جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای مالتیپل اسکلروزیس

فردین فرجی، افسون طلائی، ازاده سعیدی،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری مخرب بافت میلین سیستم اعصاب مرکزی می‎باشد که با علائم بالینی مختلف و متعددی تظاهر می‎یابد. با توجه به نقش ویتامین B12 در سنتز بافت میلین و وجود نظریه های متفاوت در مورد پاتوژنز و عوامل مولد بیماری مالتیپل اسکلروزیس بر آن شدیم تا سطح سرمی ویتامین B12را در این بیماران مورد بررسی قرار دهیم. مواد و روش‎ها: در این مطالعه مورد - شاهدی 40 بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس قطعی و تعداد 80 نفر گروه شاهد (از بیماران ترومایی بستری در بخش اورژانس بیمارستان ولیعصر اراک) انتخاب گردید. در همه این افراد سطح ویتامین خون با کیت و روش یکسان اندازه‎گیری و پرسش‎نامه بالینی پر شد. آنالیز نتایج با استفاده از آزمون تی صورت گرفت. یافته‎ها: میانگین سطح ویتامین B12 در گروه شاهد ۳/١۳۳±١٢/٢٩۵ پیکوگرم در میلی لیتر و در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس ۳/٩١±٧۳/٢۵٧ پیکوگرم در میلی لیتر به دست آمد که اختلاف معنی‎داری مشاهده نشد(05/0p>)؛ ولیکن از نظر نوع علائم بالینی، میانگین سطح سرمی ویتامین B12 در بیماران مالتیپل اسکلروزیس دارای حداقل یک علامت Sensory یا Motor و یا اسفنکتری پایین‎تر از گروه کنترل می باشد که این اختلاف معنی‎دار بود(05/0p<). از نظر یافته‎های MRI نیز بیماران با پلاک در ساقه مغز، بیشترین و با پلاک در نخاع، کمترین میانگین سطح سرمی ویتامین B12 را داشتند. نتیجه گیری: گرچه در این مطالعه اختلاف معنی‎داری در میانگین سطح سرمی ویتامین B12 به دست نیامد ولی با توجه به کاهش معنی‎دار سطح سرمی این ویتامین در بعضی از زیر گروه‎های بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس پیشنهاد می‎شود مطالعاتی با تعداد بیشتر نمونه و با مدت زمان طولانی‎تری انجام گردد.
علیرضا جمشیدی فرد، هاله رفیع پور، فردین فرجی،
دوره 16، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات بالینی متعددی ملاتونین را به عنوان یک عامل محافظ در بیماری های تخریب کننده نورونی معرفی کرده اند که مقدار آن در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس کاهش می یابد. بیماری باعث تاری دید، التهاب مردمک و دوبینی نیز می شود. هدف اصلی این مطالعه، بررسی تاثیر ملاتونین بر ویژگی های بینایی در مبتلایان به مالتیپل اسکلروزیس بوده است.

مواد و روش ها: در یک طرح مداخله ای شبه تجربی، تایید شده توسط کمیته اخلاقی پژوهش در دانشگاه ، از 34 بیمار (9 مرد و 25 زن داوطلب) مالتیپل اسکلروزیس تثبیت شده عضو انجمن ام اس برای شرکت در مطالعه دعوت شد. میانگین مقیاس گسترده وضعیت ازکارافتادگی آنها 3.14 بود و درمان های متداول خود را ادامه می دادند. در مراحل مختلف برای ارزیابی بینایی از پرسشنامه استاندارد عملکرد بینایی و پتانسیل های برانگیخته بینایی استفاده شد و سطح سرمی ملاتونین نیز با روش الیزا اندازه گیری گردید. بررسی ها بعد از مصرف اولین قرص و پس از مصرف چهارده شب، در روز شانزدهم تکرار شدند.

یافته ها: افزایش سطح سرمی ملاتونین در همه بیماران معنی دار بود. همچنین نمرات پرسشنامه ها بهبود معنی دار عملکرد بینایی را نشان دادند و بجز تغییرات زمان تاخیر امواج 75 N در چشم چپ، زمان تاخیر امواج 100 و 145 هر دو چشم و 75 چشم راست به صورت معنی داری کاهش یافت.

نتیجه گیری: نتایج ما بهبود مشخص علائم بینایی را بعد از مصرف روزانه 3 میلی گرم ملاتونین پیشنهاد می کند ولی بهتر است مطالعات بیشتر و کارآزمایی های بالینی کافی انجام شود قبل از اینکه از این بیماران خواسته شود که ملاتونین را روزانه مصرف کنند.


اسلام ذبیحی، سید اقبال متولی باشی، خیام بامداد، فایقه پیله ور عبادی، حمید شیخکانلوی میلان،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن دستگاه عصبی مرکزی است. از آنجایی که سطح هورمونهای جنسی و بیماری مولتیپل اسکلروزیس(MS) تحت تأثیر هم قرار میگیرند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر عصاره هیدروالکلی قارچ دنبلان بر سطح هورمون استروژن و پروژسترون در موش صحرایی ماده مدل ام اس تجربی است.

مواد و روشها: دراین پژوهش تجربی، 42 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی 10±180 گرم در 6 گروه 7 تایی مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه کنترل نرمال بدون تیمار دارویی بود و گروههای تجربی 1 تا 5 به مدت 40 روز کوپریزون دریافت کردند. گروه تجربی 2 تا 5 علاوه بر کوپریزون به ترتیب نرمال سالین و 110، 220 و 330 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن عصارهی هیدروالکلی قارج دنبلان را به صورت تزریق داخل صفاقی به مدت 12 روز با حجم 2/0 میلیلیتر بعد از ایجاد ام اس دریافت کردند. در پایان روز دوازدهم از همهی گروهها خونگیری به عمل آمده و میزان هورمونهای جنسی اندازهگیری گردید.

یافتهها: نتایج به دست آمده نشان داد که کوپریزون باعث کاهش سطح استروژن، پروژسترون و وزن میشود؛ همچنین تزریق عصاره هیدروالکلی دنبلان باعث شد میزان غلظت سرمی هورمون استروژن در گروه تجربی 4 و پروژسترون در گروه تجربی 4 و 5 نسبت به گروه ام اس افزایش معناداری داشته است.

نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که عصارهی هیدروالکلی دنبلان در دوز 220 و 330 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن موش صحرایی، میزان استروژن و پروژسترون را در موشهای مدل تجربی مولتیپل اسکلروزیس افزایش میدهد.


فریبا بنی طالبی دهکردی، سمیه رئیسی، اصغر بیاتی، ،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس(MS) یک اختلال التهابی مزمن است که به وسیله دمیلیناسیون سیستم عصبی مرکزی(CNS) و آسیب آکسونی توصیف میشود. در حالی که دلیل MS هنوز ناشناخته است، این موضوع به صورت گسترده پذیرفته شده است که توجه به هدفهای دارویی جدید مورد نیاز است. رترومرها کمپلکس پروتئینی هستند که نقش مهمی در نقل و انتقالات اندوزومی دارند و اختلال در عملکرد رترومری با تعداد زیادی از اختلالات نورولوژیکی همراه میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه، مقایسه بیان ژن SNX2 به عنوان بخشی از کمپلکس رترومری در بیماران MS با افراد سالم بود.

مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، 50 نمونه مالتیپل اسکلروزیس(MS) و 50 کنترل سالم وارد شدند. بعد از تایید بیماری، 3 سیسی خون محیطی از تمام افراد مورد مطالعه گرفته شد. RNA تام استخراج شد و DNA مکمل (cDNA) سنتز شد. بیان نسبی ژن با استفاده از روش کمی real-time RT PCR (qRT-PCR) به دست آمد و به وسیله روشAWT IMAGE  ارزیابی شد. 

یافتهها: بیان ژن SNX2 در بیماران MS در مقایسه با افراد کنترل سالم پایینتر بود و از نظر آماری تفاوت معنیداری را نشان داد(05/0p<).

نتیجه گیری: مطالعه ما نشان داد که بیان SNX2 در بیماری مالتیپل اسکلروزیس پایینتر است. با توجه به نقش عملکردی که SNX2 به عنوان یک پروتئین درگیر در فرآیند ترافیک سلولی دارد، ممکن است بر روی عملکرد رسپتورهای سطح سلولی یا هدفگیری داروها تأثیر داشته باشد. بنابراین مطالعات تکمیلی برای مشخص شدن مکانیسم دقیق عملکرد ژن در نقل و انتقالات سلولی باید انجام شود.


مرضیه خوشبین نزدیک، زینب خزائی کوهپر، آرزو صیاد،
دوره 20، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: ماتریکس متالوپروتئینازها (MMPs) شامل یک خانواده از آنزیم های پروتئولیتیک هستند. آن ها قادر به تخریب سد خونی-مغزی (BBB) بوده و تخریب اجزاء میلین و ماتریکس خارج سلولی را وساطت می کنند. مهارکننده های بافتی متالوپروتئینازها (TIMPs) پروتئین هایی هستند که فعالیت MMPs را مهار می کنند. ماتریکس متالوپروتئیناز9 (MMP-9) مهاجرت سلول Tرا به سیستم عصبی مرکزی (CNS) تسهیل می کند، در حالی که مهارکننده های بافتی متالوپروتئیناز1(TIMP-1) عملکرد MMP-9 را مهار می کنند. هدف از این مطالعه، بررسی بیان ژن TIMP-1 (در سطح RNA) در سلول های خونی مبتلایان به مالتیپل اسکلروزیس عودکننده (RRMS) تحت درمان با IFNb   بود.
مواد و روش­ها: در این مطالعه، سطح بیان ژن TIMP-1 درسلول های خونی مبتلایان به MS در مقایسه با افراد سالم به روش Real-Time PCR بررسی شد.
یافته ها: در بیماران RRMSسطح بیان RNA ژن TIMP-1 نسبت به افراد نرمال کمتر بوده، گرچه این کاهش معنی دار نبود(1/0p=).
نتیجه گیری: نتایج حاصله از این مطالعه نشان داد که ارتباط خطی بین سطح بیان TIMP-1 و خطر  EDSS، هم چنین ارتباط معنی داری بین وضعیت بیان  TIMP-1و مدت بیماری وجود ندارد. مطالعات بیشتری جهت مقایسه RNA  ژن  TIMP-1 در بیماران، قبل و بعد از مصرف اینترفرون بتا توصیه می گردد.
 

عباس علیمرادیان، محسن شمسی، فردین فرجی، مهدی احمدی، سید ابراهیم سیدی،
دوره 21، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروز (MS) یک التهاب میلین­زدای و اختلال در بازسازی سلول­های عصبی در سیستم عصبی مرکزی با علت­های ناشناخته است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی سطح ملاتونین سرمی در روند درمانی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام پذیرفت..
مواد و روش­ها: مطالعه حاضر از نوع آینده نگر و کوهورت بر روی 40 نفر از بیماران مالتیپل اسکلروزیس انجمن MS شهر اراک به مدت یک سال انجام پذیرفت. بیمارانی که تحت درمان با داروهای تعدیل کننده از خانواده اینترفرون بوده و بیش از یک سال از درمان آن­ها نگذشته بود به صورت تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه ای حاوی اطلاعات جمعیت شناختی و اطلاعات بالینی شامل وضعیت MRI، VEP، نمرهEDSS  (آزمـون وضـعیت گسـترش نـاتوانی) و علائم بالینی و عوامل تداخل­گر تکمیل گردید. نمونه خون محیطی 3 بار به فاصله 6 ماه برای اندازه­گیری ملاتونین از بیماران گرفته شد و سپس ارتباط بین اطلاعات بالینی، تستEDSS  و میزان ملاتونین سرمی با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون­های آنالیز واریانس یک­طرفه و آزمون تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته­ها: در بیماران MS علیرغم گرفتن درمان دارویی میزان ملاتونین به عنوان یک آنتی اکسیدان در مرتبه دوم نمونه گیری کاهش یافت که این مساله با بدتر شدن وضعیت بالینی بیمار (آزمون EDSS) همخوانی داشت. این وضعیت در گروه کنترل مشاهده نگردید.
نتیجه­گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، سطح ملاتونین یک متغیر عینی و آزمایشگاهی قابل اندازه گیری (البته به کمک الیزا) است که می تواند در پیگیری این بیماران همراه با ارزیابی های کلینیکی و پرسشنامه ها کمک کننده باشد.

فرزانه فولادی طرقی، فردین فرجی، علی اکبر ملکی راد، کیوان قسامی، افسون طلایی،
دوره 21، شماره 6 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) یک بیماری رایج دمیلینهکننده سیستم عصبی مرکزی است که التهاب و فرآیندهای استرس اکسیداتیو نقش مهمی در پیشرفت و علایم بالینی آن دارند. هدف اصلی مطالعه حاضر تخمین اثرات ضدالتهابی ملاتونین بر روی خستگی در بیماری مالتیپل اسکلروزیس است.
مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 62 بیمار مبتلا به ام اس عود کننده-بهبود یابنده انجام شد که به طور تصادفی جهت دریافت داروی ملاتونین بهصورت 3 میلیگرم در روز یا به صورت پلاسبو برای 8 هفته انتخاب شدند. شدت خستگی در ام اس توسط پرسشنامه FSS (Fatigue Severity Scale) در هفته 1 و 8 بررسی شد.
یافتهها: 47 بیمار در گروه مداخله و 15 بیمار در گروه پلاسبو مطالعه را تکمیل نمودند. در گروه مداخله درمان با ملاتونین کاهش چشمگیری در امتیاز FSS نسبت به گروه پلاسبو ایجاد کرد. میانگین نتایج پرسشنامه FSS قبل از مداخله در بیماران گروه مداخله و کنترل به ترتیب برابر 97/13±04/32 و 44/15±86/35 و همچنین بعد از مداخله در بیماران گروه مداخله و کنترل به ترتیب برابر 40/12±42/30 و 66/12±41 بود (001/0 = p). امتیاز گروه کنترل 866/35 بود که بعد از مداخله به 41 رسید. از آنجا که امتیاز گروه کنترل بیشتر یا مساوی 36 بود، این مطالعه نشان داد ملاتونین اثر چشمگیری در بهبود و کاهش خستگی دارد.
نتیجهگیری: استفاده از ملاتونین در کنار داروهای خط اول مانند میتوکسانترون و اینترفرون بتا و گلاتیمر استات میتواند خستگی و ناتوانی در بیماران مبتلا به ام اس را بهبود بخشد.

نیما سندگل، پریسا مالکی،
دوره 21، شماره 6 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: الایژیک اسید (EA) یک ترکیب آنتی اکسیدان طبیعی با ساختار فنلی است. در این مطالعه تاثیرات حفاظتی آن بر جمعیت و فعالیت سلولهای گلیال در مدل حیوانی ام اس در شرایط استرس اکسیداتیو مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: موشهای C57BL/6 بالغ نر 8 تا 9 هفتهای تهیه و در شرایط استاندارد نگهداری شدند. جهت ایجاد مدل، حیوانات به مدت شش هفته غذای حاوی 2/0 درصد کوپریزون (Cup) را مصرف نمودند. حیوانات به هشت گروه شامل کنترل، کنترل دریافت کننده سه دوز EA (20، 40 و 80 میلیگرم برکیلوگرم)، Cup و Cup دریافتکننده سه دوز EA تقسیم شدند. در انتها بافت مغز حیوانات توسط روشهای مولکولی شامل ایمونوهیستوشیمی (IHC)، وسترن بلات (WB) و ریل تایم پی سی ار (q-PCR) جهت تجزیه و تحلیل مارکرهای اختصاصی سلولهای گلیال مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: آنالیز IHC و WB نشان داد که تنها غلظت بالای EA قادر به کاهش بیان پروتئینهای GFAP (شاخص آستروسیتهای فعال)، Mac-3 (شاخص میکروگلیالهای فعال)، افزایش بیان پروتئین‫ Olig-2 (شاخص الیگودندروسیتهای پیش ساز) و در نهایت کاهش معنادار نسبت پروتئین APC (شاخص الیگودندروسیتهای بالغ) به Olig-2 نسبت به گروه Cup میباشد. تجریه و تحلیل q-PCR نیز نشان داد تغییرات بیان mRNA این شاخصها نیز با تغییرات پروتئینهای آن‌ها‌ همسان بوده و از اینرو نتایج قبلی تایید گردید.
نتیجهگیری: مصرف (80 میلیگرم بر کیلوگرم) EA بهطور موثر فعالیت آستروسیتها و میکروگلیالها را کاهش داده و محیط را جهت مهاجرت سلولهای پیشساز الیگودندروسیتی به ناحیه عارضه و تبدیل فرآیندهای تخریبی به مکانیسمهای ترمیمی مساعد می نماید.

 

نگار تقی پور، علی زینالی،
دوره 25، شماره 4 - ( 6-1401 )
چکیده

مقدمه: کیفیت خواب یکی از متغیرهای مؤثر در سایر ویژگی‌های روانشناختی به‌ویژه در بیماران مالتیپل اسکلروزیس است. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش مشکلات بین‌فردی و ادراک از بیماری در پیش‌بینی کیفیت خواب با میانجی تحمل پریشانی در بیماران مالتیپل اسکلروزیس انجام شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش تمام بیماران عضو انجمن مالتیپل اسکلروزیس شهرستان ارومیه در سه ماهه اول سال ۱۴۰۰ بودند. حجم نمونه ۳۱۵ نفر برآورد که با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌های پژوهش با نسخه کوتاه سیاهه مشکلات بین‌فردی بارخام و همکاران (۱۹۹۶)، پرسشنامه کوتاه ادراک از بیماری برادبنت و همکاران (۲۰۰۶)، شاخص کیفیت خواب پیتسبورگ بویسی و همکاران (۱۹۸۹) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) جمع‌آوری و با روش‌های ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم‌افزارهای SPSS-۱۹ و PLS-۳ تحلیل شدند.
یافته‌ها: این پژوهش با کد اخلاق IR.IAU.URMIA.REC.۱۴۰۰.۰۲۲ مصوب کمیته اخلاق در پژوهش‌های زیست‌پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه است. یافته‌ها نشان داد که افزایش مشکلات بین‌فردی و ادراک منفی از بیماری سبب کاهش تحمل پریشانی و افت کیفیت خواب شد و افزایش تحمل پریشانی، کیفیت خواب را بهبود بخشید. علاوه بر آن، کاهش مشکلات بین‌فردی و ادراک منفی از بیماری با میانجی تحمل پریشانی باعث بهبود کیفیت خواب شدند (۰۱/۰>P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، برای بهبود کیفیت خواب بیماران مالتیپل اسکلروزیس می‌توان میزان مشکلات بین‌فردی و ادراک از بیماری آنها را کاهش و میزان تحمل پریشانی آنها را افزایش داد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb