جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای معلول

عبدالرحیم صادقی، حمیدرضا روضاتی، مینو گلستانی، آزاده مشتاق، مژگان صادقی، زهره ساری،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده

مسائل ژنتیک یکی از علل مهم عقب ماندگی های ذهنی می باشد. با پیشرفت و توسعه کشورها، معلولیت ناشی از عفونت و سوء تغذیه کاهش یافته و بر سهم علل ژنتیکی افزوده می شود. در این مطالعه پس از تشکیل پرونده برای معلولین، بررسی کروموزومی با روش نوارگذاریG  برای آنها انجام شد. از 100 معلول، 66 مورد پسر و 34 مورد دختر بودند. 31 درصد از معلولین نوعی اختلال کروموزومی داشتند. از 23 مورد (درصد) معلول مبتلا به سندرم داون، 21 مورد تریزومی آزاد کروموزوم 21، 1 مورد وضعیت موزائیک کروموزومی و مورد باقیمانده، وضعیت موزائیک کروموزومی همراه جابه جایی روبرتسونین 14/21 داشت. 8 معلول دیگر نیز یک نوع ناهنجاری کروموزومی شامل واژگونی (3 معلول)، تریزومی بخشی (1 معلول)، کروموزوم 22 حلقوی (1 معلول) و شکست در کروموزوم های مختلف (3 معلول) داشتند. این پژوهش به خوبی نشان داد که ناهنجاری های کروموزومی در بین عقب ماندگان ذهنی بسیار شایع است و شایع ترین علت کروموزومی در بین عقب ماندگی ذهنی، تریزومی آزاد کروموزوم 21، عامل سندرم داون است.

فرزانه گل آقایی، بهمن صالحی، محمد رفیعی،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده

آسیب دیدگان جسمی جنگ اغلب به دلیل ناتوانی های فیزیکی با تغییراتی در شیوه ی زندگی، اشتغال، فعالیت های اجتماعی و ارتباطات خانوادگی روبرو می باشند. مواجهه با فشارهای روانی ناشی از این تغییرات سلامت روانی آنان را مورد تهدید قرار می دهد. این پژوهش توصیفی تحلیلی به منظور بررسی میزان شیوع اختلال افسردگی و عومل موثر بر آن در جانبازان جسمی شهرستان اراک انجام گرفت. یک نمونه تصادفی شامل ۶۰۰ نفر از رزمندگان آسیب دیده در میدان های جنگ ایران و عراق با استفاده از پرسشنامه مشخصات فردی و آزمون افسردگی بک – فرم کوتاه ۲۱ جمله ای از نظر وجود علائم افسردگی مورد مطالعه قرار گرفتند. ۱۷۴ نفر (۲۹٪) در این آزمون نمره ۱۷ و بالاتر کسب کرده و افسرده شناخته شدند. استفاده از آزمون های مجذور کای و فیشر رابطه معنی داری بین افسردگی و متغیرهای عضو آسیب دیده، میزان تحصیلات، تعداد فرزندان، اشتغال، نوع سازمان محل کار، درآمد ماهانه، رضایت از روابط خانوادگی، مصرف دخانیات، تغییر شغل پس از آسیب دیدگی و رضایت از شغل نشان داد .(P<0/01) همچنین بین شدن افسردگی برحسب نمره آزمون بک و عضو آسیب دیده رابطه معنی داری وجود داشت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون لجستیک نشان داد که عضو آسیب دیده، بیکاری، نارضایتی از شغل و روابط خانوادگی و همچنین مصرف دخانیات روابط معنی داری با اختلال افسردگی در جانبازان مورد مطالعه داشتند. .(P<0/05)

نرگس زمانی، مجتبی حبیبی، محمد درویشی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی در رأس فهرست بیماری‌های روانی قرار دارد که حدود 25 درصد مراجعین به مراکز بهداشتی در جهان را به خود اختصاص می‌دهند و تاکنون شیوه‌های مختلفی برای درمان آن ارایه شده است. لذا، هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی در مقایسه با گروه‌ درمانی شناختی رفتاری در کاهش افسردگی مادران کودکان معلول بود.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر، پژوهشی نیمه تجربی با گروه آزمایش و کنترل می‌باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران بیماران مراجعه کننده به مراکز جسمی حرکتی، کار درمانی، فیزیوتراپی بود که علائم افسردگی را داشتند. با روش نمونه‌گیری در دسترس در هر گروه تعداد 8 بیمار انتخاب شدند. ابزار اندازه‌گیری شامل مصاحبه بالینی ساخت دار برای اختلال‌های محور یک بر اساس DSM-IV و فرم بازبینی شده پرسش‌نامه افسردگی بک بود. گروه آزمایش رفتار درمانی دیالکتیک و رفتاردرمانی-شناختی طی 2ماه (8 جلسه 2 تا 5/2 ساعته) تحت آموزش قرار گرفتند، در حالی که در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله‌ای را دریافت نکردند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین میانگین‌های نمرات افسردگی گروه آزمایشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و گروه درمانی شناختی با گروه کنترل تفاوت معنی‌داری وجود دارد(001/0>p). هم‌چنین بین میانگین‌های نمرات افسردگی گروه آزمایشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و گروه درمانی شناختی تفاوت معنی‌داری وجود دارد(001/0>p).

نتیجه‌گیری: در حوزه درمان و زمینه کار با افراد افسرده و افرادی که در حالت بحران به سر می‌برند، رفتاردرمانی دیالکتیکی و رفتاردرمانی شناختی با توجه به ماهیت آن، بسیار کارا و نوید بخش به نظر می‌رسد.


فرهاد فاتحی، آزاده ریاحی، رحمت اله مرادزاده، حمید دالوند، لیلا دهقان،
دوره 19، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت نقش والدین در زندگی کودک، عدم تعادل در نقش‌های والدین می‌تواند منجر به آسیب‌های جدی روحی، عاطفی و فیزیکی در کودک شود. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نحوه انجام وظایف نقش والدینی در والدین کودکان معلول (ذهنی- جسمی) کمتر از 7 سال در شهر اراک در سال 1395 می‌باشد.

مواد و روشها: در این پژوهش، پرسش‌نامه ارزیابی نقش والدینی برای والدین 120 کودک دارای معلولیت تکمیل گردید. تأثیر ویژگی‌های دموگرافیک بر نحوه انجام وظایف نقش والدینی بررسی گردید.

یافتهها: بر اساس تحلیل اطلاعات جمع‌آوری شده و ضریب هم‌بستگی پیرسون برای ارتباط نقش والدینی و عوامل دیگر به این نتیجه رسیدیم که نقش والدینی با سن کودک دارای ارتباط معنی‌داری نبود، ولی در مورد سن مادر تفاوت معنی‌داری را نشان داد که ضریب هم‌بستگی آن مقدار 182/0- بود که بیان‌گر ارتباط معکوس بین نقش والدینی و سن مادر در کودکان معلول است. هم‌چنین در نحوه انجام وظایف بر حسب جنس کودک تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد. بین سابقه تشنج و نمره انجام وظایف نقش والدینی رابطه معناداری به دست نیامد. وضعیت اقتصادی نیز بی‌تأثیر بود.

نتیجهگیری: عدم توازن در نحوه انجام وظایف نقش والدینی در چهار حیطه مراقبت‌های اولیه، آموزش و تربیت، اوقات فراغت و ارتقای سطح شناختی نشان داد که وجود کودک معلول بر حیطه‌های مختلف تاثیری منفی داشت، بدین صورت که پرداختن بیشتر به یکی از حیطه‌ها موجب نادیده گرفتن دیگر حیطه‌ها شد. نمره کل انجام وظایف نقش والدینی تأییدی بر تأثیر منفی وجود کودک معلول در اجرای کارآمد این وظایف بود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb