جستجو در مقالات منتشر شده


36 نتیجه برای دارو

رسول یوسفی مشعوف،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

نظر به اینکه عفونت زخم ها در سرنوشت بیماران دچار، این پژوهش به منظور تعیین نوع عفونت زخمهای سوختگی و عوامل باکتریایی و همچنین میزان حساسیت آنها به داروهای ضد میکروبی انجام گرفت. این بررسی به روش توصیفی، مقطعی و با استفاده از فرم های جمع آوری اطلاعات به مدت دو سال 77-1376 در بخش سوانح سوختگی بیمارستان امام خمینی (ره) همدان انجام شد. باکتری های مولد عفونت از ترشحات زخم 465 بیمار سوخته با تشخیص زخم های عفونی و همچنین از محیط های مختلف بخش سوختگی بیمارستان جدا شد. نتایج کشت خون بیماران با عفونت زخم و آلودگی بخش سوختگی از نظر وجود باکتری مورد بررسی قرار گرفت. حساسیت به داورهای ضد میکروبی با روش انتشار در آگارکربی، بائر انجام گرفت. در این مطالعه همچنین علل وسعت و محل سوختگی و میزان درصد آنها نیز تعیین گردید. 538  نوع باکتری که 32/7 درصد آنها را پسودوموناس و 24/8 درصد را کلبسیلا و 21/2 درصد را استافیلوکوک های طلایی تشکیل می دادند از نمونه ترشحات زخم جدا شدند که در شرایط آزمایشگاهی بیش از همه به سیپروفلوکساسین، سفتازیدیم و امیکاسین حساسیت نشان دادند. اکثر باکتری های جدا شده نسبت به آمپی سیلین، تتراسایکلین و کاربنی سیلین مقاومت بالایی نشان دادند. در 28/7%  بیماران نتایج کشت خون مثبت شد. فراوان ترین نوع باکتری رشد کرده از محیط های بخش سوختگی بیمارستان باسیلوس در 48% موارد و کمترین آنها انتروباکتر در 1% موارد بود. بیشترین علت سوختگی به ترتیب ناشی از ریختن آب جوش 32/8% و کمترین آنها 0/4% سوختگی ناشی از تنور نان بوده است. همچنین 73/6% سوختگی ها به طور اتفاقی و 26/4% بطور عمدی بوده است. میزان بروز عفونت در بیماران سوخته، نوع باکتری ها و مقاومت آنان در برابر آنتی بیوتیک ها در شرایط آزمایشگاهی ضرورت توجه بیشتر به ضد عفونی محیط های بیمارستانی، درمان صحیح این بیماران و در دسترس بودن آنتی بیوتیک های مناسب را ایجاب می نماید.

اکبر رستمی نژاد، زهره کریمی،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده

مقدمه: امروزه برای بیهوشی مناسب در اعمال جراحی بایستی به شرایط روحی-روانی بیمار نیز توجه شود که از آن جمله، کاهش هیجان، اضطراب و ترس از جراحی در همگان در کودکان پیش دبستانی می باشد که هنگام جدایی از والدین و مواجهه با اتاق عمل، دچار حالات فوق گردیده و به نظر می رسد که این عوامل می توانند بر جراحی و نتایج آن تأثیر سوء داشته باشند. بنابراین بایستی با کمک روش ها و مراقبت های پرستاری مناسب سعی نمود که کودکان به راحتی از والدین جدا شده، ماسک بیهوشی و سوزن وریدی را بهتر تحمل کرده و در بدو بیهوشی و ورود به اتاق عمل، خواب باشند. از جمله این روش ها تجویز پیش داروی بیهوشی خوراکی کتامین می باشد.
روش کار: پژوهش فوق کارآزمایی بالینی دوسوکور بوده و بر روی 66 کودک 7-2 ساله که همگی برای اولین بار جهت جراحی انتخابی (ریسک 1 بیهوشی) غیر از مغز و کبد مراجعه نموده اند، انجام گردیده است. نمونه ها به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شده و نیم ساعت قبل از عمل به گروه مورد 5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن کتامین به اضافه 0/2 سی سی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن آبمیوه و به گروه شاهد تنها همان مقدار آبمیوه داده شد سپس اطلاعات جمع آوری شده از وضعیت کودک در برگه های مشاهده ثبت گردیده و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
نتایج: نتایج نشان داد که 78/8 درصد کودکان گروه مورد هنگام جدایی از والدین گریه نکردند و 78/8 درصد آنان نیز هیچ گونه مقاومتی نداشتند. همچنین نسبت به سوزش وریدی، 34/4 درصد کودکان گروه مورد هیچ عکس العملی نداشتند و 59/4 درصد نیز عکس العمل خفیف داشتند در حالیکه در گروه شاهد تنها 6/1 درصد عکس العمل نداشتند و 78/7 درصد نیز حرکات شدید بدن و کشیدن دست ها را داشتند. همچنین 69/7 درصد گروه مورد هنگام ماسک گیری بیهوشی هم کاری داشته در حالیکه 75/8 درصد از گروه شاهد از پذیرفتن ماسک امتناع نموده و فقط 24/2 درصد همکاری داشتند. 81/8 درصد از گروه مورد قبل از بیهوشی خواب بودند در حالی که کلیه کودکان گروه شاهد بیدار و بی قرار بودند.
نتیجه گیری: از آنجا که نتایج فوق همگی از نظر آماری در سطح 95% معنی دار می باشند، بنابراین استفاده از کتامین به عنوان پیش داروی بیهوشی، از هیجان، اضطراب و ترس کودک هنگام جدایی از والدین کاسته و موجب آرامش، عدم مقاومت، گریه نکردن و خوابیدن در هنگام انتقال به تخت عمل می گردد.

شهلا انشاییه، امیرحسین سیادت، علی اصیلیان، محمدعلی نیل فروش زاده، فریبا ایرجی، محسن خاتمی پور، رضوان فصیح،
دوره 6، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده

مقدمه: ریزش موی مردانه بیماری بسیار شایعی می‌باشد. بر طبق بعضی از مطالعات تا 96% مردان دچار درجاتی از این نوع آلوپسی می‌شوند. در این مقاله اثر داروی گیاهی مشتمل بر گزنه دوپایه، بابونه اروپایی، آویشن، دم اسب و رازیانه با اثر مینوکسیدیل موضعی 2% در درمان آلوپسی مردانه مقایسه شده است.
روش کار: در این مطالعه 82 بیمار مبتلا به آلوپسی مردانه طی یک مطالعه آینده ‌نگر و دوسوکور مورد بررسی قرار گرفتند. پس از تکمیل دوره درمان 6 ماهه، کد داروها باز شد و نتایج مورد بررسی آماری قرار گرفت.
نتایج: بر طبق نتایج حاصل شده، داروی گیاهی در 45% افراد و مینوکسیدیل در 35% افراد سبب رویش مجدد مو شده بود که از لحاظ آماری معنی‌دار نبود.
نتیجه‌گیری: طبق یافته‌های این پژوهش می‌توان از این داروی گیاهی به عنوان جایگزین محلول مینوکسیدیل و یا درمان کمکی با مینوکسیدیل در درمان آلوپسی مردانه استفاده نمود.

نسرین روزبهانی، زهرا جباری، سحر یزدی،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده

مقدمه: قاعدگی دردناک اولیه یکی از شایع‌ترین شکایات در زنان می‌باشد که به علت آزاد شدن پروستاگلاندین‌ها ایجاد شده و اغلب با داروهای شیمیایی درمان می گردد. امروزه با توجه به عوارض این داروها، محققین به سمت استفاده از داروهای گیاهی گرایش پیدا کرده اند. با در نظر گرفتن خاصیت ضد پروستاگلاندینی آویشن شیرازی، این مطالعه با هدف مقایسه اثر آویشن و مفنامیک اسید بر کاهش میزان درد قاعدگی طراحی گردید.
روش کار: این تحقیق یک کارآزمایی بالینی یک سوکور می‌باشد که جامعه هدف آن خانم‌های مبتلا به درد قاعدگی و جامعه مورد مطالعه، خانم‌های مراجعه کننده به مرکز مشاوره ازدواج می‌باشند. تعداد نمونه بر اساس 0/5= α و 0/20=β  نفر محاسبه گردید که به صورت تصادفی ساده در دو گروه مفنامیک اسید و آویشن قرار گرفتند. از افراد خواسته شد که شدت درد را قبل از مصرف دارو با معیار آنالوگ بینایی(10- 0 سانتی متر) مشخص کنند. سپس در گروه مطالعه 15 گرم برگ گیاه آویشن که در یک لیوان آب دم شده بود و در گروه شاهد، کپسول 250 میلی گرمی مفنامیک اسید مصرف ‌شد و مجدداً شدت درد 2،1و3 ساعت بعد از مصرف دارو تعیین ‌گردید. اطلاعات با استفاده از شاخص‌های میانگین و انحراف معیار و تست‌های کی اس، من ویتنی یو وکای اسکوئر تجزیه وتحلیل شد. در کلیه مراحل تحقیق مفاد بیانیه هلسینکی رعایت گردید.
نتایج : میانگین شدت درد قبل از مصرف دارو در گروه آویشن و مفنامیک اسید تفاوت معنی داری نداشت. در هر یک از گروه‌های مفنامیک اسید و آویشن بعد از مصرف دارو میانگین شدت درد به طور معنی داری کاهش یافت(0/00001>P). ولی میزان کاهش درد دو گروه، در مقایسه با هم تفاوت معنی دار آماری نداشت.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که مفنامیک اسید و آویشن به یک اندازه درد قاعدگی را کاهش می‌دهند که به نظر می رسد به علت اثرات ضد پروستاگلاندینی و ضد انقباضی آویشن باشد.
دكتر بیژن یزدی، دكتر سید مهدی جلالی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: کلونیدین به عنوان پیش داروی بیهوشی, به دلیل تأثیر در کاهش نیاز به داروهای بیهوشی و آرام بخشی از اهمیت خاصی برخوردار است. اما به دلیل تأثیر آن برهمودینامیک و الکترولیت‌های بدن و اهمیت آن در بیهوشی, بر آن شدیم تا با انجام مطالعه‌ای این عوارض را بررسی نماییم. روش کار: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی و دو سویه کور است که بر روی 106 بیمار40 – 20 ساله با ASA کلاس I و II تحت عمل جراحی انتخابی با بیهوشی عمومی انجام گرفته است. بیماران به دو گروه مساوی تقسیم شدند. 90 دقیقه قبل از القا بیهوشی، به گروه مورد قرص کلونیدین 5 میکروگرم بر کیلوگرم و به گروه شاهد دارونما داده شد. نمونه خون قبل از تجویز دارو و چهار ساعت پس از آن گرفته شد. ادرار 24 ساعته آنها نیز جمع آوری و حجم و میزان سدیم و پتاسیم دفعی اندازه‌گیری شد. تحلیل آماری با استفاده از جداول و نمودارهای توزیع فراوانی و آزمون تی مستقل انجام شد. نتایج: میانگین سدیم و پتاسیم خون قبل و بعد از دریافت دارو بین دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنی‌داری نداشت. اما میانگین سدیم ادرار 24 ساعته در گروه مورد به طور معنی‌داری بیشتر بود( 022/0 =p). میانگین پتاسیم ادرار 24 ساعته نیز در گروه مورد بیشتر بود( 003/0 = p) هم‌چنین حجم ادرار 24 ساعته نیز در گروه مورد بیشتر بود(008/0 =p). نتیجه‌گیری: گر چه میزان دفع ادراری سدیم و پتاسیم و حجم ادرار با تجویز کلونیدین افزایش می‌یابد ولی غلظت خونی این دو الکترولیت تغییر قابل توجهی پیدا نمی‌کند.
ناصر شرف الدین زاده، رضا باورصاد شهریپور،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده

مقدمه: سندرم اسندون(Sneddon)، ترکیبی از ضایعات پوستی لویدورتیکولاریس همراه با حوادث حاد عروق مغزی می‌باشد. سندرم مذکور ارگان‌های متعدد از جمله کلیه و قلب به همراه پوست و مغز را درگیر می‌کند. برخی بیماران با دریافت آسپرین و دی پریدامول پروگنوز خوبی داشته‌اند. در این مقاله یک مورد از سندرم مذکور گزارش می‌شود. مورد: بیمار خانم 40 ساله می‌باشد که با سابقه 8 نوبت مرگ داخل رحمی، اکنون با علائم ضعف نیمه چپ بدن و دیزآرتری و فلج مرکزی عصب 7 به همراه ضایعات پوستی با نمای لویدورتیکولاریس به بخش نرولوژی معرفی گردید. تمامی آزمایشات خونی و سرولوژی و میکروبیولوژی ایشان منفی بوده است. پس از انجام نمونه‌گیری از ضایعات پوستی اندام بیمار ونیز رد نمودن علل ثانویه احتمالی، بیمار مذکور با تشخیص سندرم (اسندون فرم اولیه) تحت درمان آنتی پلاکت قرار گرفت. نتیجه‌گیری: علیرغم نادر بودن سندرم مذکور به نظر می‌رسد با در نظر گرفتن احتمال بروز این سندرم، به خصوص در بیماران جوان مبتلا به علائم درگیری عروق مغزی و ضایعات پوستی هم‌زمان، می‌توان با شروع سریع درمان مناسب از گسترش سندرم مذکور به سایر ارگان‌ها جلوگیری نمود.
محبوبه سحادی هزاوه، بهمن صالحی، بهمن مشفقی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

مقدمه: سرطان پستان شایع‌ترین نوع سرطان در میان زنان می‌باشد. از بین روشهای درمان افسردگی در سرطان می‌توان به دارودرمانی و شناخت درمانی اشاره نمود. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر دارودرمانی ودارو-شناخت درمانی در کاهش افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است. روش کار: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است. 78 زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بخش و کلینیک انکولوژی بیمارستان ولیعصر به روش آسان انتخاب شدند که با استفاده از تست افسردگی بک 42 نفر از آنان با تشخیص افسردگی به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم گردیدند. هر دو گروه داروی ضد افسردگی را دریافت نمودند اما گروه مداخله علاوه بر دارو درمانی در جلسات شناخت درمانی نیز شرکت نمود. در هر دو گروه پس از 6 ماه، افسردگی مجدداً بررسی گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط SPSS با استفاده از آزمون‌های آماری تی مستقل و زوج صورت گرفت. نتایج: در این پژوهش میانگین نمره افسردگی قبل از درمان بین دو گروه مداخله و شاهد تفاوت معنی‌داری نداشت. هم‌چنین بین میانگین نمره افسردگی قبل و بعد از درمان در گروه شاهد تفاوت معنی‌داری وجودنداشت اما میانگین نمره افسردگی گروه مداخله قبل و پس از درمان دارای تفاوت معنی‌دار بود(05/0>p). مقایسه میانگین نمره افسردگی پس از درمان در گروه مداخله و گروه شاهد تفاوت معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری: در مطالعه حاضر شناخت درمانی کاهش معنی داری را در نمره افسردگی گروه مداخله ایجاد نمود.
اسماعیل مشیری، بیژن یزدی، محمد خلیلی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: اضطراب قبل از عمل رخداد شایعی است. برای رفع آن از روش‌های گوناگون، نظیر ویزیت قبل از عمل، اطمینان بخشی توسط روانشناس و یا پیش داروی آرامبخش استفاده می‌گردد.این مطالعه با هدف تعیین اثر دو داروی پروپوفول و میدازولام به عنوان پیش داروی بیهوشی بر اضطراب بیمارقبل از بیهوشی انجام گردیده است. روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکوربوده که درآن 60 بیمار با کلاس 1 معیار انجمن متخصصین بیهوشی امریکا کاندید عمل جراحی انتخابی شکم انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه 20 نفره پروپوفول (4/0 میلی‌گرم در هر کیلو گرم وریدی)، میدازولام ( 04/0 میلی گرم در هر کیلو گرم وریدی) و پلاسبو (5 سی سی نرمال سالین وریدی) تقسیم شدند. برای سنجش درجه اضطراب از دو معیار سنجش بصری و روش نمره دهی بالینی عینی استفاده گردید. ضربان قلب، فشار نبض، تعداد تنفس و میزان اشباع اکسیژن شریانی، قبل از تجویزدارو و پس از آن در سه نوبت به فواصل5/2 دقیقه اندازه گیری شدند. یافته‌ها با آزمون‌های آنووا، توکی و 2 آنالیز گردیدند. نتایج: گروه‌ها از نظر متغیرهای زمینه‌ای اختلافی نداشتند. هردو داروی پروپوفول و میدازولام در کمک به کاهش اضطراب بیماران نسبت به پلاسبو مؤثرتر بودند. از این نظر دو دارو اثر یکسانی داشته و بین آنها تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. در اثر برروی علایم حیاتی (فشار خون نبض وتعداد تنفس و میزان اشباع اکسیژن شریانی) بین دو دارو تفاوت معنی‌داری وجود نداشت(05/0p>). نتیجه گیری:هر دو دارو در کاهش اضطراب از پلاسبو مؤثرتر بودند و از این نظر برتری خاصی بر یکدیگر نداشتند. ملاحظات اقتصادی می‌تواند باعث ترجیح میدازولام گردد.
نیره باغچقی، حمیدرضا کوهستانی،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: اشتباهات دارویی اعضاء تیم بهداشتی و درمانی می‌تواند سلامتی بیماران را به طور جدی به خطر بیاندازد. هدف از این تحقیق تعیین نظرات مربیان پرستاری در رابطه با علل و راهکارهای کاهش خطاهای دارویی دانشجویان پرستاری می‌باشد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی بود که در سال 1386 انجام شد. جامعه آن را مربیان بالینی دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی اراک، تشکیل می‌داد. 22 مربی بالینی پرستاری به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. جهت جمع‌آوری اطلاعات از یک پرسش‌نامه خود ساخته استفاده شد که شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و سوالات مربوط به علل و راهکارهای کاهش خطاهای دارویی دانشجویان پرستاری بود. نتایج: به ترتیب 50 و 100 درصد از مربیان حداقل یک بار شاهد اشتباهات دارویی اتفاق افتاده و در شرف وقوع بودند. شایع‌ترین علت اشتباهات دارویی دانشجویان پرستاری شامل کمبود اطلاعات داروشناسی، مهارت ضعیف محاسبات دارویی و بد خط بودن دستورات در کاردکس یا کارت دارویی بود. نتیجه گیری: میزان اشتباهات دارویی دانشجویان پرستاری بالا می‌باشد. به نظر می‌رسد بعضی از علل آن مانند کمبود اطلاعات داروشناسی و محاسبات دارویی غلط با آموزش پرستار در زمان تحصیل ارتباط دارد. با استفاده از نتایج این تحقیق می‌توانیم به نقاط ضعف دانشجویان و یا نقاط ضعف نظام آموزشی خود آگاه شویم و در جهت رفع آن کوشا باشیم.
- معصومه دل آرام، زهرا صادقیان،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: قاعدگی دردناک تقریباً در 5 درصد از زنان دارای قاعدگی‎های منظم دیده می‎شود. در این راستا روش‎های درمانی متفاوتی مطرح شده و مسلماً انتخاب داروهایی با عوارض جانبی کمتر ترجیح داده می‎شود. لذا پژوهش حاضر نیز با هدف تعیین تاثیر عصاره گیاه خوشاریزه بر دیسمنوره اولیه صورت پذیرفته است. مواد و روش‎ها: در طی یک مطالعه کار آزمایی بالینی یک سو کور 60 نفر از دانشجویان دارای دیسمنوره اولیه در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد مورد بررسی قرار گرفتند. دانشجویان به طور تصادفی به دو گروه 30 نفره دریافت کننده عصاره خوشاریزه و دارو نما تقسیم شدند. جهت گرد آوری اطلاعات از ابزار سنجش شدت درد استفاده گردید. در پایان ماه اول و دوم پس از درمان، شدت درد دو گروه تعیین و با شرایط قبل از مداخله مقایسه شد. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون‎های تی ، کا- اسکوئر و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‎ها: میانگین شدت دیسمنوره در مدت 2 ماه قبل از تجویز دارو در گروه خوشاریزه 75/2±46/8 و در گروه دارو نما 53/2±80/8 بود که هر دو گروه با یکدیگر اختلاف معنی داری نداشتند ولی پس از تجویز دارو، این میانگین در گروه مداخله12/1±41/3 و در گروه بدون مداخله 60/2±82/7 بود که بین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهد شد(001/0>p). نتیجه گیری: عصاره گیاه خوشاریزه و دارو نما توانستند در طول درمان شدت دیسمنوره را کاهش دهند و تاثیر خوشاریزه بسیار بیشتر از دارو نما بود. استفاده از عصاره خوشاریزه در درمان دیسمنوره پیشنهاد می‎گردد.
علی فانی، محسن قاصدی، فاطمه اسماعیلیون، بهروز علیزاده،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم روده تحریک‌پذیر شایع‌ترین بیماری گوارشی است که با دردهای مزمن شکمی و تغییرات اجابت مزاج مشخص می‎شود. زردچوبه یکی از درمان‌های طب سنتی است که در درمان بیماری‎های گوارشی مورد توجه قرار گرفته است در این مطالعه اثرات زردچوبه بر سندرم روده تحریک‌پذیر بررسی شده است. مواد و روش ها: در طی یک مطالعه بالینی تصادفی دو سوکور، 140 بیمارمبتلا به سندرم روده تحریک‌پذیر پس از اعمال معیارهای ورود و خروج با نظر و تشخیص متخصص داخلی بدون توجه به سن و جنس وارد مطالعه شدند. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه مورد (زردچوبه) 69 نفر و شاهد (دارونما) 71 نفر تقسیم شدند و در قبل 2 و 4 هفته بعد از شروع درمان فرم‌های تغییر علایم بالینی در بیماران بر اساس روش مقیاس امتیاز بصری برای تبدیل معیارهای ذهنی به عینی تکمیل گردید و سپس اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: استفاده از زردچوبه و دارونما قبل، 2 و 4 هفته بعد از درمان باعث بهبود علای بالینی بیماران به جزء استفراغ شده بود (001/0=p) در حالی که بین میزان تاثیر زردچوبه و دراونما در بهبود علایم بالینی بیماران در هر دو گروه مورد و شاهد تفاوتی مشاهده نشد(05/0


محمود بهمنی، مصطفی قربانی، حسن ممتاز، احسان بهمنی، محمود رفیعیان،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: گونه های کاندیدا از مهم ترین عوامل عفونت های قارچی در انسان و حیوان می باشند. با افزایش روز افزون مقاومت دارویی، تلاش برای تهیه داروهای ضد قارچی یا ضد میکروبی ضرورت دارد. لذا این تحقیق با هدف بررسی اثر بخشی عصاره اتانولی گیاه گل میمونی بیابانی در مقایسه با آمفوتریسین B بر روی مخمر کاندیدا آلبیکانس در شرایط آزمایشگاه صورت پذیرفت. مواد و روش‎ها: در یک مطالعه آزمایشگاهی تجربی، اثرات ضد کاندیدایی عصاره اتانولی گیاه گل میمونی بیابانی و آنتی بیوتیک آمفوتریسین B با استفاده از روش رقت‏سازی در محیط مایع (رقت سازی در لوله) تعیین گردید. آنالیز داده‎ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون‎های تی زوجی و تی مستقل بررسی گردید. یافته‎ها: حداقل غلظت مهاری (MIC)عصاره گل میمونی بیابانی بر کاندیدا آلبیکانس برابر56/1 در 600 ODدر تکرار اول بود که برابر با 59 درصد می باشد. MIC عصاره اتانولی گل میمونی برای600 ODبرابر 68/1 معادل با 58 درصد در تکرار دوم به دست آمد و برای آمفوتریسین B برابر با 59 درصد بود و بین حداقل غلظت ممانعت از رشد سری‎های مختلف گل میمونی و آمفوتریسین اختلاف معنی‎داری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره اتانولی گل میمونی بیابانی نیز اثرات ضدقارچی نزدیک و مشابه به آمفوتریسین B دارد.
سیدمحمد امین موسوی، سروش مؤسس غفاری، مسعود اسدی، ایرج اسودی کرمانی،
دوره 14، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: لوسمی یک بیماری بدخیم و پیشرونده است. بیان بالای پروتئین های مهار کننده آپوپتوز (IAPs) نظیر survivinو واریانت های ضد آپوپتوزی آن مانند-∆Ex3 surسبب بروز مقاومت به اثرات آپوپتوزی داروهای شیمی درمانی می گردد. در مطالعه حاضر اثرات کابنوکسولون بر رده سلولی K562(مدل آزمایشگاهی لوسمی میلوئید مزمن) و نیز بیان ژن survivin و -∆Ex3 surبررسی شده است. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، رده‌ی سلولی K562 انسانی پس از کشت، تحت تاثیر CBX قرار گرفت. به منظور بررسی درصد مهار رشد و زیستایی از آزمون دفع رنگ تریپان بلو و برای بررسی آپوپتوز از میکروسکوپ فلورسانس (رنگ آمیزی با محلول آکریدین اورنج-اتیدیوم بروماید) و تکنیک الکتروفورز DNAبه کمک ژل آگارز استفاده شد. بیان ژن‌ survivin با استفاده از تکنیک واکنش زنجیره ای پلیمرازی رونویسی معکوس نیمه کمی ارزیابی گردید. یافته ها: غلظت 150 میکرومولار از CBX پس از 48 ساعت باعث مهار رشد و القاء آپوپتوز (تا 50 درصد) در سلول های K562گردید. به علاوه، این ترکیب سبب کاهش بیان ژن survivin و واریانت پیرایشی ضد آپوپتوزی sur-∆Ex3پس از 2 و 4 ساعت در این سلول ها شده، در حالی که با افزایش زمان تیمار (6 و12ساعت) و با وقوع فرآیند آپوپتوز بیان این ژن ها تا سطح بیان آن‌ها در سلول‌های کنترل افزایش یافت. نتیجه گیری: با توجه به اثر CBX در القاء آپوپتوز و نیز کاهش بیان ژن survivin وsur-∆Ex3 ، این دارو می تواند به عنوان کاندیدای بالقوه برای مطالعات بیشتر به عنوان داروئی در درمان لوسمی میلوئیدی مزمن و کاهش مقاومت دارویی مورد بررسی قرار گیرد.
علی اصغر فرازی، منصوره جباری اصل، معصومه صوفیان،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه یکی از مشکلات اساسی درمان بیماری سل موضوع مقاومت دارویی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین مقاومت دارویی سویه‌های مایکوباکتریوم جدا شده از بیماران مبتلا به سل ریوی نسبت به داروهای ضد سل و عوامل موثر در آن طراحی شده است. مواد و روش‎ها: طی یک مطالعه مقطعی، تمام بیماران مسلول تحت پوشش مرکز بهداشت استان مرکزی (917 نفر) بین سال‌های 1384 تا 1389 وارد مطالعه شدند. از تمام بیماران مبتلا به سل ریوی مقاوم به درمان طی این سال‌ها کشت و آنتی بیوگرام با روش استاندارد (proportional) به عمل آمد. نهایتا با مدل رگرسیون لجستیک و با استفاده از نرم افزار SPSS عوامل موثر بر مقاومت دارویی شناسایی شدند. یافته ها: در این بررسی میزان مقاومت کلی در بیماران اسمیر مثبت 3/7 درصد بود. میزان سل مقاوم به چند دارو معادل 3/4 درصد بود. 5/0 درصد بیماران اسمیر مثبت به هر پنج دارو مقاوم بودند. مقاومت دارویی در طی این سال‌ها روند افزایشی داشته است. بیشترین مقاومت مربوط به ایزونیازید (8/68 درصد) و بعد از آن به ترتیب ریفامپین(5/62 درصد)، پیرازینامید(25 درصد)، اتامبوتول (9/21 درصد) و استرپتومایسین(9/21 درصد) بود. بیشترین میزان مقاومت در گروه سنی 15 تا 45 سال بود. بروز مقاومت با جنس مذکر، درجه مثبت بودن اسمیر، عود سل و ابتلا به HIV مرتبط بود. نتیجه گیری: بررسی مقاومت دارویی سویه‌های مایکوباکتریوم مورد مطالعه در طی 6 سال نشان‌گرآن است که روند آن رو به افزایش بوده و به همین دلیل توجه دقیق جهت جلوگیری از به وجود آمدن سویه‌های مقاوم و انتشار آن ضروری است.
محمدرضا پالیزوان، محمد رفیعی، محمود رضا خزاعی ،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات انجام گرفته در ایران و جهان حاکی از مصرف بالای دارو است. در این سال‌ها علی رغم تلاش وزارت بهداشت در کنترل میزان مصرف دارو، متاسفانه سیر رو به افزایش این روند ادامه داشته است، لذا به نظر می‌رسد که علاوه بر علل بررسی شده توسط تحقیقات قبلی علل دیگری نیز در افزایش مصرف دارو در ایران دخالت دارند. یکی از عواملی که به نظر می‌رسد در میزان مصرف دارو در ایران دخالت داشته باشد ولی تا کنون نادیده گرفته شده است، مصرف زیاد دارو توسط کادر پزشکی است، لذا هدف از این مطالعه ارزیابی میزان مصرف دارو در کادر پزشکی و مقایسه آن با هم‌ترازان آنها در کادر غیر پزشکی است. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، میزان مصرف ماهیانه دارو در هشت گروه، دانشجویان سال اول پزشکی، دانشجویان انترن پزشکی، پزشکان عمومی، پزشکان متخصص، دانشجویان سال اول رشته‌های غیرپزشکی، دانشجویان در شرف فارغ التحصیلی رشته‌های غیرپزشکی و نیز اساتید دانشگاه‌های غیرپزشکی توسط پرسش نامه‌هایی مورد ارزیابی قرار گرفت و با یکدیگر مقایسه گردید. یافته‌ها: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که میزان مصرف دارو در هر دو گروه با افزایش سطح تحصیلات کاهش می‌یابد. هم‌چنین مقایسه میزان مصرف دارو در گروه پزشکی و غیر پزشکی نشان داد که دانشجویان سال‌های اول و دوم، در میزان مصرف اغلب داروها، تفاوت معنی‌داری با هم ندارند، با این حال پزشکان عمومی و متخصص، نسبت به هم‌ترازان خود در رشته‌های غیر پزشکی داروی بیشتری مصرف می‌کنند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که مصرف زیاد دارو در پزشکان از جمله نکاتی است که در زمینه مصرف بیش از اندازه دارو در کشور باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
ندا مخبریان، فروزنده محجوبی، راضیه پوراحمد، مجتبی علیوندی،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: دلیل اصلی عدم مو فقیت شیمی درمانی ، مقاومت دارویی چند گانه می باشد. مهمترین علت مقاومت دارویی ،پمپهای وابسته به ATP مانند MDR1 هستند که باعث خروج دارو از سلول ها می شوند.ژن MDR1 بسیار پلی مورفیک می باشد و به نظر می رسد این پلی مورفیسم ها بر روی بیان ژن و در نتیجه پاسخ به درمان موثر است.هدف از این مطالعه بررسی پلی مورفیسم C1236Tژن MDR1 و ارتباط آن با پاسخ به درمان درکودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی پلی مورفیسم C1236T ژن MDR1 در 44 کودک مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد و 40 فرد سالم توسط تکنیک ARMS-PCR مورد بررسی قرار گرفت .همچنین ارتباط این پلی مورفیسم با پاسخ به درمان نیز مورد بررسی قرار گرفت.از نرم افزار SPSS و تست مربع کای برای آنالیز داده ها استفاده گردید و 05/0 P< معنی دار محسوب شد.
 یافته ها: گروه کنترل و بیماران از نظر فراوانی آلل ها و ژنوتیپ تفاوت معنی داری با هم نداشتند (876/0=P ).همچنین بین کسانی که به درمان پاسخ داده بودند و آنهایی که به درمان پاسخ نداده بودند از نظر فراوانی ژنوتیپ تفاوت معنی داری دیده نشد (304/0= P).
 نتیجه گیری: به نظر می رسد که بین پلی مورفیسم C1236T با پاسخ به درمان ارتباط ندارد و نقش این پلی مورفیسم در بیان ژن MDR1 در لوسمی لنفوبلاستیک حاد کودکان و پاسخ به درمان مورد سوال می باشد.


مهشید طالبی طاهر، سیدعلی جواد موسوی، سارا طاهریان، میترا براتی،
دوره 17، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از داروهای نامناسب در سالمندان یک مسئله مهم در نظام مراقبت سلامت می‎باشد. این امر می‎تواند باعث افزایش عوارض جانبی و افزایش در هزینه‎ها شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی تجویز داروهای نامناسب در سالمندان بوده است.

مواد و روش‎ها: این مطالعه مقطعی توصیفی در بیمارستان رسول اکرم(ص) با جمع آوری اطلاعات از پرونده 260 بیمار 60 ساله و بالاتر که در سال 1391 بستری شدند صورت گرفت. نامناسب بودن تجویز یک دارو بر اساس معیارBeers سال 2012 تعیین گردید.

یافته‎ها: سن متوسط بیماران 3/8 ± 75 بود و برای 58 نفر(3/22 درصد) حداقل یک داروی نامناسب تجویز شده بود. شایع‎ترین داروهای تجویز شده نابه جا بنزودیازپین‎ها، پتدین و داروهای ضد افسردگی سه حلقه‎ای بوده است.

نتیجه گیری: برای بهبود کیفیت تجویز دارو در افراد مسن نیاز به طراحی یک دستورالعمل در کشور داریم.


فریده طباطبایی یزدی، بهروز علیزاده بهبهانی، مریم حیدری سورشجانی،
دوره 17، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف بی رویه آنتی بیوتیک‎های درمانی باعث ایجاد مقاومت دارویی شده است. استفاده گسترده از آنتی بیوتیک‎ها عامل ایجاد جهش(موتاسیون) در میکروارگانیسم بوده و باعث ظهور میکروارگانیسم‎های جدید و مقاوم به آنتی‎بیوتیک‌های رایج می‎شود. هدف از این پژوهش بررسی اثر ضد‎میکروبی عصاره‎های آبی و اتانولی گیاه چویل بر باکتری‎های استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس، انتروباکتر ائروژینوزا و یرسینیا انتروکولیتیکا و مقایسه آن با آنتی‌بیوتیک‎های رایج درمانی می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، بعد از جمع آوری گیاه چویل از ارتفاعات استان چهارمحال و بختیاری عصاره‎گیری با استفاده از روش ماسراسیون انجام شد. از آزمون انتشار دیسک به روش کربی- بوئر برای ارزیابی فعالیت ضد‌میکروبی استفاده گردید. حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی با استفاده از روش رقت لوله‎ای تعیین گردید.

یافته‎ها: بیش‎ترین قطر هاله عدم رشد در غلظت 40 میلی‎گرم بر میلی‎لیتر مربوط به باکتری استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس و کم‎ترین قطر هاله در این غلظت مربوط به باکتری گرم منفی انتروباکتر ائروژینوزا بود. حداقل غلظت مهار کنندگی عصاره آبی و اتانولی برای انتروباکتر آئروژینوزا به ترتیب 64 و32 میلی‎گرم بر میلی‎لیتر و حداقل غلظت کشندگی عصاره آبی و اتانولی نیز در خصوص آن به ترتیب 128 و 64 میلی‎گرم بر میلی‎لیتر بود.

نتیجه‎گیری: عصاره اتانولی چویل در مقایسه با آنتی بیوتک‎های رایج درمانی اثر بازدارندگی بیش‎تری روی برخی سویه‎های مورد مطالعه داشت. هم‎چنین عصاره‎های چویل بر باکتری‌های گرم مثبت در مقایسه با باکتری‌های گرم منفی اثر بازدارندگی بیشتری را نشان داد.


فرید فیروز بخش، سید محمد حسین افسریان، سعیده هوشنگی، حمید بدلی،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: ساپرولگنیوز از مهم‌ترین بیماری‌های قارچی آبزیان است که خسارات شدیدی را در مراحل مختلف رشد آبزیان، به صنعت آبزی پروری وارد می‌سازد و توسط قارچ آبزی ساپرولگنیا پارازیتیکا ایجاد می‌شود. این مطالعه با هدف بررسی اثرات ضد قارچی عصاره متانولی گیاهان رازیانه، بومادران، مرزه و دارچین و اسانس گیاه آرتیمیزیا برعلیه قارچ ساپرولگنیا پارازیتیکا در مقایسه با فرمالین انجام شد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی، ساپرولگنیا پارازیتیکا از آب خروجی سالن پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان جداسازی و خالص شد. پس از شناسایی فنوتیپیکی، ابتدا DNA ژنومی استخراج و ناحیه ژنی ITS rDNA توسط آغازگرهای ITS1 و ITS4 تکثیر و تعیین توالی گردید. اثرات ضد قارچی گیاهان دارویی ذکر شده با روش میکرودایلوشن براث بررسی و با فرمالین مقایسه شد.

یافته ها: نتایج حاصل از تعیین توالی، گونه پارازیتیکا از جنس ساپرولگنیا را تایید نمود. در روش میکرودایلوشن براث اسانس گیاه آرتیمیزیا باعث مهار رشد ساپرولگنیا پارازیتیکا شد(حداقل غلظت مهار کنندگی معادل 128 میکروگرم بر میلی لیتر). هرچند که با غلظت تعیین شده توان مهاری از خود نشان نداد(حداقل غلظت مهاری مساوی یا بیش از 2048 میکرگرم بر میلی لیتر). عصاره متانولی بقیه گیاهان در غلظت تعیین شده هیچ گونه اثر مستقیمی بر این قارچ نشان ندادند.

نتیجه گیری: با توجه به نتایج، در مطالعه حاضر می‌توان اسانس گیاه آرتیمیزیا را جزء گیاهان دارای اثرات ضد قارچی قوی طبقه‌بندی نمود که نسبت به فرمالین اثر قوی‌تری را نشان داد. لذا با تحقیقات بیشتر بر ترکیبات اسانس گیاهان و با خالص سازی و کشف مکانیسم اثر آن و بهینه سازی روش‌های استخراج مواد موثره می‌توان به نتایج مشابهی مانند داروهای شیمیایی که اثرات جانبی بسیار بدی را دارند رسید.


نیلوفر داداش پور، اسماعیل مشیری، علیرضا کمالی، علیرضا رستمی، مجید گلستانی عراقی،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: فیبریلاسیون دهلیزی شایع‏ترین عارضه پس از جراحی بای پس عروق کرونری است و تصریح شده است که باعث افزایش موربیدیتی و مورتالیتی پس از عمل بای پس عروق کرونری می‏شود و نیز طول مدت بستری در بخش مراقبت‏های ویژه و بیمارستان را افزایش می‏دهد. هدف از این مطالعه بررسی اثر پروفیلاکتیک آمیو دارون در کاهش بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از جراحی بای پس عروق کرونری می‏باشد.

مواد و روش‏ها: در این مطالعه کار آزمایی بالینی، 204 بیمار کاندید جراحی بای پس عروق کرونری انتخابی بر اساس معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. بیماران گروه مورد، قبل از بی‏هوشی داروی آمیودارون را با دوز 300 میلی‏گرم به صورت داخل وریدی دریافت کردند و گروه شاهد نیز نرمال سالین دریافت نمود. 24 ساعت پس از جراحی بای پس عروق کرونری، میزان بروز فیبریلاسیون دهلیزی در دو گروه ثبت گردید.

یافته‏ها: میزان فراوانی فیبریلاسیون دهلیزی پس از بای پس عروق کرونری در گروه مورد برابر 16 نفر و در گروه شاهد 35 نفر بود. مقایسه فراوانی فیبریلاسیون دهلیزی بین دو گروه که با استفاده از آنالیز مجذور کای صورت گرفت، نشان دهنده اختلاف معنی‏داری بود(p=0.037) و بروز فیبریلاسیون دهلیزی به طور معنی‏داری در گروه آمیودارون کمتر بود.

نتیجه‏گیری: در مجموع، آمیودارون توانست به طور قابل توجهی از بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از جراحی بای پس عروق کرونری جلوگیری کند. در مطالعه حاضر بیماران این دارو را تنها در 24 ساعت اول پس از دارو دریافت نمودند و این در حالی است که در برخی از مطالعات این دارو حتی تا 14 روز نیز برای بیماران تجویز شده است.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb