3 نتیجه برای حل مسئله
اشرف اللهیار، علی زینالی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت یکی از شایعترین بیماریهای مزمن در کودکان و نوجوانان است و به دلیل مشکلات خاص خود گاهی از طریق کاهش سلامت و افزایش استرس و افسردگی باعث افزایش سوءمصرف مواد در نوجوانان میشود. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی مدل کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی: نقش افسردگی و استرس با میانجیگری مهارتهای حل مسئله و تعارض انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل نوجوانان دیابتی عضو انجمن دیابت شهر ارومیه و مراجعهکننده به بیمارستان امام خمینی (ره) و مراجعهکننده به پزشکان متخصص دیابت شهر ارومیه در فصل بهار سال 1398 بود. از میان اعضای جامعه، 206 نفر با روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس غربالگری سوءمصرف مواد-نسخه نوجوانان (میلر و لازوسکی، 2001) و پرسشنامههای افسردگی (بک و همکاران، 1988)، استرس (کوهن و همکاران، 1983)، مهارتهای حل مسئله (هپنر و پترسن، 1982) و مهارتهای حل تعارض (ویکز، 1994) بود. دادهها با استفاده از روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی در این پژوهش، تمامی اصول اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
یافته ها: یافتهها نشان داد که افسردگی و استرس به طور مستقیم بر مهارتهای حل مسئله و تعارض اثر منفی و معنادار دارند، اما بر سوءمصرف مواد اثر مستقیم و معناداری نداشتند؛ همچنین مهارتهای حل مسئله و تعارض به طور مستقیم بر سوءمصرف مواد اثر منفی و معنادار داشتند. علاوهبراین، افسردگی و استرس به طور غیرمستقیم از طریق مهارتهای حل مسئله و تعارض بر سوءمصرف مواد اثر معنادار داشتند (0/05>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که افسردگی و استرس از طریق کاهش مهارتهای حل مسئله و تعارض میتوانند باعث افزایش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی شوند؛ بنابراین برای کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی باید به دنبال راهکارهایی برای کاهش افسردگی و استرس و افزایش مهارتهای حل مسئله و تعارض بود که برگزاری کارگاههای آموزشی برای این منظور توصیه میشود.
زینب بیرانوند، محبوبه سجادی، مجید طاهری، سهیلا شمسی خانی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف تنش اخلاقی زمانی اتفاق میافتد که فردی تصمیم اخلاقی گرفته باشد، اما نتواند به آن عمل کند و اغلب به محدودیتهای داخل یا خارج سازمانی مربوط میشود. آموزش مهارت حل مسئله بهعنوان یکی از اصول مدیریت تنش ممکن است در کنترل تنش اخلاقی پرستاران مؤثر باشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت حل مسئله بر تنش اخلاقی پرستاران تازهکار انجام شد.
مواد و روش ها این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است که بر روی 70 پرستار تازهکار شاغل در بیمارستان شهدای خرمآباد انجام شد. نمونهها بهصورت دردسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها، فرم اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامه تنش اخلاقی کورلی بود. مداخله شامل برگزاری کارگاه آموزشی مهارت حل مسئله برای گروه آزمایش طی 6 جلسه 2 ساعته بود. تنش اخلاقی در 2 مرحله قبل و بعد از مداخله اندازهگیری شد. نهایتاً دادهها با نرمافزار SPSS نسخه 16 و با آزمونهای آماری کایاسکوئر و تی مستقل و تی زوجی تجزیهوتحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک این مطالعه را با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1395.449 به تصویب رسانده است. رضایت آگاهانهبودن آزمون از شرکتکنندگان دریافت و به آنها اطمینان داده شد که اطلاعات ایشان محرمانه خواهد بود.
یافتهها در این مطالعه، میانگین سن شرکتکنندگان 25 سال بود. همچنین 98/5 درصد نمونهها دارای مدرک تحصیلی لیسانس و 1/5 درصد نمونهها دارای مدرک کارشناسی ارشد بودند. مطالعه نشان داد میانگین تنش اخلاقی در نمونههای گروه آزمایش پس از مداخله در مقایسه با قبل تفاوت آماری معناداری داشت (05/P<0).
نتیجه گیری نتایج نشان داد بهکارگیری آموزش مهارت حل مسئله در روند کاهش تنش اخلاقی پرستاران تازهکار در محیط بالین تأثیر زیادی دارد.
فاطمه خلیلی آلاشتی، شهربانو دهرویه، نغمه توکلی،
دوره 26، شماره 6 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله بر جهت گیری زندگی، عاطفه مثبت و منفی و درماندگی آموختهشده در زوجین ناسازگار شهرستان قائمشهر انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر آزمایشی و طرح تحقیق شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهرستان قائمشهر در سال 1401 بود. 30 زوج بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. سپس آزمودنیهای گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقهای آموزش حل مسئله را دریافت کردند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای جهتگیری زندگی (شییر و کارور، 1994)، عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) و درماندگی آموختهشده (کوینلس و نیلسون، 1988) در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در هر دو گروه (آزمایش و کنترل) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد آموزش حل مسئله موجب بهبود خوشبینی در جهتگیری زندگی، افزایش عاطفه مثبت و کاهش درماندگی آموختهشده در گروه آزمایششده است (05/0=p).
نتیجه گیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، در حوزه درمان و مشاوره زوجین ناسازگار، آموزش حل مسئله در جهت سازگاری زوجین و حل تعارضات آنها؛ بسیار کارآمد و نویدبخش به نظر میرسد.