جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای نگرش

منیژه کهبازی، علیرضا فراهانی،
دوره 1، شماره 5 - ( 10-1376 )
چکیده

امروزه راه تامین سلامت کودکان و در نهایت تامین سلامت جامعه اجرای صحیح برنامه های آموزشی بهداشت است. در این راستا باید اعتقادات و گرایش های مردم شناخته و بررسی شود و در جهت اصلاح و تکمیل آگاهی با توجه به معتقدات آنان، اقدامات لازم ارائه گردد و از آنجا که سلامتی هر جامعه منوط به پرورش کودکان سالم و عاری از هرگونه کمبود مواد غذایی است با استفاده از روش جامعه شناسی مطالعاتی KAP( Knowledge  - Attitude - Practice)  میزان آگاهی و نگرش مادران دارای کودکان کمتر از یک سال، نسبت به تغذیه تکمیلی آنان در شهرک ولیعصر (عج)  اراک قبل و بعد از آموزش مورد سنجش قرار گرفت. در نتیجه میزان آگاهی 3/58%  مادران قبل از آموزش خوب، 41/02%  متوسط،  55/38% ضعیف بوده است. پس از آموزش لازم، میزان آگاهی مادران نسبت به تغذیه تکمیلی به 80/51% خوب، 19/48% متوسط افزایش یافت. همچنین میزان نگرش مادران قبل از آموزش 95/46% مثبت و 4/46% منفی بوده است که بعد از آموزش صد در صد جمعیت مورد مطالعه نگرش مثبت به تغذیه تکمیلی کودکان خود یافته اند. بر اساس نتایج حاصل از آزمون آماری کای اسکویر (X2)، ارتباط معنی داری بین آگاهی مادران نسبت به تغذیه تکمیلی و تعداد فرزند، سن و شغل مادر وجود نداشت اما با سطح تحصیلات مادر این ارتباط وجود داشت.  
لذا نیاز به آموزش بیشتر مادران در منطقه مورد مطالعه بعلت پایین بودن سطح تحصیلات مادر محسوس می باشد.

نعمت بیلان،
دوره 2، شماره 8 - ( 7-1378 )
چکیده

این بررسی برای نشان دادن "شناخت، نگرش و مهارت" کارورزان دانشکده پزشکی نسبت به بیماری های اورژانسی شایع و غیر شایع بخش کودکان شامل 10 بیماری شایع و 13 بیماری غیرشایع انجام شد. نتایج حاصله نشام می دهد که:
در بیماری های اورژانسی: شاخص مطالعه کردن =93%، اداره و درمان زیر نظر استاد =40%، توانایی اداره و درمان =40% خوب، پیگیری =43% ، گزارش دهی 10% بوده است. در بیماری های غیر شایع: شاخص مطالعه کردن =88%، اداره و درمان زیر نظر استاد =47%، توانئی اداره و درمان =27% خوب، پیگیری= 26%، گزارش دهی =3% بوده است و با عنایت به موارد فوق نتایج آموزش در این بخش در رابطه با: اورژانس شایع =36% مطلوب، 59% قابل قبول و 5% غیر قابل قبول، اورژانس غیر شایع =18% مطلوب، 67% قابل قبول و 15% غیر قابل قبول اعلام شده است.

مریم فرخی فر، حمیدرضا غفاریان شیرازی، سیامک یزدان پناه،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده

مقدمه: عفونت های بیمارستانی سالیانه مسئول 20/000 مرگ و میر بوده و از کلیه پذیرش های بیمارستانی حداقل 60% منجر به عفونت بیمارستانی می گردد. از این رو بررسی میزان آگاهی و عملکرد پرسنل پرستاری نسبت به پیش گیری از عفونت های بیمارستانی ضروری به نظر می رسد.
روش کار: در این مطالعه تعداد 100 نفر از کادر پرستاری در سطوح تحصیلی دیپلم، فوق دیپلم و لیسانس توسط نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار سنجش نگرش، آگاهی و عملکرد پرسشنامه بود که با استفاده از منابع تهیه و روایی و اعتبار آن نیز توسط یک مطالعه اولیه سنجیده شده بود. پرسش نامه بخش نگرش حاوی 15سوال نگرش بود که بر اساس مقیاس 5 درجه ای لیکرت (از کاملا موافق تا کاملا مخالف) تقسیم شده بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های نگرش به هر یک از آزمودنی ها میزان 75-15 اختصاص یافت که بیش ترین نمرات بیانگر نگرش مثبت و کم ترین نمرات بیانگر نگرش منفی بود. نتایج آزمودنی ها بر اساس نمرات به دست آمده به سه گروه با نگرش مثبت، بینظر و منفی تقسیم شد و نتایج نشان داد که اکثریت دارای نگرش موافق (85/4%) نسبت به کنترل عفونت بوند. نمرات آزمودنی ها در دو مورد آگاهی و عملکرد بر اساس حداکثر نمره 100 تنظیم و نمرات کم تر از 50 به عنوان عدم کفایت در نظر گرفته شد.
نتایج: 44%  آزمودنی ها از حداقل آگاهی از استانداردهای کنترل عفونت برخوردار بودند و نیز اکثریت آنان در رابطه با کنترل عفونت در هنگام انجام اعمال تهاجمی (تعویض پانسمان 84%، ساکشن نای 81%، سنداژمثانه 83% و تعویض محل وریدی 78%) عملکرد مورد قبول نداشتند. این مطالعه ارتباط آماری بین میزان آگاهی و متغیرهای سطح تحصیلات سمت و تجربه کاری نشان داد(P<0/01)  رابطه تجربه کاری با میزان آگاهی منفی بود (r=0/276) همچنین بین متغیرهای تجربه در بخش ویژه اطفال و سابقه بیماری عفونی در خانواده و شرکت در کلاس های آموزشی با نحوه عملکرد رابطه معنی داری مشاهده شد. (P<0/01)
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاکی از آگاهی و عملکرد ضعیف کادر پرستاری در زمینه پیشگیری از عفونت های بیمارستانی در جامعه مورد مطالعه است و توجه جدی به آن در جامعه مورد مطالعه و احتمالا جوامع مشابه ضروری است.
 

فاطمه دره، محبوبه سجادی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

مقدمه: کم خونی فقر اهن در کودکان از مشکلات مهم بهداشتی کشورهای در حال توسعه است که با مشکلات تکاملی و شناختی همراه می باشد. برای کاهش فقر اهن مکمل آهن روزانه پیشنهاد می گردد ولی از پذیرش خوبی برخوردار نیست. مطالعه حاضر جهت تعیین علل پذیرش نامناسب مکمل آهن صورت گرفته است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی 400 فرم جمع آوری اطلاعات و پرسشنامه مربوط به آگاهی، نگرش و عملکرد طی مصاحبه حضوری از مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک که کودک 24-6 ماهه داشتند، تکمیل گردید. نمونه گیری به روش آسان بود و نتایج توسط نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفت.
نتایج: 10% کودکان قطره آهن را مصرف نمی کردند، 32/2% مرتب و 56/8% نامرتب مصرف می کردند. میانگین (با 95% فاصله اطمینان) آگاهی و نگرش مادران به ترتیب 32/2 (33/7-32/7) از 70 امتیاز و 25/2 (25/6-24/8) از 40 امتیاز بود. 68/8% مادران در سن مناسب قطره را شروع و 72/3% به میزان مناسب قطره می دادند. فقط 3/3% مادران همه نکات در مورد نحوه تجویز صحیح قطره را رعایت می کردند. سه اولویت شایع مادران از علل مصرف نامنظم قطره آهن به ترتیب عدم پذیرش کودک (40/3%)، استفراغ به دنبال مصرف قطره (16/3%) و فراموش کردن دارو (18/5%) بوده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه طعم ناخوشایند قطره آهن و عوارض آن و مطلوب نبودن آگاهی و نگرش مادران در خصوص مصرف مکمل آهن از علل مهم مصرف نامنظم آن می باشند.

شراره خسروی، فرزانه جهانی، نفیسه گازرانی، بابک عشرتی، مرتضی مقیمی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

مقدمه: امروزه سوء مصرف مواد به یکی از مشکلات مهم در جهان تبدیل شده است. آمار موجود نشان می‌دهد که مصرف مواد محرک خصوصاً ترکیبات شبه آمفتامین در کشور افزایش یافته است و به نظر می‌رسد بررسی آگاهی گروه‌های در خطر خصوصاً جوانان در این زمینه ضروری باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی آگاهی و نگرش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی در سال 85 بود. روش کار: این مطالعه تحقیقی به روش مقطعی-تحلیلی است که بر روی 100 دانشجوی دانشکده‌های پزشکی، پرستاری - مامایی و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اراک در نیمه اول سال 85 انجام شد. این بررسی از طریق پر کردن پرسش نامه خود ایفا مشتمل بر 53 سوال بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی صورت گرفت. اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی و آزمون‌های آماری تی و من ویتنی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میانگین سنی افراد شرکت کننده در این مطالعه 3/22 ( 18/3±) سال بود که 67 نفر زن بودند. با توجه به نتایج به دست آمده بیشترین امتیاز را حساسیت درک شده کسب نموده و با عملکرد رابطه داشت (005/0p=). میانگین بقیه نمرات کسب شده در سطوح مختلف عملکرد اختلاف معنی‌داری نداشت. در مورد راهنمای عمل در این مطالعه بر اساس نظر افراد شرکت کننده در مطالعه، تلویزیون مهم‌ترین وسیله مورد استفاده برای آموزش در مورد اکستازی بوده است. نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه و با توجه به رابطه معنی دار حساسیت درک شده ( خطر ابتلا به مصرف اکستازی ) با عملکرد، بایستی برنامه‌های آموزشی در جهت بارور نمودن ذهن جوانان نسبت به حساسیت درک شده ایجاد شود.
بهمن توان، فرزانه جهانی، محمود سراجی، ابوالفضل محمدبیگی،
دوره 13، شماره 5 - ( 12-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: در عصر حاضر دین پژوهی به شیوه علمی و با استفاده از روش‌های مورد قبول در علوم انسانی، یکی از حیطه‌های پژوهشی جدید و مورد توجه در رشته‌های علمی و دانشگاهی است. با توجه به نقش دین در بهداشت روانی دانشجویان این مطالعه طراحی و مورد ارزیابی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، 310 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک به صورت تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. پرسش‌نامه‌های دموگرافیک، نگرش مذهبی دکتر خدایاری فرد و سلامت عمومی بین دانشجویان توزیع شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون‌های توصیفی، کای اسکوئر و ضریب همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل گردید. در تمام مراحل تحقیق اصول اخلاق در پژوهش رعایت گردید. یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار سن، نمره سلامت روانی و نمره نگرش دینی دانشجویان (از نمره 100)‌ به ترتیب برابر با 22/2±29/21 سال، 41/9±04/24 و 95/11±04/81 به دست آمد. از نظر طبقه‌بندی نمره، نگرش مذهبی 4/1 درصد (4 نفر) نگرش ضعیف، 5/12 درصد نگرش متوسط و 86 درصد (240 نفر) نگرش قوی مذهبی داشتند. بین نگرش دینی و سلامت روانی در این مطالعه رابطه مثبتی به دست آمد و بین نگرش دینی با تحصیلات مادر، سن، رشته تحصیلی و محل اقامت رابطه معکوس و معنی‌دار به دست آمد(05/0p<). نتیجه گیری: اکثر دانشجویان مورد مطالعه دارای نگرش دینی قوی بودند. بین نگرش دینی و سلامت روانی رابطه مثبت به دست آمد. تقویت جاذبه‌های دینی با برگزاری برنامه‌های آموزشی، مذهبی و فرهنگی جهت ارتقاء نگرش دینی این عزیزان پیشنهاد می‌گردد.
نرگس اسکندری، زهرا علیپور، می نور لمیعیان، هدی احمری طهران، ابراهیم حاجی زاده، سمیه موخواه،
دوره 15، شماره 10 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پرسش‎نامه بین المللی ایدز امکان مقایسه آگاهی و نگرش در مورد ایدز را میان جوامع و فرهنگ‎های مختلف فراهم می‎سازد. هدف از این مطالعه سنجش روایی و پایایی نسخه فارسی این ابزار در جمعیت دانشجویان ایرانی می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه مقطعی، 448 نفر از دانشجویان به روش نمونه‎گیری آسان از کل دانشگاه‎های غیر علوم پزشکی قم انتخاب شدند. از دانشجویان خواسته شد تا نسخه فارسی پرسش‎نامه بین المللی ایدز را در کلاس درس تکمیل نمایند. در این مطالعه برای ارزیابی پایایی و روایی سازه به ترتیب از آلفای کرونباخ و تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی، ضریب همبستگی پیرسون و جهت مقایسه نمرات پرسش‎نامه بر حسب جنسیت از آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته‎ها: نتایج تحلیل عامل تاییدی از روایی چهار بعد پرسش‎نامه بین المللی ایدز حمایت می‎کند، نتایج نشان دادند که ابعاد پرسش‎نامه از برازش مطلوبی برخوردار می باشند (91/0=AGFI، 93/0=GFI، 04/0=RMSEA، 001/0p<). همسانی درونی بالایی با آزمون کرونباخ برای کل پرسش‎نامه گزارش شد(80/0). آلفای کرونباخ برای مقیاس‎های اسطوره‎های انتقال 78/0، نگرش 78/0، خطر شخصی 79/0 و حقایق 60/0 نشان داده شد. از مطالعه باز آزمایی یک ماه بعد بر روی 41 نفر از دانشجویان دامنه ضریب همبستگی از 36/0تا 75/0به دست آمد(001/0p<). نتیجه‎گیری: نسخه فارسی پرسش‎نامه بین المللی ایدز از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار است و میان یافته‎های این پژوهش با سایر نسخه‎های اعتبار یابی شده پرسش‎نامه بین المللی ایدز در زبان‎های دیگر هم‎خوانی وجود دارد.
فائزه براتی، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، مهدی رنجبران،
دوره 18، شماره 11 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه مصرف تنقلات کم ارزش به عنوان میان وعده در بین کودکان به خصوص در دانش‌آموزان مقطع ابتدایی رو به افزایش است. پژوهش حاضر به سنجش سازه‌های تئوری رفتار برنامه‌ریزی ‌شده در این زمینه پرداخته است.

مواد و روشها: این مطالعه مقطعی– تحلیلی در سال 1394 بروی 217 دانش آموز مقطع ابتدایی شهرستان اراک انجام گرفت که به صورت نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شده بودند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش‌نامه محقق ساخته شامل سازه‌های تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده بوده است که نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتار درک شده، قصد رفتاری و عملکرد را در برمی‌گرفت. روایی و پایایی پرسش‌نامه قبل از مطالعه بررسی شد. به منظور تعیین مهم‌ترین سازه‌های پیش‌گویی کننده رفتار دانش آموزان از مدل چند متغیره رگرسیون خطی استفاده شد.

یافتهها: در این مطالعه، میانگین و انحراف معیار نمره نگرش (24/12±41/75)، هنجار ذهنی (20/11±25/78)، کنترل رفتار درک شده (06/17±69/63)، قصد رفتاری (44/15±26/76) و عملکرد (44/24±84/48) مشاهده شدند. بر طبق نتایج، سازه کنترل رفتار درک شده توانست 23 درصد تغییرات رفتار را پیش‌گویی نماید. بین نمره سازه‌ها با عملکــرد همبستگی مستقیم و معنی‌داری مشاهده شد(05/0>p). با این وجود، در رابطه با ارتباط بین عملکرد تغذیه‌ای دانش آموزان با سن ( 019/0=r)، وزن (07/0=r)، قد (12/0=r) و شاخص توده بدنی دانش آموزان (07/0=r) ارتباط معنی‌داری مشاهده نگردید(05/0<p).

نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، پیشنهاد میشود که در زمان طراحی مداخلات، پیشگیری از مصرف تنقلات کم ارزش، تاکید بر ایجاد نگرش مثبت و خودباوری در کنترل رژیم غذایی دانش آموزان در نظر گرفته شوند.


صدیقه یوسف زاده، مهین اسماعیلی درمیان، محمدرضا اسدی یونسی، محمدتقی شاکری،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: زایمان یک واقعه‌ی پر استرس می‌باشد که نیازمند نوعی سازگاری روانی است. از جمله تعیین کننده‌های مهم سازگاری روان‌شناختی که تلفیقی از گرایش و نگرش مثبت در افراد می‌باشد، خوش بینی است. هدف این مطالعه تعیین تأثیر آموزش خوش بینی در دوران بارداری بر نگرش و قصد انتخاب نوع زایمان در زنان نخست‌زا است.

مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 64 زن نخست باردار با حاملگی طبیعی 30 تا 34 هفته و بدون اندیکاسیون سزارین از مراکز بهداشتی- درمانی مشهد در سال 1393 انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه A ( تحت آموزش) و B (بدون آموزش) قرار گرفتند. آموزش خوش بینی، طی 5 جلسه 60 دقیقه‌ای با مشارکت گروهی واحدهای پژوهش و تمرین‌های فعال اجرا شد. پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسش‌نامه‌های روا و پایا انجام شد. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون‌های آماری تحلیل واریانس، دقیق فیشر، ویلکاکسون، کای دو و تی زوجی تجزیه و تحلیل شدند.

یافتهها: میانگین نمره نگرش نسبت به سزارین در گروه مطالعه قبل و بعد از آموزش تفاوت معنی‌داری دارد(001/0>p). میانگین نمره نگرش نسبت به زایمان طبیعی به طور معنی‌داری در گروه مداخله بیشتر از گروه شاهد بود(002/0=p). فراوانی قصد انتخاب نوع زایمان قبل و بعد از مداخله در گروه آموزش خوش بینی تفاوت معنی‌داری دارد(033/0p=).

نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش به نظر میرسد که آموزش خوش بینی در ایجاد نگرش مثبت نسبت به زایمان طبیعی و در نتیجه کاهش میزان سزارین انتخابی مؤثر است.


زهرا جهانگیری، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، رحمت اله مرادزاده،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: فقر آهن یکی از شایعترین مشکلات تغذیه‌‌‌‌‌‌ای دوران بارداری است. این مطالعه با هدف سنجش سازه‌های تئوری رفتار برنامهریزیشده در خصوص رفتارهای تغذیه‌‌‌‌‌‌ای پیشگیریکننده از کم‌خونی فقر آهن در زنان باردار شهر اراک انجام شد.
مواد و روش‌ها: این مطالعه مقطعی بر روی 199 زن باردار شهرستان اراک به صورت نمونهگیری تصادفی ساده در سال 1396 انجام پذیرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محققساخته روا و پایا و شامل اطلاعات دموگرافیک و سازههای تئوری رفتار برنامهریزیشده بوده است. بهمنظور تعیین مهمترین سازه‌های پیشگوییکننده رفتار زنان باردار از مدل چند متغیره رگرسیون خطی استفاده شد.
یافتهها: بر اساس نتایج این مطالعه، میانگین سنی مادران 1/5±81/28 سال، میانگین هفته بارداری 9/8±04/28 هفته و فاصله بارداری با حاملگی قبلی 9/3±18/5 سال بود. میانگین و انحراف معیار نمره نگرش 62/0±61/3، هنجار ذهنی 74/0±60/3، کنترل رفتار درکشده 58/0±50/3، قصد رفتاری 61/0±49/3، عملکرد 76/0±55/3 و آگاهی 2/0±57/0 بود. مدل رگرسیون خطی نشان داد که نمره عملکرد خانم‌های باردار به ازای هر یک واحد افزایش در نمره نگرش و هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درکشده به ترتیب 463/0، 343/0و347/0 بهبود ‌می‌یابد.
نتیجهگیری: نتایج به دستآمده حاکی از لزوم ارائه برنامه‏های آموزشی در خصوص پیشگیری از کمخونی در زنان باردار با تأکید بر سازه‌های نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درکشده است و پیشنهاد میشود در زمان طراحی مداخلات در جهت بهبود رفتارهای تغذیه‌‌‌‌‌‌ای پیشگیریکننده از کمخونی در بارداری، سازه‌های نظریه رفتار برنامهریزیشده مورد توجه قرار گیرد.

محمد رحمانیان، علیرضا کمالی، مهدی فروغیان، نوید کلانی، نفیسه اسماعیل پور، ناصر حاتمی، اسماعیل رعیت دوست،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پاندمی کووید 19 به طور قابل توجهی بر سلامت روان کارکنان مراقبت‌های بهداشتی که در خط مقدم این بحران ایستاده‌اند، تأثیر می‌گذارد؛ با این حال کارکنان اداری سازمان‌های مراقبت بهداشتی نیز از این خطر مصون نیستند. بنابراین نظارت بر میزان آگاهی و سایر موارد بهداشت روانی به منظور درک عوامل واسطه و آگاهی از مداخلات متناسب، یک اولویت ضروری به شمار می‌رود. هدف از این مطالعه مقایسه آگاهی، نگرش و عملکرد کادر درمانی و اداری در مواجهه و عدم مواجهه با ویروس کووید 19 بود.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی مقطعی روی 160 نفر از کادر درمانی و اداری بیمارستان‌های شهرستان جهرم در سال 1399 انجام شد. جهت گردآوری اطلاعات از پرسش‌نامه اطلاعات جمعیت‌شناختی و پرسش‌نامه پژوهشگرساخته آگاهی، نگرش و عملکرد پرسنل درمانی در مورد کووید 19 استفاده ­شد. تحلیل داده‌ها توسط نرم‌افزار spss نسخه 21 و با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه توسط معاون تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی جهرم تأیید شده است (کد: IR.AJUMS.REC.1399.040).
یافته ها: 65 درصد از افراد مورد پژوهش زن و مابقی مرد بودند. اغلب پاسخ‌های داده‌شده به گویه‌ها در هر دو گروه کادر درمان و غیردرمانی نزدیک به هم بود. میانگین نمرات آگاهی کادر درمان (5/27±94/35) به طور معنی‌داری از کادر اداری (7/77±87/75) بالاتر بود (t=5/96 ،P<0/001). اما عملکرد کادر اداری (12/57±93/14) از کادر درمان (14/80±87/17) به طور معنی‌داری بهتر بود (t=-2/710 ،P=0/007). بین میانگین نمرات نگرش دو گروه تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (P=0/438).
نتیجه گیری: سطح آگاهی در مواجهه با ویروس کرونا در افراد کادر اداری نسبت به کادر درمانی به شکل معنی‌داری پایین‌تر است، اما کارکنان کادر اداری عملکرد بهتری در مواجهه با ویروس کرونا نسبت به کادر درمانی دارند. انجام اقدامات آموزشی جهت افزایش آگاهی این افراد ضروری به نظر می‌رسد.
سید مهرزاد شاددل، مسعود بیات، مجتبی بیانی، وحیده نظری،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به استفاده روزافزون از ایمپلنت‌های دندانی در جایگزین کردن دندان‌های ازدست‌رفته، احتمال وقوع شکست این درمان در گذر زمان، مشابه سایر درمان‌های دندان‌پزشکی، اجتناب‌ناپذیر است و جهت کاهش این مشکلات نیاز به فالوآپ‌های دقیق و منظم است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین آگاهی و نگرش دندان‌پزشکان عمومی درباره فالوآپ ایمپلنت‌های دندان به منظور ایجاد پایه‌ای از اطلاعات برای برنامه‌ریزی دوره‌های بازآموزی ایمپلنت‌های دندانی انجام شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تحلیلی مقطعی، 98 نفر از دندان‌پزشکان عمومی شهر اراک در سال 1397 بررسی شدند. پرسش‌نامه‌ها در سه بخش جمعیت‌شناختی، آگاهی و نگرش طراحی شدند. بعد از بررسی روایی و پایایی، پرسش‌نامه‌ها در اختیار شرکت‌کنندگان قرار گرفت. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آنالیز توصیفی و آزمون‌های کای‌اسکوئر و تی مستقل آنالیز آماری شدند. حد معناداری 05/0 در نظر گرفته شد.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله مورد تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک است (کد: IR.ARAKMU.REC.1397.283).
یافته ها میانگین نمره آگاهی برای تمام نمونه‌های مورد مطالعه 10/8 (بر اساس نمره صفر تا نوزده) و میانگین نمره نگرش 12/8 (بر اساس نمره هفت تا 21) بود. 53 نفر از دندان‌پزشکان قبلاً درمان ایمپلنت را انجام داده بودند که آگاهی و نگرش آنها از فالوآپ درمان ایمپلنت به طور معناداری بالاتر از دندان‌پزشکانی بود که درمان ایمپلنت را انجام نداده بودند (0/0005=P). تجربه کاری اثر معناداری روی آگاهی و نگرش دندان‌پزشکان نداشت (0/05 نتیجه گیری: دندان‌پزشکان عمومی نسبت به فالوآپ ایمپلنت آگاهی و نگرش کمی دارند و از آنجا که فالوآپ نقش مهمی در موفقیت طولانی‌مدت درمان ایمپلنت دارد، برنامه‌های آموزشی / بازآموزی دندان‌پزشکان در این زمینه باید مورد بازنگری و تأکید بیشتر قرار گیرد.
فاطمه کرمانشاهی، مهدی زارع بهرام‌آبادی، حسن حیدری، حسین داودی،
دوره 25، شماره 2 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف سالمندی یکی از مراحل مهم زندگی است که با پیشرفت علم و بهبود شرایط بهداشتی، آمار سالمندان در جوامع گوناگون روبه‌افزایش است. از این‌رو برای ارتقای سازگاری سالمندان، توجه به رضایت از زندگی آنان و نگرش به سالمندی لازم است. بنابراین پژوهش حاضر به‌منظور اثربخشی توانمندسازی روان‌شناختی بر رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی زنان سالمند شهر تهران انجام شده است. 
مواد و روش ها جامعه آماری شامل کلیه زنان 60 تا 70 ساله شهر تهران در سال 1400-1399 بود. تعداد 24 نفر (12 نفر گروه کنترل و 12 نفر گروه آزمایش) به شیوه نمونه‌گیری دردسترس به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. با بهره‌گیری از یک طرح آزمایشی پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل، سالمندان ابتدا پرسش‌نامه‌های رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی را تکمیل کردند؛ سپس کاربندی آزمایشی توانمندسازی روان‌شناختی در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش، اجرا و بعد از اتمام جلسات پس‌آزمون برای هر دو گروه ارائه شد. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری به کمک نسخه 19 نرم‌افزارSPSS استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی کسب رضایت آگاهانه از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این مطالعه با کد IR.IAU.ARAK.REC.1400.027 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک رسیده است.
یافته ها نتایج نشان داد که برنامه آموزشی توانمندسازی روان‌شناختی بر رضایت از زندگی (9/673=F و 0/006=p) و نگرش به سالمندی (8/385=F و 0/009=p) بین دو گروه در دو مرحله ارزیابی تفاوت معنا‌داری ایجاد کرده است؛ به این معنی که برنامه توانمندسازی روان‌شناختی باعث ارتقای رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی افراد نمونه شد.
نتیجه گیری براساس نتایج این پژوهش می‌توان گفت، برنامه توانمندسازی روان‌شناختی بر رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی زنان سالمند اثربخش بوده و آگاهی متخصصان حوزه‌های مشاوره، سالمندی، روان‌شناسی و سلامت از این آموزش‌ها می‌تواند کمک‌کننده باشد. 

فائزه عزتی، احسان بخشی، الهه عزتی، نوشین سلیمی،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف سلامت دهان و دندان نقش مهمی در سلامت عمومی افراد دارد و متأثّر از عوامل مختلفی همچون آگاهی و نگرش فرد درخصوص رعایت بهداشت دهان و دندان است. بهبود آگاهی و نگرش افراد در این خصوص باعث توجه بیشتر نسبت به رعایت بهداشت دهان و دندان می‌شود. از این ‌رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان پوسیدگی دندان و ارتباط آن با آگاهی، نگرش و رفتار در دانش‌آموزان متوسطه اول شهرستان اسلام‌آباد غرب انجام شد.
مواد و روش ها این مطالعه یک مطالعه مقطعی بین 348 نفر از دانش‌آموزان دوره‌ اول متوسطه در شهرستان اسلام آبادغرب بود که از طریق نمونه‌گیری در 2 مرحله خوشه‌ای و تصادفی انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از معاینه بالینی و پرسش‌نامه استاندارد جمع‌آوری با استفاده از آماره توصیفی، تی‌تست مستقل، آنالیز واریانس یک‌طرفه، تست تعقیبی شفه و ضریب همبستگی اسپیرمن در سطح معنا‌داری کمتر از 0/05 با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 22 آنالیز شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با شناسه IR.KUMS.REC.1397.548 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم‌پزشکی کرمانشاه رسیده است. 
یافته‌ها میانگین شاخص پوسیدگی دندان 3/47±6/07 و میانگین دندان‌های پوسیده 2/90±5/31 بود. 96/3 درصد دانش‌آموزان دندان پوسیده داشتند. شاخص پوسیدگی دندان (0/124-=P=0/021،r) و تعداد دندان‌های پوسیده (0/131-=P=0/015, r) با عملکرد دانش‌آموزان درخصوص رعایت بهداشت دهان و دندان ارتباط معناداری داشت. بین شاخص پوسیدگی دندان و تعداد دندان‌های پوسیده با آگاهی و نگرش دانش‌آموزان درخصوص رعایت بهداشت دهان و دندان اختلاف معناداری دیده نشد (P>0/05). شاخص پوسیدگی دندان (0/749=P) و میزان دندان‌های پوسیده (0/614=P) در 2 جنس تفاوت معنا‌داری نداشت. 

نتیجه گیری شاخص پوسیدگی و تعداد دندان‌های پوسیده در این مطالعه نسبتاً بالاست و این موضوع ضرورت طراحی آزمایشات آموزشی در نوجوانان به ‌منظور پیشگیری از پوسیدگی دندان را نشان می‌دهد.

دکتر زهرا میرکی، دکتر معصومه رستم‌زاده، آقا آراس فیضی ، دکتر آزاد شکری، دکتر محمدعزیز رسولی،
دوره 26، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده

مقدمه: سطح آگاهی و توانایی‌های دندانپزشک، از عوامل تعیین‌کننده در انتخاب و کاربرد صحیح سمان‌های دندانپزشکی است. هدف این مطالعه، بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان عمومی و متخصص درباره سمان‌های دندانپزشکی بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی-تحلیلی، از نوع مقطعی بوده که بر روی 150 نفر از دندانپزشکان متخصص و عمومی در مراکز دولتی و خصوصی استان کردستان (1399) که درمان‌های پروتز ثابت را انجام می‌دادند، از طریق سرشماری و نمونه‌گیری در دسترس، انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون‌های T-test و ANOVA در نرم‌افزار SPSS-22 استفاده گردید. سطح معنی‌داری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد. ملاحظات اخلاقی: این مطالعه پس از تأیید پروتکل در کمیته اخلاق در پژوهش و دریافت کد اخلاق به شماره IR.MUK.REC.1398.302 و با توجه به بیانیه هلسینکی، انجام شد.
یافته‌ها: نمره میانگین کلی آگاهی دندانپزشکان، 5/6 بدست آمد که نزدیک و بالاتر از متوسط نمرات بود و با مقطع تحصیلی و محل اشتغال، رابطه معناداری داشت (05/0>P). نمره میانگین کلی نگرش، 4/3 محاسبه گردید که تقریباً مساوی با متوسط نمرات بود. بین مقطع تحصیلی و جنسیت با نمره نگرش، ارتباط معناداری وجود داشت (05/0>P). نمره میانگین کلی عملکرد دندانپزشکان، 5 حساب شد که بالاتر از متوسط نمرات بود و نمره عملکرد با جنسیت، محل اشتغال و مقطع تحصیلی، رابطه معناداری داشت (05/0>P).
نتیجه گیری: میانگین نمره آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان در حد متوسط بود و در مجموع، نمرات متخصصین بالاتر از دندانپزشکان عمومی بود. خانم‌ها، نمره نگرش و عملکرد بالاتری داشتند. افراد شاغل در بخش خصوصی، نمره آگاهی بالاتری داشتند. برای افزایش آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان عمومی نیاز به برگزاری دوره‌های آموزشی وجود دارد.

مهدی میکلانی آخوره علیایی، فرناز فرهاد، حمید سرلک،
دوره 28، شماره 2 - ( 2-1404 )
چکیده

مقدمه :توجه به تمایلات و نظرات والدین، موضوع مهمی در انتخاب تکنیک درمان، توسط دندان پزشک محسوب میشود. با وجود نگرش نسبتا پایین والدین به استفاده از تکنیک "حضور/ عدم حضور والدین"، کماکان دندانپزشکان حین درمان دندانپزشکی کودکان از این تکنیک استتفاده می نمایند. مطالعه ی حاضر باهدف بررسی همزمان نگرش دندانپزشکان در خصوص تکنیک "حضور/ عدم حضور والدین“ حین درمان کودکان 4-10 ساله و تعیین فاکتورهای موثر بر این نگرش انجام شد.
مواد و روش ها :در این مطالعه ی مقطعی، نگرش 83 دندانپزشک در خصوص تکنیک "حضور / عدم حضور والدین" به کمک ابزار پرسشنامه ای محقق ساخته، سنجیده شد . پرسشنامه  نگرش دندانپزشکان  ر ا در خصوص تکنیک فوق نمره دهی میکرد و فاکتورهای زمینه ای موثر کودک بر این نگرش را مورد ارزیابی قرار می داد. داده ها به کمک نرم افزا ر آماری 24SPSSV در سطح معناداری0.05 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
نتایج: میانگین نمره نگرش شرکت کنندگان  99/12±61/60 بود.همچنین 55.4 درصد شرکت کنندگان این تکنیک را ناموفق می دانستند. فاکتورهای "نوع درمان"، "سن کودک" ، "رفتار کودک" ، "رفتار والدین" و " بکارگیری تکنیک حضور/عدم حضور " بر نگرش شرکت کنندگان اثر معنی داری داشت.
نتیجه گیری: دندانپزشکان نگرش بالایی در خصوص تکنیک "حضور/عدم حضور والدین" ندارند. از نظر دندانپزشکان شاغل در حیطه کودکان موفقیت این تکنیک در هدایت رفتاری کودکان، بالا نیست.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb