58 نتیجه برای شناخت
نعمت بیلان،
دوره 2، شماره 8 - ( 7-1378 )
چکیده
این بررسی برای نشان دادن "شناخت، نگرش و مهارت" کارورزان دانشکده پزشکی نسبت به بیماری های اورژانسی شایع و غیر شایع بخش کودکان شامل 10 بیماری شایع و 13 بیماری غیرشایع انجام شد. نتایج حاصله نشام می دهد که:
در بیماری های اورژانسی: شاخص مطالعه کردن =93%، اداره و درمان زیر نظر استاد =40%، توانایی اداره و درمان =40% خوب، پیگیری =43% ، گزارش دهی 10% بوده است. در بیماری های غیر شایع: شاخص مطالعه کردن =88%، اداره و درمان زیر نظر استاد =47%، توانئی اداره و درمان =27% خوب، پیگیری= 26%، گزارش دهی =3% بوده است و با عنایت به موارد فوق نتایج آموزش در این بخش در رابطه با: اورژانس شایع =36% مطلوب، 59% قابل قبول و 5% غیر قابل قبول، اورژانس غیر شایع =18% مطلوب، 67% قابل قبول و 15% غیر قابل قبول اعلام شده است.
محبوبه سحادی هزاوه، بهمن صالحی، بهمن مشفقی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان شایعترین نوع سرطان در میان زنان میباشد. از بین روشهای درمان افسردگی در سرطان میتوان به دارودرمانی و شناخت درمانی اشاره نمود. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر دارودرمانی ودارو-شناخت درمانی در کاهش افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است. روش کار: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است. 78 زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بخش و کلینیک انکولوژی بیمارستان ولیعصر به روش آسان انتخاب شدند که با استفاده از تست افسردگی بک 42 نفر از آنان با تشخیص افسردگی به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم گردیدند. هر دو گروه داروی ضد افسردگی را دریافت نمودند اما گروه مداخله علاوه بر دارو درمانی در جلسات شناخت درمانی نیز شرکت نمود. در هر دو گروه پس از 6 ماه، افسردگی مجدداً بررسی گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط SPSS با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل و زوج صورت گرفت. نتایج: در این پژوهش میانگین نمره افسردگی قبل از درمان بین دو گروه مداخله و شاهد تفاوت معنیداری نداشت. همچنین بین میانگین نمره افسردگی قبل و بعد از درمان در گروه شاهد تفاوت معنیداری وجودنداشت اما میانگین نمره افسردگی گروه مداخله قبل و پس از درمان دارای تفاوت معنیدار بود(05/0>p). مقایسه میانگین نمره افسردگی پس از درمان در گروه مداخله و گروه شاهد تفاوت معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری: در مطالعه حاضر شناخت درمانی کاهش معنی داری را در نمره افسردگی گروه مداخله ایجاد نمود.
حمیدطاهر نشاط دوست، محمدعلی نیلفروش زاده، فهیمه دهقانی، حسین مولوی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: تحقیقات مختلف بیان گر ارتباط بیماری آلوپسی آرئاتا با عوامل روانشناختی و شیوع اختلالات روانی در این بیماران است. علاوه بر این آلوپسی آرئاتا بر روی کیفیت زندگی این بیماران تأثیر زیادی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس به شیوه گروهی بر کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به آلوپسی آرئاتا است. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی (همراه پیش آزمون و پس آزمون) است که در مرکز تحقیقات پوست و سالک شهر اصفهان انجام گرفت. نمونه شامل 20 بیمار زن مبتلا به آلوپسی آرئاتا با تشخیص پزشک متخصص بود. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه اسکیندکس- 16 بود که قبل و بعد از مداخله توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی هشت جلسه و به مدت دو ماه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج: میانگین نمرات کیفیت زندگی درگروه آزمایش بهطور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش پیداکرد(05/0>p). نتیجه گیری: درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس باعث بهبود کیفیت زندگی در مبتلایان به آلوپسی آرئاتا میشود. .
معصومه افشاری، حمید طاهر نشاط دوست، فاطمه بهرامی، حمید افشار،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی درمان رفتاری - فراشناختی برمیزان باورهای هراس بیماران زن مبتلا به هراس (پانیک) طراحی گردیده است. مواد و روش ها: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است. نمونه شامل24 بیمار زن با تشخیص اختلال هراس بودکه از میان 76 بیمار مبتلا به هراس مراجعه کننده به مراکز روان پزشکی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار داده شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه باورهای هراس گرینبرگ استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان رفتاری - فراشناختی طی هشت جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه شاهد ضمن دریافت درمانهای متداول پزشکی جهت درمان روانشناختی در لیست انتظار قرار گرفت. یافتهها: بر اساس نتایج تحلیل کواریانس، میانگین نمرات باورهای هراس درگروه آزمایش بهطور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش پیداکرده است(05/0p<). نتیجهگیری: بیماران زنی که تحت درمان رفتاری- فراشناختی قرار گرفتند نمره باورهای هراس پایینتری نسبت به گروه شاهد داشتند. بنابراین، نتایج حاکی از این است که این درمان باعث کاهش باورهای هراس بیماران زن مبتلا میشود.
راضیه جواهری، حمید طاهر نشاط دوست، حسین مولوی، محمد زارع،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: ملاحظات روان شناختی میتواند به واسطه بهبود وضعیت جسمی، روانی و اجتماعی سهم به سزایی در ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع داشته باشد. هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری برکیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود. مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد است. نمونه شامل 26 بیمار زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی با تشخیص متخصص مغز و اعصاب و الکتروانسفالوگرافی بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور مساوی در 2 گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع (QOLEE -89) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی، رفتاری مدیریت استرس طی 10 جلسه و به مدت 2 ماه در گروه آزمایش انجام گرفت. یافتهها: میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش به طور معنیداری نسبت به گروه شاهد افزایش پیدا کرد(05/0p<). نتیجهگیری: نتایج حاکی از اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود.
علی اکبر ملکی راد، علی فانی، محمد عبداللهی، شهربانو عریان، وهاب باباپور، سید محمد علی شریعت زاده، مرتضی داودی،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده
مقدمه:سرب یک گزنوبیوتیک محیطی است که در همه جا وجود دارد و می تواند باعث اختلالات زیاد فیزیولوزیکی ،بیوشیمیایی و رفتاری در انسان و حیوانات گردد. متاسفانه مواجهه با سرب اجتناب ناپذیر است، زیرا استفاده از این فلز در زندگی روزمره انسان از محل کار تا خانه وجود دارد ودر محیط تجمع می یابد.هدف از این مطالعه مقایسه پارامترهای خونی و ادراری در کارگران مواجهه یافته با سرب و روی با گروه شاهد می باشد. روش کار:یک مطالعه مقطعی-تحلیلی با تعدادکل134 نفر طراحی شد.از همه نمونه های تحت مطالعه قبل از ورود به مطالعه رضایت کتبی گرفته شد.گروه مورد شامل 67 کارگر مرد بامحدوده سنی 65-22 سال بودند که در معدن سرب و روی امارت واقع در جنوب غربی اراک حداقل به مدت 2 سال و یک شیفت کاری مشغول به کار بودند.گروه کنترل شامل67 کشاورز از روستای نزدیک معدن بودند که از نظر سن و جنس با گروه فوق همسان سازی شدند وهیچ سابقه مواجهه شغلی با سرب و روی و دیگر فلزات نداشتند. اطلاعات سابقه کار،وضعیت اقتصادی اجتماعی(درآمد،میزان تحصیلات) و اطلاعات سبک زندگی(مصرف سیگار،الکل،دارو و ویتامین یا مکمل آنتی اکسیدانی و رژیم غذایی) توسط پرسشسنامه از آنها گرفته شد و با تک تک کارگران توسط یک مصاحبه گر آموزش دیده مصاحبه شد.پارامترهای خونی و ادراری ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار تحلیلی(تی تست) آنالیز شد. نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان گروههای تام تیول در کارگران مواجهه یافته با سرب و روی در مقایسه با گروه شاهد بطور معنی داری کاهش یافته بود غلظت آنتی اکسیدان های تام پلاسما جهت غلبه بر استرس اکسیداتیو بالا رفته بود.مقدار پارامترهای ادراری و خونی در در دو گروه اختلاف معنی داری نشان نداد. نتیجه گیری :مواجهه با سرب و روی در معدن غلطت پلاسمایی سرب و روی را افزایش داده ومیزان گروههای تام تیول در کارگران مواجهه یافته با سرب و روی در مقایسه با گروه شاهد بطور معنی داری کاهش یافته بود غلظت آنتی اکسیدان های تام پلاسما جهت غلبه بر استرس اکسیداتیو بالا رفته است و پارامترهای خونی و ادراری در کارگران با گروه شاهد اختلاف معنی داری نداشت.
سعید موسوی پور، محمود گلزاری ،
دوره 13، شماره 5 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: از نگاه قرآن خواب از آیات الهی است که دارای معنا و تعبیر است. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی تحلیل محتوای رؤیا از دیدگاه قرآن و روان شناسی مرور به عنوان روشی مناسب برای شناخت ویژگی های انسان و راهکاری برای درمان است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی و تحلیل محتوا است. در ابتدا مجموعه کتب تفسیری و روان شناسی مرتبط با موضوع بررسی شدند. سپس 75 دانشجو دانشگاه علوم پزشکی اراک در مدت 5/6 ماه به طور روزانه یا هفتگی تعداد 5688 رؤیا را گزارش نمودند. رؤیاها با استفاده از روش تحلیل محتوا و آمار توصیفی شامل ارایه تعداد رؤیاها، سن، میانگین و فراوانی مؤلفه های گزارش شده تحلیل شدند. یافته ها: توجه به محتوای رؤیا و تعبیر مفاهیم آن هم برای شناخت ویژگی های انسانی حایز اهمیت بود و هم می تواند جنبه درمانی داشته باشند، همچنین محتوای رؤیاها در گزارش ارایه شده به ترتیب بیانگر وجود درصد بالایی از مؤلفه های اقوام (33/93 درصد)، دانشگاه و اساتید (33/89 درصد)، خانواده (88 درصد)، باورهای مذهبی (66/86 درصد)، دوستان (68 درصد)، کابوس (66/66 درصد)، بازگشت به گذشته (33/61 درصد)، رؤیای روشن (7/42 درصد) و روان رنجوری (33/41 درصد) بوده است. نتیجه گیری: از دیدگاه مفسران آیات الهی و نیز روان شناسان از مؤلفه های موجود در محتوای رؤیاها خواب های پریشان و یا تعبیر آنها می توان برای دست یافتن به ضمیر ناخودآگاه، شناخت بیشتر انسان و درمان بیماریهای روانی استفاده نمود؛ اما تفاوت این دو منظر در رؤیاهایی است که تحت عنوان "رؤیای صادقه" در قرآن و منابع اسلامی بر آن ها تأکید شده است و علم روان شناسی با آن آشنا نیست.
مارال رستمی چایجان، مرجان صباغیان، مهدی علیخانی، فاضل صحرانشین سامانی، رضا سلمان یزدی، سید نوید المدنی، آناهیتا محسنی میبدی،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بتا دفنسین126 انسانی یک گلیکوپروتئین کوچک کاتیونی (12کیلو دالتون) بسیار غنی از سیستئین است. ژن این پروتئین در انسان بر روی انتهای تلومری بازوی کوتاه کروموزوم 20 قرار دارد. بیان بالایی از این پروتئین در اپیدیدیم گزارش شده است. این پلیپپتید سطح سلولهای اسپرم را در حین عبور از اپیدیدیم پوشش میدهد. از آنجا که بتا دفنسین 126 در بلوغ و ظرفیتپذیری اسپرم موثر است، میتواند نقش مهمی در ناباروری ناشناخته درمردان ایفا نماید. پژوهش حاضر برای بررسی رابطه بین جهش در ژن بتا دفنسین 126 و ناباروری ناشناخته در مردان طراحی شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد- شاهد جهش دو نوکلئوتیدی سیتوزین3121 و 3122 در اگزون 2 ژن DEFB126 در 35 مرد ایرانی با ناباروری ناشناخته و 40 مرد بارور با اسپرموگرام طبیعی به عنوان گروه کنترل مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان بررسی شد. در این مطالعه روشهای SSCP و تعیین توالی برای یافتن تغییر در ژن مورد استفاده قرار گرفت. روش الایزا برای ارزیابی بیان این پروتئین در سطح سلولهای اسپرم انجام شد.
یافتهها: بررسی دادههای ژنتیکی نشان داد که 6/28 درصد از مردان با ناباروری ناشناخته و 5/7 درصد از گروه کنترل دارای ژنوتیپ هموزیگوت جهش دارdel/del میباشند. فراوانی جهش به طور معنیداری در گروه بیمار بیشتر از گروه کنترل بود (05/0< p). بیان این پروتئین در مردان با ژنوتیپ هموزیگوت del/del نسبت به سایر ژنوتیپها کمتر است(005/0< p).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان میدهد که این تغییر رایج در توالی ژن DEFB126 عامل موثری بر عملکرد سیستم تولید مثلی میباشد. در نتیجه مردان با ژنوتیپ هموزیگوت جهش دار نسبت به مردانی که آلل هموزیگوت طبیعی را دارا میباشند قدرت باروری کمتری دارند
نرگس زمانی، مجتبی حبیبی، محمد درویشی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی در رأس فهرست بیماریهای روانی قرار دارد که حدود 25 درصد مراجعین به مراکز بهداشتی در جهان را به خود اختصاص میدهند و تاکنون شیوههای مختلفی برای درمان آن ارایه شده است. لذا، هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی در مقایسه با گروه درمانی شناختی رفتاری در کاهش افسردگی مادران کودکان معلول بود.
مواد و روشها: مطالعه حاضر، پژوهشی نیمه تجربی با گروه آزمایش و کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران بیماران مراجعه کننده به مراکز جسمی حرکتی، کار درمانی، فیزیوتراپی بود که علائم افسردگی را داشتند. با روش نمونهگیری در دسترس در هر گروه تعداد 8 بیمار انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری شامل مصاحبه بالینی ساخت دار برای اختلالهای محور یک بر اساس DSM-IV و فرم بازبینی شده پرسشنامه افسردگی بک بود. گروه آزمایش رفتار درمانی دیالکتیک و رفتاردرمانی-شناختی طی 2ماه (8 جلسه 2 تا 5/2 ساعته) تحت آموزش قرار گرفتند، در حالی که در این مدت گروه کنترل هیچ مداخلهای را دریافت نکردند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین میانگینهای نمرات افسردگی گروه آزمایشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و گروه درمانی شناختی با گروه کنترل تفاوت معنیداری وجود دارد(001/0>p). همچنین بین میانگینهای نمرات افسردگی گروه آزمایشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و گروه درمانی شناختی تفاوت معنیداری وجود دارد(001/0>p).
نتیجهگیری: در حوزه درمان و زمینه کار با افراد افسرده و افرادی که در حالت بحران به سر میبرند، رفتاردرمانی دیالکتیکی و رفتاردرمانی شناختی با توجه به ماهیت آن، بسیار کارا و نوید بخش به نظر میرسد.
منیر شایسته فر، رضا ماستری فراهانی، فاطمه فدائی فتح آبادی، محسن نوروزیان، امیرحسین معماری،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از ویژگیهای مورفولوژیک که در افراد دارای اتیسم الگوی متفاوتی با هم سن و سالانشان دارد، اندازه دور سر و فاکتورهای مرتبط با آن (طول و عرض سر) است. هدف ما ارزیابی شاخص دور سر و تعیین ارتباط آن با فاکتورهای شناختی در جمعیت کودکان و نوجوانان دارای اختلالات طیف اُتیسم بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، نمونه پژوهش شامل 129 دانش آموز 7 تا 18 سال مبتلا به اُتیسم و 103 دانش آموز کم توان ذهنی در گروه کنترل بود. اندازه دور سر توسط متر نواری، طول و عرض سر توسط کولیس اندازهگیری شد. همچنین والدین به پرسشنامه ارزیابی فاکتورهای شناختی- اجتماعی پاسخ دادند.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که دور سر، طول و همچنین عرض سر افراد مبتلا به اُتیسم از افراد مبتلا به کم توانی ذهنی بزرگتر است(001/0=p). افراد مبتلا به اُتیسم در نمره کل و خرده مقیاسهای پرسشنامه فاکتورهای شناختی-اجتماعی، نمره کمتری نسبت به گروه کم توان ذهنی به دست آوردند(001/0>p). همچنین یافتهها نشان دادند که با افزایش اندازه دور سر در افراد دارای اُتیسم، توانایی آنان در مهارتهای شناختی-اجتماعی کاهش مییابد(05/0>p).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که الگوی رشدی و ارتباط شاخصهای آنتروپومتریک مربوط به اندازه دور سر با فاکتورهای شناختی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اُتیسم با کودکان کم توان ذهنی تفاوت معنیداری دارد.
جمال عاشوری،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: «فراشناخت درمانی» و «طرحواره درمانی» دو روش مهم درمان اختلالهای روانی به ویژه درمان اضطراب و افسردگی هستند. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و طرحواره درمانی در کاهش علائم اضطراب و افسردگی دانشجویان پرستاری و مامایی انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دختر دانشکده پرستاری و مامایی مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی مشهد بود. در مجموع 60 دانشجوی مبتلا به اضطراب و افسردگی با روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گروههای آزمایش در 10 جلسه 70 دقیقهای روشهای فراشناخت درمانی و طرحواره درمانی را آموزش دیدند. همه گروهها پرسشنامههای اضطراب کتل و افسردگی بک را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و با روش کوواریانس چند متغیره (مانکووا) تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد در مرحله پس آزمون، طرحواره درمانی برخلاف فراشناخت درمانی باعث کاهش معنیدار علائم اضطراب و افسردگی شده است. اما در مرحله پیگیری هر دو روش طرحواره درمانی و فراشناخت درمانی به طور معنیداری باعث کاهش اضطراب و افسردگی شدهاند و در مرحله پیگیری تفاوت معنیداری بین دو روش وجود نداشت(05/0>p).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد گرچه تاثیر طرحواره درمانی زودتر از فراشناخت درمانی نمود مییابد، اما در بلندمدت تفاوت معنیداری میان این دو روش درمانی وجود ندارد. بنابراین مشاوران و درمانگران برای کاهش علائم اضطراب و افسردگی میتوانند از فراشناخت درمانی و طرحواره درمانی استفاده کنند.
زهرا کریمی، احمد علیپور، طیبه محتشمی،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم قبل از قاعدگی (PMS)، مجموعهای از نشانههای تکرارشونده فیزیکی و روانشناختی است که در فاز لوتئال چرخه قاعدگی رخ میدهد و با شروع قاعدگی برطرف میشود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر کلسیم درمانی با ویتامینD و رفتار درمانی شناختی بر مولفههای علایم سندرم قبل از قاعدگی در زنان مبتلا به این اختلال است.
مواد و روشها: این مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل 250 زن کارمند دانشگاههای شهر تهران در سال تحصیلی93-92 بود. پرسشنامه سنجش علایم سندرم قبل از قاعدگی (PSST) به عنوان ابزار ارزشیابی به کار برده شد. دادهها پس از جمعآوری از طریق شاخصهای آمار توصیفی و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت(p<0.05).
یافتهها: کمترین سن اعضای نمونه 24 سال بود، 5/52 درصد از اعضای نمونه دارای تحصیلات کارشناسی ارشد بودند و60 درصد مجرد بودند. روش درمانی شناختی-رفتاری و کلسیم درمانی و ویتامین D در بهبود مولفههای علایم سندرم قبل از قاعدگی در سطح p<0.05 معنیدار بود.
نتیجهگیری: تلفیق رفتار درمانی- شناختی و مکمل کلسیم و ویتامین D در بهبود مولفههای علایم سندرم قبل از قاعدگی به طور معنیداری موثر است و کاربرد این روشها توسط مشاورین و متخصصین زنان توصیه میشود.
مرضیه السادات سجادی نژاد، کریم عسگری، حسین مولوی، پیمان ادیبی،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اخیراً نقش علایم روانشناختی در سیر بیماریهای مزمن و به کارگیری درمانهای روانشناختی به عنوان درمانهای مکمل مورد توجه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مدیریت استرس شناختی-رفتاری، آموزش خوش بینی و درمان طبی مرسوم بر علائم جسمی، استرس ادراک شده، ادراک بیماری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه، 30 نفر از بیماران زن مبتلا به کولیت اولسراتیو به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه مدیریت استرس شناختی-رفتاری(10 نفر)، آموزش خوش بینی(10 نفر) و درمان طبی مرسوم(10 نفر) قرار گرفتند. هر سه گروه به پرسشنامه استرس ادراک شده، پرسشنامه ادراک بیماری، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و شاخص فعالیت بیماری کولیت پاسخ دادند. سپس سه گروه آزمایشی در 9 جلسه مداخله گروهی مدیریت استرس شناختی-رفتاری و آموزش خوش بینی شرکت کردند و پس از آن هر سه گروه مجدداً به مقیاسها پاسخ دادند و این کار در یک پیگیری 6 ماهه تکرار گردید. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی هر دو شیوه مداخله بر ادراک بیماری، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی و عدم اثربخشی مداخلات بر علائم جسمانی بود.
نتیجهگیری: در مجموع میتوان اظهار داشت که مداخلات روانشناختی از جمله مدیریت استرس و آموزش خوش بینی میتواند در بهبود علائم روانشناختی بیماران مبتلا به بیماری کولیت اولسراتیو و درمان جامع آنها سودمند باشد.
اطهر افشار، عباس امان الهی،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل فرضی رابطهی باورهای خوداثربخشی با اضطراب والدین و سازگاری زناشویی با میانجیگری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در والدین دارای فرزند مبتلا به بیماری مزمن اهواز بود.
مواد و روشها: جامعه آماری این پژوهش، کلیه والدین دارای فرزند مبتلا به بیماری مزمن اهواز بودند. نمونه مورد پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس انتخاب گردید. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه خوداثربخشی شرر، پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر و فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی است. برای آزمون الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار AMOS نسخه 18 استفاده شد. روابط واسطهای الگوی نهایی نیز با استفاده از بوت استراپ (آزمون خود راه انداز) نرمافزار AMOS نسخه 18 آزموده شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که مدل اصلاح شده از برازش خوبی با دادهها برخوردار است.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که باورهای خود اثربخشی با اضطراب والدین، سازگاری زناشویی و راهبردهای تنظیم شناختی مثبت و منفی هیجان ارتباط مستقیم دارند. همچنین راهبردهای تنظیم شناختی مثبت هیجان با اضطراب والدین و سازگاری زناشویی رابطه مستقیم دارند. به علاوه، ارتباط مستقیم منفی بین راهبردهای تنظیم شناختی منفی هیجان با سازگاری زناشویی یافت شد. از سوی دیگر، باورهای خود اثر بخشی تأثیر غیر مستقیمی از طریق راهبرد تنظیم شناختی مثبت هیجان براضطراب والدین و سازگاری زناشویی و تأثیر غیر مستقیمی از طریق راهبرد تنظیم شناختی منفی هیجان برسازگاری زناشویی داشتند.
اسماعیل سلیمانی، مجتبی حبیبی، امراه تاج الدینی،
دوره 19، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسهای راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان، حساسیت پردازش حسی و حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به MS و افراد عادی بود.
مواد و روشها: جامعهی آماری پژوهش حاضر کلیه بیماران مبتلا به MS مراجعهکننده به انجمن MS ایران در شهر تهران بود. نمونهی این پژوهش نیز 30 نفر از بیماران مبتلا به MS مراجعه کننده به انجمن MS ایران در شهر تهران بودند که به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و با 30 نفر از افراد عادی مورد همتاسازی قرار گرفتند. دو گروه پرسشنامهی راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان، پرسشنامهی حساسیت پردازشی حسی بالا و پرسشنامهی حساسیت اضطرابی را پر کردند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یک طرفه(آنووا) و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری در راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان بین دو گروه وجود دارد، به طوری که میانگین نمرات بیماران مبتلا به MS در راهبردهای سازش نیافته ملامت خویش، فاجعهسازی و ملامت دیگران بیشتر از افراد عادی و میانگین نمرات آن ها در راهبردهای سازشیافته تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاهگیری کمتر از افراد سالم بود. نتایج همچنین نشان داد که بین دو گروه در حساسیت اضطرابی و حساسیت پردازش حسی تفاوت معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری: مشکلات هیجانی بیشتر بیماران مبتلا به MS میتواند در نتیجهی استفادهی بیشتر آن ها از راهبردهای سازش نیافتهی نظمجویی شناختی هیجان، حساسیت پردازش حسی بالا و حساسیت اضطرابی بالای آن ها باشد.
مصطفی نوکنی، مریم کی پور، آنیتا علاقمند، الهام احمدی زهرانی،
دوره 19، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده
مقدمه : اختلال یادگیری خاص اختلال عصبی رشدی است که با مشکلات پایدار در مهارتهای آکادمیک یادگیری در خواندن، بیان نوشتاری و ریاضیات مشخص میشود. این مطالعه با هدف اثر بخشی درمان با ممانتین در کاهش نقایص شناختی (توجه انتخابی، توجه مستمر وحافظه کاری) در اختلال خاص یادگیری انجام گرفت.
روش کار : این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی میباشد. از بین کودکان 12-8 سا ل مراجعه کننده به بیمارستان امیرکبیر اراک 94 بیمار دارای ملاکهای تشخیصی اختلالات خاص یادگیری بر اساس مصاحبه تشخیصی DSMV توسط پزشک فوق تخصص ارجاع و بصورت تصادفی در دو گروه ممانتین و پلاسبو قرار گرفتند. نقایص شناختی قبل وبعد از درمان بوسیله تست عملکرد پیوسته، تست استروپ و فراخنای ارقام مستقیم و معکوس وکسلر و مکعبهای کرسی اندازه گیری شد.
نتایج : اطلاعات تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که تفاوت دو گروه در خطای ارائه پاسخ، پاسخ حذف و پاسخ صحیح تست عملکرد پیوسته معنیدار میباشد و در زمان پاسخ معنی دار نیست. در تست حافظه کاری شنیداری در شنیداری رو به جلو، شنیداری معکوس و جمع معنیدار بوده و در فراخنای شنیداری معنیدار نیست. در تست مکعبهای کرسی حافظه کاری فعال دیداری معنیدار میباشد (sig < 0.05).
نتیجه گیری : نتایج حاصل نشان داد ممانتین در بهبود توجه مستمر، حافظه کاری شنیداری و حافظه کاری بینایی اثربخش است درحالیکه در توجه انتخابی بیتأثیر بود و با توجه به مشابهتهای اختلال یادگیری با اختلال کم توجهی/ بیشفعالی و اثربخش بودن ممانتین در بهبود علایم بیش فعالی/کم توجهی میتوان از این دارو جهت بهبود نقایص شناختی اختلالات خاص یادگیری نیز استفاده نمود.
رامین حبیبی کلیبر، ابوالفضل فرید، فرناز شبان بسیم،
دوره 20، شماره 2 - ( 2-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات یادگیری از عوامل عقب ماندگی تحصیلی دانش آموزان است و نارساخوانی از شایعترین این اختلالات به حساب میآید. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر عملکرد خواندن دانشآموزان نارساخوان بود.
مواد و روشها: طرح پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش شامل افراد مبتلا به نارساخوانی تبریز در سال تحصیلی 95-1394 بود. نمونه آماری، شامل 45 نفر از مراجعه کنندگان ارجاع داده شده به عنوان واجدین اختلال یادگیری خواندن و نارساخوانی، از طرف مدارس ناحیه 2 تبریز به مراکز اختلالات یادگیری بودند که به روش نمونهگیری در دسترس جهت انجام این پژوهش انتخاب شدند و سپس در گروههای آزمایشی چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی و یک گروه کنترل با تعداد مساوی هر یک از گروهها(15 نفر) جایگزین شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس تجدید نظر شده هوش وکسلر کودکان و آزمون تشخیص خواندن و نارساخوانی استفاده شد. سپس مداخلات آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر روی دانشآموزان اجرا گردید. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره(مانکووا) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش آگاهی واج شناختی و آموزش چرخش ذهنی نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی تأثیر داشتهاند(001/0>p). همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری(05/0<p) بین تاثیر آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر عملکرد خواندن دانشآموزان مبتلا به نارساخوانی وجود ندارد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر دقت، سرعت و درک مطلب خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی تأثیر دارد.
مصطفی جانی، بهمن صالحی، سید علی آل یاسین، حسین داوودی،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف تحقیق حاضر تعیین اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی بود.
مواد و روشها: روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به بیماری قلبی عروقی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امیرکبیر شهر اراک بود و حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به طور غربالگری انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه گواه و آزمایش گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی مک نیو بود که شرکتکنندگان طی دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به آن پاسخ دادند و گروه آزمایش نیز طی 9 جلسه در جلسات درمان شناختی رفتاری شرکت کردند. (05/0<p) معنیدار تلقی گردید.
یافتهها :بین میانگین گروه آزمایش و گواه در متغیر کیفیت زندگی و مولفههای آن تفاوت معنیداری وجود داشت(05/0p<).
نتیجه گیری: تحلیل نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر کیفیت زندگی(حیطه عاطفی، فیزیکی و اجتماعی) اثر بخش است.
همدم ملاجعفر، حمید پورشریفی، فرحناز مسچی، حامد برماس، بیوک تاجری،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: در جوامع امروزی سالمندان یکی از گروههای اجتماعی رو به رشد هستند که با توجه به هرم سنی اهمیت روز افزونی یافتند. از این رو، این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی پروتکل مبتنی بر یکپارچه نگری بر کاهش پریشانی روانشناختی سالمندان انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون به همراه گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان بود که در نیمه دوم سال 1395 به درمانگاه بیمارستان تخت جمشید کرج مراجعه کردند که از این تعداد 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده، سپس به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90دقیقهای تحت درمان گروهی پروتکل یکپارچه نگر(تلفیقی از سه درمان شناختی- رفتاری، معنویت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) قرار گرفتند. در این پژوهش، برای گردآوری دادهها، از فرم کوتاه پرسشنامه پریشانی روانشناختی(DASS) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. دادهها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 19 با روش تجزیه و تحلیل کوواریانس تحلیل شد.
یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پروتکل مبتنی بر یکپارچه نگر منجر به تفاوت معنادار آماری(05/0>p) بین مراحل پیش آزمون و پس آزمون در نمره پریشانی روانشناختی شده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده، میتوان از پروتکل مبتنی بر یکپارچه نگری به عنوان روش درمانی مناسب و موثر در کاهش پریشانی روانشناختی سالمندان استفاده نمود.
الیاس نیکوی کوپس، زینب کریمی، زهرا آسوده نالکیاشری، سید جلال یونسی،
دوره 20، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مولفه های منابع شناخت خود و همنشینی با همسالان بزهکار در گرایش به اعتیاد در دانش آموزان دختر دبیرستانی انجام شد.
مواد و روش ها: روش این پژوهش از نوع همبستگی است. 132 دانش آموز دبیرستانی دختر، در سال تحصیلی 95-1394 به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه ی منابع شناخت خود، همنشینی با همسالان بزهکار و گرایش به اعتیاد پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین مولفه های منابع شناخت خود، بین خودمشاهده گری با گرایش به اعتیاد رابطه منفی و معنادار وجود دارد(01/0p<) و بین پسخوراند اجتماعی و مقایسه اجتماعی با گرایش به اعتیاد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(01/0p<) هم چنین بین همنشینی با همسالان بزهکار و گرایش به اعتیاد رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد(01/0p<).
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده، با تعدیل منابع شناخت خود و هم چنین برگزاری کلاس های روان شناختی برای نوجوان برای انتخاب دوست و همسال مناسب، می توان گرایش نوجوانان را به سمت مواد کاهش داد.