2 نتیجه برای سندرم دیسترس تنفسی
نیره باغچقی، حمیدرضا کوهستانی، اکرم دبیریان، حمید علوی مجد،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
مقدمه: امروزه استفاده از طب مکمل و جایگزین در حال افزایش است و لمس به عنوان یکی از این روشها شناخته شده است. لمس از تحریکات حسی مفید برای نوزادان نارس میباشد. با این حال نتایج تحقیقات نشان دادهاند که نوزادان زودرس بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بسیار کم تحت لمس قرار میگیرند. هدف این مطالعه تعیین تأثیر لمس بر میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در نوزادان مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی میباشد. روش کار: این تحقیق یک مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی با اندازهگیریهای مکرر میباشد که بر روی 37 نوزاد مبتلا به سندرم دسترس تنفسی انجام شده است. جهت جمع آوری دادهها از یک فرم ثبت اطلاعات که شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و جدول ثبت میزان اشباع اکسیژن خون شریانی بود، استفاده شد. ابزار دیگر مورد استفاده دستگاه پالس اکسی متر نلکور بود. اطلاعات طی سه روز متوالی جمعآوری گردید. اشباع اکسیژن خون شریانی 5 دقیقه قبل از لمس ثبت شده، سپس واحدهای پژوهش به مدت 5 دقیقه لمس شدند و با فاصله 5 و 15 دقیقه بعد از لمس، اشباع اکسیژن خون شریانی مجدداً کنترل شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازهگیریهای مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که در روز اول، میانگین میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در 5 دقیقه قبل از لمس، 5 دقیقه بعد از لمس و 15 دقیقه بعد از لمس به ترتیب 67/95 ،91/95 و 96 بود. در روز دوم میانگین میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در 5 دقیقه قبل از لمس، 5 دقیقه بعد از لمس و 15 دقیقه بعد از لمس به ترتیب72/95 ، 05/96 و 08/96 بود. در روز سوم میانگین میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در 5 دقیقه قبل از لمس، 5 دقیقه بعد از لمس و 15 دقیقه بعد از لمس به ترتیب 75/95 ، 16/96 و13/96 بود. در هر یک از سه روز مداخله، میزان اشباع اکسیژن خون شریانی 5 و15 دقیقه بعد از لمس بیشتر از 5 دقیقه قبل از لمس بود(01/0p<). اما تفاوت آماری معنیداری بین 5 دقیقه بعد از لمس و 15 دقیقه بعد از لمس وجود نداشت. همچنین میزان اشباع اکسیژن خون شریانی طی سه روز مداخله تفاوت آماری معنیداری نداشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین لمس و افزایش اشباع اکسیژن خون شریانی ارتباط معنیداری وجود دارد. در آموزش پرستاران شاغل در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان باید بر اهمیت لمس حین مراقبت از این گونه نوزادان تاکید کرد. این یافتهها نشان داد که لمس برای نوزادان نارس مفید است و میتواند نقطه آغازی جهت انجام چنین تحقیقاتی باشد.
محمد حیدرزاده، ابولفضل صفرعلیزاده، رضا شبانلوئی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: در بین روشهای حمایت تنفسی، فشار مثبت هوایی از طریق بینی و تهویه مکانیکی به دلیل تاثیر در کاهش عوارض سندرم دیسترس تنفسی شناخته شدهتر میباشند. به علاوه تجویز زود هنگام این فشار و سورفاکتانت در کاهش نیاز به تهویه مکانیکی و عوارض آن موثر است. مطالعه با هدف مقایسه فشار مثبت هوایی و تهویه مکانیکی در نوزادان نارس دچار سندرم دیسترس تنفسی طراحی گردیده است. مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 60 نوزاد نارس (کمتر از32 هفته) بررسی شدند. نوزادان پس از دریافت یک دوز سورفاکتانت داخل تراشه (4سی سی بر کیلوگرم وزن بدن)، به طور تصادفی به ترتیب در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند و حمایت تنفسی با استفاده از فشار مثبت هوایی یا تهویه مکانیکی برقرار شد. یافتهها: نوزادان دوگروه از نظر سن حاملگی و وزن تولد اختلاف معنیدار نداشتند. متوسط مدت زمان تهویه مکانیکی در گروه مورد به طور معنیداری کمتر بود(001/0=p). در روز سوم، تعداد نوزادان وابسته به ونتیلاتور در گروه شاهد بیشتر بود (7/26 درصد در برابر 3/83 درصد). از نظر تعداد دوزهای ثانویه سورفاکتانت، میزان مرگ و تعداد بیماران دچار عوارض کوتاه مدت طی بستری بیمارستانی تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود نداشت. نتیجهگیری: در تعداد قابل توجهی از نوزادان نارس دچار سندرم دیسترس تنفسی میتوان پس از دریافت سورفاکتانت، لوله تراشه را خارج نموده و تحت درمان با فشار مثبت هوایی از طریق بینی قرار داد. این امر روشی بالقوه مفید جهت حمایت تنفسی با میزان مرگ و میر و عوارض کم در نوزادان بسیار نارس میباشد.