جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای مورفین

دكتر ملک سلیمانی، دكتر هدایت صحرایی، دكتر مهر انگیز صدوقی، خانم پریسا مالکی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: تحقیقات نشان داده است که مصرف مورفین قبل از تولد می‌تواند در نوزادان رت منجر به بروز وابستگی دارویی و عوارض رفتاری گردد. در این تحقیق به بررسی اثر مصرف مورفین توسط مادر بر تکوین جنینی عقده‌های قاعده‌ای در رت پرداخته شده است. روش کار : در این مطالعه تجربی 36 رت ماده با میانگین وزنی 300-250 گرم به صورت تصادفی انتخاب و پس از باروری، به شش گروه 12روزه کنترل ومورفینی،14روزه کنترل ومورفینی و17روزه کنترل ومورفینی تقسیم شدند. گروه‌های مورفینی، مورفین را بادوز 01/0میلی گرم در میلی لیتر در آب آشامیدنی (20میلی لیتر آب برای هر رت) دریافت کردند. در روزهای12،14و17 بارداری رت‌های آبستن با استفاده ازکلروفرم بیهوش و جنین‌ها از رحم خارج گردید. وزن و طول فرق سری- نشیمنگاهی آنها اندازه‌گیری وفیکس شدند. بعد از مراحل پردازش بافتی، برش‌های 5 میکرونی تهیه و با روش H&E رنگ آمیزی انجام شد. برای اندازه‌گیری رشد عقده‌های قاعده‌ای، برش‌های رنگ شده به کمک نرم‌افزار موتیک مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج: کاهش وزن و طول جنین‌هایی که مادرشان مورفین دریافت کرده بودند نسبت به گروه کنترل درروزهای 12و14 معنی‌دار بود. هم‌چنین مشاهده شد که مصرف روزانه مورفین تکوین عقده‌های قاعده‌ای را در روزهای12، 14و17 به تأخیر می‌اندازد. نتیجه گیری: از این مشاهدات نتیجه‌گیری می‌شود که مصرف مورفین در دوران بارداری باعث بروز نقص‌هایی درتکوین عقده‌های قاعده‌ای جنین می‌گردد.
ساغر سعید آبادی، مهرانگیز صدوقی، هدایت صحرائی، حسین بهادران، جواد فحانیک بابائی، سیروس جلیلی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

مقدمه: مصرف اوپیوئیدها در کشور ما گسترش زیادی دارد. با توجه به توان این مواد در عبور از جفت و تاثیرگذاری بر رشد و تکامل جنین، امکان بروز مشکلات در نسل دوم نیز در افراد استفاده کننده از این مواد زیاد است. این تحقیق به بررسی اثر مصرف مورفین توسط مادر بر تکوین جنینی پیاز بویایی در موش‌های بزرگ آزمایشگاهی نژاد ویستار پرداخته است. روش‌کار: این مطالعه از نوع تجربی بود و به این منظور موش‌های بزرگ آزمایشگاهی ماده با محدوده وزنی300-250 گرم مطالعه شدند. گروه آزمایشی پس از بارداری، مورفین را با دوز 05/0 میلی گرم بر میلی لیتر در آب آشامیدنی دریافت کردند. 19 روز پس از بارداری، موش‌های آبستن با استفاده از کلروفرم بیهوش شده و جنین‌ها به همراه رحم طی عمل جراحی از بدن حیوان ماده خارج گردیده، وزن جنین‌ها با ترازوی دیجیتالی با دقت 0001/0 گرم و طول قدامی- خلفی آنها به عـنوان معـیاری از طول جنین با کولیس ورنیه با دقت 05/0 میلیمتر اندازه‌گیری شد. سپس جنین‌ها مراحـل پردازش بافتی را طی کرده و پس از برش‌گیری و رنگ‌آمیزی به روش هماتوکسیلین ائوزین(H&E) و نیترات نقره، از نظر رشد پیاز بویایی مورد بررسی میکروسکوپی قرارگرفتند. برای تعیین تفاوت بافت پیاز بویایی در گروه‌های شاهد و آزمایش از نرم افزار موتیک استفاده شد. اطلاعات با استفاده از آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: کاهش وزن جنین‌هایی که مورفین دریافت کرده بودند نسبت به گروه کنترل، معنی‌دار بود. در حالی که کاهش طول جنین‌ها در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل معنی‌دار نبود. در هر دو گروه سه لایه سلولی مجزا در پیاز بویائی مشخص بود به طوری که در گروه آزمایشی، ضخامت لایه‌های میانی و خارجی افزایش و ضخامت لایه‌ داخلی کاهش یافته بود. هم‌چنین، فضای بین سلولی در لایه‌های میانی و خارجی زیاد شده بود که این ممکن است به معنای اثر مورفین در کاهش مهاجرت سلولی در این ناحیه باشد. در هر دو گروه سه نوع سلول کروی، هرمی و تیره قابل تشخیص بود. شمارش سلولی نیز نشان داد که تعداد سلول‌های کروی، هرمی و تیره در گروه آزمایشی کاهش یافته بود. نتیجه‌گیری: از این مشاهدات نتیجه‌گیری می‌شود که مصرف مورفین دردوران بارداری، باعث بروز نقائصی درتکوین پیاز بویایی جنین می‌گردد که با کاهش تعداد سلول‌ها و نیز کاهش مهاجرت آنها مشخص می‌شود.
سید مهدی شریعت زاده، حمیدرضا مومنی، شهربانو عریان، ندا باغی نیا،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مورفین یکی از مشتقات آلکالوئیدهای موجود در تریاک می‌باشد. گزارش های متناقضی دال بر اثرات مورفین بر روی گلوکز خون وجود دارد. هدف از این پژوهش، بررسی نقش گیرنده‌های اپیوئیدی دخیل در تغییرات گلوکز خون موش‌های بالب سی تیمار شده با مورفین می‎باشد. مواد و روش ها: این تحقیق تجربی بر روی 8 گروه موش نر نژاد بالب سی (6=n) انجام گرفت که به گروه اول مورفین، گروه دوم نالوکسان به همراه مورفین، گروه سوم نالتریندول به همراه مورفین، گروه چهارم نوربینالتورفیمین به همراه مورفین، گروه پنجم CTOP (D-phe-cys- Tyr- D- Trp- orn- Thr- pen- Thr- NH2) به همراه مورفین، گروه ششم سالین، گروه هفتم سالین به همراه سالین و گروه هشتم سالین به همراه مورفین تزریق شد. نمونه های خونی از سینوس چشمی در زمان‌های صفر، 1، 2 و 3 ساعت پس از تزریق گرفته شد. میزان گلوکز خون به روش آنزیمی سنجیده شد و آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج: تزریق مورفین سبب کاهش معنی دار گلوکز خون نسبت به گروه کنترل پس از تزریق شد و این کاهش گلوکز خون توسط نالوکسان به طور معنی دار در مقایسه با گروه مورفین جبران گردید. کاربرد نالتریندول توانست کاهش گلوکز خون ایجاد شده توسط مورفین را نسبت به گروه کنترل به طور معنی دار مهار نماید در حالی که CTOP و نوربینالتورفیمین قادر به انجام این امر نبودند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه نالتریندول توانست کاهش گلوکز خون ایجاد شده توسط مورفین را جبران نماید، این احتمال وجود دارد که کاهش گلوکز خون ناشی از مورفین از طریق گیرنده‌های اپیوئیدی دلتا انجام شده باشد.
فاطمه شیما هادی پور زاده، حمید کیالها، فیروزه نادری،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: از عوارض مورفین اینتراتکال در بیهوشی منطقه ایی تهوع و استفراغ پـس از جـــــراحی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آتروپین اینتراتکال در میزن تهوع و استفراغ ناشی از مورفین در بیماران تحت جراحی اندام تحتانی می باشد.

مواد و روش ها: در ایــــــن کارآزمایی بالینی 120 بیمار کاندید جراحی اندام تحتانی بطور تصادفی به 2 گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه A بیماران1/0میلی گرم (cc1) آتروپین ایــنـتراتکال و در گروه B بیماران 1سی سی سالین 9/0% دریافت کردند. میزان تهوع و استفراغ بیـــماران در طی h‏ 24 و تغییرات همودینامیک در دقایق 3، 5، 10 و 15 در دو گروه بررسی شد. آنالیز آماری با آزمون های تی مستقل، repeated measures manova و کای اسکور با نرم افزارSPSS نسخه 14 انجام شد.

یافته ها: تغییرات علایم همودینامیک قبل از تزریق و در دقایق3، 5، 10 و 15بعد از تزریق دارو در دو گروه دارای تفاوت آماری معنی داری نبود (05/ 0p>). هیچکدام از نمونه های گروه مداخله دچار تهوع و استفراغ نشده بودند در صورتیــــکه این میزان در گروه شاهد 17درصد بود که دارای اختلاف معنی دار بود (000/0 p=). همچنین میزان درد در گروه شاهد بیشتر از گروه مداخله بود)26 نفر نسبت به 14 نفر دارای میزان vas بــیشتر از 3 بودند) که این اختلاف نیز از نظر آمارای معنی دار شد(04/0p=).

نتیجه گیری: آتروپین اینتراتکال بدون اختلال در علایم همودینامیک و تسکین درد باعث جلوگیری از تهوع و استفراغ ناشی از مورفین اینتراتکال در بیماران تــحت عمل جراحی اندام تحتانی می شود.


آمنه رضایوف، محمد رضا زرین دست، نیلوفر دربندی،
دوره 17، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مورفین در فرآیندهای حافظه و یادگیری دخالت داشته و هسته آکومبنس با داشتن نقش کلیدی در مسیر پاداش در حافظه القاء شده توسط مورفین شرکت دارد. با توجه به نقش سیستم کولینرژیک در میانجی گری اثرات مورفین بر حافظه و یادگیری، در مطالعه حاضر اثرات تزریق آنتاگونیست‌های سیستم کولینرژیک، آتروپین، اسکوپولامین و مکامیل آمین در هسته آکومبنس به تنهایی و یا همراه با مورفین بر به خاطر آوری حافظه و یادگیری وابسته به حالت مورفین بررسی شد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه پژوهشی اصیل رت‌ها به صورت دوطرفه در هسته آکومبنس کانول گذاری شده و بازخوانی حافظه به روش اجتنابی غیر فعال بررسی شد. سطح معنی‌داری نیز کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.

یافته‏ها: تزریق زیر جلدی مورفین پس از آموزش به صورت وابسته به دوز منجر به کاهش بازخوانی حافظه شد، در حالی که تزریق مجدد مورفین در روز آزمون منجر به حافظه وابسته به وضعیت مورفین گردید. تزریق آتروپین، مکامیل آمین و اسکوپولامین در دوزهای مختلف به تنهایی به ‏داخل هسته آکومبنس نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی‌داری را در بازخوانی حافظه نشان نداند اما تزریق پیش از آزمون این داروها قبل از تزریق مورفین به صورت وابسته به دوز یادگیری وابسته به حالت مورفین را کاهش داد.

نتیجه‌گیری: حافظه در حیوانات می‌تواند تحت تاثیر مورفین قرار گرفته و اوپیوئیدها قادر به ایجاد یادگیری وابسته به حالت می‌باشند. غیرفعال سازی گیرنده‌های استیل کولینی در هسته آکومبنس در میانجی‌گری یادگیری وابسته به حالت مورفین دخالت دارد.


مهدی هوشمندی، نرگس حسین مردی، مهیار جان احمدی، فرشته معتمدی، آزاده الهی ماهانی، فاطمه السادات آقا میری،
دوره 17، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به افزایش فعالیت نورون‌های اورکسینرژیک هیپوتالاموس در اثر مصرف مورفین و ورودی‌های فراوان آنها به هیپوکمپ، احتمال می‌رود که مورفین از طریق سیستم اورکسینرژیک سبب تغییر عملکرد نورون‌های CA1 گردد. بنابراین تأثیر مهار گیرنده اورکسینی نوع 1 هیپوکمپ بر پاسخ سیناپسی پایه و شکل‌پذیری سیناپسی کوتاه مدت در ناحیه CA1 هیپوکمپ موش‌های وابسته به مورفین بررسی گردید.

مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع تجربی می‌باشد. حیوانات مورفین را به میزان 10 میلی گرم بر کیلوگرم هر 12 ساعت به مدت 10 روز دریافت کردند. جهت مهار گیرنده‌های اورکسینی نوع 1، SB-334867-A آنتاگونیست این گیرنده‌ها (5/0 میکروگرم در 5/0 میکرولیتر) قبل از هر تزریق مورفین در داخل هیپوکمپ تزریق شد. پاسخ سیناپسی پایه و شکل‌پذیری سیناپسی کوتاه مدت با تکنیک ثبت پتانسیل میدانی بررسی گردید. مسیر Schaffer Collateral تحریک و fEPSP از CA1 ثبت شد. پس از تهیه نمودار Input/output، از تحریکات زوج پالس برای القای شکل‌پذیری سیناپسی کوتاه مدت استفاده شد.

یافته‌ها: مصرف مزمن مورفین تأثیری بر پاسخ سیناپسی پایه نداشت(05/0p>). تزریق SB-334867-A در ناحیه CA1 نیز پاسخ سیناپسی پایه در گروه وابسته به مورفین را متأثر نکرد. مورفین سبب افزایش معنی‌دار شاخص زوج پالس در فاصله بین پالسی 80 میلی‌ثانیه گردید(05/0p<). پیش درمانی با SB-334867-A تأثیری بر افزایش شاخص ناشی از مورفین نداشت(05/0p>).

نتیجه‌گیری: نتایج پیشنهاد می‌کند، گیرنده‌های اورکسینی نوع 1 در وساطت کردن اثر مورفین بر پاسخ سیناپسی پایه و شکل‌پذیری سیناپسی کوتاه مدت در ناحیه CA1 هیپوکمپ نقشی ندارند.


زهرا هادی چگینی، شهربانو عریان، عباس زارع میرک آبادی، اعظم بختیاریان، سمیه اکبری، گیتی غمامی، خدیجه نظری،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: گزارش‏های بی‏شماری در مورد استفاده از سموم مارها جهت تخفیف درد همراه با سرطان، اختلال در سیستم ایمنی و عفونت‏های ویروسی وجود دارد. در این تحقیق اثر ضددردی سم مار کبرای ایرانی (ناجا ناجا اکسیانا) در مقایسه با مورفین و لیدوکائین در موش سوری آزمایشگاهی ماده مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روش‏ها: در این پژوهش تجربی از 48 سر موش سوری ماده نژاد NMRI با وزن 18 تا 20 گرم استفاده شد. فعالیت ضد دردی سم مار به وسیله آزمون فرمالین مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تست حیوانات به 6 گروه (هر گروه شامل 8 موش) شاهد، کنترل مثبت (دریافت کننده مورفین با دوز 5 میلی‏گرم بر کیلوگرم و لیدوکائین با دوز 20 میلی‏گرم بر کیلوگرم) و گروه‏های تجربی دریافت کننده سم با دوزهای 1، 3 و 5/4 میکروگرم به ازای هر موش تقسیم شدند. در همه گروه‏ها، تست فرمالین برای 60 دقیقه بعد از تزریق سم و داروها در موش ثبت شد. داده‏ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‏ها: نتایج نشان داد که سم مار ناجاناجا اکسیانا، موجب کاهش معنی‏دار درد هم در فاز حاد و هم در فاز مزمن می‏شود. هم‏چنین مشخص شد که این سم، اثر ضد دردی بهتری نسبت به مورفین و لیدوکائین دارد.

نتیجه‏گیری: این مطالعه نشان داد که سم مار ناجاناجا اکسیانا اثر ضد دردی خود را از طریق سیستم عصبی مرکزی و مکانیسم‏های محیطی اعمال می‏کند، هرچند جزئیات مکانیسم عمل آن ناشناخته است و مطالعات بیشتری برای تعیین اثرات درمانی آن مورد نیاز می‏باشد.


فاطمه سادات سیدآقامیری، نرگس حسین مردی، مهیار جان احمدی، آزاده الهی ماهانی،
دوره 18، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به افزایش فعالیت سلول‌های گلیای هیپوکمپ در اثر مصرف مزمن مورفین و نقش هیپوکمپ در به خاطر آوری تجربه استفاده از مواد اعتیاد آور، نقش این سلول‌ها را در ایجاد ترجیح مکان شرطی شده در اثر مورفین مورد بررسی قرار دادیم.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، حیوانات در 4 گروه آزمایشی بررسی شدند. به منظور ایجاد ترجیح مکان شرطی، پس از سازگاری حیوانات با دستگاه ترجیح مکان شرطی شده (CPP) در روز اول، شرطی سازی با تزریق مورفین (5 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم) و یا حلال آن (سالین) طی سه روز انجام شد. در روز پنجم، مدت زمان سپری شده در هر بخش قفس CPP و فعالیت حرکتی طی 20 دقیقه ثبت گردید. به منظور بررسی نقش سلول‌های گلیای هیپوکمپ در روند ایجاد ترجیح مکانی، این سلول‌ها با تزریق 1 میکرولیتر فلوئوروسیترات 1 نانومول قبل از هر تزریق مورفین، به صورت دو طرفه در داخل هیپوکمپ مهار شدند. آزمون ترجیح مکانی در این گروه و هم‌چنین در گروه دریافت کننده حلال فلوئوروسیترات (بافر فسفات سالین)، قبل از تزریق مورفین انجام گردید.

یافتهها: پیش درمانی با فلوئوروسیترات سبب کاهش اکتساب ترجیح مکان شرطی شده در اثر مورفین گردید. به طوری که کاهش معنی‌داری (01/0p<، آزمون تی تست غیر زوجی) در نمره شرطی شدن که این گروه (8=n) در مقایسه با گروه دریافت کننده مورفین (9=n) مشاهده شد. تزریق مورفین و نیز پیش درمانی با فلوئوروسیترات بر فعالیت حرکتی حیوان تأثیری نداشت (05/0 p>آزمون، آنووا).

نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سلول‌های گلیای هیپوکمپ در ایجاد ترجیح مکانی شرطی شده ناشی از مورفین دخیل می‌باشند.


یوسف پناهی، احسان صبوری، علی رسولی، گودرز صادقی هشجین، شیوا روشن میلانی، لیلا درفش پور،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی اثر غلظت‌های مختلف مورفین و نالوکسان بر فعالیت‌های صرعی ایجاد شده در برش‌های زنده مغزی تهیه شده از نوزاد موش‌های سوری وابسته به مورفین و کنترل بود.

مواد و روشها: 40 سر نوزاد موش سوری به طور تصادفی انتخاب شدند. برای ایجاد وابستگی، 2، 4، 8، 16 و 32 میلی‌گرم بر کیلوگرم مورفین یک بار در روز (1/0 سی‌سی) به مدت 5 روز متوالی از روز چهاردهم تا هجدهم پس از تولد به صورت زیر جلدی تزریق شد. در روز نوزدهم و بیستم بعد از تولد، برش‌های مغزی از موش‌ها تهیه شد و فعالیت‌های شبه صرعی از طریق پرفوزیون مایع مغزی نخاعی با منیزیم کم ایجاد شد و اثر غلظت‌های 10، 100 و 1000 میکرومولار مورفین و 10 میکرومولار نالوکسان بر روی فعالیت‌ها بررسی شد. تغییر در تعداد، زمان شروع و دامنه فعالیت‌ها به عنوان شاخص تعیین کننده کمیت اثر در نظر گرفته شد.

یافتهها: نتایج نشان داد که مورفین 100 میکرومولار باعث افزایش و مورفین 10 و 1000 میکرومولار و نالوکسان 10 میکرومولار باعث کاهش فعالیت‌ها در هر دو گروه شد و نالوکسان فعالیت تشنج‌زایی مورفین را کاهش داد، ولی اثر ضد تشنجی مورفین را نتوانست احیا کند.

نتیجهگیری: مورفین به صورت وابسته به غلظت دارای اثرات 2 فازی در فعالیت شبه صرعی دوره شیرخواری است، به طوری که دوز کم و زیاد آن فعالیت‌های صرعی را مهار می‌کند، ولی دوز متوسط آن باعث تقویت فعالیت‌های صرعی می‌شود، نالوکسان دارای اثرات ضد تشنجی است.


مرضیه توسلی، اعظم علی نقی پور، ابوالفضل ارجمند،
دوره 20، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: حافظه و یادگیری از فرآیندهای برتر مغزی محسوب می شوند. حافظه وابسته به وضعیت (STM)، پدیده ای است که در آن یادآوری اطلاعات تازه کسب شده تنها در شرایطی صورت می گیرد که موجود  از لحاظ فیزیولوژیک در همان شرایطی قرار گیرد که اطلاعات در همان شرایط رمزگذاری شده است.  پدیده STM را می توان با داروهایی مثل مورفین ایجاد کرد. پنتیلن تترازول  (PTZ)دارویی است که برای القای تشنج در مدل های آزمایشگاهی استفاده می شود. مطالعات چندی بیان گر آثار مختلف این دارو بر روی فرآیندهای برتر مغزی (حافظه و یادگیری و...) است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر پنتیلن تترازول (PTZ) بر روی STM ناشی از مورفین بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه از موش های بزرگ آزمایشگاهی نر بالغ (220- 190گرم) نژاد ویستار، استفاده شد. حیوانات در 3 گروه 8 تایی، طی 3 مرحله آزمایش (شامل حافظه/یادگیری ، بررسی وابسته به وضعیت و اثر تداخل) مورد مطالعه قرار گرفتند. یادگیری و حافظه حیوانات در دستگاه یادگیری اجتنابی و طی 2 روز ( آموزش و آزمون) بررسی شد. مدت زمان تأخیر ورود حیوان به محفظه تاریک دستگاه به عنوان ملاکی برای سنجش حافظه استفاده شد. در روزهای پس از آموزش، سالین یا دوزهای مختلف مورفین (5، 5/2، 5/7 میلی گرم  بر کیلوگرم- درون صفاقی) در گروه های مختلف تجویز شد. علاوه براین، تزریق قبل از آزمون دوزهای مشابه مورفین برای یادگیری  وابسته به وضعیت مورفین بررسی شد. هم چنین اثر تزریق قبل از آزمون تک دوز PTZ(60 میلی گرم بر کیلوگرم- درون صفاقی) به همراه مورفین وابسته به وضعیت مورد بررسی قرار گرفت. فعالیت حرکتی حیوانات توسط دستگاهopen-feild  اندازه گیری شد.
یافته ها: تزریق داخل صفاقی پس از آموزش مورفین (5، 5/2، 5/7 میلی گرم  بر کیلوگرم) در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش حافظه اجتنابی موش بزرگ آزمایشگاهی شد(001/0p<). تزریق بعد از آموزش و قبل از آزمون دوزهای مشابه مورفین (5/7 میلی گرم  بر کیلوگرم) در مقایسه با دوز 5/2 میلی گرم  بر کیلوگرم و 5 میلی گرم  بر کیلوگرم مورفین، سبب فراخوانی حافظه شد(001/0p<). علاوه براین، تزریق پیش از آزمون60 میلی گرم  بر کیلوگرم PTZ باعث حفظ STM ناشی از دوز 5/7 میلی گرم  بر کیلوگرم مورفین شد(001/0p<).
 نتیجه­ گیری: مطالعه حاضر نشان داد که تزریق داخل صفاقی مورفین پس از آموزش در دوزهای مختلف باعث اختلال حافظه اجتنابی موش بزرگ آزمایشگاهی می شود. به علاوه، تزریق قبل از آزمون دوزهای مشابه مورفین اختلال حافظه ناشی از مورفین را بازگرداند. این پدیده حافظه وابسته به وضعیت محسوب می شود. هم چنین، این مطالعه نشان داد که تزریق پیش از آزمون PTZ باعث حفظ STM ناشی از مورفین در حیوان می گردد.
 

مریم رحیمی تسیه، فرهاد ولی زادگان، شهربانو عریان،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: حافظه کاری سیستم نورونی پویایی جهت حفظ و پردازش موقت اطلاعات میباشد. قشر پیش پیشانی (PFC) مرکز اصلی پردازش آن بوده که بهواسطه سیستمهای نوروترانسمیتری مختلف با ساختارهای دیگر مغز همچون آمیگدال قاعده ای- جانبی (BLA) به تعدیل این حافظه می‌پردازد. در این مطالعه، برهمکنش سیستم اوپیوئیدی PFCو سیستم دوپامینرژیک BLA در پردازش حافظه کاری بر اساس تست ماز شعاعی بررسی گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه از رت‌‌های نر نژاد ویستار استفاده شد که با جراحی استریوتاکسیک در نقاط mPFC و BLA کانولگذاری شدند. پس از طی دوره ریکاوری، تزریقات درون مغزی انجام گرفت. پارامترهای مربوط به خطاهای حافظه کاری و مرجع طبق پروتکلDSWS  محاسبه شدند.
ملاحظات اخلاقی: مطالعه حاضر با کد IR.UMZ.REC.1397.23 در کمیته اخلاق زیستی دانشگاه مازندران به ثبت رسیده است.
یافتهها: تزریق دوز بالای مورفین درون  mPFCوکلروپرومازین درون BLA اثرات بهبود دهنده روی حافظه کاری و مرجع داشت (05/0p≤). دوزهای پایین و بالای آپومورفین (005/0 و 5/0 میکروگرم در هر موش) اثرات بهبود دهنده (05/0p≤)، (01/0p≤) و دوز میانه آن (05/0 میکروگرم در هر موش) اثرات کاهشی روی حافظه کاری و مرجع اعمال کرد (01/0p≤). تزریق توأمان دوز بی اثر مورفین (5/0 میکروگرم در هر موش) و دوزهای سهگانه کلروپرومازین اثرات بهبود دهنده ناشی از دوز بالای کلروپرومازین را رفع نمود. مورفین در میانکش با آپومورفین، اثرات دوگانه آن روی حافظه کاری و مرجع را تغییر داد. با ثابت نگه داشتن دوز مؤثر مورفین (2 میکروگرم در هر موش) و کلروپرومازین (2 میکروگرم در هر موش) اعمال دوزهای پنجگانه آپومورفین، از خطاهای حافظه کاری و مرجع کاست.
نتیجهگیری: یافته‌‌‌ها حاکی از این است که سیستم اوپیوئیدی mPFC و سیستم دوپامینرژیک BLA طی پردازش حافظه کاری و مرجع با یکدیگر در تعامل هستند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb