جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای سیپروفلوکساسین

حسین سرمد یان، فرشیده دید گر، حمید ابطحی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

مقدمه: از آنجا که استافیلوکوک اورئوس یکی از مهم‌ترین عوامل بیماری‌زای انسان می‌باشد و با توجه به کلونیزاسیون این باکتری در بینی، پرسنل ناقل، این باکتری می‌تواند باعث افزایش میزان بروز عفونت‌های بیمارستانی شود. این مطالعه جهت مقایسه اثر دو رژیم ضد میکروبی (موپیروسین موضعی داخل بینی و سیپروفلوکساسین خوراکی) در درمان و عود ناقلین استافیلوکوک طراحی شده است. روش کار: این کار آزمایی بالینی به صورت سه سویه کور بر روی 366 نفر از پرسنل بیمارستان ولیعصر(عج) اراک انجام شد. پس از انجام کشت بینی از تمام پرسنل، 45 نفر که کشت مثبت داشتند به عنوان ناقل استافیلوکوک اورئوس شناخته شده و در دو گروه A و B به ترتیب تحت درمان با رژیم سیپروفلوکساسین خوراکی تک دوز 1500 میلی گرم، به علاوه پماد ویتامین A+D به عنوان دارونما به مدت 5 روز و رژیم پلاسبوی خوراکی تک دوز به علاوه پماد موپیروسین داخلی بینی به مدت 5 روز قرار گرفتند. کشت مجدد بینی جهت بررسی تاثیر درمان پس از اتمام درمان انجام شد. هم‌چنین کشت مرحله آخر جهت بررسی میزان عود، 5 هفته پس از مصرف داروها انجام گرفت. اطلاعات به دست آمده دو گروه توسط آزمون کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: مشخص شد که 9/12 درصد از پرسنل بیمارستان ولیعصر(عج) اراک، ناقل استافیلوکوک اورئوس در بینی خود می‌باشند. تاثیر درمانی رژیم موضعی موپیروسین داخل بینی( درمان در 5/89 درصد موارد) به طور معنی‌داری بالاتر از رژیم خوراکی سیپروفلوکساسین تک دوز (درمان در 55 درصد موارد) بود(019/0 =p). اما میزان عود پس از مصرف رژیم موضعی 3/13 درصد و پس از مصرف رژیم خوراکی 20 درصد بود که تفاوت معنی‌داری مشاهده ‌نشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این مطالعه، رژیم موضعی پماد موپیروسین تأثیر بیشتری نسبت به رژیم خوراکی سیپروفلوکساسین تک دوز بر روی درمان ناقلین بینی استافیلوکوک اورئوس دارد. هم‌چنین در این مطالعه تفاوت معنی‌داری در میزان عود ناقلی استافیلوکوک اورئوس پس از مصرف هر کدام از دو رژیم دارویی فوق مشاهده نشد.
پدرام آریا پناه، مرتضی ستاری، زهرا جعفری آذر، آدنیس پورمحمدی مجاوری،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: دانشمندان مدتهاست به واسطه مشکلات حاصله از پانسما‎ن‎های سنتی در صدد تولید ترکیبی به عنوان جایگزین برای آنها هستند. ویژگی‎های منحصر به فرد سلولز باکتریایی تولید شده توسط استوباکتر گزیلینوم که ناشی از نانو ساختار ظریف بافت آن هست باعث شده تحقیقاتی جهت تولید یک پانسمان ایده آل از این ترکیب صورت گیرد. هدف اصلی از این مطالعه بررسی اثر سلولز باکتریایی حاوی آنتی بیوتیک بر روی کشت باکتری استافیلوکوکوس ارئوس می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی دیسک‎های سلولزی که از سلولز باکتریایی تهیه شده بودند و دیسک‎های کاغذی فاقد آنتی بیوتیک درون محلول اسیدی 3/3 درصد سیپروفلوکساسین هیدروکلراید قرار گرفتند. سپس این دیسک ها به همراه دیسک‎های کاغذی استاندارد و دیسک‎های شاهد سلولزی و کاغذی (بدون آنتی بیوتیک) بر روی محیط استافیلوکوکوس ارئوس قرار داده شدند و نتایج به صورت هاله عدم رشد پس از 24 ساعت اندازه‎گیری گردید. تعیین میزان سیپروفلوکساسین هیدروکلراید جذب شده در سلولز با مقایسه اثر دیسک‎های سلولزی حاوی غلظت‎های مختلف آنتی بیوتیک و دیسک‎های استاندارد سیپروفلوکساسین مقدور می‎باشد. یافته‎ها: هر دو نوع دیسک سلولزی و کاغذی حاوی سیپروفلوکساسین هیدروکلراید هاله عدم رشد در محیط استافیلوکوکوس ارئوس ایجاد کردند. از سویی دیگر هاله عدم رشد حاصل از دیسک‎های سلولزی و کاغذی (شاهد منفی) جزئی و قابل چشم پوشی بود. نتیجه گیری: با توجه به ویژگی‎های منحصر به فرد سلولز باکتریایی به عنوان پانسمان و اثبات توانایی آن در جذب و رهایش آنتی‎بیوتیک سیپروفلوکساسین هیدروکلراید آینده روشنی جهت تولید پانسمان حاوی آنتی بیوتیک از این فرآورده میکروبی پیش‎بینی می‎شود.
فاطمه حکیمی، نجمه رنجی، محمد فائزی قاسمی،
دوره 19، شماره 7 - ( 7-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سودومونای آئروژینوزا یک پاتوژن فرصت طلب بیمارستانی است که به خاطر مقاومت ذاتی و اکتسابی به طیف گسترده‌ای از آنتی‌بیوتیک‌ها تهدیدی برای مراقبت‌های کلینیکال محسوب می‌شود. یکی از مکانیسم‌های مقاومت دارویی در سودوموناس آئروژینوزا، جهش در ژن‌های تنظیم کننده منفی سیستم افلاکس پمپ نظیر nalC می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی جهش‌های ژن nalC در جدایه‌های سودوموناس آئروژینوزا از بعضی بیمارستان‌های رشت و آزمایشگاه‌های لاهیجان بود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی 45 سویه سودوموناس آئروژینوزا در یک مقطع یک ساله از چندین بیمارستان رشت و آزمایشگاه لاهیجان جداسازی شدند و به کمک روش‌های بیوشیمیایی تعیین هویت شدند. حساسیت و مقاومت به آنتی‌بیوتیک به روش کربی بور و مایکرودایلوشن تعیین گردید. سپس به روش PCR- سکونسینگ جهش‌های ژن nalC در جدایه‌های مقاوم به سیپروفلوکساسین بررسی گردید.

یافتهها: در این مطالعه بیش‌ترین جدایه‌های سودوموناس آئروژینوزا از نمونه‌های ادراری (53 درصد) و سپس نمونه‌های سوختگی (31 درصد) جمع‌آوری شد. بیش‌ترین میزان مقاومت نسبت به اریترومایسین (100 درصد) و کم‌ترین میزان مقاومت نسبت به سیپروفلوکساسین (31 درصد) مشاهده گردید. بالاترین میزان MIC سیپروفلوکساسین در بعضی از نمونه‌ها بیش ازμg/ml 512 تعیین گردید. نتایج سکونسینگ نشان داد که 12 جدایه مقاوم به سیپروفلوکساسین دارای یک یا چند جهش بدمعنی G71E ،S209R و E153Q در ژن nalC بودند.

نتیجه‌گیری: با توجه به این که جهش در اغلب جدایه‌ها در این مطالعه تعیین شده، به نظر می‌رسد جهش در ژن nalC نقش مهمی در ایجاد مقاومت به سیپروفلوکساسین در جدایه‌های بیمارستانی سودوموناس آئروژینوزا در استان گیلان داشته باشد.


عارف محمدی پور، نجمه رنجی، لیلا اسدپور،
دوره 20، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا یک پاتوژن فرصت طلب بیمارستانی است که با استفاده از چندین گروه از آنتی بیوتیکها در درمان باعث ظهور مقاومت چند دارویی شده است. یکی از مکانیسمهای مقاومت دارویی در سودوموناس آئروژینوزا ،افزایش بیان سیستم افلاکس پمپ MexXY-oprM میباشد. سیلیبین به عنوان فلاونولیگنان اصلی سیلیمارین مستخرج از خارمریم، یک محافظتکننده کبدی است که اخیرًا اثرات ضد باکتریایی آن مطالعه شده است. در این مطالعه، اثر ترکیب سیلیبین و سیپروفلوکساسین بر بیان ژن oprM در جدایههای بالینی سودوموناس آئروژینوزا مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه، هفت جدایه سودوموناس آئروژینوزای مقاوم به سیپروفلوکساسین تحت تیمار با سیپروفلوکساسین(1/2MIC) به تنهایی(نمونه کنترل) و در ترکیب با سیلیبین انکپسوله در میسل(نانوذرات) (نمونه تست) قرار گرفت. بعد از 24 ساعت، استخراج RNA و سنتز cDNA از سلولهای تیمار شده و تیمار نشده با سیلیبین صورت گرفت و بیان ژن oprM به روشReal-time PCR به صورت کمی بررسی شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که سیلیبین انکپسوله در نانوذرات (400 میکروگرم بر میلی لیتر) در طول 24 ساعت، مرگ را تا 50 درصد در جدایههای مقاوم تحت تیمار با سیپروفلوکساسین القاء میکند. همچنین آنالیزReal-time PCR کمی آشکار کرد که سیلیبین انکپسوله در نانوذرات، بیان ژن oprM را در مقایسه با سلولهای بدون تیمار با سیلیبین کاهش میدهد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد کاهش بیان oprM در جدایههای مقاوم منجر به کاهش mexAB-oprM و mexXY-oprMدر سطح سلول، متعاقباً کاهش خروج دارو به محیط خارج سلولی و افزایش حساسیت به آنتی بیوتیکها میشود.
 
بزرگمهر ایمانی پیرسرایی، نجمه رنجی، لیلا اسدپور،
دوره 21، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا یک باکتری گرم منفی و فرصت طلب است که علت اصلی عفونت‌های بیمارستانی مانند سوختگی شدید می‌باشد. کورکومین جزء اصلی گیاه زردچوبه  (Curcuma longa)است که دارای اثرات ضد سرطانی و ضد التهابی است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر ضد باکتریایی کورکومین در سودوموناس آئروژینوزا از طریق بیان mexC  و mexD بود.
مواد و روش­‌ها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، سویه‌های سودوموناس آئروژینوزا از بیمارستان‌ها و آزمایشگاه‌های استان گیلان تهیه شد. پس از تست آنتی‌بیوگرام و آزمایش MIC، چهار جدایه مقاوم به سیپروفلوکساسین با استفاده از سیپروفلوکساسین به تنهایی (MIC2/1) (نمونه کنترل) و در ترکیب با کورکومین انکپسوله در نانوذرات میسلی (نمونه تست) تیمار شدند. پس از 24 ساعت، استخراج RNA و سنتز cDNA انجام شد. سپس بیان ژن‌های  mexC وmexD  با استفاده از روش Real-Time PCR در سلول‌های تحت تیمار با کورکومین و بدون تیمار مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ‌ها: این مطالعه نشان داد که ترکیب سیپروفلوکساسین (MIC2/1) با کورکومین انکپسوله در نانوذرات میسلی باعث مهار رشد تقریباً 50 درصدی در سودوموناس آئروژینوزا می­شود. در سلول‌های تیمار شده با کورکومین و سیپروفلوکساسین در مقایسه با سلول‌های تیمار شده با سیپروفلوکساسین به تنهایی، ژن‌های mexCو mexD به میزان 65/0< و 1/0< به ترتیب در سه جدایه و چهار جدایه کاهش بیان معنی دار (05/0> p) داشتند.
نتیجه­گیری: نتایج ما نشان داد که کورکومین انکپسوله در نانوذرات میسلی همراه با غلظت MIC2/1 سیپروفلوکساسین موجب مهار رشد سودوموناس آئروژینوزا از طریق کاهش بیان ژن‌های mexC و mexD می‌شود.

مرسده فاطمه یزدان بخش، ابوسعید رشیدی، محمدکریم رحیمی، رامین خواجوی، حامد شفارودی،
دوره 21، شماره 4 - ( 5-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این تحقیق، تهیه نانو الیاف سلولزی با پایه سبوس گندم به عنوان یک پسماند کشاورزی و ارزیابی اثر ضدمیکروبی آن با آغشتهسازی داروی سیپروفلوکساسین هیدروکلراید بر روی باکتری استافیلوکوک اورئوس بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ابتدا دیسکهای سلولزی از نانو الیاف آغشته به دارو آماده شدند. سپس این دیسکها به همراه دیسکهای کاغذی استاندارد بر روی محیط استافیلوکوک اورئوس قرار گرفتند. نتایج به صورت‌ هاله عدم رشد پس از 24 ساعت اندازهگیری گردید. تعیین میزان سیپروفلوکساسین هیدروکلراید جذب شده بر روی نانوالیاف سلولزی با مقایسه اثر دیسک­های سلولزی حاوی غلظتهای مختلف آنتیبیوتیک و دیسکهای استاندارد سیپروفلوکساسین صورت گرفت. مدت زمان بهبودی زخم سطحی در پوست رت با پانسمان نانو الیاف آغشته به دارو و بدون دارو مقایسه گردید.
یافتهها: دیسک (نانو آلفاسلولزی) آغشته به داروی سیپروفلوکساسین هیدروکلراید، هاله عدم رشد در محیط استافیلوکوک اورئوس ایجاد کرد. اندازه‌گیری ابعاد زخم با عکسبرداری دیجیتال و نرم افزار ImageJ انجام گرفت. نتایج حاصل از روند بهبودی طی پنج روز با آزمون آماری آنووا و آزمایش پاتولوژی تحلیل شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که دیسک نانوالیاف سلولزی در محیط کشت برای کنترل باکتری می‌تواند مفید باشد. هم‌چنین مساحت زخمها در رتهایی( موش­هایی) که با دیسک‌های نانو الیاف آغشته به دارو پانسمان شدند به صورت معنی‌داری کمتر از گروه شاهد بود (05/0> p).

احمد صاحب الزمانی، دکتر مریم صدرنیا، دکتر مجید اکبری، دکتر ساسان ساکی،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف پمپ افلاکس در سودوموناس آئروجینوزا باعث مقاومت آنتی‌بیوتیک‌های خانواده کینولون‌ها با اخراج آن از سلول سودوموناس می‌شود؛ بنابراین مهار این پمپ با کمک ترکیبات شیمیایی غیر‌فعال‌کننده فعالیت پمپ می‌تواند باعث مقابله با مقاومت دارویی باکتری شود. هدف از این پژوهش، ارزیابی استفاده از سرترالین به ‌عنوان مهارکننده پمپ افلاکس در سودوموناس آئروجینوزا برای کاهش مقاومت دارویی است.
مواد و روش ها سویه‌های سودوموناس آئروجینوزای ارزیابی‌شده در این پژوهش از نمونه‌های بالینی بیماران جداسازی و پس از شناسایی آن‌ها با روش‌های میکروب‌شناسی، ‌مقاومت آن‌ها نسبت به سیپروفلوکساسین با روش کربی بائر ارزیابی شد. حداقل غلظت ممانعت‌کننده سیپروفلوکساسین با روش سریال رقتی محیط مایع در میکروپلیت و حداقل غلظت کشنده دارو با کشت و نیز روش‌ MTT برای سویه‌های مقاوم به داروی سودوموناس آئروجینوزا و سوش استاندارد سودوموناس آئروجینوزای 25873 ‌تعیین شد. بررسی شکست مقاومت با اضافه کردن سرترالین به محیط مولر هینتون آگار و تعیین قطر هاله سیپروفلوکساسین انجام شد. حضور پمپ افلاکس به روش فنوتیپی با استفاده از ماده دارویی سرترالین و روش سریال رقتی محیط مایع در میکروپلیت، روی سویه‌های مقاوم به سیپروفلوکساسین ارزیابی شد. وجود ژن مولد این پمپ به روش ژنوتایپی در سویه‌های مقاوم با انجام PCR تعیین شد. از سویه استاندارد PAO1 سودوموناس آئروجینوزا به عنوان کنترل مثبت استفاده شد.  
ملاحظات اخلاقی این پژوهش با کد اخلاق IR.IAU.B.REC.1401.011 به تصویب کمیته اخلاق دانشکده علوم‌پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد رسید.
یافته ها بر اساس نتایج کربی بائر،  3 سویه مقاوم به سیپروفلوکساسین در نظر گرفته شد.  حداقل غلظت ممانعت‌کننده سویه‌های مقاوم به دارو بین 32 تا 64 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر و حداقل غلظت کشنده دارو بین 16 تا 32 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر بود. با انجام الکتروفورز روی محصولات PCR مشخص شد سویه‌های مورد آزمایش، حاوی ژن mexA ‌کد‌کننده پمپ افلاکس هستند. در محیط آگار‌دار بدون سرترالین، قطر هاله اطراف دیسک سیپروفلوکساسین صفر بود، اما پس از افزودن سرترالین، قطر هاله به 25 میلی‌متر افزایش یافت. همچنین حداقل غلظت ممانعت‌کننده از رشد سیپروفلوکساسین در سویه‌ها قبل از اضافه‌ کردن 2 درصد سرترالین، 128 میکروگرم بر میلی‌لیتر بود که پس از اضافه کردن سرترالین به 4 میکرو‌گرم بر میلی‌لیتر تبدیل شد. 
نتیجه گیری سرترالین باعث کاهش حداقل غلظت ممانعت‌کننده دارو از طریق کاهش کارایی پمپ افلاکس در باکتری سودوموناس آئروجینوزا می‌شود و مقاومت باکتری را نسبت به آنتی‌بیوتیک سیپروفلوکساسین کاهش می‌دهد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb