.
روش کار: طی یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور، 70 کودک (21 پسر و 49 دختر) 9 تا 36 ماهه که فاقد هیچ گونه بیماری زمینهای بودند، به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب گردیدند. این کودکان به دو گروه مساوی تقسیم شدند که برای یک گروه به مدت 3 ماه روزانه 3 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن کودک شربت سولفات روی 0/6 درصد (گروه مورد) و برای گروه دیگر روزانه همین مقدار دارونما (گروه شاهد) در مدت زمان مشابه تجویز گردید. سپس میزان افزایش صدک وزنی کودکان طی سه نوبت به فواصل یک ماهه ارزیابی شد.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که در گروه مورد در طی سه ماه بررسی، میانگین میزان صعود صدک وزنی 4/5 درصد و در گروه شاهد در همین مدت زمان، 3/7 درصد بود. افزایش صدک وزنی در گروه شاهد و مورد توسط آزمونی تی مقایسه شدند که از نظر آماری اختلاف معنیداری بین افزایش وزن کودکان در بین دو گروه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: این تحقیق نشان داد که مکمل روی تأثیر ملاحظهای در افزایش وزن و صدکهای وزنی کودکان دارای اختلال رشد ندارد.
منیژه کهبازی، علی چهرئی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
مقدمه: تغذیه مناسب در رشد و تکامل طبیعی کودکان نقش مهمی دارد. با عنایت به اینکه بیش ترین رشد مغزی کودک در سال های اول زندگی است اهمیت تغذیه مناسب در رشد کودک، یادگیری و کارایی کودکان غیر قابل انکار است. در کشور ما نیز اختلال رشد ناشی از مشکلات تغذیه ای از شیوع فراوانی برخوردار است. در حال حاضر آموزش تغذیه به مادران توسط مراقبین سطوح اولیه در مراکز بهداشتی صورت می گیرد و پزشکان کم ترین نقش را در این آموزش دارند. لذا در این مطالعه بر آن شدیم اثر آموزش تغذیه تکمیلی توسط پزشک را بر وزن کودکان دارای اختلال رشد مورد بررسی قرار دهیم.
روش کار: مطالعه انجام شده یک کارآزمایی بالینی به روش قبل و بعد می باشد. در این پژوهش 100 کودک 6 تا 24 ماهه دارای اختلال رشد که هیچ بیماری به عنوان علت کاهش رشد در این کودکان شناخته نشده بود، مورد بررسی قرار گرفتند. سپس آموزش در مورد تغذیه صحیح توسط پزشک به مادران داده شد و کودکان هر ماه به مدت سه ماه از نظر میزان افزایش وزن بررسی شدند و نتایج با سه ماه قبل از اموزش مقایسه گردید.
نتایج: در این مطالعه 45% افراد مورد پژوهش مذکر و مابقی مونث بودند. میانگین سنی آنها 11/83 ماه بود. اختلاف معنی داری بین میانگین اختلاف وزن انتهای دوره بدون آموزش از ابتدای آن (0/49-گرم) و میانگین اختلاف وزن در انتهای دوره آموزشی از ابتدای آن (1276 گرم ) وجود داشت تفاوت امتیاز z انتها از ابتدای دوره آموزش (1/25) نسبت به دوره بدون آموزش (0/04) به طور معنی داری افزایش یافته بود (0/001=P).
نتیجه گیری: به طور کلی آموزش تغذیه به مادران توسط پزشک نقش موثری در بهبود اختلال رشد کودکان و افزایش زوزن آنان دارد و لذا توصیه می گردد پزشکان در برخورد با بیماران دچار اختلال رشد با وجود انجام آموزش تغذیه تکمیلی در سطوح قبلی ارجاع، در کنار بررسی های تشخیصی و حتی مقدم بر آن مجددا آموزش تغذیه تکمیلی را به طور مفصل برای مادران ایشان به اجرا درآورند.
دكتر طاهره اشرف گنجوئی، دكتر طیبه نادری، دكتر بابک عشرتی، دكتر نوشین باباپور،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه: تعیین هر چه دقیقتر وزن جنین درپیشگیری از عوارض زایمانی و همچنین در تصمیمگیری متخصصین از نظر نحوهً اجرای زایمان حیاتی است. این امر خصوصاً در موارد مشکوک به ماکروزومی و یا تأخیر رشد جنین(IUGR) و همچنین در زایمانهای زودرس اهمیت دارد. هدف از این تحقیق تعیین اعتبار تخمین کلینیکی، سونوگرافیک و مادر در برآورد وزن جنین در مقایسه با وزن بدو تولد نوزاد میباشد. روش کار: در این مطالعه مقطعی، 246خانم ترم مراجعه کننده به بیمارستان شهید باهنر و بیمارستان افضلی پور شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفتند. واحدهای مورد پژوهش که کاندید سزارین بودند ( اکثراً به دلیل سابقه قبلی سزارین) پس از تخمین سونوگرافیک توسط سونوگرافیست، حداکثر طی یک هفته جهت ختم حاملگی بستری شده و توسط دو متخصص و یک دستیار ارشد تخمین کلینیکی وزن جنین صورت میگرفت. ضمناً از مادرانی که سابقه زایمان قبلی داشتند راجع به وزن تقریبی جنین فعلی سوال میشد. همه تست کنندهها از نتایج تخمین وزن جنین توسط سایرین و همچنین تخمین سونوگرافیک نا آگاه بودند و پس از انجام سزارین وزن نوزاد به عنوان استاندارد طلایی در نظر گرفته میشد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای تی زوج و مربع کای استفاده شد. نتایج: وزن زمان تولد از 2100 گرم تا 5300 گرم متفاوت بود ( با میانگین وزنی443±3339 گرم). در صورتی که معیار وزن 2500 تا 4000 گرم به عنوان وزن طبیعی تلقی شود حساسیت اندازهگیری وزن توسط معاینه کنندهها 8/11 درصد و ویژگی این سنجش 6/99 درصد بود(با ارزش اخباری مثبت و منفی به ترتیب7/66 درصد و 8/93 درصد). در حالی که حساسیت اندازهگیری وزن توسط سونوگرافی6/17 درصد و ویژگی این سنجش5/93 درصد بود( با ارزش پیشگوئی مثبت و منفی به ترتیب3/14درصد و 1/92 درصد). همچنین حساسیت اندازه گیری وزن توسط مادر 3/6 درصد و ویژگی آن 98 درصد بود. نتیجه گیری: بین اندازهگیری توسط سونوگرافی و متوسط اندازهگیری توسط سه نفر معاینه کننده اختلاف معنیداری وجود نداشت. بنابر این پزشکان با کسب تجربه شاید بتوانند با دقت مشابه و شاید هم بیشتر، در تخمین وزن جنین کمک کنند.
مهری دلوریان زاده، ناهید بلبل حقیقی، حسین ابراهیمی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
مقدمه: هر ساله حدود 21 میلیون نوزاد با وزن کمتر از حد طبیعی در جهان متولد میشوند که در مقایسه با میزان مرگ و میر نوزادانی که به علل دیگر میمیرند شانس کمتری برای زنده ماندن دارند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط مواد مغذی دریافتی در سه ماهه آخر با تولد نوزاد کم وزن میباشد. روش کار: این مطالعه یک مطالعه کوهورت با مدت پیگیری سه ماهه است. جامعه هدف شامل کلیه زنان باردار در سه ماهه آخر بارداری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان شاهرود بودند. نمونهگیری به صورت نمونهگیری آسان و شامل 424 نفر بوده است. در این مطالعه، همزمان با مراجعه مادر به درمانگاه، رژیم غذایی آنان با استفاده از ثبت مواد غذایی خورده شده در یک هفته بررسی شد و آزمایشات بیوشیمیایی و هماتولوژی وآزمونهای تن سنجی و ثبت اطلاعات دموگرافیک آنها انجام گرفت. بعد از اتمام دوران بارداری و انجام زایمان، وزن هنگام تولد نوزاد اندازهگیری شد. در نهایت کلیه اطلاعات در فرمهای پرسشنامهای ثبت و دادههای پژوهش با استفاده از آزمونهای آماری کای دو، تی، من ویتنی و لون و همچنین مدل رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل گردید. نتایج : در مجموع 424 زن باردار مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه مادران براساس دریافت انرژی و پروتئین به گروههایی با تغذیه خوب و بد تقسیم شدند. تغذیه 75 درصد مادران از نظر دریافت انرژی و 20 درصد مادران از نظر دریافت پروتئین در سطح پایین بود. شیوع وزن کم در هنگام تولد 13 درصد بود. 14 درصد نوزادانی که مادرانشان انرژی کم و 25 درصد نوزادانی که مادرانشان پروتئین کم دریافت میکردند، وزن هنگام تولد کمی داشتند. همچنین 43 درصد نوزادانی که مادرشان قرص آهن مصرف نمیکرد دچار وزن کم هنگام تولد بودهاند. ارتباط معنیداری بین وزن هنگام تولد و مصرف مکمل آهن (015/p=) و مولتی ویتامین(048/p=)در سه ماهه آخر بارداری دیده شد. همچنین در مادران لاغر احتمال به دنیا آمدن نوزادان کم وزن، 86 درصد مشاهده شد. نتیجه گیری: براساس یافتههای پژ وهش بین وضع تغذیه در سه ماهه آخر بارداری با وزن هنگام تولد ارتباط وجود دارد، لذا توصیه میشود که به افزایش وزن مادر به خصوص در سه ماهه آخر بارداری و استفاده ازمکملهای مناسب توجه گردد.
علیرضا بهرامی، عباس صارمی،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: افراد مسن، چاق و کم تحرک در معرض خطر بیماریهای دیابت و قلبی عروقی هستند. تمرین ورزشی اختلالات متابولیکی مرتبط با این بیماریها را بهبود میبخشد، اما اثرات اضافه کردن محدودیت کالری به ورزش در معرض خطر روشن نیست. هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثرات یک برنامه 12 هفتهای تعدیل روش زندگی بر پروتئین واکنشی C و شاخصهای سندروم متابولیک در مردان میانسال چاق/اضافه وزن بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون، 21 مرد کم تحرک به طور تصادفی به دو گروه 12 هفته محدودیت کالری [~500 کیلوکالری] و تمرین ورزشی به همراه محدودیت کالری [~500 کیلوکالری] تقسیم شدند. ترکیب بدنی، نشانگر خطر قلبی عروقی و پروتئین واکنشی C قبل و بعد از مداخله اندازهگیری شد.
یافتهها: بعد از 12 هفته مداخله، در گروه تمرین ورزشی به همراه محدودیت کالری کاهش معنیداری در وزن بدن، چربی شکمی (احشایی، زیر جلدی)، مقاومت به انسولین، نیمرخ چربی خون و پروتئین واکنشی C مشاهده شد (05/0p<). در حالی که در گروه محدودیت کالری، فقط بهبود معنیداری در وزن بدن و شاخص مقاومت به انسولین مشاهده شد (05/0p<).
نتیجهگیری: مداخلات روش زندگی که رژیم غذایی را با تمرین ورزشی ترکیب کند موجب بهبود مقاومت به انسولین، التهاب سیستمیک و ریسک فاکتورهای قلبی عروقی در افراد میانسال چاق/اضافه وزن میشود.
شادی گلی، بهرام سلیمانی، مرجان گلی، معصومه گودرزی،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: شایعترین علت قطع مصرف روش تزریقی پیشگیری از بارداری، خونریزیهای نامنظم قاعدگی و افزایش وزن ذکر شده است. برای کاهش این عوارض روش تزریقی ترکیبی سیکلوفم پیشنهاد گردیده که میزان تاثیر آن در کاهش این عوارض دقیقاً مشخص نیست. این مطالعه با هدف مقایسه الگوی قاعدگی و تغییرات وزن و فشار خون در خانمهای استفاده کننده از روشهای DMPA و سیکلوفم انجام شد. مواد و روشها: در یک مطالعه مقطعی، 600 خانم کاربر روشهای تزریقی DMPA و سیکلوفم (300 نفر در هر گروه) به روش مبتنی بر هدف انتخاب و در سه مقطع زمانی 3، 6 و 12-9 ماه پس از اولین تزریق بررسی شدند. دادهها توسط پرسشنامه گردآوری و توسط نرم افزارSPSS و آزمونهای آماری کای دو، آنالیز واریانس و من ویتنی تحلیل شدند. یافتهها: لکه بینی و آمنوره در کاربران DMPA با شیوع بیشتری دیده شدند. در انتهای ماههای 3، 6 و 12-9 پس از اولین تزریق تنها در پایان ماههای 6 و12-9 دو گروه اختلاف معنیداری را در بروز لکه بینی نشان دادند(05/0>p)، همچنین بروزآمنوره در دو گروه در هر سه مقطع زمانی تفاوت معنیداری نشان داد(05/0>p). تغییرات وزن در دو گروه تفاوت معنیداری نداشت(05/0p<) ولی تغییرات فشارخون دیاستول در دو گروه تفاوت معنیداری را نشان داد(05/0>p). نتیجهگیری: با توجه به شیوع کمتر لکه بینی و آمنوره در کاربران سیکلوفم، توصیه به تشویق کاربران واجد شرایط به استفاده از روش سیکلوفم مینماییم. همچنین کنترل دقیق وزن و فشار خون توصیه میگردد
سید ابوالحسن سیدزاده، محمدرضا توحیدی، احمدرضا نیکی بخش، هاشم محمودزاده، حسین عماد ممتاز، رضا دلیرانی، فرشید کمپانی، اکرم سلیمانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک یکی از بیماریهای مزمن در کودکان محسوب میشود. به همین دلیل شناسایی فاکتورهای مؤثر در سیر و پیش آگهی این بیماران بسیار حائز اهمیت است. از این میان تأثیر وزن پایین تولد، به دلیل کاهش تعداد نفرون مادرزادی و هیپرفیلتراسیون گلومرولی بسیار مورد توجه است. این مطالعه به منظور بررسی تأثیر وزن پایین زمان تولد بر سیر و پیش آگهی بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک مادر زادی انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی 170 بیمار مبتلا به سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک از مراکز کرمانشاه، ارومیه، اهواز، همدان و قزوین با توجه به وزن زمان تولد به دو دسته وزن پایین زمان تولد (کمتر از 2500 گرم) و وزن طبیعی زمان تولد (گرم2500>) تقسیم شدند و سیر بالینی این بیماران با توجه به پرونده های موجود بررسی شد.
یافتهها: در بررسی این بیماران، 22 بیمار در گروه وزن پایین زمان تولد و 148 بیمار در گروه وزن طبیعی زمان تولد قرار گرفتند، بعد از بررسیهای آماری، به جز ارتباط وزن پایین زمان تولد با سن تظاهر بیماری(014/0=p)، ارتباط دیگری بین وزن پایین زمان تولد و سیر بالینی بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک یافت نشد.
نتیجهگیری: بر طبق نتایج این مطالعه، وزن پایین زمان تولد به جز در مورد سن تظاهر بیماری، ارتباطی با سیر و پیش آگهی بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک در مقایسه با گروه وزن طبیعی زمان تولد، ندارد.
محمود رضا نخعی، امیر الماسی حشیانی، بهروز ابراهیم زاده کر،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی وضعیت تغذیهای، ابزاری برای اجرای مراقبتهای تغذیهای است. هدف از اجرای این روش تعیین نیازهای تغذیهای و رفع آنها در جهت ارتقای سلامتی افراد است. مادران باردار و شیرده جزو گروههای آسیبپذیر هستند، کاربرد این روش به خصوص از دیدگاه تعیین کالری و پروتئین دریافتی بر روی رشد نوزاد تاثیرات مثبتی دارد. هدف از این مطالعه مقاله بررسی وضعیت تغذیهای مادران باردار است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی 80 مادر باردار از بین زایشگاههای خصوصی، تامین اجتماعی و زایشگاههای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اراک، انتخاب شد. مشخصات دموگرافیک مادران با استفاده از پرونده پزشکی ثبت شد و اطلاعات مربوط به رژیم غذایی با استفاده از پرسشنامه دریافت مواد غذایی و آنالیز مواد غذایی دریافتی نیز با استفاده از نرم افزار Nutritionist، نسخه 4 انجام شد. آنالیز دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت پذیرفت.
یافتهها: میانگین افزایش وزن دوران بارداری (1/10کیلوگرم) با توجه به میانگین نمایه توده بدنی به دست آمد(2/22 کیلوگرم در متر مربع). میانگین وزن نوزادان 5/2 کیلوگرم را نشان داد. میانگین انرژی دریافتی مادران در حد میزان توصیه شده غذایی(روزانه) و میزان پروتئین دریافتی نیز فراتر از میزان توصیه شده روزانه به دست آمد. وزن مادر قبل از بارداری، با وزن مادر در انتهای بارداری همبستگی مثبت و معنیداری(93/0=r) (001/0=p) را نشان داد. همچنین بین وزن مادر قبل از بارداری با درصد افزایش وزن مادر در انتهای بارداری همبستگی منفی و معنیداری(39/0=r) (01/0=p) به دست آمد. همچنین بین وزن نوزاد با وزن مادر در انتهای بارداری همبستگی مثبت و معنیداری(34/0=r) (001/0=p) به دست آمد.
نتیجهگیری: ارزیابی وضعیت تغذیهای مادران باردار نشان داد که در حین بارداری از وضعیت تغذیهای مناسبی بر خوردار بوده و نوزادانی با وزن طبیعی به دنیا آوردهاند. واژگان کلیدی: ارزیابی وضعیت تغذیهای، اندازهگیریهای تن سنجی، رژیم غذایی دریافتی، مادران باردار
محمود رضا نخعی، امیر الماسی حشیانی، فاطمه ایمان پرست، سعید بابایی،
دوره 16، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ویتامین آ نقش اساسی در رشد ، تولید مثل و حفظ بافت اپی تلیال دارد . ویتامین آ (به ویژه اسید رتینوئیک) به عنوان یک هورمون عمل می کند تا بیان ژن را تحت تاثیر قرار دهد ، ویتامین آ جهت نمو استخوان ها و عملکرد آنها و عملکرد سیستم ایمنی ضروری می باشد . نقش ویتامین آ در کاهش مرگ و میر اطفال تا سن 6 ماهگی بدرستی شناخته شده است .
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی 90 مادر شیر ده از بین زایشگاه های خصوصی ، تامین اجتماعی و زایشگاه های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کشور اراک، انتخاب شد . اطلاعات مربوط به پرسش نامه از دو قسمت اطلاعات کلی در مورد مادران باردار و اطلاعات مربوط به رژیم غذایی مادر تشکیل شده بود. آنالیز مواد غذایی دریافتی با استفاده از نرم افزار Nutritionist II، انجام شد . اندازه گیری نمونه های رتینول سرم و بندناف به روش HPLC با فاز معکوس انجام شد .
یافته ها: رتینول بندناف مادران با وزن نوزادان همبستگی مثبتی را نشان داد (r=0.22) و 0.05)&ge(p رتینول سرم مادران با وزن نوزادان همبستگی مثبتی نشان داد (r=0.13) اما معنی دار نبود . رتینول دریافتی نیز با وزن نوزاد همبستگی مثبت (r=0.15) نشان داد ولی معنی دار نبود .
نتیجه گیری: بهبود وضعیت رتینول مادر می تواند در بدنیا آوردن نوزاد با وزن طبیعی نقش موثری داشته باشد .
ملیحه بهادری، سعیده ظفر بالانژاد، محمد مهدی فرقانی فرد،
دوره 17، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش ژن 4SALL در تکوین اندامهای مختلف از جمله سیستم عصبی و مغز، در این مطالعه بیان ژن 4 SALLدر طول تکوین جنین جوجه در بافت پروزنسفالن مغز و بیشترین میزان بیان در طول رشد و نمو این موجود مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این پژوهش تجربی در ابتدا از تخم مرغهای نطفهدار انکوبه شده در درجه حرارت 37-5/37 درجه سانتیگراد و رطوبت65 - 60 درصد استفاده شد. پس از شروع رشد و نمو جنینی قسمتی از بافت پروزنسفالن مغز روزانه از تخم مرغها جمعآوری گردید. RNA تام استخراج و سنتز cDNA از بافت تفکیک شده انجام شد. cDNA سنتز شده به عنوان الگو برای بررسی کمی بیان 4SALL mRNA؛ به وسیله Real Time PCR استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل نشان میدهد بیان ژن 4 SALLدر طول رشد و نمو جنین در پروز نسفالن متغیر میباشد، اما در روزهای ابتدایی جنینی بیان آن نوسانات زیادی را نشان نمیدهد به طوری که حداکثر تعداد نسخههای mRNA ژن 4SALL در 15 روز رشد و نمو جنینی تعیین شد.
نتیجهگیری: بیان این ژن در روزهایی که رشد اندامها و مغز قدامی در حال کامل شدن است افزایش بیشتری نشان میدهد. با استفاده از جدول هامبورگ– همیلتون به نظر میرسد ارتباطی بین افزایش بیان ژن 4SALL و رشد و نمو اندامهای بینایی و نیم کرههای مغز در حال تکوین وجود دارد.
عباس صارمی، علیرضا بهرامی، مهری جمیلیان، پرستو معظمی گودرزی،
دوره 17، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سندروم تخمدان پلیکیستیک یک اختلال هورمونی پیچیده است که سیستمهای متابولیکی و تولید مثلی را متاثر میسازد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین پیلاتس بر سطح هورمون آنتی مولرین و عوامل خطرساز قلبی و متابولیکی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلیکیستیک میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، 20 زن مبتلا به سندروم تخمدان پلیکیستیک (29/4±16/28 سال) به طور تصادفی به گروههای تمرین پیلاتس (10 نفر) و کنترل (10 نفر) اختصاص داده شدند. گروه تمرین در یک برنامه فزاینده حرکات پیلاتس شرکت نمودند، (سه روز در هفته) در حالی که به گروه کنترل آموزش داده شد در طول دوره 8 هفتهای تحقیق سطح فعالیتهای معمول خود را حفظ نمایند. سطوح سرمی هورمون آنتی مولرین، ترکیب بدنی و شاخصهای متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد.
یافتهها: بعد از 8 هفته تمرین پیلاتس شاخص مقاومت به انسولین، کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایین، تری گلیسرید و چربی شکمی به طور معنیدار کاهش یافت(05/0p<). به علاوه، مقادیر هورمون آنتی مولرین در پاسخ به تمرین هوازی به طور معنیدار کاهش یافت(05/0p<).
نتیجهگیری: این نتایج پیشنهاد میکند که تمرین پیلاتس میتواند اثرات مطلوبی بر شاخصهای متابولیکی و ذخیره تخمدانی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلیکیستیک داشته باشد
عاطفه بیابانگرد زاک، مسعود گلعلی پور، غلامرضا حدادچی، علیرضا علاسپور،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل تغییر سبک زندگی از نظر تغذیه و فعالیتهای فیزیکی، چاقی به یکی از مهمترین چالشهای سلامتی انسان تبدیل شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط سطح تستوسترون و لیپوپروتئینهای سرم از جمله لیپوپروتئین با چگالی پایین و لیپوپروتئین با چگالی بالا با شاخص توده بدنی در گروههای متفاوت سنی از جمعیت مردان استان گلستان بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهد که در آن 183 نفر از مردان طی سال 90-91 به صورت تصادفی انتخاب شدند، وزن و قد افراد بر اساس روشهای استاندارد اندازهگیری شد و برای هریک شاخص توده بدنی محاسبه گردید. سطح سرمی هورمون تستوسترون و سطح لیپوپروتئین با چگالی پایین و لیپوپروتئین با چگالی بالا این افراد نیز سنجیده شد. آنالیزهای آماری دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و آزمون آنووا یک طرفه وآزمون همبستگی دومتغیره پیرسون بین گروهها صورت گرفت.
یافتهها: نتایج تجزیه و تحلیل دادهها، ارتباط آماری معکوس و معنیداری بین شاخص توده بدنی با سطح سرمی تستوسترون نشان داد (005/0p=). در جمعیت مورد بررسی، افزایش شاخص توده بدنی با افزایش لیپوپروتئین با چگالی پایین و افزایش سن نیز مرتبط بود (p به ترتیب 049/0 و 011/0). در ضمن بین مقدار لیپوپروتئین با چگالی بالا و شاخص توده بدنی رابطه معکوسی مشاهده شد که از لحاظ آماری معنیدار نبود (068/0p=).
نتیجهگیری: از این مطالعه میتوان چنین نتیجه گرفت که در مردان، افزایش وزن با سطح پایین تستوسترون و با افزایش LDL مرتبط است که با افزایش سن این ارتباط بیشتر میشود.
زهرا جلوداری، ناهید مسعودپور، محمد اسدپور، میثم حاضری بغداد آباد، سید حسین شاهچراغی،
دوره 18، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: تولد با وزن کمتر از 2500 گرم، شاخص عمده ارزیابی سلامت نوزادی و شیرخواری میباشد. با توجه به بررسیهای صورت گرفته روی حیوانات، کمبود مس و روی در بارداری با توقف رشد جنینی و ناهنجاریهای مادرزادی ارتباط دارد. از این رو، این پژوهش به منظور ارزیابی نقش این دو عنصر بر روی جنین انسان صورت گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی در مدت یک سال خون بند ناف کلیه نوزادان متولد شده در زایشگاه نیک نفس رفسنجان گرفته شد، سپس سرم آن جدا و ذخیره شد. در مجموع 64 نمونه شامل 9 نوزاد با ناهنجاری مادرزادی،21 نوزاد با وزن مساوی یا کمتر از 2500 گرم و 34 نوزاد سالم به عنوان شاهد به روش تصادفی ساده انتخاب شد. پس از آن، میزان مس و روی خون بند ناف آنها به روش اسپکتروفوتومتری اندازهگیری شد و برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS نسخه 17 و روشهای آماری کای اسکوئر، تی- تست و آنالیز واریانس استفاده شد.
یافتهها: ارتباط معنیداری بین سطح مس و روی با وزن هنگام تولد و ناهنجاریهای مادرزادی به دست نیامد. همچنین ارتباط معنیداری بین مس و روی با برخی از عوامل خطرزای حاملگی نظیر نوع زایمان، پارگی زودرس کیسه آب، کنده شدن زودرس جفت، جفت سرراهی، مسمومیت حاملگی، رتبه تولد، قد، دور سر و آپگار وجود نداشت.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان میدهد که سطح سرمی مس و روی خون بند ناف ارتباطی با وزن تولد و بروز ناهنجاریهای مادرزادی و عوامل خطرزای حاملگی ندارد.
رستگار حسینی، ارسلان دمیرچی، پروین بابایی،
دوره 18، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: تاثیر تمرین های ورزشی بر وزن بدن و چربی احشایی در مطالعات متعدد بررسی شده، اما اثر تمرین هوازی همراه با دوزهای مختلف ویتامین D تزریقی بر وزن بدن، چربی احشایی و دریافت غذا نامعلوم است. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر تمرین هوازی و دوزهای مختلف ویتامین D تزریقی بر وزن بدن، چربی احشایی و دریافت غذا در موش های ماده نژاد ویستار می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 72 موش صحرایی ماده نژاد ویستار به 9 گروه 8 تایی شامل یک گروه تمرین هوازی (3 روز در هفته به مدت 8 هفته)؛ سه گروه تمرین هوازی و مکمل دهی ویتامین D ( با دوز بالا، متوسط و پایین)، سه گروه مکمل دهی ویتامین D (با دوز بالا، متوسط و پایین) و دو گروه شاهد تقسیم شدند. از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که وزن بدن و چربی احشایی در گروه تمرین هوازی با مکمل دهی ویتامین D با دوز بالا نسبت به سایر گروه ها پایین تر است. همچنین میانگین دریافت غذای گروه تمرین هوازی با مکمل دهی ویتامین D با دوز پایین، گروه مکمل دهی ویتامین D با دوز پایین و گروه کنترل نسبت به سایر گروه ها به طور معنی داری بالاتر بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین هوازی همراه با مکمل دهی ویتامین D با دوز بالا، نسبت به استفاده از هریک از این استراتژی ها به تنهایی، روش مطلوب تری در راستای کاهش وزن و چربی احشایی موش های ماده نژاد ویستار می باشد.
امیر حسین حسینی، لیلا کهن، سارا فلاحی،
دوره 18، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی یک بیماری پیچیده و چند عاملی است که حاصل مجموعهای از زمینههای ژنتیکی و محیطی و نحوه زندگی بوده و با افزایش خطر بیماریهایی چون فشارخون بالا، دیس لیپیدمی و دیابت نوع دو همراه میباشد. مطالعات نشان دادهاند که میکرو RNAها در ایجاد بیماریهای مزمن از قبیل چاقی نقش دارند. پژوهش حاضر، اولین پژوهشی است که به بررسی ارتباط احتمالی پلیمورفیسم rs2910164 ژن mir-146a با اضافه وزن و چاقی در زنان ایرانی پرداخته است.
مواد و روشها: مطالعه مورد - شاهدی حاضر بر روی 133 زن دارای اضافه وزن، 75 زن چاق و 173 زن با وزن طبیعی به عنوان گروه کنترل انجام شد. ژنوتیپهای پلیمورفیسم rs2910164 در ژن mir-146a با استفاده از روش Tetra-ARMS PCR تعیین گردیدند. همچنین جهت بررسی ارتباط بین ژنوتیپها با خطر ابتلا به چاقی، از تحلیل رگرسیون لجستیک استفاده شد.
یافتهها: ارتباط معنیداری بین ژنوتیپهای GC (04/0=p، 3/3-1: CI95 درصد، 8/1:OR) و CC (004/0=p، 6/12-6/1: CI95 درصد، 5/4:OR) با استعداد ابتلا به چاقی وجود داشت. براساس مدل ژنتیک غالب برای آلل C (مقایسه بین ژنوتیپهای GC+CC در مقابل GG)، ژنوتیپهای GC+CC با خطر ابتلا به چاقی همراه بودند (01/0=p، 7/3-2/1: CI95 درصد، 1/2:OR).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که پلیمورفیسم rs2910164 ژن mir-146a با خطر ابتلا به چاقی همراه است و آلل C میتواند به عنوان یک آلل غالب، خطر ابتلا به چاقی را در زنان ایرانی افزایش دهد.
فرزاد ابراهیم زاده، ابراهیم حاجی زاده، عبدالکریم شادمهر، نسیم وهابی، عزت اله فاضلی مقدم، جواد ناصریان، مهدی صفری،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال رشد قد و وزن یکی از مهمترین اختلالات سلامتی کودکان کمتر از 2 سال در کشورهای در حال توسعه است. بیتوجهی به این اختلال میتواند باعث بروز مشکلات جدی همچون افزایش مرگ و نیز انواع معلولیتها در کودکان شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی عوامل موثر بر رشد قد و وزن کودکان کمتر از 2 سال است.
مواد و روشها: این مطالعه هم-گروهی تاریخی بر روی نمونهای مشتمل بر 2030 کودک زیر 2 سال شهر خرم آباد انجام گرفت که به روش نمونهگیری طبقهای و خوشهای انتخاب شدند. بر اساس پرونده خانوار، وزن و قد کودک به صورت یک متغیر کمی ثبت گردید و در نهایت با استفاده از یک مدل طولی حاشیهای و با در نظر گرفتن تابع ربط همانی و نرم افزار R مدل بندی شد.
یافتهها: بر اساس مدل حاشیهای، اثر متغیرهای سن کودک، جنسیت کودک و سطح تحصیلات مادر بر قد و وزن کودکان و اثر متغیر مرتبه تولد تنها بر قد کودکان کمتر از 2 سال معنیدار بود. با این وجود، متغیر وضعیت انحصاری با شیر مادر در شش ماهه نخست تولد ارتباط معنیداری با وزن و قد کودکان کمتر از 2 سال نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، توجه ویژه به پایش رشد فرزندان مادران کمسواد، به ویژه کودکان با جنسیت مونث و نیز دارای مرتبه تولد اول، از مهمترین رویکردهای مقابله با اختلال رشد در این جمعیت میباشد.
هما دادگر نیا، زهرا حاج ابراهیمی،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای اندوتلیال به نیروهای مکانیکی و ازجمله جاذبه حساس هستند و مطالعات حاکی از این است که تغییر در شکل و عملکرد این سلولها در شرایط بیوزنی عامل مشکلات قلبی است. مطالعات نشان داده است که شکل، تکثیر و مهاجرت سلولهای اندوتلیال در رگزایی موثر است. تاکنون تأثیر بیوزنی بر خصوصیات رگزایی سلولهای اندوتلیال به درستی مطالعه نشده است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر شرایط شبیهسازی شده بیوزنی بر روی سلولهای اندوتلیال ورید بندناف انسان و بیان مارکر ژنی VEGFR-2 و CD34 در آنژیوژنز است.
مواد و روشها: در این مطالعه ابتدا سلولهای اندوتلیال ورید بند ناف انسان از بانک سلولی پاستور خریداری شد. سلولها با استفاده از دستگاه شبیه ساز بی وزنی کلینواستت برای مدت 2، 24 و 72 ساعت در شرایط بیوزنی قرار گرفتند. RNA سلولهای مذکور استخراج شد و تغییرات بیان ژن ها با استفاده از تکنیک Real-time PCR بررسی گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که میزان بیان ژن VEGFR-2 در نمونههای بیوزنی نسبت به نمونه کنترل تا روز سوم به میزان 6 برابر افزایش (001/0p<) مییابد، در حالی که بیان ژن CD34 بدون تغییر (05/0p>) باقی میماند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که بیوزنی تأثیر مثبتی در روند رگزایی دارد و میتواند به عنوان محرکی در آزمایشگاه برای تولید عروق خونی جهت سلول درمانی بیماریهای ایسکمیک و تصلب شرائین استفاده شود.