15 نتیجه برای مادران
محمد حسن دوامی، داود حکمت پو، فرشیده دیدگر، محمد رفیعی، محمدرضا خزایی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
مقدمه: از مهم ترین مشکلات بهداشتی کشور، آلودگی های انگلی به خصوص انگل های روده ای است که در نواحی مختلف جهان نیز از شیوع نسبتا بالایی برخوردار است. این آلودگی ها از معضلات جدی سلامتی جامعه هستند که باعث بروز آنمی فقر آهن، عقب ماندگی ذهنی و جسمی کودکان و مشکلات جسمی و روانی دیگر در بین اعضاء خانواده مبتلا می شوند. از آنجا که مادران رکن اساسی خانواده محسوب می گردند و هر گونه اختلال در سلامتی می تواند عامل خطر برای سایر افراد خانواده باشد، لذا پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان شیوع عفونت های انگلی روده ای در بین مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر اراک طراحی و اجرا شده است.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی–تحلیلی و از نوع مقطعی می باشد. نمونه گیری آن به صورت تصادفی سیستماتیک بر روی 1650 مادر مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی سه منطقه پایین، مرکز و بالا شهر اراک انجام شد. از هر مادر سه بار آزمایش مدفوع به عمل آمد و نمونه ها به روش فرمالین اتر در آزمایشگاه دانشکده پزشکی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: نتایج حاصل از سه بار آزمایش مدفوع مادران نشان داد که از مجموع 1650 مادر مورد بررسی، تعداد 801 نفر (48/5%) آلوده به انگل های روده ای (اعم از بیماری زا و غیر بیماری زا) بودند که از این تعداد 110 نفر (13/73%) آلوده به انگل های روده ای بیماری زا به قرار ژیاردیالامبلیا 89 مورد (5/39%)، آنتاموباهیستولتیکا 12 مورد (72%)، هیمنولیپس نانا 5 مورد (3%)، آسکاریس 3 مورد (18%) و تنیاساژیناتا 1 مورد (0/06%) بودند. همچنین 691 مادر (86/2%) آلوده به انگل های روده ای غیر بیماری زا به ترتیب آنتاموباکلی 313 مورد (19%)، بلاستوسیستیس هومینیس 267 مورد (16/18%)، آندولیماکس 67 مورد (4%)، یدآموبابوچلی 34 مورد (2%) و کیلوماستیکس 10 مورد (6% ) بودند.
نتیجه گیری: در این مطالعه ارتباط معنی داری بین میزان آلودگی و عوامل دموگرافیک مانند سن، جنس، شغل، تحصیلات مادر و شوهر وی و همچنین منطقه شهری محل سکونت مشاهده نگردید. اگرچه نتایج نشان داد که بالاترین میزان ابتلا به انگل های روده ای بیماری زا به ترتیب در پایین شهر 7/8% (43 نفر)، در مرکز شهر 6/72% (37 نفر) و در بالا شهر 5/45% (30 نفر) بوده است.
فاطمه دره، محبوبه سجادی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
مقدمه: کم خونی فقر اهن در کودکان از مشکلات مهم بهداشتی کشورهای در حال توسعه است که با مشکلات تکاملی و شناختی همراه می باشد. برای کاهش فقر اهن مکمل آهن روزانه پیشنهاد می گردد ولی از پذیرش خوبی برخوردار نیست. مطالعه حاضر جهت تعیین علل پذیرش نامناسب مکمل آهن صورت گرفته است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی 400 فرم جمع آوری اطلاعات و پرسشنامه مربوط به آگاهی، نگرش و عملکرد طی مصاحبه حضوری از مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک که کودک 24-6 ماهه داشتند، تکمیل گردید. نمونه گیری به روش آسان بود و نتایج توسط نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفت.
نتایج: 10% کودکان قطره آهن را مصرف نمی کردند، 32/2% مرتب و 56/8% نامرتب مصرف می کردند. میانگین (با 95% فاصله اطمینان) آگاهی و نگرش مادران به ترتیب 32/2 (33/7-32/7) از 70 امتیاز و 25/2 (25/6-24/8) از 40 امتیاز بود. 68/8% مادران در سن مناسب قطره را شروع و 72/3% به میزان مناسب قطره می دادند. فقط 3/3% مادران همه نکات در مورد نحوه تجویز صحیح قطره را رعایت می کردند. سه اولویت شایع مادران از علل مصرف نامنظم قطره آهن به ترتیب عدم پذیرش کودک (40/3%)، استفراغ به دنبال مصرف قطره (16/3%) و فراموش کردن دارو (18/5%) بوده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه طعم ناخوشایند قطره آهن و عوارض آن و مطلوب نبودن آگاهی و نگرش مادران در خصوص مصرف مکمل آهن از علل مهم مصرف نامنظم آن می باشند.
لیلا امجد، احمد امجد، فتح الله فلاحیان، سارا سعاد تمند،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: دانههای گرده، گامتوفیتهای نر گیاهان گلدار هستند که با دخالت خود در لقاح، نقش بنیادی در باروری گیاهان، ازدیاد محصول و بهبود کیفی آن دارند. گردهها از عوامل مهم آلرژی زای گیاهی هستند و حدود 80 تا 90 درصد از آلرژنهای گیاهی خاستگاه گردهای دارند. گیاه بومادران از گیاهان دارای کاربردهای دارویی است که در مناطق مختلف کشور میروید و مورد استفاده میباشد. پژوهش حاضر به منظور کسب آگاهیهای علمی در مورد آلرژی زایی دانههای گرده این گیاه در مراحل تکوین گردهها، و مقایسه آلرژیزایی دانههای گرده نا بالغ و بالغ آنها انجام شده است. روش کار: در این پژوهش تجربی (آزمایشگاهی) ابتدا دانههای گرده گیاه بومادران در مراحل مختلف تکوین گلها از مناطق اطراف شهر اصفهان جمعآوری شدند. بررسی مقایسهای ویژگیهای گرده شناختی دانههای گرده به کمک میکروسکوپهای نوری و الکترونی و با استفاده از روشهای شفاف سازی و نیز استولیز گردهها انجام شد. فراساختار اسپورودرم و ویژگیهای ریختی تکمیلی گردهها به کمک میکروسکوپهای الکترونی نگاره بررسی شد. عصارههای گردهای با استفاده از بافر فسفات نمکی در 4/7 PH: تهیه شدند. آزمونهای آلرژیزایی بر روی خوکچههای هندی نر نژاد هارتلی با وزن تقریبی 500-350 گرم و سن 4 تا 6 هفته انجام شد و الکتروفورز پروتئینها بر روی ژل پلی آکریل آمید 12 درصد صورت گرفت. در تحلیل اطلاعات از آنالیز واریانس یک عاملی و آزمون دانکن استفاده شد. نتایج: تصاویر گرفته شده توسط میکروسکوپهای نوری و الکترونی، گردهها را از نوع بیضی –کروی، دو شیاری با اگزینی دارای آراستار خاردار نشان دادند. در آزمونهای پوستی برروی خوکچههای هندی تحت تیمار با عصارههای گردهای، قطر تورم افزایش قابل ملاحظهای را نسبت به نمونههای شاهد نشان داد. همچنین درآزمونهای کلینیکی با بررسی تعداد ائوزینوفیلها، نوتروفیلها و میزان ایمونوگلوبولین E در خوکچههای هندی تحت تیمار با عصارههای گردهای، تغییرات معنیداری نسبت به نمونههای شاهد وجود داشت. در نیمرخهای الکترو فورزی پروتئینها، در گردههای نابالغ، حدود 5 باند پروتئینی کم رنگتر در محدوده 4/14 تا 45 کیلو دالتون و در گردههای بالغ، حدود 6 باند پروتئینی مشخصتر در محدوده 4/14 تا 66 کیلو دالتون دیده شد. نتیجه گیری: مجموعه نتایج این پژوهش، تغییرات ریخت شناسی گردههای نابالغ از حالت بیضی به حالت کروی در گردههای بالغ، افزایش نسبی تراکم و بلندی خارهای سطح اگزین، تغییرات کمی و کیفی پروتئینهای محلول دانههای گرده نابالغ و بالغ و نیز تفاوت در شدت آلرژی زایی آنها را نشان میدهد.
ناهید سالارکیا، مریم امینی، مریم اسلامی، منیره دادخواه، تلما ذوقی، هما حیدری، مرتضی عبداللهی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: تغذیه نامناسب از علل عمده بروز سوء تغذیه در کودک محسوب میشود. این بررسی به منظور شناخت عمق نظرات و باورهای مادران در مورد نقش تغذیه تکمیلی در سلامت تغذیهای کودک زیر 2 سال انجام گرفت. مواد و روشها: در این مطالعه کیفی دادهها از طریق انجام 11جلسه بحث گروهی با مادران دارای کودک زیر 2 سال در مناطق شهری و روستایی شهرستان دماوند در سال 1386جمعآوری گردید. هر جلسه بحث گروهی با حضور یک هماهنگ کننده، دو یادداشت بردار و ناظر برگزار شد. پس از پایان عملیات میدانی کلیه یادداشتهای جمعآوری شده بر اساس اهداف مطالعه کد گذاری شد، سپس زیر گروههای هر هدف به دست آمد و مضامین اصلی مطالعه از بین آنها استخراج و گزارش گردید. یافتهها: در تحقیق حاضر شش مضمون کلی به دست آمد: 1- مادران غذای کمکی را غذایی میدانستند که ساده، سبک، نرم، رقیق و مخصوص کودک تهیه شود، 2- سن شروع غذای کمکی از 6 ماهگی بود، 3- غذای کمکی بومی در منطقه دماوند وجود نداشت، 4- برای کودک زیر یک سال غذای جداگانه تهیه میشد، 5- غذای کمکی خانگی به دلیل بهداشتی بودن به غذای کمکی آماده ترجیح داشت و 6- از یک سالگی به کودک غذای سفره داده میشد. نتیجه گیری: با وجود آگاهی کافی اکثر مادران نسبت به فواید تغذیه تکمیلی به علت وجود موانعی ازجمله عوامل فرهنگی حاکم بر جامعه عملکرد نامناسبی داشتند. در این راستا علاوه بر تجدید نظر در برنامههای آموزشی و دستورالعملهای فعلی، آموزش موثر و هدفمند به مادران و سایر مراقبین کودک به طور قوی توصیه میشود.
محمود رضا نخعی، محمد رضا پالیزوان، ناهید موریس،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی وضعیت تغذیهای یکی از روشهای معمول برای تعیین نیازهای تغذیهای افراد به خصوص گروههای آسیب پذیر (مادران، اطفال و بچهها) است. یکی از معیارهای مهم برای ارزیابی وضعیت تغذیهای، میزان دریافتی یک ماده مغذی و میزان آن در شیر می باشد.. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 80 مادر شیرده از بین زایشگاههای خصوصی و دولتی شهر تبریز انتخاب شد اطلاعات مربوط به پرسشنامه از دو قسمت اطلاعات کلی در مورد زنان شیرده و اطلاعات مربوط به رژیم غذایی مادران تشکیل شده بود. روش اندازهگیری ویتامین A و بتا-کاروتن براساس روش کار پرایس بود بنابر این روش غلظت ویتامین A و بتا – کاروتن در طول موج 620 نانومتر اندازهگیری شد. یافتهها: رتینول دریافتی با میزان رتینول شیرمادر همبستگی مثبتی را نشان داد (28/0= r) و (01/0≥p). همچنین رتینول دریافتی با میزان کل فعالیت ویتامین A (معادل رتینول) در شیر آغوز همبستگی مثبتی را نشان داد (33/0=r) و (002/0≥p). نتیجه گیری: دریافت روزانه رتینول و بتا - کاروتن بر روی میزان رتینول آغوز اثر میگذارد و میزان مناسب آن در شیر مادر میتواند در عملکرد بهتر این ویتامین در مادر و نوزاد نقش مهمی داشته باشد.
زهرا قدسی، فریار حاکم زاده،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: هر سال بیش از 150 میلیون زن در کشورهای توسعه یافته حامله میشوند که برای عدهای از آنان، زایمان رضایت بخش نبوده و با درد و ترس همراه است. یکی از راههای تسکین درد زایمان، استفاده از گاز انتونوکس است. به دلیل دیدگاههای متناقض مردم و جامعه، این پژوهش در راستای درک واقعی تجربه افراد و با هدف توصیف تجارب مادران از زایمان با استفاده از گاز انتونوکس انجام شد. مواد و روش ها: در این پژوهش کیفی از رویکرد پدیدار شناسی استفاده شده است. 30 نفر از مادران باردار که در بخش زایمان بیمارستان تأمین اجتماعی شهر همدان از گاز انتونوکس برای تسکین درد زایمان استفاده نمودند، مصاحبه عمیق صورت گرفت و برای تجزیه و تحلیل یافتهها از روش کلایزی استفاده شد. روایی و پایایی مطالعه از طریق توجه به محورهای ارزش واقعی، کاربردی بودن، تداوم و مبتنی بر واقعیت بودن حاصل گشت. یافته ها: بیشترین دلیل انتخاب انتونوکس به علت سهولت استفاده از روش و کم بودن عوارض آن بود. اکثر مادران احساس خوبی به علت خود کنترلی روش داشتند و رضایتمندی اکثر آنها به علت کاهش دردهای زایمانی بدون داشتن عوارض جدی و قطع عوارض به دنبال قطع روش بود. بیشترین شکایت مادران سرگیجه متعاقب استفاده از روش بود. نتیجه گیری: با توجه به تجربه مثبت مادران از زایمان بدون درد با انتونوکس، استفاده از این روش با هدف کاهش درد زایمان و کاهش میزان سزارینهای انتخابی توصیه شده و بررسی این نوع بی حسی در مراکز دیگر، در نمونههای بزرگتر و هم چنین مقایسه آن با دیگر روشهای بیدردی پیشنهاد میشود.
زهرا احمدی، مرتضی ستاری، بهمن طبرایی، محسن بیگدلی،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : از آنجایی که برخی از عصاره های گیاهی از جمله گونه Santolina دارای اثرات ضد باکتریایی هستند و از آنها می توان به عنوان عوامل ضد میکروبی در درمان عفونت ها استفاده نمود، هدف این مطالعه ارزیابی ترکیبات اسانس و خواص ضد میکروبی عصاره و اسانس می باشد.
مواد و روش ها : در این مطالعه تجربی گیاه بومادران در اواخر بهار 1387 از منطقه سیستان جمع آوری گردید. ترکیبات اسانس توسط دستگاه GC/MS آنالیز شد. قطر هاله مهاری و حداقل غلظت مهار کننده از رشد (MIC) برای سویه های استافیلوکوکوس، ایشرشیاکلی،استافیلوکوک اورئوس، پزودوموناس آیروژینوزا و کاندیدیا البیکنس به ترتیب با روش های دیسک دیفیوژن و چاهک پلیت و رقت سازی در محیط کشت مایع تعیین گردید.
یافته ها: کامفر عمده ترین ترکیب اسانس بود. سویه ی استافیلوکوکوس اورئوس بیشتری حساسیت را در 573 /0 MIC> و 146/1 MBC> نسبت به عصاره ساقه و برگ و 663/1 MBC>، 831/0 MIC> میلی گرم در میلی مول نسبت به عصاره گل و سویهی ایشرشیاکلی حساسیت متوسطی را با 293/2 MBC>و 146/1MIC> نسبت به عصاره ساقه و برگ و 65/6 MBC> و 325/3 MIC> میلی گرم در میلی مول نسبت به عصاره گل نشان می دهد. سویه ی پزودوموناس آیروژینوزا و کاندیدیا البیکنس نیز حساسیت قابل توجهی در برابر عصاره ها نشان ندادند. همچنین اسانس این گیاه در مقایسه با عصاره، اثرات ضد میکروبی قابل توجهی نداشت.
نتیجه گیری: عصاره گیاه به ویژه بخش ساقه و برگ دارای اثرات ضد باکتریایی می باشد و جهت مشخص کردن مکانیسم دقیق آن تحقیقات بیشتری نیاز می باشد.
محمود رضا نخعی، امیر الماسی حشیانی، بهروز ابراهیم زاده کر،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی وضعیت تغذیهای، ابزاری برای اجرای مراقبتهای تغذیهای است. هدف از اجرای این روش تعیین نیازهای تغذیهای و رفع آنها در جهت ارتقای سلامتی افراد است. مادران باردار و شیرده جزو گروههای آسیبپذیر هستند، کاربرد این روش به خصوص از دیدگاه تعیین کالری و پروتئین دریافتی بر روی رشد نوزاد تاثیرات مثبتی دارد. هدف از این مطالعه مقاله بررسی وضعیت تغذیهای مادران باردار است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی 80 مادر باردار از بین زایشگاههای خصوصی، تامین اجتماعی و زایشگاههای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اراک، انتخاب شد. مشخصات دموگرافیک مادران با استفاده از پرونده پزشکی ثبت شد و اطلاعات مربوط به رژیم غذایی با استفاده از پرسشنامه دریافت مواد غذایی و آنالیز مواد غذایی دریافتی نیز با استفاده از نرم افزار Nutritionist، نسخه 4 انجام شد. آنالیز دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت پذیرفت.
یافتهها: میانگین افزایش وزن دوران بارداری (1/10کیلوگرم) با توجه به میانگین نمایه توده بدنی به دست آمد(2/22 کیلوگرم در متر مربع). میانگین وزن نوزادان 5/2 کیلوگرم را نشان داد. میانگین انرژی دریافتی مادران در حد میزان توصیه شده غذایی(روزانه) و میزان پروتئین دریافتی نیز فراتر از میزان توصیه شده روزانه به دست آمد. وزن مادر قبل از بارداری، با وزن مادر در انتهای بارداری همبستگی مثبت و معنیداری(93/0=r) (001/0=p) را نشان داد. همچنین بین وزن مادر قبل از بارداری با درصد افزایش وزن مادر در انتهای بارداری همبستگی منفی و معنیداری(39/0=r) (01/0=p) به دست آمد. همچنین بین وزن نوزاد با وزن مادر در انتهای بارداری همبستگی مثبت و معنیداری(34/0=r) (001/0=p) به دست آمد.
نتیجهگیری: ارزیابی وضعیت تغذیهای مادران باردار نشان داد که در حین بارداری از وضعیت تغذیهای مناسبی بر خوردار بوده و نوزادانی با وزن طبیعی به دنیا آوردهاند. واژگان کلیدی: ارزیابی وضعیت تغذیهای، اندازهگیریهای تن سنجی، رژیم غذایی دریافتی، مادران باردار
محمود رضا نخعی، امیر الماسی حشیانی، فاطمه ایمان پرست، سعید بابایی،
دوره 16، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ویتامین آ نقش اساسی در رشد ، تولید مثل و حفظ بافت اپی تلیال دارد . ویتامین آ (به ویژه اسید رتینوئیک) به عنوان یک هورمون عمل می کند تا بیان ژن را تحت تاثیر قرار دهد ، ویتامین آ جهت نمو استخوان ها و عملکرد آنها و عملکرد سیستم ایمنی ضروری می باشد . نقش ویتامین آ در کاهش مرگ و میر اطفال تا سن 6 ماهگی بدرستی شناخته شده است .
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی 90 مادر شیر ده از بین زایشگاه های خصوصی ، تامین اجتماعی و زایشگاه های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کشور اراک، انتخاب شد . اطلاعات مربوط به پرسش نامه از دو قسمت اطلاعات کلی در مورد مادران باردار و اطلاعات مربوط به رژیم غذایی مادر تشکیل شده بود. آنالیز مواد غذایی دریافتی با استفاده از نرم افزار Nutritionist II، انجام شد . اندازه گیری نمونه های رتینول سرم و بندناف به روش HPLC با فاز معکوس انجام شد .
یافته ها: رتینول بندناف مادران با وزن نوزادان همبستگی مثبتی را نشان داد (r=0.22) و 0.05)&ge(p رتینول سرم مادران با وزن نوزادان همبستگی مثبتی نشان داد (r=0.13) اما معنی دار نبود . رتینول دریافتی نیز با وزن نوزاد همبستگی مثبت (r=0.15) نشان داد ولی معنی دار نبود .
نتیجه گیری: بهبود وضعیت رتینول مادر می تواند در بدنیا آوردن نوزاد با وزن طبیعی نقش موثری داشته باشد .
راضیه رجبی، اکرم شریفی، محسن شمسی، امیر الماسی حشیانی، سمیه دژم،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تدوین برنامههای آموزشی درباره پیشگیری از بیماریهایی مانند سرطان از ضرورتهای بهداشتی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر رفتارهای پیشگیری از سرطانهای دستگاه گوارش در شهر اراک صورت گرفته است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی بود که در آن 88 نفر از مادران شهر اراک شرکت داشتهاند (نمونهها به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد هر کدام 44 نفر تقسیم شدند). معیارهای ورود شامل عدم ابتلا به سرطان، داشتن ملیت ایرانی، سن بالای ۱۸ سال و سکونت در شهر اراک بود. در پژوهش حاضر روش گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی و چک لیست عملکرد مادران در خصوص رفتارهای پیشگیری از سرطانهای دستگاه گوارش بود. مداخله آموزشی برای گروه مورد در طی یک ماه و در قالب 3 جلسه آموزشی 45 دقیقهای انجام گردید. سپس 2 ماه پس از مداخله آموزشی در هر دو گروه مورد و شاهد اطلاعات دوباره گردآوری و تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین سنی گروه مورد و شاهد به ترتیب برابر 6/9± 3/38 و 1/11±3/36 سال بود که با یکدیگر اختلاف معنیداری نداشتند(381/0=p). میانگین نمره آگاهی و عملکرد در گروه مورد در قبل از آموزش به ترتیب برابر با 06/13±8/72 و 2/6±81/30 بود که در بعد از مداخله به ترتیب برابر 2/12±05/88 و 9/8±3/65 بود که در هر دو مورد با یکدیگر اختلاف معنیدای داشتند(05/0>p). همچنین در قبل از مداخله آموزشی میزانهای حساسیت، شدت و منافع درک شده مادران در زمینه انجام رفتارهای پیشگیری کننده در حد متوسط بود ولی پس از مداخله آموزشی بین دو گروه مورد و شاهد در همه متغیرهای ذکر شده اختلاف معنیداری ایجاد شد(05/0> p).
نتیجهگیری: یافتههای این بررسی تاثیر و کارایی مدل اعتقاد بهداشتی را در افزایش رفتارهای پیشگیری از ابتلا به سرطانهای دستگاه گوارش در مادران شهر اراک را نشان میدهد. .
مریم فتحی شیخی، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، مهدی رنجبران،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سوانح و حوادث یکی از عوامل اصلی مرگ و ناتوانی در دنیا و از مهمترین علل مراجعه کودکان به بیمارستان میباشد. لذا پژوهش حاضر با هدف سنجش سازههای مدل اعتقاد بهداشتی و عملکرد، در مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر خرم آباد در خصوص رفتارهای پیشگیری کننده از سوانح و حوادث در کودکان صورت پذیرفته است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر مطالعه مقطعی- تحلیلی بر روی 261 نفر از مادران دارای کودک کمتر از 5 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر خرم آباد در سال 1393 میباشد. روش گردآوری اطلاعات پرسشنامه تنظیم شده بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی بوده است. اطلاعات جمعآوری شده توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه میانگین و انحراف معیار سن مادران 37/5±98/28 سال، میانگین نمره عملکرد و خودکارآمدی مادران به ترتیب برابر 74/14±1/59 و 07/11±14/69 مشاهده شد. همچنین میانگین نمرات سایر سازههای مدل اعتقاد بهداشتی شامل حساسیت، شدت، منافع و موانع درک شده نیز بیش از حد متوسط مشاهده شد. بین خودکارآمدی و موانع درک شده همبستگی منفی و معنیدار (r=-0.256 ، P<0.01) و بین موانع درک شده و عملکرد نیز همبستگی منفی و معنیداری (r=-0.391، P<0.01) وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به میزان میزان عملکرد مادران و سایر سازههای نگرشی مدل اعتقاد بهداشتی، پیشنهاد میشود تا برنامههای آموزشی بر مبنای این مدل به صورت مستقیم و غیر مستقیم در قالب بستههای آموزشی چند رسانهای به منظور ارتقاء رفتارهای پیشگیری کننده از سوانح و حوادث در کودکان صورت گیرد.
سیده مهتاب نوابی، محبوبه خورسندی، نسرین روزبهانی، مهدی رنجبران،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال رشد یکی از مشکلات شایع و مهم بهداشتی در دوران کودکی میباشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه سازههای مدل اعتقاد بهداشتی با عملکرد مادران در پیشگیری از اختلال رشد کودکان یک تا پنج سال شهرستان شازند در سال 1393 بود.
مواد و روشها: در این پژوهش مقطعی-تحلیلی، 202 نفر از مادران دارای کودک یک تا پنج سال شهرستان شازند به صورت تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن تایید گردید، به روش خود گزارش دهی جمعآوری شد. این پرسشنامه شامل مشخصات دموگرافیک مادر، ابعاد مدل اعتقاد بهداشتی و چک لیست عملکرد مادران بود. در نهایت، دادهها با استفاده نرم افزار SPSS نسخهی 20 و از طریق آزمونهای تی، کای مربع، همبستگی، آنووا و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین سنی مادران مورد مطالعه 28/5±76/28 سال و میانگین سنی کودکان آنها 74/14±49/26 ماه بود. بیشترین میزان تحصیلات مادران(7/76 درصد) دیپلم بود. میانگین نمره عملکرد مادران 65/70 بود و در بین سازهها، خودکارآمدی بیشترین (8/69) و راهنمای عمل خارجی کمترین (91/38) نمره را داشتند. در تحلیل رگرسیونی به منظور پیشگویی رفتار با استفاده از سازههای مدل اعتقاد بهداشتی، متغیرهای خودکارآمدی، منافع درک شده و موانع درک شده به عنوان پیشگویی کننده رفتار تعیین شدند که در مجموع 10 درصد (101/0=R2) از تغییرات رفتار را پیشگویی نمودند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه، در طراحی مداخلات آموزشی باید بر سازههای خود کار آمدی، منافع درک شده و موانع درک شده به عنوان مهمترین عوامل پیشبینی کننده رفتار مادران تاکید شود.
مهتاب نوابی، محبوبه خورسندی، نسرین روزبهانی، مهدی رنجبران،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: اختلال رشد یکی از مشکلات شایع و مهم بهداشتی در دوران کودکی می باشد. پژوهش حاضربا هدف تعیین تأثیر آموزش بر رفتارهای پیشگیری کننده از اختلال رشد کودکان در مادران بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی صورت گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع مداخلهای است که در آن 100 نفر از مادران دارای کودک یک تا پنج سال شر کت داشتهاند(نمونهها به دو گروه مورد و شاهد، هر کدام 50 نفر، تقسیم شدند). نمونهگیری به صورت تصادفی ساده انجام گرفت. روش گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی و چک لیست عملکرد بود. سپس آموزش برای گروه مورد در طی یک ماه انجام شد و 3 ماه پس از آموزش، اطلاعات گردآوری گردید و با نرم افزارSPSS نسخه 20 تجزیه و تحلیل شد. علاوه بر آزمونهای آمار توصیفی از آزمون مجذور کای، آزمون تی زوجی و آزمون تی مستقل استفاده شد.
یافتهها: میانگین سنی مورد و شاهد به ترتیب 51/5±98/29 و 30/5±35/28 سال بود. میانگین سن کودکان به ترتیب 14/13±31/23 و 01/14±55/27 ماه بود. قبل از مداخله آموزشی بین دوگروه اختلاف معنیدار نبود و میانگین نمره شاخصها در گروه مورد قبل از مداخله بدین صورت بود: آگاهی، 24/14±87/31؛ حساسیت، 86/5±23/64؛ شدت، 34/9±41/64؛ منافع، 79/6±75/61؛ موانع، 14/8±91/67؛ خود کارآمدی، 87/7±00/68؛ راهنمای عمل، 82/6±53/44 و عملکرد، 77/9±00/70. پس از آموزش، اختلاف معنیداری در همه متغیرهای ذکر شده بین دو گروه ایجاد شد.
نتیجهگیری: بر طبق نتایج، آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی جهت ارتقاء رفتارهای پیشگیری کننده از اختلال رشد توصیه میگردد.
تورج سپهوند،
دوره 22، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی و اضطراب اجتماعی اختلالات شایعی در کودکان هستند که با آسیبشناسی شناختی والدین مرتبط میباشند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه افسردگی و اضطراب اجتماعی کودکان دبستانی مادران با سطح انعطافپذیری شناختی بالا و پایین انجام شده است.
مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه با طرح علی- مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پایه چهارم تا ششم مقطع ابتدایی شهر اراک (و مادران آنها) در سال 96-1395 بودند. به منظور انتخاب نمونه، از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. بدینترتیب، بر مبنای نمرات مادران در پرسشنامه انعطافپذیری شناختی، دو گروه از مادران با انعطافپذیری شناختی سطح بالا و پایین انتخاب و نمرات کودکان آنها که به پرسشنامههای افسردگی کودکان و اضطراب اجتماعی کودکان و نوجوانان پاسخ داده بودند، با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره مورد مقایسه قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1397.298 در دانشگاه علوم پزشکی اراک به تصویب رسیده است.
یافتهها: نتایج حاصل تفاوت معناداری در ترکیب خطی متغیرهای وابسته در دو گروه مورد بررسی نشان داد (892/0 =لامبدا ویلکز، 474/14 =97،2F، 000/0 =p). آزمونهای تکمتغیره تحلیل واریانس نیز نشان داد که کودکان دارای مادران با انعطافپذیری شناختی پایین دارای افسردگی و اضطراب اجتماعی بیشتری نسبت به کودکان دارای مادران با انعطافپذیری شناختی بالا هستند.
نتیجهگیری: بهطور کلی، انعطافپذیری شناختی مادران احتمالا به واسطه توانایی کنترلپذیر دانستن موقعیتهای دشوار، درک تبیینهای جایگزین برای رفتارهای انسان و ایجاد راهحلهای جایگزین برای موقعیتهای دشوار پاسخدهی به کودکان با افسردگی و اضطراب اجتماعی آنها مرتبط است. بنابراین، مادران نیازمند آموزش و اصلاح بیشتری در توانایی انعطافپذیری شناختی خود جهت بهبود بیشتر در افسردگی و اضطراب اجتماعی کودکان هستند.
خانم الهام محمدی، دکتر اکرم بیاتی، دکتر شراره خسروی، دکتر فخرالدین شریعتمداری،
دوره 26، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده
مقدمه: تشنج ناشی از تب شایعترین اختلال نورولوژیک در کودکان 6 تا 60 ماه است که اضطراب زیادی را در والدین خصوصاً مادر ایجاد میکند. کنترل اضطراب از عوامل مهم در مدیریت تشنج کودک است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر الگوی خود مراقبتی اورم بر اضطراب مادران دارای فرزند مبتلا به تشنج ناشی از تب انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی 70 مادر دارای کودک مبتلا به تشنج ناشی از تب در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. مادران گروه آزمون، مداخلهای بر مبنای الگوی اورم و مادران گروه کنترل، مراقبتهای معمول را دریافت کردند. اضطراب مادران در فاصله یک روز پس از بستری کودک و سه هفته بعد با پرسشنامه اشپیل برگر تعیین و مقایسه شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استناطی (کای اسکوئر و آزمون فیشر و آنالیز کواریانس) در نرم افزار SPSS نسخه 25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که یک روز پس از بستری نمره کلی اضطراب مادران در گروه آزمون 68/101 و در گروه کنترل 25/106 بود سه هفته بعد نمره کل اضطراب گروه آزمون 97/68 و گروه کنترل 34/96 بود و این کاهش در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل معنیدار بوده است (000/0=P).
نتیجه گیری: انجام خودمراقبتی منجر به کاهش اضطراب مادران میشود؛ بنابراین پیشنهاد میشود از این روش در مراقبت کودکان بستری استفاده گردد.