جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای دارچین

ندا باغی نیا، غلامحسن واعظی، علی اکبر ملکی راد، محمودرضا باغی نیا،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: نیکل و کروم فلزات سنگینی هستند که بعد از ورود به سیستم‌های بیولوژیکی می‌توانند رادیکال‌های آزاد بسیار واکنش پذیر تولید نموده و با ماکرومولکول‌های مختلف بدن بر همکنش نشان می‌دهند و موجب آسیب به آنها می‌شوند. هدف از این مطالعه تأثیر عصاره قره قاط و دارچین بر روی فاکتورهای بیوشیمیایی خون کارگران مواجهه یافته با نیکل و کروم است.

مواد و روش‌ها: در این کارآزمایی بالینی تعداد 99 نفر کارگر به 3 گروه مساوی تقسیم شدند: 1- گروه کنترل(سالم)، 2- گروه کارگران جوشکار مواجهه یافته با نیکل و کروم بدون دریافت عصاره (G) و 3- گروه کارگران جوشکار مواجه با نیکل و کروم با دریافت عصاره (B). ابتدا پارامترهای بیوشیمیایی در سرم خون همه افراد سه گروه سنجیده شد. سپس افراد گروه 3 به مدت چهار هفته و 2 بار در روز عصاره قره قاط به همراه چای - دارچین دریافت نمودند. در پایان دوره مجددا پارامترهای بیوشیمیایی در سرم خون افراد گروه 3 سنجیده و مورد مقایسه قرار گرفت. در این روش جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم افزار SPSS، آزمون‌های توصیفی و تحلیلی شامل تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه آنووا استفاده گردید.

یافته‌ها: واریانس یک طرفه بین گروهی در برخی متغیرهای بیوشیمیایی بین سه گروه کنترل، G و B تفاوت آماری معنی‌داری نشان داد (05/0p<). هم‌چنین واریانس یک طرفه درون گروهی نیز در برخی متغیرها معنی‌دار بود.

نتیجه‌گیری: به دنبال مصرف عصاره قره قاط و چای-دارچین تغییرات مثبتی در پارامترهای بیوشیمیایی کارگرانی که در مواجهه با اثرات سمی نیکل و کروم هستند حاصل گردید.


محمد امین عدالت منش، حبیب الله خدابنده، نوشین یزدانی، سمانه رفیعی،
دوره 21، شماره 6 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: نوروپاتی، شایعترین عارضه عصبی دیابت شیرین است که با آسیبهای مغزی به ویژه در هیپوکامپ مشخص میگردد. مطالعه حاضر اثر عصاره دارچین (CZE) بر حافظه، آسیب نورونی و سطح آنزیمهای آنتیاکسیدانی در مدل حیوانی دیابت را ارزیابی میکند.
مواد و روشها:50 سر موش صحرایی بالغ نژاد اسپراگ داولی به صورت تصادفی به 5 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، گروهSTZ  (50 میلیگرم بر کیلوگرم استرپتوزتوسین، درون صفاقی) و گروههای STZ+CZE100،STZ+CZE200  و STZ+CZE400 که با عصاره دارچین به ترتیب با دوزهای 100، 200 و 400 میلیگرم تیمار شدند. عصاره طی 14 روز و به صورت خوراکی تجویز شد. متعاقب سنجش حافظه کاری و فضایی، فعالیت آنزیمهای کاتالاز (CAT) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) هیپوکامپ به روش الایزا ارزیابی شد. سپس، ارزیابی هیستوپاتولوژیک هیپوکامپ صورت گرفت.
یافتهها: در مقایسه با گروه کنترل، گروه STZ افزایش مدت زمان و مسافت پیمایش تا رسیدن به سکوی مخفی طی ماز آبی موریس، کاهش رفتارهای تناوبی، کاهش دانسیته نورونی و فعالیت CAT و GPx هیپوکامپ را نشان داد (05/0> p). از طرفی، تیمار با عصاره دارچین سبب کاهش مدت زمان و مسافت پیمایش مسیر در ماز آبی و افزایش رفتارهای تناوبی، دانسیته نورونی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی هیپوکامپ در مقایسه با گروه STZ گردید (05/0> p).
نتیجهگیری: دیابت با کاهش دانسیته نورونی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی هیپوکامپ، باعث نقص در حافظه فضایی و کاری موش‌های صحرایی میشود، درحالیکه تیمار با عصاره دارچین سبب بهبود این اختلالات نوروپاتولوژیکی میگردد.

سحر پارسه، سعید شاکریان، علی اکبر علی زاده،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی کیستیک از شایعترین اختلالات غدد درون ریز است که مقاومت به انسولین و چاقی از عوامل اصلی آن است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرینات مزمن هوازی و مقاومتی همراه با مصرف مکمل دارچین بر مقاومت به انسولین زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک شهر اهواز در سال 1396 انجام گرفته است.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، 40 زن مبتلا با دامنه سنی 18 تا 30 سال (24 BMI)، به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند. گروه مداخله، تمرین هوازی- مقاومتی را 6 هفته، 3 جلسه در هفته با شدت 50 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 50 تا 85 دقیقه انجام دادند. سطوح سرمی انسولین، گلوکز و شاخص‌‌های ترکیب بدنی ارزیابی شد. از روش آماری t همبسته و کواریانس استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد EE/ 96.24.3.77886/Scu.ac.ir در کمیته پژوهشی دانشگاه شهید چمران اهواز به ثبت رسیده است.
یافتهها: آنالیز داده‌‌‌ها نشان داد که شاخص توده بدنی، درصد چربی و مقاومت به انسولین در گروه تمرین و تمرین- مکمل کاهش یافت (05/0 p). هم‌چنین مصرف دارچین همراه با تمرینات در شاخص‌‌های ترکیب بدنی و مقاومت به انسولین موثر بود (05/0 p). تغییرات در توده بدون چربی در هیچ یک از گروه‌‌‌ها معنی دار نبود (05/0 p).
نتیجهگیری: به نظر می‌رسد این کاهش در تفاوت مقاومت به انسولین بیشتر ناشی از تمرین ترکیبی بوده و با توجه به تاثیر مثبت دارچین در کاهش شاخص توده بدنی، احتمالا استفاده از آن در طولانی مدت بر مقاومت به انسولین اثرگذار باشد.

فاطمه شهرستان، پروانه جعفری، آرام قره باغی، ایمان خانی فراهانی، اسماعیل شهرستان،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از مهم‌ترین عوامل مرگ‌و‌میر در انسان‌هاست که با تغییر شیوه زندگی، شیوع آن به سرعت رو به گسترش است. از علائم این بیماری متابولیک، افزایش قند خون و دیس‌لیپیدمی است. کنترل این بیماری با استفاده از محصولات طبیعی در دنیا بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر پروبیوتیک بیوفلورا و عصاره آبی دارچین در بهبود سطح گلوکز و دیس‌لیپیدمی حاصله از دیابت و کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی بود. 
مواد و روش ها: 35 رت نر نژاد ویستار به صورت تصادفی در 5 گروه کنترل منفی، کنترل مثبت دیابتی، پروبیوتیک، عصاره دارچین و پروبیوتیک توأم با عصاره دارچین، گروه‌بندی شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین انجام شد. گروه‌های تیمار به مدت 30 روز CFUs 108×2/3 پروبیوتیک و یا mg/kg 200 عصاره آبی دارچین دریافت کردند. در پایان دوره آزمون، تغییرات وزنی رت‌ها، قند خون، الگوی لیپیدی، hs-CRP و شاخص آتروژنی به منظور پیش‌بینی خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی تعیین شد. 
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق IR.IAU.ARAK.REC.1397.005 در مرکز پژوهش‌های زیست‌پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی اراک به تصویب رسیده است.
یافته ها: یافته‌های پژوهش نشان داد ابتلا به دیابت سبب کاهش شدید وزن رت‌ها شد، اما در گروه‌های دریافت‌کننده پروبیوتیک کاهش وزن کمتری مشاهده شد. به کارگیری پروبیوتیک و دارچین به صورت مؤثری سبب کاهش قند خون شد. پروبیوتیک بیوفلورا سبب کاهش میزان تری‌گلیسرید، کلسترول و LDL-C  سرمی خون شد. در گروه تیمار‌شده با دارچین، تری‌گلیسرید خون نسبت به گروه کنترل مثبت، کاهش معنی‌دار داشت. شاخص آتروژنی و مارکر التهابی hs-CRP در گروه‌های تیمار شده با پروبیوتیک، کاهش معنی‌داری نسبت به گروه کنترل منفی و مثبت نشان داد. هیچ‌گونه سینرژی در استفاده توأم پروبیوتیک و عصاره آبی دارچین دیده نشد. 
نتیجه گیری: بیوفلورا با بهبود الگوی میکروبیوتای روده، کاهش قند خون و بهبود الگوی لیپیدی، به صورت مؤثری از دیس‌لیپیدی ناشی از دیابت ممانعت می‌کند و درنتیجه خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی را کاهش می‌دهد. 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb