جستجو در مقالات منتشر شده


14 نتیجه برای مرگ

رحمت اله جدیدی، افسانه نوروزی، اسماعیل مشیری،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

مقدمه: شناخت عوامل مرتبط با مرگ بیماران در بخش‌های مراقبت ویژه می‌تواند منجربه افزایش کارایی و اثر بخشی آنها شود. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط منابع انسانی و ساختار فیزیکی این بخش‌ها با میزان مرگ و میر انجام شد. روش کار: در این مطالعه مقطعی جامعه پژوهش، کلیه بخش های مراقبت ویژه بیمارستان‌های استان مرکزی و ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامه‌ها و چک لیست‌های ارزشیابی منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی بودکه اعتبار و پایایی آن مورد تأیید وزارت بهداشت می‌باشد. میزان مرگ و میر بعد از 24ساعت مرتبط با منابع و فعالیت‌های بیمارستانی بررسی گردید. برای آنالیز داده‌ها از آزمون‌های آماری استفاده شد. نتایج: مجموع امتیاز منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در بخش‌های مراقبت ویژه بیمارستان‌های استان مرکزی 55 درصد میزان نرمال استاندارد کشوری بود. نسبت مرگ و میر بعد از 24 ساعت به کل بستری شدگان در بخش مراقبت ویژه بیمارستان ولیعصر اراک بیشترین میزان (25 درصد) و در بیمارستان شهید چمران ساوه کمترین میزان (5 درصد) بود. اختلاف معنی‌داری از نظر میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت بین بیمارستان‌ها وجود نداشت. بین میزان امتیاز هر یک از منابع انسانی، فیزیکی و آموزشی در بیمارستان‌های تابعه دانشگاه، بیمارستان‌های وابسته به تامین اجتماعی و بیمارستان قدس با میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: هر چند منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در کاهش مرگ و میر بعد از 24 ساعت بخش‌های مراقبت ویژه به طور مستقیم تاثیر ندارد ولی بستر لازم برای ارائه خدمات با کیفیت‌تر را فراهم می‌کند، لذا ارتقای کمی و کیفی این منابع ضروری است.
یلدا ارست، رضا سلگی، حمید گله داری، هیبت اله کلانتری، محسن رضایی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان کولورکتال یکی از مهم‎ترین و شایع‎ترین سرطان‎های منجر به مرگ در جهان می‎باشد. مسلماً تعیین عوامل جدیدی که بتوانند به تنهایی و یا به طور ترکیبی با یکدیگر باعث القای آپوپتوز در سلول‎های تومور شوند در درمان سرطان کولون حایز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی کاربرد جداگانه و ترکیبی لوواستاتین و آلفا توکوفرول در القای آپوپتوز در سلول‎های سرطانی کولورکتال انسانی می‎باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه آزمایشگاهی سلول‎های 29 HTتحت تیمار با غلظت‎های مختلف آلفا توکوفرول (5، 10 و 20 میکرو مولار) و لوواستاتین (10، 20، 25 و 30 میکرو مولار) قرار گرفتند. پس از شمارش سلولی با استفاده از روش تریپان بلو و تکنیکDNA فراگمانتاسیون جهت ارزیابی مرگ سلولی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی با تکنیکDNA فراگمانتاسیون نشان داد که دو دارو به تنهایی در تمام غلظت‎ها می‎توانند مرگ سلولی ایجاد کنند. در ترکیب غلظت 10 میکرومولار لواستاتین همراه با غلظت‎های 5 و 10 میکرو مولار آلفا توکوفرول القای مرگ سلولی مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به اثرات گستردۀ استاتین‎ها، غلظت لواستاتین در مکانیسم مرگ زایی آن مؤثر بوده و ترکیب آن با توکوفرول در غلظت‎های بالا با ایجاد مرگ سلولی می‎تواند فراهم کننده استراتژی‎های نوین و مؤثر در مهار سرطان کولورکتال انسانی باشد.
محمود سراجی،
دوره 13، شماره 5 - ( 12-1389 )
چکیده

امروزه مرگ مغزی در پزشکی، مرگ مطلق تلقی می شود.پذیرش این امر، خصوصاً برای کسانی که ارتباط عاطفی با فردی که دچار مرگ مغزی شده دارند؛ در حالی که ضربان و نبض دارد، نفس می کشد و رنگ چهره اش عادی است و به ظاهر فقط به خواب عمیق فرو رفته است، بسیار مشکل است. برخی عالمان دین نیز، آن را مرگ مطلق نمی دانند و بنابراین، آثار مرگ را بر آن مترتب نمی کنند. بررسی این امر امروزه در مباحثات حقوقی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، فلسفی و پزشکی جایگاه مهمی دارد، به گونه‌ای که سمینارهای متعددی در سطح بین‌المللی در این‌باره برگزار شده است و موضع‌گیری‌های متفاوتی نسبت به آن وجود دارد. شناخت ماهیت مرگ مغزی با آرا و اشکال های فراوانی مواجه است. بدیهی است که اگر مرگ مغزی مرگی قطعی تلقی نشود، پیوند اعضا از مردگان مغزی که منبع بزرگ تأمین اعضاست با مشکل جدی روبه رو خواهد شد. با تقسیم بندی مراحل حیات به حیات کامل جسد حیات نباتی مستمر حیات اعضا و حیات سلولی و تشریح هر یک به این نتیجه دست می یابیم که مرگ انسان در سه مرحله به وقوع می پیوندد: 1. توقف قلب و ریه ها 2.مردن سلول های مغزی بعد از چند دقیقه محرومیت ازدریافت خون حامل اکسیژن 3. مرگ سلول های جسم که نسبت به اعضا متفاوت است.این ترتیب، در حالت مرگ طبیعی وجود دارد ولی در حالت مرگ مغزی،مرگ از مرحله دوم، یعنی مردن سلول های مغزی، آغاز و به تبع آن به توقف فعالیت قلب و ریه ها و در نهایت مرگ سلول ها منجر می گردد. با این حال، حالت های مشتبه شونده با مرگ مغزی نظیر کمای عمیق هم قابل پیش بینی است . تحقیق حاضر ضمن تشریح مرگ مغزی و تفاوت آن با کمای عمیق و حالت های مشتبه شونده با مرگ مغزی، در نهایت به این نتیجه دست می یابد که مرگ مغزی، مرگ قطعی است و می توان آثار مرگ حقیقی را بر آن مترتب ساخت. در فرضیه پژوهش،این مقاله با پی گیری مرگ مغزی از طریق خواب، کما، زندگی نباتی و مرگ قلبی به دنبال تحلیل واقعی مرگ در پزشکی است و سپس از طریق آیات و روایات رابطه خواب و مرگ و حققیت مرگ را بررسی می کند تا بتواند شواهدی را برای تشخیص مرگ از نگاه وحی به دست آورد و آن را با تلقی پزشکی از مرگ مقایسه کند. بر اساس این فرضیه مرگ مغزی همان مرگ قطعی است. روش بررسی: این مطالعه مرور منابع موجود در بانکهای اینترنتی اطلاعات تفسیری نویسنده، مقالات و منابع کتابخانه ای به صورت توصیفی تحلیلی می باشد.
لطیف معینی، علی فانی، بابک پیروشعبانی، محمودرضا باغی نیا،
دوره 14، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: معیار امتیاز دهی آپاچی 4 از معتبرترین معیارهای بررسی کیفیت خدمات ارائه شده در بخش مراقبت های ویژه می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی کیفیت ارائه خدمات درمانی در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امیر المؤمنین (ع) و ولیعصر (عج) اراک می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی بر روی100 بیمار بستری شده در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان های ولیعصر (ع) و امیرالمؤمنین (ع) انجام شد. در ابتدا احتمال مرگ و میر و مدت اقامت بیماران در مراقبت های ویژه توسط معیار آپاچی 4 محاسبه شد سپس مرگ و میر و مدت اقامت واقعی آنها در مراقبت های ویژه ثبت شد و یافته‌ها بوسیله نرم افزار آماری SPSS و آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مرگ و میر واقعی در مردان 2/67% و در زنان 9/61% بود. مدت اقامت واقعی بیماران در مراقبت های ویژه در مردان 58/11 روز و در زنان 62/11 روز بود. مرگ و میر پیش بینی شده توسط معیارآپاچی 4 در مردان 72/23% و در زنان 1/24% و مدت اقامت پیش گویی شده توسط معیارآپاچی 4 در مردان 02/15 روز و در زنان 64/16 روز بود، که تفاوت آماری معنی دار بین مرگ و میر واقعی با مرگ و میر پیش بینی شده مشاهده شد (001/0 = p). نتیجه گیری: یافته‌ها حاکی از فاصله کیفیت خدمات درمانی ارائه شده در مراقبت های ویژه بیمارستانهای امیرالمؤمنین (ع) و ولیعصر (عج) اراک با استانداردهای جهانی می‌باشد.
محمد طاهر طهوری، علی اکبر پور فتح اله، سعید دانشمندی، معصومه اخلاقی،
دوره 14، شماره 6 - ( 11-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مولکول مرگ برنامه‎ریزی شده 1 (1-PD)، تنظیم کننده منفی و القا کننده تولرانس محیطی در لنفوسیت‎های T است که متعلق به خانواده بزرگ ایمونوگلوبولینی و CTLA4/CD28 می‎باشد. این ملکول در طول میانکنش با لیگاندهای خود سیگنال منفی به سلول‎های T القا می‎کند. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین چند شکلی ژن مولکول مرگ برنامه‎ریزی شده و بیماری آرتریت روماتوئید در جمعیت ایرانی می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه مورد شاهدی استخراج DNA ژنومیک از خون کامل با استفاده از کیت DNG-PLUS شرکت سیناژن انجام گرفت. چند شکلی ژنی (SNP، A/G 1.1PD واقع در پروموتور با موقعیت 536- ، در 120 بیمار آرتریت روماتوئید و 188 کنترل سالم با روش PCR-RFLP تعیین ژنوتیپ شدند. آنالیز وابستگی فراوانی ژنوتیپ‎ها و آلل‎ها با بیماری در مقایسه با کنترل با استفاده از تست کای دو در نرم افزارآماری SPSS نسخه 15 انجام شد. تشخیص بیماران آرتریت روماتوئید و اطلاعات بالینی آنها در مرکز تحقیقات روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت. یافته ها: آلل PD1.1 A در موقعیت536- پروموتور ژن PD-1 با فراوانی بیشتر در بیماران ایرانی آرتریت روماتوئید در مقایسه با گروه کنترل همراه است (04/0 p=) اختلاف معنی‎داری در ژنوتیپ PD1.1G/G (08/0=p)، ژنوتیپ PD1.1A/A (39/0p=) و ژنوتیپ PD1.1G/A (16/0p= ) بین بیماران و کنترل وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه ارتباط معنی‎داری بین آلل A پروموتور (536-) PD1.1با استعداد به آرتریت روماتوئید در بیماران ایرانی را نشان داد.
نادر زرین فر، بابک عشرتی، شهلا خرمی ، مجتبی احمدلو، زهره عنبری، حسین دهقان،
دوره 14، شماره 6 - ( 11-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: آنفولانزا یک بیماری حاد دستگاه تنفسی است که در اثر ویروس آنفولانزا ایجاد می‎شود. همه‎گیری‎های آنفولانزا هر ساله گزارش می‎شوند و پاندمی با فواصل متغیر اتفاق می‎افتد. اکثر موارد مرگ و میر، ناشی از بیماری زمینه‎ای و عوارض آنفولانزا است. در این مطالعه به بررسی ده مورد مرگ ناشی از آنفولانزای نوع A (H1N1) در پاندمی 2010-2009 پرداخته‎ایم. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع بررسی علت مرگ و میر می‎باشد و بر اساس اطلاعات بیماران حاصل شده است. متغیرها شامل اطلاعات دموگرافیک بیماران، بیماری زمینه‎ای، عفونت ثانویه، تاخیر شروع درمان، عدم تجویز دارو بوده است. داده‎های جمع‎آوری شده با محاسبات شاخص‎های مرکزی و پراکندگی با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: از ده مورد مرگ ثابت شده با ویروس H1N1 استان مرکزی، میانه سنی 30 سال و از نظر بیماری‎های زمینه‎ای 90 درصد موارد مرگ و میر واجد بیماری زمینه‎ای و 10 درصد بدون بیماری زمینه‎ای‎اند. تاریخ فوت 90 درصد بیماران در مهر و آبان و10 درصد در آذر و دی می‎باشد. بیشترین میزان مرگ و میر در استان مرکزی میانه سنی 30 سال مبین وجود مرگ و میر بیشتر در گروه سنی بالغین بوده است. نتیجه گیری: مهم‎ترین عامل فوت، تاخیر در شروع درمان ضد ویروس می‎باشد که نشانه اهمیت شروع به موقع دارو می‎باشد و پزشکان در صورت شک بالینی برای گروه‎های پر خطر باید درمان اختصاصی را هر چه سریع‎تر شروع کنند تا میزان مرگ و میر کاهش یابد.
حسان اله غزنوی راد، نادر زرین فر،
دوره 14، شماره 7 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بروسلوز یکی از بیماری‎های مشترک بین انسان و دام بوده که در ایران به صورت اندمیک مشاهده می‎شود. ابتلا به این بیماری در هنگام حاملگی می‎تواند سبب تاثیر نامطلوب بر روی ماحصل بارداری گردد ولی بر روی این اصل که آیا می‎تواند منتهی به بروز سقط یا سایر عوارض ناگوار گردد توافق قطعی وجود ندارد. هدف این مطالعه مروری بر گزارشات موجود در زمینه تاثیر بروسلوزیس بر روی ماحصل بارداری، عوامل خطر، علائم بالینی و هم‎چنین ایمنی شناسی بروسلوزیس در هنگام بارداری است. مواد و روش‎ها: این بررسی مروری بر روی مقالات منتشر شده داخلی و خارجی مرتبط با استفاده از کلمات کلیدی چون بروسلوز، حاملگی، سقط، مرگ داخل رحمی، زایمان زودرس در پایگاه‎های Black cohrane، IranMedex، ISC، Ovid، SID، Elsevier cohrane و Pubmed انجام شده است. یافته‎ها: از بین مقالات تحقیقی جستجو شده تعداد 50 مقاله مرتبط با موضوع تحقیق بود که به مباحثی چون بررسی بروسلوز و عوارض ان در دوران حاملگی پرداخته‎اند. نتیجه گیری: بر اساس بررسی این تحقیق عواقب بروسلوز در هنگام بارداری می‎تواند به صورت الگوی زایمان طبیعی، سقط، مرگ جنین در داخل رحم و زایمان زودرس بروز نماید. لذا در مناطق اندمیک به خصوص با سطح اقتصادی اجتماعی پایین، آموزش بانوان و دختران از خطرات و عوامل خطر و غربال‎گری زنان باردار می‎تواند از عواقب ناگوار بروسلوز در این دوران مهم جلوگیری نماید. ضمن اینکه تحقیقات گسترده‎تری در زمینه بررسی واکنش‎های ایمونولوژیک که متعاقب ابتلا به بروسلوز در هنگام بارداری رخ می‎دهد مورد نیاز می‎باشد.
لطیف معینی، ابوالفضل مظفری، بابک پیر شعبانی،
دوره 17، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه اندازه گیری سطح لیپیدها در بیماران بستری در بخش مراقبت‎های ویژه، پیامد‎های بالینی آن به ویژه میزان مرگ و میر بیماران و ارتباط میزان لیپیدها با معیار آپاچی 4 می‎باشد.

مواد و روش‎ها: این مطالعه مقطعی، توصیفی و تحلیلی بر روی 100 بیمار بستری در بخش مراقبت‎های ویژه انجام شد. از بیماران، در روز اول و دوم سطح کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته پایین و دانسیته بالا و تری گلیسیرید اندازه گیری شد. سپس پیامد بالینی به صورت مرگ و میر، مدت اقامت واقعی و پیش بینی شده آنها بر اساس معیار آپاچی 4 ثبت و یافته‎ها به کمک نرم افزارSPSS و آزمون پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‎ها: میانگین کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته پایین و دانسیته بالا کمتر از میزان طبیعی و به ترتیب در روز اول 38/131، 97/67، 16/33و در روز دوم 88/119، 99/54، 63/23 بود. میانگین امتیاز آپاچی4، 72/67 بود. براساس آزمون هم‎بستگی پیرسون بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا در روز دوم (p<0/05) با معیار آپاچی4 ارتباط معناداری وجود داشت. هم‎چنین بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا روزدوم (p<0/05) با میزان مرگ و میر واقعی ارتباط معنا داری وجود داشت. بین سطح کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته پایین روز اول و روز دوم و لیپوپروتئین با دانسیته بالا روز اول (p<0/05) با مدت بستری در بخش مراقبت‎های ویژه پیش بینی شده توسط آپاچی4 ارتباط معناداری وجود داشت.

نتیجه‎گیری: با توجه به ارتباط معنادار بین سطح لیپوپروتئین‎های سرم و امتیاز آپاچی4 پیشنهاد می‎شود از سطح لیپیدهای سرم در کنار سایر پارامترهای فیزیولوژیک برای پیش بینی پیامد بالینی از جمله میزان مرگ و میر بیماران بستری در بخش مراقبت‎های ویژه استفاده شود.


بهفر پاکباز، نوید رضا مشایخی، علیرضا علی سعیدی، محمدرضا طاهری نژاد، رضا شاه میرزایی،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بر قراری اولیه، کامل و پایدار جریان خون کرونری مهم‌ترین معیار برای درمان استاندارد بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد با بالا رفتن قطعه ST به شمار می‌رود. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی ایمنی و اثر بخشی داروی اینتگریلین به عنوان مهار کننده گیرنده گلیکوپروتئین IIb/IIIa در بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد با بالا رفتن قطعه ST است که تحت PCI اولیه قرار می‌گیرند.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 106 بیمار مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد با صعود قطعه ST که با شکایت درد حاد قفسه سینه به اورژانس بیمارستان امیرالمومنین اراک مراجعه کردند وارد مطالعه شدند. بیماران به صورت تصادفی ساده به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با اینتگریلین بلافاصله قبل از انجام آنژیوپلاستی قرار گرفتند. گروه دوم نیز تحت درمان با آنژیوپلاستی عروق کرونر به روش معمول انجام گرفت.

یافته‌ها: پس از دریافت دارو و انجام آنژیوپلاستی میانگین TIMI Frame Count در گروه اول برابر با 04/8±7/15 و در گروه دوم برابر 4/5±2/14 بود که اختلاف معنی‌داری بین دو گروه وجود نداشت (4/0p=). میزان کسر جهشی بیماران دریافت کننده اینتگریلین در ماه‌های اول (043/0p=) و سوم (012/0p=) پس از درمان به طور معنی‌داری بیشتر از گروه شاهد بود.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر به نظر می‌رسد استفاده از داروی اینتگریلین در زمان استاندارد، موجب سود بلند مدت بیماران و کاهش آسیب‌های وارده به دیواره قلب خواهد شد.


احسان کسرائی، محمد رفیعی، سعید موسوی پور،
دوره 18، شماره 11 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه سلامت شغلی پرستاران در نظام سلامت کشور از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اضطراب مرگ، کیفیت خواب و رضایت شغلی پرستاران شاغل در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهر اراک در سال 93-1392 صورت پذیرفت.

مواد و روش‌ها: روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و مقطعی بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان‌های دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اراک و نمونه آماری بر طبق روش تصادفی ساده شامل 309 پرستار بود. ابزار گردآوری داده‌ها شامل پرسش‌نامه‌های رضایت شغلی هرزبرگ، کیفیت خواب پیترزبورگ و مقیاس اضطراب مرگ بود. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: رابطه‌ی معنی‌داری بین رضایت شغلی با کیفیت خواب پرستاران یافت شد، اما بین رضایت شغلی و کیفیت خواب با اضطراب مرگ پرستاران رابطه معنی‌داری وجود نداشت. هم‌چنین تفاوت معنی‌داری بین بخش‌های مختلف از لحاظ رضایت شغلی و اضطراب مرگ وجود داشت، هرچند این تفاوت از بعد کیفیت خواب معنی‌دار نبود. به علاوه، تنها رضایت شغلی در گروه با احتمال شرایط کار دشوار تر معنی‌دار بود.

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش به نظر می‌رسد توجه به کیفیت خواب به منظور بهبود میزان رضایت‌مندی پرستاران امری مهم است. وضعیت رضایت شغلی نیز متأثر از شرایط دشوار کار و نیازمند توجه بیشتر به پرستارانی است که در چنین وضعیت کاری قرار دارند. هم‌چنین وجود اضطراب مرگ بالاتر از حد معمول در پرستاران نیازمند بررسی و تأمل بیشتر است.


نیما سندگل، محمد شریف زاده، پریسا مالکی،
دوره 22، شماره 3 - ( 5-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت معرفی ترکیبات جدید جهت کنترل و یا درمان بیماری ام اس، در این پژوهش اثرات ترکیب طبیعی بنزوآریک اسید (BA) بر التهاب و آپوپتوز ‌سلول‌های مغزی در مدل حیوانی ام اس ایجاد شده توسط کوپریزون بررسی گردید.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر، تعداد 35 سر موش بالغ نر نژاد C57BL/6 به پنج گروه تقسیم شدند شامل: کنترل) با مصرف شش هفته غذای معمولی پودر شده بههمراه تزریق داخل صفاقی روزانه 100 میکرولیتر حلال بنزوآریک اسید (بافر فسفات نمکی) در دو هفته آخر، کوپریزون) با مصرف شش هفته غذای پودر شده حاوی 2/0 درصد کوپریزون بههمراه تزریق داخل صفاقی حلال بنزوآریک اسید در دو هفته آخر و کوپریزون درمان) سه گروه کوپریزون که در دو هفته آخر بنزوآریک اسید با دوزهای 20، 40 و 80 میلیگرم بر کیلوگرم را دریافت کردند. درنهایت، ناحیه مدیال کورپوس کالوزوم مغز حیوانات توسط آزمایشات وسترن بلات و روش مولکولی ریل تایم پی سی ار مورد ارزیابی قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: رعایت نکات اخلاقی با توجه به موازین کمیته اخلاق و منطبق با منشور اخلاقی هلسینکی در مورد کلیه حیوانات جهت به حداقل رساندن آزار به حیوانات صورت گرفت (UOZ-GR-9517-13).
یافتهها: تجزیه و تحلیلهای مولکولی نشان داد بنزوآریک اسید 80 با کاهش بیان mRNA (01/0> p) و پروتئین مولکول التهابی فاکتور هستهای کاپابی، باعث افزایش نسبت پروتئینی مهارکننده کاپابی به فاکتور هستهای کاپابی (05/0> p) در مقایسه با گروه کوپریزون و کاهش التهاب میگردد. هم‌چنین، بنزوآریک اسید 80 با کاهش بیان mRNA کاسپاز 9 (01/0> p) و کاسپاز 8 (05/0> p) نسبت پروتئین کاسپاز 8 به کاسپاز 9 را در مقایسه با گروه کوپریزون افزایش داده (01/0> p) و باعث کاهش القای آپوپتوز میگردد.
نتیجه‌گیری: دوز 80 میلیگرم بر میلیلیتر بنزوآریک اسید با کاهش التهاب و آپوپتوز القاشده توسط کوپریزون دارای اثرات حفاظتی است.

سید محمد جمالیان، محسن اسلامدوست، علی رضایی، شعبانعلی علیزاده،
دوره 23، شماره 3 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: تلفات ناشی از تصادفات رانندگی یکی از سه عامل اصلی مرگ‌ومیر در ایران است. با توجه به اینکه تمام مرگ‌و‌میر ناشی از تصادفات در سازمان پزشکی قانونی اتوپسی می‌شوند و همچنین در مراکز درمانی، اتوپسی شفاهی انجام و علت مرگ مشخص می‌شود، بر آن شدیم تا به بررسی علت فوت گزارش‌شده از اتوپسی شفاهی و اتوپسی پزشکی قانونی پرداخته و نتایج حاصل از آن را با هم مقایسه کنیم.
مواد و روش ها: در این مطالعه که به صورت توصیفی انجام شد، بیماران فوتی که بر اثر صدمات ناشی از تصادفات رانندگی طی سال 1395 در بیمارستان ولی‌عصر اراک بستری شده بودند و سپس جهت انجام کالبد‌شکافی به مرکز پزشکی قانونی ارجاع داده شده بودند، وارد مطالعه شدند و علت فوت تعیین‌شده در بیمارستان ولی‌عصر با نتیجه کالبد‌شکافی پزشکی قانونی بررسی و با هم مقایسه شدند. 
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد IR.ARAKMU.REC.1395.226 توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک تصویب شده است.
یافته ها: از مجموع 8153 بیمار دچار حوادث ترافیکی ارجاع‌شده به بیمارستان ولی‌عصر اراک، 109 بیمار (1/33 درصد) فوت شدند. همچنین 59/6 درصد از بیماران فوت‌شده در طی 24 ساعت اول تصادف جان خود را از دست داده بوده‌اند. بیشترین علت مرگ بر اساس نتیجه اعلام‌شده از اتوپسی شفاهی «آسیب متعدد» بوده است که در 45 بیمار معادل 49/5 درصد از بیماران وجود داشته است.
نتیجه گیری: فراوانی مرگ در بین بیمارانی که دچار حوادث جاده‌ای شده بودند و به مرکز آموزشی‌درمانی ولی‌عصر اراک مراجعه کرده بودند برابر 1/33 درصد بوده است که با توجه به استانداردهای موجود و با توجه به اینکه میزان مرگ‌و‌میر در این مرکز کمتر از 1/5 درصد است، به نظر می‌رسد که سطح ارائه خدمات در این مرکز مطلوب است. 

مهرداد نصرالله زاده ثابت، محمد خانعلی پور، میلاد غلامی، عبدالعظیم سارلی، عارفه رحیمی خرمی، عمران اسماعیل زاده،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع کرونا ویروس جدید (Covid-19) در اواخر دسامبر ۲۰۱۹ از ووهان چین باعث ایجاد تهدیدات بهداشتی بزرگی برای سلامت عمومی جهانی شد. از آنجایی که بیماران دارای فشار خون بالا، دیابت و اختلالات قلبی عروقی از گروه‌های اصلی در معرض خطر ابتلا برای بیماری Covid-19 هستند، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین شدت بیماری، تظاهرات بالینی و میزان مرگ‌ومیر در این بیماران در مقایسه با دیگر افراد مبتلا به بیماری کروناویروس انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه روی ۱۴۰۸ بیمار بستری مبتلا به Covid-19 در بیمارستان‌های گلستان، هاجر، خانواده و بعثت شهر تهران انجام شد. داده‌های مورد نیاز از قبیل شدت بیماری، تظاهرات بالینی و میزان مرگ‌ومیر در بیماران دارای اختلالات زمینه‌ای با دیگر بیماران گردآوری و به کمک نرم‌افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد. ضریب اطمینان برای تمامی آزمون‌ها 95 درصد و سطح معنی‌داری 0/05 در نظر گرفته شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه توسط دانشگاه علوم پزشکی ارتش تأیید شده است (کد: IR.AJAUMS.REC.1399.091). اصول اخلاقی مطابق با رهنمودهای کمیته اخلاق ملی و مقررات COPE رعایت شده است.
یافته ها: در این مطالعه 912 مرد (64/8 درصد) و 496 زن (35/2 درصد) شرکت داشتند. دامنه سنی بیماران از 18 تا 98 سال و میانگین سن بیماران 57/8 سال بود. 39/2 درصد سابقه مصرف سیگار داشتند. 27 درصد از بیماران اینتوبه شدند و 21/9 درصد فوت کردند. میزان اکسیژن خون 53/7 درصد از بیماران از 93 میلی‌گرم در دسی‌لیتر کمتر بود. 36/1 درصد از بیماران سابقه فشارخون بالا، 24/1 درصد دیابت و 21/7 درصد سابقه بیماری قلبی عروقی داشتند. 
نتیجه گیری: شدت بیماری و تظاهرات بالینی و میزان مرگ‌ومیر بیماران مبتلا به کرونا در زیرگروه‌های قلبی عروقی، دیابت و فشار خون بالا نسبت به سایر افراد مبتلا به بیماری کروناویروس دارای اختلاف معنی‌داری است.

سعید نصیری، محمد نوری، مریم اصل‌ذاکر،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف تمرین کنترل توجه، مداخله شناختی نوینی است که با کاهش سوگیری توجه نسبت به اطالعات منفی، تنظیم هیجان را بهبود میدهد. با توجه به ارتباط معنادار اضطراب مرگ با بدتنظیمی هیجان و سوگیری توجه نسبت به مرگ، هدف این مطالعه بررسی تمرین کنترل توجه به عنوان مداخلهای برای کاهش اضطراب مرگ بود.
مواد و روش ها در این کارآزمایی بالینی، پنجاه نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گماشته شدند. تمرین کنترل توجه با استفاده از محرکهای مربوط به مرگ برای گروه آزمایش یک و محرکهای منفی غیرمرتبط با مرگ برای گروه آزمایش دو ارائه شد. گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه، سوگیری توجه نسبت به مرگ، اضطراب مرگ و حساسیت نسبت به برجستگی میرایی به ترتیب از طریق آزمون استروپ تغییریافته، پرسشنامه چندبعدی ترس از مرگ و پرسشنامه گرایش به عدم تعهد اخلاقی در پی ایجاد برجستگی میرایی سنجیده شدند
ملاحظات اخلاقی این مطالعه در مرکز ثبت کارآزماییهای بالینی ایران با کد IRCT20190406043181N1 ثبت شد و در کمیته اخالق در پژوهشهای زیستپزشکی دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی با کد 539.1398.REC.MSP.SBMU.IR تأیید شد.
یافته ها یافته های پژوهش نشان داد که سوگیری توجه نسبت به مرگ، اضطراب مرگ و حساسیت نسبت به برجستگی میرایی در گروه آزمایش یک پس از انجام تمرین کنترل توجه به طرز معناداری کاهش یافت (P<0/05) و این کاهش معنادار در پیگیری سهماهه همچنان مشهود بود. در دو گروه دیگر، تغییر معناداری دیده نشد(P>0/05)
نتیجه گیری طبق یافته های حاصل از انجام این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که تمرین کنترل توجه میتواند سوگیری توجه نسبت به مرگ را کاهش داده و متعاقبا منجر به کاهش اضطراب مرگ و حساسیت نسبت به برجستگی میرایی میشود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb