جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای موش سوری

محمد فلاح، ایر حسین مقصود، امیر افراه،
دوره 15، شماره 10 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: در مورد امکان آلودگی انسان از طریق ورود اتفاقی پروتواسکولکس موجود در مایع هیداتیک از طریقی به جز پارگی کیست در احشاء و بروز آلودگی، مطالعات اندکی موجود است. هدف مطالعه حاضر بررسی امکان آلودگی موش با تلقیح پروتواسکولکس از طریق خراش، صفاقی و گوارشی به کیست هیداتیک می باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، کبد حاوی کیست‎های هیداتیک از کشتارگاه جمع‎آوری گردید. پروتواسکولکس‎ها از نظر زنده و پاک بودن از آلودگی میکروبی تایید و 3 بار با سرم فیزیولوژی شسته شدند. سپس به سه روش خراش پوستی، گوارشی و داخل صفاقی به سه گروه از موش‎ها تلقیح، خورانده و تزریق شد. همه موش‎ها به مدت چهار ماه نگهداری و در پایان، تمامی آنها تشریح و اندام‎های مختلف از نظر وجود کیست هیداتیک بررسی ماکروسکوپی شدند. پس از تشریح و خون‎گیری، آزمایش الیزا از نظر شواهد آلودگی بر روی سرم موش‎ها انجام شد. یافته‎ها: تمامی موش‎ها در تست الایزا سرم منفی بودند به استثناء موش‎هایی که از طریق داخل صفاقی آلوده گردیده بودند که همگی با میانگین تیتر 80/0±92/11 دارای سرم مثبت بودند. در دو تا از موش‎ها که از طریق داخل صفاقی آلوده شده بودند کیست‎هایی به اندازه حدود 3 میلی‎متر مشاهده گردید و در بقیه موش‎ها کیستی مشاهده نشد. نتیجه‎گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که امکان آلودگی به کیست هیداتیک از طریق خراش پوستی و خوراکی وجود ندارد گرچه با تلقیح به داخل صفاق آلودگی موش امکان پذیر است.
یاسین رضازاده، عباس احمدی،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوارض جانبی داروهای شیمی درمانی، استرس اکسیداتیو است که می‌تواند موجب آسیب بر اسپرماتوزوئیدها وکاهش توان باروری شود. عوامل آنتی‌اکسیدانتی موجود در ایمیدین، همانند لیکوفنس جی-اس و کمپلکس بیومارین نقش بسیار مهمی در جلوگیری از اثرات مستقیم و غیرمستقیم رادیکال‌های آزاد ایفا می‌کنند. از این رو، در این مطالعه اثرات مهاری ایمیدین بر آسیب‌های ناشی از سیکلوفسفامید بررسی شد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی از 60 قطعه موش سوری نر بالغ در 6 گروه استفاده شد که گروه کنترل سرم فیزیولوژی، گروه دوم سیکلوفسفامید با دوز روزانه 12 میلی‌گرم بر کیلوگرم، گروه سوم ایمیدین با دوز روزانه 111 میلی‌گرم بر کیلوگرم، گروه چهارم دو نوبت ایمیدین در دو دوز، گروه پنجم سیکلوفسفامید و ایمیدین تک دوز و گروه آخر سیکلوفسفامید و ایمیدین را در دو دوز دریافت کردند. پس از 35 روز، نمونه‌برداری انجام شد و مطالعات مورد نظر روی کیفیت اسپرم صورت گرفت.

یافته‌ها: داده‌های به دست آمده حاصل از آنالیز اسپرم دم اپیدیدیم نشان داد که تجویز سیکلوفسفامید باعث کاهش چشمگیر تعداد، تحرک و قابلیت زیست‌پذیری اسپرم می‌شود. این در حالی است که اسپرم‌های غیرطبیعی در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت. این تغییرات با افزایش قابل توجه آسیب DNA و اختلال درکروماتین اسپرم دم اپیدیدیم همراه بود که از طریق رنگ‌آمیزی آکریدین اورنج و آنیلین بلوقابل شناسایی بود. نکته مهم این است که ایمیدین باعث بهبود بسیار زیاد پارامترهای ذکر شده گردید.

نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از آن است که ایمیدین به عنوان یک آنتی‌اکسیدانت می تواند عوارض جانبی سیکلوفسفامید در دستگاه تولید مثل موش‌های نر سوری را کاهش دهد.


زهرا هادی چگینی، شهربانو عریان، عباس زارع میرک آبادی، اعظم بختیاریان، سمیه اکبری، گیتی غمامی، خدیجه نظری،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: گزارش‏های بی‏شماری در مورد استفاده از سموم مارها جهت تخفیف درد همراه با سرطان، اختلال در سیستم ایمنی و عفونت‏های ویروسی وجود دارد. در این تحقیق اثر ضددردی سم مار کبرای ایرانی (ناجا ناجا اکسیانا) در مقایسه با مورفین و لیدوکائین در موش سوری آزمایشگاهی ماده مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روش‏ها: در این پژوهش تجربی از 48 سر موش سوری ماده نژاد NMRI با وزن 18 تا 20 گرم استفاده شد. فعالیت ضد دردی سم مار به وسیله آزمون فرمالین مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تست حیوانات به 6 گروه (هر گروه شامل 8 موش) شاهد، کنترل مثبت (دریافت کننده مورفین با دوز 5 میلی‏گرم بر کیلوگرم و لیدوکائین با دوز 20 میلی‏گرم بر کیلوگرم) و گروه‏های تجربی دریافت کننده سم با دوزهای 1، 3 و 5/4 میکروگرم به ازای هر موش تقسیم شدند. در همه گروه‏ها، تست فرمالین برای 60 دقیقه بعد از تزریق سم و داروها در موش ثبت شد. داده‏ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‏ها: نتایج نشان داد که سم مار ناجاناجا اکسیانا، موجب کاهش معنی‏دار درد هم در فاز حاد و هم در فاز مزمن می‏شود. هم‏چنین مشخص شد که این سم، اثر ضد دردی بهتری نسبت به مورفین و لیدوکائین دارد.

نتیجه‏گیری: این مطالعه نشان داد که سم مار ناجاناجا اکسیانا اثر ضد دردی خود را از طریق سیستم عصبی مرکزی و مکانیسم‏های محیطی اعمال می‏کند، هرچند جزئیات مکانیسم عمل آن ناشناخته است و مطالعات بیشتری برای تعیین اثرات درمانی آن مورد نیاز می‏باشد.


زینب سرقلی نوترکی، مهناز کسمتی، مهدی پورمهدی بروجنی،
دوره 18، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده

  زمینه وهدف: عدم عبورمنیزیم ازسد خونی- مغزی، چالشی جدی برای استفاده درمانی این عنصر در بیماری ‏ های نورولوژیک می‏باشد. اما اخیراً کاربرد نانوذرات اکسید منیزیم که قادر به عبوراز سدهای بیولوژیک است امیدهای تازه ‏ ای را ایجاد نموده است. با توجه به اثرات تقویت کننده نانو ذرات اکسید منیزیم بر حافظه و مشخص نبودن بهترین زمان کاربرد و مدت تاثیر آن، هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثرات تجویز پیش و پس ازآموزش مقادیر مختلف نانواکسید منیزیم بر حافظه بلندمدت بوده است.

  موادو روش ها: در این مطالعه تجربی، از 56 سر موش سوری نر بالغ نژاد NMRI درگروه ‏ های کنترل ودریافت کننده نانو اکسید منیزیم در دوزهای 1، 5/2 و 5 میلی ‏ گرم بر کیلوگرم (به صورت درون صفاقی) پیش و پس از آموزش استفاده شد. حافظه ‏ ی دراز مدت موش ‏ ها طی یک هفته در روزهای 1، 3 و 7 روز پس از آموزش (دریافت شوک) به روش یادگیری اجتنابی غیرفعال و به کمک دستگاه استپ داون ارزیابی گردید. زمان تاخیر پایین آمدن از سکوی امن، معیار سنجش حافظه در نظرگرفته شد.

  یافته‏ها: نتایج نشان داد که تزریق پس از آموزش نانواکسید منیزیم در دوزهای 5/2 و 5 میلی ‏ گرم بر کیلوگرم، بدون تغییر در فعالیت حرکتی، با افزایش معنی‏دار درزمان تاخیر پایین آمدن از سکوی امن طی مدت یک هفته باعث بهبود حافظه شد(001/0 > p )، ولی در دوز 1 میلی ‏ گرم بی ‏ تاثیر بود. تزریق پیش از آموزش نانواکسید منیزیم منجربه افزایش نسبی حافظه گردید، اما نسبت به گروه کنترل معنی‏دار نبود.

  نتیجه گیری: براساس نتایج فوق، مصرف نانوذرات اکسید منیزیم باعث بهبود حافظه دراز مدت شده و این امر زمانی امکان ‏ پذیر است که مرحله آموزش و اکتساب رخ داده باشد، در غیر این صورت تاثیر قابل ملاحظه ‏ ای ایجاد نمی ‏ نماید.


اکبر حاجی زاده مقدم، اصغر کیان مهر،
دوره 19، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده

زمینه وهدف: اسکیزوفرنی یک اختلال روانی ناتوان‌کننده مزمن است که حدود 1 درصد جمعیت جهان به آن مبتلا می‌باشند. با توجه به نقش رادیکال‌های آزاد در ایجاد این بیماری و غنی بودن برگ "به" از ترکیبات آنتی‌اکسیدان، این مطالعه با هدف بررسی اثر محافظتی عصاره برگ  "به" بر رفتارهای حرکتی و شبه اضطرابی در مدل اسکیزوفرنی ایجاد شده با  تزریق درون صفاقی کتامین در موش‌های سوری نر انجام شد.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 42 سر موش سوری به طور تصادفی به شش گروه کنترل، شم (آب به صورت گاواژ و سالین به صورت تزریق درون صفاقی دریافت کردند)، بیمار (به مدت 10 روز کتامین با دوز 10 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت تزریق درون صفاقی دریافت کردند) و گروه‌های بیمار تیمار شده با عصاره برگ "به" با دوزهای 50، 100 و 150 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن تقسیم شدند. گروه‌های تیمار به مدت سه هفته قبل از دریافت کتامین، عصاره دریافت کردند. دریافت عصاره تا پنج روز بعد از آخرین تزریق کتامین ادامه داشت. فعالیت حرکتی و رفتارهای شبه اضطرابی در تست زمینه باز ارزیابی شد.

یافتهها: نتایج نشان داد دریافت کتامین به صورت مزمن سبب افزایش فعالیت حرکتی افقی و رفتار شبه اضطرابی می‌گردد (p≤0/001) و پیش تیمار عصاره برگ "به" به طور معنی‌داری باعث کاهش فعالیت حرکتی افقی(p<0/001) و افزایش مدت زمان ماندن در فضای میانی دستگاه(p<0/01) و فعالیت حرکتی عمودی(p<0/001) می‌گردد.

نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که مصرف مزمن عصاره برگ "به" احتمالا به واسطه خاصیت آنتی اکسیدانی سبب بهبود اختلال حرکتی و رفتارهای شبه اضطرابی القایی در مدل کتامینی اسکیزوفرنی می‌گردد.


علی لوئی منفرد، سحر هامون نورد،
دوره 19، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف:  سیستم لنفوئیدی بعنوان عنصر اصلی در  ایمنی بدن موجود زنده می تواند متاثر از داروهای مصرفی باشد. داروی ریتالین به صورت گسترده برای اختلالات رفتاری در کودکان و برخی مبتلایان به افسردگی استفاده می گردد. بررسی حاضر به اثرات ایمونوتوکسیک این دارو می پردازد.

مواد و روشها:  تعداد 16 سر موش سوری ماده بالغ سالم انتخاب و به طور تصادفی به یک گروه شاهد و سه گروه تجربی تقسیم شدند. گروه های تجربی با مقادیر5/0, 5 و 50 میلی گرم برکیلوگرم وزن بدن ریتالین و گروه شاهد با آب مقطر به روش گاواژ و بمدت 21 روز تیمار شدند. در پایان، اندام های لنفوئیدی حیوانات جهت ارزیابی بافت و عملکرد سیستم  ایمنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از آزمون آنووا و تست تکمیلی دانکن آنالیز شد(P<0.05).

یافته ها: بدنبال مصرف ریتالین در گروه تیمار نسبت به گروه شاهد تغییرات معنی داری از جمله کاهش اندازه و تعداد فولیکول های لنفوئیدی، افزایش مگاکاریوسیتها و افزایش ضخامت کپسول اطرافی بافت طحال مشاهده گردید. در غده لنفی، نیز آتروفی غده همراه با کاهش مشخص تعداد و اندازه فولیکول های لنفی و نیز کاهش اندازه غده لنفوئیدی همراه با افزایش تراکم نقاط پرخونی دیده شد. همچنین لنفوسیت ها افزایش  و مونوسیت ها کاهش یافت(P<0.05).

نتیجه گیری: مصرف داروی ریتالین می تواند اثرات مخربی بر روی ارگانهای لنفوئیدی در مدل موش سوری به جا بگذارد.

کلمات کلیدی: سیستم لنفوئیدی، ریتالین، تغییرات بافت شناسی، موش سوری


یوسف پناهی، احسان صبوری، علی رسولی، گودرز صادقی هشجین، شیوا روشن میلانی، لیلا درفش پور،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی اثر غلظت‌های مختلف مورفین و نالوکسان بر فعالیت‌های صرعی ایجاد شده در برش‌های زنده مغزی تهیه شده از نوزاد موش‌های سوری وابسته به مورفین و کنترل بود.

مواد و روشها: 40 سر نوزاد موش سوری به طور تصادفی انتخاب شدند. برای ایجاد وابستگی، 2، 4، 8، 16 و 32 میلی‌گرم بر کیلوگرم مورفین یک بار در روز (1/0 سی‌سی) به مدت 5 روز متوالی از روز چهاردهم تا هجدهم پس از تولد به صورت زیر جلدی تزریق شد. در روز نوزدهم و بیستم بعد از تولد، برش‌های مغزی از موش‌ها تهیه شد و فعالیت‌های شبه صرعی از طریق پرفوزیون مایع مغزی نخاعی با منیزیم کم ایجاد شد و اثر غلظت‌های 10، 100 و 1000 میکرومولار مورفین و 10 میکرومولار نالوکسان بر روی فعالیت‌ها بررسی شد. تغییر در تعداد، زمان شروع و دامنه فعالیت‌ها به عنوان شاخص تعیین کننده کمیت اثر در نظر گرفته شد.

یافتهها: نتایج نشان داد که مورفین 100 میکرومولار باعث افزایش و مورفین 10 و 1000 میکرومولار و نالوکسان 10 میکرومولار باعث کاهش فعالیت‌ها در هر دو گروه شد و نالوکسان فعالیت تشنج‌زایی مورفین را کاهش داد، ولی اثر ضد تشنجی مورفین را نتوانست احیا کند.

نتیجهگیری: مورفین به صورت وابسته به غلظت دارای اثرات 2 فازی در فعالیت شبه صرعی دوره شیرخواری است، به طوری که دوز کم و زیاد آن فعالیت‌های صرعی را مهار می‌کند، ولی دوز متوسط آن باعث تقویت فعالیت‌های صرعی می‌شود، نالوکسان دارای اثرات ضد تشنجی است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb