جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای مراحل تغییر

نسرین روزبهانی، فضل الله غفرانی پور ، حسن افتخار اردبیلی، ابراهیم حاجی زاده،
دوره 15، شماره 9 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: زنان بعد از زایمان در معرض خطر زندگی کم تحرک هستند. بر اساس مطالعات گذشته، خودکارآمدی سازه مهمی در تعیین مراحل تغییر و رفتار فعالیت جسمانی است. هدف این مطالعه تعیین ارتباط بین خودکارآمدی و مراحل تغییر و میزان فعالیت جسمانی در مادران ایرانی است. مواد و روش‎ها: در این مطالعه مقطعی، 300 مادر بعد از زایمان به صورت تصادفی از تمام مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل پرسش‎نامه‎های یادآور 7 روزه فعالیت جسمانی، مراحل تغییر رفتار فعالیت جسمانی و خودکارآمدی فعالیت جسمانی بود. تجزیه و تحلیل داده‎ها به وسیله نرم افزار SPSSانجام شد. یافته‎ها: نود و یک درصد شرکت کنندگان در مراحل پیش تفکر، تفکر و آمادگی فعالیت جسمانی قرار داشتند. میانگین فعالیت جسمانی با شدت متوسط مادران 94/38±5/40 دقیقه در هفته بود. ارتباط معنی‎داری بین مراحل تغییر فعالیت جسمانی و انرژی مصرفی هفتگی ناشی از فعالیت‎های متوسط (001/0>p، 60/0=r) وجود داشت. هم‎چنین ارتباط معنی‎دار آماری بین خودکارآمدی با مراحل تغییر(001/0>p،50/0r=)، انرژی مصرفی هفتگی ناشی از فعالیت‎های متوسط (001/0>p، 40/0r=) و رفتار فعالیت جسمانی قبل از بارداری(001/0>p، 39/0 r=) به دست آمد. نتیجه‎گیری: میزان فعالیت جسمانی شرکت کنندگان کمتر از حداقل میزان توصیه شده فعالیت جسمانی منظم (150 دقیقه فعالیت جسمانی با شدت متوسط در هفته) بود. هم‎چنین در این جمعیت خودکارآمدی نقش مهمی در رفتار فعالیت جسمانی بازی می‎کند و لازم است در طراحی مداخلات ارتقاء دهنده فعالیت جسمانی در نظر گرفته شود.
آزیتا محسن نژاد، محبوبه خورسندی، نسرین روزبهانی، بابک عشرتی،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده

زمینه و هدف:اصلاح و بهبود تغذیه از جمله ماهی و فرآورده‌های دریایی در پیش‌گیری از بیماری‌های غیرواگیر موثر است. مدل فرانظری یکی از مدل‌های موثر در بررسی رفتارهای تغذیه‌ای است. این مطالعه با هدف بررسی مصرف ماهی در زنان 30 تا 50 سال براساس مدل فرانظری انجام گردید.

مواد و روشها: این مطالعه از نوع مقطعی- تحلیلی است که در سال 1393 بر روی 360 نفر از زنان 30 تا 50 سال شهر اراک انجام شد. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه محقق ساخته براساس مدل فرانظری که روایی و پایایی آن سنجیده شد، با مراجعه به درب منازل جمع‌آوری گردید و سپس با استفاده از آزمون هم‌بستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.

یافتهها: میانگین سن افراد 5/7±34/39 سال بود. میانگین مصرف ماهی 83/0±62/0 وعده در هفته بود. 64 درصد افراد در مصرف حداقل دو وعده ماهی در هفته در دو مرحله اول تغییر(پیش تفکر و تفکر) قرار داشتند. میانگین نمره خودکارآمدی مصرف ماهی در کل 12/3±58/10 از 15 و میانگین نمره موانع درک شده 78/4±35/26 از 40 و میانگین نمره منافع درک شده 67/2±6/21 از 25 بود. هم‌بستگی پیرسون نشان داد که میزان مصرف ماهی با سازه‌های خودکارآمدی، مراحل تغییر موانع و منافع درک شده به ترتیب بیشترین هم‌بستگی مثبت را دارد(05/0≥p). مصرف ماهی با سن، تحصیلات، شاخص توده بدنی، شغل، میزان درآمد ماهیانه و وضعیت تاهل اختلاف معنی‌داری نداشت(05/0≤p).

نتیجهگیری: میزان مصرف ماهی علیرغم بالا بودن نمره منافع درک شده، بسیار پایین است و آموزش برای رفع موانع و فرهنگ‌سازی، به خصوص در خانم‌ها که افراد تأثیرگذار بر تغذیه‌ی خانواده هستند ضروری به نظر می‌رسد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb