جستجو در مقالات منتشر شده


20 نتیجه برای ناباروری

خانم عفت صادقیان، دكتر علی حیدریان پور، دكتر فرهنگ عابد،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: تجربه ناباروری که برخی آن را بحران ناباروری نام نهاده‌اند با استرس فیزیکی، اقتصادی، روان شناختی و اجتماعی همراه است که تمام جنبه‌های زندگی افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این رویداد، تنشی جدی در زندگی محسوب شده و ضربه روانی شدیدی را بر زوجین وارد می‌سازد. این مطالعه به منظور مقایسه مشکلات روانی مردان و زنان نابارور مراجعه کننده به درمانگاه ناباروری بیمارستان فاطمیه همدان در سال 1383 صورت گرفت. روش‌کار: این پژوهش از نوع تحلیلی- مقطعی است. که در آن 400 زوج نابارور (200 مرد و200 زن) به روش در دسترس از بین زوجین ( زوجی که تشخیص ناباروری برای او داده شده است) انتخاب شدند. اطلاعات لازم به وسیله پرسش‌نامه اطلاعات دموگرافیک و پرسش‌نامه SCL90 در قالب یک مصاحبه فردی با جلب همکاری و اعتماد آزمودنی جمع آوری گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که زنان نابارور اختلال روانی شدیدتری را نسبت به مردان نابارور تجربه می‌کنند. هم‌چنین با 05/0p< ، زنان نابارور در 9 مقوله SCL90 از جمله افسردگی، اضطراب، ترس، جسمی سازی، حساسیت بین فردی، خصومت، افکار پارانوئید و سایکوتیک تفاوت معنی‌داری را نسبت به مردان نابارور نشان دادند. نتیجه‌گیری: می‌توان گفت زنان استرس بیشتری را در زندگی شخصی، اجتماعی و جنسی خود تجربه کرده و زنان از پدیده ناباروری تاثیر پذیر تر بودند که می‌تواند به دلیل مسائل فرهنگی، یا آسیب پذیری روانی بیشتر آنها و یا شکل خاص تعاملات اجتماعی حاکم باشد.
دكتر بابک عشرتی، دكتر کوروش هولایی کویی نایینی، دكتر محمد کمالی، دكتر جعفر حسن زاده، دكتر مهرداد برهانی، دكتر فرشاد پور ملک، خانم فهیمه کشفی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: نوع عامل ایجاد کننده ناباروری خصوصاً ناباروری در زن می تواند بر نتایج درمان و شانس موفقیت آن در ایجاد باروری موثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه وجود سابقه سل با ناباروری زنانه و اندازه اثر این عامل بر ناباروری زنانه است. روش اجرا: مطالعه حاضر یک مطالعه مورد شاهدی است که در آن گروه مورد زنان مراجعه کننده به مرکز رویان که تشخیص ناباروری زنانه برای آنها داده شده و گروه شاهد زنان مراجعه کننده به همان مرکز که علت ناباروری آنها ناباروی شوهران آنها بوده است، می‌باشند. ارتباط عوامل مختلف با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک آزمون شد و میزان خطر منتسب نیز تخمین زده شد. نتایج: برای انجام کار تعداد 308 نفر به عنوان مورد و 314 نفر به عنوان شاهد که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. با به دست آوردن نسبت شانس (OR) و حدود اطمینان 95 درصد آن مشخص می شود بین وجود سابقه سل و ابتلا به ناباروری زنانه رابطه مستقیم وجود دارد (91/29-01/1 CI: 95% ، 7/4=OR). هم‌چنین مقدار AR برای عامل سل 04/0±023/0 به دست آمد. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نتایج فوق به نظر می‌رسد در صورت پیش‌گیری از ایجاد سل در جامعه تحت مطالعه، به توان به میزان حدود 2 درصد از ایجاد ناباروری زنانه پیش‌گیری نمود.
محمدرضا دارابی، عبدالحسین شیروی، آذین دخت نژادی، محمد رفیعی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: توقف در مرحله دو سلولی از جمله علل وجود ناباروری در گروهی از زوج ها است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر اتانول بر میزان رشد و تکوین جنین‌های دو سلولی متوقف شده موش است. روش کار: در این مطالعه تجربی موش های ماده پس از تحریک تخمک گذاری با موش نر هم قفس شدند. موش های پلاک مثبت 48 ساعت پس از تزریق گونادوتروپین جفتی انسانی کشته و جنین های دوسلولی آنها در محیط M16 جمع آوری و به سه گروه شاهد 1، شاهد 2 و آزمایش تقسیم شدند. گروه های شاهد 2 و آزمایش به منظور القاء توقف به مدت 24 ساعت در معرض دمای c°4 قرار گرفتند. گروه شاهد 2 بعد از خروج از دمای فوق به انکوباتور منتقل شد، گروه آزمایش به مدت 5 دقیقه در معرض اتانول1/0 درصد قرار گرفت و گروه شاهد 1 بدون قرار گرفتن در معرض دمای c°4 انکوبه شدند. نتایج: قرار گرفتن جنین ها در معرض دمای C°4 درجه سانتی‌گراد به طور معنی داری باعث کاهش میزان تکوین و ایجاد تأخیر و توقف آن شد(001/0p=). میانگین تسهیم بین گروه ها دارای اختلاف آماری ‌ معنی‌داری نبوده ولی اختلاف میانگین درصد جنین های دژنره شده بین گروه ها با یکدیگر متفاوت بود(045/0p=). میانگین درصد مورولا بین گروه ها اختلاف آماری معنی‌دار نشان داد(005/0p=). هم‌چنین آنالیز نتایج بعد از ارزیابی 120 ساعته بیانگر این بود که میانگین درصد بلاستوسیست و بلاستوسیست شکوفا شده بین گروه ها دارای اختلاف آماری معنی‌داری است. به ترتیب(014/0p=) و (001/0p=). نتیجه گیری: با تأثیر الکل اتیلیک 1/0 درصد بر جنین های متوقف شده در مرحله دو سلولی احتمالا می توان میانگین درصد مورولا و میزان تکوین تا مرحله بلاستوسیست و بلاستوسیت شکوفا شده را نسبت به گروه شاهد در حد معنی‌داری افزایش داد در حالی که میزان تسهیم نسبت به گروه شاهد اختلاف معنی‌داری نشان نداد.
علی خسروبیگی،
دوره 15، شماره 9 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب‎های ناشی از استرس اکسیداتیو به عنوان یک عامل مهم در ناباروری مردان مطرح است. هدف این مطالعه مرور نقش استرس اکسیداتیو در ناباروری مردان می باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه مروری، جهت جستجوی مقالات از پایگاه‎های اطلاعاتی PubMed، Scopusو EBSCO-CINAHL استفاده گردید. یافته‎ها: تحت شرایط فیزیولوژیک، مقادیر پایینی از رادیکال‎های آزاد برای فعالیت طبیعی اسپرم‎ها ضروری می‎باشد و مقادیر بیش از حد گونه‎های فعال اکسیژن تولید شده به وسیله لکوسیت‎ها و اسپرم‎های نابالغ می‎تواند باعث آسیب به اسپرم‎ها گردد. در شرایط طبیعی بین تولید رادیکال‎های آزاد و فعالیت آنتی‎اکسیدانتی دستگاه تولید مثل مردان تعادلی وجود دارد. تولید بیش از حد گونه‎های فعال اکسیژن در مایع منی می‎تواند بر مکانیسم دفاع آنتی‎اکسیدانتی اسپرم و یا پلاسمای سمینال غلبه کرده و باعث استرس اکسیداتیو گردد. مطالعات اخیر سطح بالای رادیکال‎های آزاد را در 40-25 درصد مردان نابارور گزارش داده‎اند. استرس اکسیداتیو بر روی پارامترهای باروری اسپرم و نیز ظرفیت باروری آن تاثیر گذاشته و باعث کاهش احتمال بارداری می‎گردد. نتیجه‎گیری: استرس اکسیداتیو می‎تواند باعث ایجاد آسیب در اسپرم‎ها و در نتیجه کاهش احتمال بارداری در شرایط طبیعی و نیز در روش‎های کمک باروری گردد.
مارال رستمی چایجان، مرجان صباغیان، مهدی علیخانی، فاضل صحرانشین سامانی، رضا سلمان یزدی، سید نوید المدنی، آناهیتا محسنی میبدی،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بتا دفنسین126 انسانی یک گلیکوپروتئین کوچک کاتیونی (12کیلو دالتون) بسیار غنی از سیستئین است. ژن این پروتئین در انسان بر روی انتهای تلومری بازوی کوتاه کروموزوم 20 قرار دارد. بیان بالایی از این پروتئین در اپیدیدیم گزارش شده است. این پلی‌پپتید سطح سلول‌های اسپرم را در حین عبور از اپیدیدیم پوشش می‌دهد. از آنجا که بتا دفنسین 126 در بلوغ و ظرفیت‌پذیری اسپرم موثر است، می‌تواند نقش مهمی در ناباروری ناشناخته درمردان ایفا نماید. پژوهش حاضر برای بررسی رابطه بین جهش در ژن بتا دفنسین 126 و ناباروری ناشناخته در مردان طراحی شده است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مورد- شاهد جهش دو نوکلئوتیدی سیتوزین3121 و 3122 در اگزون 2 ژن DEFB126 در 35 مرد ایرانی با ناباروری ناشناخته و 40 مرد بارور با اسپرموگرام طبیعی به عنوان گروه کنترل مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان بررسی شد. در این مطالعه روش‌های SSCP و تعیین توالی برای یافتن تغییر در ژن مورد استفاده قرار گرفت. روش الایزا برای ارزیابی بیان این پروتئین در سطح سلول‌های اسپرم انجام شد.

یافته‌ها: بررسی داده‌های ژنتیکی نشان داد که 6/28 درصد از مردان با ناباروری ناشناخته و 5/7 درصد از گروه کنترل دارای ژنوتیپ هموزیگوت جهش دارdel/del می‌باشند. فراوانی جهش به طور معنی‌داری در گروه بیمار بیشتر از گروه کنترل بود (05/0< p). بیان این پروتئین در مردان با ژنوتیپ هموزیگوت del/del نسبت به سایر ژنوتیپ‌ها کمتر است(005/0< p).

نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می‌دهد که این تغییر رایج در توالی ژن DEFB126 عامل موثری بر عملکرد سیستم تولید مثلی می‌باشد. در نتیجه مردان با ژنوتیپ هموزیگوت جهش دار نسبت به مردانی که آلل هموزیگوت طبیعی را دارا می‌باشند قدرت باروری کمتری دارند


عباس صارمی، علیرضا بهرامی، مهری جمیلیان، پرستو معظمی گودرزی،
دوره 17، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: سندروم تخمدان پلی‌کیستیک یک اختلال هورمونی پیچیده است که سیستم‌های متابولیکی و تولید مثلی را متاثر می‌سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین پیلاتس بر سطح هورمون آنتی مولرین و عوامل خطرساز قلبی و متابولیکی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی‌کیستیک می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، 20 زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی‌کیستیک (29/4±16/28 سال) به طور تصادفی به گروه‌های تمرین پیلاتس (10 نفر) و کنترل (10 نفر) اختصاص داده شدند. گروه تمرین در یک برنامه فزاینده حرکات پیلاتس شرکت نمودند، (سه روز در هفته) در حالی که به گروه کنترل آموزش داده شد در طول دوره 8 هفته‌ای تحقیق سطح فعالیت‌های معمول خود را حفظ نمایند. سطوح سرمی هورمون آنتی مولرین، ترکیب بدنی و شاخص‌های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد.

یافته‌ها: بعد از 8 هفته تمرین پیلاتس شاخص مقاومت به انسولین، کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایین، تری گلیسرید و چربی شکمی به طور معنی‌دار کاهش یافت(05/0p<). به علاوه، مقادیر هورمون آنتی مولرین در پاسخ به تمرین هوازی به طور معنی‌دار کاهش یافت(05/0p<).

نتیجه‌گیری: این نتایج پیشنهاد می‌کند که تمرین پیلاتس می‌تواند اثرات مطلوبی بر شاخص‌های متابولیکی و ذخیره تخمدانی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی‌کیستیک داشته باشد


ستاره بهروزی، فرهاد مشایخی، محمد هادی بهادری،
دوره 17، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: ناباروری یک بیماری سیستم تولید مثلی است که به صورت عدم بارداری بعد از 12 ماه رابطه جنسی منظم بدون استفاده از روش‌های پیش‌گیری تعریف می‌شود. ناباروری مردان تقریبا در 15 درصد زوجین دیده می‌شود که فاکتورهای محیطی و ژنتیکی در بروز آن نقش دارند. پاراکسوناز یک آنزیم آنتی اکسیدانی است که نقش مهمی در بیماری‌های مختلف داشته و با استرس اکسیداتیو و متابولیسم لیپید در ارتباط است. خانواده پاراکسوناز شامل سه ژن PON1،PON2 و PON3 می‌باشد که بر روی بازوی بلند کرومزوم 7 قرارگرفته است. در این تحقیق ارتباط پلی مورفیسم 192 Q/R ژن PON1 با ناباروری ایدیوپاتیک مردان بررسی گردید.

مواد و روش‌ها: نمونه‌های خون از 120 مرد مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک و 124 مرد سالم جمع‌آوری و با استفاده از روش PCR-RFLP مورد بررسی قرار گرفت. هم‌چنین به منظور بررسی ارتباط بین فراوانی ژنوتیپی و اللی در دو گروه بیمار و کنترل از آزمون کای اسکوئر استفاده گردید.

یافته‌ها: ارتباط معنی‌دار بین فراوانی ژنوتیپی گروه‌های نابارور و کنترل مشاهده شد(0001/0p=). یافته‌های ما نشان می‌دهد افراد با ژنوتیپ QR و RR احتمال کمتری برای ابتلای به ناباروری ایدیوپاتیک مردان دارند(0001/0p=، 394/0-132/0 95% CI=، 288/0QR: p= .08/1-003/0 95% CI=، 057/0OR= ،05/0p= RR:).

نتیجه‌گیری: یافته‌های ما نشان داد که پلی مورفیسم 192Q/R ژن PON1 با کاهش احتمال ابتلای به ناباروری ایدیوپاتیک مردان در ارتباط است. اگرچه به منظور تایید این نتایج، باید مطالعات گسترده‌تری با افراد کنترل و بیمار بیشتر صورت گیرد.


زکیه قربانی، حمیدرضا وزیری، زیبا ظهیری،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه کاهش میزان زاد و ولد یکی از مهم‌ترین مشکلات اجتماعی جوامع در حال توسعه می‌باشد. «ناباروری» به عدم بارداری پس از یک سال مقاربت متوالی و منظم زوجین بدون استفاده از روش‌های پیش‌گیری اطلاق می‌شود. لپتین در تنظیم عملکرد طبیعی سیستم تولید مثل زنان شامل تولید شیر، ایجاد فولیکول‌ها، تولید استروئیدهای تخمدانی، حفظ عملکرد و مورفولوژی غدد شیری، رشد و بقای فولیکول‌ها و اووسیت ها، بلوغ اندومتر رحم و تنظیم چرخه قاعدگی نقش به سزایی دارد. پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی T>C در اگزون شماره 3 منجر به جانشینی Arg>Trp در کدون 105 می‌گردد (R105W). در این پژوهش مورد- شاهدی به بررسی ارتباط این پلی مورفیسم و ناباروری زنان در جمعیت گیلان پرداخته شد.

مواد و روش‌ها: نمونه‌های خون از 86 زن مبتلا به ناباروری و 60 فرد سالم جمع‌آوری شد و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی طراحی شده تحت AS-PCR قرار گرفت. هم‌چنین به منظور بررسی ارتباط بین فراوانی ژنوتیپی و اللی در دو گروه بیمار و کنترل از آزمون کای مربع استفاده گردید.

یافته‌ها: بررسی‌های مربوط به دو گروه بیمار و کنترل نشان داد با توجه به مقدار 21/0p= و هم‌چنین 2/0p= آللی، ارتباطی بین پلی مورفیسم کدون 105 ژن لپتین (Arg105Trp) و ناباروری زنان در جمعیت مورد مطالعه وجود ندارد.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها حاکی از عدم ارتباط معنی‌دار بین پلی مورفیسم Arg105Trp و ناباروری زنان بود (21/0p=). با این وجود، تایید نتایج به دست آمده مستلزم بررسی‌های بیشتری است.


سمیرا مرزبند، فرهاد مشایخی، زیور صالحی، محمد هادی بهادری،
دوره 18، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: تقریبا 50 درصد دلایل اصلی ناباروری مردان ناشناخته مانده است. به نظر می ‌ رسد اختلالات ژنتیکی مسبب بروز بسیاری از موارد ناباروری ایدیوپاتیک باشد. پروتئین داربستی ترمیم اشعه ایکس گروه 1 (XRCC1) در مسیر ترمیم برش پایه (BER) و ترمیم شکست تک رشته DNA (SSBR) نقش دارد. پلی ‌ مورفیسم ‌ های تک نوکلئوتیدی XRCC1 ممکن است ظرفیت ترمیم DNA را دستخوش تغییر قرار دهند. از این رو به عنوان عامل خطر ابتلا به ناباروری در نظر گرفته می ‌ شوند. پلی ‌ مورفیسم Arg399Gln ژن XRCC1 در دومین حفاظت شده BRCT1 قرار دارد. هدف از این مطالعه، بررسی احتمال ارتباط بین پلی ‌ مورفیسم Arg399Gln ژن XRCC1 و استعداد ابتلا به ناباروری ایدیوپاتیک مردان است.

  مواد و روش ها: در این مطالعه مورد-شاهدی، فراوانی ژنوتیپی و آللی پلی ‌ مورفیسم Arg399Gln از طریق واکنش زنجیره ‌ ای پلی ‌ مراز- پلی ‌ مورفیسم طول قطعه محدودکننده (PCR-RFLP) در یک جمعیت گیلانی شامل 144 مرد مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک و 166 مرد سالم مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل آماری به کمک نرم ‌ افزار مدکالک نسخه 12 انجام شد.

  یافته ها: با توجه به نتایج این تحقیق، ژنوتیپ ‌ های Arg/Gln ، Gln/Gln و Arg/Gln+Gln/Gln در مقایسه با ژنوتیپ Arg/Arg به ترتیب ارتباط معنی ‌ داری با افزایش خطر ابتلا به ناباروری ایدیوپاتیک مردان نشان می ‌ دادند(0001/0> p ، 41/7-37/2= CI برابر با 95 درصد، 19/4= OR )، (0034/0 > p ، 81/7-50/1= CI برابر با 95 درصد، 42/3= OR )، (0001/0 > p ، 09/7-32/2 = CI برابر با 95 درصد، 06/4 = OR ). به علاوه، فراوانی آلل Gln در بیماران مبتلا به ناباروری به شکل معنی ‌ داری بیشتر از افراد شاهد بود( 0004/0 = p ).

  نتیجه گیری: در مجموع، پلی ‌ مورفیسم Arg399Gln ژن XRCC1 می ‌ تواند با ناباروری ایدیوپاتیک مردان در ارتباط باشد و آلل Gln ممکن است یک فاکتور خطر ناباروری ایدیوپاتیک مردان در جمعیت مورد مطالعه باشد. برای رسیدن به یک نتیجه ‌ گیری قطعی لازم است که یک جمعیت بزرگ ‌ تر و اقوام مختلف مورد مطالعه قرار گیرند.


شیدا جدیری زایر، حمیدرضا وزیری، زیبا ظهیری،
دوره 18، شماره 11 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: ناباروری یک بیماری چند عاملی است که عوامل ژنتیکی و غیر ژنتیکی مختلف در بروز آن دخیل‌اند. بیش از 40 درصد از علل ناباروری به زنان اختصاص دارد. هورمون استروژن (ESR) یکی از هورمون‌های موثر در باروری است. فعالیت حیاتی این هورمون در بافت هدف از طریق اتصال به گیرنده‌های استروژن انجام می‌شود. ژنESR1  روی بازوی بلند کروموزوم شماره 6 واقع شده و گیرنده استروژن α را کد می‌کند. هدف از این مطالعه، بررسی پلی‌مورفیسمrs104893956  ژن ESR1 در ناباروری زنان می‌باشد.

مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، از 60 زن نابارور و 55 زن سالم به عنوان کنترل نمونه خون تهیه شد. بعد از استخراج DNA ژنومی از لکوسیت‌های خون محیطی جهت تعیین پلی‌مورفیسم کدون یاد شده، روش واکنش زنجیره‌ای پلی مراز با آلل اختصاصی (Specific-PCR Allele) مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل آماری با نرم افزار مدکالک نسخه‌ی 12.1 انجام شد.

یافتهها: فراوانی آلل T در گروه بیمار (58 درصد) بیشتر از گروه کنترل (44 درصد) بود. ژنوتیپ TT پلی‌مورفیسم مذکور فراوانی بیشتری در گروه بیمار (33/18 درصد) نسبت به گروه کنترل (81/1 درصد) داشت. یافته‌های ما نشان می‌دهند که احتمال ابتلا به ناباروری در افراد دارای ژنوتیپ TT به طور قابل توجهی افزایش می‌یابد.

نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهند که پلی‌مورفیسم rs104893956 ژن ESR1 احتمالاً در افزایش ابتلا به ناباروری زنان در استان گیلان نقش دارد. نتیجه به دست آمده ممکن است با تغییر خزانه ژنتیکی جمعیت مورد بررسی و یا تفاوت در اندازه جمعیت تغییر کند.


حمیدرضا جمیلیان، مصطفی نوکنی، محمدرضا خوانساری، محمود عاجلو، فرزانه درودگر، مهری جمیلیان،
دوره 19، شماره 3 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: فرزندخواندگی در استحکام و گرمی بخشیدن به کانون خانواده‌های بدون فرزند و هم‌چنین رفع مشکلات روحی اطفال بدون سرپرست نقش چشم‌گیری دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی دقیق‌تر وضعیت روان‌شناختی زوج‌های متقاضی فرزندخواندگی انجام شده است.

مواد و روشها: در یک مطالعه توصیفی- تحلیلی با همکاری دانشگاه علوم پزشکی اراک و سازمان بهزیستی استان مرکزی در سال 1393، کلیه زوج‌های متقاضی فرزندخواندگی مراجعه کننده به سازمان بهزیستی (جمعاً 195 نفر) در بازه زمانی یک سال وارد مطالعه شدند. سپس پرسش‌نامه جمعیت شناختی و MMPI-II برای جمع‌آوری داده‌ها در اختیار آن‌ها قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل داده‌ها، از آمار توصیفی، شاخص‌های میانه و میانگین و تحلیل کوواریانس استفاده شده است.

یافتهها: میانگین و انحراف معیار کلیه مقیاس‌های بالینی و اعتبارMMPI-II  در کل نمونه ها و هم‌چنین در زیر گروه‌های مختلف جامعه آماری، کمتر از نقطه برش 65 بود. همه متقاضیان در کلیه مقیاس‌های بالینی و اعتبار، از سلامت روان برخوردار بوده و به لحاظ روان‌شناختی، واجد شرایط فرزندپذیری بودند. گروهی از متقاضیان فرزندخواندگی، با نگرانی از رد شدن در پذیرش فرزند، به لحاظ آسیب‌شناسی، خود را بهتر از آن چه که هستند وانمود کرده‌اند که موجب بروز تفاوت معنی‌دار در مقیاس k شده است(019/0=p).

نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه، متقاضیان فرزندخواندگی از سلامت روان برخوردار بوده و هیچ آسیب روانشناختی نداشتند، ولی گاهی جهت ارائهی چهرهی بهتر از خود، اقدام به «خودبهترنمایی» کردند. بررسی سایر ابزارهای تشخیصی در مطالعات بعدی توصیه میشود.


علیرضا زرین آرا، محمدمهدی آخوندی، حجت زراعتی، کورش کمالی، کاظم محمد،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: حدود بیست و پنج سال است که مدل‌های پیش‌بینی کننده درمان ناباروری وارد عرصه سلامت شده‌اند. برای تولید و کاربرد مدل‌های پیش‌بینی کننده، اصول علمی وجود دارد که جهت طراحی مدل پیش‌بینی موفقیت درمان ناباروری نیز به کار می‌روند. هدف از این مطالعه، فراهم آوردن اطلاعات پایه برای تدوین مدل پیش‌بینی کننده موفقیت درمان ناباروری است.

مواد و روشها: در این مقاله، ابتدا اصول تدوین مدل پیش‌بینی کننده توضیح داده شده و سپس ضمن بیان جزئیات بیشتر طراحی این مدل‌ها با ذکر مثالی که مربوط به درمان‌های ناباروری است، شرح داده می‌شود.

یافته‌ها: شناسایی و تعریف هدف و کارکرد مدل، اطلاعات ورودی که برای تدوین مدل از آن‌ها استفاده خواهد شد، نوع مداخله یا اقدام تشخیصی که موجب تغییرات در نمونه می‌شود و مشخص بودن تعریف خروجی یا برون‌داد یا نتیجه‌ای که از کارکرد مدل مورد انتظار است، مهم‌ترین اصولی هستند که در قسمت اول توضیح داده شده و خصوصیات عوامل پیش‌گو در مدل نهایی، رسم روند نمای تهیه اطلاعات جمعیت هدف، اعتبار سنجی درونی و بیرونی و توجه به برنامه تحلیل نتایج از موارد مهمی هستند که در ادامه شرح داده می‌شود.

نتیجه‌گیری: استفاده مناسب از مدل‌های پیش‌بینی کننده می‌تواند بیماران و درمان‌گر را در انتخاب روش درمانی مناسب یاری کند.


حدیث السادات عدل، عبدالله شفیع آبادی، ذبیح پیرانی،
دوره 19، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: ناباروری به منزله یک فقدان توصیف شده است که این رویداد تنش جدی در زندگی محسوب می‌شود و ضربه روحی شدیدی را بر زوجین وارد می‌کند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر روان درمانی گروهی مبتنی بر کیفیت زندگی بر صمیمیت زناشویی زنان نابارور انجام شد.

مواد و روشها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون بود و پیگیری با گروه کنترل انجام پذیرفت. نمونه آماری بالغ بر 32 نفر بود که 16 نفر گروه آزمایش و 16 نفر گروه کنترل را تشکیل میدادند که به روش نمونه گیری در دسترس از مرکز رویان اراک انتخاب شدند و دو گروه از نظر ملاک پژوهش همتا شدند. گروه آزمایش طی 5 جلسه 5/1 ساعته آموزش را دریافت کردند. به منظور گردآوری داده‌ها از پرسش‌نامه صمیمیت زناشویی باگاروزی استفاده شد.تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار spss به روش تحلیل کواریانس صورت پذیرفت.

یافتهها: یافته‌ها نشان داد که آموزش کیفیت زندگی به طور قابل ملاحظهای بر صمیمیت زناشویی زنان نابارور تأثیر گذار بود و آن را بهبود بخشید. تفاوت معنادار نمرات میانگین پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (57/27=f و 05/0<003/0=p) گروه آزمایش با گروه کنترل نشانگر اثرگذاری آموزش کیفیت زندگی در زنان نابارور بود.

نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که گروه درمانی برنامه کیفیت زندگی بر صمیمت زناشویی تأثیر داشت و آن را بهبود بخشید. از این رو، استفاده از آن به عنوان یک برنامه مکمل پیشنهاد می‌شود. 


الهه کهن، لیلا کهن، مریم مقبول،
دوره 20، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: ناباروری مردان یک بیماری مولتی­فاکتوریال است که در نتیجه بر هم کنش بین فاکتورهای ژنتیکی و محیطی بروز می­کند. بیش از نیمی از موارد ناباروری در مردان به علت اختلال در اسپرماتوژنز و در نتیجه اختلالات اسپرم می­باشد. پروتئین­ های شوک حرارتی (HSP)، چاپرون ­های مولکولی هستند که در مراحل مختلف اسپرماتوژنز دخالت دارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واریانت¬های ژنتیکی HSPA1B rs6457452 در ناباروی مردان صورت گرفته است.
مواد و روش­ ها: این مطالعه­ ی مورد-شاهدی بر روی 516 نفر متشکل از 308 مرد مبتلا به ناباروری ایدوپاتیک و 208 مرد سالم به عنوان کنترل انجام شد. بعد از استخراج DNA از خون محیطی، تعیین ژنوتیپ با روش Tetra-ARMS PCR انجام شد. جهت بررسی ارتباط بین پلی­ مورفیسم و ناباروری مردان از آنالیز رگرسیون لوجستیک استفاده شد.
یافته ­ها: تفاوت معنی­ داری در توزیع ژنوتیپ­ ها بین افراد کنترل و نابارور مشاهده شد. نتایج نشان داد که افراد حامل ژنوتیپ TC (OR=1.552, 95%CI: 1.032-2.334, p=0.035) و TT (OR=2.746, 95%CI: 1.153-6.545, p=0.023) از لحاظ ناباروری مردان، بیشتر تحت خطر هستند. هم­چنین، ارتباط معنی ­داری بین آلل T (OR=1.695, 95%CI: 1.220-2.355, p<0.001) و ناباروری در مردان مشاهده شد.
نتیجه­ گیری: این مطالعه برای اولین بار نشان داد که پلی­ مورفیسم HSPA1B rs6457452 با خطر ابتلا به ناباروری در مردان ایرانی همراه است و آلل T می­ تواند به عنوان یک آلل غالب، خطر ابتلا به ناباروری را افزایش دهد.
 

عاطفه زراستوند، طاهر تیزدست، جواد خلعتبری، شهنام ابوالقاسمی،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان ذهن‌آگاهی مبتنی بر شناخت، بر خودتنظیمی زناشویی، دلزدگی زناشویی و خودانتقادی زنان نابارور بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش آزمایشی  با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان نابارور مراجعه‌کننده به مراکز ناباروری شهرستان چالوس و نوشهر در سال 1397-1398 بودند که با استفاده از روش نمونه‌گیری غیراحتمالی آسان سی نفر از زنان نابارور در دو گروه درمان ذهن‌آگاهی مبتنی بر شناخت (پانزده نفر) و کنترل (پانزده نفر) قرار گرفتند. گروه‌ آزمایش تحت درمان ذهن‌آگاهی مبتنی بر شناخت (هشت جلسه 90‌ دقیقه‌ای) قرار گرفت. گروه کنترل در طی این مدت هیچ‌گونه مداخله‌ خاصی دریافت نکرد. از پرسش‌نامه‌های خودتنظیمی زناشویی ویلسون و همکاران، دلزدگی زناشویی پاینز و خودانتقادی تامپسون و زاروف به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه ‌و تحلیل اطلاعات به‌دست‌آمده از اجرای پرسش‌نامه‌ها از طریق نرم‌افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد IR.IAU.TON.REC.1397.030 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن به تصویب رسیده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات خودتنظیمی زناشویی زنان نابارور پس از درمان ذهن‌آگاهی مبتنی بر شناخت در گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش و همچنین نمرات دلزدگی زناشویی و خودانتقادی کاهش یافته است(0/01<‌P ).
نتیجه گیری: بنابراین، به مشاوران و درمانگران، استفاده از درمان ذهن‌آگاهی مبتنی بر شناخت برای بهبود خودتنظیمی زناشویی، دلزدگی زناشویی و خودانتقادی زنان نابارور پیشنهاد می‌شود.

طیبه مختاری سرخانی، کتایون علیدوستی، عاطفه احمدی، مقدمه میرزایی، ویکتوریا حبیب زاده،
دوره 24، شماره 6 - ( 11-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: ناباروری به عنوان ناتوانی در حامله شدن با وجود مقاربت منظم جنسی بیش از یکسال بدون استفاده از روشهای پیشگیری تعریف شده است. ناباروری بر کیفیت زندگی زوجین نابارور اثرمنفی دارد. این مطالعه با هدف انجام مشاوره نازایی در راستای ارتقاء کیفیت زندگی زوجین نابارور انجام شد.
مواد و روش ها: این کارآزمایی بالینی تصادفی روی شصت زوج نابارور مبتلا به ناباروری اولیه درسال1395انجام شد. نمونه ها به صورت تصادفی ساده به گروه مداخله (30 زوج) و گروه کنترل (30 زوج) اختصاص یافتند. در روزهای زوج هفته اول، نمونه های گروه مداخله و روزهای فرد، نمونه های گروه کنترل انتخاب شدند و در هفته بعد نمونه گیری برعکس انجام شد و کار تا تکمیل نمونه ها ادامه یافت. گروه مداخله به مدت شش جلسه چهل و پنج دقیقه ای هفته ای دو بار مشاوره ناباروری دریافت کردند و گروه کنترل تحت مراقبت معمول قرار گرفتند. پرسشنامه فرتیکول قبل و بعد از مداخله تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 19- SPSSو آزمون آماری تی جفتی، من ویتنی و کای دواستفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.KMU.REC.1395.678در دانشگاه علوم پزشکی کرمان ثبت شده است.
یافته‌ها: مقایسه اختلاف میانگین نمره کیفیت زندگی در گروه مداخله و کنترل قبل از مشاوره نشان داد، مشاوره نازایی سبب افزایش معنی دار کیفیت زندگی در گروه مداخله شده است (P<0/001).
نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که مشاوره نازایی باعث افزایش کیفیت زندگی زوجین نابارور می شود لذا به نظر می رسد گنجاندن برنامه های مشاوره ای بتواند باعث ارتقا کیفیت زندگی و رضایتمندی و همکاری بیشتر در امر درمان ناباروری گردد. 
عباس صارمی، رحمت اله مرادزاده، عیرضا بهرامی،
دوره 24، شماره 6 - ( 11-1400 )
چکیده

زمینه و هدف فعالیت بدنی فواید متعددی برای سلامتی دارد، اما ارتباط آن با باروری زنان نامشخص است. با توجه به تأثیرات حیاتی شیوه زندگی بر سلامت باروری زنان، این مطالعه با هدف مقایسه سطح فعالیت بدنی و ترکیب بدنی زنان بارور و نابارور شهر اراک در سال 1400 انجام شد.
مواد و روش ها مطالعه حاضر از نوع مورد-شاهد است که بر روی 200 زن بارور و نابارور (20 تا 40 ساله) مراجعه‌کننده به مرکز ناباروری اراک که از طریق نمونه‌گیری دردسترس انتخاب شدند، انجام شد. شرکت‌کنندگان پرسش‌نامه‌های خودآزمایی در مورد ویژگی‌های جمعیت‌شناختی اجتماعی، شیوه زندگی، فعالیت بدنی و رفتارهای کم تحرک تکمیل کردند. ویژگی‌های آنتروپومتریک و ترکیب بدنی نیز اندازه‌گیری شد. از رگرسیون لجستیک چند متغیره برای تجزیه‌وتحلیل ارتباط باروری با سطح فعالیت بدنی، رفتار کم تحرک و ترکیب بدن استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1400.050 به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک رسید.
یافته ها سطح فعالیت بدنی (0/001=P) و شاخص توده بدنی (0/03=P) در زنان نابارور در مقایسه با زنان بارور به ترتیب کمتر و بیشتر بود. در زنان با سطح فعالیت بدنی متوسط (نسبت شانس 4/42 و فاصله اطمینان 95 درصدی: 1/60، 12/99 و 0/004=P) شانس ناباروری کاهش می‌یابد. زنانی که بیش از 300 دقیقه در روز را بدون تحرک می‌گذرانند، 2/07 برابر بیشتر از زنان فعال جسمی دچار مشکلات باروری می‌شوند (نسبت شانس 2/07 و فاصله اطمینان 95 درصدی: 1/36، 3/14 و 0/001=P).
نتیجه گیری این مطالعه نشان می‌دهد فعالیت بدنی پایین، رفتار بی‌تحرک و چاقی از عوامل خطر مستقل مرتبط با ناباروری هستند. بنابراین باید به رفتارهای شیوه زندگی در زنان برای پیشگیری و حتی درمان ناباروری توجه بیشتری شود.
دکتر عباس صارمی، دکتر محمد پرستش، خانم سحر ابراهیمی،
دوره 25، شماره 6 - ( 12-1401 )
چکیده

مقدمه: فعالیت بدنی یکی از عوامل مهم سبک زنـدگی اسـت کـه مـی‌توانـد تأثیرات مثبت یا منفی بر سیستم تولید مثلی داشته باشد و تحقیقات بیشتری برای بررسی اثر بی تحرکی بر باروری به منظور ارائه توصیه‌های ایمن در شیو ه های زندگی برای کمک به زوج‌ها در رسیدن به بارداری مورد نیاز است. از این رو پـژوهش حاضر بـا هـدف توصـیف و مقایسـه وضـعیت فعالیـت بدنی مردان بارور و مردان نابارور شهر اراک در سال 1401 اجرا شد.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مورد-شاهد است که بر روی 220 مرد بارور و نابارور (22 تا 40 ساله) مراجعه کننده به مراکز ناباروری جهاد دانشگاهی اراک که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامه‌های خودآزمایی در مورد ویژگی‌های جمعیت شناختی اجتماعی، شیوه زندگی، فعالیت بدنی و رفتارهای کم‌تحرک را تکمیل کردند. ویژگی‌های آنتروپومتریک و ترکیب بدنی نیز اندازه گیری شد. از رگرسیون لجستیک چند متغیره برای تجزیه و تحلیل ارتباط ناباروری با سطح فعالیت بدنی، رفتار کم تحرک و ترکیب بدن استفاده گردید.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه، با کد IR.ARAKMU.REC.1401.046 به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه اراک رسید.
یافته‌ها: در این مطالعه مشاهده شد میزان فعالیت بدنی (02/0=P) و ترکیب بدنی (001/0=P) در مردان بارور مطلوبتر از مردان نابارور است. در مردان با سطح فعالیت بدنی کم خطر بروز ناباروری 97/2 برابر افزایش می‌یابد (نسبت شانس 97/2 و CI ۹۵ درصدی: ۰3/۱ و 61/8 و 04/0=P). در مقابل، در مردان با سطح فعالیت بدنی متوسط خطر بروز ناباروری کاهش می‌یابد (نسبت شانس ۲7/۰ و CI ۹۵ درصدی: ۰۸/۰ و ۹2/۰ و 03/0=P). همچنین در مردهایی که بیش از 6 ساعت در روز نشسته هستند شانس ناباروری ۰2/۳ برابرافزایش می‌یابد (نسبت شانس ۰2/۳ و CI ۹۵ درصدی: 28/۱ و 10/۷ و ۰1/0=P). افزایش شاخص توده بدنی موجب افزایش خطر 61/1 برابری بروز ناباروری در مردان می‌شود (نسبت شانس 61/1 و CI 95 درصدی: 23/1 و 11/2 و 001/0=P).
نتیجه گیری: از آنجا که چاقی، بی تحرکی جسمانی و ناباروری در مردان ایرانی به طور همزمان در حال افزایش است، بنابراین باید به موضوع اصلاح سبک زندگی و به ویژه فعالیت بدنی در خصوص سلامت باروری تمرکز و جدیت بیشتری صورت پذیرد.
سمانه قبادی، کیوان کاکابرایی، محمود گودرزی،
دوره 27، شماره 4 - ( 7-1403 )
چکیده

مقدمه: برای بسیاری از افراد، ناباروری بحرانی بزرگ و عامل استرس روانی است که بسیاری از واکنش‌های روانی منفی را ایجاد می‌کند. هدف از انجام پژوهش، طراحی بسته آموزشی مقابله‌ای شناختی- رفتاری با تنیدگی ناباروری و اثربخشی آن بر امیدواری زنان نابارور بود.
روش کار: پژوهش حاضر به شیوه آمیخته که در بخش کیفی، از نوع تحلیل محتوا و در بخش کمی، نیمه تجربی، از نوع طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون- پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، زنان نابارور مراجعه‌کننده به مراکز ناباروری و مطب متخصصان زنان و نازایی شهر کرمانشاه در سال 1401 بود. 40 نفر از زنان نابارور با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. داده‌ها توسط پرسشنامه استرس ناباروری نیوتن و همکاران (۱۹۹۹) و امیدواری اشنایدر (1991) گردآوری شد. داده‌ها توسط آزمون روایی محتوایی و آزمون آنالیز واریانس اندازه‌گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: بسته آموزشی طراحی شده دارای روایی و کفایت لازم بود. یافته‌ها نشان داد بین پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری در مؤلفه امیدواری تفاوت معنی‌دار بود و این تفاوت تا مرحله پیگیری تداوم داشت.
نتیجه‌گیری: از بسته آموزشی مقابله‌ای شناختی- رفتاری با تنیدگی ناباروری زنان نابارور می‌توان برای کاهش تنیدگی و افزایش امیدواری زنان نابارور بهره گرفت.
زهرا زهره وندی، نرگس باباخانی، افسانه طاهری،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی پذیرش و تعهد بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و پریشانی هیجانی زنان تحت درمان ناباروری با روش (In vitro fertilization) IVF اجرا شد.

روش کار: روش این مطالعه نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان تحت درمان ناباروری با روش IVF مراجعه‌کننده به مرکز ناباروری بیمارستان امام خمینی شهر تهران در شش ماهه اول سال 1402 بود. در این پژوهش تعداد 27 زن تحت درمان ناباروری با روش IVF با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه‌های آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی پذیرش و تعهد (10 جلسه) طی 2/5 ماه قرار گرفت. پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت (HPLP) و پرسشنامه پریشانی هیجانی (لاویبوند و لاویبوند، 1995) به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. داده‌ها به روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی Bonferroni تحلیل شد.

یافته‌ها: نشان داد درمان مبتنی پذیرش و تعهد بر میزان سبک زندگی ارتقاء سلامت (0/0001 > P؛ 0/56 = Eta، 19/74 = F) و بر ابعاد پریشنانی هیجانی مانند افسردگی (0/0001 > P؛ 0/58 = Eta؛ 34/58 = F)، اضطراب (0/0001 > P؛ 0/59 = Eta؛ 69/35 = F) و استرس (0/0001 > P؛ 61/0 = Eta؛ 40/12 = F) زنان تحت درمان ناباروری با روش IVF تأثیر معنادار و توانسته منجر به افزایش سبک زندگی سلامت، کاهش افسردگی، اضطراب و استرس این افراد شود.

نتیجه‌گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره بردن از شش فرایند پذیرش روانی، گسلش شناختی، خود تحت عنوان زمینه، تعامل با زمان حال، ارزش‌های مشخص شده و رفتار متعهدانه، قادر است به عنوان درمانی موثر در جهت کاهش پریشانی هیجانی زنان تحت درمان ناباروری با روش IVF مورد استفاده قرار گیرد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb