13 نتیجه برای مدل اعتقاد بهداشتی
غلامرضا شریفی راد، محمد مهدی هزاوه ای، اکبر حسن زاده، عبدالباسط دانش آموز،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
مقدمه: سازمان بهداشت جهانی شیوع سیگار کشیدن را در میان دانش آموزان 15 ساله منطقه اروپایی بیش از 24 درصد اعلام نموده است. شاخص مصرف سیگار درکشور ما در افراد بالای 15 سال 9/11 درصد و در استان محل بررسی، شیوع مصرف سیگار 6/15 درصد میباشد. این تحقیق با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزش بهداشت براساس مدل اعتقاد بهداشتی (H.B.M) برعملکردهای پیشگیری کننده از کشیدن سیگار در بین دانش آموزان انجام شده است. روش کار: این مطالعه به روش مداخلهای (نیمه تجربی) بر روی 248 نفر از دانش آموزان پایه اول در دبیرستانهای شهر بوکان (119 پسر و 129 دختر) انجام گرفته است که به طور تصادفی به دو گروه شاهد و آزمون تقسیم شدند. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامهای مشتمل بر 77 سؤال بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی (حساسیت، شدت، منافع و موانع درک شده و نیز راهنمای عمل و عملکردهای پیشگیری کننده از کشیدن سیگار) میباشد. پس از جمع آوری اطلاعات در مرحله اول، نسبت به مداخله آموزشی براساس مدل اعتقاد بهداشتی اقدام گردید و مجدداً در مرحله دوم ( پس از مداخله) اطلاعات جمعآوری گردید. دادهها با استفاده از آزمون آماری تی با هم مقایسه گردیدند. نتایج: نتایج نشان داد که میانگین نمره تمامی اجزاء مدل اعتقاد بهداشتی شامل حساسیت، شدت، منافع درک شده و راهنمای عمل و عملکرد (غیر از موانع درک شده) در گروه آزمون، بعد از مداخله آموزشی نسبت به قبل افزایش معنیداری داشت. همچنین همه میانگینهای نمره عوامل مدل بعد از مداخله آموزشی در گروه مورد نسبت به گروه شاهد تفاوت معنیدار داشته است. نتیجهگیری: یافتههای این تحقیق نشان داد که با افزایش میانگین نمره اجزاء مدل اعتقاد بهداشتی شامل حساسیت، شدت و منافع درک شده، میانگین نمره اتخاذ عملکردهای پیشگیری کننده از کشیدن سیگار نیز افزایش مییابد. لذا نتایج این تحقیق، تأثیر وکارایی مدل اعتقاد بهداشتی را در اتخاذ عملکردهای پیشگیری کننده ازکشیدن سیگار تأیید میکند.
شراره خسروی، فرزانه جهانی، نفیسه گازرانی، بابک عشرتی، مرتضی مقیمی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده
مقدمه: امروزه سوء مصرف مواد به یکی از مشکلات مهم در جهان تبدیل شده است. آمار موجود نشان میدهد که مصرف مواد محرک خصوصاً ترکیبات شبه آمفتامین در کشور افزایش یافته است و به نظر میرسد بررسی آگاهی گروههای در خطر خصوصاً جوانان در این زمینه ضروری باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی آگاهی و نگرش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی در سال 85 بود. روش کار: این مطالعه تحقیقی به روش مقطعی-تحلیلی است که بر روی 100 دانشجوی دانشکدههای پزشکی، پرستاری - مامایی و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اراک در نیمه اول سال 85 انجام شد. این بررسی از طریق پر کردن پرسش نامه خود ایفا مشتمل بر 53 سوال بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی صورت گرفت. اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی و آزمونهای آماری تی و من ویتنی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میانگین سنی افراد شرکت کننده در این مطالعه 3/22 ( 18/3±) سال بود که 67 نفر زن بودند. با توجه به نتایج به دست آمده بیشترین امتیاز را حساسیت درک شده کسب نموده و با عملکرد رابطه داشت (005/0p=). میانگین بقیه نمرات کسب شده در سطوح مختلف عملکرد اختلاف معنیداری نداشت. در مورد راهنمای عمل در این مطالعه بر اساس نظر افراد شرکت کننده در مطالعه، تلویزیون مهمترین وسیله مورد استفاده برای آموزش در مورد اکستازی بوده است. نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه و با توجه به رابطه معنی دار حساسیت درک شده ( خطر ابتلا به مصرف اکستازی ) با عملکرد، بایستی برنامههای آموزشی در جهت بارور نمودن ذهن جوانان نسبت به حساسیت درک شده ایجاد شود.
محسن شمسی، رضا تاجیک، ابولفضل محمدبیگی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: مصرف خود سرانه داروها به عوارض داروها میافزاید و این امر در زنان به دلیل واقع شدن در دوران بارداری و شیردهی از اهمیت مضاعفی برخوردار میباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش براساس مدل اعتقاد بهداشتی بروضعیت خود درمانی مادران شهر اراک صورت گرفت. روش کار: در طی یک کارآزمایی بالینی 300 نفر از مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک شرکت داشتند. روش گردآوری اطلاعات پرسشنامه تنظیم شده براساس مدل اعتقاد بهداشتی و چک لیست عملکرد مادران در خصوص مصرف خودسرانه داروها بود. قبل از مداخله آموزشی پرسشنامه و چک لیست برای هر دو گروه مورد و شاهد تکمیل و سپس مداخله آموزشی برای گروه مورد در طی یک ماه و در قالب 4 جلسه آموزشی 60 دقیقهای انجام گردید. 3 ماه پس از مداخله در هر دو گروه مورد و شاهد اطلاعات مجدداً گردآوری و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: قبل از مداخله آموزشی میزانهای آگاهی، حساسیت، شدت و منافع درک شده در زمینه خود درمانی در حد متوسط و عملکرد مادران در زمینه مصرف خودسرانه داروها بیشتر از حد متوسط بود ولی پس از مداخله آموزشی بین دو گروه مورد و شاهد در همه متغیرهای ذکر شده اختلاف معنیداری ایجاد شد و عملکرد مادران نیز در زمینه خوددرمانی کاهش یافت(05/0>p). نتیجه گیری: با افزایش میانگین نمره اجزای مدل اعتقاد بهداشتی شامل آگاهی، حساسیت، شدت و منافع درک شده و عملکرد در زمینه خود درمانی کاهش یافت. پیشنهاد میگردد آموزش براساس این مدل در جهت کاهش سوء مصرف خودسرانه داروها در سایر مراکز بهداشتی نیز انجام پذیرد.
مهدی مسیبی، فرشته زمانی علویجه، محمود رضا خزاعی،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش تعیین تاثیر آموزش بهداشت در چارچوب مدل اعتقاد بهداشتی بر اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده از عفونت ژیاردیا لامبلیا در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اراک بود.
مواد و روشها: در طی یک مطالعه نیمه تجربی شاهد دار تصادفی از 12 مدرسه ابتدایی، تعداد 1200 دانش آموز به طور تصادفی در دو گروه 600 نفره آزمون (تحت آموزش) و کنترل (بدون آموزش) قرار گرفتند. حجم نمونه برای انجام آزمایشات انگل شناسی 300 نفر بود که به روش تصادفی و به طور مساوی از دو گروه آزمون و کنترل انتخاب شدند. آموزش سلامت بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی بود و تأثیر آن بر الگوهای رفتاری مرتبط با سبک زندگی دانش آموزان بررسی شد.
یافته ها: کوتاه نگهداشتن ناخن در گروه آزمون، پس از آموزش افزایش و در گروه کنترل به طور معنیداری کاهش یافته بود. تعداد کودکانی که برای آب خوردن لیوان به همراه داشتند، در گروه آزمون به مقدار کمی افزایش و در گروه کنترل به طور معنیداری کاهش پیدا کرده بود. تعداد کودکانی که از صابون پس از دستشویی درمدرسه استفاده میکردند در هر دو گروه آزمون و کنترل به طور معنیداری افزایش داشت. ارتباط کوتاه نکردن ناخن و آلودگی به ژیاردیا؛ هم چنین کاهش نسبت آلودگی به ژیاردیا در گروه آزمون و افزایش آن در گروه کنترل پس از آموزش معنیدار بود.
نتیجه گیری: رفتارهای پیشگیری کننده به طور معنیداری افزایش یافته و بر کاهش آلودگی به ژیاردیا در دانش آموزان موثر بود. استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی در پیشگیری از آلودگیهای انگلی همراه آموزش والدین پیشنهاد میشود.
محمود کریمی، علیرضا حیدرنیا، فضل اله غفرانی پور،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: خود درمانی از جمله مشکلات موجود در چرخه درمان بیماران میباشد و با ورود به مرحله سالمندی، مصرف دارو و میزان بروز عوارض جانبی آنها افزایش مییابد، پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل موثر بر مصرف خود سرانه داروها در سالمندان تحت پوشش مراکز شهری زرندیه با استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی انجام شده است.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی توصیفی میباشد که بر روی 180 نفر (95 نفر زن و 85 نفر مرد) از افراد بالای 60 سال زرندیه انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه طراحی شده بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی شامل سازههای حساسیت، شدت، منافع، موانع درک شده و چک لیست عملکرد در خصوص مصرف خود سرانه دارو بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمونهای کای دو، تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میزان شیوع خود درمانی در سالمندان 31درصد بود( زنان 33 درصد و مردان 29 درصد بود و از مهمترین دلایل آن تجربه قبلی از بیماری و شناخت آن (61 درصد)، در دسترس بودن داروها (5/60 درصد)، نتیجه خوب خود درمانیهای قبلی (7/56 درصد)بود. همچنین اختلاف معنیداری در میزان آگاهی، حساسیت ، شدت، منافع و موانع درک شده افراد با سابقه یا بدون سابقه خود درمانی وجود داشت (001 /0>p).
نتیجه گیری: با توجه به عوارض نامطلوب مصرف خودسرانه داروها و شیوع بالای خوددرمانی در میان سالمندان، طراحی یک برنامه آموزشی برای تغییر آگاهی و اعتقادات سالمندان در رابطه با خود درمانی توصیه میشود.
محمود کریمی، علی منتطری، مرضیه عربان،
دوره 14، شماره 7 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوز یکی از شایعترین بیماریهای مشترک بین انسان و دام با انتشار جهانی است. این بیماری در بسیاری از کشورهای توسعه یافته کاهش چشمگیری داشته اما در کشورهای در حال توسعه هنوز شایع می باشد. هدف اصلی این مطالعه تعیین تاثیر مداخله آموزشی با استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی بر توانمندسازی مادران روستایی زرندیه در پیشگیری از بروسلوز است.
مواد و روشها: این مطالعه نیمه تجربی از نوع قبل و بعد میباشد. 141 نفر از زنان متأهل روستایی به روش تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمون و کنترل تخصیص یافته و گروه آزمون در برنامه آموزشی طراحی شده بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی شرکت کردند. دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، جمعآوری گردید و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: قبل از مداخله آموزشی تفاوت معنیدار در متغیرهای دموگرافیک، میانگین نمره آگاهی، عملکرد و اجزاء مدل اعتقاد بهداشتی در دو گروه وجود نداشت، اما بعد از مداخله آموزشی، میانگین نمرات متغیرهای مورد بررسی در گروه آزمون افزایش معنیداری یافت و بین دو گروه آزمون و کنترل اختلاف معنیداری پیدا شد(001/0>p).
نتیجه گیری: برنامه آموزشی طراحی شده بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی در توانمند سازی، بهبود باورها و عملکرد مادران در خصوص پیشگیری از بروسلوز موثر میباشد. بنابراین نتایج این مطالعه میتواند به عنوان چارچوبی در طراحی برنامههای پیشگیری از بیماریهای مشترک انسان و دام مورد استفاده قرار گیرد.
محسن شمسی، علیرضا حیدرنیا، شمس الدین نیکنامی، محمد رفیعی ،
دوره 15، شماره 6 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به عدم وجود پرسشنامه استاندارد در زمینه مراقبتهای بهداشت دهان و دندان در مادران باردار بر اساس الگوهای رفتاری، پژوهش حاضر با هدف طراحی و روان سنجی ابزار مراقبتهای بهداشت دهان و دندان در مادران باردار شهر اراک بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی صورت پذیرفته است. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی که بر روی 340 نفر از مادران باردار شهر اراک صورت پذیرفت، پس از بررسی متون، ابزار لازم طراحی، و روایی و پایایی آن بر اساس کسب نظر پانل خبرگان، محاسبه نسبت روایی محتوی، شاخص روایی محتوی، روایی صوری، تحلیل عامل اکتشافی و نیز تعیین اعتماد ابزار با سه روش آزمون-آزمون مجدد، همسانی درونی و ضریب توافقی انجام گرفت. کلیه تحلیل ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافتهها: روایی 61 آیتم با محاسبه شاخص امتیاز تاثیر آیتم بالاتر از 5/1، شاخص نسبت روایی محتوای بالاتر از 79/0 ارزیابی و بر اساس تحلیل عامل اکتشافی در 7 عامل دستهبندی شدند. پایایی کلی ابزار تحقیق با محاسبه آلفا کرونباخ برابر 84/0 تایید شد. پایایی پرسشنامه آگاهی 88/0، حساسیت درک شده 73/0، شدت درک شده 70/0، منافع درک شده 75/0، موانع درک شده 71/0، راهنماهای عمل 72/0، خودکارآمدی 76/0 و چک لیست عملکرد با ضریب کاپای بالا تعیین گردید. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه شواهد مناسبی در خصوص استحکام ساختار عاملی و پایایی ابزار سنجش سازههای مدل اعتقاد بهداشتی در مورد رعایت رفتارهای بهداشت دهان و دندان در گروه آسیب پذیر مادران باردار، بر اساس انجام فرایند روان سنجی مورد مطالعه را فراهم نمود.
راضیه رجبی، اکرم شریفی، محسن شمسی، امیر الماسی حشیانی، سمیه دژم،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تدوین برنامههای آموزشی درباره پیشگیری از بیماریهایی مانند سرطان از ضرورتهای بهداشتی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر رفتارهای پیشگیری از سرطانهای دستگاه گوارش در شهر اراک صورت گرفته است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی بود که در آن 88 نفر از مادران شهر اراک شرکت داشتهاند (نمونهها به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد هر کدام 44 نفر تقسیم شدند). معیارهای ورود شامل عدم ابتلا به سرطان، داشتن ملیت ایرانی، سن بالای ۱۸ سال و سکونت در شهر اراک بود. در پژوهش حاضر روش گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی و چک لیست عملکرد مادران در خصوص رفتارهای پیشگیری از سرطانهای دستگاه گوارش بود. مداخله آموزشی برای گروه مورد در طی یک ماه و در قالب 3 جلسه آموزشی 45 دقیقهای انجام گردید. سپس 2 ماه پس از مداخله آموزشی در هر دو گروه مورد و شاهد اطلاعات دوباره گردآوری و تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین سنی گروه مورد و شاهد به ترتیب برابر 6/9± 3/38 و 1/11±3/36 سال بود که با یکدیگر اختلاف معنیداری نداشتند(381/0=p). میانگین نمره آگاهی و عملکرد در گروه مورد در قبل از آموزش به ترتیب برابر با 06/13±8/72 و 2/6±81/30 بود که در بعد از مداخله به ترتیب برابر 2/12±05/88 و 9/8±3/65 بود که در هر دو مورد با یکدیگر اختلاف معنیدای داشتند(05/0>p). همچنین در قبل از مداخله آموزشی میزانهای حساسیت، شدت و منافع درک شده مادران در زمینه انجام رفتارهای پیشگیری کننده در حد متوسط بود ولی پس از مداخله آموزشی بین دو گروه مورد و شاهد در همه متغیرهای ذکر شده اختلاف معنیداری ایجاد شد(05/0> p).
نتیجهگیری: یافتههای این بررسی تاثیر و کارایی مدل اعتقاد بهداشتی را در افزایش رفتارهای پیشگیری از ابتلا به سرطانهای دستگاه گوارش در مادران شهر اراک را نشان میدهد. .
طاهره رضی، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، نسرین روزبهانی، مهدی رنجبران،
دوره 18، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مادران باید آگاهی و عملکرد کافی در زمینه نشانه های خطر کودکان برای تغییر رفتار به دست آورند. شناخت عوامل مؤثر در تغییر رفتار، دستیابی به تغییر را آسان خواهد کرد، بنابراین ارائه آموزش در خصوص نشانه های خطر در کودکان با استفاده از مدل هایی که عوامل مؤثر بر رفتار را شناسایی می کنند ضروری است. یکی از این مدل های مؤثر در امر آموزش مدل اعتقاد بهداشتی است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش بر رفتار مادران در خصوص نشانه های خطر در کودکان کمتر از پنج سال صورت پذیرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی آموزشی در سال 1393 بین 116 مادر دارای کودک کمتر از پنج سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک صورت گرفت. آنها به طور تصادفی به دو گروه آزمون (56 نفر) و کنترل (60 نفر) تقسیم شدند. دادهها از طریق تکمیل پرسشنامه پایا و روای محقق به همراه مصاحبه گردآوری شد . مداخله آموزشی در گروه آزمون طی چهار جلسه آموزشی اجرا گردید . مرحلهی پس - آزمون سه ماه بعد از مداخله آموزشی از طریق تکمیل مجدد پرسش نامه صورت گرفت. در نهایت تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معنی داری 05/0 انجام شد .
یافته ها: هیچ گونه تفاوت معنیداری بین میانگین نمره سازه های مدل اعتقاد بهداشتی و عملکرد مادران در گروه آزمون و کنترل قبل از مداخله مشاهده نشد(05/0 p > )، اما بعد از مداخله تفاوت معنی داری وجود داشت(001/0 p < ). در این مطالعه، میانگین نمره عملکرد مادران در گروه آزمون قبل و بعد از مداخله به ترتیب برابر با 15/42 ± 58/39 و 05/23 ± 52/84 بود که با یکدیگر اختلاف معنیداری داشتند(001/0> p ).
نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه، مداخله آموزشی مبتنی بر نیازسنجی اولیه بر مبنای مدل اعتقاد بهداشتی در بهبود عملکرد مادران در خصوص نشانه های خطر در کودکان مؤثر است و می تواند برای طراحی برنامه های آموزشی مفید باشد.
سمیه پورمسیبی، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، علی کولیوند، مهدی رنجبران،
دوره 18، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه وجود آلایندههای زیست محیطی جزء مهمترین مشکلات بشر است. هدف از مطالعه حاضر سنجش سازههای مدل اعتقاد بهداشتی در خصوص ارتقاء رفتارهای پیشگیری کننده از مواجهه با هوای آلوده در زنان باردار شهر اراک در سال 93 میباشد.
مواد و روشها: در این پژوهش مقطعی-تحلیلی، 208 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک به صورت چند مرحلهای انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه پایا و روا و به روش خود- گزارش دهی جمعآوری شد. این پرسشنامه شامل مشخصات دموگرافیک مادر، ابعاد مدل اعتقاد بهداشتی و چک لیست عملکرد مادران بوده است. در نهایت دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین سنی مادران مورد مطالعه 77/4±48/26 و میانگین سن بارداری آنان 59/5±88/14هفته بود. بیشترین میزان تحصیلات زنان باردار(1/47 درصد) دیپلم بود. میانگین نمره عملکرد مادران 09/72 بود و در بین سازهها حساسیت درک شده بیشترین (25/83) و موانع درک شده کمترین (16/59) نمره را داشتند. در تحلیل رگرسیونی به منظور پیشگویی رفتار با استفاده از سازههای مدل اعتقاد بهداشتی مشخص شد که از بین این متغیرهای بررسی شده متغیرهای راهنمای عمل خارجی، حساسیت درک شده و موانع به عنوان پیشگویی کننده رفتار هستند که این متغیرها در مجموع 26 درصد (265/0=R2) از تغییرات رفتار را پیشگویی نمودند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه، سازههای راهنماهای عمل خارجی و حساسیت و موانع درک شده باید به عنوان مهمترین عوامل پیشبینی کننده رفتار مادران در طراحی مداخلات آموزشی در نظر گرفته شوند.
فهیمه فراهانی دستجانی1، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، محمدرضا رضوانفر، مهدی رنجبران،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری دیابت به عنوان شایعترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسم محسوب میشود که بررسی تبعیت دارویی در این ﺑﻴﻤﺎران جهت تبیین مداخلات آموزشی در راستای ارتقای سلامت این بیماران الزامی میباشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر تبعیت از رژیم دارویی بیماران دیابتی در شهر اراک بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی سال 1393صورت گرفت.
مواد و روشها: در این پژوهش تحلیلی، 366 نفر از بیماران دیابتی شهر اراک در سال 1393 انتخاب شدند و اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته عملکرد بیماران در زمینه تبعیت از رژیم دارویی و عوامل موثر بر آن بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی جمعآوری گردید و جهت تعیین قدرت پیشگویی کنندگی سازههای مدل از رگرسیون خطی استفاده شد.
یافتهها: میانگین نمره آگاهی و عملکرد تبعیت از رژیم دارویی به ترتیب برابر با 34/31 و 34/84 مشاهده شد. در این مطالعه سازههای حساسیت درک شده، موانع درک شده و راهنمای عمل داخلی به عنوان قویترین پیش گویی کنندههای رفتار تبعیت از رژیم دارویی در بیماران بودند و 36/0 واریانس رفتار را پیشبینی نمودند. بین عملکرد و سازههای حساسیت و شدت و منافع درک شده و خودکارآمدی و راهنمای عمل داخلی و خارجی در زمینه تبعیت از رژیم دارویی دیابتی همبستگی مستقیمی وجود داشت که بیشترین همبستگی به سازهی حساسیت درک شده مربوط بود(42/0=r، 001/0>p).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصله، طراحی مداخلات آموزشی با تأکید بر ایجاد حساسیت درک شده در بیماران دیابتی جهت تبعیت دارویی و تاکید بر مشوقهای داخلی به عنوان عوامل انگیزاننده و مشوق بیماران جهت حصول به نتایج بهتر در زمینه تبعیت از رژیم دارویی باید در محوریت مداخلات آموزشی باشد.
مهتاب نوابی، محبوبه خورسندی، نسرین روزبهانی، مهدی رنجبران،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: اختلال رشد یکی از مشکلات شایع و مهم بهداشتی در دوران کودکی می باشد. پژوهش حاضربا هدف تعیین تأثیر آموزش بر رفتارهای پیشگیری کننده از اختلال رشد کودکان در مادران بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی صورت گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع مداخلهای است که در آن 100 نفر از مادران دارای کودک یک تا پنج سال شر کت داشتهاند(نمونهها به دو گروه مورد و شاهد، هر کدام 50 نفر، تقسیم شدند). نمونهگیری به صورت تصادفی ساده انجام گرفت. روش گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی و چک لیست عملکرد بود. سپس آموزش برای گروه مورد در طی یک ماه انجام شد و 3 ماه پس از آموزش، اطلاعات گردآوری گردید و با نرم افزارSPSS نسخه 20 تجزیه و تحلیل شد. علاوه بر آزمونهای آمار توصیفی از آزمون مجذور کای، آزمون تی زوجی و آزمون تی مستقل استفاده شد.
یافتهها: میانگین سنی مورد و شاهد به ترتیب 51/5±98/29 و 30/5±35/28 سال بود. میانگین سن کودکان به ترتیب 14/13±31/23 و 01/14±55/27 ماه بود. قبل از مداخله آموزشی بین دوگروه اختلاف معنیدار نبود و میانگین نمره شاخصها در گروه مورد قبل از مداخله بدین صورت بود: آگاهی، 24/14±87/31؛ حساسیت، 86/5±23/64؛ شدت، 34/9±41/64؛ منافع، 79/6±75/61؛ موانع، 14/8±91/67؛ خود کارآمدی، 87/7±00/68؛ راهنمای عمل، 82/6±53/44 و عملکرد، 77/9±00/70. پس از آموزش، اختلاف معنیداری در همه متغیرهای ذکر شده بین دو گروه ایجاد شد.
نتیجهگیری: بر طبق نتایج، آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی جهت ارتقاء رفتارهای پیشگیری کننده از اختلال رشد توصیه میگردد.
محبوبه درزی پور، رضا توکلی، داود شجاعی زاده، زهرا رضاقلی زاده عمران،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف عفونت بیمارستانی معضل بهداشتی تمام کشورهاست و باتوجهبه نقش ماماها در کنترل عفونتهای بیمارستانی، این پژوهش با هدف تعیین تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مدل رفتارهای پیشگیریکننده از عفونتهای بیمارستانی توسط ماماهای شاغل در بیمارستانهای شهر بابل انجام شد.
مواد و روش ها پژوهش حاضر یک مطالعه مداخلهای نیمهتجربی با گروه آزمایش وکنترل است. مداخلات بهصورت 3 جلسه 40 دقیقهای در بیمارستان شهید یحیینژاد در ماه فروردین و اردیبهشت سال 1398 انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه مبتنی بر سازههای مدل اعتقاد بهداشتی (آگاهی، سازههای مدل و رفتار) بود که روایی و پایایی آن انجام شد و ماماها آن را در دو نوبت قبل و یک ماه بعد از آموزش تکمیل کردند. اطلاعات جمعآوری و با نرمافزار SPSS نسخه 24 و آزمونهای تحلیل واریانس، تیزوجی و تحلیل کوواریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی این مقاله پژوهشی دارای تأییدیه کمیته اخلاق با کد IR.IAU.TMU.REC.1398.068 است. از شرکتکنندگان در پژوهش رضایتنامه آگاهانه گرفته شد؛ در ضمن اطلاعات افراد محرمانه باقی خواهد ماند.
یافته ها قبل از انجام مداخله دو گروه ازنظر میانگین نمرات سازههای مختلف، الگوی متفاوت معناداری با هم نداشتند. بعد از مداخله آموزشی، تفاوت معناداری در میانگین و انحراف معیار نمره آگاهی (0/3±1)، حساسیت درکشده (1/5±2/8)، شدت درکشده (1/7±3/6)، موانع درکشده (1/3±6/4-)، منافع درکشده (4±5/1)، خودکارآمدی (2/6±4/6) و رفتار (1/1±3/1) گروه آزمایش دیده شد (05/P<0).
نتیجه گیری با افزایش میزان نمرات حاصل از سازهها، بهخصوص خودکارآمدی و کاهش موانع درکشده، طراحی و اجرای برنامه آموزشی مبتنیبر مدل در ماماها میتواند سبب افزایش عملکرد آنان در انجام رفتارهای پیشگیریکننده از عفونت بیمارستانی شود.