جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای نانوذرات

حامد علیزاده، مجتبی صلوتی، رضا شاپوری، پیمان عبداله زاده، جواد ناصریان،
دوره 14، شماره 7 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بروسلوزیس یکی از رایج‎ترین عفونت مشترک بین انسان و حیوان در جهان می باشد. میزان شیوع این عفونت بسیار بالا و در بسیاری از کشورها اندمیک است. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، شیوع بروسلوزیس مشترک بین انسان و حیوان در کشورهای منطقه مدیترانه، خاورمیانه و کشورهای آسیای غربی در حال گسترش است. هدف از این مطالعه، بررسی استفاده از نانو ذرات نقره در مقابله با بروسلوزیس می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، فعالیت نانو ذرات نقره علیه بروسلا ملی تنسیس M16 با استفاده از روش انتشار چاهکی در آگار بررسی گردید. حداقل غلظت مهار کننده رشد و حداقل غلظت کشنده باکتری به روش ماکرودیلوشن تعیین گردید. هم چنین اثر ضد باکتریایی نانو ذرات نقره در مدل موشی مورد مطالعه قرار گرفت. یافته‎ها: نتایج نشان داد که نانو ذرات نقره باعث مهار باکتری حتی در غلظت‎های پایین می‎گردند. حداقل غلظت مهار کننده رشد و حداقل غلظت کشنده نانو ذرات نقره به ترتیب ppm4 و ppm6 در روش ماکرودیلوشن بود. اثر ضد بروسلایی نانو ذرات نقره در مدل موش نیز مشاهده گردید. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که نانو ذرات نقره می‎توانند در مقابله با بروسلوزیس مورد استفاده قرار گیرد.
مریم خیری، مهناز کسمتی، حسین نجف زاده، سید رضا فاطمی،
دوره 17، شماره 10 - ( 10-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: با استفاده روز افزون از نانو ذرات اکسید روی در صنعت، صنایع دارویی و بهداشتی، اثر این نانو ذره بر وابستگی به اوپیوئیدها و تداخل احتمالی آن با ویتامین C بررسی نشده است. هدف این مطالعه روشن شدن اثر نانواکسید روی بر وابستگی به مرفین در روش ترجیح مکانی شرطی شده در حضور و غیاب ویتامین C است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی از موش سوری نر بالغ با وزن 3±25 گرم در گروه‌های دریافت کننده مقادیر مختلف مرفین(5/2، 5، 10 میلی‌گرم بر کیلوگرم)، نانواکسید روی (5/1، 2، 5 ،10 میلی‌گرم بر کیلوگرم) و ویتامینC&zwj&zwj (1، 5، 25 میلی‌گرم بر کیلوگرم) و دریافت توام ویتامین C و نانواکسید روی استفاده شد. تمامی گروه‌ها مرفین 5 میلی‌گرم/کیلوگرم را برای ایجاد و تشخیص وابستگی در روش ترجیح مکانی شرطی شده دریافت نمودند.

یافته‌ها: نانو اکسید روی در مقادیر (5/2، 5، 10 میلی‌گرم بر کیلوگرم) سبب کاهش معنی‌دار بیان ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مرفین شد(001/0p<، 01/0p<). ویتامین C در مقادیر 5 و 25 میلی‌گرم بر کیلوگرم باعث کاهش بیان ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مرفین شد(01/0p<). نانواکسید روی در کلیه مقادیر در حضور دوز بی تاثیر ویتامین C اثر مهاری قوی‌تری را در بیان ترجیح مکانی حاصل از مرفین نسبت به نانواکسید روی به تنهایی نشان داد.

نتیجه‌گیری: مصرف توام نانو اکسید روی و اسیداسکوربیک در کاهش وابستگی روانی به مرفین موثرتر و احتمالا می‌تواند رویکردی قابل بررسی در درمان پدیده اعتیاد باشد.


زینب سرقلی نوترکی، مهناز کسمتی، مهدی پورمهدی بروجنی،
دوره 18، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده

  زمینه وهدف: عدم عبورمنیزیم ازسد خونی- مغزی، چالشی جدی برای استفاده درمانی این عنصر در بیماری ‏ های نورولوژیک می‏باشد. اما اخیراً کاربرد نانوذرات اکسید منیزیم که قادر به عبوراز سدهای بیولوژیک است امیدهای تازه ‏ ای را ایجاد نموده است. با توجه به اثرات تقویت کننده نانو ذرات اکسید منیزیم بر حافظه و مشخص نبودن بهترین زمان کاربرد و مدت تاثیر آن، هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثرات تجویز پیش و پس ازآموزش مقادیر مختلف نانواکسید منیزیم بر حافظه بلندمدت بوده است.

  موادو روش ها: در این مطالعه تجربی، از 56 سر موش سوری نر بالغ نژاد NMRI درگروه ‏ های کنترل ودریافت کننده نانو اکسید منیزیم در دوزهای 1، 5/2 و 5 میلی ‏ گرم بر کیلوگرم (به صورت درون صفاقی) پیش و پس از آموزش استفاده شد. حافظه ‏ ی دراز مدت موش ‏ ها طی یک هفته در روزهای 1، 3 و 7 روز پس از آموزش (دریافت شوک) به روش یادگیری اجتنابی غیرفعال و به کمک دستگاه استپ داون ارزیابی گردید. زمان تاخیر پایین آمدن از سکوی امن، معیار سنجش حافظه در نظرگرفته شد.

  یافته‏ها: نتایج نشان داد که تزریق پس از آموزش نانواکسید منیزیم در دوزهای 5/2 و 5 میلی ‏ گرم بر کیلوگرم، بدون تغییر در فعالیت حرکتی، با افزایش معنی‏دار درزمان تاخیر پایین آمدن از سکوی امن طی مدت یک هفته باعث بهبود حافظه شد(001/0 > p )، ولی در دوز 1 میلی ‏ گرم بی ‏ تاثیر بود. تزریق پیش از آموزش نانواکسید منیزیم منجربه افزایش نسبی حافظه گردید، اما نسبت به گروه کنترل معنی‏دار نبود.

  نتیجه گیری: براساس نتایج فوق، مصرف نانوذرات اکسید منیزیم باعث بهبود حافظه دراز مدت شده و این امر زمانی امکان ‏ پذیر است که مرحله آموزش و اکتساب رخ داده باشد، در غیر این صورت تاثیر قابل ملاحظه ‏ ای ایجاد نمی ‏ نماید.


نسرین کاظمی پور، سیدمهدی شریعت زاده، سعید نظیفی،
دوره 19، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده

مقدمه: نانوذرات نقره  قادر به ایجاد سمیت در موجودات زنده هستند. نانو نقره می تواند در کبد به عنوان مرکز سم زدایی بدن اثراتی را القا نماید و با توجه به اثرات گسترده اش می تواند بر روی فاکتورهای کبدی، هماتولوژی و استرس اکسیداتیو موثر باشد. زنجبیل با توجه به ترکیبات آنتی اکسیدانی که دارد می توانند اثرات سمیت نانو نقره را در مناطق مختلف بدن تحت تاثیر قرار دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر حفاظتی عصاره ی هیدروالکلی زنجبیل بر سیتوتوکسیتی نانو ذرات نقره بر روی فعالیت آنزیمها، فاکتورهای  هماتولوژی، شاخص های استرس اکسیداتیو خون و آپوپتوز کبد در موش Balb-c می باشد.

مواد و روش ها: در این پژوهش 4 گروه 12 تایی موش بالب سی نژاد سوری به مدت 35 روز تحت تیمار قرارگرفتند. گروه اول (کنترل) آب مقطر، گروه دوم نانونقره، گروه سوم عصاره زنجبیل و گروه چهارم نانونقره و زنجبیل را بصورت همزمان دریافت کردند. برای اندازه گیری فاکتورهای هماتولوژی، آنزیمهای کبدی و استرس اکسیداتیو خونکیری از قلب انجام گرفت و بافت کبد جهت بررسی میزان آپاپتوزیس  خارج شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و به کمک آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA one way) با هم مقایسه شدند .

یافته ها: آنزیمهای AST ، ALT ،  ALP، GGTو  LDH به عنوان فاکتورهای کبدی در گروههای مورد مطالعه دارای اختلاف معنی داری بودند.

فاکتورهای هماتولوژی شامل شاخص‌های WBC ، RBC ، Hb ، HCT ، MCV ، MCH ، Plt ، Lymphocyte  و Monocyte  دارای اختلاف میانگین معنی داری در گروه‌های مختلف آزمایش بودند.

از میان فاکتورهای استرس اکسیداتیو تنها شاخص  GPX درخون دارای اختلاف معنی دار در بین گروههای مورد مطالعه بود و بقیه پارامترهای استرس اکسیداتیو در خون اختلاف معنی داری نداشتند.

تغییرات میزان آپوپتوزیس درتمامی گروههای مورد مطالعه اختلاف معنی داری را نشان داد.

نتیجه گیری : بر اساس مطالعه ی حاضر، نانوذرات نقره  با اثرات سوئی که بر مناطق مختلف بدن می گذارند می توانند تغییراتی را در فاکتورها و آنزیمهای گوناگون اعمال نمایند. زنجیل تا حدودی توانسته این اثرات را جبران و تعدیل نماید که احتمالا این اثر بخشی زنجبیل را بتوان به مواد موثره موجود در آن نسبت داد.

کلمات کلیدی: نانوذرات نقره ، عصاره ی زنجبیل، فاکتورهای هماتولوژی، آنزیمهای کبدی، استرس اکسیداتیو، آپوپتوزیس


پروین شیدایی، ابوالفضل بایرامی، یاشار عزیزیان، شادی پروین رو،
دوره 19، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: نانوذرات به دلیل خواص منحصر به فرد مکانیکی و فیزیکوشیمیایی از جمله نسبت سطح به حجم بالا و اثرات کوانتومی در انواع برنامههای کاربردی استفاده می‎شوند‌. هدف از این مطالعه، بررسی اثر سمیت نانوذرات اکسید روی بر پارامترهای خونی و بیوشیمیایی موش نژاد بالب‎سی می‏باشد.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 28 سر موش سوری نر بالغ نژاد بالب سی به چهار گروه(یک گروه کنترل و سه گروه تجربی) تقسیم شدند. موش‌های گروه تجربی نانوذرات اکسید روی را به مدت 14 روز با غلظت‌های 50، 100 و 300 میلی‎گرم بر کیلوگرم به صورت دهانی دریافت کردند و گروه شاهد فقط آب مقطر دریافت کرد. در روز پانزدهم، خون گیری از موش‌ها به عمل آمد و تعدادی از فاکتور‌های خونی و بیوشیمیایی اندازه گیری شد.

یافتهها: نتایج نشان داد که نانوذرات اکسید روی سبب ایجاد تغییرات در فاکتورهای خونی میشود و در غلظت بالا موجب افزایش معنی‎دار گلبول‌های سفید، هموگلوبین، حجم متوسط هموگلوبین و نوتروفیلها و کاهش معنی‌دار گلبول‌های قرمز، پلاکت، هماتوکریت، لنفوسیت‌ها، کلوگز و کراتینین در سطح 05/0p< می‎شود.

نتیجه گیری: نتایج نشان داد که اثرات مضر نانوذرات در دوزهای مختلف به دلیل تغییرات قابل ملاحظه در فاکتورهای خونی و سرمی میباشد.


عارف محمدی پور، نجمه رنجی، لیلا اسدپور،
دوره 20، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا یک پاتوژن فرصت طلب بیمارستانی است که با استفاده از چندین گروه از آنتی بیوتیکها در درمان باعث ظهور مقاومت چند دارویی شده است. یکی از مکانیسمهای مقاومت دارویی در سودوموناس آئروژینوزا ،افزایش بیان سیستم افلاکس پمپ MexXY-oprM میباشد. سیلیبین به عنوان فلاونولیگنان اصلی سیلیمارین مستخرج از خارمریم، یک محافظتکننده کبدی است که اخیرًا اثرات ضد باکتریایی آن مطالعه شده است. در این مطالعه، اثر ترکیب سیلیبین و سیپروفلوکساسین بر بیان ژن oprM در جدایههای بالینی سودوموناس آئروژینوزا مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه، هفت جدایه سودوموناس آئروژینوزای مقاوم به سیپروفلوکساسین تحت تیمار با سیپروفلوکساسین(1/2MIC) به تنهایی(نمونه کنترل) و در ترکیب با سیلیبین انکپسوله در میسل(نانوذرات) (نمونه تست) قرار گرفت. بعد از 24 ساعت، استخراج RNA و سنتز cDNA از سلولهای تیمار شده و تیمار نشده با سیلیبین صورت گرفت و بیان ژن oprM به روشReal-time PCR به صورت کمی بررسی شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که سیلیبین انکپسوله در نانوذرات (400 میکروگرم بر میلی لیتر) در طول 24 ساعت، مرگ را تا 50 درصد در جدایههای مقاوم تحت تیمار با سیپروفلوکساسین القاء میکند. همچنین آنالیزReal-time PCR کمی آشکار کرد که سیلیبین انکپسوله در نانوذرات، بیان ژن oprM را در مقایسه با سلولهای بدون تیمار با سیلیبین کاهش میدهد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد کاهش بیان oprM در جدایههای مقاوم منجر به کاهش mexAB-oprM و mexXY-oprMدر سطح سلول، متعاقباً کاهش خروج دارو به محیط خارج سلولی و افزایش حساسیت به آنتی بیوتیکها میشود.
 
بزرگمهر ایمانی پیرسرایی، نجمه رنجی، لیلا اسدپور،
دوره 21، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا یک باکتری گرم منفی و فرصت طلب است که علت اصلی عفونت‌های بیمارستانی مانند سوختگی شدید می‌باشد. کورکومین جزء اصلی گیاه زردچوبه  (Curcuma longa)است که دارای اثرات ضد سرطانی و ضد التهابی است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر ضد باکتریایی کورکومین در سودوموناس آئروژینوزا از طریق بیان mexC  و mexD بود.
مواد و روش­‌ها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، سویه‌های سودوموناس آئروژینوزا از بیمارستان‌ها و آزمایشگاه‌های استان گیلان تهیه شد. پس از تست آنتی‌بیوگرام و آزمایش MIC، چهار جدایه مقاوم به سیپروفلوکساسین با استفاده از سیپروفلوکساسین به تنهایی (MIC2/1) (نمونه کنترل) و در ترکیب با کورکومین انکپسوله در نانوذرات میسلی (نمونه تست) تیمار شدند. پس از 24 ساعت، استخراج RNA و سنتز cDNA انجام شد. سپس بیان ژن‌های  mexC وmexD  با استفاده از روش Real-Time PCR در سلول‌های تحت تیمار با کورکومین و بدون تیمار مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ‌ها: این مطالعه نشان داد که ترکیب سیپروفلوکساسین (MIC2/1) با کورکومین انکپسوله در نانوذرات میسلی باعث مهار رشد تقریباً 50 درصدی در سودوموناس آئروژینوزا می­شود. در سلول‌های تیمار شده با کورکومین و سیپروفلوکساسین در مقایسه با سلول‌های تیمار شده با سیپروفلوکساسین به تنهایی، ژن‌های mexCو mexD به میزان 65/0< و 1/0< به ترتیب در سه جدایه و چهار جدایه کاهش بیان معنی دار (05/0> p) داشتند.
نتیجه­گیری: نتایج ما نشان داد که کورکومین انکپسوله در نانوذرات میسلی همراه با غلظت MIC2/1 سیپروفلوکساسین موجب مهار رشد سودوموناس آئروژینوزا از طریق کاهش بیان ژن‌های mexC و mexD می‌شود.

مینا قاسمی، زینب خزائی کوهپر، مجتبی فلاحتی،
دوره 21، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ایسکمی طولانی در اندام­های با نرخ متابولیک بالا هم­چون مغز و قلب اثرات زیان باری را به همراه دارد. بنابراین، نشر مواد غذایی به واسطه رگ­زایی بعد از ایسکمی برای ترمیم ناحیه آسیب دیده بافت ضروری است. در این مطالعه، اثرات نانوذرات اکسید آهن و میدان مغناطیسی در رگ­زایی بعد از ایسکمی ریپرفیوژن(IR) در مدل رت بررسی شده است.
مواد و روش­ ها: در این مطالعه تجربی، پنجاه رت نر با سن بین 6 تا 7 هفته در وزن 220 تا 250 گرم از دانشگاه تهران خریداری شدند. حیوانات در 5 گروه شم(مدل ایسکمی ریپرفیوژن)، کنترل، تحت تیمار با نانوذرات اکسید آهن، در معرض میدان مغناطیسی و درمان ترکیبی با نانوذرات اکسید آهن و در معرض میدان مغناطیسی تقسیم بندی شدند. رگ­زایی در هیپوکامپ پنج گروه بعد از 4 روز به روش رنگ آمیزیH&E ارزیابی شد. بیان ژنVegfa در پنج گروه به صورت کمی به روش Q-RT- PCR مطالعه شد.
یافته­ ها: نانوذرات اکسید آهن همین­طور میدان مغناطیسی رگ­زایی را در حیوانات بعد از ایسکمی ریپرفیوژن (IR) در طول 4 روز القا کردند (05/0 > p)، اما درمان ترکیبی آن­ها تفاوت معنیداری را در مقایسه با گروه شم در طول 4 روز نشان نداد. افزایش بیان ژنVegfa در گروه تحت تیمار با نانوذرات اکسید آهن و در گروه در معرض میدان مغناطیسی به طور معنی‌داری (05/0 > p) در مقایسه با مدل ایسکمی ریپرفیوژن (IR)مشاهده شد. اما افزایش بیان ژنVegfa در درمان ترکیبی نسبت به مدل ایسکمی ریپرفیوژن (IR) معنی­دار نبود.
نتیجه ­گیری: به نظر می­رسد نانوذرات اکسید آهن و میدان مغناطیسی به صورت جداگانه بتوانند دو روش مؤثر در رگ­زایی بعد از ایسکمی ریپرفیوژن (IR) باشند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb