جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای دیابت قندی

محمدرضا رضوانفر،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

افت وضعیتی فشار خون(Orthostatic Hypotension)  یکی از عوارض دیابت به علت درگیری سیستم عصبی خودکار (اتونوم) است که به عنوان ناتوان کننده ترین عارضه ی درگیری این سیستم شناخته می شود. این پژوهش مطالعه ای تحلیلی از نوع مورد شاهدی بود که به منظور تعیین ارتباط هریک از عوامل طول مدت ابتلاء و نوع دیابت با فراوانی این عارضه در بیماران مبتلا به دیابت بستری شده در بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1376 انجام شده است. از مجموع 300 بیمار دیابتی که تحت بررسی قرار گرفتند 100 نفر افت وضعیتی فشار خون داشتند که به عنوان گروه مورد در نظر گرفته شدند و 200 نفر افت وضعیتی فشار خون نداشتند که به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. از مجموع بیماران گروه مورد، 14 نفر مبتلا به دیابت قندی نوع وابسته به انسولین یا (Insulin  Dependent  Diabetes  Mellitus) IDDM و 86 نفر مبتلا به دیابت قندی غیر وابسته به انسولین یا (Noninsulin  dependent  Diabetes  Mellitus) NIDDM بودند و از مجموع بیماران گروه شاهد، 22 نفر IDDM و 178 نفر NIDDM  داشتند. میانگین طول مدت دیابت در گروه مورد 44-8 سال و در گروه شاهد 65-7 سال بود که با استفاده از تست t مشخص شد که این اختلاف معنی دار نیست و لذا بین طول مدت ابتلاء به دیابت با فراوانی افت وضعیتی فشار خون ارتباطی وجود ندارد.(P=0/05)  همچنین با بررسی ارتباط نوع دیابت با فراوانی افت وضعیتی فشار خون با استفاده از تست (مجذور کادو) مشخص شد که ارتباط معنی داری بین دو گروه مورد و شاهد وجود ندارد.(P=0/05)  و در مجموع نتیجه گیری شد که برخلاف بعضی عوارض دیابت که با افزایش طول مدت ابتلاء فراوانی آنها افزایش می یابد یا بعضا در یک نوع بیشتر از دیگری است، افت وضعیتی فشار خون ارتباطی با طول مدت ابتلاء به دیابت و نوع دیابت ندارد.

سعید منصوری، عباس عطاری، مسعود امینی، رضا باقریان،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

مقدمه: داروهای آنتی سایکوتیک آتی پیک (جدید) بر خلاف داروهای آنتی سایکوتیک تی پیک (قدیم) عوارض اکستراپیرامیدال کم تری دارند. ولی اختلالات متابولیک بیش تری ایجاد می کنند که منجر به افزایش هزینه بهداشتی–درمانی در جامعه می شوند. هدف از این مطالعه مقایسه میزان بروز دیابت قندی در جانبازان اعصاب و روان تحت درمان با داروهای آنتی سایکوتیک قدیمی و داروهای آنتی سایکوتیک جدید می باشد.
روش کار: این مطالعه به صورت هم گروهی تاریخی بر روی 200 نفر از جانبازان اعصاب و روان مراجعه کننده به کلینیک امیرالمومنین (ع) اصفهان که حداقل یکسال داروی آنتی سایکوتیک آتی پیک (کلوزایین، ریسپریدون)، تی پیک یا هر دو را تواما مصرف می کردند، انجام شد. بیماران واجد شرایط به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. قند خون ناشتا، تری گلیسیرید و کلسترول قبل از شروع داروی آنتی سایکوتیک اندازه گیری و در پرونده ثبت شده بود و در زمان اجراء طرح، قند خون ناشتا در بیماران اندازه گیری شد و در صورتی که قند خون ناشتا مساوی و بالاتر از 126 میلی گرم بر دسی لیتر بود، به عنوان دیابت در نظر گرفته می شد که با انجام تست تحمل گلوکز تایید می گردید و برای مقایسه میانگین قند خون ناشتا قبل و بعد از مصرف دارو در هر گروه، میزان بروز دیابت، رابطه متغیرهای زمینه ای کمی با بروز دیابت و بررسی رابطه بین بروز دیابت با دوز و مدت مصرف داروی آنتی سایکوتیک از آزمون های آماری تی زوج، مجذور کای، رگرسیون لجستیک و آنالیز واریانس استفاده شد.
نتایج: از 200 نفر که در سه گروه قرار گرفتند 135 نفر مصرف کننده آنتی سایکوتیک قدیمی نظیر کلروپرومازین، پرفنازین، هالوپریدول، تری فلوپرازین، فلوفنازین، تیوتیکسین، فلوآنکسول، تیوریدازین و 39 نفر مصرف کننده آنتی سایکوتیک جدید شامل کلوزاپین و ریسپریدون و 26 نفر مصرف کننده توام آنتی سایکوتیک جدید و قدیم بودند. بالاترین میزان بروز دیابت در بیمارانی بود که آنتی سایکوتیک جدید مصرف می کردند (12/8%) ولی اختلاف آن با دو گروه دیگر معنی دار نبود. میزان بروز دیابت در کسانی که آنتی سایکوتیک قدیمی مصرف می کردند 6/7% و در گروه مصرف کننده توام تی پیک و آتی پیک 3/8% بود.
نتیجه گیری: با توجه به احتمال بروز دیابت بر اثر مصرف داروهای آنتی سایکوتیک قدیم و جدید و به خصوص بروز بیش تر آن با آنتی سایتوتیک های جدید، لازم است قبل از شروع هر داروی آنتی سایکوتیک، بیمار از نظر عوامل خطر بروز دیابت به خوبی بررسی و سپس داروی مورد نظر تجویز شود و در طی درمان نیز به طور مکرر و منظم از نظر بروز دیابت مورد ارزیابی قرار گیرد.

محمدعلی شریعت زاده، ملک سلیمانی، عبدالرحمان دزفولیان، میترا نوری، اسماعیل رودی،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده

مقدمه: بیماری دیابت در روند خود به نفروپاتی ختم می شود که از علائم آن افزایش وزن و حجم کلیه و اجزاء آن می باشد. با توجه به ترکیبات مفید پیاز در رابطه با خواص آنتی اکسیدانی و کاهش استرس اکسیداتیو و کاهش دهندگی قند خون هدف مطالعه حاضر بررسی عصاره آبی-الکلی پیاز خوراکی جهت پیشگیری از نفروپاتی و تاثیر آن بر روی ساختمان کلیه به روش استریولوژی است.
روش کار: در این مطالعه تجربی چهار گروه رت بالغ از نژاد ویستار (تعداد=8) به صورت تصادفی انتخاب شدند. گروه کنترل؛ گروه کنترل + گروه دیابتی محض، گروه دیابتی + عصاره القاء دیابت از طریق تزریق داخل صفاقی استرپتوزوسین (60 میلی گرم بر کیلوگرم) انجام شد. سپس گروه کنترل + عصاره و گروه دیابتی + عصاره هر روز به مدت 4 هفته با عصاره آبی-الکلی پیاز خوراکی (50 میلی گرم در هر موش) تیمار شدند. سپس همه گروه ها پس از این مدت در آزمایشگاه بیهوش و تشریح شدند و کلیه های چپ رت ها خارج و در محلول بوئن فیکس شدند و بعد از آن فرایند پاساژ بافتی و رنگ آمیزی H&E  انجام شد و با استفاده از تکنیک های استریولوژی محاسبات کمی با روش کاوالیه برای حجم کورتکس، مدولا و گلومرول ها و حجم کلیه صورت گرفت. اطلاعات حاصل با استفاده از نرم افزارSPSS  از طریق آزمون آماری آنوا یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. P کمتر از 0/05 معنی دار تلقی شد.
نتایج: وزن اولیه و ثانویه رت ها در دو گروه دیابتی محض و دیابتی + عصاره تفاوت نداشت اما در دو گروه کنترل و کنترل + عصاره متفاوت بود (0/05P<). وزن کلیه در گروه دیابتی + عصاره در مقایسه با گروه دیابتی محض دارای تفاوت معنی دار بود (0/001P<). حجم مدولا، کورتکس و کل کلیه در گروه دیابتی محض در مقایسه با گروه دیابتی + عصاره تفاوت نکرد. در صورتی که حجم کل گلومرول ها در دو گروه دیابتی محض و دیابتی + وعصاره تفاوت معنی داری را نشان داد (0/001P<).
نتیجه گیری: القاء دیابت تجربی توسط STZ  در یک دوره کوتاه مدت نشان داد که عصاره پیاز خوراکی از هیپرتروفی گلومرول و افزایش وزن کلیه در رت های دیابتی جلوگیری می کند، در صورتی که بر روی حجم کل کلیه اثر ندارد. لذا پیشنهاد می گردد اثرات عصاره پیاز بر ساختار کلیه در یک دوره طولانی مدت مورد بررسی قرار گیرد.

مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ نژاد مجرد،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده

مقدمه: برخی حیوانات ازمایشگاهی نظیر موش صحرایی دیابتی در دازمدت یک پاسخ نوسی سپتیو تشدید شده به محرک های شیمیایی، مکانیکی و حرارتی نشان می دهند. از طرف دیگر، هیپرآلژزی بهدعنوان یکی از نشانه های مهم نوروپاتی ناشی از دیابت قندی در برخی از انسان های مبتلا شناخته می شود. با توجه به وجود شواهد در طب سنتی و نوین مبنی بر اثر ضد دیابتی برگ چغندر، در تحقیق حاضر اثر ضد درد احتمالی مصرف خوراکی برگ چغندر در موش های صحرایی نر دیابتی شده توسط داروی استرپتوزوتوسین مورد بررسی تحقیقاتی قرار گرفت.
روش کار: برای انجام کار، موش ها به طور تصادفی به پنج گروه کنترل، کنترل تیمار شده با برگ چغندر، کنترل تیمار شده با سدیم سالیسیلات (کنترل مثبت)، دیابتی و دیابتی تیمار شده با برگ چغندر تقسیم بندی شدند. پس از گذشت یک ماه پاسخ نوسی سپتیو در دو مرحله حاد و مزمن از آزمون فرمالین، بر مبنای یک معیار چهار درجه ای سنجش درد، مورد ارزیابی کمی قرار گرفت.
نتایج: نتایج حاصله نشان داد که در موش های دیابتی نمرات درد در هر دو فاز آزمون افزایش می یابد و تجویز خوراکی برگ چغندر به مدت یک ماه هرچند موجب کاهش معنی دار سطح گلوکز سرم گردید، ولی کاهش معنی دار نمرات درد را در هر دو فاز آزمون باعث نگردید. به علاوه گروه کنترل دریافت کننده سدیم سالیسیلات نیز کاهش معنی دار در نمره درد را فقط در فاز دوم آزمون فرمالین نشان داد.
نتیجه گیری: به طور خلاصه می توان گفت که تجویز برگ چغندر به مدت یک ماه به موش های دیابتی علیرغم اعمال  اثرات ضد دیابتی، موجب تخفیف معنی دار پاسخ نوسی سپتو در موش های دیابتی در آزمون فرمالین نمی گردد.

مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ نژاد مجرد، سمیرا یادگاری، سید روح اله میری،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده

مقدمه: با توجه به افزایش بروز آترواسکلروز و بیماری‌های قلبی-عروقی در دیابت قندی و ضرورت کنترل این عارضه، در این پژوهش اثر مصرف خوراکی دانه اسفرزه به مدت 2 ماه بر پاسخ‌گویی انقباضی آئورت ایزوله در مدل تجربی دیابت قندی در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: در این پژوهش تجربی 32 موش صحرایی نر از نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با اسفرزه، دیابتی و دیابتی تحت درمان با اسفرزه تقسیم‌بندی شدند. برای دیابتی شدن موش‌ها از داروی استرپتوزوتوسین به میزان 60 میلی‌گرم بر کیلوگرم به طور داخل صفاقی استفاده شد. دو گروه تحت تیمار با اسفرزه نیز پودر این گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش را با یک نسبت وزنی 25/6درصد دریافت نمودند. پس از گذشت دو ماه پاسخ انقباضی حلقه‌های آئورت سینه‌ای به کلرور پتاسیم و نور آدرنالین با استفاده از بساط بافت ایزوله مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری آنالیز واریانس و توکی استفاده شد. نتایج: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنی‌داری را در پایان ماه‌های اول و دوم در مقایسه با هفته قبل از آزمایش داشته(001/0 p<) ، در حالی که میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی تحت درمان با اسفرزه کاهش معنی‌داری را در مقایسه با گروه دیابتی نشان نداد. به علاوه پاسخ انقباضی در گروه دیابتی تحت درمان با اسفرزه به کلرور پتاسیم (05/0p<) و نورآدرنالین (01/0 p<) به طور معنی‌دار کمتر از گروه دیابتی درمان نشده، بود. هم‌چنین در پاسخ انقباضی به کلرور پتاسیم و نورآدرنالین در گروه کنترل تحت تیمار در مقایسه با گروه کنترل هیچ‌گونه تغییر معنی‌داری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: مصرف خوراکی دانه اسفرزه به مدت 2 ماه در کاهش پاسخ انقباضی سیستم عروقی و احتمالاً در جلوگیری از بروز هیپرتانسیون متعاقب آن، در مدل تجربی دیابت قندی نوع I در موش صحرایی موثر می باشد.
مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ نژاد مجردی، مریم فلاح محمدی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

مقدمه: کاهش دادن سطح گلوکز و لیپیدهای نامطلوب سرم در بیماران دیابتی با استفاده از گیاهان دارویی از اهمیت بالینی زیادی برخوردار می‌باشد. در این راستا گیاه ماریتیغال دارای خاصیت کاهش دهندگی پراکسیداسیون لیپیدی و سطح لیپیدهای سرم در مدل تجربی هیپرلیپیدمی می‌باشد. لذا در بررسی حاضر اثر مصرف خوراکی و مزمن این گیاه بر میزان گلوکز، تری گلیسیرید، کلسترول توتال، کلسترول LDL و HDL موش صحرایی دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی موش‌های صحرایی ماده (36=n) به طور تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با ماریتیغال، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با ماریتیغال تقسیم‌بندی شدند. دو گروه تحت تیمار با ماریتیغال، پودر گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش (25/6 درصد) را به مدت 4 هفته دریافت نمودند. میزان گلوکز، تری گلیسیرید، کلسترول تام، کلسترول LDL و HDL سرم قبل از مداخله و در هفته‌های دوم و چهارم پس از مداخله تعیین گردید. اطلاعات توسط آزمون‌های آماری آنالیز واریانس با اندازه‌گیری مکرر، تی دانش آموزی و زوج، آنالیز واریانس یک طرفه و توکی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنی‌داری را در هفته چهارم در مقایسه با هفته قبل از مداخله نشان داد (001/0p<) و در گروه دیابتی تحت درمان با ماریتیغال کاهش مختصر و غیر معنی‌دار در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد. به علاوه سطح تری گلیسیرید در گروه دیابتی افزایش معنی‌داری را در هفته چهارم نسبت به هفته قبل از بررسی (05/0p<) نشان داد و سطح تری گلیسیرید در هفته چهارم در گروه دیابتی تحت درمان با ماریتیغال در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنی‌داری پائین‌تر بود (05/0p<). هم‌چنین یک کاهش معنی‌دار در سطح کلسترول سرم در گروه دیابتی تحت درمان با ماریتیغال در هفته چهارم در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد (05/0p<). از طرف دیگر، میزان کلسترول HDL و LDL در گروه دیابتی تحت تیمار در همین هفته در حد معنی‌دار و به ترتیب بیشتر و کمتر از گروه دیابتی بود (05/0p<). نتیجه گیری: مصرف خوراکی و درازمدت بخش هوائی گیاه ماریتیغال در مدل تجربی دیابت قندی اثر هیپوگلیسمیک نداشته و موجب تغییرات مطلوب و سودمند در سطح لیپیدهای خون می‌گردد.
مهرعلی رحیمی، عفت مشهدی، ابراهیم کریمی،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1386 )
چکیده

مقدمه: دیابت قندی بیماری مزمنی است که اثر آن بر روی اکثر ارگان‌های بدن شناخته شده است ولی در رابطه با اثر دیابت بر‌شنوایی به دلیل مطالعات و تحقیقات اندکی که صورت گرفته ابهامات زیادی به چشم می‌خورد. لذا این مطالعه به منظور بررسی ارتباط دیابت با شنوایی در سال 83-82 در مرکز تحقیقات دیابت کرمانشاه انجام گرفت. روش کار: این مطالعه به روش موردی – شاهدی صورت گرفت. در این بررسی 82 بیمار دیابتی (26 بیمار دیابت نوع یک و 56 بیمار دیابت نوع 2) به طور تصادفی از مراجعه کنندگان به مرکز تحقیقات دیابت (که همگی دارای پرونده پزشکی بودند) با محدوده سنی بین 55-15 سال و مدت ابتلا بالاتر از سه سال به عنوان گروه مورد و 82 نفر که از نظر سنی و جنسی با گروه بیمار مطابقت داشتند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. پس از تکمیل پرسش‌نامه عمومی و تخصصی تمامی بیماران و گروه شاهد تحت معاینه اتوسکوپی قرار گرفته و افرادی که دارای سایر بیماری های زمینه ای گوش با مشکل شنوایی بودند، از مطالعه حذف شدند. سپس ادیومتری با صدای خالص، گفتاری و امپدانس با دستگاه well tone AD19 بر روی 164 فرد (دیابتیک و شاهد) انجام گرفت. اطلاعات گرد آوری شده به وسیله آزمون آماری تی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: یافته‌های ادیومتریک در فرکانس‌های مختلف در گروه بیمار و شاهد نشان داد که ارتباط معنی‌داری بین دیابت و کاهش شنوایی وجود دارد(001/0p<). ارتباط فوق با افزایش فرکانس شنوایی و سن بیماران و دیابت نوع 2 بارزتر بود.کنترل قند خون (سطح HbA1c)، طول دوره بیماری، جنس، عوارض میکرواسکولار (نفروپاتی، نوروپاتی، رتینوپاتی) و عوارض ماکرواسکولار (فشار خون، بیماری عروقی مغزی) ارتباطی با میزان کاهش شنوایی در بیماران دیابتی نداشتند. نتیجه گیری: مطالعه فوق نشان داد بین دیابت و کاهش شنوایی ارتباط وجود دارد که این ارتباط در فرکانس‌های بالای شنوایی بارزتر است و کاهش شنوایی به صورت خفیف یا متوسط می‌باشد. البته مکانیسم این اثر نامشخص است. مطالعات با تعداد بیمار بیشتر و دستگاه‌های شنوایی سنج دقیق‌تر از جمله اتواکوستیک امیشن (OAE)، الکتروکو کلئوگرافی و رفلکس ساقه مغز (ABR) توصیه می‌گردد
فرامرز فلاحی، مهرداد روغنی، مجید خلیلی زاده،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: با توجه به وجود شواهدی مبنی بر اثر ضد دیابتی سیر وحشی، اثر مصرف خوراکی این گیاه بر پاسخ انقباضی آئورت سینه‌ای در موش دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی 40 موش‌ صحرایی نر به 5 گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با سیر وحشی، دیابتی، دیابتی تحت درمان با گیاه و تحت تیمار با گلیبن کلامید تقسیم‌بندی شدند. برای دیابتی کردن موش‌ها از استرپتوزوتوسین به میزان 60 میلی‌گرم بر کیلوگرم استفاده شد. دو گروه تحت تیمار با گیاه نیز پودر این گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش را با نسبت وزنی 1 درصد دریافت نمودند. میزان گلوکز سرم قبل از انجام کار و در هفته‌های 4 و 8 اندازه‌گیری شد. در پایان، پاسخ انقباضی حلقه‌های آئورت سینه‌ای به کلرور پتاسیم و نور آدرنالین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی تحت تیمار با گیاه در هفته‌های 4 و 8 به طور معنی‌دار کمتر از گروه دیابتی بود (به ترتیب 01/0p< و 005/0p<). به علاوه حداکثر پاسخ انقباضی آئورت سینه‌ای به نورآدرنالین در گروه دیابتی تحت درمان با سیر وحشی به طور معنی‌دار کمتر از گروه دیابتی درمان نشده بود(05/0p<) و چنین کاهش معنی‌داری در مورد پاسخ انقباضی به کلرور پتاسیم مشاهده نشد. نتیجه گیری: مصرف خوراکی سیر وحشی به مدت 2 ماه دارای اثر هیپوگلیسمیک در حد متوسط بوده و در کاهش دادن پاسخ انقباضی سیستم عروقی در موش‌های دیابتی موثر است.
مهرداد روغنی، محسن خلیلی، توراندخت بلوچ نژاد مجرد، امین حیدری،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت قندی در دراز مدت با اختلالاتی در یادگیری، حافظه و شناخت همراه می‌باشد. با توجه به وجود شواهدی مبنی بر اثر ضد دیابتی هسپرتین، اثر تجویز درازمدت هسپرتین بر یادگیری و حافظه در موش‌های صحرایی دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 موش صحرایی نر به پنج گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با هسپرتین، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با هسپرتین یا گلیبن کلامید تقسیم شدند. برای بررسی حافظه و یادگیری حیوانات، میزان عملکرد رفتاری از نظر تاخیر اولیه و تاخیر در حین عبور در آزمون اجتنابی غیر فعال و در صد رفتار تناوب با استفاده از ماز Y تعیین گردید. یافته‌ها: کاهش تأخیر در حین عبور در موش‌های دیابتی (01/0p<) و دیابتی تحت تیمار (05/0p<) در مقایسه با گروه کنترل مشاهده گردید و تفاوت موجود بین این دو گروه از نظر آماری معنی‌دار نبود. درصد تناوب نیز در حیوانات دیابتی به طور معنی‌داری کمتر از گروه کنترل بود (05/0p<) و درصد تناوب در گروه دیابتی تحت تیمار با هسپرتین تفاوت معنی‌داری را با گروه دیابتی نشان داد(05/0p<). نتیجه گیری: تجویز دراز مدت هسپرتین هر چند بر توانایی نگهداری اطلاعات در انبار حافظه و به یادآوری آنها در حیوانات دیابتی در آزمون اجتنابی غیر فعال تاثیر ندارد ولی موجب بهبود حافظه فضایی کوتاه مدت در حیوانات دیابتی می‌شود.
فرزانه روشناس، محبوبه اشرافی، سعید نظیفی، محمود امین لاری، سارا طالبان زاده،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: گیاهان دارویی به واسطه داشتن خواص آنتی اکسیدانی ممکن است با کاهش استرس اکسیداتیو باعث بهبود عملکرد ارگان‌‌‌‌های مختلف متاثر از هیپرگلیسمی گردند. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی اثرات تجویز عصاره آبی زعفران به موشهای دیابتی با تکیه بر اندازه‌گیری پارامترهای استرس اکسیداتیو و آنزیم‌‌‌‌های بیوشیمیایی مهم بافت کبد بود.
مواد و روشها: 72 ساعت بعد از تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (STZ) (۶0 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن)، حیوانات با قند خون ناشتای بیش از 250 میلیگرم بر دسیلیتر به عنوان موشهای دیابتی در نظر گرفته شدند و گروه‌‌‌‌های آزمایشگاهی شامل: ۱) کنترل، 2) کنترل دارو، 3) دیابتی و 4) دیابتی دارو بودند. تیمار از روز هفتم بعد از تجویز STZ با تزریق درون صفاقی عصاره آبی زعفران (200 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن)˓ 5 دوز و هفته‌‌‌‌‌‌ای یک بار در گروه‌‌‌‌های ۲ و ۴ آغاز شد. در انتهای دوره آزمایش، بعد از خونگیری و برداشت بافت‌‌‌‌ها، اندازهگیری فاکتورهای بیوشیمیایی انجام گرفت.
یافتهها: نتایج بیانگر اختلال در فعالیت آنزیمهای مهم کبدی در گروه دیابتی است و عصاره آبی زعفران باعث تنظیم و طبیعی شدن میزان فعالیت آنها گردید. علاوه بر این، عصاره آبی زعفران با افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی باعث کمکردن استرس اکسیداتیو القایی با دیابت و بنابراین کاهش میزان MDA در گروه 4 نسبت به گروه 3 گردید.
نتیجهگیری: عصاره آبی زعفران علاوه بر موثربودن در کنترل قند خون با داشتن توانایی آنتی اکسیدانی باعث حفاظت بافت کبد موشهای دیابتی از آسیب به واسطه هیپرگلیسمی نیز میشود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb