جستجو در مقالات منتشر شده


44 نتیجه برای هیپ

معصومه صوفیان، فرشیده دیدگر،
دوره 2، شماره 8 - ( 7-1378 )
چکیده

وبا یک بیماری اسهالی است که می تواند منجر به مرگ و میر گردد و در صورت بروز اپیدمی منجر به مشکلات بهداشتی و اقتصادی فراوان شود. در این مطالعه، به طور گذشته نگر پرونده 54 بیمار مبتلا به التور که در فاصله زمانی 4 ماه بستری شده بودند از نظر اپیدمیولوژی، علائم بالینی و عوارض بررسی شدند که نتایج آن به قرار ذیل است.
از نظر جنسی تفاوت قابل ملاحظه ای بین بیماران وجود نداشت، از نظر سنی 60% بیماران بالای 50 سال سن داشتند. از نظر علائم بالینی استفراغ در 78%، تب در 11%، اسهال خونی وجود داشت که در نیمی از این موارد با آمیب عامل دیسانتری همراه بود. در اسمیر مدفوع بیماران در 35%  موارد سلول وجود نداشت. در 32% لکوسیت، در 14% گلبول قرمز و در 19% افراد بیمار لکوسیت به همراه گلبول قرمز وجود داشت. شایع ترین عارضه، هیپوکالمی با 80% و سپس Acute  Tubular  Necrosis (ATN) در 50% موارد بود که ATN   با 82% بهبودی همراه بود. اسیدوز در 21 % بیماران رویت شد. در تمام موارد لکوسیتوز بالای 20 هزار ، ATN وجود داشت. میزان ATN  و مرگ و میر در افراد بالای 50 سال سن افزایش قابل توجهی داشت (4/9 برابر ). میزان با فاصله بروز علائم تا مراجعه ارتباطی نداشت. با توجه به نتایج مطالعه شاید بتوان لکوسیتوز بالای 20 هزار را به عنوان یک فاکتور پیش بینی کننده در بروز ATN  در این بیماران محسوب نمود و نیز وجود لکوسیت و گلبول قرمز در مدفوع رد کننده ی التور نیست.

ولی اله خدیر، آرین منصوری،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده

بیماری عروق کرونر مهم ترین علت مرگ و میر در بسیاری از کشورها می باشد و برای ایجاد یا تشدید آن تعدادی فاکتور خطر وجود دارد که با کنترل یا حذف آنها می توان از شیوع این بیماری و عوارض ناشی از آن کاست. بدین منظور این مطالعه در شهرستان اراک در دو مرحله بر روی 1050 نفر از افراد بالای بیست سال شامل 750 نفر زن و 300 نفر مرد که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، صورت گرفت. در مرحله اول شیوع هیپرنانسیون 20/7 درصد، هیپرگلیسمی 5/8 درصد، مصرف سیگار 5/5 درصد، هیپرکلسترولمی 26/7 درصد، هیپرتری گلیسیریدمی 25/8 درصد، چاقی 30/2 درصد و سابقه فامیلی مثبت 21/9 درصد در کل افراد مورد مطالعه به دست آمد. 385 نفر از این افراد که حداقل یک فاکتور خطر قابل تعدیل یا حذف داشته و نیازمند درمان داروئی نبودند شش ماه پس از آموزش های لازم مجددا مورد بررسی قرار گرفتند و مشخص گردید که در مردان و زنان به ترتیب کلسترول 13 و 25/2 درصد(P<0/0001) ، تری گلیسیرید 36 و 18/5 درصد(P<0/0001) ، شاخص حجم بدن 4 و 4/3 درصدP<0/0001) )، فشار خون سیستولیک 10و 5/6 درصد(P<0/0001)  و فشار خون دیاستولیک 11 و 7/5 درصد(P<0/0001)  کاهش یافت. قند خون تنها در زنان کاهش معناداری را نشان داد (40/1 درصد با (P=0/001 و مصرف سیگار در هر دو جنس کاهش معناداری را نشان نداد.
 

منیژه کهبازی،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده

هیپوگلیسمی یکی از شایع ترین اختلالات متابولیک قابل پیشگیری و درمان به خصوص در نوزادان کم وزن هنگام تولد است. حدود ۸۰٪ موارد بدون علامت است و یا این که علائم می توانند در روز سوم تا پنجم تولد یعنی بعد از ترخیص از بیمارستان در نوزاد بروز کنند. در هرحال، هیپوگلیسمی حتی در موارد بدون علامت، نوزاد را در معرض نقائص شدید تکامل مغز و سیستم عصبی قرار می دهد که این اختلالات بسته به مدت و شدت هیپوگلیسمی به صورت کاهش رشد دور سر و اختلالات رفتاری به خصوص در سنین ۳ تا ۵ سالگی برای کودک به یادگار می مانند. ما در این تحقیق به بررسی ۲۸۴ نوزاد LBW  پرداختیم که حدود ۵/۲٪ از آن ها در ۲۴ ساعت اول تولد هیپوگلیسمی (قند خون کم تر از ۳۰ میلی گرم در دسی لیتر) داشتند. حدود ۸۰٪ از این موارد بدون علامت بودند. ۲۰٪ نوزادان هیپوگلیسمیک دچار علایم به صورت هیپوتونی، تشنج ژنرالیزه همراه با آپنه و سیانوز منتشر شده بودند که این نوزادان حاصل حاملگی دو قلویی و زایمان به صورت سزارین بودند. همچنین این نوزادان را به تفکیک سن حاملگی مورد بررسی قرار دادیم که شیوع هیپوگلیسمی در بین نوزادان نارس ۲/۳٪ و در بین نوزادان با محدودیت رشد داخلی رحمی IUGR ۹/۶٪ بود. بین جنسیت و میزان بروز هیپوگلیسمی رابطه معنی داری وجود نداشت ولی بیش ترین میزان بروز هیپوگلیسمی در نوزادانی با وزن تولد ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ گرم مشاهده شد.

محمد خلیلی، گیتی ایزدی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده

مقدمه: با توجه به شیوع بالای شکستگی مفصل هیپ در سالمندان و افراد میانسال جراح ارتوپد و متخصص بیهوشی در طول دوران کاری خود به طور مکرر با آن روبرو می شوند. یکی از چالش های پیش روی متخصصین خونریزی حین عمل و خطرات ناشی از اختلالات همودینامیک و کاهش خونرسانی ارگان های حیاتی و اثرات جانبی ترانسفوزیون در این گروه سنی است. چنانچه تکنیک بیهوشی قادر به کاهش خونریزی ناشی از عمل جراحی در این بیماران باشد، ریسک جراحی به طور قابل توجه ای در این گروه سنی کاهش می یابد.
روش کار: در یک مطالعه نیمه تجربی و آینده نگر تعداد 40 بیمار با شکستگی مفصل ران مورد مطالعه قرار گرفتند، این بیماران ابتلا به فشار خون یا اختلالات انعقادی نداشتند. 22 بیمار با بیحسی نخاعی (گروه A) و 18 بیمار  با بیهوشی عمومی (گروه B) تحت عمل جراحی قرار گرفتند. در طول زمان عمل حجم خونریزی اندازه گیری و ثبت شد و سپس معنی دار بودن ارتباط یافته ها با تست های آماری t و z بررسی گردید.
نتایج: با استفاده از معیار t مشخص گردید که ارتباط معنی داری بین استفاده از کوتر و حجم خونریزی وجود ندارد. (تقریباً در نیمی از بیماران از کوتر استفاده گردید) همینطور نشان داده شد که بین نوع عمل و میزان خونریزی ارتباط معنی داری وجود ندارد اما در مورد روش بیهوشی با توجه به P<0/001 ارتباط معنی داری بین روش بیهوشی و میزان خونریزی حین عمل وجود داشت به طوریکه در بیحسی نخاعی حجم خونریزی کم تر بود.
نتیجه گیری: از بررسی آماری نتایج حاصله می توان گفت که بیحسی اسپانیال در مقایسه با بیهوشی عمومی میزان خونریزی را در اعمال جراحی هیپ کاهش می دهد.

علی فانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده

مقدمه: در طول تاریخ پزشکی گواتر به عنوان مهم ترین اختلال آندمیک مطرح گردیده است. تخمین زده می شود که حدود یک میلیارد نفر در دنیا به این بیماری مبتلا باشند. با توجه به این که کشور ما به عنوان یک منطقه اندمیک و هیپراندمیک گواتر شناخته شده است در این مطالعه به بررسی توزیع فراوانی بیماری های مختلف تیروئید در بیماران مبتلا به گواتر استان مرکزی شامل شهرک ولیعصر اراک و شهرستان های محلات، خمین، شازند، ساوه، دلیجان، تفرش و آشتیان در سال 80-1379 پرداختیم.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی-مقطعی می باشد که به بررسی 2138 بیمار مبتلا به گواتر (1542 زن و 596 مرد) که به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند می پردازد. در این مطالعه آزمون غربالگری، با تعیین مقدار TSH- Thyroid Stimulating Hormone  سرم بود و در صورتیکه TSH غیر طبیعی بود و سایر آزمایشات تیروئیدی انجام می شد. روش انجام آزمایشات الایزا- ELISA  بود که قبلاً صحت آن با روش RIA - Radio Immunoassay چک شده بود. بیماران ابتدا از نظر ابتلا به گواتر و تعیین درجه گواتر معاینه می شدند. اگر بیمار مبتلا به گواتر ندولر بود جهت وی سونوگرافی، اسکن تیروئید و FNA- Fine needle Aspiration انجام می شد، سپس بیماران بر اساس علائم بالینی و نتایج آزمایشگاهی از نظر بیماری های مختلف تیروئید بررسی می شدند.
نتایج: در این مطالعه 2138 بیمار مبتلا به گواتر بررسی شدند که از این میان، 72% افراد (1542) نفر زن و 28% (596) نفر آنها مرد بودند. 83/1% بیماران دارای یک گواتر ساده درستکار -Euthyroid بودند. 6/94% از بیماران هیپوتیروئیدیسم و 3/36% به صورت هیپوتیروئیدی تحت بالینی بودند. 4/8% بیماران دچار هیپرتیروئیدی بالینی و 1/16% نیز دچار هیپرتیروئیدی تحت بالینی بودند. 13 نفر (0/7%) بیماران دارای گواتر ندولر بودند که در یک مورد از آنها کارسینوم پاپیلاری تیروئید یافت شد. 3 نفر از بیماران دارای ندول سرد تیروئید و بقیه ندول متعدد و گواتر منتشر یا ندول گرم داشتند. گواتر درجه IA در 44/3% موارد و درجه IB در 34% موارد یافت شد.
بیش ترین فراوانی سنی بیماران گواتری، در سنین 19-10 سال، (32/5%) بود و کم ترین آن در گروه سنی بالای 70 سال، (1/2%) بود.
نتیجه گیری: گواتر در استان مرکزی اندمیک بوده و شیوع گواتر در موالید جدید رو به کاهش می رود. در دهه های بالاتر، فرم های بالینی و تحت بالینی هیپر و هیپوتیروئیدی شیوع بیش تری دارد. لذا در معاینات و بررسی های بالینی باید مورد توجه بیش تری قرار گیرند.

محمدرضا پالیزوان، اعظم امینی کمیجانی، احسان اله غزنوی راد،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده

مقدمه: تحقیقات نشان داده است که به دنبال صرع خود به خودی در موش‌های صحرایی میزان نفوذ پذیری نورون های ناحیه CA1 هیپوکمپ نسبت به کلسیم افزایش پیدا می‌کند. در این تحقیق نقش کانال‌های کلسیمی حساس به ولتاژ ناحیه CA1هیپوکمپ بر روی کیندلینگ ایجاد شده با پنتیلن تترازول مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: در این تحقیق تجربی ابتدا حیوانات به شکل تصادفی به دو گروه تقسیم بندی شدند. در گروه تحت آزمایش داروی وراپامیل (4میکروگرم در 4 دقیقه) به داخل هیپوکمپ تزریق شد و پس از 20 دقیقه به منظور ایجاد کیندلینگ شیمیایی، پنتیلن تترازول با غلظت‌هایی که در ابتدا تشنج زا نیستند (5/37 میلی گرم بر کیلوگرم, داخل صفاقی) به موش‌ها تزریق گردید. پس از تزریق دارو رفتار های حیوان به مدت 20 دقیقه تحت نظر گرفته شد و پاسخ‌های تشنجی بر اساس معیار پنج رتبه‌ای طبقه‌بندی گردید. حیوانات گروه کنترل از نظر سن و روند ایجاد کیندلینگ همانند گروه آزمون بودند به جز اینکه در این گروه به جای وراپامیل از حلال آن یعنی مایع مغزی نخاعی مصنوعی استفاده شد.
نتایج: وراپامیل به شکل معنی داری (0/01>P)تعداد تحریکات لازم برای رسیدن حیوانات از مرحله صفر به مرحله پنج تشنج را کاهش داد. از سوی دیگر وراپامیل به شکل معنی‌داری مدت زمانی که حیوان در مرحله پنجم تشنج بسر می برد را افزایش داد(0/05>P). همچنین این دارو مدت زمانی که طول می‌کشد که حیوان به مرحله پنج تشنج برسد را کاهش داد ولی این کاهش معنی‌دار نبود.
نتیجه‌گیری: تزریق موضعی وراپامیل به داخل هیپوکمپ روند ایجاد کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول را تسهیل کرده ولی بر روی کیندلینگ ایجاد شده اثر مهاری داشت.
حمید فراهانی، لیلا برجیان،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده

مقدمه: اکثر مطالعات اخیر نشان داده اند که هیپوترمی پس از شوک خونریزی نیاز به مایع درمانی را کاهش داده و فشار شریانی را افزایش می‌دهد که درنتیجه شانس زنده ماندن را بالا می برد. اما مشخص نشده که هیپوترمی با چه مکانیسمی این اثرات را ایجاد می‌کند. این مطالعه به طور وسیع‌تری اثرات هیپوترمی را در این امر بررسی می‌کند.
روش کار: این تحقیق یک مطالعه تجربی است که برای انجام آن 24 عدد رت به 4 گروه تقسیم شدند. در دوگروه 1 و 3 پس از انجام بیهوشی با تزریق پنتو باربیتال، عصب سمپاتیک کلیوی دو طرف قطع شد ولی در دو گروه 2 و 4 عصب دست نخورده باقی ماند و فقط برش پهلو انجام شد تا شرایط همه گروه‌ها یکسان شود. سپس رت‌ها وارد مرحله شوک خونریزی شدند (مرحله یک) که 90 دقیقه طول داشت و برای آن از حیوان 4 تا6 سی سی، خون به مدت 10 دقیقه گرفته شد. بعد از ایجاد شوک فقط در گروه‌های 1 و 2 دمای بدن در طول 10-5 دقیقه از حدود 37/5 به 32 درجه سانتی گراد رسید. سپس در پایان مرحله یک، حیوان وارد مرحله احیا (مرحله دو) شد که برای آن، خون گرفته شده از حیوان و یا مایع اضافی رینگر به حیوان تزریق شد تا فشار به حد طبیعی‌اش برگردد. مرحله دو 60 دقیقه به طول انجامید. فشار شریانی و حجم مایع مورد نیاز در گروه‌ها محاسبه و مقایسه گردید.
نتایج: درگروه های هیپوترمیک 1 و 2 ، نسبت به گروه‌های نورموترمیک 3و 4 برای احیاء شوک خونریزی به حجم کمتری از مایعات و یا خون نیاز بود (0/05>P) . فشار شریانی قبل ازشوک در بین 4 گروه یکسان بود, اما در پایان مرحله دو (مرحله احیاء) در گروه های هیپوترمیک بالاتر از گروه های نورموترمیک بود (0/05>P).
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که هیپوترمی ملایم اثرات مفیدی بر بقاء حیواناتی که دچار شوک خونریزی شده‌اند دارد. با وجود این که کلیه‌های سالم نقش حیاتی در حفظ مایعات بدن در طول شوک دارند ولی ظاهراً در رت‌هایی که دچار قطع عصب کلیوی شده‌اند در حضور هیپوترمی به مایع درمانی کمتری برای احیاء شوک خونریزی نیاز است و این یکی از اثرات مفید هیپو ترمی است. هم‌چنان مطالعات گسترده‌تری برای تأیید این موضوع لازم است.
طوبی کاظمی، حسین پناهی شهری، مریم حسینی فراش، مهدی دارابی، محسن کاشانیان، حسین اکبری،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده

مقدمه: هیپرلیپیدمی یکی از عوامل خطر اصلی شناخته شده بیماری عروق کرونر است. با توجه به اهمیت هیپرلیپیدمی و لزوم درمان طولانی مدت آن، استفاده از دارویی که بتواند ضمن استفاده طولانی مدت عوارض کمتری داشته باشد، اهمیت پیدا می‌کند. این مطالعه به منظور مقایسه اثر پرل شوید با پلاسبو در درمان هیپرلیپیدمی صورت گرفته است.
روش کار: این مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور بود که بر روی 65 بیمار مبتلا به هیپرلیپیدمی صورت گرفت. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه مورد به مدت یک ماه رژیم غذایی توأم با پرل شوید و گروه شاهد یک ماه رژیم غذایی توأم با پلاسبو دریافت کردند. سطح چربی‌های سرم قبل و بعد از مطالعه اندازه‌گیری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تی تجزیه و تحلیل گردید. 0/05>P معنی دار در نظر گرفته شد.
نتایج: در این مطالعه اختلاف میانگین کلسترول، تری گلیسرید، HDL و LDL قبل و بعد از مداخله در گروه مورد از نظر آماری معنادار بود. اما در گروه شاهد فقط سطح HDL قبل و بعد از درمان تفاوت آماری معناداری داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که شوید می‌تواند به عنوان یکی از داروهای مفید و مؤثر در درمان هیپرلیپیدمی مورد استفاده قرار گیرد.
دكتر پارسا یوسفی، دكتر علی سیروس، دكتر فاطمه دره، خانم سیده مهیا رشیدی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک به عنوان یک اختلال شایع، در دوران کودکی شناخته شده است و عامل مهم و شایع در تشکیل سنگ کلیه می‌باشد. عفونت ادراری مکرر به عنوان تظاهر بالینی هیپرکلسیوری است. با توجه به این که هیدروکلروتیازید داروی مؤثری در درمان هیپرکلسیوری است این مطالعه با هدف بررسی اثر بخشی مصرف هیدروکلروتیازید در کنترل عفونت ادراری مکرر دختران مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک طراحی گردید. روش کار: این مطالعه یک کار آزمایی بالینی تصادفی یک سوکور می‌باشد که بر روی 100 دختر 1 تا 12 ساله مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک که با حداقل 2 عفونت ادراری در سال به بیمارستان‌های امیرکبیر و ولیعصر (عج) اراک مراجعه نموده بودند، انجام شد. بیماران به طور تصادفی ساده به دو گروه درمانی (هر گروه50 نفر) تقسیم شدند. به گروه اول آموزش‌های لازم از نظر مصرف مایعات فراوان، دفع ادرار هر 2 ساعت، مصرف کم نمک، شستشوی منطقه تناسلی از جلو به عقب، پوشیدن شلوار نخی گشاد و دفع کامل ادرار داده شد. گروه دوم علاوه بر آموزش‌های لازم، تحت درمان با داروی هیدروکلروتیازید به میزان یک میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز به صورت دوز واحد صبحگاهی قرار گرفتند. سپس عود عفونت ادراری در دو گروه با استفاده از آزمون تی دانش آموزی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج: کلیه بیمارانی که تحت درمان با هیدروکلروتیازید قرار گرفتند، نرموکلسیوریک شدند. در هر گروه شیوع عدم عود عفونت ادراری 34 درصد (17 نفر) بود که تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند. نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه، وجود تأثیر درمان هیپرکلسیوری در پیش‌گیری از عفونت را رد نمود. لذا مسأله ارتباط این دو و تصمیم‌گیری‌های درمانی مربوطه نیاز به بررسی‌های دقیق‌تر، با هدف حذف فاکتورهای مخدوش کننده دارد.
سعید صدرنیا، علی چهریی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده

مقدمه: افزایش فشارخون شریانی، یک بیماری شایع, بدون علامت و معمولاً به آسانی قابل درمان است. این موضوع که عوامل ژنتیک، اجتماعی و تغذیه‌ای که در الگوی ابتلا به فشار خون بالای شریانی موثرند، در جوامع مختلف متفاوت می‌باشند، انجام تحقیقی که درآن فاکتورهای آزمایشگاهی، به عنوان عامل خطر ساز ایجاد فشار خون بالا، در تعیین مدل ابتلا به فشار خون در شهر اراک مورد بررسی قرار گیرند، ضروری می‌باشد. روش کار: این یک بررسی مورد-شاهدی است. حجم نمونه برابر با 1000 نفر(‌263‌ مبتلا به فشار خون بالای اولیه و 737 نفر غیر مبتلا) بود. نمونه ها با رعایت نسبت جمعیتی در شهر و روستا در هر دو گروه مورد و شاهد و به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب گردیدند. در بررسی، یافته‌های آزمایشگاهی و نوار قلب ثبت می‌گردید. در آنالیز داده‌ها از شاخص‌های آمار توصیفی و اصول مقایسه میانگین‌ها و نسبت‌ها و در آنالیز چند متغیره از رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج: در این تحقیق افراد مبتلا به فشارخون بالای اولیه با افراد غیر مبتلا مقایسه شدند. در مورد عوامل خطر موجود در این تحقیق می‌توان به هیپرتروفی بطن چپ(LVH)( 001/0 < p)، تری گلیسرید بالا، کلسترول بالا و قندخون بالا اشاره کرد. جهت پیش بینی ابتلا یا عدم ابتلا به فشارخون بالا نیز در این تحقیق مدلی بر اساس نوار قلب و یافته‌های آزمایشگاهی طراحی گردید. نتیجه‌گیری: در این تحقیق با توجه به تعیین بعضی عوامل خطر براساس خصوصیات آزمایشگاهی و نوار قلبی می‌توان با اطلاع رسانی از طریق رسانه‌ها و اطلاع رسانی به پزشکان در مورد این عوامل خطر و کنترل بهتر و دقیق‌تر این عوامل، ابتلا به هیپرتانسیون و عوارض قلبی، مغزی، کلیوی و چشمی ناشی از آن را کاهش داد. از طرف دیگر می توان در درمانگاه‌ها و مطب‌ها نیز از مدل های به دست آمده برای فشار خون بالای سیستمیک، جهت تعیین احتمال عدم ابتلا در افراد دارای سابقه خانوادگی مثبت استفاده نمود.
داوود گودرزی، علی سیروس، محمودرضا باغی نیا، اسماعیل عظیمی شهرابی، مصطفی دلاور، فرشته آرین فر،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

مقدمه: هیپرپلازی خوش خیم پروستات (BPH)، شایع‌ترین تومور خوش‌خیم در مردان است. به علت عوارض جانبی داروهای شیمیایی، گیاه درمانی از سال 1990 درمانی رایج برای BPH شده است. پروستاتان یک فرآورده گیاهی است که به طور گسترده‌ای در ایران قابل دسترسی است. در این مطالعه اثر درمانی قطره پروستاتان به همراه پرازوسین در تخفیف علایم BPH ارزیابی شده است. روش کار: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی یک سوکور، 66 مرد بالای 50 سال با علایم انسدادی و تحریکی BPH که در بیمارستان ولیعصر (عج) اراک ویزیت گردیدند به طور تصادفی در دو گروه، تحت درمان با پروستاتان (40 قطره سه بار در روز) به همراه پرازوسین (1 میلی‌‌گرم، 2 بار در روز) یا پرازوسین (1 میلی‌گرم، 2 بار در روز) به تنهایی قرار گرفتند. نمره‌بندی علایم بالینی بر اساس پرسش‌نامه انجمن اورولوژی آمریکا، اندازه‌گیری آنتی‌ژن اختصاصی پروستات، حجم باقیمانده ادرار، حجم پروستات با سونوگرافی و نتیجه یوروفلومتری قبل و بعد از 12 هفته درمان تعیین گردید. اطلاعات با استفاده از آزمون‌های آماری تی دانش آموزی و من ویتنی‌یو تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: قبل از شروع درمان تفاوت معنی‌داری میان دو گروه از نظر میزان آنتی‌ژن اختصاصی پروستات، حجم باقی‌مانده ادرار، حجم پروستات، نمره علایم بالینی و یوروفلومتری وجود نداشت. بعد از درمان نیز میانگین میزان آنتی‌ژن اختصاصی پروستات، حجم پروستات و نیز حجم باقی‌مانده ادرار میان دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشت اما میانگین میزان نمره علایم بالینی در گروه پروستاتان + پرازوسین نسبت به گروه پرازوسین 3/3 کمتر بود(0001/0 p<) و هم‌چنین میانگین میزان جریان ادرار در تست یوروفلومتری در گروه پروستاتان + پرازوسین در مقایسه با گروه پرازوسین 7/2 بیشتر بود (0001/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می‌رسد که پروستاتان در همراهی با پرازوسین در مقایسه با پرازوسین به تنهایی، کارایی بیشتری در بهبود علایم بالینی هیپرپلازی خوش خیم پروستات و افزایش میزان جریان ادرار داشته باشد.
رضوان انصاری، منیژه کهبازی، مرتضی آبدار اصفهانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

مقدمه: مطالعات نشان داده اند که بین سندرم متابولیک و بیماری عروق کرونر ارتباط وجود دارد. پرفشاری خون یکی از عوامل خطر قلبی متابولیک در افراد دارای سندرم متابولیک می باشد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع فنوتیپ‌های سندرم متابولیک در بیماران واجد پرفشاری خون در استان اصفهان و استان مرکزی که دو استان ناحیه مرکزی ایران هستند، می باشد. روش کار: این مطالعه یک پژوهش مقطعی است که روش نمونه گیری آن خوشه‌‌ای - تصادفی می باشد. در این مطالعه،12514 نفر از جمعیت شهری و روستایی بالای 19 سال ساکن در استان‌های اصفهان و مرکزی در نظر گرفته شدند که طبق تعریف سندرم متابولیک 1936 نفر از آنها انتخاب گردیدند. طبق تعریف سندرم متابولیک، این افراد شامل افرادی بودند که حداقل 3 مورد از حالت‌های غیر طبیعیHTN، FBS ، TG ،HDL وWC را دارا باشند. هم چنین در این مطالعه شرط فشارخون بالا در همه گروه‌ها در نظر گرفته شده است. اطلاعات بعد از جمع آوری، از طریق کای دو نسبت شانس و آزمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: شیوع فنوتیپ‌های مورد نظر سندرم متابولیک در مرکز ایران از 6/0 تا5/7 درصد متغیر است که بیشترین آمار شیوع مربوط به زنان فشارخونی با TG و WC بالاتر از حد نرمال و کمترین شیوع مربوط به مردان فشارخونی با دو فنوتیپWC ، FBS بالا و HDL پایین و FBS بالا می باشد(05/0p<). به طورکلی شیوع سندرم متابولیک در افراد با پرفشاری خون، در مناطق شهری استان‌های اصفهان و مرکزی بیشتر از مناطق روستایی محاسبه شد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از میزان شیوع سندرم متابولیک هم‌زمان با پرفشاری خون، موافق با بسیاری از مطالعات مشابه می باشد و بیان‌گر همراه بودن پرفشاری خون با فنوتیپ‌های مختلف سندرم متابولیک به خصوص در زنان با چاقی مرکزی و دیس لیپیدمی می باشد که مستلزم توجه و دقت بیشتر در مورد پیش‌گیری و درمان این گروه در معرض خطر، می‌باشد.
بیژن یزدی، ابوالفضل جعفری، اسماعیل مشیری، علی رضا اکبری، مریم عزیزی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

مقدمه: در اعمال جراحی لوزه به دلیل مجاورت با راه‌های هوایی, کنترل بهتر خونریزی و به دست آوردن ریکاوری سریع‌تر از اهداف مورد توجه بوده است. به دلیل استفاده گسترده هالوتان و عوارض گزارش شده آن, بر آن شدیم تا مقایسه‌ای بین روش متداول بیهوشی با استفاده از هالوتان, و دیگری بدون هالوتان از نظر میزان خونریزی حین عمل و زمان ریکاوری, صورت دهیم. روش کار: در یک کار آزمایی یک سو کور، 140 کودک 12-4 ساله کاندید عمل جراحی لوزه به طور تصادفی ساده در دو گروه 70 نفری تقسیم شدند. نحوه القا بیهوشی در دو گروه یکسان بود و نگهداری بیهوشی در یک گروه با هالوتان ، N2O 50 درصد (گروه شاهد) و در دیگری بدون هالوتان به همراه هیپرونتیلاسیون (روش لیورپول) (گروه مورد) بود. میزان خونریزی از روی اختلاف هماتوکریت قبل و 6 ساعت بعد از عمل محاسبه شد. زمان ریکاوری نیز در هر گروه بر حسب دقیقه اندازه گیری شد. اطلاعات با استفاده از آزمون آماری من ویتنی یو، تی، لون و کی اس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: دو گروه از نظر جنس, سن, وزن و مدت زمان عمل جراحی اختلاف معنی‌داری نداشتند. متوسط مدت زمان ریکاوری در گروه مورد 87/7 دقیقه و در گروه شاهد 59/15 دقیقه بود که اختلاف معنی‌داری داشت (00001/0 =p). متوسط خونریزی در گروه مورد 22/44 میلی‌لیتر و در گروه شاهد 52/58 میلی‌لیتر بود که اختلاف معنی‌دار بود(005/0=p). نتیجه گیری: با توجه به مطالعه انجام شده به نظر می‌رسد تجویز هالوتان در مقایسه با روش لیورپول موجب خونریزی بیشتر و ریکاوری طولانی‌تر می‌شود.
پارسا یوسفی، علی سیروس، فاطمه دره، شادی پیراسته،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

مقدمه: دردهای شکمی مزمن و راجعه یکی از شایع‌ترین علل مراجعه کودکان به درمانگاه‌های تخصصی اطفال می‌باشد که سبب اضطراب والدین و کودک می‌شود. عامل این دردها در 20 درصد موارد هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک می‌باشد. با توجه به این که هیدروکلروتیازید داروی مؤثری در درمان هیپرکلسیوری است لذا بر آن شدیم اثر دارو برکاهش دردهای شکمی مزمن را در کودکان دختر مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک بررسی کنیم. روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سو کور 100 نفر کودک دختر 12- 5 ساله مبتلا به دردهای مزمن و راجعه شکمی که دچار هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک بودند به روش تصادفی به دو گروه کنترل و مورد مداخله تقسیم شدند. در هر دو گروه آموزش‌های لازم جهت مصرف مایعات فراوان و کاهش نمک غذایی به والدین و اطفال داده شد. در گروه مورد مداخله علاوه بر این آموزش‌ها هیدروکلروتیازید نیز با دوز واحد روزانه 1 میلی‌گرم بر کیلوگرم تجویز شد. گروه کنترل به مدت 3 ماه پس از شروع رژیم غذایی و گروه مورد مداخله تا 3 ماه پس از رفع هیپرکلسیوری از لحاظ تعداد حمله های درد شکمی و علائم همراه به طور ماهانه بررسی شدند. سپس نتایج با استفاده از آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج مقایسه آماری نشان داد که بین میانگین تعداد دفعات درد در ماه اول 38/0، ماه دوم 4/0 و ماه سوم 26/0 در گروه مورد مداخله نسبت به میانگین درد در ماه اول 60/1 ، در ماه دوم 94/1 و ماه سوم 84/1 در گروه کنترل کاهش معنی‌داری وجود داشت(001/0p<). نتیجه گیری: به نظر می‌رسد که مصرف هیدروکلروتیازید به عنوان یک داروی کم خطر و ارزان با دوز واحد روزانه می‌تواند در کاهش دردهای شکمی مزمن و راجعه کودکان مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک مؤثر باشد.
ابوالحسن سیدزاده، مجید ملکی،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1386 )
چکیده

مقدمه: نفروکلسینوزیس هیپومنیزیمی هیپرکلسیوری یک سندرم نادر به علت نقص موتاسیون در ژن CLDN16 است که مسئول ساخت پروتئین پاراسلین است که در ناحیه لوپ هنله در بازجذب کلسیم و منیزیوم دخالت دارد. در این مقاله یک مورد بیمار مبتلا به این اختلال گزارش شده است. مورد: بیمار یک پسر 3 ساله با شکایت تتانی، پر ادراری و پر نوشی می‌باشد که در تصویر‌برداری رسوب پراکنده کلسیم در قسمت مدولاری کلیه وی مشخص گردید. نتایج آزمایشات انجام شده برای وی نشان دهنده هیپومنیزیمی، هیپرکلسیوری و هیپرمنیزیوری بود. گازهای خون شریانی وی نیز طبیعی بود. در پی گیری 2 ساله هیچ‌گونه علایم عصبی، نقصان رشد یا ریکتز در وی مشاهده نگردید. این بیمار با تشخیص سندرم نفروکلسینوزیس هیپومنیزیمی، هیپر کلسیوری، تحت درمان با پتاسیم پلی سیترا و هیدروکلروتیازید جهت کنترل هیپرکلسیوری و جلوگیری از پیشرفت نفروکلسینوزیس قرار گرفت. نتیجه گیری: سندرم نفروکلسینوزیس هیپومنیزیمی هیپر کلسیوری عارضه نادری است که با علائم پلی اوری پلی دیپسی و تتانی تظاهر پیدا می‌کند و در نهایت به نارسایی پیشرونده کلیوی در دهه دوم و سوم منجر خواهد شد. اگرچه تشخیص به موقع و بعضی از مداخلات درمانی مثل پتاسیم پلی سیترا و هیدروکلروتیازید این روند را کند خواهد کرد.
سعید صدرنیا، علی چهرئی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

مقدمه: هیپر تروفی بطن چپ(LVH) یکی از عوارض قلبی فشارخون بالا است که در آن احتمال بروز آریتمی ‌های قلبی و حوادث عروق قلبی افزایش می‌یابد. برخی از محققین علاوه برفشارخون بالا عوامل دیگری مانند اختلال لیپیدهای خون، قندخون بالا و نارسایی کلیوی را نیز در بروز هیپر تروفی بطن چپ مؤثر می‌دانند. این مطالعه به منظور تعیین اثر شاخص توده بدنی و بعضی از عوامل آزمایشگاهی بر هیپرتروفی بطن چپ در بیماران با فشارخون بالا صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه یک مطالعه مورد- شاهدی است که طی آن بیماران گروه مورد (بیماران با فشارخون بالا و دچار هیپرتروفی بطن چپ) با بیماران گروه شاهد (بیماران با فشارخون بالا و بدون هیپرتروفی بطن چپ)، از نظر شاخص توده بدنی، لیپیدهای سرم، قندخون، اوره و کراتی نین؛ مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده به وسیله آزمون آماری کای دو و رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: در این مطالعه؛ شاخص توده بدنی، گلوکز بالا، BUN و کراتی نین بالا بر روی ظهور LVH در بیماران با فشارخون بالا اثر قابل توجه‌ای داشته‌اند اما اختلال لیپیدهای خون بر ظهور LVH اثر قابل توجهی نداشته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه مشخص می‌شود که علاوه بر هیپر تانسیون؛ شاخص توده بدن بالا ، قندخون بالا و هم‌چنین بالا بودن اوره و کراتی نین بر ظهور LVH مؤثر می‌باشند. لذا لازم است که در بیماران با هیپر تانسیون این فاکتورها با دقت کنترل شده و جهت اصلاح آنها اقدام گردد.
حسین سرمدیان، نادر زرین فر، علی فانی، فاطمه مرجان موسوی، فرشیده دیدگر، محسن خاکی، آزاده محمد باقری، مریم کریمی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

مقدمه: مترونیدازول عملکرد آنتی باکتریال و ضد انگلی دارد. هم‌چنین در درمان بیماری‌های التهابی روده مثل کرون نیز کار برد دارد. اثر مترونیدازول بر روی چربی های خون انسان به صورت کاهش سطح LDL وVLDI و افزایش سطح HDL قابل بررسی می‌باشد. با توجه به این که چربی خون بالا می‌تواند منجربه بیماری‌های مرگباری هم‌چون بیماری عروق کرونر شود، ضرورت بررسی اثر این دارو روی هایپر لیپیدمی مشخص می‌شود. روش کار: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی سه سوکور بر روی 100 نفر داوطلب 65-25 ساله مبتلا به هایپرلیپیدمی و بدون هیچ‌گونه عامل خطر انجام شده است. نمونه‌ها در دو گروه 50 نفری قرارگرفته‌اند.گروه اول مترونیدازول را 500 میلی‌گرم دو بار در روز به مدت ده روز و گروه دوم پلاسبو را با همان دوز دریافت کرده‌اند. لیپیدهای سرم آنها قبل و بعد از مصرف دارو سنجیده و سپس داده‌ها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میزان کل کلسترول،LDL و تری گلیسرید در گروهی که مترونیدازول دریافت کرده بودند، به طور معنی داری از گروهی که فقط پلاسبو دریافت کرده بودند، کمتر بود و میزان HDL نیز در گروه مصرف کننده مترونیدازول به طور معنی‌داری بالاتر از گروه دریافت کننده پلاسبو بود. نتیجه گیری: چون تأثیرمترونیدازول درپایین آوردن لیپیدهای مضرخون وافزایش لیپیدمفیدخون قابل توجه و معنی‌دار است، شاید بتوان از این دارو با این کاربرد استفاده نمود. البته مطالعات وسیع تری به صورت متا آنالیز لازم است تا این اثر به صورت معتبرتر ارائه گردد.
محمود رضا خزاعی، علیرضا فرهادپور،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه:جنس دمودکس از راسته پروستیگماتا ، خانواده دمودیسیده است که گونه های متعددی ازهیره های غیر شایع دارد و بعضی از آنها باعث بروز گال شدیدی در حیوانات می شوند . دوگونه ازآن در انسان بیماریزا می باشد: دمودکس فولیکولاروم Demodex folliculorum)) که به هیره فولیکول مومعروف بوده ودمودکس بریویس (Demodex brevis) این بیماری در خانم ها بیشتر از آقایان دیده می شود. مورد: بیمار خانمی است بیست ساله ساکن یکی از روستاهای شهر اراک که به دنبال خارش شدید وهیپرکراتوزیس (شوره فراوان) ناحیه گونه ها به پزشک متخصص پوست ومو مراجعه نموده وضمن معرفی به آزمایشگاه وتهیه لام از نمونه برداشت شده از گونه های بیمار ، به تعداد فراوان ، دمودکس در آزمون میکروسکوپی نمونه مشاهده شد. نتیجه گیری : نتیجه این آزمایش حاکی از آن است که در بیماران مراجعه کننده به کلینیک های پوست با پوسته ریزی و خارش خصوصا در ناحیه سر وصورت ، عارضه ممکن است به علت عفونت دمودکسی باشد .لذا پیشنهاد می گردد در این گونه بیماران، دمودیکوزیس نیز در تشخیص افتراقی مد نظر باشد.
محمود جبل عاملی، حسینعلی هادی،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: پارگی خود به خودی تاندون بیماری نادری است که اغلب به دنبال یک بیماری زمینه‎ای یا مصرف دارو ایجاد می‎شود. همراهی پارگی خود به خودی تاندون با هیپرپاراتیروئیدی اولیه به ندرت گزارش شده است. مورد: طی یک مطالعه گزاش مورد دو پارگی خود به خودی تاندون در زمینه هیپرپاراتیروئیدی اولیه معرفی می‎شود. مورد اول خانم میانسالی است که به علت پارگی دو طرفه تاندون‎های پاتلا عمل جراحی ترمیم ثانویه تاندون و تقویت تاندون برای او انجام گرفته و مورد دوم آقای میانسالی است که با پارگی یک طرفه تاندون عضله سه سر بازویی تحت عمل جراحی و ترمیم اولیه تاندون قرار گرفته است. نتیجه گیری: با توجه به این که برای پارگی تاندون نیروی بسیار زیادی لازم است، در موارد پارگی خود به خودی تاندون پی‎گیری بیمار از نظر بیماری زمینه‎ای و مصرف دارو ضروری است. در صورتی که بیمار از قبل بیماری زمینه‎ای خاصی را نداشته باشد بررسی سطح سرمی کلسیم، فسفر، الکالن فسفاتاز و هورمون پاراتیروئید جهت رد هیپر پاراتیروئیدی اولیه توصیه می‎شود.
شاهین فاتح، علی احمدآبادی، ناصر کیخالی، حمیدرضا ح. صدیق، مجید اسفندیاری،
دوره 14، شماره 6 - ( 11-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: یافتن غدد پاراتیروئید اکتوپیک از چالش‎های حیطه جراحی غدد درون ریز است و در مورد روش‎های مناسب تعیین محل غدد پاراتیروئید اکتوپیک و اندیکاسیون‎های استفاده از آنها اختلاف نظر وجود دارد. از طرفی عدم موفقیت در طی عمل جراحی اول موجب تحمیل درد، اسکار اضافی و هزینه‎های ناشی از اعمال جراحی بعدی به بیمار می‎شود. مورد: بیمار خانم 39 ساله‎ای که با شکایت از هماچوی بستری گردیده بود و به دلیل هیپرکلسمی در آزمایش‎های اولیه، مورد بررسی کامل تری قرار گرفت و با استفاده از سونوگرافی و اسکن سستامیبی پاراتیروئید با تکنیسیوم 99 محل غده اکتوپیک پاراتیروئید در مدیاستن قدامی تشخیص داده شد و طی یک مرحله با عمل جراحی درمان گردید. نتیجه گیری: توجه دقیق به علایم همراه بیمار و در نظرگرفتن تمامی تشخیص‎های افتراقی و استفاده از روش‎های تشخیصی مناسب می‎تواند به تشخیص سندرم‎های نادر کمک نماید.

صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb