جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای خانواده

محمد باقر کجباف، امیر کشاورز، ابوالقاسم نوری، محسن لعلی، محمد سلطانی زاده،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه برخی از خانواده‎های ایرانی به تناسب علاقه‎ای که اعضای خانواده به حیوانات خانگی دارند به دنبال نگهداری از حیوانات خانگی هستند. در پژوهش‎های روان‎شناختی به تأثیری که این حیوانات بر روی عملکرد خانواده و سلامت روانی افراد می‎گذارند کمتر پرداخته شده است از این رو هدف از این مطالعه، مقایسه وضعیت عملکرد خانواده و سلامت روانی در افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی بود. مواد و روش‎ها: در این مطالعه مورد- شاهدی، 152نفر (80 نفر دارای حیوان خانگی و 72 نفر بدون حیوان خانگی) از مردم شهر اصفهان به صورت تصادفی خوشه‎ای انتخاب شدند و به ابزار سنجش عملکرد خانواده، پرسش‎نامه سلامت عمومی و ویژگی‎های جمعیت شناختی پاسخ دادند. تحلیل داده‎ها با استفاده از آزمون‎های آماری تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل کواریانس انجام گرفت. یافته‎ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده اختلاف معنی داری در بین دوگروه دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی در خرده مقیاس‎های علائم اضطرابی و اختلال خواب، ارتباط و آمیزش عاطفی بود. لذا چنین نتیجه گرفته شد که افراد بدون حیوان خانگی، علائم اضطرابی و اختلال در خواب بیشتری دارند و افراد دارای حیوان خانگی در زیر مقیاس‎های ارتباط و درگیری عاطفی نسبت به افراد بدون حیوان خانگی مشکلات بیشتری را نشان می‎دهند(05/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج ذکر شده باید به عوامل فرهنگی در داشتن یا نداشتن حیوان خانگی بیشتر توجه کرد و در موقعیت‎هایی به داشتن حیوان خانگی توصیه نمود که به کاهش اضطراب و افزایش احساس امنیت و آرامش در افراد کمک نماید.
بهمن صالحی، حسن صلحی، امیر رضا فتوت، درخشنده معتمدی، شیرین مرادی، سمیه ابراهیمی،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: اعتیاد به مواد مخدر بدون شک از جمله بزرگ‌ترین مشکلات جوامع بشری محسوب شده که هر ساله دولت‌ها میزان زیادی از بودجه‌های خود را صرف مبارزه با آن می‌کنند. با توجه به این که بسیاری از معتادان، علاوه بر اعتیاد سبب ایجاد مشکلات روان‌پزشکی زیادی در خانواده می‌گردند، هدف این مطالعه مقایسه این اختلالات در خانواده معتادان و غیر معتادان می‌باشد. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر یک پژوهش مورد – شاهدی می‌باشد که به صورت نمونه‌گیری تصادفی ساده بر روی 650 نفر از خانواده‌های افراد معتاد و افراد غیر معتاد با استفاده از پرسش‌نامه SCL-90-R انجام گردیده است. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌های کای اسکوئر و تی مستقل و با نرم افزار SPSS نسخه 18مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: اختلالات روان‌پزشکی در خانواده‌های افراد معتاد نسبت به خانواده‌های غیر معتاد اختلاف معنی‌داری دارند(005/0=p) و از بین 9 اختلال روان‌پزشکی مورد سنجش، تنها اختلالات اضطرابی، پرخاشگری، پارانوئیا و افسردگی در سه نوع بیمارگونه، مرزی و در مجموع (بیمارگونه و مرزی) در خانواده‌های افراد معتاد نسبت به غیر معتاد با(005/0p=) بیشتر بودند. نتیجه گیری: وابستگی به مواد یکی از اعضاء خانواده، سهم مهمی در بهداشت روانی سایر اعضای خانواده ایفا می‌کند و نیاز به مداخله جدی درمانی و پیش‌گیری هر دو می‌باشد.
بابک عشرتی، سید شهریار حسینی، محسن فراهانی، مهین سادات عظیمی، مریم زمانیان،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: نمودار قیفی ابزاری ترسیمی برای بررسی سوگیری انتشار در مطالعات متا آنالیز است. هدف مقاله حاضر معرفی کاربردی دیگر از این نمودار به عنوان وسیله‎ای برای پایش یکی از شاخص‎های اجرایی برنامه پزشک خانواده و مشخص کردن وضعیت هر یک از مراکز بهداشت شهرستان‎های تابعه استان مرکزی از نظر وضعیت ارجاع بیماران از سطح اول به سطح تخصصی و مقایسه‎ی آن با دو نمودار دیگر میله‎ای و کاترپیلار از این نظر می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه مقطعی برای رسم نمودار قیفی، درصد ارجاعات هر شهرستان با توجه به متوسط ماهانه ویزیت و ارجاع انجام شده، محاسبه گردید. بر اساس دستور‎العمل کشوری برنامه پزشک خانواده، مقدار استاندارد ارجاع، حد 10 درصد در نظر گرفته شد. برای هر شهرستان یک حدود اطمینان 99 درصد با در نظر گرفتن سه انحراف معیار نسبت به عدد 10 درصد بر مبنای متوسط کل ویزیت ماهیانه هر شهرستان محاسبه شد.

یافته‎ها: بر اساس نمودار قیفی شهرستان‎های آشتیان، ساوه، تفرش، کمیجان و خمین، در حد انتظار ارجاع قرار داشتند. این در حالی است که شهرستان‎های اراک، شازند، زرندیه، دلیجان و محلات دارای ارجاع بیش از حد انتظار بودند که در این میان ارجاع به سطح تخصصی در محلات بیش از سایر شهرستان‎ها بود.

نتیجه‎گیری: نمودار قیفی توانست بهتر از دو نمودار دیگر وضعیت ارجاع به سطح تخصصی را برای مراکز بهداشت شهرستان‎ها نشان دهد، از این رو می‎تواند در پایش برنامه‎های سلامت کشورابزاری مفید واقع شود .


اکرم بیاتی، فاطمه قنبری، اکرم ملکی ، سید شهریار حسینی، محسن شمسی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

مقدمه : از جمله اصلاحات ایجاد شده در نظام سلامت ایران برنامه پزشک خانواده است که از سال 1384 در کشور به اجرا درآمد. این مطالعه با هدف تبیین تجارب پزشکان خانواده و اعضای تیم سلامت از منافع عمومی برنامه پزشک خانواده انجام گردید.

مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی و روش جمع آوری اطلاعات مصاحبه عمیق فردی ( نیمه ساختار یافته) با سه گروه از پزشکان (15 نفر)، ماماها (15 نفر) و بهورزان (25 نفر) انجام و تجارب آنان در مورد منافع عمومی برنامه پزشک خانواده سوال شده است. در مجموع 55 مصاحبه صورت گرفت. نمونه گیری مبتنی بر هدف انجام و برای تجزیه و تحلیل از روش آنالیز محتوا با رویکرد قراردادی استفاده شده است.

یافته ها: در این مطالعه از واحدهای معنی خلاصه شده 376 کد استخراج شد که پس از ادغام کدهای مشابه، تعداد آنها به 30 کد کاهش یافت که در درون مایه منافع عمومی بطور کلی 2 طبقه اصلی شامل (منافع بهداشتی درمانی – منافع اقتصادی) و 4 زیر طبقه شامل (افزایش سطح شاخص های بهداشت عمومی و بهبود مراقبت ها، پرونده سلامت، وجود بیمه برای روستاییان و کم شدن تعداد مراجعات به پزشکان متخصص) ایجاد شد .

نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش استفاده از پرونده های الکترونیکی بجای پرونده های سنتی با هدف دسترسی سریعتر پزشکان به اطلاعات بیماران و ارتقاء کیفی ارائه خدمات و همچنین ارایه برخی از تسهیلات به اعضای شاغل در تیم سلامت جهت افزایش انگیزش شغلی پیشنهاد می شود.


عبدالرضا یاوری، رحمت اله مرادزاده، حمید دالوند، اکرم ولی زاده، فرهاد فاتحی، محمودرضا نخعی،
دوره 19، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده

چکیده

مقدمه و هدف: یکی از مشکلات کودکان مبتلا به فلج مغزی، اختلال در خوردن غذا و نوشیدن مایعات می‌باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه تأثیر تحریکات دهانی - حرکتی بر عملکرد تغذیه‌ای کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک با استفاده از دو رویکرد پزشکی و رویکرد خانواده محور می‌باشد.

مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی بوده که به صورت مقطعی انجام شد. جامعه هدف، کودکان فلج مغزی 2 تا 8 ساله شهر اراک و از نمونه‌های در دسترس کودکان مراجعه کننده به مراکز توان‌بخشی بودند که از بین آن‌ها 40 کودک مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک که شرایط ورود به مطالعه را داشتند به صورت ساده و هدف‌مند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، سامانه طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت(GMFCSE&R) و مقیاس ارزیابی حرکتی دهان (OMAS) بود. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده ازآزمون کولموگرف اسپیرنوف، گزارش میانگین، انحراف معیار، ترسیم جداول توزیع فراوانی تحلیل داده‌ها، آزمون تی مستقل، آزمون تی وابسته، آزمون کای دو و مانوا انجام شد.

یافتهها: اختلاف نمرات عملکرد بلع در هر دو گروه تحت درمان توسط درمان‌گر و تحت درمان توسط خانواده قبل و بعد از انجام مداخله از نظرهردو ارزیاب و از نظر آماری معنادار بود(001/0=p). اختلاف نمرات عملکرد بلع بین دو گروه تحت درمان توسط درمان‌گر و تحت درمان توسط خانواده، بعد از انجام مداخله از نظر ارزیاب اول و دوم و از نظر آماری معنادار نبود(به ترتیب 89/0=p و 07/0=p).

نتیجه گیری: به طور کلی می‌توان نتیجه گرفت که تحریکات دهانی حرکتی بر عملکرد بلع کودکان فلج مغزی اسپاستیک در هر دو گروه تحت درمان موثر می‌باشد. هم‌چنین میزان تاثیر این تحریکات بر عملکرد بلع کودکان فلج مغزی چه توسط درمان‌گر به کار رود و چه توسط خانواده، به یک اندازه می‌باشد.


مجتبی حبیبی، نیکزاد قنبری، مولود سیوندیان، هانیه مهدی زاده هنجنی،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی پیشبینی رفتار انحرافی نوجوانان بر مبنای آسیب‌پذیری فردی و مجال خطر در خانواده، همسالان، مدرسه و همسایگی در دبیرستان‌های شهر تهران انجام گرفت.
مواد و روش‌ها: روش بررسی حاضر مقطعی و از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش‌آموزان دختر و پسر مناطق 20 گانه شهر تهران بود که در سال تحصیلی 94-1393 در مقطع دبیرستان (متوسطه) مشغول به تحصیل بودند. تعداد نمونه در این پژوهش، 1847 نفر شامل 946 نفر دختر (2/51 درصد) و 901 نفر پسر (8/48 درصد) بود. نمونه‌گیری به صورت خوشه‌ای چند مرحله‌ای اجرا شد و شرکت‌کنندگان در این پژوهش مقیاس عوامل و رفتارهای محافظت‌کننده و خطرساز روانی اجتماعی را پر کردند. داده‌‌‌‌ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه روش گام به گام و نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 24 تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که از بین متغیرهای پیش‌بین، مجال خطر/دسترسی‌پذیری (001/0 > p، 28/13= t، 67/0= B)، آسیب‌پذیری/خانواده (001/0 > p، 57/8= t، 37/0= B)، و آسیب‌پذیری/مدرسه (001/0 > p، 7/6= t، 14/1= B)، اثر پیشبینی‌کنندگی معنیداری بر شاخص تعدیل شده رفتار انحرافی در نوجوانان دارند، ‌‌‌‌هم‌چنین، نوجوانان دختر ‌بیش‌تر از نوجوانان پسر (01/0 >p، 82/4=(1823) t) رفتار انحرافی انجام می‌دهند.
نتیجهگیری: آسیب‌پذیری فردی و مجال خطر در سطح خانواده و مدرسه، رفتار انحرافی در نوجوانان را پیش‌بینی می‌کنند. از اینرو، لازم است در اقدامات پیشگیرانه و مداخلاتی برای این گروه سنی، مولفههای خطرساز در سطوح فردی، مدرسه و خانواده مدنظر قرار گیرد.

آرش زندی پیام، ایران داودی، مهناز مهرابی زاده،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بازی‌‌های آنلاین یکی از انواع بازی‌‌های اینترنتی می‌باشد که با توجه به افزایش آگاهی مردم و مخصوصاً قشر جوان با اینترنت، افزایش سرعت اینترنت و در دسترس بودن اینترنت همراه از طریق گوشی‌‌های هوشمند مخصوصاً در بین پسر‌‌‌ها خیلی فراگیر شده است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه جو عاطفی خانواده و سلامت روان با اعتیاد به بازی‌‌های آنلاین بود.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 93-92 بود. آزمودنیهای پژوهش 192 نفر (98پسر، 94 دختر) بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از میان جامعه آماری انتخاب گردید. برای جمعآوری داده‌‌‌ها از مقیاس اعتیاد به بازیهای آنلاین (OGA)، مقیاس جو عاطفی خانواده (FEA) و مقیاس سلامت روان (GHQ) استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد 94228369 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه شهید چمران اهواز به ثبت رسیده است.
یافتهها: نتایج نشان می‌دهد بین جو عاطفی خانواده و اعتیاد به بازی‌‌های آنلاین (01/0 > p) و نمره کلی سلامت روان و اعتیاد به بازی‌‌های آنلاین (01/0 > p) همبستگی مثبت و ‌‌معنی‌داری وجود دارد. هم‌چنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جو عاطفی خانواده می‌تواند30/0 واریانس اعتیاد به بازی‌‌های آنلاین را پیشبینی کند.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش ضمن تأیید رابطه اعتیاد به بازی‌‌های آنلاین با سلامت روان بر اهمیت محیط خانوادگی در شدت یافتن میزان اعتیاد به بازی تأکید میکند.

دکتر زهرا قنبری،
دوره 26، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده

مقدمه: هدف این پژوهش تاثیرخانواده درمانی مبتنی بر تحکیم خانواده بر تعارضات زناشویی و رضایت جنسی زوجین متقاضی طلاق بود.
روش کار: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه مداخله و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهرستان کرمان در سال 1402 بود. 30 زوج به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه مداخله (15 زوج) و کنترل (15 زوج) به طور تصادفی و با روش قرعه‌کشی جایگزین شدند. مداخله خانواده درمانی مبتنی بر تحکیم خانواده در 8 جلسه به‌صورت هفته‌ای دو بار و به مدت 90 دقیقه و پس از 3 ماه مرحله پیگیری انجام شد. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و ثنایی و رضایت جنسی لارسون (1998) استفاده شد. به‌منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر با نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که خانواده درمانی مبتنی بر تحکیم خانواده بر کاهش تعارضات زناشویی (P<0.001،F=37/24) و افزایش رضایت جنسی (P<0.001،F=126/34) زوجین متقاضی طلاق تأثیر داشت (001/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از خانواده درمانی مبتنی بر تحکیم خانواده در کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت جنسی زوجین متقاضی طلاق، پیشنهاد می‌شود.
 
بهاره بیان، کبری راهزانی، داوود حکمت پو،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده

مقدمه: بحران ویروس کرونا هرچند در ظاهر ماهیتی صرفاً پزشکی و مرتبط با نظام سلامت دارد، اما پدیده‌ای چند بعدی است که اثرات خود را در اقتصاد، فرهنگ و حتی خانواده برجای گذاشته است. در این میان به تأثیر وضعیت رخ داده بر مهم‌ترین نهاد جامعه ایرانی یعنی خانواده کمتر پرداخته شده است. در راستای این مسأله، مطالعه ای کیفی به منظور تبیین تجارب خانواده‌های دارای بیمار مبتلا به
کووید-19 انجام شد
.

روش کار: پژوهش حاضر مطالعه‌ای کیفی با رویکرد تحلیل محتوا است که در سال 1400 انجام گرفت. نمونه‌گیری به صورت مبتنی بر هدف آغاز و تا رسیدن به اشباع اطلاعات، به صورت نظری ادامه یافت. ابـزار اصـلی جمع‌آوری داده مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود که در مجموع 10 مشارکت‌کننده مورد مصاحبه قرار گرفتند. مشارکت‌کنندگان، افرادی از خـانواده بیمار مبتلا به کووید-19 بودند که ضمن تمایل برای شرکت در مطالعه، یا درگیر مراقبت از بیمار بوده و یا به نحوی به دنبال ابتلای بیمار، دچار نگرانی بودند. علاوه بر آن بیمار آنها از کرونا بهبود یافته و در قید حیات بود. مکان مصاحبه با نظر شرکت‌کنندگان در منزل آنها و یا مکانی که آنها راحت بودند انتخاب شد. مصاحبه ها به روش Granheim و Lundman به صورت دستی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: به دنبال جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل یافته‌ها، در ابتدا 391 کد اولیه، 16 زیر طبقه و در نهایت پنج درون‌مایه اصلی استخراج شد. پنج مقوله پدیدار شده عبارتند از: علائم تجربه شده ابتلا با دو زیر‌طبقه (علائم ظهور بیماری و سیر علائم)، آشفتگی‌های فکری و روحی با هفت زیر‌طبقه (اضطراب ابتلا، اضطراب مرگ، ترس از ماهیت مبهم بیماری، عذاب وجدان، وسواس، رنج عاطفی و نگرانی‌های مالی)، ایثاردر مراقبت با دو زیر طبقه (رنج مراقبت و تعدد نقش)، تاب‌آوری درمسیرمراقبت با سه زیر‌طبقه (جنبه‌های حمایتگرانه، کاهش استرس مراقبتی و کسب اطلاعات در مورد بیماری)، تغییر و تحول در مدار زندگی با دو زیر‌طبقه (رشد فردی و بدست آوردن معنای زندگی).
نتیجه‌گیری: بر اساس مطالعه حاضر، به دنبال ابتلای یکی از اعضای خانواده به کرونا، سایر اعضاء، دچار بحران شده؛ ابعاد فردی، روانی، اجتماعی و اقتصادی بنیان خانواده با چالش مواجه شده و تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد که مستلزم حمایت همه جانبه خانواده به عنوان اولین و مهم‌ترین نهاد جامعه است. گرچه مواجهه با این بحران و چالش‌های همراه ‌منجر به تجربه مصائب خاص می‌شود اما زمینه‌ساز رشد فردی و درک بهتر معنای زندگی می‌شود. از این‌رو می‌توان گفت تجربه این بحران نه تنها از بعد اجتماعی بلکه از بعد فردی نیز توأم با تحولات شگرف مثبت و منفی است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb