جستجو در مقالات منتشر شده


32 نتیجه برای مس

اکرم بیاتی،
دوره 2، شماره 9 - ( 1-1378 )
چکیده

گرچه تزریق داخل وریدی باعث نجات جان بسیاری از افراد گردیده است اما تعدادی از بیماران گجرفتار عوارض ناشی از آن گردیده اند که متداول ترین آنها فلبیت می باشد و در کودکان نیز فلبیت مهم ترین عارضه ی مایع درمانی وریدی می باشد. این پژوهش با هدف تعیین عوامل مساعد کننده بروز فلبیت در کودکان تحت مایع درمانی وریدی به عمل آمد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد که نمونه های آن را کودکان بستری در بخش های مختلف بیمارستان های کودکان تحت پوشش دانشگاه تهران تشکیل دادند. نمونه به صورت تصادفی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 220  نفری تقسیم شدند. یک گروه از نظر تعویض تیوب و گروه دیگر از نظر تعویض محل سرم مورد بررسی قرار گرفتند. پس از کسب رضایت از والدین کودکان تحت مطالعه که توسط پرستاران فارغ التحصیل لیسانس و فوق دیپلم، رگ گیری شده بودند به وسیله ی چک لیست تنظیم شده توسط پژوهشگر تحت نظارت دقیق قرار گرفته و بدین ترتیب داده ها گردآوری و توسط نرم افزار SPSS  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. کلیه اطلاعات توسط آزمون کای دو و با P<0/05  مورد قضاوت و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که بین ساعات تعویض محل و تیوب سرم و بروز عارضه ارتباط معنی دار وجود دارد. با افزایش ساعات مذکور نسبت بروز عارضه افزایش یافت. بین جنس بیمار و بروز عارضه در هر دو گروه ارتباط وجود نداشت. بین سن بیمار و نسبت بروز عارضه در هر دو گروه ارتباط معنی دار مشاهده گردید به طوریکه در کودکان سنین پایین تر در صد بروز عارضه بالاتر بود. بین متغیرهای مدت بستری، نوع سرم، حجم مایع دریافتی، محل تزریق سرم در هر دو گروه با نسبت بروز عارضه ارتباط معنی دار مشاهده گردید. در مقایسه بین درصد بروز عارضه در تعویض تیوب سرم و محل تزریق سرم ارتباط معنی دار بدست نیامد. همانگونه که سایر منابع نشان دادند در این پژوهش نیز می توان گفت سن، زمان تعویض محل تزریق و تیوب سرم، مدت بستری، حجم مایع دریافتی، نوع محلول مورد استفاده و محل تزریق سرم از عوامل مساعد کننده بروز فلبیت به شمار می آیند.

نعمت بیلان،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

طب اطفال لازم است سوگیری مناسبی به سمت ارائه راهکارهای اساسی در جهت شناخت و حل مشکلات داشته باشد. برای این منظور شناخت شاخص های مسئولیت پذیری و تبدیل این مقوله کیفی به ابعاد کمی و قابل سنجش یک ضرورت بوده و از طرف دیگر تعریف "اورژانس طب اطفال" در قالب " آسیب پذیر ترین ها " شیوه ای است که بحث را از یک طرف صرفا علمی خارج و در رده اولویت های غیر قابل اغماض در معرض دید همگان قرار میدهد. فلذا مقاله حاضر در حقیقت به دنبال راهکار مناسبی جهت کمی سازی بحث مسئولیت پذیری از یک طرف و شکل دهی به اورژانس اطفال در قالب آسیب پذیری از طرف دیگر است.

اکرم بیاتی، سقراط فقیه زاده، ابوالفضل رهگوی،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

اختلال کمبود توجه توام با بیش فعالی معمول ترین اختلال رفتاری مشاهده شده در گروه سنی کودکان دبستانی می باشد. مطالعه کنونی یک مطالعه توصیفی تحلیلی (مورد-شاهدی) است که با هدف تعیین عوامل مساعد کننده اختلال کمبود توجه توام با بیش فعالی در کودکان دبستانی مدارس دولتی شهر اراک انجام شد. این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بر روی 82 دانش آموز دچار اختلال (گروه مورد) و 80 دانش آموز سالم (گروه شاهد) که به صورت کاملا تصادفی از بین دانش آموزان مدارس دولتی و ابتدایی شهر اراک انتخاب شدند صورت گرفت. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مخصوص معلمین کانرز و برگه مصاحبه مخصوص والدین است. بعد از جمع آوری اطلاعات، نتایج با روش های آماری مجذور کای – فیشرو تست و با P<0/05  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که: اکثر کودکان دچار اختلال در رده سنی 12-10 سال قرار دارند و تعداد پسران دچار اختلال بیشتر از دختران است و اکثر این کودکان از نظر فاکتورهای وزن پایین هنگام تولد، رتبه تولد (فرزند اول ذبودن)، میزان تحصیلات پدر، محیط خانوادگی نامساعد، مورد تنبیه والدین قرار گرفتن، سابقه جدایی طولانی مدت از والدین یا اعضاؤ خانواده، سابقه بیماری شدید جسمی یا روانی والدین، سابقه وجود اختلال در سایر اعضاء خانواده، درگیری قانونی پدر یا مادر، وضعیت اشتغال پدر، غیبت طولانی مدت پدر از منزل به علت اشتغال و تغییر شغل پدر – اختلاف معنی دار آماری با P<0/05  وجود داشت. بنابراین به نظر می رسد که فاکتورهای فوق الذکر عوامل مساعد کننده این اختلال هستند که با توجه به آزمون های آماری از مهم ترین آنها می توان وجود تاریخچه خانوادگی اختلالات رفتاری و محیط خانوادگی نامساعد را ذکر نمود.

محمدرضا رضوانفر، آزاده غفاری،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده

مقدمه: کتواسیدوز دیابتی(DKA)  از عوارض حاد بیماران مبتلا به دیابت وابسته به انسولیم می باشد که عدم درمانه به موقع آن توام با  مورتالیتی بالائی خواهد بود.
روش کار: این مطالعه به منظور بررسی در علائم بالینی، یافته های آزمایشگاهی و فاکتورهای مساعد کنندهDKA  بیماران دیابتی بستری در بیمارستان حضرت ولی عصر (عج) اراک انجام شد. این مطالعه که از نوع توصیفی و به شکل مقطعی می باشد با روش نمونه گیری پواسن بستری به مدت 2 سال روی 30 بیمار مبتلا به DKA بستری شده در بیمارستان ولیعصر انجام گرفته است .
نتایج: از مجموع بیماران 20% را پسران و 80% را دختران تشکیل می دادند. غالب بیماران (83/3%)  از قبل انسولین دریافت می کردند، در حالیکه در 16/6% بیماران، اولین شناسائی آنها به صورتDKA  بوده است. شایع ترین عامل بروزDKA  در این مطالعه قطع انسولین بوده (50%) و اکثر مواردDKA  در دو روز اول قطع انسولین اتفاق افتاده بود. (60%) شایع ترین علامت بالینی در بیماران DKAَ  ضعف و بی حالی بود که در 100% بیماران وجود داشت و در درجه بعدی علائم گوارشی و ریوی (تنفس اسیدوتیک) بودند که در 96/6% بیماران مشاهده شد. کاهش سطح هوشیاری نیز در 60% بیماران موقع مراجعه وجود داشت. در 20% بیماران هیپرکالمی و تنها در 3/3% بیماران هیپوکالمی وجود داشت. در هیچ یک از بیماران هیپرناترمی وجود نداشت و هیپوناترمی فقط در یک بیمار وجود داشت.
نتیجه گیری: تلاش در جهت آموزش بیماران و آگاهی دادن در مورد علائم اولیه و شایعDKA  نقش مهمی در کاهش مورتالیتی این بیماری خواهد داشت.

عبدالرحمان دزفولیان، حیات مبینی، شهلا ظهیری، فرزانه دهقانی، عبدالکریم منصوری،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده

مقدمه: سیس پلاتین دارویی است که به طور گسترده جهت درمان تومورهای بدخیم مانند سرطان های سر و گردن، تخمدان، مثانه، مری، ریه و انواع لوکمی ها به کار می رودمصرف این ترکیب به علت عوارض جانبی متعددی که روی اعضای مختلف به ویژه کلیه ها می گذرد محدود می باشد. از آنجا که سمیت کلیوی حاصل ازاین دارو تاکنون به لحاظ جنبه های بالینی (شواهد آزمایشگاهی و یافته های هیستوپاتولوژیکی) اثبات گردیده است. هدف از این تحقیق معرفی و به کارگیری تکنیک سه بعدی جهت مطالعه تغییرات احتمالی در تعداد گلومرول های کلیوی پس از ایجاد سمیت مذکور می باشد.
روش کار: در این تحقیق 30 راس از موش های صحرایی نر از طریق نمونه برداری تصادفی، جداسازی شده و به گروه های ده تایی تقسیم گردیدند. به یک گروه سیس پلاتین به شکل دوز حاد و به میزان 7/5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم حل شده در سرم فیزیولوژی و به گروه کنترل معادل آن حلال دارو به تنهایی از طریق داخل صفاقی تزریق گردید. گروه سوم نیز دارو را به شکل مزمن آن به میزان 1/25 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم به مدت 5 روز متوالی دریافت نمودند. تمامی حیوانات به مدت 96 ساعت پس از آخرین تزریق، بیهوش گردیده و سپس مورد کالبدشکافی قرار گرفتند و کلیه های راست آنها پس از تزریق در فیکساتور قرار داده شد و پس از انجام مراحل خالص آماده سازی جهت انجام تکنیک شمارنده فیزیکی و شمارش تعداد ذرات مورد نظر جهت مطالعه آماده گردیدند.
نتایج: تعداد کل گلومرول ها 31707، 30415 و 30802 و تراکم عددی آن ها نیز به میزان 162، 119 و 140 به ترتیب در گروه های کنترل، دوز حاد و دوز مزمن محاسبه گردیده است.
نتیجه گیری: هر چند به لحاظ هیستوپاتولوژیکی تغییر بافتی به شکل نکروز سلولی بویژه در لوله های پروکسیمال و التهاب بافت بینابینی، آپاپتوز سلولی و در برخی موارد اسکلروز گلومرولی در گروه های دریافت کننده دارو به وضوح نشان داده می شود لیکن گلومرول های کلیوی به لحاظ عددی تغییرات چندانی را نشان نداده و ثبات خود را در این خصوص نسبتا حفظ می نمایند.

اسماعیل حسن پور، مسعود یاوری،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده

مقدمه: ترمیم نقائص عمیق ناحیه پاشنه و قوزک پا همواره از موضوعات بحث برانگیز جراحی پلاستیک بوده است. پاشنه پا از جمله مناطقی است که تحمل کننده وزن بدن می باشد و وجود حس برای آن حائز اهمیت است. با توجه به اینکه فلپ جزیره ای سورال با پایه انتهایی امروزه به عنوان یکی از درمان های موثر برای ترمیم این مشکلات مطرح است؛ لذا در این مطالعه به بررسی پیدایش حس در فلپ های سورال با پایه انتهایی پوشاننده نقص های این نواحی پرداخته شد.
روش کار: این بررسی به روش سری-موردی بر روی 14 بیمار که تحت عمل جراحی با فلپ سورال با پایه انتهایی قرار گرفته بودند انجام پذیرفت. در این بیماران پیدایش حس درد، حرارت، لمس سطحی و تشخیص تمایز دو نقطه در ناحیه فلپ مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج آن با یافته های پای سالم طرف مقابل مقایسه گردید.
نتایج: تعداد 11 مورد (9 نفر مرد و 2 نفر زن) از 14 بیمار وارد مطالعه شدند. تعداد 7 بیمار در اثر تصادف با موتور سیکلت دچار آسیب شده بودند. در 10 نفر (91 درصد) تشخیص تمایز دو نقطه در ناحیه فلپ به طور متوسط معادل 2/13 میلی متر بود که در مقایسه با پای سالم تفاوتی نداشت.
نتیجه گیری: پوشاندن نقص های
 1/3 انتهایی ساق پا و پاشنه و قوزک پا با فلپ جزیره ای سورال آسان و با عوارض اندک محل دهنده و نیز با حفظ عروق مهم پا می باشند و خاصه این که حس دار شدن که عامل مهمی در مناطق تحمل کننده وزن است که در این فلپ انجام می شود.
 

صدیقه آیتی، فاطمه وحید رودسری،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: آنتی بادی های آنتی فسفولیپید ممکن است در سرم خون زنان حامله طبیعی وجود داشته باشد و منجر به افزایش انعقاد پذیری، سقط تکراری، انفارکتوس جفت و مسمومیت حاملگی شود. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین وجود آنتی بادی های آنتی فسفولیپید در سرم خون زنان حامله و مسمومیت حاملگی می باشد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی تحلیلی سرم خون 50 بیمار خانم حامله طبیعی با 50 بیمار مبتلا به مسمومیت حاملگی که سابقه بیماری خود ایمنی و ترومبوز نداشتند، مقایسه گردید. آنتی بادی های آنتی فسفولیپید با بررسی IgG و IgM آنتی کاردیولیپین با استفاده از روش ELISA ولوپوس آنتی کواگولانت آنتی بادی با استفاده از کیت تکلوت در هر دو گروه انجام و نتایج توسط آزمون آماری کای اسکوئر مقایسه شد. میزان 0/05>p معنی دار تلقی گردید.
نتایج: تفاوت معنی داری بین وجود آنتی بادی های آنتی فسفولیپید در سرم خون زنان مبتلا به مسمومیت حاملگی و زنان سالم مشاهده نشد. زنان مبتلا به پره اکلامپسی و زنان سالم به ترتیب8 درصد و 6 درصد دارای آنتی بادی های لوپوس آنتی کواگولانت، 4 در صد و ۱۲ درصد دارای IgG آنتی کاردیولیپین, 30 درصد و 26 درصد دارای IgM آنتی کاردیولیپین بودند که هیچ یک از این موارد دارای ارتباط معنی دار نبود. 
نتیجه گیری: حاملگی وضعیت انعقادی را تغییر می دهد و در مسمومیت حاملگی این تغییر شدید تر می شود با این حال در این بررسی، ارتباطی بین وجود آنتی بادی های آنتی فسفولیپید در خانم های مبتلا به مسمومیت حاملگی، در مقایسه با خانم های حامله طبیعی یافت نشد.

نیره باغچقی، حمیدرضا کوهستانی، اکرم دبیریان، حمید علوی مجد،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

مقدمه: امروزه استفاده از طب مکمل و جایگزین در حال افزایش است و لمس به عنوان یکی از این روش‌ها شناخته شده است. لمس از تحریکات حسی مفید برای نوزادان نارس می‌باشد. با این حال نتایج تحقیقات نشان داده‌اند که نوزادان زودرس بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان بسیار کم تحت لمس قرار می‌گیرند. هدف این مطالعه تعیین تأثیر لمس بر میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در نوزادان مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی می‌باشد. روش کار: این تحقیق یک مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی با اندازه‌گیری‌های مکرر می‌باشد که بر روی 37 نوزاد مبتلا به سندرم دسترس تنفسی انجام شده است. جهت جمع آوری داده‌ها از یک فرم ثبت اطلاعات که شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و جدول ثبت میزان اشباع اکسیژن خون شریانی بود، استفاده شد. ابزار دیگر مورد استفاده دستگاه پالس اکسی متر نلکور بود. اطلاعات طی سه روز متوالی جمع‌آوری گردید. اشباع اکسیژن خون شریانی 5 دقیقه قبل از لمس ثبت شده، سپس واحدهای پژوهش به مدت 5 دقیقه لمس شدند و با فاصله 5 و 15 دقیقه بعد از لمس، اشباع اکسیژن خون شریانی مجدداً کنترل شد. داده‌ها با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه‌گیری‌های مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که در روز اول، میانگین میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در 5 دقیقه قبل از لمس، 5 دقیقه بعد از لمس و 15 دقیقه بعد از لمس به ترتیب 67/95 ،91/95 و 96 بود. در روز دوم میانگین میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در 5 دقیقه قبل از لمس، 5 دقیقه بعد از لمس و 15 دقیقه بعد از لمس به ترتیب72/95 ، 05/96 و 08/96 بود. در روز سوم میانگین میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در 5 دقیقه قبل از لمس، 5 دقیقه بعد از لمس و 15 دقیقه بعد از لمس به ترتیب 75/95 ، 16/96 و13/96 بود. در هر یک از سه روز مداخله، میزان اشباع اکسیژن خون شریانی 5 و15 دقیقه بعد از لمس بیشتر از 5 دقیقه قبل از لمس بود(01/0p<). اما تفاوت آماری معنی‌داری بین 5 دقیقه بعد از لمس و 15 دقیقه بعد از لمس وجود نداشت. هم‌چنین میزان اشباع اکسیژن خون شریانی طی سه روز مداخله تفاوت آماری معنی‌داری نداشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین لمس و افزایش اشباع اکسیژن خون شریانی ارتباط معنی‌داری وجود دارد. در آموزش پرستاران شاغل در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان باید بر اهمیت لمس حین مراقبت از این گونه نوزادان تاکید کرد. این یافته‌ها نشان داد که لمس برای نوزادان نارس مفید است و می‌تواند نقطه آغازی جهت انجام چنین تحقیقاتی باشد.
فرشاد ملک پور، فرید ابولحسنی، محسن تقوی، کاظم محمد، رضا مجد زاده، کوروش هولاکویی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

مقدمه: امید زندگی یکی از اندازه های خلاصه سلامت جمعیت است که مقادیر و روند تغییرات آن در طول زمان نتیجه اصلی عملکرد نظام سلامت را نشان می‌دهد. برآورد امید زندگی به روش‌های مستقیم و یا مبتنی بر مدل صورت می‌گیرد. در این بررسی برآورد امید زندگی مردم ایران به روش مستقیم در سال 1382 صورت گرفته است. روش کار: در یک مطالعه اکولوژیک، جهت محاسبه جدول عمر دوره‌ای خلاصه سال 1382 برای 23 استان از 28 استان کشور، تعداد موارد مرگ ثبت شده برای گروه‌های سنی و جنسی در این 23 استان در سال 1382 از نظام ثبت مرگ وزارت بهداشت مورد استفاده قرار گرفت. کم شماری مرگ بالای 4 سال به روش تعادل رشد براس برآورد و اصلاح شد. برای میزان‌های مرگ زیر یک‌سال و 4-1 سال از مقادیر آنها با مخرج موالید زنده طبق مطالعه جمعیت و سلامت سال 1379 استفاده شد. برای مقدار کل جمعیت 23 استان از اطلاعات وزارت بهداشت استفاده شد. توزیع جمعیت بر حسب سن و جنس یک بار مشابه با توزیع جمعیت سال 79 مطالعه جمعیت و سلامت و بار دیگر بر اساس پیشبرد جمعیت کل کشور از سرشماری سال 75 در نظر گرفته شد. جمعیت 23 استان معادل 73 درصد جمعیت کل 28 استان کشور در سال 1382 بود. با استفاده از جمعیت و مرگ به دست آمده، امید زندگی بر حسب سن و جنس برای 23 استان برآورد شد. فرض شد که توزیع جمعیت و مرگ 23 استان با کل 28 استان کشور در سال 1382 برابر است و بنابر این امید زندگی به دست آمده برای 23 استان برابر با امید زندگی کل کشور است. حساسیت نتایج نسبت به فرض‌های مطالعه سنجیده شد. حدود اطمینان 95 درصد به روش مونت کارلو محاسبه شدد. نتایج: امید زندگی در بدو تولد برای مردم ایران در سال 1382 بر اساس داده‌های وزارت بهداشت، 56/71 سال برای کل جمعیت (حدود اطمینان 95 درصد: 62/71 - 52/71)، 09/70 سال برای مردان (16/70 - 02/70) و 17/73 سال برای زنان (24/73 - 10/73) برآورد شد. حساسیت نتایج نسبت به فرض‌های مطالعه کمتر از نیم درصد بود. نتیجه گیری: برآورد امید زندگی برای جمعیت ایران در سال 1382 به روش مستقیم از مقادیر برآورد با روش‌های مبتنی بر مدل توسط مرکز آمار ایران 8/0 سال و توسط آژانس های سازمان ملل 5/2-1 سال بالاتر می‌باشد که به دلیل تفاوت در روش برآورد میزان‌های اختصاصی سنی و جنسی مرگ می باشد.
افسانه طلایی، صابر جباری، محمد حسن بیگدلی، حیدر فراهانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده

مقدمه: دیابت از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیک در انسان است. شیوع هر دو نوع دیابت یک و دو در جهان در حال افزایش است. دیابت موجب عوارض متعدد از جمله نارسایی کلیوی پیشرفته (ESRD) می‌گردد. در حال حاضر شایع‌ترین علت ESRD دیابت است و دیابت علت30درصد ESRD می‌باشد. در ایران نیز شیوع نفروپاتی دیابتی بالا گزارش شده است. تعداد زیادی از این بیماران به دیالیز وابسته می‌شوند. تحقیقات مختلف بیان‌گر تغییر سطح عناصر کمیاب همچون روی، مس، کروم و منگنز در دیابت است. لذا در این مطالعه ارتباط مس ادرار با نفروپاتی دیابتی بررسی می‌گردد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مورد – شاهدی می‌باشد که در آن نمونه‌ها از میان بیماران دیابتی نوع2 از مراجعه کنندگان به کلینیک دیابت بیمارستان حضرت ولی عصر (عج) اراک انتخاب و براساس وجود یا عدم وجود میکروآلبومینوری به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند که درگروه مورد 42 نفر و در گروه شاهد40 نفر قرار داشتند. سپس بیماران بر اساس مدت ابتلا به دیابت بر حسب سال به 4 گروه و براساس سطح HBA1c به دو گروه تقسیم شده و سطح مس ادراری آنها به روش اتم ابزوربشن اسپکتوفتومتری اندازه‌گیری و با هم مقایسه شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج: در گروه مورد 1/28 درصد مرد و 9/69 درصد زن و در گروه کنترل 5/37 درصد مرد و 5/62 درصد زن حضور داشتند. میانگین سطح مس براساس میکروگرم بر لیتر در گروه مورد 14/36 ( با فاصله اطمینان 95 درصد، 74/57- 54/14) و در گروه شاهد77/14 (با فاصله اطمینان 95 درصد، 37/19- 17/10) بود. از نظر آماری اختلاف معنی‌داری بین میانگین سطح مس ادراری در دوگروه مورد و کنترل وجود داشت(003/0p=). نتیجه گیری: یافته‌های این تحقیق نشان دهنده ارتباط مثبت میکروآلبومینوری در دیابت و میزان مس ادرار می‌باشد و نتایج سایر مطالعات مبنی بر افزایش سطح مس ادراری در بیماران دچار میکروآلبومینوری را تایید می‌نماید. همین طور این مطالعه نشان داد که مدت ابتلا به دیابت، سن، جنس و سطح HBA1c تأثیری بر افزایش سطح مس ادراری ندارد
سید مهدی منجم زاده،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده

مقدمه: بیماری ویلسون یک اختلال ارثی در متابولیسم مس است که با تظاهرات کبدی، عصبی، روانی و در موارد نادر به صورت بیماری همولیتیک ظاهر می‌شود. مس آزاد سرم می‌تواند سبب آسیب گلبول قرمز و لیز آن شود که عارضه‌ای نادر با درگیری حدودکمتر از 10 درصد موارد می‌باشد. در چنین مواردی معمولاً ابتلا کبدی وجود داشته و پیوند کبد می‌تواند نجات دهنده باشد. در این مقاله یک مورد بیماری ویلسون با تظاهر کم خونی همولیتیک گزارش شده است. مورد : بیمار دختر بچه 8 ساله‌ای است که به علت درد شکم، یرقان، آنمی و ادرار به رنگ چای بستری شده است. برای وی تشخیص‌های هپاتیت و فقر گلوکز6 فسفات دهیدروژناز مطرح و با توجه به عدم پاسخ بیمار به ترانسفیوژن، بیماری ویلسون مطرح و با مشاهده حلقه Kasyer- Fleischerدر قرنیه، بیماری تشخیص داده شد. نتیجه گیری:‌ آنمی همولیتیک حاد یا مزمن یک تظاهر ناشایع و نادر بیماری ویلسون است که در هر کودک به خصوص بالاتر از 5 سال که با بیماری کبدی یا آنمی همولیتیک مراجعه کند باید این بیماری در تشخیص افتراقی مطرح و در صورت لزوم اقدامات تشخیصی لازم انجام شود.
رضا مهاجرانی، محمد رضا پالیزوان، شهربانو عریان، وهاب بابا پور،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

مقدمه: در این مطالعه اثر روی خارج سلولی و کانال‌های کلسیمی وابسته به ولتاژ بر جنبه‌های مختلف یادگیری و حافظه شرطی احترازی غیر فعال مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: تحقیق حاضر به صورت تجربی انجام شد و اثر هریک از مسدود کننده‌های کانال‌های کلسیمی (وراپامیل) و جمع‌آوری کننده روی خارج سلولی (CaEDTA) به صورت جداگانه و هم‌زمان و در دوزهای مختلف بر یادگیری احترازی غیرفعال با استفاده از دستگاه شاتل باکس و تزریق مرکزی (درون بطنی) این داروها مورد بررسی قرار گرفت. حیوانات قبل و بعد از آموزش و بعد از تست، تحت این تزریق قرار گرفتند. تعداد نمونه‌ها در تمام گروه‌های آموزشی 8 سر مجموعاً 120 سر بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از ازمون آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شد. نتایج: تزریق ماده جمع‌آوری کننده روی (CaEDTA) با دوز متعارف ( 100 میلی مولار) نشان‌گر عدم تأثیر جمع‌آوری روی خارج سلولی ترانس بر اکتساب، تثبیت و به خاطر آوری یادگیری احترازی غیرفعال می‌باشد. نتایج تزریق وراپامیل به عنوان مسدد کانال‌های کلسیمی وابسته به ولتاژ با دوزهای100و150 میکروگرم بیان‌گر تأثیر کاهشی آن بر اکتساب و تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال می‌باشد. اعمال دوزهای فوق هیچ تأثیری بر به خاطرآوری یادگیری احترازی غیرفعال نداشت. در ادامه اثر هم‌زمان CaEDTA 100 میلی مولار از یک طرف و وراپامیل با دور 100 میکروگرم نیز از طرف دیگر بر اکتساب و تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال نشان داد که تنها تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال دچار افت گردیده است. نتیجه گیری: به نظر می‌رسد مکانیزم‌های مشترکی برای برهم کنش یون‌های کلسیم و روی و ارتباط آنها با اکتساب و تثبیت یادگیری احترازی غیرفعال مورد انتظار می‌باشد و می‌توان احتمال داد که مکانیزم به خاطرآوری حداقل از نظر تعامل یون‌های کلسیم و روی ( به صورت وابسته به ولتاژ ) متفاوت از اکتساب و تثبیت باشد.
سید محمد علی شریعت زاده، احمد همتا، ملک سلیمانی، زهرا رسولی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

مقدمه: سرطان پوست یکی از مهم‌ترین و شایع‌ترین سرطان‌های رایج در جهان است. این بیماری رتبه اول در بین مردان و رتبه دوم در بین زنان را به خود اختصاص داده است. این مطالعه با هدف تعیین تغییرات کروموزومی ایجاد شده در بروز سرطان پوست القایی در موش های صحرایی صورت گرفت. روش کار:در این پژوهش بنیادی، 20 موش صحرایی نژاد اسپراگودالی به طور تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در گروه آزمایش با استفاده از تزریق زیر جلدی 5/2 میلی گرم ماده کاسینوژنیک 7و12 دی متیل بنزآلفاآنتراسن ایجاد سرطان پوست شد. تومورهای ایجاد شده در گروه‌های مورد آزمایش به محیط کشت منتقل و کروموزوم‌های متافازی تهیه گردید. سپس رنگ آمیزی باندینگ انجام گرفت و ژن‌های مستقر در آنها شناسائی گردید. هم‌چنین از روش مقایسه ژنومیک جهت تعمیم نقش احتمالی آنها به انسان استفاده شد. روش‌های هسیتوپاتولوژی و ایمنوهیستوشیمی برای شناسائی و تعیین مراحل توموری به کار گرفته شد. نتایج: بیشترین و مشترک ترین تغییرات کروموزومی در بین مجموعه‌های کروموزومی مطالعه شده به ثبت رسید چنانچه افزایش عددی در کروموزوم‌های شماره 1، 15و 17 و کاهش عددی در کروموزوم‌های شماره 1، 7، 10 و 15 مشاهده شد. علاوه بر این، تغییرات ساختاری از جمله حذف در کروموزوم‌های شماره 1، 4،8 ، 9 ، 10، 15 و 17 و اضافه شدگی در کروموزوم‌ 15 مشاهده گردید. نتیجه گیری: پیش‌بینی می‌گردد ژن‌های CST6، PRKCDBP، PTCH1، DKK3،BRMS1، CDKN1C، CD81، DMP1، CDKN2B ، EEF1A1 ، HRAS، CASP2 و KLF4 در بروز سرطان پوست دخالت دارند.
ملیحه نوری سیستانی، عفت السادات مرقاتی خوئی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: نوجوانان به عنوان بخش عظیمی از جمعیت جهان، در دوران بلوغ با بسیاری از مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی مواجه هستند. آموزش بهداشت متناسب با نیازهای آنان و با شیوه‌های نوین آموزشی از اهمیت بسیاری برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر آموزش با رویکرد گروه همسالان بر عملکرد جسمی دختران پیرامون سلامت بلوغ است. روش کار: در این مطالعه تجربی 100 نفر از دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر تهران در دو گروه 50 تایی آزمایش و شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. روش نمونه‌گیری به صورت خوشه‌ای تصادفی بود. مداخله طراحی بسته آموزشی مبتنی بر رویکرد گروه همسالان بود و بعد از گذشت یک ماه و نیم میزان عملکرد از طریق پس آزمون سنجیده و با پیش آزمون در دو گروه مقایسه گردید. مبنای تقسیم بندی نمرات عملکرد 100 بود؛ نمرات زیر 50 درصد عملکرد ضعیف، بین 50 تا 75 درصد متوسط و بالای 75 درصد عملکرد خوب در نظر گرفته شد. نتایج: شیوه‌های آموزشی با رویکرد گروه همسالان باعث ارتقاء سلامت جسمی دختران نوجوان شد، آزمون‌های آماری نیز اختلاف معنی‌داری را در میانگین نمرات آگاهی و عملکرد افراد نشان داد( 001/0p<). نتیجه گیری: رویکرد گروه همسالان باعث توانمند ساختن نوجوانان و ارایه فرصت‌هایی به آنان جهت مشارکت در فعالیت‌ها و بهبود ارتباطات بین مادران و دختران می‌شود.
معصومه عبدالهی، لعیا سادات خرسندی، خدیجه احراری،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: چای سبز نوشیدنی مرسوم دنیا بوده و دارای خواص آنتی اکسیدان و سم زدایی می باشد. در تحقیق حاضر اثر محافظتی عصاره چای سبز در مسمومیت کلیوی ناشی از استامینوفن مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی آزمایشگاهی 32 موش نر بالغ به 4 گروه تقسیم شدند. به گروه شاهد به مدت 30 روز سرم فیزیولوژی داده شد. به گروه مسموم (استامینوفن) به مدت 30 روز سرم فیزیولوژی و در روز30 علاوه بر سرم فیزیولوژی 500 میلی‌گرم بر کیلوگرم استامینوفن به طور خوراکی داده شد. گروه عصاره چای سبز به میزان 7 گرم در لیتر به جای آب نوشیدنی روزانه به مدت 30 روز دریافت کردند. به گروه آزمون عصاره چای سبز به میزان 7 گرم در لیتر به جای آب نوشیدنی روزانه به مدت 30 روز داده شد و در روز سی ام علاوه بر عصاره چای سبز 500 میلی‌گرم بر کیلو گرم استامینوفن به طور خوراکی داده شد. روز سی و یکم از عروق ژوگولار گردن حیوان برای اندازه‌گیری BUN و Cr خون‌گیری انجام شد، کلیه موش‌ها جدا گردید و جهت بررسی‌های هیستوپاتولوژیک در فرمالین 10 درصد قرار داده شدند. یافته‌ها: BUN و Cr در گروه تجربی نسبت به گروه مسموم کاهش معنی‌داری پیدا کرده بود. در مطالعات هیستوپاتولوژیک نیز، نکروز کلیوی در گروه تجربی کاهش یافته بود. نتیجه گیری: به نظر می‌رسد چای سبز در مسمومیت کلیوی ناشی از استامینوفن نقش محافظتی دارد.
علی اکبر عبداللهی، خدیجه یزدی، ناصر بهنام پور، مانی نیازی،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: انسداد روده بعد از عمل جراحی موجب جمع شدن ترشح و تهوع، استفراغ، نفخ شکم و حتی درد می‎گردد، جویدن آدامس یکی از روش‎هایی است که می‎تواند طول مدت انسداد گذرا را کم کند این تحقیق با هدف تاثیرجویدن آدامس بر روی حرکات دودی دستگاه گوارش بعد از عمل آپاندکتومی اجرا شده است. مواد و روش‎ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور، با تعداد 46 بیمار واجد شرایط انجام گرفت. بیماران به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه مورد، عمل جویدن آدامس را سه بار و هر بار به مدت 20 دقیقه در زمان‎های 4 ، 10 و 18 ساعت بعد از به هوش آمدن انجام دادند ولی در گروه شاهد هیچ مداخله‎ای انجام نشد سپس در هر دو گروه هر دو ساعت با استفاده از گوشی پزشکی صداهای روده‎ای توسط پزشک چک شد. همچنین با سوال کردن از بیمار هر دو ساعت در مورد دفع گاز و مدفوع اطلاعات جمع‎آوری و ثبت شد سپس با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‎ها: به طور میانگین اولین صدای روده‎ای در گروه مورد در ساعت 41/0±08/2ساعت و در گروه شاهد در ساعت 45/1±13/3 مشاهد شد. دفع مدفوع در گروه مورد در ساعت 59/14±8/26 و در گروه شاهد ساعت 92/13±08/50 مشاهده شد. همچنین زمان اولین دفع گاز در گروه مورد در ساعت 77/10±91/11 ولی در گروه شاهد در ساعت 11/12±21/29 بود. با توجه به مشاهدات صورت گرفته، اختلاف معنی داری بین دو گروه از نظر آزمون های مورد بررسی، مشاهد شد(002/0=p). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد جویدن آدامس می‎تواند به حرکات دودی دستگاه گوارش بعد از عمل برداشتن آپاندیس کمک کند.
فروغ مرتضوی، خدیجه میرزایی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مشارکت مردان در بارداری پیش فرض سیاست‎های نهادهای بین‎المللی بهداشت باروری قرار گرفته است. این مطالعه برای درک بهتر زمینه‎ای که ارتقای مشارکت مردان در آن مطرح می‎شود و با دو هدف بررسی تجارب ارائه‎دهندگان مراقبت مامایی نسبت به ارتقای مشارکت مردان و موانع مشارکت مردان در امور مربوط به سلامت زنان باردار انجام شد. مواد و روش‎ها: این مطالعه، یک پژوهش کیفی است. نمونه‎گیری به صورت مبتنی بر هدف و به روش مصاحبه متمرکز گروهی و مصاحبه فردی با پرسش‎های نیمه ساختارمند صورت گرفت. تجارب تمام ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی طی 2 مصاحبه گروهی و نظرات 8 مامای شاغل در زایشگاه شهر سبزوار بررسی شد. از تحلیل محتوا، جهت تجزیه و تحلیل داده‎ها استفاده شد. یافته‎ها: نتایج در سه طبقه دلایل، موانع و پیامدهای مشارکت مردان ارائه شده است. بر اساس تجارب ماماها ارائه خدمات دوستار زوجین موجب بهبود کیفیت مراقبت‎ها و درک اطلاعات بهداشتی داده شده به زنان، تسهیل پذیرش انجام مراقبت‎هایی چون مراجعه به پزشک و سونوگرافی می‎شود. کمبود نیروی انسانی، کمبود فضا و موانع فرهنگی چون معذب بودن مردان در ارتباط با ماما و معذب بودن ماما در گفتن برخی مسائل رو به رو از موانع پیش‎بینی شده توسط ماماها بود. بروز اختلاف بین زوجین و افزایش دخالت‎های نا به جای مردان از پیامدهای این طرح برشمرده شد. نتیجه‎گیری: نگرش ماماها نسبت به مشارکت مردان در مراقبت‎های بارداری و زایمان مثبت است و نشان از آمادگی آنان برای پذیرش آن است. اما با توجه به نگرانی‎های ماماها و وجود موانع فرهنگی در این زمینه، آموزش ماماها ضروری است.
حسین هنری، مهدی غفرانی ایوری، مجتبی سعادتی، محمد ابراهیم مینایی،
دوره 16، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: شیگلا دیسانتری یکی از عوامل اصلی بیماری اسهال در انسان بوده که علیه آن واکسن وجود ندارد. یکی از مهم‌ترین فاکتورهای بیماری‌زای موجود در شیگلا، پروتئین IpaD است. همسانه سازیN ترمینال ژن ipaD به همراه ژن ctBکه دارای نقش ادجوانتی و حاملی می باشد به شکل یک واکسن نوترکیب می‌توان سبب تقویت پاسخ ایمنی مخاطی شود.

مواد و روش ها: طراحی پرایمر برای ژن‌های ipaD و ctB بر مبنای طراحی انجام شده برای ساخت کاست ژنی، صورت گرفت. واکنش PCR برای تکثیر این قطعات انجام و هر یک از قطعات تکثیر شده درون pGEM-Teasy vector همسانه سازی شدند. هر دو وکتور توسط آنزیم های محدودالاثر Hind III و Xho I برش خورده و در نهایت ژن ipaD به ژن ctB ملحق گردید. در ادامه کاست ژنی ctB-ipaD و وکتور بیانی pET28a(+) توسط آنزیم های محدودالاثر SalI و HindIII برش خورده و کاست ctB-ipaD در وکتور بیانی زیر همسانه سازی و بررسی بیان کاست ژنی انجام گرفت.

یافته ها: در این تحقیق، N ترمینال ژن ipaD به عنوان یک آنتی ژن کاندید واکسن ژنی به ناحیه C ترمینال ژنctB که دارای نقش ادجوانتی و حاملی می‌باشد، متصل گردید. ژن های ممزوجی ctB-ipaD در وکتور بیانی pET28a(+) توسط PCR و هضم به وسیله آنزیم‌های با اثر محدود تأیید شد. همچنین پروتئین نوترکیب تولید شده به وسیله SDS-PAGE و لکه‌گذاری وسترن تایید گردید.

نتیجه گیری: با توجه به مطالعات گذشته و مشابه، ایجاد کاست ژنی ctB-ipaD و بررسی بیان آن، هدف مورد انتظار این تحقیق بود. امید می رود با بیان پروتئین این کاست ژنی و در صورت تولید آنتی بادی مناسب بتوان به کاندید واکسن علیه شیگلا دست یافت.


باقر سیدعلیپور، نجمه بریمانی، عباسعلی دهپور جویباری، سید محمد حسینی،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: نانو مواد به دلیل ویژگی‌های جدیدشان از جمله مساحت سطحی ویژه و واکنش‌پذیری بالا توجه فزاینده‌ای را به خود جلب کرده‌اند. هدف از این مطالعه بررسی اثر سمیت نانو ذره اکسید مس بر مغز، طحال و جنین موش نژاد NMRI می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، 42 موش سوری ماده بالغ (3±30 گرم) به طور تصادفی به شش گروه (چهار گروه تجربی، یک گروه شم و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. موش‌های گروه تجربی در روز 3 و 12 بارداری نانوذرات اکسید روی با غلظت‌های 300، 400، 500 و 600 میلی‌گرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. در روز 17 بارداری وزن مغز، طحال و جنین اندازه‌گیری شد. بافت‌ها جهت بررسی هیستولوژی با روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند.

یافته‌ها: بر اساس مشاهدات ماکروسکوپی وزن جنین با افزایش غلظت‌های مختلف نانوذره در مقایسه با کنترل کاهش و اثر سمی آن افزایش یافت(05/0p&le). طحال فقط در غلظت 600 میلی‌گرم بر کیلوگرم تغییرات معنی‌داری را در مقایسه با کنترل نشان داد. بررسی هیستوپاتولوژیک مغز و طحال پس از تزریق درون صفاقی نانوذره اکسید مس علائم سمیت سلولی (پرخونی، نکروز، ارتشاح سلول‌های التهابی، دژنرسانس واکوئولی) و پرخونی، نکروز و افزایش هموسیدرین را نسبت به گروه کنترل به ترتیب نشان داد.

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر به وضوح نشان داد نانوذره اکسید مس می‌تواند ناهنجاری‌های هیستوپاتولوژیک را در بافت مغز و طحال موش NMRI به طور وابسته به دوزایجاد کند.


زهرا جلوداری، ناهید مسعودپور، محمد اسدپور، میثم حاضری بغداد آباد، سید حسین شاهچراغی،
دوره 18، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: تولد با وزن کمتر از 2500 گرم، شاخص عمده ارزیابی سلامت نوزادی و شیرخواری می‌باشد. با توجه به بررسی‌های صورت گرفته روی حیوانات، کمبود مس و روی در بارداری با توقف رشد جنینی و ناهنجاری‌های مادرزادی ارتباط دارد. از این رو، این پژوهش به منظور ارزیابی نقش این دو عنصر بر روی جنین انسان صورت گرفت.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی در مدت یک سال خون بند ناف کلیه نوزادان متولد شده در زایشگاه نیک نفس رفسنجان گرفته شد، سپس سرم آن جدا و ذخیره شد. در مجموع 64 نمونه شامل 9 نوزاد با ناهنجاری مادرزادی،21 نوزاد با وزن مساوی یا کمتر از 2500 گرم و 34 نوزاد سالم به عنوان شاهد به روش تصادفی ساده انتخاب شد. پس از آن، میزان مس و روی خون بند ناف آن‌ها به روش اسپکتروفوتومتری اندازه‌گیری شد و برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم افزار SPSS نسخه 17 و روش‌های آماری کای اسکوئر، تی- تست و آنالیز واریانس استفاده شد.

 یافته‌ها: ارتباط معنی‌داری بین سطح مس و روی با وزن هنگام تولد و ناهنجاری‌های مادرزادی به دست نیامد. هم‌چنین ارتباط معنی‌داری بین مس و روی با برخی از عوامل خطرزای حاملگی نظیر نوع زایمان، پارگی زودرس کیسه آب، کنده شدن زودرس جفت، جفت سرراهی، مسمومیت حاملگی، رتبه تولد، قد، دور سر و آپگار وجود نداشت.

 نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد که سطح سرمی مس و روی خون بند ناف ارتباطی با وزن تولد و بروز ناهنجاری‌های مادرزادی و عوامل خطرزای حاملگی ندارد.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb