جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای ضربه

بهرام امین منصور، کامبیز اسلامی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده

مقدمه: بر اساس مطالعات انجام شده در ضربه مغزی شدید، پاسخ‌های هورمونی مختلفی به صورت افزایش یا کاهش سطح سرمی آنها ایجاد می‌گردد. از جمله این تغییرات افزایش هومون رشد و کورتیزول است. این تغییرات می‌تواند در دوره بهبودی و توان بخشی بیمار ادامه یابد و بر پیش آگهی و بقای وی تأثیر بگذارد. هدف از این مطالعه بررسی نقش کرانیوتومی بر پاسخ هورمونی است.
روش کار: مطالعه اخیر به شیوه هم‌گروهی با نمونه گیری آسان بر روی دو گروه بیست نفری (کرانیوتومی شده و کرانیوتومی نشده) از بیماران ضربه مغزی شدید مراجعه کننده به بیمارستان های الزهرا(س) و کاشانی اصفهان در سال های ۸۱ و ۸۲ انجام شد. پس از انجام نمونه‌گیری، سطح کورتیزول و هورمون رشد سرم در روزهای اول و هفتم همراه با خصوصیات دموگرافیک افراد ثبت گردید. سطح سرمی هورمون‌های رشد و کورتیزول به روش رادیوایمنواسی اندازه‌گیری شد. داده‌ها توسط آزمون‌های آماری تی زوج و تی دانش آموزی تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: تفاوت معنی‌دار آماری بین میانگین هورمون رشد در روز اول در دو گروه کرانیوتومی شده و کرانیوتومی نشده وجود داشت (P<0/05)، اما تفاوت معنی‌دار آماری بین میانگین سطح سرمی کورتیزول در روز اول در دو گروه مورد مطالعه وجود نداشت. همچنین میانگین سطح سرمی هورمون رشد در روز هفتم در دو گروه مورد مطالعه اختلاف معنی‌دار با هم داشتند (P<0/05)، اما میانگین سطح سرمی کورتیزول در روز هفتم نیز در دو گروه فاقد اختلاف معنی‌دار بود. میانگین تغییرات سطح سرمی هورمون رشد و کورتیزول (هر دو) از روز یکم تا هفتم در دو گروه مورد مطالعه با هم تفاوت معنی‌دار آماری داشتند (P<0/05).
نتیجه گیری: یافته‌ها نشان داد که کرانیوتومی به عنوان یک عامل مستقل از تروما می‌تواند باعث تغییرات چشمگیرتر سطح هورمون‌های کورتیزول و رشد به صورت افزایش سطح سرمی آنها بشود.

حامد ریحانی کرمانی، آزاده حقیری،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

مقدمه: زخم بستر، یک آسیب بافتی است که به واسطه فشار ایجاد می‌شود و می‌تواند پوست، عضله، بافت نرم، غضروف و استخوان را درگیر کند. هدف از این مطالعه تعیین عوامل خطر ایجاد زخم بستر در بیماران آسیب مغزی- نخاعی بستری در بخش‌های مراقبت‌های ویژه می‌باشد. روش کار: این مطالعه مقطعی- تحلیلی با نمونه‌گیری سرشماری بر روی بیماران آسیب نخاعی و مغزی انجام شد. بیماران با استفاده از معیارهای بریدن (درک حسی، رطوبت، حرکت، فعالیت، تغذیه، اصطکاک و سائیدگی) ارزیابی می‌شدند، به طوری که در بدو پذیرش از نظر وجود زخم بستر معاینه شده و سپس هر 48 ساعت از نظر ایجاد، پیشرفت زخم و عوامل موثر؛ مورد بررسی مجدد قرار می گرفتند. رابطه بین زخم بستر و معیارهای بریدن (به عنوان عامل خطر ایجاد کننده زخم بستر)، نوع تشک مورد استفاده، سن، محل آسیب اولیه (مغز یا ستون فقرات ) و سطح هوشیاری بیمار (براساس معیار کمای گلاسگو ) از طریق آزمون‌های تی، کای دو و هم‌چنین رگرسیون لوجیستیک مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: از 198 بیمار مورد مطالعه 7/86 درصد مرد بودند و متوسط سن بیماران 3/19±4/31 بود. میانگین سن مردان و زنان تفاوت معنی داری نداشت . 8/83 درصد بیماران به علت آسیب مغزی و 2/16 درصد بیماران به علت ضایعه ستون مهره‌ای و نخاعی بستری شده بودند. چهل و پنج (7/22 درصد) بیمار، دچار 67 زخم بستر در 13 موضع متفاوت شدند. شایع‌ترین محل زخم شکاف اینترگلوتئال (3/33 درصد) و سپس ساکروم (9/28 درصد) بود. بررسی معیارهای بریدن به عنوان عوامل ایجاد کننده خطر در دو متغیر کاهش درک حس (3/3 = RR و 3/3=OR) و اختلال حرکت (13/10 = OR و 46/7= RR) تفاوت معنی‌داری داشت (005/0 p<) لذا به عنوان عامل خطر شناخته شد اما متغیرهای سن، رطوبت، فعالیت، تغذیه و نوع تشک در دو گروه بیماران تفاوت معنی‌دار نداشت. مدت زمان بستری در بیمارانی که دچار زخم شده بودند از کسانی که زخم نداشتند به طور معنی‌داری بیشتر بود (00001/0 p<). بیماران ضربه مغزی که در کما به سر می‌بردند ( GCS هشت یا کمتر) خطر اهمیت‌دار بیشتری برای زخم بستر داشتند (00001/0=p ، 4/4 = RR و 1/6 = OR) بنابر این به عنوان عامل خطر شناخته شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد که عوامل خطر بروز زخم بستر در بیماران جراحی مغز و اعصاب و ستون فقرات بستری در بخش‌های مراقبت‌های ویژه شامل کاهش درک حس، اختلال حرکتی، کاهش سطح هوشیاری و مدت زمان بستری می‌باشند.
شعبانعلی علیزاده، معصومه کلانتری، خدیجه احراری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: کیست هیداتیک یک بیماری انگلی است که به طور شایع‌تر از بقیه احشاء کبد را درگیر می‌کند. جدی‌ترین عارضه بیماری، ‌پارگی کیست می‌باشد که ممکن است به داخل مجاری صفراوی، اندام‌های توخالی یا مستقیم به داخل شکم باز شود. درمان انتخابی این عارضه جراحی فوری است. مورد: بیمار خانمی است 28 ساله و ساکن روستا که به دنبال تصادف اتومبیل با شکایت درد شکم، ‌تهوع و استفراغ مراجعه کرده است. یافته‌های غیر طبیعی در معاینات بالینی شامل اتساع شکم، کاهش صداهای روده همراه با حساسیت لمسی و مقاومت لمسی منتشر شکمی، ‌ضایعات کهیری در قدام قفسه سینه، ناحیه فوقانی شکم و ناحیه قدامی ساعد هر دو دست می گردید. در سونوگرافی به عمل آمده از بیمار مایع آزاد فراوان در حفره شکم و لگن و 3 ناحیه با اکوهای متفاوت در خلف لوب راست کبد گزارش شد. بیمار تحت جراحی باز شکم قرار گرفت و روز چهارم پس از عمل با دستور دارویی آلبندازول مرخص گردید. نتیجه گیری: جدی‌ترین عارضه بیماری هیداتیک کبد، ‌پارگی کیست است که اغلب به دنبال ضربه اتفاق می‌افتد و جراحی فوری درمان این عارضه است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb