جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای نقص توجه

محمد نریمانی، سوران رجبی، سیما دلاور،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: باتوجه به ارتباط ریتم بتا (30-13 هرتز) با حالت هوشیاری و توجه و ارتباط تتا (8-4 هرتز) با حالت خواب واره و بی توجهی، در این مطالعه امکان آموزش افراد دارای علایم بیش فعالی و نقص توجه برای بهبود ویژگی‎های آنها بررسی شد. بنابراین هدف این تحقیق بررسی تأثیر نوروفیدبک در کاهش علایم بیش فعالی و نقص توجه دانشجویان می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه مداخله‎ای که با استفاده از یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد، 34 نفر از دانشجویان دختر که دارای نمره بالا در پرسش‎نامه بیش فعالی کانرز و نسبت تتا-بتا بودند، به صورت تصادفی انتخاب و سپس در دو گروه آموزش نوروفیدبک و گروه کنترل جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش نوروفیدبک در 20 جلسه اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکرد. داده‎های پژوهش با کمک دستگاه نوروفیدبک (NFT)، پرسش‎نامه تشخیصی کوتاه اختلال بیش فعالی – کم توجهی بزرگسالان کانرز، و آزمون عملکرد پیوسته (CPT) جمع‎آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده‎ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.

یافته‎ها: نتایج بیان‎گر بهبودی معنی‎دار در همه ابعاد آزمون عملکرد پیوسته یعنی (پاسخ‎های صحیح، خطای حذف و خطای ارائه) و ابعاد آزمون بیش فعالی یعنی (مشکل بی‎توجهی/حافظه، بیش‎فعالی/ بی‎قراری، تکانه‎ای /هیجانی بودن، تصور کلی از خود و شاخص ADHD) در گروه نوروفیدبک بود(001/0p<).

نتیجه‎گیری: نتایج این پژوهش حاکی از کارآیی نوروفیدبک به عنوان یک شیوه درمانی در درمان مشکلات توجه و کاهش علایم بیش فعالی در دانشجویان دختر مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه در مقایسه با گروه کنترل است.


فریده هاشمیان نژاد، نصرالله ویسی، ناصر شیرکوند، جمال عاشوری،
دوره 18، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: بسیاری از مشکلات اصلی دانش‌آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه به اختلال عملکرد اجرایی مربوط می‌شود که در این زمینه آموزش نوروفیدبک و بازی‌های رایانه‌ای موثر هستند. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی آموزش نوروفیدبک و بازی‌های رایانه‌ای بر توانایی توجه پیوسته و برنامه‌ریزی دانش‌آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه انجام شد.

مواد و روشها: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، همه دانش‌آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال نقص توجه مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1393 بودند. در مجموع 45 دانش‌آموز با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. گروه‌های آزمایش  با روش‌های نوروفیدبک و بازی‌های رایانه‌ای در 12 جلسه 60 دقیقه‌ای آموزش دیدند. برای اندازه‌گیری توجه پیوسته از آزمون کامپیوتری CPT و برای اندازه‌گیری برنامه‌ریزی از آزمون کامپیوتری برج لندن استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 19 و با روش کوواریانس چند متغیره (مانکووا) تحلیل شدند.

یافتهها: یافته‌ها نشان داد هر دو روش آموزش نوروفیدبک و بازی‌های رایانه‌ای به طور معنی‌داری باعث افزایش توجه پیوسته و برنامه‌ریزی در دانش‌آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه می‌شوند. هم‌چنین، تفاوت معنی‌داری میان این دو روش در توجه پیوسته و برنامه‌ریزی وجود نداشت(05/0>p).

نتیجهگیری: نتایج نشان داد که روش‌های آموزش نوروفیدبک و بازی‌های رایانه‌ای در بهبود توجه پیوسته و برنامه‌ریزی دانش‌آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه موثر هستند. بنابراین، مشاوران و درمان‌گران می‌توانند از روش‌های مذکور در درمان دانش‌آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه استفاده کنند.


سعید محمدی مولود، علی حیدریان پور، الناز شکری،
دوره 21، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرینات ورزشی زیر بیشینه بر غلظت سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و عملکرد توجه پسران دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی (ADHD) انجام شد.
مواد و روش­ها: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش­آموزان پسر مقطع ابتدایی بودند که در بررسی­های اولیه دارای علائم نقص توجه و بیش فعالی تشیخص داده شده و جهت بررسی بیشتر و درمان در سال تحصیلی 96-95 به هسته مشاوره و روانشناسی آموزش پرورش منطقه سردرود ارجاع داده شده بودند. از جامعه مذکور، 30 پسر 7 تا 12 ساله به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. برای تشخیص نقص توجه از پرسشنامه کانرز نسخه والدین و مصاحبه بالینی، جهت سنجش میزان توجه از آزمون عملکرد توجه پیوسته(CPT) و برای اندازه­گیری سطوح سرمی BDNF از کیت شرکت استوبیوفارم استفاده شد. آزمودنی­های گروه آزمایش به مدت 12 هفته و در قالب 36 جلسه تمرینی 25 تا 75 دقیقه­ای به تمرینات هوازی با شدت 45 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب پرداختند. داده­ها با روش تحلیل کواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل گردید.
یافته­ها: نتایج نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ سطوح سرمی BDNF و عملکرد توجه پیوسته تفاوت معنادار وجود دارد (001/0>p).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاضر می­توان گفت تمرینات زیربیشینه باعث افزایش BDNF و در نتیجه بهبود توجه در دانش­آموزان پسر دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی می­گردد.

فهیمه امیدی، مصطفی نوکنی، آنیتا علاقمند،
دوره 22، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال بیشفعالی و نقص توجه یک اختلال روانپزشکی شایع در کودکان است و توجه به داروهایی که در این اختلال مورد استفاده قرار میگیرند حائز اهمیت است. این مطالعه اثربخشی ریتالین به تنهایی با ممانتین اضافه شده به ریتالین بر شدت علائم اختلال بیشفعالی و نقص توجه در کودکان را بررسی میکند.
مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی میباشد. تعداد ۷۶ بیمار دارای ملاکهای تشخیصی اختلال بیشفعالی و نقص توجه از کودکان ۷ تا 12 سال از طریق مصاحبه تشخیصی بر اساس DSM-V در دو گروه کنترل و آزمایش انتخاب شدند. ابتدا هر دو گروه پرسشنامه ارزیابی شدت علایم کانرز والدین را تکمیل کرده، سپس برای بیماران گروه کنترل ریتالین و برای گروه آزمایش همراه با ریتالین داروی ممانتین برای یک ماه تجویز شد. سپس دو گروه مجدداً پرسشنامه را تکمیل کرده و از نظر اثربخشی داروها مقایسه شدند.
ملاحظات اخلاقی: این تحقیق در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک با کد 139510 تصویب گردید و در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی با کد IRCT2016080829268N1 به ثبت رسید.
یافتهها: در مقایسه دو گروه بعد از مصرف داروها با توجه به مقدار p این آزمون که برابر با 324/0 و بیشتر از 05/0 است تفاوت معنیداری مشاهده نشد، ولی مقیاس شدت علایم در هر گروه، قبل و بعد از مصرف داروها تفاوت معنیداری داشت.
نتیجه گیری: علیرغم آن‌که شدت علایم بیش‌فعالی کاهش یافت، تفاوت معنی‌داری بین دو گروه مشاهده نشد و ممانتین اضافه شده به ریتالین در مقایسه با ریتالین اثر ویژهای بر روی کاهش شدت علایم نداشت. میتوان نتیجه گرفت که احتمالاً ریتالین اثر بارزی در کاهش علایم داشته است.
سید محمود طباطبائی، غلامرضا چلبیانلو،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تاب‌آوری بر میزان عاطفه مثبت و منفی و کاهش آشفتگی‌های روان‌شناختی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال بیش‌فعالی ـ نقص توجه  بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه ـ بیش‌فعالی شهر تبریز در سال 1398 بود که از میان آن‌ها با روش نمونه‌گیری دردسترس سی نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس عاطفه مثبت و منفی و پرسش‌نامه اضطراب، افسردگی و استرس بود.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.IAU.TABRIZ.REC.1398.062 به تصویب کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز رسید.
یافته ها: نتایج نه جلسه‌90 دقیقه‌ای آموزش گروهی تاب‌آوری (برگرفته از برنامه هندرسون و میلشتاین، 2003) نشان داد آموزش تاب‌آوری منجر به افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی و همچنین کاهش آشفتگی‌های روان‌شناختی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه ـ بیش‌فعالی می‌‌شود. 
نتیجه گیری: این نتایج نشان می‌دهد آموزش تاب‌آوری می‌تواند به عنوان یک روش آموزشی ـ درمانی در افزایش عواطف مثبت و کاهش عواطف منفی و آشفنگی‌های روانی مادران دارای کودک مبتلا به اختلالات کودکی مؤثر واقع شود.

زهرا براتی، مژگان سپاه منصور، شکوفه رادفر،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: کودکان دارای اختلال نقص توجه-بیش‌فعالی گروه هدف مناسبی برای توان‌بخشی شناختی هستند، چراکه مشکلات رفتاری آن‌ها اعم از بی‌توجهی، تکانشگری و بیش‌فعالی خاستگاه شناختی و مغزی مشخصی دارند. این انطباق رفتار با کارکرد شناختی فرصت ترمیم رفتار با تقویت کارکرد شناختی را فراهم می‌آورد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش توان‌بخشی شناختی مبتنی بر تکنولوژی واقعیت مجازی به عنوان روشی نوین، با روش توان‌بخشی شناختی کلاسیک بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش‌فعالی، انجام شده است. 
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه‌تجربی بود که با استفاده از طرح پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 7 تا 12سال مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش‌فعالی در شهر تهران در سال 1398 بود که با روش نمونه‌گیری دردسترس، انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه دوازده‌نفری قرار گرفتند. در مرحله پیش‌آزمون شرکت‌کنندگان با مقیاس رتبه‌بندی اختلال نقص توجه-بیش‌فعالی و آزمون یکپارچگی دیداری و شنیداری رایانه‌ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه اول آزمایش، بسته توان‌بخشی شناختی مبتنی بر واقعیت مجازی و گروه دوم آزمایش، بسته توان‌بخشی شناختی رایانه‌ای کاپیتان لاگ را دوازده جلسه به صورت دو بار در هفته دریافت کردند. در این مدت در گروه کنترل مداخله‌ای انجام نشد. از هر سه گروه بعد از اجرای مداخله پس‌آزمون گرفته شد. از تحلیل کوواریانس تک‌متغیره (آنکووا) با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه26 برای تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی‌: این مطالعه با شناسه IR.IAU.CTB.REC.1400.001 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی رسیده است.
یافته ها یافته‌ها نشان دادند که هر دو روش مداخله توان‌بخشی شناختی بر کارکردهای شناختی (توجه انتخابی، توجه پایدار) کودکان اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی (0/01P). 
نتیجه گیری: توان‌بخشی شناختی مبتنی بر واقعیت مجازی به اندازه توان‌بخشی شناختی کلاسیک بر توجه انتخابی و توجه پایدار کودکان اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی تأثیرگذار است و روش توان‌بخشی شناختی مبتنی بر واقعیت مجازی به عنوان رویکردی نوین در توان‌بخشی این اختلال می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. 

دکتر فرشته عموزاده، دکتر علیرضا بهرامی، دکتر مهدی رحیم زاده،
دوره 26، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده

چکیده:

زمینه و هدف: اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه در ورزشکاران بسیار شایع است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی فرا جمجمه‌ای جریان متناوب(tACS ) بر بازداری پاسخ و توجه انتخابی ورزشکاران بیش­فعال/نقص­توجه بود.
مواد و روش­ها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح  پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل و جامعه آماری آن 160 ورزشکار بیش‌فعال/نقص‌توجه 9  تا 11 سال (60 دختر  و 100 پسر) بود و از این تعداد 120 ورزشکار بیش‌فعال/نقص­توجه به شکل تصادفی انتخاب‌ و  در سه گروه 40 نفری کنترل، شم و تحریک الکتریکی فرا جمجمه‌ای جریان متناوب گمارده شدند. ابتدا پیش‌آزمون گرفته و سپس همه آزمودنی‌های گروه‌های شم و آزمایش، به ترتیب تحریکات ساختگی و واقعی آندی در 3F و کاتدی در 4F با جریان 1 میلی‌آمپر(10 هرتز)  را به مدت 15 دقیقه در 10 جلسه دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله­ای دریافت نکرد بعدازآن هر گروه به‌طور مجدد موردبررسی و پس از دو هفته آزمون پیگیری صورت گرفت. در این پژوهش از آزمون عملکرد پیوسته و استروپ استفاده شد.  برای تحلیل داده­ها به شیوه تحلیل واریانس مرکب، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرم‌افزار آماریSpss  نسخه 21 استفاده شد(05/0p).
ملاحظات اخلاقی: این طرح تحقیقاتی در پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی با کد اخلاق IR.SSRI.REC.1401.1361 تصویب شده است. از والدین رضایت نامه کتبی گرفته شده است.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که tACS بر بازداری پاسخ(0001/0p=) و توجه انتخابی(0001/0p=) ورزشکاران دارای اختلال بیش­فعالی/نقص توجه اثربخش بوده است و منجر به بهبود بازداری پاسخ و توجه انتخابی آزمودنی‌ها شد.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های به‌دست‌آمده اعمال tACS 1 میلی‌آمپر می‌تواند به‌عنوان یک روش درمانی مؤثر برای بهبود بازداری و توجه انتخابی ورزشکاران بیش­فعال/نقص­توجه مورد استفاده قرار گیرد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb