8 نتیجه برای ورزشکار
مسعود گلپایگانی، اسماعیل علی بخشی، محمدعادل سلطانی،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مفصل شانه به دلیل داشتن دامنه حرکتی وسیع و ثبات ضعیف استخوانی، بیشتر از هر مفصل بزرگ در بدن دچار دررفتگی میشود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر یک برنامه تمرینات تحرک بخشی و قدرتی همراه با اسپلینت دینامیک در جلوگیری از دررفتگی مکرر شانه در ورزشکاران حرفهای میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه گذشته نگر نیمه تجربی 18 ورزشکار با میانگین سنی 25 سال مبتلا به دررفتگی مکرر جلویی شانه با منشاء تروماتیک در یک برنامه تمرینات آماده سازی همراه با اسپلینت دینامیک شانه مورد بررسی قرار گرفتند. معاینات بالینی روی تعداد دررفتگی و دامنه حرکات مفصل شانه آنها انجام شد. در بررسی نتایج از سیستم امتیاز دهی Constant shoulder score (CSS) ، آمار توصیفی و آزمون تی زوجی استفاده گردید.
یافتهها: کاهش دامنه حرکتی شانه در حالت ابداکشن و اکسترنال روتیشن در مقایسه با شانههای سالم 36 درجه بود. برنامه آماده سازی تحقیق در کاهش عود دررفتگی مکرر قدامی شانه تاثیر معنیدار داشته است. در رادیولوژی 3 مورد علائم آرتروز زودرس دیده می شد که محدودیت در چرخش به خارج داشتند.
نتیجه گیری: میزان ناپایداری بعد از برنامه تمرینات تحرک بخشی و قدرتی همراه با اسپلینت دینامیک کم بوده ولی به دلیل محدودیتی که اسپلینت دینامیک در چرخش شانه ایجاد میکند، این برنامه باید در افرادی که فعالیت ورزشی حرفهای انجام میدهند به گونهای باشد که در مراحل پایانی آماده سازی ورزشکار از اسپلینتها کمتر استفاده شود.
سعیده مجرد ازبرمی، بهمن میرزایی، فهیمه اسفرجانی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: دیسمنوره اولیه درد مزمن در هنگام قاعدگی بدون حضور عارضه پاتولوژیک لگنی است. در مطالعه حاضر شیوع و شدت دیسمنوره و ارتباط آن با ترکیب بدن در دختران ورزشکار و غیر ورزشکار مورد مقایسه قرار گرفت.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی- مقایسهای است. جامعه آماری تحقیق حاضر را دانشجویان دختر دانشگاه گیلان تشکیل میدهند که تعداد 223 نفر(72 ورزشکار با میانگین سنی 4/ 22 سال، 151 غیر ورزشکار با میانگین سنی 6/22 سال) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گروه ورزشکار افرادی بودند که حداقل به مدت یک سال، سه جلسه در هفته فعالیت ورزشی منظم داشتند و افراد گروه غیر ورزشکار هیچ فعالیت ورزشی نداشتند. دادهها از طریق پرسشنامه و اندازهگیریهای آنتروپومتریک جمع آوری شد.
یافتهها: شیوع دیسمنوره در ورزشکاران از غیر ورزشکاران کمتر بود(1/61 درصد در مقابل 8/88 درصد، 001/0>p). دختران ورزشکار علائم جسمی، روانی و شدت درد کمتری نسبت به دختران غیر ورزشکار داشتند که این اختلاف نیز از نظر آماری معنی دار بود(05/0>p). همچنین ارتباط مثبت و معنی داری بین درصد چربی بدن و علائم جسمانی دیسمنوره در هر دو گروه مشاهده شد، اما بین علائم جسمانی با شاخص توده بدنی و WHR از نظر آماری ارتباط معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: به نظر میرسد انجام ورزش منظم میتواند به عنوان روشی پیشگیرانه، درمانی یا کمک درمانی برای کنترل دیسمنوره اولیه مورد استفاده قرار گیرد.
عباس صارمی، علی اکبر فراهانی، نادر شوندی،
دوره 20، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: تمرینات ورزشی بخش مهم و موثری از مراقبت جامع از افراد سالمند است که پیشرفت فرآیند پیری را کند می کند. به دلیل اهمیت فعالیت بدنی در پیش گیری از بیماری های قلبی عروقی، هدف مطالعه حاضر، مقایسه ویژگی های ساختاری و کارکردی قلب مردان میانسال کوه پیما با همسالان غیرورزشکار بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی، 13 مرد میانسال کوه پیما (سن: 0/2±5/54 سال، نمایه توده بدنی: 4/2±59/25 کیلوگرم بر متر مربع) که در طول 24 ماه گذشته به طور پیوسته حداقل 2 جلسه در هفته و هر جلسه 120 دقیقه فعالیت کوهروی داشتند و هم چنین 14 مرد سالم همسن (سن: 2/2±1/54 سال، نمایه توده بدنی: 3/2±8/26 کیلوگرم بر متر مربع) که اخیراً سابقه هیچ گونه فعالیت بدنی نداشتند(حداقل 6 ماه)، انتخاب شدند. تمام آزمودنی ها در حالت استراحت تست اکوکاردیوگرافی دو بعدی و داپلر استاندارد انجام دادند. آمادگی قلبی تنفسی با استفاده از آزمون بروس ارزیابی شد. از آزمون تی مستقل در سطح 05/0=α برای مقایسه گروه ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که فعالیت های کوهروی به طور معنی دار توده بطن چپ(03/0=p) و قطر انتهای دیاستول بطن چپ(04/0=p) را افزایش می دهد. هم چنین مشاهده شد که فشار خون سیستولی(04/0=p)، کسر تزریقی(05/0=p)، حجم ضربه ای(03/0=p) و آمادگی قلبی تنفسی (03/0=p) به طور معنی دار از طریق کوه پیمایی بهبود می یابد. در برخی شاخص ها، از جمله کسر کوتاه شدگی، قطر سپتوم بین بطنی و قطر دیواره خلفی بطن چپ اختلاف معنی داری بین گروه ها وجود نداشت(05/0<p).
نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهند که فعالیت منظم کوهروی می تواند اثرات مفیدی بر ویژگی های ساختاری و کارکردی قلب مردان میانسال داشته باشد.
حامد عباسی سلطانی، فرزاد زهساز،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مفاهیم مهم در تربیت بدنی و علوم ورزشی فرآیند شناسایی استعداد است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر پلیمورفیسم ژن PPARα بر برخی از عملکردهای ورزشی کودکان 10 تا 12 ساله غیرورزشکار بود.
مواد و روشها: طرح حاضر، در قالب یک تحقیق نیمه تجربی و میدانی با نمونهگیری بزاقی انجام شد. جهت تعیین پلیمورفیسم ژنها، روشهای بهکاررفته شامل نمونهگیری بزاقی، استخراج DNA بزاقی و روش PCR-RFLP بوده و تستهای ورزشی نیز عبارت بودند از دوی شاتل ران، پرش طول درجا و دوی 20 متر سرعت. آزمودنیهای تحقیق را 118 پسر غیرورزشکار سالم 10 تا 12 ساله از شهرستان مرند تشکیل میدادند. فرکانس ژنوتیپ بعد از تطبیق با تعادل هاردی–وینبرگ با استفاده از تستهای لون، فیشر و کولموکروف–اسمیرنوف آزموده شد. با استفاده از تحلیل کواریانس یکطرفه، میانگین فنوتیپ گروهها با یکدیگر مقایسه گردید. نوع پلیمورفیسم به عنوان متغیر پیشبین و عملکردهای ورزشی دوی شاتل ران 20 متر، پرش طول درجا و آزمون 20 متر سرعت به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شد. تمامی تجزیه و تحلیلها به وسیله نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد آزمودنیهای دارای پلیمورفیسم GG ژن PPARα، نسبت به آزمودنیهای دارای پلیمورفیسم CC وGC، عملکرد بهتری در آزمونهای استقامتی داشتند.
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که پلیمورفیسم GG با فعالیتهای استقامتی مرتبط است. ولی پلیمورفیسمهای CC و GC برتری خاصی در فعالیتهای استقامتی، سرعتی و توانی ندارند.
فرزین باقری شیخانگفشه، عباس ابوالقاسمی، سید موسی کافی ماسوله،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: به مفهوم استحکام روانی طی سالهای اخیر در زمینه مطالعات ورزشی بسیار توجه شده است، به طوری که در اکثر پژوهشهای کیفی برای کشف دیدگاههای مربیان، ورزشکاران و روانشناسان ورزشی از استحکام روانی استفاده میکنند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف پیشبینی استحکام روانی در دانشجویان ورزشکار بر اساس رگههای تاریک شخصیت و بهزیستی روانشناختی انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان مرد دانشکده تربیت بدنی دانشگاه گیلان در نیمسال اول تحصیلی سال 99-1398 تشکیل میدانند. نمونهای به حجم دویست نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد و سپس دادهها با استفاده از مقیاس استحکام روانی شیرد و همکاران، پرسشنامه رگههای تاریک شخصیت جوناسون و وبستر و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف-18 گویهای جمعآوری شدند. تجزیه و تحلیل دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 24 و با استفاده از روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: کسب رضایت آگاهانه و اشتراکگذاری نتایج از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این مطالعه با کُد IR.GUMS.REC.1398.121 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی گیلان رسیده است.
یافتهها: نتایج بهدستآمده نشان داد رابطه استحکام روانی دانشجویان ورزشکار با خودشیفتگی (0/495=P<0/001 ، r)، پذیرش خود (0/598=P<0/001 ، r)، هدفمندی در زندگی (0/598=P<0/001 ، r)، رشد شخصی (0/648=P<0/001 ، r)، تسلط بر محیط (0/645=P<0/001 ، r)، ارتباط مثبت با دیگران (0/569=P<0/001 ، r) و استقلال (0/381=P<0/001 ، r) مثبت و معنادار است. از سویی دیگر، همبستگی منفی و معناداری نیز بین رفتار ضداجتماعی (0/577=P<0/001 ، r) و ماکیاولیسم (0/604=P<0/001 ، r) با استحکام روانی دانشجویان ورزشکار به دست آمد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص کرد رگههای تاریک شخصیت و بهزیستی روانشناختی 62 درصد از استحکام روانی را پیشبینی میکنند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از ارتباط و همبستگی معنادار رگههای تاریک شخصیت و بهزیستی روانشناختی با استحکام روانی در دانشجویان ورزشکار است. با توجه به این یافتهها، لازم است مربیان و استادان به نقش بهزیستی روانشناختی و ابعاد گوناگون شخصیت ورزشکاران در ارتقای سلامت و عملکرد ورزشی دانشجویان توجه بیشتری داشته باشند.
مسعود گلپایگانی، زهرا فیاضی، یاسین حسینی،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم درد کشککیرانی یکی از شایعترین مشکلات عضلانیاسکلتی در افراد سالمند است که میتواند روی فعالیت روزانه آنها تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی یک دوره تمرینات تقویت ثبات مرکزی تنه با تمرینات تقویتی زانو بر بهبود درد زنان ورزشکار سالمند مبتلا به سندرم درد کشککیرانی است.
مواد و روش ها: در این تحقیق بیست بیمار زن ورزشکار سالمند مبتلا به سندرم درد کشککیرانی شرکت کردند. آزمودنیها به طور تصادفی در دو گروه تمرینات تقویتی ثبات مرکزی (ده نفر) و گروه تمرینات تقویتی زانو (ده نفر) قرار گرفتند. میزان درد آزمودنیها پیش و پس از انجام هشت هفته مداخلات تمرینی به وسیله مقیاس سنجش دیداری درد اندازهگیری شد. آزمونهای آماری تی زوجی و مستقل با سطح معنیداری 0/05˂P جهت تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.BASU.REC.1398.032 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه بوعلی سینا همدان رسید.
یافته ها: نتایج نشاندهنده کاهش معنادار میزان درد در هر دو گروه پس از انجام تمرینات تقویتی ثبات مرکزی (P=0/006) و تمرینات تقویت زانو (P=0/000) ) بود. در جایی که مقایسه بینگروهی تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد (P=0/064). اما محاسبه اندازه اثر بهدستآمده حاکی از تأثیر بیشتر تمرینات تقویتی زانو (8/1ES=) بر بهبود درد در مقایسه با گروه تقویت ثبات مرکزی بود (ES=0/7).
نتیجه گیری: به نظر میرسد استفاده از تمرینات تقویتی زانو و تمرینات ثبات مرکزی تنه باعث کاهش درد شده است. اما با توجه به بالاتر بودن اثربخشی انجام تمرینات تقویتی زانو بر بهبود درد، استفاده از این پروتکل درمانی جهت کاهش درد این بیماران پیشنهاد میشود.
دکتر فرشته عموزاده، دکتر علیرضا بهرامی، دکتر مهدی رحیم زاده،
دوره 26، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده
چکیده:
زمینه و هدف: اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه در ورزشکاران بسیار شایع است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی فرا جمجمهای جریان متناوب(tACS ) بر بازداری پاسخ و توجه انتخابی ورزشکاران بیشفعال/نقصتوجه بود.
مواد و روشها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل و جامعه آماری آن 160 ورزشکار بیشفعال/نقصتوجه 9 تا 11 سال (60 دختر و 100 پسر) بود و از این تعداد 120 ورزشکار بیشفعال/نقصتوجه به شکل تصادفی انتخاب و در سه گروه 40 نفری کنترل، شم و تحریک الکتریکی فرا جمجمهای جریان متناوب گمارده شدند. ابتدا پیشآزمون گرفته و سپس همه آزمودنیهای گروههای شم و آزمایش، به ترتیب تحریکات ساختگی و واقعی آندی در 3F و کاتدی در 4F با جریان 1 میلیآمپر(10 هرتز) را به مدت 15 دقیقه در 10 جلسه دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد بعدازآن هر گروه بهطور مجدد موردبررسی و پس از دو هفته آزمون پیگیری صورت گرفت. در این پژوهش از آزمون عملکرد پیوسته و استروپ استفاده شد. برای تحلیل دادهها به شیوه تحلیل واریانس مرکب، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرمافزار آماریSpss نسخه 21 استفاده شد(05/0≥p).
ملاحظات اخلاقی: این طرح تحقیقاتی در پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی با کد اخلاق IR.SSRI.REC.1401.1361 تصویب شده است. از والدین رضایت نامه کتبی گرفته شده است.
یافتهها: نتایج نشان داد که tACS بر بازداری پاسخ(0001/0p=) و توجه انتخابی(0001/0p=) ورزشکاران دارای اختلال بیشفعالی/نقص توجه اثربخش بوده است و منجر به بهبود بازداری پاسخ و توجه انتخابی آزمودنیها شد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای بهدستآمده اعمال tACS 1 میلیآمپر میتواند بهعنوان یک روش درمانی مؤثر برای بهبود بازداری و توجه انتخابی ورزشکاران بیشفعال/نقصتوجه مورد استفاده قرار گیرد.
اقای علی بازگیر، دکتر محمد فتحی، دکتر رحیم میرنصوری، خانم رضوان افشار، دکتر راضیه رضایی،
دوره 26، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده
مقدمه: بیخوابی و اختلالات خواب با کاهش سلامت جسمانی و روانی و کیفیت زندگی در ارتباط است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر محرومیت از خواب بر میزان قند خون، کورتیزول و انسولین افراد ورزشکار در مقایسه با افراد غیرورزشکار بود.
روشکار: در این مطالعه نیمه تجریی 14 مرد سالم در دو گروه ورزشکار (7 نفر) و غیر ورزشکار (7 نفر) شرکت داشتند. برای آزمودنیهای هر دو گروه یک شب بیخوابی (8ساعت) اعمال شد. با توجه به اهداف پژوهش از همه آزمودنیها طی دو مرحله نمونهگیری خونی گرفته شد. دادهها با استفاده از آزمون t وابسته در مقایسه درونگروهی و t مستقل برای مقایسه بینگروهی در سطح معناداری 5 درصد بررسی شدند. در انجام پژوهش، اصول بیانیه هلسینکی، راهنمای عموم اخلاق در پژوهشهای دارای آزمودنی انسانی و مقررات حاکم بر آن رعایت شده و کد اخلاق به شناسه (LU.ECRA . 2022. 21) توسط کمیته اخلاق دانشگاه لرستان صادر شد.
یافتهها: اعمال بیخوابی منجر به تفاوت معنیداری بین قندخون و میزان انسولین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در مواجه با یک نشد(p≤0.05). همچنین بیخوابی موجب تفاوت معنیداری در میزان کورتیزول بین دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار نشد(p≤0.05).
نتیجهگیری: به نظر میرسد تغییرات میزان قندخون، کورتیزول و انسولین با طول مدت بیخوابی رابطه دارد و در بیخوابیهای کوتاهمدت و مقطعی تحت تأثیر قرار نمیگیرند.