جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای صفات

زهرا افتخاری، علی سعدالهی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده

مقدمه: پژوهش های انجام شده نشان می دهند کودکانی که دارای مفهوم نگهداری ذهنی هستند، توانایی بیش تری در بیان صفات دارند، از سوی دیگر بررسی مهارت های زبانی کودکان دارای نارسایی ذهنی حاکی از وجود مهارت های زبانی ضعیف تری در کودکان نشانگان داون است.
روش کار: این تحقیق به صورت مقطعی تحلیلی بود که در سال 1382 در مدارس استثنایی شهر سمنان انجام شد. روش انتخاب نمونه ها به صورت نمونه گیری منظم بود. ابتدا 38 دختر نشانگان داون یک زبانه و فاقد معلولیت حسی و حرکتی انتخاب شدند. سپس 37 دختر غیرنشانگان داون یک زبانه نارسایی ذهنی با علت نامشخص براساس تاریخ تولد، پایه تحصیلی، مردودی در پایه های قبلی، شغل و تحصیلات والدین به صورت همتا انتخاب شدند. بر روی این 75 آزمودنی، آزمون های عملیاتی انجام شد و کسانی که مفهوم نگهداری ذهنی را داشتند (25 دختر نشانگان داون و 25 دختر دارای نارسایی ذهنی غیرنشانگان داون) توسط آزمون ریون رنگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. موارد آموزش پذیر نیز در آزمون بیان صفات شرکت نمودند.
نتایج: مقایسه عملکرد آزمودنی ها در آزمون بیان صفات حاکی از آن بود که:
۱ -
 آزمودنی های نشانگان داون در بیان صفات تفضیلی عملکرد ضعیف تری داشتند اما در بیان صفات ساده و عالی بین دو گروه تفاوتی وجود نداشت؛
۲ -
 سهولت بیانی در صفات ساده> صفات تفضیلی< صفات عالی و همچنین در صفات بزرگ-کوچک< بلند- کوتاه< کلفت نازک< پهن و باریک بود؛  
۳ -
 عده بسیار کمی از آزمودنی ها قادر به بیان صفات عالی بودند.
نتیجه گیری: دختران نشانگان داون از مهارت های معناشناختی ضعیف تری نسبت به سایر دختران دارای نارسایی ذهنی برخوردارند.
  

سونیا بادبره، علی زینالی،
دوره 19، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهم‌ترین عوامل محیطی موثر در شکل‌گیری اختلال‌های شخصیت، تجربه‌های سوء رفتار کودکی است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه تجربه‌های سوء رفتار دوره کودکی با صفات سه‌گانه تاریک شخصیت دانشجویان انجام شد.

مواد و روش‌‌ها: این پژوهش توصیفی – تحلیلی از نوع هم‌بستگی بود. جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه در سال 1394 بودند. در مجموع، 400 دانشجو با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند. همه آنان پرسش‌نامه‌‌های تجربه‌های سوء رفتار دوره کودکی و صفات سه‌گانه تاریک شخصیت را تکمیل کردند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 19 و با روش هم‌بستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.

یافتهها: سوء رفتار جسمی با خودشیفتگی (r=-0/099) رابطه منفی و معنی‌دار و با جامعه ستیزی (r=0/248) و ماکیاولیسم (r=0/189) رابطه مثبت و معنی‌دار داشت. سوء رفتار عاطفی با خودشیفتگی (r=0/089)، جامعه ستیزی (r=0/164) و ماکیاولیسم (r=0/245) رابطه مثبت و معنی‌دار داشت. سوء رفتار جنسی با خودشیفتگی (108/0-r=) رابطه منفی و معنی‌دار داشت. سوء رفتار غفلت با خودشیفتگی (r=0/157) رابطه مثبت و معنی‌دار و با جامعه ستیزی (r=-0/208) و ماکیاولیسم (r=-0/171) رابطه منفی و معنی‌دار داشت. هم‌چنین، تجربه‌های سوء رفتار کودکی به طور معنی‌داری توانستند 6/7 درصد از تغییرات خودشیفتگی، 7 درصد از تغییرات جامعه ستیزی و 6/7 درصد از تغییرات ماکیاولیسم را پیش‌بینی کنند(0/05≥p).

نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش، مشاوران و درمان‌گران باید به نشانههای این متغیرها توجه کرده و بر اساس آنها برنامههای مناسبی برای جلوگیری از شکلگیری صفات سهگانه تاریک شخصیت طراحی کنند.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb