31 نتیجه برای موش صحرایی
حیدر فراهانی، هما مدرسی،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده
آنمی فقر آهن در سراسر دنیا شیوع فراوان دارد. فقر آهن در زنان باردار و کودکان در حال رشد اهمیت ویژه ای دارد. با توجه به این اهمیت، مراقبتهای دوران بارداری تاکید سازمان بهداشت جهانی در سال 1998 گردید. یکی از نکات مورد توجه میزان آهن دریافتی و جذب آن می باشد. جذب آهن وابسته به اسیدیته ی شیره معده می باشد. در این تحقیق 3 گروه 15 تایی Rat انتخاب شدند که از نظر سن، جنس، محیط زیست و تغذیه از شروع تحقیق در محل نگهداری در شرایط یکسان بوده اند، به غذای گروه A و B به ترتیب kg/5gو 10g/kg جوش شیرین اضافه گردید. غذای گروه C بدون جوش شیرین به عنوان گروه شاهد منظور گردیده است. در بسیاری از روزها غذای A,B به طور کامل خورده نمی شد و در مجموع این دو گروه نسبت به گروه C با مقدار غذای کمتری سیر می شدند. پس از 3 ماه با ماده بیهوشی اثر حیوانات بیهوش شدند و از قلب آنها به طور مستقیم خون گرفته شد و آزمایش اندازه گیری ظرفیت اتصال تام آهن (TIBC) انجام شد. بعد از باز کردن شکم حیوانات محتویات معده خارج گردید و به PH عصاره ی هر معده اندازه گیری شد. نهایتا میانگینPH عصاره معده ها در گروه C (3)، میانگین (69/1 PH گروه A(3/8) و میانگین PH گروه B (3/8) مشاهده شد. میزان آهن و TIBC در گروه C ترتیب (72/5و 353 میکروگرم بر دسی لیتر )، در گروه A(8/52 و 2/480 میکروگرم بر دسی لیتر) و در گروه B و 9/309 میکرو گرم بر دسی لیتر ) مشاهده گردید. در مجموع در این تحقیق مشاهده گردید که مصرف جوش شیرین باعث افزایش PH (کاهش اسیدیته) معده گردیده، همچنین کاهش آهن سرم را سبب شده است. این تغییرات همراه افت TIBC سرم خون حیوان در گروه B و افزایش آن در گروه A در مقایسه با گروه کنترل بوده است.
مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ نژاد مجرد،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده
مقدمه: برخی حیوانات ازمایشگاهی نظیر موش صحرایی دیابتی در دازمدت یک پاسخ نوسی سپتیو تشدید شده به محرک های شیمیایی، مکانیکی و حرارتی نشان می دهند. از طرف دیگر، هیپرآلژزی بهدعنوان یکی از نشانه های مهم نوروپاتی ناشی از دیابت قندی در برخی از انسان های مبتلا شناخته می شود. با توجه به وجود شواهد در طب سنتی و نوین مبنی بر اثر ضد دیابتی برگ چغندر، در تحقیق حاضر اثر ضد درد احتمالی مصرف خوراکی برگ چغندر در موش های صحرایی نر دیابتی شده توسط داروی استرپتوزوتوسین مورد بررسی تحقیقاتی قرار گرفت.
روش کار: برای انجام کار، موش ها به طور تصادفی به پنج گروه کنترل، کنترل تیمار شده با برگ چغندر، کنترل تیمار شده با سدیم سالیسیلات (کنترل مثبت)، دیابتی و دیابتی تیمار شده با برگ چغندر تقسیم بندی شدند. پس از گذشت یک ماه پاسخ نوسی سپتیو در دو مرحله حاد و مزمن از آزمون فرمالین، بر مبنای یک معیار چهار درجه ای سنجش درد، مورد ارزیابی کمی قرار گرفت.
نتایج: نتایج حاصله نشان داد که در موش های دیابتی نمرات درد در هر دو فاز آزمون افزایش می یابد و تجویز خوراکی برگ چغندر به مدت یک ماه هرچند موجب کاهش معنی دار سطح گلوکز سرم گردید، ولی کاهش معنی دار نمرات درد را در هر دو فاز آزمون باعث نگردید. به علاوه گروه کنترل دریافت کننده سدیم سالیسیلات نیز کاهش معنی دار در نمره درد را فقط در فاز دوم آزمون فرمالین نشان داد.
نتیجه گیری: به طور خلاصه می توان گفت که تجویز برگ چغندر به مدت یک ماه به موش های دیابتی علیرغم اعمال اثرات ضد دیابتی، موجب تخفیف معنی دار پاسخ نوسی سپتو در موش های دیابتی در آزمون فرمالین نمی گردد.
مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ نژاد مجرد، سمیرا یادگاری، سید روح اله میری،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
مقدمه: با توجه به افزایش بروز آترواسکلروز و بیماریهای قلبی-عروقی در دیابت قندی و ضرورت کنترل این عارضه، در این پژوهش اثر مصرف خوراکی دانه اسفرزه به مدت 2 ماه بر پاسخگویی انقباضی آئورت ایزوله در مدل تجربی دیابت قندی در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: در این پژوهش تجربی 32 موش صحرایی نر از نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با اسفرزه، دیابتی و دیابتی تحت درمان با اسفرزه تقسیمبندی شدند. برای دیابتی شدن موشها از داروی استرپتوزوتوسین به میزان 60 میلیگرم بر کیلوگرم به طور داخل صفاقی استفاده شد. دو گروه تحت تیمار با اسفرزه نیز پودر این گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش را با یک نسبت وزنی 25/6درصد دریافت نمودند. پس از گذشت دو ماه پاسخ انقباضی حلقههای آئورت سینهای به کلرور پتاسیم و نور آدرنالین با استفاده از بساط بافت ایزوله مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری آنالیز واریانس و توکی استفاده شد. نتایج: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنیداری را در پایان ماههای اول و دوم در مقایسه با هفته قبل از آزمایش داشته(001/0 p<) ، در حالی که میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی تحت درمان با اسفرزه کاهش معنیداری را در مقایسه با گروه دیابتی نشان نداد. به علاوه پاسخ انقباضی در گروه دیابتی تحت درمان با اسفرزه به کلرور پتاسیم (05/0p<) و نورآدرنالین (01/0 p<) به طور معنیدار کمتر از گروه دیابتی درمان نشده، بود. همچنین در پاسخ انقباضی به کلرور پتاسیم و نورآدرنالین در گروه کنترل تحت تیمار در مقایسه با گروه کنترل هیچگونه تغییر معنیداری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: مصرف خوراکی دانه اسفرزه به مدت 2 ماه در کاهش پاسخ انقباضی سیستم عروقی و احتمالاً در جلوگیری از بروز هیپرتانسیون متعاقب آن، در مدل تجربی دیابت قندی نوع I در موش صحرایی موثر می باشد.
مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ نژاد مجردی، مریم فلاح محمدی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده
مقدمه: کاهش دادن سطح گلوکز و لیپیدهای نامطلوب سرم در بیماران دیابتی با استفاده از گیاهان دارویی از اهمیت بالینی زیادی برخوردار میباشد. در این راستا گیاه ماریتیغال دارای خاصیت کاهش دهندگی پراکسیداسیون لیپیدی و سطح لیپیدهای سرم در مدل تجربی هیپرلیپیدمی میباشد. لذا در بررسی حاضر اثر مصرف خوراکی و مزمن این گیاه بر میزان گلوکز، تری گلیسیرید، کلسترول توتال، کلسترول LDL و HDL موش صحرایی دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی موشهای صحرایی ماده (36=n) به طور تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با ماریتیغال، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با ماریتیغال تقسیمبندی شدند. دو گروه تحت تیمار با ماریتیغال، پودر گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش (25/6 درصد) را به مدت 4 هفته دریافت نمودند. میزان گلوکز، تری گلیسیرید، کلسترول تام، کلسترول LDL و HDL سرم قبل از مداخله و در هفتههای دوم و چهارم پس از مداخله تعیین گردید. اطلاعات توسط آزمونهای آماری آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر، تی دانش آموزی و زوج، آنالیز واریانس یک طرفه و توکی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنیداری را در هفته چهارم در مقایسه با هفته قبل از مداخله نشان داد (001/0p<) و در گروه دیابتی تحت درمان با ماریتیغال کاهش مختصر و غیر معنیدار در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد. به علاوه سطح تری گلیسیرید در گروه دیابتی افزایش معنیداری را در هفته چهارم نسبت به هفته قبل از بررسی (05/0p<) نشان داد و سطح تری گلیسیرید در هفته چهارم در گروه دیابتی تحت درمان با ماریتیغال در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنیداری پائینتر بود (05/0p<). همچنین یک کاهش معنیدار در سطح کلسترول سرم در گروه دیابتی تحت درمان با ماریتیغال در هفته چهارم در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد (05/0p<). از طرف دیگر، میزان کلسترول HDL و LDL در گروه دیابتی تحت تیمار در همین هفته در حد معنیدار و به ترتیب بیشتر و کمتر از گروه دیابتی بود (05/0p<). نتیجه گیری: مصرف خوراکی و درازمدت بخش هوائی گیاه ماریتیغال در مدل تجربی دیابت قندی اثر هیپوگلیسمیک نداشته و موجب تغییرات مطلوب و سودمند در سطح لیپیدهای خون میگردد.
محمد رضا پالیزوان، زهرا ساری، محمود رضا نخعی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
مقدمه: تا کنون تحقیقات زیادی در زمینه اثرات فیزیولوژیک اسیدهای چرب ترانس موجود در مارگارین بر روی انسانها و حیوانات انجام گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی اثر روغن مارگارین بر روی تولید مثل موش های صحرایی نژاد ویستار است. روش کار: این مطالعه از نوع تجربی است. برای بررسی اثر مارگارین بر روی تولید مثل، 46 موش صحرایی نر و ماده نژاد ویستار به چهار گروه تقسیم شدند. در سه گروه آزمون، به غذای استاندارد آنها روغن مارگارین به میزان 3 درصد اضافه شد و به گروه کنترل یا گروه چهارم فقط غذای استاندارد داده شد. در گروه آزمون اول موشهای نر و ماده مارگارین دریافت کردند. در گروه آزمون دوم فقط موشهای ماده مارگارین دریافت کردند. و در گروه آزمون سوم فقط موشهای نر مارگارین دریافت کردند. یک ماه پس از شروع مصرف غذا، عمل جفتگیری و تولید مثل در آنها انجام گرفت و در تمام طول حاملگی حیوانات از همان رژیم غذایی قبلی استفاده میکردند. پس از زایمان؛ تعداد کل نوزادان و تعداد نوزادان نر و ماده، وزن نوزادان و میزان مرگ و میر نوزادن در گروههای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده ازآنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. نتایج: نتایج به دست آمده از مقایسه دادهها در چهار گروه مورد آزمون نشان دهنده افرایش معنیدار وزن نوزادن و نسبت نوزادان ماده در گروه دوم نسبت به گروه کنترل و گروه اول بود. همچنین مقایسه میزان مرگ و میر نوزادان در گروههای چهار گانه نشان دهنده افزایش معنیدار مرگ و میر نوزادان در گروه دوم نسبت به گروههای دیگر بود. از طرف دیگر بین تعداد نوزادان در گروههای مختلف اختلاف معنیداری وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که تجویز روغنهای مارگارین حاوی اسیدهای چرب ترانس به موشهای ماده میتواند به شکل معنیداری سبب افزایش وزن، افزایش نسبت نوزادان ماده و افزایش میزان مرگ و میر در نوزادان گردد.
محمدرضا پالیزوان، یحیی ژند،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: امروزه کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول به عنوان یکی از مدلهای ایجاد صرع به شکل وسیعی مورد استفاده قرار میگیرد. برای رسیدن به کیندلینگ در حیوانات، نیاز به تزریقات مکرر دارو در طی زمان وجود دارد. در این مقاله، نتایج حاصل از آزمایشاتی ارائه شده که این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهند که پس از چهار بار تزریق ابتدایی پنتیلن تترازول فقط گذشت زمان میتواند سبب پیشرفت کیندلینگ گردد. روش کار: این تحقیق تجربی بر روی 32 موش نر نژاد ویستار انجام گرفته است. موشها به دو گروه تقسیم شدند، گروه کنترل که با تزریق پشت سر هم پنتیلن تترازول (دوز 5/37 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن حیوان، هر 48 ساعت یک بار) کیندل شدند و گروه آزمون که پس از دریافت 4 دوز پنتیلن تترازول برای مدت 32 روز، وارد استراحت زمانی بدون تزریق دارو شدند. در انتها دو گروه دوزهای یکسانی از پنتیلن تترازول را به شکل همزمان دریافت کرده و متغیرهای تشنجی در دو گروه ثبت شده و دادهها با استفاده از آزمون تی دانش آموزی و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون توکی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که بین گروههای کنترل و آزمون در پارامترهای تشنجی همانند مرحله حمله (کنترل26/0±75/4، آزمون 29/0 ± 75/4) مدت زمان لازم برای رسیدن حیوان به مرحله دوم تشنج (کنترل60/16±72/165، آزمون 68/38±22/216)، مدت زمان رسیدن حیوان به مرحله پنجم تشنج (کنترل38/0±13/2، آزمون 64/0±47/3) و مدت زمانی که حیوان در مرحله پنج تشنج بسر میبرد(کنترل42/2 ± 15/21، آزمون 20/1±42/23) اختلاف معنیداری وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق درک جدیدی را در پیشرفت کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول در طول زمان ارائه میکند.
وحید شیبانی، محمد رضا افرینش خاکی، زهرا حاجی زاده، ماندانا جعفری، راضیه عرب نژاد، علی شمسی زاده،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: در مطالعه حاضر، با استفاده از مدل درد حاد و مزمن اثر تزریق داخل بطنی رتینوئیک اسید در موشهای صحرایی بر آستانه درد مورد ارزیابی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه از آزمون tail - flick و آزمون فرمالین جهت تعیین آستانه درد استفاده شد. در هر آزمون آستانه درد حاد و مزمن (یک و دو هفته) 252 سرموش صحرایی نر بالغ با وزن(25±275)ﮔرم مورد ارزیابی قرار گرفت. در مدل حاد، 30 دقیقه قبل از تست رفتاری دارو به صورت تک دوز و در مدل مزمن، دارو بمدت یک یا دو هفته تزریق میشد. حیوانات در هر مدل، به صورت تصادفی در 6 گروه هفت تایی تقسیمبندی شدند. در چهار گروه اول دوزهای 6 ،3 ، 1، 5/0 میکروگرم داخل بطنی رتینوئیک اسید، در گروه پنجم حلال رتینوئیک اسید (DMSO + آب مقطر) و در گروه ششم محلول ACSF به صورت داخل بطنی تزریق شد. نتایج: نتایج نشان داد که تزریق حاد داخل بطنی رتینوئیک اسید آستانه درد را به روش tail - flick تغییر نمیدهد اما تجویز مزمن رتینوئیک اسید در مقادیر 6 ،3 ، 1، 5/0 میکروگرم داخل بطنی به مدت یک و دو هفته به طور معنیداری آستانه درد را در مقایسه با گروه DMSO کاهش میدهد(05/0>p). همچنین تزریق دوز 3 میکروگرم داخل بطنی رتینوئیک اسید به مدت دو هفته آستانه درد را در فاز اول آزمون فرمالین کاهش میدهد. نتیجه گیری: چنین نتیجهگیری شد که تزریق داخل بطنی رتینوئیک اسید به مدت طولانی به طور معنیداری سبب افزایش واکنشهای درد در موشهای صحرایی میشود.
محمود سلامی، غلامعلی حمیدی، زهرا آقانوری، مژگان دادخواه،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: پیامهای حسی و فعالیت ذاتی مدارهای نورونی در ابتدای زندگی تکامل سیستمهای حسی را به طور عمیقی تحت تاثیر قرار میدهند. یکی از راههای بررسی نقش سیگنالهای حسی محیطی در تکامل عصبی، محرومیت از نور از طریق پرورش حیوانات در تاریکی کامل است. روش کار: در این مطالعه تجربی 18 موش صحرایی نر نژاد ویستار در سن 75 روزگی در دو گروه تحت آزمایش قرار گرفتند. یک گروه در دوره طبیعی نور- تاریکی نگهداری شدند (گروه شاهد) و گروه دیگر از زمان تولد تا هنگام انجام آزمایشات و نیز در طول این دوره در تاریکی کامل پرورش یافتند (گروه مورد). حافظه فضایی حیوانات پس از رها شدن در ماز آبی موریس بررسی شد. مدت زمان لازم برای یافتن سکوی نجات و نیز مسافت پیموده شده طی آن محاسبه گردید و عملکرد موشهای صحرایی در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. در هر روز 4 جلسه آزمایش انجام میشد و مطالعه 6 روز ادامه یافت. سپس آزمایشات پروب و پس از پروب برای نشان دادن میزان پایداری یادگیری انجام شدند. نتایج: در زمان رسیدن به سکوی نجات، حیوانات گروه شاهد برتری قابل توجهی نسبت به همتایان خود در گروه مورد نشان دادند(009/0p<). همچنین موشهای پرورش یافته در شرایط استاندارد نور – تاریکی مسافت کمتری را برای یافتن سکو طی میکنند(034/0p<). عملکرد بهتر گروه شاهد نسبت به گروه مورد در نیمه اول آزمایشات مشاهده شد اما این دو گروه بتدریج رفتار مشابهی را در ماز بروز میدادند. نتیجه گیری: محرومیت از نور میتواند جستجوی فضایی در ماز آبی را تحت تاثیر قرار دهد بگونهای که حیوانات توانایی کمتری در یافتن سکوی نجات ماز براساس علائم فضایی اطراف نشان میدهند.
ابراهیم نبئی، فرشته معتمدی، سید محمد علی شریعت زاده، معصومه نبئی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: خواب با حرکات سریع چشمها (مرحله رم) در پردازش حافظه نقش دارد. دوره زمانی متعاقب یادگیری که در آن مقدار خواب رم بالاتر از سطوح نرمال بوده و اعمال محرومیت از آن باعث اختلال در حافظه می شود را پنجرههای خواب متناقض میگویند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط خواب رم و حافظه از طریق ثبت امواج مغزی و اعمال محرومیت در موش صحرایی نژاد ان- ماری میباشد. روش کار: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی موشهای صحرایی نر نژاد ان- ماری تحت آموزش فعال دو طرفه یک جلسه 100 تریالی قرار گرفتند. یک هفته بعد حافظه مورد آزمایش قرار گرفت. در بخش الکتروفیزیولوژی فاکتورهای مختلف خواب و بیداری در سطوح پایه و 4-1 ساعت پس از آموزش ثبت شدند. در بخش رفتاری حیواناتی که به مرز 70درصد یادگیری رسیدند در دو دوره 4-1 و 8-5 ساعت پس از یادگیری توسط تکنیک سکوی آب از خواب رم محروم شدند. نتایج: میزان خواب رم در گروهی که به70 درصد یادگیری رسیدند در 4-1 ساعت متعاقب یادگیری نسبت به سطوح پایه (01/0p<) و گروهی که به مرز 70درصد یادگیری نرسیدند بیشتر است (05/0 p<). سایر فاکتورها بین دو گروه و قبل و بعد از آموزش تفاوت معنیداری نشان ندادند. در بخش رفتاری تنها حیوانات محروم در 4-1 ساعت پس از یادگیری نسبت به گروه شاهد اختلال در حافظه را نشان دادند (05/0 p<). نتیجه گیری: خواب متناقض افزایش یافته در 4-1 ساعت پس از یادگیری تحت شرایط فوق در تثبیت حافظه موثر است و این دوره را می توان به عنوان پنجره خواب متناقض مطرح نمود.
انتظار محرابی نسب، مظفر خزاعی، صابر خزاعی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: مطالعات بالینی وابستگی بین صرع و هیپوگنادیسم را پیشنهاد میکنند. هدف از تحقیق حاضر شناسایی اثرات صرع ناشی از کیندلینگ با پنتیلن تترازول بر هورمونها و برخی پارامترهای تولید مثلی در موش صحرایی نر میباشد. روش کار: در این پژوهش تجربی- آزمایشگاهی موشهای صحرایی نر بالغ از نژاد ان- ماری در دو گروه کنترل و کیندلینگ قرار گرفتند. جهت ایجاد کیندلینگ، پنتیلن با مقدار40 میلیگرم بر کیلوگرم با فواصل 48 ساعته به روش تزریق داخل صفاقی تجویز شد. در مجموع هر حیوان 13 مقدار دریافت کرد. در پایان حیوانات توزین و با اتر بیهوش شده و خونگیری از قلب انجام و سطح سرمی تستوسترون، پرولاکتین، هورمون محرک فولیکولی و هورمون لوتئینی اندازهگیری شد. جهت بررسی تحرک و مورفولوژی اسپرمها نمونه بافتی از اپیدیدیم جدا و در محیط کشت DMEM/F12 خرد و به مدت 15 دقیقه در انکوباتور قرار داده و برررسی شد. بیضهها نیز جدا و وزن آنها بین دو گروه مقایسه گردید. همچنین وزن دو گروه حیوانات با هم مقایسه شد. نتایج: کیندلینگ با پنتیلن تترازول باعث کاهش معنیدار سطح سرمی تستوسترون و هورمون لوتئینی و افزایش پرولاکتین شد؛ اما سطح سرمی هورمون محرک فولیکولی در بین دو گروه تفاوتی نداشت. در گروه کیندلینگ حرکات اسپرم کاهش معنیداری نسبت به گروه کنترل داشت. وزن بیضهها بین دو گروه تفاوت معنیداری نداشت اما میزان وزن گیری حیوانات گروه کیندلینگ کمتر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: صرع ناشی از کیندلینگ با پنتیلین تترازول با تغییر سطح سرمی هورمونهای جنسی و کاهش تحرک اسپرم میتواند بر فرایند تولید مثل اثر منفی بگذارد.
اکرم عیدی، مهسا آل ابراهیم، مریم عیدی، علی حائری روحانی، پژمان مرتضوی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مولیبدن عنصری کمیاب و ضروری برای جانوران و گیاهان است. مولیبدن به عنوان یک کوفاکتور در تعداد محدودی از آنزیمهای پستانداران شامل گزانتین دهیدروژناز، آلدئید اکسیداز و سولفیت اکسیداز عمل میکند و اعتقاد بر این است که یک عنصر کمیاب ضروری در تغذیه جانوران است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی توانایی محافظت کبدی سدیم مولیبدات در مقابل آسیب کبدی القاء شده با تتراکلرید کربن میباشد. مواد و روشها: در یک مطالعه تجربی، موشهای صحرایی نر بالغ دو بار در هفته و به مدت 28 روز تتراکلریدکربن (50% تتراکلرید کربن در روغن زیتون، 1 میلیلیتر بر کیلوگرم وزن بدن) را به صورت تزریق درون صفاقی دریافت کردند و به طور همزمان طی 28 روز سدیم مولیبدات را روزانه به صورت خوراکی با دوزهای 05/0، 1/0 و 2/0 گرم بر کیلوگرم وزن بدن دریافت نمودند. یافتهها: آزمایشات بافتی پاتولوژیکی در موشهای صحرایی تیمار شده با تتراکلریدکربن آسیب کبدی گستردهای را به شکل تخریب سلول های کبدی و نکروز، دژنراسیون چربی و نفوذ سلولهای التهابی نشان داد، در حالی که تغییرات بافتی پاتولوژیکی القاء شده با تتراکلریدکربن در اثر تیمار با سدیم مولیبدات به شکل معنیداری کاهش یافته است. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه پیشنهاد میکند که سدیم مولیبدات میتواند از کبد موشهای صحرایی در برابر آسیب اکسیداتیو ناشی از تتراکلریدکربن محافظت نماید و احتمالاً اثر حفاظت کنندگی خود را با مهار برهم کنشهای شیمیایی سموم که آغاز کننده استرس اکسیداتیو، پراکسیداسیون لیپید و تغییرات مولکولی هستند و نهایتاً به نکروز بافت کبد منجر میشوند، اعمال نماید.
مریم یادگاری، مظفر خزاعی، یزدان حمزوی، علی رضا طلوعی،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه غازیاقی خواص متنوعی داشته و در غرب کشور مصرف غذایی و داروئی دارد. در مطالعات قبلی ما خواص درمانی و حفاظتی آن در مقابل زخم معده ثابت شد. هدف تحقیق حاضر شناسایی اثرات جانبی این گیاه بر باروری موش ماده صحرایی است.
مواد و روشها:در این مطالعه تجربی ، موشهای صحرایی ماده نزائیده از نژاد NMRI (190-160 گرم) در سه بخش به شکل دو زیر گروه آزمایش که عصاره گیاه (150 میلی گرم بر کیلوگرم) و کنترل که آب مقطر (2 میلیلیتر بر کیلوگرم) را به روش داخل صفاقی دریافت کردند. تعداد حیوانات در تمام گروههای نهایی مساوی بود (8n=). در آزمایش اول، موشهای ماده، تک دوز عصاره و یا آب مقطر را دریافت کردند ، در آزمایش دوم: موشهای ماده حامله در دوره قبل از لانه گزینی (روزهای 5-1 بارداری) و در آزمایش سوم در مرحله لانه گزینی (روزهای 7-5 بارداری)، عصاره و یا آب مقطر گرفتند. در هر سه آزمایش مکانهای لانه گزینی و نوزادان شمارش شدند. برای مقایسه بین گروهها از آزمون تی استفاده شد و 05/0p< معنی دار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در هر سه گروه آزمایش، بین تعداد نوزادان و تعداد مکانهای لانه گزینی در گروه مورد با کنترل خود اختلاف آماری معنیدار وجود داشت. این تفاوت در آزمایش اول و سوم، بارزتر بود.
نتیجهگیری: عصاره غازیاقی دارای اثرات ضد باروری بارز در موش صحرایی است.
مرتضی بهنام رسولی، نرگس غیور، محمدباقر غیور، محمد مهدی اجتهادی،
دوره 14، شماره 6 - ( 11-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه چرخه (Launaea acanthodes) از گیاهان داروئی مرسوم مناطق مرکزی ایران است. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات هیپوگلیسمیک احتمالی تجویز عصارۀ آبی- الکلی گیاه چرخه و همچنین ﺗٲثیر آن بر سطوح سرمی انسولین و فاکتورهای بیوشیمیایی خون در موشهای صحرایی سالم و دیابتی انجام گرفته است.
مواد و روشها: در این تحقیق تجربی- آزمایشگاهی ٢۴ سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی ٢٥٠ تا ٣٠٠ گرم به طور تصادفی در چهار گروه شش تایی، شامل: گروه کنترل سالم، گروه دیابتی، گروه دیابتی+انسولین و گروه دیابتی+عصاره آبی- الکلی چرخه تقسیم شدند. تیمار حیوانات هر گروه به صورت روزانه و به مدت ٢١ روز انجام شد. نمونهگیری خون در روز اول آزمایش از طریق دم (سنجش قند خون به روش گلوکومتری) و در روزهای 15 و 30 آزمایش از طریق سینوس وریدی گوشه چشم به منظور اندازهگیری سطوح سرمی گلوکز، انسولین و فاکتورهای بیوشیمیایی (کلسترول، تری گلیسرید، LDL و HDL) انجام شد.
یافته ها: نتایج حاصل نشان دهنده کاهش معنیدار (001/0p<) میزان قند خون و افزایش معنیدار (05/0p<) سطح انسولین خون در گروه دیابتی+عصاره آبی- الکلی، در مقایسه با سایر گروههای دیابتی، در پایان دوره آزمایش است.
نتیجه گیری: عصاره آبی- الکلی گیاه چرخه قادر به پائین آوردن قند خون و برگشت حیوانات به شرایط یوگلیسمیک است. اثرات هیپوگلیسمیک عصاره گیاه احتمالا ناشی از تحریک سنتز و ترشح انسولین و یا هیپرپلازی سلولهای بتای باقیمانده در پانکراس است. اثرات مشاهده شده ممکن است به خواص آنتی اکسیدانی ترکیبات فلاونوییدی عصاره گیاه نیز مربوط باشد.
اکرم عیدی، طاهره اشراقی، علی حائری روحانی، مریم عیدی، مهسا جولاییان،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: گزارشات مبتنی بر ارتباط بین ویتامین 12B و عملکرد شناختی وجود دارد. در بیماران با کاهش حافظه، اندازهگیری ویتامین 12B سرم به صورت روزمره جهت تشخیص اولیه انجام میشود. با توجه به نقش سیستم کولینرژیک و ویتامین 12B در فرایند حافظه، در تحقیق حاضر اثر میانکنش بین ویتامین 12B و نیکوتین بر به یادآوری حافظه با استفاده شیوه احترازی غیرفعال در موشهای صحرایی نر بالغ مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روشها: تحقیق حاضر مطالعهای تجربی است. داروها شامل ویتامین 12B (دوزهای 01/0، 02/0، 03/0، 05/0، 1/0 و 1 میکروگرم بر رت) و نیکوتین (دوزهای 1/0، 5/0 و 1 میکروگرم بر رت) میباشند که تیمار به صورت درون بطن مغزی بلافاصله بعد از جلسه آموزش انجام گردید. تمامی داروها به صورت درون بطن مغزی در حجم 1 میکرولیتر بلافاصله پس از جلسه آموزش تیمار گردید. ارزیابی میزان به یادآوری حافظه با استفاده از شیوه احترازی غیر فعال صورت گرفت. آزمون بیادآوری 24 ساعت پس از جلسه آموزش جهت تعیین حافظه دراز مدت انجام گردید. دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که ویتامین 12B و نیکوتین موجب افزایش معنیداری در به یادآوری حافظه در حیوانات گردیده است. نیکوتین موجب افزایش معنیداری در پاسخ ویتامین 12B در به یادآوری حافظه در حیوانات میگردد.
نتیجهگیری: احتمالا ویتامین 12B از طریق تحت تأثیر قرار دادن سیستم کولینرژیک در فرایند به یادآوری حافظه عمل میکند.
عاطفه بابایی، جواد آرشامی، علی رضا حق پرست، محسن دانش مسگران،
دوره 16، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: گلبرگ زعفران حاوی مقادیر زیادی از ترکیبات گلیکوزیدی، فلاونوئیدی و آنتوسیانین ها می باشد. با توجه به افزایش مصرف گیاهان دارویی در درمان بیماری ها و شناسایی اثرات جانبی آنها بر اندام های مختلف، تحقیق حاضر جهت بررسی اثرات عصاره گلبرگ زعفران بر برخی متابولیت های خون در موش صحرایی نر انجام گرفته است.
مواد و روش ها: بدین منظور پنج گروه شش تایی از موش های نر جنس ویستار مورد استفاده قرار گرفت. گروه کنترل نرمال سالین و چهار گروه دیگر دوزهای (mg/kg body weight) 75، 150، 225 و450 از عصاره الکلی گلبرگ زعفران را به مدت 14 روز به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. وزن بدن در روز 0، 7 و 14 اندازه گیری شد. پس از پایان دوره میزان کلسترول، تری گلیسرید، کراتینین، پروتئین تام، آلبومین و آنزیم های ALT و AST سرم خون با استفاده از کیت های بیوشیمیایی اندازه گیری شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که، میزان آلبومین به طور معنی داری افزایش و کلسترول و AST به صورت وابسته به دوز نسبت به گروه کنترل کاهش یافتند (p<0.05). مقادیر تری گلیسرید، کراتینین و پروتئین تام و همچنین میانگین افزایش وزن روزانه تغییرات معنی داری را نشان ندادندp>0.05)).
نتیجه گیری: میزان افزایش درمقدار آلبومین و کاهش آنزیم های کبدی می تواند نشان دهنده ی عدم آسیب در بافت کبد می باشد. کاهش در کلسترول که احتمالا ناشی از ترکیبات فلاونوئیدی عصاره گلبرگ زعفران می باشد و عدم تاثیر بر وزن بدن، می توانند مزیتی در استفاده از گلبرگ زعفران باشند.
سیده سارا هاشمی، غلامعلی جلودار، علیرضا رفعتی،
دوره 17، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: داروی پروزاک یا فلوکستین مهارکننده جذب مجدد سروتونین میباشد. با توجه به اهمیت این دارو در درمان بیماریهای عصبی مثل اختلالات وسواس ناخواسته، پر اشتهایی عصبی و افسردگی اثرات جانبی آن بر محورهای اندوکرینی بدن بسیار مهم است. این مطالعه به منظور تاثیر داروی فلوکستین بر میزان هورمونهای تیروئیدی، کورتیزل و تغییرات وزن در موش صحرایی نر انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ۳۰ سر موش صحرایی نر بالغ با وزن تقریبی ۲۰±۲۳۰ گرم انتخاب و به ۳ گروه ۱۰ تایی(کنترل، شاهد و درمان) تقسیم شدند. گروه کنترل، در شرایط طبیعی در خانه حیوانات نگهداری شدند. گروه شاهد و درمان، روزانه به مدت 35 روز به ترتیب، 9/0 میلیلیتر سرم فیزیولوژی و 32 میلیگرم فلوکستین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، به صورت تزریق درون صفاقی دریافت کردند. در طول این مدت وزن موشها به طور مرتب اندازه گیری شده و بعد از پایان 35 روز خونگیری از قلب به عمل آمده و پس از جداسازی سرم، میزان هورمونهای تری یدوتیرونین آزاد، تیروکسین، تیروکسین آزاد و کورتیزل به روش رادیو ایمنو اسی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج آزمایشات از نظر آماری توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه آنووا مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: مصرف فلوکستین در مدت 35 روز باعث کاهش معنی داری در سطح (p<0/05)در غلظت سرمی هورمونهای تری یدوتیرونین آزاد، تیروکسین، تیروکسین آزاد و کورتیزل نسبت به گروه کنترل و شاهد شد، اما اختلاف معنی داری در غلظت سرمی هورمون تری یدوتیروئین آزاد درگروه درمان نسبت به گروه کنترل مشاهده نگردید. همچنین مصرف دارو سبب کاهش معنی داری در میانگین وزن موشهای گروه درمان نسبت به گروه کنترل گردید (p<0/05).
نتیجهگیری: فلوکستین با تاثیر بر فعالیت سطوح مختلف محور هیپوتالاموس- هیپوفیز-آدرنال، میزان ترشح هورمون کورتیزول را کاهش میدهد. همچنین باعث کاهش فعالیت غده تیروئید شده که احتمالا ناشی از افزایش ترشح پرولاکتین توسط این دارو و از این طریق مهار ترشح هورمون آزاد کننده تیروتروپین و کاهش تولید تیروتروپین و هورمونهای تیروئیدی شده است.
پریا کرم پور، مهناز آذرنیا، غدیره میرابوالقاسمی، فرزانه علیزاده،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه رازیانه دارای اثرات استروژنیک، ضد التهاب و آنتیاکسیدان بوده و به طور سنتی برای درمان زنان نابارور به کار میرود. سندرم تخمدان پلیکیستیک شایعترین اختلال اندوکرین در زنان میباشد که 5 تا 10 درصد آنها را در سنین باروری مبتلا میکند. مطالعه حاضر به بررسی اثرات عصاره هیدروالکلی رازیانه بر سندرم تخمدان پلیکیستیک القا شده در موشهای صحرایی(رت) ماده نژاد ویستار پرداخته است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، به تعداد 30 سر رت ماده با میانگین وزنی 20±200 گرم، مقدار 2 میلیلیتر استرادیول والرات(EV) به صورت زیر جلدی تزریق شد و 6 سر نیز به عنوان کنترل سالم در نظر گرفته شدند. پس از 60 روز رتها به گروههای کنترل، شاهد و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی تزریق درون صفاقی عصاره رازیانه را در دوزهای 1000 ،500،250 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن به مدت 10 روز دریافت کردند. غلظت سرمی هورمونهای تستوسترون، هورمون محرک فولیکولی و هورمون زردهای با روش الایزا مورد سنجش قرار گرفت و مقادیر سرمی این هورمونها بین گروههای درمانی با تست آنووا یک طرفه و در سطح معنیداری 05/0 مقایسه شدند.
یافتهها: دادهها نشان دادند که عصاره رازیانه باعث افزایش غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش هورمون زردهای و تسترسترون در گروههای درمانی میشود به نحوی که هورمون محرک فولیکولی در دوزهای 1000 و 500 میلیگرم بر کیلوگرم و هورمون زردهای و تسترسترون در دوز 1000 میلیگرم بر کیلوگرم اختلاف معنیداری را با گروههای کنترل نشان دادند.
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر مثبت افزایشی عصاره رازیانه بر غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش دادن هورمون زردهای و تسترسترون در رتهای مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک، این ترکیب احتمالاً میتواند جهت درمان بیماران مبتلا در نظر گرفته شود.
سعید بابائی، محمد رضا دارابی، محمد بیات، محمود رضا نخعی، پرویندخت بیات، مریم با عزم، مینا قدمیان، سهیلا بناصادق،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مبتلایان به دیابت تا سال 2030 به 439 میلیون نفر افزایش مییابند که 15 درصد این بیماران از بیماری زخم مزمن پا رنج میبرند. تحقیقات روز افزون بیانگر اثرات مثبت پنتوکسیفیلین بر روند بهبود زخمهای پوستی است. پنتوکسی فیلین یک مشتق گزانتینی است که سبب تعدیل و یا مهار عملکرد فاکتورهای التهابی، کاهش ویسکوزیته خون، بهبود جریان خون محیطی و افزایش اکسیژن رسانی به بافتها میگردد. در این مطالعه اثر پنتوکسیفیلین بر شاخصهای بیو مکانیک پوست در فاز حاد زخم پوستی موش صحرایی دیابتی مورد توجه قرار گرفته است.
مواد و روشها: مطالعه اخیر از نوع تجربی- مداخلهای بوده و طی آن چهارده سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به گروه تجربی (7 سر) دریافت کننده پنتوکسیفیلین داخل صفاقی و کنترل (7 سر) دریافت کننده آب مقطر تقسیم شد. بیماری دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین در موشهای هر دو گروه ایجاد شد، سپس برش پوستی به طول 20 میلیمتر با الگوی یکسان در ناحیه پشت موشها ایجاد شد. پس از 15 روز نوارهای پوستی حاوی زخم جدا شده و برای سنجش شاخصهای بیومکانیک (نیروی کار انجام شده و استرس حد اکثر) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله به کمک نرم افزارSPSS نسخه 19 مورد آنالیز قرار گرفت.
یافتهها: تجویز پنتوکسیفیلین سبب بهبود شاخصهای بیومکانیک پوست پس از گذشت 15 روز از زمان ایجاد زخم پوستی شد و اختلاف بین شاخصها در گروههای تجربی و کنترل معنی دار بود(05/0p<).
نتیجه گیری: پنتوکسیفیلین سبب تسریع التیام زخم پوستی و بهبود استحکام کششی پوست در موشهای دیابتی گروه تجربی شده است.
سید علیرضا طلائی، محمود سلامی، سید مجتبی بنی طباء،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سیگنالهای حسی محیطی نقش مهمی در تکامل ساختار و عملکرد مغز در دوران بحرانی تکامل مغز دارند. در این مطالعه اثر تکاملی محرومیت از بینایی بر روی پدیده شکل پذیری سیناپسی در نورنهای ناحیه شکنج دندانهای هیپوکامپ مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر 48 سر موش صحرائی نر در دو گروه روشنائی و تاریکی قرار گرفتند. حیوانات گروه روشنائی از بدو تولد تا لحظه آزمایش در شرایط معمول حیوانخانه و حیوانات گروه تاریکی در شرایط تاریکی کامل قرار گرفتند. سپس، حیوانات هر گروه به 3 زیر گروه 2، 6 و 10 هفته (هر گروه 8 سر) تقسیم شدند. با تحریک مسیر پریفورنت، پاسخهای میدانی نورونها در ناحیه شکنج دندانهای برای مدت 30 دقیقه ثبت شدند. سپس تحریک تتانیک بر کولترالهای شافر اعمال شد و آزمایش به مدت 120 دقیقه دیگر ادامه یافت.
یافتهها: همزمان با افزایش سن از اندازه پاسخهای پایه حیوانات گروه روشنائی کاسته شد و بر اندازه پاسخهای حیوانات گروه تاریکی افزوده گردید. پس از القای LTP نیز اندازه دامنه پاسخ در همه گروهها افزایش یافت ولی میزان افزایش و ماندگاری آن در حیوانات گروه تاریکی کمتر از حیوانات گروه روشنائی بود.
نتیجهگیری: تغییر در سیگنالهای محیطی بینائی باعث ایجاد اختلال در فعالیت پایه و نیز القای LTP در نورونهای ناحیه شکنج دندانهای هیپوکامپ میشود.
سعید حاجی هاشمی، طاهره جعفریان، محبوبه احمدی، علی رهبری، ناصر حسینی،
دوره 18، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: جنتامایسین یک آنتیبیوتیک آمینو گلیکوزیدی است که با وجود عوارض جانبی مانند سمیت کلیوی همچنان به طور گسترده در درمان عفونت باکتریهای گرم منفی استفاده میشود. با توجه به ویژگیهای آنتیاکسیدانی، ضدالتهابی و اتساع دهندگی عروق گیاه آویشن شیرازی، اثر درمان همزمان با عصاره بر روی سمیت کلیوی ایجاد شده ناشی از جنتامایسین بررسی گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه، رتهای نر نژاد ویستار به 4 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، گروه درمان همزمان با جنتامایسین و حامل دارو، گروه درمان همزمان با جنتامایسین و عصارهی آویشن شیرازی و گروه درمان همزمان با عصاره آویشن و محلول نرمال سالین. عصاره به میزان 800 قسمت در میلیون به آب آشامیدنی اضافه شد. سپس فشار خون سیستولی، جریان خون کلیوی و مقدار اوره، کراتینین، سدیم، پتاسیم و اسمولاریته در نمونههای ادرار و پلاسما اندازهگیری شد.
یافتهها: درمان همزمان با آویشن شیرازی افزایش سطوح اوره، کراتینین، دفع مطلق سدیم، دفع نسبی سدیم و پتاسیم و مالون دی آلدئید را که در اثر درمان با جنتامایسین ایجاد شده بود به طور معنیداری کاهش داد و نیز کلیرنس کراتینین، اسمولاریته ادرار، جریان خون کلیه و FRAP که در اثر درمان با جنتامایسین در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته بود را به طور معنیداری افزایش داد.
نتیجهگیری: درمان همزمان با جلوگیری از ایجاد سمیت کلیوی، کاهش استرس اکسداتیو همراه با آسیب کلیوی و کاهش رادیکال آزاد اکسیژن و پر اکسیداسیون لیپیدی میتواند در درمان موشهای صحرایی دریافت کننده جنتامایسین موثر باشد.