جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای مامایی

محبوبه خورسندی، شراره خسروی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

مقدمه: آموزش بالینی به لحاظ اهمیت، قلب آموزش حرفه ای شناخته شده است زیاد بیش از نیمی از زمان آموزشی دانشجویان پرستاری و مامایی را تشکیل می دهد و اساس کسب مهارت های حرفه ای در آنان می باشد. جهت بهبود کیفیت آموزش بالینی وضعیت آن همواره باید مورد ارزشیابی قرار گیرد.  
روش کار: این مطالعه، مطالعه ای توصیفی–تحلیلی می باشد که بر روی کلیه دانشجویان ترم چهارم کاردانی و کارشناسی ناپیوسته و ترم ششم و بالاتر کارشناسی پیوسته رشته های پرستاری و مامایی در دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 81-1380  انجام گرفته است. نظرات دانشجویان با استفاده از پرسشنامه ای که بر اساس منابع و متون موجود تهیه و شامل سوالات باز و بسته می باشد، جمع آوری گردیده است. این پرسشنامه مشتمل بر پنج بخش شامل اطلاعات مربوط به وضعیت دموگرافیک، دیدگاه دانشجویان درباره برنامه ریزی آموزَی مربیان آموزشی بالینی، پرسنل بهداشتی درمانی، تجهیزات و فضای آموزشی می باشد.
نتایج: نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که دیدگاه دانشجویان نسبت به عملکرد مربیان 34/4% متوسط و 2/2% بسیار بد بوده است. در رابطه با وضعیت برنامه ریزی آموزشی بالینی خوب و متوسط هر کدام 38/2% بوده است. از نظر همکاری پرسنل و تیم بهداشتی درمانی دیدگاه بد 50% و دیدگاه خوب 2/2% می باشد. در ارتباط با تجهیزات آموزشی به ترتیب 37/2% خوب و 2/3% بسیار بد بوده است. از نظر مقایسه دیدگاه دانشجویان پرستاری و مامایی نسبت به عملکرد مربیان آموزش، تجهیزات و فضای آموزشی، برنامه ریزی آموزش، توزیع سطوح منفی و مثبت در دو رشته یکسان است و آزمون آماری تفاوت معناداری را نشان نمی دهد.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر نقش اعضای تیم بهداشتی–درمانی در اموزش دانشجویان منفی توصیف گردید. بنابراین لازم است عملکرد اعضای تیم بهداشتی–درمانی مورد بررسی بیش تر قرار گرفته و برنامه ریزی در جهت ایجاد تغییرات مطلوب صورت پذیرد.

فرشته نارنجی، نسرین روزبهانی، لیلا امیری،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: بررسی دیدگاه دانشجویان و مدرسین پرستاری و مامایی به عنوان دو عضو مهم درگیر در امر آموزش می‌تواند گام موثری در تدوین برنامه آموزشی و ارزشیابی موثر و اثربخش این رشته‌ها باشد. هدف از این پژوهش بررسی دیدگاه دانشجویان و مدرسین بالینی پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی اراک در رابطه با برنامه آموزشی و ارزشیابی بالینی موثر بریادگیری بالینی است. روش کار: در طی یک پژوهش توصیفی در سال 1387 کلیه دانشجویان و مدرسین بالینی (84 نفر) وارد مطالعه شدند. ابزارگردآوری اطلاعات پرسش‌نامه واحدی مشتمل بر سه بخش اطلاعات دموگرافیک، برنامه آموزشی بالینی و ارزشیابی بالینی بود. نتایج: میانگین سنی مدرسین و دانشجویان به ترتیب 7/38 ± 14/3 و 2/22± 18/2 سال و میانگین سابقه تدریس تئوری و بالینی مدرسین به ترتیب 04/6 ± 48/2 و 95/10± 9/2 سال بود. بیشترین درصد مدرسین (3/91) به میزان زیاد و خیلی زیاد بر لحاظ شدن آموزش مهارت‌های ارتباطی در برنامه آموزشی تأکید داشتند. بیشترین درصد دانشجویان (2/85) لحاظ کردن تفکر انتقادی و تقویت روحیه دانشجو را به میزان زیاد و خیلی زیاد در برنامه آموزشی بالینی با اهمیت شمردند. هم‌چنین بیشترین درصد مدرسین (3/78) ارزشیابی گام به گام دانشجو را به میزان زیاد و خیلی زیاد مهم دانستند. در حالی که بیشترین درصد دانشجویان (2/90) ارزشیابی از مدرسین و بازخورد به آنان را به میزان زیاد و بسیار زیاد در ارزشیابی برنامه آموزشی موثر شناختند. نتیجه گیری: امید است نتایج این پژوهش بتواند در طراحی برنامه آموزشی و ارزشیابی بالینی موثر بر یادگیری بالینی دانشجویان پرستاری مامایی مفید واقع گردد.
جمال عاشوری،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: «فراشناخت درمانی» و «طرحواره درمانی» دو روش مهم درمان اختلال‌های روانی به ویژه درمان اضطراب و افسردگی هستند. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و طرحواره درمانی در کاهش علائم اضطراب و افسردگی دانشجویان پرستاری و مامایی انجام شد.

مواد و روش‌ها: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی‌گیری 2 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دختر دانشکده پرستاری و مامایی مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی مشهد بود. در مجموع 60 دانشجوی مبتلا به اضطراب و افسردگی با روش نمونه‌گیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گروه‌های آزمایش در 10 جلسه 70 دقیقه‌ای روش‌های فراشناخت درمانی و طرحواره درمانی را آموزش دیدند. همه گروه‌ها پرسش‌نامه‌های اضطراب کتل و افسردگی بک را تکمیل کردند. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و با روش کوواریانس چند متغیره (مانکووا) تحلیل شدند.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد در مرحله پس آزمون، طرحواره درمانی برخلاف فراشناخت درمانی باعث کاهش معنی‌دار علائم اضطراب و افسردگی شده است. اما در مرحله پی‌گیری هر دو روش طرحواره درمانی و فراشناخت درمانی به طور معنی‌داری باعث کاهش اضطراب و افسردگی شده‌اند و در مرحله پی‌گیری تفاوت معنی‌داری بین دو روش وجود نداشت(05/0>p).

نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد گرچه تاثیر طرحواره درمانی زودتر از فراشناخت درمانی نمود می‌یابد، اما در بلندمدت تفاوت معنی‌داری میان این دو روش درمانی وجود ندارد. بنابراین مشاوران و درمان‌گران برای کاهش علائم اضطراب و افسردگی می‌توانند از فراشناخت درمانی و طرحواره درمانی استفاده کنند.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb