8 نتیجه برای عوامل خطر
شراره خسروی،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده
امروزه ناهنجاری های مادرزادی بخش مهمی از مسائل طبی را تشکیل می دهند و بخش عمده ای از مراقبت های معلولین و مرگ و میر شیرخواران مربوط به آن می باشد. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است که با هدف بررسی میزان شیوع ناهنجاری های مادرزادی آشکار در نوزادان متولد شده در بیمارستان های طالقانی و قدس شهر اراک در بهار سال 1379 صورت گرفته است. در این مطالعه 2069 نوزاد متولد شده در مقطع زمانی مذکور، در نظر گرفته شدند که از میان آنها 17 نوزاد مبتلا به ناهنجاری مادرزادی آشکار بودند. نتایج به دست آمده از بررسی این نوزادان حاکی از این بود که شیوع کلی ناهنجاری ها 0/82% می باشد که 58/82% این نوزادان دختر بودند، در 29/41% موارد بین پدر و مادر خویشاوندی وجود داشت. 46/41% زیر 37 هفته حاملگی به دنیا آمدند و 4/28% زیر 2500 گرم وزن داشتند. 58/81% مادران این نوزادان چند زا بوده و 70/59% آنها در گروه سنی زیر 30 سال قرار داشتند. همچنین 35/29% این مادران طی بارداری دچار بیماری بوده و 11/77% آنها دارو مصرف می کرده اند. در ارتباط با شیوع ناهنجاری ها بر اساس سیستم درگیر نیز مشخص گردید که 77/47% نوزادان دچار یک ناهنجاری بودند که اختلالات به ترتیب در سیستم عصبی مرکزی، سر و گردن و استخوانی دیده شدند. همچنین 23/53% از این نوزادان مبتلا به بیش از یک ناهنجاری بوده اند.
معصومه صادقی، نورالدین مویدی، حمیدرضا روح افزا، عبدالمهدی بقائی، صدیقه عسگری، پژمان عقدک، فیروزه سجادی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
مقدمه: دیابت از عمده ترین مشکلات بهداشتی همه کشورهاست و داشتن اطلاعات همه گیرشناسی برای آگاهی از وضعیت این بیماری، نیاز اولیه برای حل مشکلات مربوط به آن است. این مطالعه به منظور تعیین میزان شیوع دیابت یا اختلال تحمل گلوکز در مناطق مرکزی ایران انجام شد.
روش کار: در یک مطالعه توصیفی در سال 80-1379 در سه شهر اراک، اصفهان و نجف آباد بر اساس نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، 12514 نفر از افراد بالای 19 سال انتخاب و پرسشنامه هایی تکمیل شد. از نمونه ها آزمایش قند خون ناشتا و بعد از مصرف 75 گرم گلوکز، تست تحمل گلوکز به عمل آمد. آزمایشات لیپیدها نیز در وضعیت ناشتان انجام گردید. وزن، قد و فشار خون افراد در وضعیت استاندارد اندازه گیری شد. قند خون ناشتای مساوی یا بالاتر از 126 یا قند 2 ساعته بالای 200 میلی گرم در دسی لیتر به عنوان دیابت تلقی شد. اختلال گلوکز ناشتا با قند خون ناشتای زیر 126 و اختلال تحمل گلوکز با قند خون 2 ساعته 200-140 میلی گرم در دسی لیتر توصیف شد. داده ها در نرم افزار SPSS11 وارد و با آزمون تی، کای دو و فیشر تجزیه و تحلیل انجام شد.
نتایج: از 12514 نفر نمونه مورد مطالعه 51/1% زن و بقیه مرد بودند. شیوع کلی دیابت در مناطق شهری و روستای به ترتیب 6/7% و 5/3% و در مردان و زنان 5/4% و 7/1% بود. میانگین قند خون با افزایش سن در هر دو جنس افزایش داشت. همچنین در مردان نسبت به زنان و در مناطق شهری نسبت به مناطق روستایی این میزان بالاتر بود. به علاوه موارد اختلال تحمل گلوکز، دیابت شناخته شده و تازه تشخیص داده شده با افزایش سن افزایش می یابد. بیش از نیمی از موارد دیابت در کلیه سنین، تازه تشخیص داده شده بودند. میانگین فشار خون، سن، شاخص توده بدن و چاقی شکمی و چربی ها در افراد دیابتی و یا دچار اختلال تحمل گلوکز، بالاتر بود. به علاوه این اختلالات در زنان از مردان شایع تر بود. چاقی، سابقه فامیلی دیابت، پرفشاری خون، بالا بودن نسب دور کمر به لگن و افزایش سن با افزایش احتمال دیابت همراه بودند، اما جنسیت تاثیری در افزایش احتمال دیابت نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه دیابت از عوامل خطر اصلی بیماری های غیر واگیر محسوب می شود و با توجه به شیوع نسبتا بالای دیابت در مناطق مرکزی ایران لزوم انجام برنامه های وسیع آموزشی جهت پیشگیری و درمان این بیماری ضروری به نظر می رسد و انجام آزمایش قند خون ناشتا به خصوص در افراد با سابقه فامیلی دیابت باید مد نظر باشد.
سعید صدرنیا، علی چهریی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
مقدمه: افزایش فشارخون شریانی، یک بیماری شایع, بدون علامت و معمولاً به آسانی قابل درمان است. این موضوع که عوامل ژنتیک، اجتماعی و تغذیهای که در الگوی ابتلا به فشار خون بالای شریانی موثرند، در جوامع مختلف متفاوت میباشند، انجام تحقیقی که درآن فاکتورهای آزمایشگاهی، به عنوان عامل خطر ساز ایجاد فشار خون بالا، در تعیین مدل ابتلا به فشار خون در شهر اراک مورد بررسی قرار گیرند، ضروری میباشد. روش کار: این یک بررسی مورد-شاهدی است. حجم نمونه برابر با 1000 نفر(263 مبتلا به فشار خون بالای اولیه و 737 نفر غیر مبتلا) بود. نمونه ها با رعایت نسبت جمعیتی در شهر و روستا در هر دو گروه مورد و شاهد و به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب گردیدند. در بررسی، یافتههای آزمایشگاهی و نوار قلب ثبت میگردید. در آنالیز دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و اصول مقایسه میانگینها و نسبتها و در آنالیز چند متغیره از رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج: در این تحقیق افراد مبتلا به فشارخون بالای اولیه با افراد غیر مبتلا مقایسه شدند. در مورد عوامل خطر موجود در این تحقیق میتوان به هیپرتروفی بطن چپ(LVH)( 001/0 < p)، تری گلیسرید بالا، کلسترول بالا و قندخون بالا اشاره کرد. جهت پیش بینی ابتلا یا عدم ابتلا به فشارخون بالا نیز در این تحقیق مدلی بر اساس نوار قلب و یافتههای آزمایشگاهی طراحی گردید. نتیجهگیری: در این تحقیق با توجه به تعیین بعضی عوامل خطر براساس خصوصیات آزمایشگاهی و نوار قلبی میتوان با اطلاع رسانی از طریق رسانهها و اطلاع رسانی به پزشکان در مورد این عوامل خطر و کنترل بهتر و دقیقتر این عوامل، ابتلا به هیپرتانسیون و عوارض قلبی، مغزی، کلیوی و چشمی ناشی از آن را کاهش داد. از طرف دیگر می توان در درمانگاهها و مطبها نیز از مدل های به دست آمده برای فشار خون بالای سیستمیک، جهت تعیین احتمال عدم ابتلا در افراد دارای سابقه خانوادگی مثبت استفاده نمود.
حامد ریحانی کرمانی، آزاده حقیری،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده
مقدمه: زخم بستر، یک آسیب بافتی است که به واسطه فشار ایجاد میشود و میتواند پوست، عضله، بافت نرم، غضروف و استخوان را درگیر کند. هدف از این مطالعه تعیین عوامل خطر ایجاد زخم بستر در بیماران آسیب مغزی- نخاعی بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه میباشد. روش کار: این مطالعه مقطعی- تحلیلی با نمونهگیری سرشماری بر روی بیماران آسیب نخاعی و مغزی انجام شد. بیماران با استفاده از معیارهای بریدن (درک حسی، رطوبت، حرکت، فعالیت، تغذیه، اصطکاک و سائیدگی) ارزیابی میشدند، به طوری که در بدو پذیرش از نظر وجود زخم بستر معاینه شده و سپس هر 48 ساعت از نظر ایجاد، پیشرفت زخم و عوامل موثر؛ مورد بررسی مجدد قرار می گرفتند. رابطه بین زخم بستر و معیارهای بریدن (به عنوان عامل خطر ایجاد کننده زخم بستر)، نوع تشک مورد استفاده، سن، محل آسیب اولیه (مغز یا ستون فقرات ) و سطح هوشیاری بیمار (براساس معیار کمای گلاسگو ) از طریق آزمونهای تی، کای دو و همچنین رگرسیون لوجیستیک مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: از 198 بیمار مورد مطالعه 7/86 درصد مرد بودند و متوسط سن بیماران 3/19±4/31 بود. میانگین سن مردان و زنان تفاوت معنی داری نداشت . 8/83 درصد بیماران به علت آسیب مغزی و 2/16 درصد بیماران به علت ضایعه ستون مهرهای و نخاعی بستری شده بودند. چهل و پنج (7/22 درصد) بیمار، دچار 67 زخم بستر در 13 موضع متفاوت شدند. شایعترین محل زخم شکاف اینترگلوتئال (3/33 درصد) و سپس ساکروم (9/28 درصد) بود. بررسی معیارهای بریدن به عنوان عوامل ایجاد کننده خطر در دو متغیر کاهش درک حس (3/3 = RR و 3/3=OR) و اختلال حرکت (13/10 = OR و 46/7= RR) تفاوت معنیداری داشت (005/0 p<) لذا به عنوان عامل خطر شناخته شد اما متغیرهای سن، رطوبت، فعالیت، تغذیه و نوع تشک در دو گروه بیماران تفاوت معنیدار نداشت. مدت زمان بستری در بیمارانی که دچار زخم شده بودند از کسانی که زخم نداشتند به طور معنیداری بیشتر بود (00001/0 p<). بیماران ضربه مغزی که در کما به سر میبردند ( GCS هشت یا کمتر) خطر اهمیتدار بیشتری برای زخم بستر داشتند (00001/0=p ، 4/4 = RR و 1/6 = OR) بنابر این به عنوان عامل خطر شناخته شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که عوامل خطر بروز زخم بستر در بیماران جراحی مغز و اعصاب و ستون فقرات بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه شامل کاهش درک حس، اختلال حرکتی، کاهش سطح هوشیاری و مدت زمان بستری میباشند.
ابوالفضل محمدبیگی، نرگس محمدصالحی، فرهاد قمری، بهمن صالحی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: دانشگاه مکان پر استرسی است که میتواند سبب ایجاد نشانههای افسردگی شده و مجموعه حساسی جهت مطالعه سلامت روانی دانشجویان است. دانشجویان اغلب به دلیل دوری از خانواده، زندگی با سایر دانشجویان، فشارهای محیطهای آموزشی و آینده نامشخص در خطر ابتلا به افسردگی هستند. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع افسردگی و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان شهر اراک انجام شد. روش کار: مطالعهای مقطعی تحلیلی بر روی 304 نفر از دانشجویان دانشگاههای علوم پایه و علوم پزشکی اراک در سه ماهه اول سال تحصیلی 1387 انجام شد. پرسشنامه 28 سوال سلامت عمومی جهت جمعآوری اطلاعات به کار گرفته شد و از آزمونهای تی، کای دو و رگرسیون جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید. نتایج: میانگین نمره سلامت عمومی دانشجویان برابر با 02/11±18/26 بود و 3/52 درصد دانشجویان نمره بالاتر از آستانه پرسشنامه مذکور را داشتند که نشاندهنده ابتلا به علائم افسردگی است. جنس مونث، عدم علاقه به رشته تحصیلی، عدم اطمینان از آینده و سابقه خانوادگی ابتلا به بیماریهای روانی از مهمترین عوامل مرتبط با افسردگی بودند اما بین سن، ترم و رشته تحصیلی با افسردگی رابطه معنیداری دیده نشد. نتیجه گیری: شیوع افسردگی در دانشجویان بالاتر از جامعه و در دخترها بیشتر از پسرها میباشد. اما اختلافی در بین دانشجویان دانشگاههای علوم پایه و پزشکی وجود ندارد. بنابراین توجه به آینده شغلی و اقتصادی دانشجویان شاغل به تحصیل ضروری به نظر میرسد.
امیر الماسی حشیانی، سهیلا زارعی فر، سید حمید حسینی، عزیزاله دهقان،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: شایعترین نوع سرطان در بین کودکان، لوسمی میباشد که عود این بیماری منجر به کاهش میزان بقا بیمار میشود. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل خطر تاثیر گذار در عود بیمارن مبتلا به لوسمی در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان شهید فقیهی شیراز، بین سالهای 1383 تا 1388 میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه همگروهی گذشته نگر، واحد آماری مطالعه شامل 280 بیمار مبتلا به سرطانهای نوع لوسمی لنفوئیدی حاد و لوسمی میلوئیدی حاد بود. برای تعین عوامل موثر در عود بیماری از آزمونهای کای اسکوئر، آزمون دقیق فیشر و رگرسیون لوجستیک استفاده شده است. آنالیز دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام شد و p کمتر از 05/0 به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد. یافتهها: با استفاده از مدل رگرسیون لوجستیک مشخص گردید که متغیر سن ارتباط معنی داری (35/-=OR، 95 درصد حدود اطمینان برای OR: 82/0-15/0) با وضعیت عود بیمار دارد به گونهای که شانس عود در گروه سنی 5 تا 10 سال 35/0 برابر گروه سنی زیر 5 سال میباشد(01/0=p). نتیجه گیری: با توجه به این که شانس رخداد عود در گروه سنی زیر 5 سال در مقایسه با گروه سنی 5 تا 10 سال بیشتر میباشد بنابر این این گروه سنی به منظور کاهش عوارض بیماری و افزایش میزان بقا بیمار، نیاز به توجه و پیگیری بیشتری دارند.
علی اصغر فرازی، نادر زرین فر، فرشیده دیدگر، منصوره جباری اصل، پریسا میرزاجانی،
دوره 17، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف :شکست درمان و عود یکی از مشکلات عمده در درمان و کنترل تب مالت است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر شکست درمان و عود در بیماران تحت درمان بروسلوز انجام شده است.
مواد و روش ها:در این مطالعه توصیفی-تحلیلی آیندهنگر تعداد 72 بیمار با تشخیص بروسلوز حاد مورد مطالعه قرار گرفت. این بیماران در طی درمان و تا شش ماه از اتمام درمان مورد پیگیری قرار گرفته و بیماران مبتلا به شکست درمان وعود مورد بررسی قرار گرفتند. کلیه دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنیداری نیز کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین سنی بیماران 5/16±2/40 سال بود. از نظر شکست درمان 9/6 درصد و از نظر موارد عود بیماری تا پایان ماه نهم از شروع درمان 5/12 درصد عود علائم همراه با افزایش تیتر تستهای سرولوژیک داشتند و 6/80 درصد درمان موفق داشتند. در این مطالعه جنس مذکر(026/0=p)، تماس شغلی(005/0=p)، تاخیر درمان کمتر از دو هفته(016/0=p)، وجود هپاتواسپلنومگالی(003/0=p)، ترومبوسیتوپنی(023/0=p)، CRP&ge +2 (017/0=p) و رایت&ge320/1 و 2-ME&ge160/1 در پایان هفته ششم درمان(004/0=p و 010/0=p) به عنوان عوامل خطر بروز شکست درمان و عود بیماری بروسلوز مشخص گردید.
نتیجهگیری: تشخیص و درمان عود و شکست درمان بروسلوز حاد به درستی روشن نمیباشد لذا پیش بینی عود ممکن است در پیشگیری از عود و درمان موثر بیماران مفید باشد.
حمیدرضا شکرانی، رضا نبوی، زهرا علیزاده سرابی،
دوره 19، شماره 3 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: جربهای دمودکس، فولیکولهای مو و غدد سباسهی نواحی مختلف بدن به ویژه ناحیه صورت را آلوده میکنند. دمودیکوزیس به عنوان یکی از عوامل موثر در پاتوژنز برخی از اختلالات پوستی مطرح است. این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع جربهای دمودکس و همچنین بررسی ارتباط آن با برخی از عوامل خطرساز انجام گردید.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی- تحلیلی بر روی 100 نفر از دانشجویان شهرستان خرمآباد انجام پذیرفت. نمونهگیری از سه ناحیه صورت (بینی، گونهها و پیشانی) با استفاده از دو روش نوار چسب سلوفنی (CTP) و فشاری پوست انجام گردید. اطلاعات فردی مورد نظر در پرسشنامه ثبت گردید و دادهها با استفاده از آزمون مربع کای مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: شیوع کلی دمودکس 55 درصد بود. میزان ردیابی آلودگی با استفاده از روش نوار چسب سلوفنی به طور معنیداری بیش از روش فشاری پوست بود(01/p<0). نتایج نشان داد شیوع دمودکس در مردان و در افراد دارای پوست چرب به طور معنیداری بیشتر است(05/p<0). به علاوه، میزان آلودگی در بین دانشجویان مبتلا به آکنه وولگاریس به طور معنیداری بیش از افراد فاقد آکنه بود(05/p<0). تفاوت معنیداری بین شدت آلودگی به دمودکس و ابتلا به آکنه مشاهده شد(01/p<0).
نتیجهگیری: روش نوار چسب سلوفنی روشی مناسب و آسان برای انجام مطالعات اپیدمیولوژیک است. نوع پوست و جنسیت به عنوان عوامل خطرساز شناسایی گردیدند. یافتههای این مطالعه بر امکان ارتباط بین آلودگی به دمودکس و ابتلا به آکنه وولگاریس دلالت دارد.