96 نتیجه برای درمان
اکرم بیاتی،
دوره 2، شماره 9 - ( 1-1378 )
چکیده
گرچه تزریق داخل وریدی باعث نجات جان بسیاری از افراد گردیده است اما تعدادی از بیماران گجرفتار عوارض ناشی از آن گردیده اند که متداول ترین آنها فلبیت می باشد و در کودکان نیز فلبیت مهم ترین عارضه ی مایع درمانی وریدی می باشد. این پژوهش با هدف تعیین عوامل مساعد کننده بروز فلبیت در کودکان تحت مایع درمانی وریدی به عمل آمد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد که نمونه های آن را کودکان بستری در بخش های مختلف بیمارستان های کودکان تحت پوشش دانشگاه تهران تشکیل دادند. نمونه به صورت تصادفی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 220 نفری تقسیم شدند. یک گروه از نظر تعویض تیوب و گروه دیگر از نظر تعویض محل سرم مورد بررسی قرار گرفتند. پس از کسب رضایت از والدین کودکان تحت مطالعه که توسط پرستاران فارغ التحصیل لیسانس و فوق دیپلم، رگ گیری شده بودند به وسیله ی چک لیست تنظیم شده توسط پژوهشگر تحت نظارت دقیق قرار گرفته و بدین ترتیب داده ها گردآوری و توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. کلیه اطلاعات توسط آزمون کای دو و با P<0/05 مورد قضاوت و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که بین ساعات تعویض محل و تیوب سرم و بروز عارضه ارتباط معنی دار وجود دارد. با افزایش ساعات مذکور نسبت بروز عارضه افزایش یافت. بین جنس بیمار و بروز عارضه در هر دو گروه ارتباط وجود نداشت. بین سن بیمار و نسبت بروز عارضه در هر دو گروه ارتباط معنی دار مشاهده گردید به طوریکه در کودکان سنین پایین تر در صد بروز عارضه بالاتر بود. بین متغیرهای مدت بستری، نوع سرم، حجم مایع دریافتی، محل تزریق سرم در هر دو گروه با نسبت بروز عارضه ارتباط معنی دار مشاهده گردید. در مقایسه بین درصد بروز عارضه در تعویض تیوب سرم و محل تزریق سرم ارتباط معنی دار بدست نیامد. همانگونه که سایر منابع نشان دادند در این پژوهش نیز می توان گفت سن، زمان تعویض محل تزریق و تیوب سرم، مدت بستری، حجم مایع دریافتی، نوع محلول مورد استفاده و محل تزریق سرم از عوامل مساعد کننده بروز فلبیت به شمار می آیند.
پرویز قدم لی،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1379 )
چکیده
اسهال یکی از علل اصلی ناخوشی و مرگ و میر در جهان می باشد. دستورالعمل های استفاده از محلول های مایع درمانی خوراکی (ORS)و روش تغذیه در مرحله حاد گاستروآنتریت توسط سازمان بهداشت جهانی(WHO) چاپ و ارائه شده است. هدف های مطالعه عبارت بودند از بررسی دانش و نحوه اجرای دستورالعمل های سازمان بهداشت جهانی، تاثیر محل تحصیل (تهران در مقابل شهرستان ها) و محل کار (مطب در مقابل بیمارستان) در برخورد پزشکان با گاستروآنتریت بدین منظور پرسشنامه ای چند گزینه ای تهیه و در همایش سالانه متخصصین کودکان توزیع گردید. در کل 87 نفر از متخصصین کودکان اقدام به تکمیل پرسشنامه نمودند. نتایج به دست آمده از تکمیل پرسشنامه ها حاکی از آن بود که 73% پزشکان از دستورالعمل های سازمان بهداشت جهانی آگاه بودند و 60% آنان از دستورالعمل ها پیروی می کردند. همچنین در مورد نحوه برخورد با گاستروآنتریت، 83% پزشکان متخصص کودکان، ORS را برای درمان کم آبی این بیماری به کار می بردند و 60% آنان معتقد بودند که رژیم غذایی کامل در گاستروآنتریت مناسب نمی باشد. علاوه بر این، 37% متخصصین در حین گاستروآنتریت، تغذیه را بطور موقت قطع می نمودند. این یافته ها اشاره به آن دارند که اقداماتی برای اجرای دستورالعمل های تغذیه ای مورد نیاز است.
مهرانگیز زمانی، فاطمه سلطان بیگی،
دوره 4، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
مقدمه: دیسمنوره اولیه میزان شیوع تا 90% دارد و شایع ترین مشکل ژنیکولوژی محسوب می شود و یکی از علل شایع کاهش کیفیت زندگی زنان است. اساس درمان را داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی تشکیل می دهد و در خط دوم درمان قرص های خوراکی جلوگیری از بارداری قرار می گیرد. کارازمائی های بالینی چونTENS (تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست) طب سوزنی، اسیدهای چرب امگا3، (روغن ماهی)، نیتروگلیسیرین تراپوستی، تیامین و منیزیم همگی دیسمنوره را کاهش می دهد، ولی در مطالعات انجام شده تعداد نمونه ها اندک و مدت پیگیری کوتاه بوده است.
در مطالعه ای که توسط GOKHALE در کشور هند در سال 1996 انجام گرفت، تاثیر درمانی ویتامین B1 در درمان دیسمنوره ثابت گردید و پایایی جواب به درمان دو ماه بعد از قطع قرص گزارش گردید. برآن شدیم که طی مطالعه ای تاثیر درمانی ویتامینB1 را در درمان دیسمنوره اولیه ارزیابی نموده و پایایی جواب را به مدت سه ماه بعد از اتمام درمان بسنجیم.
روش کار: در این مطالعه که با مجوز رسمی از سازمان تحقیقات ملی کشور انجام گردید، در مدت زمان دو سال از مهر 78 تا مهر 80 طی مطالعه دوسوکور از افراد مبتلا به دیسمنوره اولیه در دبیرستان های دخترانه و پیش دانشگاهی همدان، یک گروه 124 نفره دریافت پلاسبو و یک گروه 118 نفره دریافت ویتامینB1 وارد مطالعه شدند و گروه شاهد مدت سه ماه روزانه یک عدد پلاسبو و گروه مورد یک عدد ویتامین B1 100mg دریافت داشتند و بعد از سه ماه از اتمام درمان بر اساس معیارهای Cox menstrual scale ,visual analgesic scale ارزیابی شده اند.
نتایج: شیوع دیسمنوره اولیه در جمعیت مورد مطالعه 57/9% بود. به طور کلی سن شروع قاعدگی 13/3 سال بود. در جمعیت مورد مطالعه 85/5% درصد قاعدگی نامنظم داشته اند و میانگین سن دیسمنوره 14/08 سال بوده است. شروع فراوانی علائم (سندرم قبل از قاعدگی) و علائم همراه با دیسمنوره نیز در جمعیت مورد مطالعه بررسی شد. توزیع فراوانی مصرفNSAID در جمعیت مورد مطالعه 63/7% بوده است. از بین دو گروه تحت درمان تسکین درد بعد از سه ماه در گروه شاهد 21% و در گروه مورد 86/4% بود که با Chi=103/59 ,value=0/000 ارزشمند بوده است و بعد از 6 ماه از شروع درمان و 3 ماه بعد از اتمام درمان با پیگیری نمونه ها میزان جواب درمانی تغییر نکرده است. آنالیز نتایج توسط SPSS انجام شد.
نتیجه گیری: بر اساس مطالعه در دست، پیشنهاد می گردد با توجه به بدون عوارض بودن این درمان، تحمل آسان دارو و نیز اثر درمانی خوب آن به عنوان یکی از درمان های رایج دیسمنوره مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به این که پایایی درمان دیسمنوره اولیه با ویتامین B1 در این مطالعه سه ماه بوده است و بعد از سه ماه نیاز به تجدید درمان وجود دارد، استفاده از دوره های متناوب درمان با ویتامین B1 پیشنهاد می گردد.
منیژه کهبازی، سوسن معرفتی،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
مقدمه: آسم یکی از شایع ترین بیماری های مزمن ریوی کودکان است که باعث مراجعه مکرر آنها به بیمارستان و غیبت از مدرسه می شود. بیماری آسم با وجود علائم راجعه سرفه، تنگی نفس و خرخر سینه مشخص می گردد. هدف درمان شامل رفع علائم حاد آسم، جلوگیری یا کاهش تعداد حملات، حفظ عملکرد ریه در حد طبیعی و فراهم کردن امکان انجام فعالیت های طبیعی است.
روش کار: در این مطالعه کلیه بیمارانی که با تشخیص نهائی آسم از تاریخ 79/1/1 لغایت 80/12/30 در بیمارستان امیرکبیر بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفته اند.
نتایج: در مورد داورهای مورد استفاده در اولین قدم به ترتیب شیوع آمینوفیلین 62%، آنتی بیوتیک 56%، کورتون 45%، آدرنالین 25%، سالبوتامول استنشاقی 14% و سالبوتامول خوراکی 16% می باشند. در مورد داروهای مورد استفاده در طول مدت درمان به ترتیب فراوانی مصرف آنتی بیوتیک 85%، آمینوفیلین 74%، کورتون 57%، سالبوتامول خوراکی 40%، آدرنالین 41%، سالبوتامول استنشاقی 24% و تئوفیلین 14% می باشند. متوسط مدت بستری 41 روز بوده است. اغلب پزشکان به جای استفاده از بتاآگونیست های استنشاقی یا تزریقی از آمینوفیلین در خط اول درمانی استفاده نموده اند. تنها 14% از بیماران در قدم اول از سالبوتامول استنشاقی استفاده کردند.
نتیجه گیری: به طور کلی یافته ها نمایان گر به کارگیری شیوه درمانی نامناسب در جهت کنترل حملات آسم می باشد. به نظر می رسد عدم آگاهی پزشکان از برنامه های درمانی جدید، عدم دسترسی به داروهای استنشاقی و وسائل کمکی موردنیاز برای تجویز این داروها و همچنین عدم آگاهی والدین و بیماران و نگرانی آن ها از مصرف فرم های استنشاقی دارو، مشکل اساسی در برخورد با بیماران آسمی می باشد. مسلما با برگزاری کارگاه های آموزشی آسم، توجیه مسئولین جهت تهیه دارو و وسائل مورد نیاز و آموزش بیماران و والدین میتوان بر این مشکلات فائق آمد.
محمدرضا اعتمادی فر، حمید آلمانی، محمدحسین دهقانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه: شکستگی انتهای رادیوس یکی از شکستگی های شایع اندام فوقانی است که درمان آن مورد بحث و اختلاف نظر است و درمان نامناسب می تواند عوارض قابل توجهی به دنبال داشته باشد. در این مطالعه قصد داریم نتایج درمان با روش ثابت کننده خارجی را بررسی نماییم.
روش کار: مطالعه به صورت بدون شاهد و نمونه گیری به روش آسان بود. این بررسی به مدت یک سال روی ۳۰ شکستگی (۲۶ بیمار) انجام شد که براساس رادیوگرافی محل شکستگی نوع ۴ یونیورسال ۵ بودند. عمل جراحی با تکنیک استاندارد با بیهوشی عمومی یا منطقه ای انجام و بیماران تا یک سال پس از عمل جراحی پیگیری و از نظر میزان کوتاهی، زاویه سطح مفصلی و دامنه حرکتی و وجود درد مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: ۲۴ مرد و ۲ زن با میانگین سنی ۵±۲۸ سال مورد بررسی قرار گرفتند. در همه بیماران جوش خوردن به طور بالینی و رادیوگرافی حاصل شد. ۲ مورد عفونت خفیف محل پین وجود داشت که با درمان دارویی برطرف شد. در یک مورد اختلال خفیف شاخه حسی عصب رادیال روی داد که پس از مدتی برطرف شد و در هیچ مورد ضایعه تاندونی وجود نداشت. میانگین انحراف به طرف کف دست ۶/۶±۵/۴ و انحراف اولنار ۴/۵±۱۲/۵ بود. در ۴ مورد درد هنگام فعالیت های شدید، ۲ مورد محدودیت حرکت خفیف و یک مورد محدودیت حرکت شدید وجود داشت.
نتیجه گیری: در مقایسه با سایر مطالعات نتایج این مطالعه در بسیاری از موارد خیلی بهتر است و توصیه می شود که در درمان شکستگی های ناپایدار انتهای تحتانی رادیوس و به خصوص در صورت توسعه به داخل مفصل رادیوکارپال از این روش درمانی استفاده شود.
امیرهوشنگ محمد علیزاده، علیرضا معقول زاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1383 )
چکیده
مقدمه: در مطالعات مختلف رژیم های چند دارویی در ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری مورد بررسی قرار گرفته است. داروی گیاهی آویشن خواص درمانی ضدعفونی کننده و هم چنین اثر ضداسپاسم مجاری گوارشی دارد. در این مطالعه تاثیر افزایش این دارو به رژیم های چهار دارویی رایج در درمان هلیکوباکترپیلوری مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه که به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده انجام گرفت، تعداد 90 بیمار مراجعه کننده با علائم گوارشی تحت آندوسکوپی قرار گرفته و پس از مسجل شدن وجود ضایعه و وجود هلیکوباکترپیلوری وارد مطالعه شدند. این بیماران به طور تصادفی در سه گروه تقشسم شدند. رژیم های درمانی شامل گروه A: امپرازول، بیسموت، مترونیدازول، تتراسیکلین. گروه B: امپرازول، بیسموت، مترونیدازول، تتراسیکلین، آویشن. و گروه C: امپرازول، بیسموت، تتراسیکلین، آویشن بود. مدت درمان 2 هفته بود و پس از درمان به مدت 2 هفته تحت درمان رانیتیدین و سپس 2 هفته بدون درمان قرار داشتند. پس از اتمام این مدت، آندسکوپی مجدد و آزمایش برای هلیکوباکترپیلوری انجام گرفت.
نتایج: میزان بهبودی علائم بالینی در بیماران گروه B و C 96/6% گزارش شد که اندکی بیش از گروه A بود. در آندوسکوپی پس از درمان، بهبودی کامل در گروه C 70% بود که از دو گروه دیگر به طور معنی داری بیش تر بود.(P=0/04) ، از لحاظ وجود اریتم معده و دئودنوم در آندوسکوپی پس از درمان، با وجودی که در گروه B بیش ترین فراوانی این ضایعه (36/6%) مشاهده شده است ولی اختلاف معنی داری بین سه گروه در این خصوص وجود نداشت. پاسخ کامل به درمان در گروه C، 46/7% بود که به طور معنی داری از دو گروه دیگر بیش تر بود .(p=0/03)
نتیجه گیری: در مجموع نتایج نشان داد رژیم C که داروی آویشن جایگزین مترونیدازول شده بود بیش ترین اثر را در ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری نسبت به دو رژیم دیگر داشت. در نتیجه پیشنهاد می گردد این دارو به همراه رژیم های درمانی چهار دارویی جهت اثر بخشی بیش تر به بیماران تجویز گردد.
پروین سلطانی، فریبا اسدی، امیر سبحانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: سیستیت آمفیزمانتو فرم نادری از عفونت مثانه می باشد که اکثر موارد در افراد دیابتی اتفاق می افتد. اکثر این عفونت ها ناشی از ای کولای و گونه های کلبسیلا می باشد. فاکتورهای مستعد کننده شامل دیابت شیرین خوب کنترل نشده، عفونت راجعه سیستم ادراری، انسداد راه خروجی مثانه و مثانه نروژنیک می باشند. حساس ترین روش تشخیص سی تی اسکن است که هوای داخل جدار مثانه را نشان می دهد و پاتو گنو مونیک بیماری است. در این گزارش در مورد سیستیت آمفیزماتو معرفی می گردد.
موارد: مورد اول خانم 73 ساله دیابتی است که به دلیل نارسایی حاد کلیه متعاقب عمل جراحی کله سیستکتومی بستری شده بود. طی بستری، بعد از بهبود عملکرد کلیه، بیمار دچار تب، درد شکم، هماچوری و اتساع پیش رونده شکم شد. در معاینه تندرنس ژنرالیزه با ارجحیت قسمت تحتانی شکم بدون ریباند تندرنس داشت که با مشاهده هوا داخل جدار مثانه، توسط سی تی اسکن، تشخیص سیستیت آمفیز ماتو انجام شد. بیمار تحت درمان قرار گرفت و بهبود یافت. مورد دوم خانم 37 ساله دیابتی بود که به علت تهوع، استفراغ مکرر و درد شکم به بیمارستان ارجاع شده بود. در معاینه کاهش فشار خون شدید، تندرنس در تمام شکم با ارجحیت قسمت تحتانی شکم همراه با توده در قسمت سوپر اپوبیک داشت که با شک بر سیستیت آمفیزماتو، سی تی اسکن از لگن درخواست شد و با مشاهده هوا در جدار مثانه تشخیص تایید شد. بیمار با درمان آنتی بیوتیکی و قرار دادن سوند فولی بهبود یافت.
نتیجه گیری: تشخیص و درمان سریع برای نجات جان این بیماران اهمیت به سزایی دارد. عدم تشخیص یا تاخیر در شروع درمان مناسب منجر به پریتونیت ثانویه به پارگی مثانه، سپتی سمی و نهایتا مرگ بیمار می گردد.
حمید فراهانی، لیلا برجیان،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده
مقدمه: اکثر مطالعات اخیر نشان داده اند که هیپوترمی پس از شوک خونریزی نیاز به مایع درمانی را کاهش داده و فشار شریانی را افزایش میدهد که درنتیجه شانس زنده ماندن را بالا می برد. اما مشخص نشده که هیپوترمی با چه مکانیسمی این اثرات را ایجاد میکند. این مطالعه به طور وسیعتری اثرات هیپوترمی را در این امر بررسی میکند.
روش کار: این تحقیق یک مطالعه تجربی است که برای انجام آن 24 عدد رت به 4 گروه تقسیم شدند. در دوگروه 1 و 3 پس از انجام بیهوشی با تزریق پنتو باربیتال، عصب سمپاتیک کلیوی دو طرف قطع شد ولی در دو گروه 2 و 4 عصب دست نخورده باقی ماند و فقط برش پهلو انجام شد تا شرایط همه گروهها یکسان شود. سپس رتها وارد مرحله شوک خونریزی شدند (مرحله یک) که 90 دقیقه طول داشت و برای آن از حیوان 4 تا6 سی سی، خون به مدت 10 دقیقه گرفته شد. بعد از ایجاد شوک فقط در گروههای 1 و 2 دمای بدن در طول 10-5 دقیقه از حدود 37/5 به 32 درجه سانتی گراد رسید. سپس در پایان مرحله یک، حیوان وارد مرحله احیا (مرحله دو) شد که برای آن، خون گرفته شده از حیوان و یا مایع اضافی رینگر به حیوان تزریق شد تا فشار به حد طبیعیاش برگردد. مرحله دو 60 دقیقه به طول انجامید. فشار شریانی و حجم مایع مورد نیاز در گروهها محاسبه و مقایسه گردید.
نتایج: درگروه های هیپوترمیک 1 و 2 ، نسبت به گروههای نورموترمیک 3و 4 برای احیاء شوک خونریزی به حجم کمتری از مایعات و یا خون نیاز بود (0/05>P) . فشار شریانی قبل ازشوک در بین 4 گروه یکسان بود, اما در پایان مرحله دو (مرحله احیاء) در گروه های هیپوترمیک بالاتر از گروه های نورموترمیک بود (0/05>P).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که هیپوترمی ملایم اثرات مفیدی بر بقاء حیواناتی که دچار شوک خونریزی شدهاند دارد. با وجود این که کلیههای سالم نقش حیاتی در حفظ مایعات بدن در طول شوک دارند ولی ظاهراً در رتهایی که دچار قطع عصب کلیوی شدهاند در حضور هیپوترمی به مایع درمانی کمتری برای احیاء شوک خونریزی نیاز است و این یکی از اثرات مفید هیپو ترمی است. همچنان مطالعات گستردهتری برای تأیید این موضوع لازم است.
دكتر مسعود ناظم، دكتر وحید گوهریان، دكتر حیدرعلی داوری، دكتر محمد جعفری، دكتر مهتاب ابراهیم بابائی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
مقدمه: سیستیک هیگروما یک اختلال تشکیل عروق لنفاوی میباشد که میتواند در اثر رشد زیاد و سریع، ارگانهای مجاور را گرفتار کرده یا تحت فشار قرار دهد. روش اصلی درمان جراحی میباشدکه به علت عوارض ناشی از این درمان، درمانهای غیر جراحی مثل استفاده از مواد اسکلروزان مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه تعیین اثر بلئومایسین در درمان سیستیک هیگروما میباشد. روشکار: این مطالعه به صورت نیمه تجربی در بیمارستانهای الزهرا و کاشانی اصفهان از سال 1372 لغایت 1383 انجام گرفت. نمونهگیری به صورت غیر احتمالی آسان بود. در این مطالعه بیمارانی که به علت سیستیک هیگروما تحت درمان داروئی یا جراحی قرار میگرفتند، بررسی شدند. بیمارانی که نیاز به تزریق بلئومایسین داشتند با دوزهای مناسب تحت تزریق داخل ضایعه بلئومایسین قرار گرفته و در فواصل مشخص پیگیری شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از چک لیست شامل اطلاعاتی مثل سن، جنس، محل کیست، حجم کیست قبل و بعد از تزریق بلئوماسین، و یا جراحی استفاده شد. اطلاعات با استفاده از آزمون تی و تی زوج، تجزیه و تحلیل و 05/0< p معنیدار تلقی شد. نتایج: از 72 بیمار مورد بررسی 24 بیمار تحت درمان با بلئومایسین و 48 بیمار تحت درمان جراحی قرار گرفتند. سن بیماران از زیر یک ماه تا 18 سال بود. بیشترین محل گرفتاری در گردن با 8/46 درصد بود. میانگین اندازه کیست قبل از تزریق بلئومایسین 66/20±9/103 و بعد از تزریق 19/16±91/34 متر مکعب به دست آمد(004/0=p). میانگین اندازه کیست قبل از عمل جراحی 81/7±511/43 و بعد از عمل جراحی39/1±39/1 متر مکعب به دست آمد(006/0=p). میزان عود لنفانژیوما در گروهی که عمل جراحی شدند در کل 1/25 درصد و در گروهی که بلئومایسین دریافت کردند 2/29 درصد بود که تفاوت معنیداری نداشت. هیچگونه عارضه جدی بعد از درمان با بلئو مایسین مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به کاهش قابل توجه حجم کیست بعد از تزریق بلئومایسین و عدم وجود عوارض قابل توجه در مقایسه با عمل جراحی کیست، از این روش می توان در درمان سیستیک هیگروما به صورت قطعی یا مکمل درمان جراحی استفاده کرد.
دكتر پارسا یوسفی، دكتر علی سیروس، دكتر فاطمه دره، خانم سیده مهیا رشیدی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
مقدمه: هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک به عنوان یک اختلال شایع، در دوران کودکی شناخته شده است و عامل مهم و شایع در تشکیل سنگ کلیه میباشد. عفونت ادراری مکرر به عنوان تظاهر بالینی هیپرکلسیوری است. با توجه به این که هیدروکلروتیازید داروی مؤثری در درمان هیپرکلسیوری است این مطالعه با هدف بررسی اثر بخشی مصرف هیدروکلروتیازید در کنترل عفونت ادراری مکرر دختران مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک طراحی گردید. روش کار: این مطالعه یک کار آزمایی بالینی تصادفی یک سوکور میباشد که بر روی 100 دختر 1 تا 12 ساله مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک که با حداقل 2 عفونت ادراری در سال به بیمارستانهای امیرکبیر و ولیعصر (عج) اراک مراجعه نموده بودند، انجام شد. بیماران به طور تصادفی ساده به دو گروه درمانی (هر گروه50 نفر) تقسیم شدند. به گروه اول آموزشهای لازم از نظر مصرف مایعات فراوان، دفع ادرار هر 2 ساعت، مصرف کم نمک، شستشوی منطقه تناسلی از جلو به عقب، پوشیدن شلوار نخی گشاد و دفع کامل ادرار داده شد. گروه دوم علاوه بر آموزشهای لازم، تحت درمان با داروی هیدروکلروتیازید به میزان یک میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز به صورت دوز واحد صبحگاهی قرار گرفتند. سپس عود عفونت ادراری در دو گروه با استفاده از آزمون تی دانش آموزی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج: کلیه بیمارانی که تحت درمان با هیدروکلروتیازید قرار گرفتند، نرموکلسیوریک شدند. در هر گروه شیوع عدم عود عفونت ادراری 34 درصد (17 نفر) بود که تفاوت آماری معنیداری نداشتند. نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه، وجود تأثیر درمان هیپرکلسیوری در پیشگیری از عفونت را رد نمود. لذا مسأله ارتباط این دو و تصمیمگیریهای درمانی مربوطه نیاز به بررسیهای دقیقتر، با هدف حذف فاکتورهای مخدوش کننده دارد.
ابوالقاسم زارع زاده، مسعود سماورزاده تهرانی، وحید نوریان، بهشته پدیدار،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
مقدمه: گیر افتادگی تاندون عضلات فلکسور انگشتان که با علائمی مثل گیر کردن انگشت مبتلا در حین حرکت و عدم توانائی در ادامه حرکت همراه می باشد، به عنوان بیماری انگشت ماشهای و شست ماشهای شناخته میشود. در این مطالعه سعی میگردد به بررسی اثر درمانی تزریق موضعی کورتیکو استروئیدها در بهبود علائم بیماری انگشت ماشهای پرداخته شود.
روشکار: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی است که در آن نمونهگیری به صورت غیر تصادفی صورت گرفته است. نمونهها شامل 50 بیمار دچار انگشت ماشهای مراجعه کننده به کلینیک دست بیمارستان الزهرا بودهاند. متغیرهای تندرنس موضعی، مرحله حالت ماشهای، درد در هنگام فلکسیون ایزومتریک و کشش غیر فعال تاندون ( براساس VAS)، قبل از انجام تزریق موضعی کورتیکوستروئید و سپس سه هفته، سه ماه و شش ماه بعد از انجام تزریق، بررسی شدند. اطلاعات از طریق فرم ویژهای جمعآوری و با آزمونهای آماری تحلیل واریانس و مربع کای تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: اختلاف بین فراوانی نسبی وجود تندرنس در محل پولی A1 در 4 معاینه انجام شده معنیدار میباشد و پس از تزریق کاهش چشمگیری یافته است(0001/0 p<). اختلاف بین میانگین درد در هنگام فلکسیون ایزومتریک و کشش غیر فعال تاندون نیز در چهار معاینه انجام شده با یکدیگر معنیدار است(0001/0 p<). همچنین اختلاف بین توزیع فراوانی مراحل مختلف حالت ماشه ای در چهار معاینه انجام شده نیز معنیدار میباشد(0001/0 p<). رضایت کلی از درمان 90 درصد میباشد.
نتیجهگیری: از مجموع50 بیمار مورد مطالعه موفقیت در تزریق موضعی در 90 درصد از موارد دیده می شود که این امر حاصل صرفاً یک بار تزریق است. درصد بالای موفقیت درمان و عوارض جانبی کم تزریق موضعی، آن را به عنوان روش مناسب درمان بیماری انگشت ماشهای معرفی میکند.
ابوالحسن برجیان، حمید نصراصفهانی، فرشاد مسعودی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده
مقدمه: پاچنبری مادرزادی (کلاب فوت) یکی از شایعترین دفورمیتیهای پای اطفال میباشد. این بیماری در موقع تولد با روشهای غیر جراحی تحت درمان قرار می گیرد. چنانچه این بیماری با این روشها درمان نشود از روشهای مختلف جراحی استفاده میشود که به نوبه خود دارای عوارض مختلفی میباشند. روش انتخابی کتب مرجع، مککی تغییر یافته با برش جراحی سین سیناتی میباشد که دارای عوارض شدید از جمله مشکلات رسیدن پوست جهت بسته شدن در انتهای عمل و نکروز پوستی و نیاز به فلاپ گسترده -7 در بعضی از موارد میباشد. هدف از این مقاله بررسی نتایج درمان جراحی بیماران مبتلا به پاچنبری مادرزادی با روش برش پوستی خلفی-داخلی و خارجی و میزان فراوانی عوارض ناشی از این روش جراحی میباشد. روش کار: در این پژوهش توصیفی 50 کودک (81 پا) مبتلا به بیماری پاچنبری مادرزادی که به درمان غیرجراحی پاسخ نداده بودند از تاریخ مهر 1378 لغایت خرداد 1381 در بیمارستان الزهرا (س) اصفهان تحت عمل جراحی آزاد سازی بافت نرم به روش پوسترومدیال و لترال قرار گرفتند و به مدت حداقل 2 سال پیگیری شدند. در این مدت بیماران به فواصل هر 6 ماه یک بار ویزیت شده و از نظر عوارض اولیه و عود بالینی و رادیولوژیک بررسی گردیدند. اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی ارائه گردید. نتایج : 74 درصد (37 نفر) از بیماران پسر بودند. میانگین سنی بیماران 69/0±4/3 سال بود. در 14 درصد بیماران سابقه فامیلی مثبت بود. تعداد موارد عود بالینی 6 نفر (9 پا ) (5 پسر و 1 دختر) بود که در همگی درگیری پا به صورت دو طرفه بود. بیشترین نوع عود بالینی نوع متاتارس ادوکتوس بود. در هیچ کدام از بیماران نکروز پوستی دیده نشد و عفونت سطحی در دو مورد وجود داشت که با درمانهای دارویی بهبود یافتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج عالی این روش جراحی و میزان اصلاح به عمل آمده با این روش و به حداقل رسیدن عوارض پوستی نسبت به روش انتخابی کتب مرجع، استفاده از این روش به جای برش پوستی سین سیناتی توصیه میگردد.
فتح اله محقق، بابک عشرتی، لعبت مجیدی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اندوکرینی پس از پرتو درمانی در بیماران مبتلا به تومورهای مغزی از عوارض مهم درمان میباشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان اختلال ترشح پرولاکتین در بیمارانی که تحت رادیوتراپی مغز (هیپوفیز و هیپوتالاموس) قرار گرفتهاند، میباشد. روش کار: این مطالعه توصیفی بر روی 42 بیمار مبتلا به تومورهای مغزی مراجعه کننده به مرکز رادیوتراپی آنکولوژی همدان در سال 83 تا 85 انجام شده است. آزمایش اندازهگیری سطح سرمی پرولاکتین در شروع درمان، یک ماه بعد، سه ماه بعد، شش ماه بعد و یک سال پس از پایان پرتو درمانی انجام گردیده است. جهت ارائه اطلاعات از آمار توصیفی استفاده شده است. نتایج: از 42 بیمار مورد مطالعه 6 بیمار از مطالعه حذف شدند که 1 مورد به علت سابقه پرتو درمانی قبلی به ناحیه هیپوتالاموس و هیپوفیز، سه مورد به علت عدم مراجعه منظم برای پیگیری و دو مورد نیز به علت داشتن سابقه اختلال آندوکرینی در گذشته بود. از بیمارانی که درمان را طبق پروتکل به پایان رساندند، 11 درصد در عرض شش ماه و 22 درصد در پایان یک سال دچار هایپر پرولاکیتنمی شدند که این در خانم ها 37 درصد و در آقایان 15 درصد بوده است. نتیجه گیری: اختلال ترشح پرولاکتین از عوارض دیررس رادیوتراپی مغز میباشد و درصد قابل توجهی از بیماران پس از رادیوتراپی مغز (ناحیه هیپوفیز و هیپوتالاموس) دچار اختلال در ترشح پرولاکتین (هاپیر پرولاکتینمی) میشوند که این عارضه در افزایش میزان دوز اشعه دریافتی بیشتر دیده می شود و در زنان شایعتر است.
جمشید انصاری،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: تیفلیت عارضهای در دستگاه گوارش و روده است که در اثر نوتروپنی شدید و طولانی ایجاد میشود. بیماری غالباً در بیماران لوسمی که شیمی درمانیهای قوی دریافت کردهاند و یا سایر تومرها با شیمی درمانی گروه تاکسان ایجاد میشود. این عارضه با تب، نوتروپنی، درد عمومی شکم، به خصوص ربع تحتانی راست و احتمالاً توده شکمی در این ناحیه همراه است. این عارضه با مرگ و میر نسبتاً بالایی همراه است لذا تشخیص و درمان به موقع آن اهمیت ویژهای دارد. در این مقاله یک مورد تیفلیت بلافاصله پس از پایان شیمی درمانی تومر سمینوم بیضه گزارش می شود. مورد: بیمار مردی 44 ساله، مورد شناخته شده سمینوم بیضه که دو ماه قبل از بستری شدن با بزرگی بیضه راست مراجعه و پس از جراحی درپاتولوژی تشخیص سمینوم داده میشود. در بررسیهای انجام شده در سی تی اسکن یک غده لمفاوی به اندازه 5/3 سانتیمتر در ناحیه پاراکاوال گزارش شده بود و بر اساس آن بیمار کاندیدای شیمی درمانی با داروهای اتوپوزاید و سیس پلاتین گردید که با شروع شیمی درمانی بلافاصله یک روز پس از شیمی درمانی بیمار دچار علائم درد شکم، تب و دفع خون زیاد از روده میشود و با تشخیص تب نوتروپنی و سپس تیفلیت بستری و درمان برای وی آغاز می گردد. نتیجه گیری: ایجاد تیفلیت فقط محدود به لوسمی و درمان با تاکسانها نیست و داروهای دیگر شیمی درمانی هم میتوانند باعث تیفلیت شوند. ضمناً نوتروپنی و تیفلیت در افراد حساس میتواند بلافاصله پس از شیمی درمانی اتفاق بیفتد و زمان رسیدن به افت شدید گلبولهای سفید بسیار کوتاه باشد.
محبوبه سحادی هزاوه، بهمن صالحی، بهمن مشفقی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان شایعترین نوع سرطان در میان زنان میباشد. از بین روشهای درمان افسردگی در سرطان میتوان به دارودرمانی و شناخت درمانی اشاره نمود. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر دارودرمانی ودارو-شناخت درمانی در کاهش افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است. روش کار: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است. 78 زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بخش و کلینیک انکولوژی بیمارستان ولیعصر به روش آسان انتخاب شدند که با استفاده از تست افسردگی بک 42 نفر از آنان با تشخیص افسردگی به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم گردیدند. هر دو گروه داروی ضد افسردگی را دریافت نمودند اما گروه مداخله علاوه بر دارو درمانی در جلسات شناخت درمانی نیز شرکت نمود. در هر دو گروه پس از 6 ماه، افسردگی مجدداً بررسی گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط SPSS با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل و زوج صورت گرفت. نتایج: در این پژوهش میانگین نمره افسردگی قبل از درمان بین دو گروه مداخله و شاهد تفاوت معنیداری نداشت. همچنین بین میانگین نمره افسردگی قبل و بعد از درمان در گروه شاهد تفاوت معنیداری وجودنداشت اما میانگین نمره افسردگی گروه مداخله قبل و پس از درمان دارای تفاوت معنیدار بود(05/0>p). مقایسه میانگین نمره افسردگی پس از درمان در گروه مداخله و گروه شاهد تفاوت معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری: در مطالعه حاضر شناخت درمانی کاهش معنی داری را در نمره افسردگی گروه مداخله ایجاد نمود.
محبوبه سجادی هزاوه، مژگان خادمی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان، شایعترین سرطان در خانمها و دومین علت مرگ در زنان 55-35 ساله است. اداره موفق این بیمـاران و مراقبت کنندگان خانوادگی آنان نیـازمند درک جامـع از تجـارب آنـان میباشد. هدف از این مطالعه توصیف و تبیین ساختار و ماهیت تجارب مبتلایان به سرطان پستان میباشد. روش کار: در طی یک مطالعه کیفی (پدیدار شناسی) پس از اخذ مجوز های لازم به بیمارستان ولی عصر اراک مراجعه و نمونهگیری به روش مبتنی بر هدف انجام شد و تا اشباع اطلاعات تعداد نمونه به 22 نفر (بیمار، خانواده و تیم درمان) رسید. جهت گردآوری دادهها از مصاحبه عمیق استفاده شد. کلیه مصـاحبهها ضبط و پس از پیاده نمودن به روش پارسی تفسیر گردید. در این تحقیق تلاش شد تـا بـراساس معیارهای موثق بودن دادههای کیفی و تجـزیه وتحلیل آنها عمل گردد. نتایج: تجارب بیماران مبتلا به سرطان پستان و افراد درگیر در این بیماری در چهار مفهوم محوری تاخیر در تشخیص و درمان، عدم پذیرش درمان، غوطه وری در رنج (واکنشهای عاطفی به بیماری، مواجهه با پیآمدهای درمان، مواجهه با سیستم درمان و مراقبت ناکارآمد و اختلال در زندگی روزانه خانواده) و حرکت به سوی زندگی طبیعی منعکس گردیده است. نتیجه گیری: آگاهی درمانگران از تجارب شرکت کنندگان به آنان شناختی میدهد تا نقش خود را در مواجهه با بیماران مبتلا به سرطان پستان به نحو مناسبتری ایفا نمایند. این یافتهها همچنین بر ضرورت تغییر جهت از درمان انتهایی به تشخیص زودرس و اختصاص منابع جهت حمایت از این بیماران تاکید مینمایند.
نادر زرین فر، حسین سرمدیان، علی سیروس، محمد علی دانشمند، شادی پیراسته،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: پیلونفریت از عفونتهای دستگاه ادراری است. لزوم استفاده از داروی کمکی در کاهش زمان درمان بیماری و مدت بستری، منطقی است. در این مطالعه تأثیر ویتامین C در بهبود علائم پیلونفریت بررسی شد. روش کار: در این مطالعه کارآزمایی دوسویه کور، 64 نفر از بیمار بستری مبتلا به پیلونفریت حاد غیر عارضه دار شده به روش تصادفی به 2 گروه درمان با ویتامین C و گروه پلاسبو تقسیم شدند. در هر دو گروه درمان پایه که شامل سفتریاکسون در زمان بستری و سیپروفلوکساسین در زمان ترخیص به مدت 14 روز بود تجویز شد. زمان قطع علائم بیماری و نتایج حاصله توسط آزمون 2آنالیزشد. نتایج: میانگین مدت زمان قطع تب در گروه ویتامین C (34/013/1 روز) و در گروه پلاسبو (62/056/1روز) کاهش معنیداری نشان داد(001/0 = p). متوسط زمان قطع سوزش ادرار در گروه ویتـامینC 06/119/2 روز و در گــروه شــاهد 06/197/2 روز بود که اختلاف معنیداری بود(007/0=p) . در زمان قطع درد پهلو یا شکم، تهوع واستفراغ و نیز سایر موارداختلاف معنیداری مشاهد نشد(05/0p>). نتیجهگیری: به نظر میرسد ویتامین C به عنوان یک داروی کمکی در بهبود برخی علائم پیلونفریت از جمله تب و سوزش ادرار و در نتیجه کاهش مدت زمان بستری مؤثر باشد.
حمیدطاهر نشاط دوست، محمدعلی نیلفروش زاده، فهیمه دهقانی، حسین مولوی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: تحقیقات مختلف بیان گر ارتباط بیماری آلوپسی آرئاتا با عوامل روانشناختی و شیوع اختلالات روانی در این بیماران است. علاوه بر این آلوپسی آرئاتا بر روی کیفیت زندگی این بیماران تأثیر زیادی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس به شیوه گروهی بر کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به آلوپسی آرئاتا است. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی (همراه پیش آزمون و پس آزمون) است که در مرکز تحقیقات پوست و سالک شهر اصفهان انجام گرفت. نمونه شامل 20 بیمار زن مبتلا به آلوپسی آرئاتا با تشخیص پزشک متخصص بود. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه اسکیندکس- 16 بود که قبل و بعد از مداخله توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی هشت جلسه و به مدت دو ماه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج: میانگین نمرات کیفیت زندگی درگروه آزمایش بهطور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش پیداکرد(05/0>p). نتیجه گیری: درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس باعث بهبود کیفیت زندگی در مبتلایان به آلوپسی آرئاتا میشود. .
محمود رضا باغی نیا، فتح اله محقق، محمد رفیعی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
مقدمه: سرطان پروستات شایعترین بدخیمی در مردان آمریکایی و شایعترین بدخیمی پس از پوست در مردان میباشد. هدف از این پژوهش مقایسه مشخصات دموگرافیک بیماران مبتلا به کانسرپروستات پیشرفته تحت درمان ارکیکتومی جراحی و مدیکال میباشد. روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی- تحلیلی گذشتهنگر روی 53 بیمار مرد با بیماری کانسر پروستات پیشرفته موضعی و متاستاتیک (مراحل 3-4) که جهت انجام درمان ادجوانت شیمی درمانی و یا پرتو درمانی به بخش انکولوژی بیمارستان بوعلی در همدان و بیمارستان ولی عصر اراک طی سالهای 82 تا 86 مراجعه کرده بودند انجام گرفت. مشخصات دموگرافیک از نظر سن، مرحله بیماری، وضعیت فرهنگی، محل زندگی، وضعیت اجتماعی - اقتصادی و پذیرش نوع درمان بیماران مبتلا به کانسر پروستات پیشرفته تحت درمان ارکیکتومی جراحی و مدیکال (هورمون تراپی) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج: اختلاف معنیداری بین میانگین سنی افراد ارکیکتومی شده و گیرندگان هورمون وجود داشت(007/0=p). همچنین توزیع وضیت اجتماعی- اقتصادی در دو گروه متفاوت بود(025/0=p). توزیع مرحله بیماری، سطوح فرهنگی و محل سکونت در دو گروه درمانی یکسان بود (به ترتیب 207/0=p، 617/0=p و 272/0=p). نتیجه گیری: افراد تمایل کمتری به انجام ارکیکتومی نسبت به هورمون تراپی دارند. همچنین در وضعیت اجتماعی - اقتصادی بهتر و سنین بالاتر تمایل بیشتری در پذیرش ارکیکتومی به طریق جراحی وجود دارد.
محسن شمسی، رضا تاجیک، ابولفضل محمدبیگی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: مصرف خود سرانه داروها به عوارض داروها میافزاید و این امر در زنان به دلیل واقع شدن در دوران بارداری و شیردهی از اهمیت مضاعفی برخوردار میباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش براساس مدل اعتقاد بهداشتی بروضعیت خود درمانی مادران شهر اراک صورت گرفت. روش کار: در طی یک کارآزمایی بالینی 300 نفر از مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک شرکت داشتند. روش گردآوری اطلاعات پرسشنامه تنظیم شده براساس مدل اعتقاد بهداشتی و چک لیست عملکرد مادران در خصوص مصرف خودسرانه داروها بود. قبل از مداخله آموزشی پرسشنامه و چک لیست برای هر دو گروه مورد و شاهد تکمیل و سپس مداخله آموزشی برای گروه مورد در طی یک ماه و در قالب 4 جلسه آموزشی 60 دقیقهای انجام گردید. 3 ماه پس از مداخله در هر دو گروه مورد و شاهد اطلاعات مجدداً گردآوری و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: قبل از مداخله آموزشی میزانهای آگاهی، حساسیت، شدت و منافع درک شده در زمینه خود درمانی در حد متوسط و عملکرد مادران در زمینه مصرف خودسرانه داروها بیشتر از حد متوسط بود ولی پس از مداخله آموزشی بین دو گروه مورد و شاهد در همه متغیرهای ذکر شده اختلاف معنیداری ایجاد شد و عملکرد مادران نیز در زمینه خوددرمانی کاهش یافت(05/0>p). نتیجه گیری: با افزایش میانگین نمره اجزای مدل اعتقاد بهداشتی شامل آگاهی، حساسیت، شدت و منافع درک شده و عملکرد در زمینه خود درمانی کاهش یافت. پیشنهاد میگردد آموزش براساس این مدل در جهت کاهش سوء مصرف خودسرانه داروها در سایر مراکز بهداشتی نیز انجام پذیرد.