جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای مرحله

دكتر نیره قمیان، دكتر مرضیه لطف‌علیزاده،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

مقدمه: تشخیص خانم‌هایی که در ریسک بیشتری از نظر سزارین هستند در ساعت‌های اولیه شروع مرحله فعال زایمان از اهمیت به سزایی برخوردار است زیرا با انجام اقدامات لازم جهت تسریع زایمان از افزایش مرگ و میر و عوارض مادر به علت سزارین‌های تأخیری پیش‌گیری خواهد شد. این مطالعه به هدف تعیین ارتباط اتساع دهانه رحم و نزول جنین طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان با روش زایمان در زنان اول‌زا دارای نوزاد ترم صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه در مدت 8 ماه از مرداد 83 لغایت اسفند 83 بر روی 216 خانم حامله اول‌زا با حاملگی ترم و نمایش سری و جنین تک قلو که در مرحله فعال زایمان خود به خودی بوده و به بیمارستان امام‌رضا(ع) مشهد مراجعه نموده بودند، صورت گرفت. میزان تغییر در اتساع دهانه رحم و نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان مورد بررسی قرار گرفت و برحسب روش زایمان بیماران به دو گروه زایمان واژینال و سزارین تقسیم شدند. فقط سزارین هایی که به دلیل اختلالات تعویقی یا توقفی زایمان صورت گرفته بودند مورد بررسی قرار گرفتند. یافته‌ها توسط آزمون‌های تی، آنالیز واریانس یک طرفه و مربع کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: در زنانی که میزان تغییر در اتساع دهانه رحم آنها طی 2 ساعت اول پس از شروع مرحله فعال زایمان بیشتر بود، احتمال سزارین کمتر بود (001/0p<). هم‌چنین در مواردی که میزان نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان بیشتر بود میزان سزارین کمتر بود (001/0p<). بین وضعیت پرده‌ها در شروع مرحله فعال زایمان و روش زایمان ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت، اما بین نیاز به تقویت زایمان با اکسی توسین و روش زایمان ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (001/0p<). نتیجه‌گیری: با بررسی میزان تغییر اتساع دهانه رحم و نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان می‌توان تا حدود زیادی پیش‌بینی نمود که کدام‌یک از زنان اول‌زا با حاملگی ترم، زایمان واژینال خواهند نمود.
زهره عباسی، زهرا عابدیان، علیرضا فدائی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

مقدمه: یکی از مشکلاتی که مادران در طی زایمان با آن مواجه هستند زایمان طولانی است که با عوارض نا مطلوب مادری و جنینی همراه است. به طوری که کوتاه شدن طول مدت زایمان یکی از آرزوهای همیشگی متخصصین زنان و زایمان بوده است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر ماساژ بر طول مدت مرحله اول زایمان زنان نخست باردار مراجعه کننده به زایشگاه بنت الهدی بجنورد در سال 1384 انجام گردیده است. روش کار: اِِِین مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی ، بر روی 62 زن نخست باردار با شرایط حاملگی طبیعی از جمله؛ سن حاملگی 42-37 هفته، تک قلو و نمایش قله سر انجام گردید. واحدهای پژوهش به صورت تصادفِِِی در دو گروه ماساژ پشت و مراقبت‌های معمول قرار گرفتند. گروه ماساژ (32 نفر )؛ ماساژ منظم ، محکم و یکنواخت در ناحیه پشت، به مدت 30 دقِِِیقه به روش افلوراج در هر سه فاز زایمانی دریافت می‌کردند. گروه کنترل(30 نفر) هیچ‌گونه ماساژی نداشتند. در هر دو گروه شدت و مدت انقباضات، فواصل انقباضات و طول مدت هر فاز اندازه‌گیری و ثبت گردید. در تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های تی دانش آموزی، کای دو، من ویتنی و مدل خطی استفاده گردید. نتایج: میانگین طول مدت مرحله اول زایمان در زنان دریافت کننده ماساژ نسبت به گروه مراقبت‌های معمول کمتر و دارای اختلاف معنی‌دار آماری بود. به طوری که میانگین طول مدت مرحله اول زایمان در گروه ماساژ پشت، 75/5 ساعت و در گروه مراقبت‌های معمول، 15/9 ساعت بود (001/0 = p). نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، ماساژ طول مدت مرحله اول زایمان را کاهش داده. لذا به نظر می‌رسد بتوان از این روش، جهت کوتاه نمودن مدت بستری بودن زائو در زایشگاه استفاده نمود.
حمید نعمانی، علی ایدی، لیدا حق نظری، داریوش رئیسی،
دوره 16، شماره 9 - ( 9-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مرحله نهایی بیماری کلیه(ESRD)، از بین رفتن پیش رونده و غیرقابل برگشت عملکرد کلیه است که در آن بدن توانایی حفظ تعادل متابولیک، مایعات و الکترولیت‌ها را از دست می‌دهد. گلوتاتیون s-ترانسفرازP1 عضو یک خانواده چند ژنی است که به عنوان یک آنتی اکسیدانت مهم در سلول ایفای نقش می‌کند. در این مطالعه به بررسی ارتباط ژنوتیپ‌های GSTP1 و استرس اکسیداتیو (میزان MDA) در بیماران ESRD و مقایسه آن با گروه کنترل پرداخته تا ارتباط احتمالی بین پلی مورفیسم ژن این آنزیم و بروز ESRD را بررسی نماییم.

مواد و روش‌ها: تعداد 136 بیمار مبتلا به ESRD و 137 نفر به عنوان گروه کنترل که به بیماری کلیوی مبتلا نبودند، انتخاب و ژنوتیپ‌های پلی مورفیسم GSTP1 با روش PCR-RFLP تعیین شد. میزان مالون‌دی‌آلدئید با استفاده از دستگاه HPLC اندازه-گیری شد.

یافته‌ها: توزیع ژنوتیپی پلی‌مورفیسم A/G ژن GSTP1 برای ژنوتیپ‌های AA، AG و GG در گروه کنترل به ترتیب 70(1/51%)، 56(9/40%) و 11(8%) و در بیماران دیابتی 74(6/55%)، 50(6/37%) و 9(8/6%) بود (744/0=p). میزان MDA در بیماران ESRD بالاتر از گروه کنترل بود (001/0>p).

نتیجه‌گیری: در مورد GSTP1 در بین دو گروه مورد مطالعه و هر کدام از گروه‌ها اختلاف معنی داری با بروز ESRD دیده نشد، احتمالا این آنزیم نقش حفاظتی در ابتلاء به ESRD دارد.


زهرا باوند، شیرزاد غلامی، سهیلا هنری ، بهمن رحیمی اسبویی، نگین ترابی ، حامد برابادی،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ژیاردیازیس از بیماری های شایع عفونی است که از نظر انگل شناسی پزشکی و بهداشت عمومی در کشور ما و بسیاری از کشور ها دارای اهمیت است. با توجه به اهمیت درمان این بیماری در مبتلایان بویژه وجود مقاومت انگل به داروهای شیمیایی، مطالعه حاضر جهت بررسی تاثیر نانو ذره طلا بر روی مرحله کیستی انگل ژیاردیا لامبلیا در شرایط آزمایشگاهی(In vitro) انجام شد.

مواد و روش ها: در مطالعه تجربی حاضر کیست های ژیاردیا از مدفوع های تازه آلوده از آزمایشگاه های بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی مازندران جمع آوری و با استفاده از روش ساکارز0.85 مولار تغلیظ و جداسازی شد. سپس نم.نه ها پس از شمارش با لام نئوبار در دمای 4 درجه سانتیگراد نگهداری شد. در بررسی حاضر نانو ذرات طلا در سه غلظت 05/0 ، 1/0 ، 3/0 میلی گرم/میلی لیتر تهیه و پس اثبات، اندازه ذرات تعیین گردید. سپس تاثیر غلظت های مختلف از نانو ذره طلا بر حیات کیست در زمان های 5،15،30،60 و 180 دقیقه در سه مرحله در مقایسه با گروه کنترل (مترونیدازول ) مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات حاصل از مطالعه ثبت و به وسیله ازمون Tو کای دو ( (Chi-square با استفاده از نرم افزارS SPS تجزیه تحلیل آماری شد.

یافته ها: نتایج حاصل از بررسی اثر کشندگی نانوذرات طلا در غلظت ها و زمان های برروی کیست ژیاردیا لامبلیا در شرایط آزمایشگاهی در مقایسه با کنترل مثبت ( مترونیدازول ) نشان می دهد. میانگین درصد کشندگی نانو ذرات طلا با افزایش غلظت و زمان مجاورت افزایش به نحوی که در غلظت 3/0 میلی گرم/میلی لیتر از 62% در 5 دقیقه به 96% در 180 دقیقه افزایش می (p<0.05). نتایج بررسی هچنین نشان می دهد که با افزایش زمان مجاورت کیست های ژیاردیا لامبلیا با نانو ذرات طلا بیشترین اثر کشندگی از 78% در غلظت 05/0 میلی گرم/میلی لیتر تا 96% در غلظت 3/0 میلی گرم/میلی لیتر افزایش می یابد ( p<0.05). در نتیجه با توجه به غلظت های نانو ذرات طلا استفاده شده در در مقایسه با مترونیدازول ،تأثیر کشندگی نانو ذرات طلا در غلظت 3/0 میلی گرم/میلی لیتر تقریبا مشابه میزان تأثیر داروی مترونیدازول به عنوان داروی انتخابی در درمان ژیاردیا لامبلیا است.

نتیجه گیری: بنابراین بر طبق نتایج حاصل از این مطالعه نانوذرات طلا در غلظت 3/0 میلی گرم/میلی لیترار بعنوان یک ترکیب موثر جهت از بین بردن کیست های انگل ژیاردیا در شرایط آزمایشگاهی می تواند مور استفاده قرارگیرد. لذا مطالعات دیگر در آینده بر روی حیوانات آزمایشگاهی(In vivo) توصیه می شود.


رضا هاشمی، مریم پیمانی، کامران قائدی، هانا صفار،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف PBK یک پروتئین کیناز فعال‌شده با میتوژن (MAPKK) بین MEK1/2 و MEK7 است و می‌تواند P38 ،JNK و ERK را در بسیاری از عملکردهای سلولی فسفوریله کند. خانواده عوامل رونویسی E2F نیز به گروهی از کلاس تنظیم‌کننده‌های سلولی متعلق هستند که هم به‌صورت انکوژن و هم به شکل سرکوب‌کننده تومور عمل می‌کنند. هدف از این مطالعه بررسی بیان PBK و E2F7 در مراحل اولیه سرطان روده بزرگ یا کلورکتال در مقایسه با مراحل بالاتر بر اساس مطالعات آزمایشگاهی و اطلاعات پایگاه اطلس ژنوم سرطان است.
مواد و روش ها تعداد 32 نمونه بافت بیماران مبتلا به سرطان کلورکتال با تأییدیه پزشک متخصص پاتوبیولوژیست طبق معاینه و معیار گزارش‌شده از استیج‌های مختلف، جمع‌آوری شد. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA برای بررسی بیان ژن‌های موردنظر، از تکنیک RT-qPCR در گروه‌های مطالعه استفاده شد. همچنین از آنالیز ROC curve درجهت تعیین توانایی هرکدام از ژن‌های انتخاب‌شده برای تفکیک دو جمعیت Stage I+II وStage III+IV  استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این پژوهش در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد شهرکرد با کد IR.IAU.SHK.REC.1399.022 به تصویب رسیده است.
یافته ها در این پژوهش نشان داده شد PBK و E2F7 در نمونه‌هایStage I+II در مقایسه با Stage III+IV سرطان کلورکتال افزایش بیان معنا‌دار پیدا می‌کنند. این داده‌ها با اطلاعات آزمایشگاهی و اطلاعات استخراج‌شده از اطلس ژنوم سرطان تأیید شد. همچنین بر اساس AUCی به‌دست‌آمده از نمودار ROC مشخص شد این دو ژن، به‌طور معنا‌داری در دو جمعیت Stage I+II و Stage III+IV و در سرطان کلورکتال تفکیک‌شدنی هستند.
نتیجه گیری با‌توجه‌به نتایج حاصل از این مطالعه می‌توان گفت دو ژن PBK و E2F7 مارکرهای خوبی در تشخیص بیماری در مراحل اولیه سرطان کلورکتال هستند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb