10 نتیجه برای جوانان
فاطمه دره، رویا کلیشادی، منیژه کهبازی، کتایون ربیعی، سعید حیدری، عبدالمهدی بقایی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه: از عوامل خطرزای بیماری های عروق کرونر به فعالیت جسمی خصوصا در کودکان و نوجوانان کم تر توجه شده است. مطالعات مختلفی میزان فعالیت جسمی آنان را از حد استاندارد برای حفظ سلامتی پایین تر نشان داده است. در این مطالعه الگوی فعالیت جسمی کودکان و نوجوانان نواحی مرکزی ایران بررسی می گردد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی که قسمتی از مرحله اول طرح قلب سالم اصفهان می باشد و در سال 1381 صورت گرفته، آگاهی نگرش و عملکرد 4000 کودک و نوجوان شهری و روستایی مقطع پیش دبستانی تا دبیرستان استان های اصفهان (شهرستان اصفهان و نجف آباد) و مرکزی (شهرستان اراک) و والدین این دانش آموزان و 500 نفر از مربیان و مسئولین مدارس، در مورد فعالیت فیزیکی و مدت زمان تماشای تلویزیون از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه گیری به شکل خوشه ای تصادفی و به نسبت جمعیت شهری و روستایی ساکن در دو استان انتخاب شده است. داده ها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل و P<0/05 معنی دار تلقی شد.
نتایج: حدود 40 درصد دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان در دو استان کم تر از دو ساعت در هفته در مدرسه ورزش منظم انجام می دادند. میزان انجام ورزش صبحگاهی منظم و ساعات ورزش مدرسه در دختران بیش از پسران (P<0/00001) ولی ورزش منظم خارج از مدرسه و عضویت در تیم ورزشی در پسرها بیش تر بوده است (P<0/001). بیش از 77 درصد والدین نسبت به اهمیت ورزش دوران کودکی در سلامت فرزندانشان آگاهی نداشتند. میانگین مدت زمان تماشای تلویزیون در کودکان سنین مختلف 4 ساعت در روز بوده است.
نتیجه گیری: میزان فعالیت جسمی دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان نواحی مرکزی ایران کم تر از میزان مطلوب می باشد و مدت زمان تماشای تلویزیون بیش از مقادیر توصیه شده می باشد.
بهمن صالحی، حمیدرضا روح افزا، رویا کلیشادی، فاطمه دره،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1383 )
چکیده
مقدمه: استرس عبارت است از شرایطی که موجب تنش، دگرگونی بدنی و روانی، ناخشنودی و ناراحتی فرد می شود. نوجوانان آسیب پذیرترین قشر جامعه هستند که بسته به سن و نوع رویداد استرس آمیزی که در طول زندگی برای آنها اتفاق می افتد این آسیب پذیری تشدید می یابد. لذا بر آن شدیم این مطالعه را در رابطه با انواع و شدت استرس در نواحی مرکزی ایران به دست بیاوریم.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی می باشد که در تابستان سال 81 بر روی 2000 دانش آموز 18-12 ساله مدارس منتخب مناطق شهری و روستایی اصفهان، اراک و نجف آباد به عنوان بخشی از برنامه ارزش یابی سالانه قلب سالم انجام گردیده است. نمونه گیری به شیوه خوشه ای-تصادفی بوده است و پس از جمع اوری اطلاعات بر اساس پرسشنامه GHQ12 ، در آنالیز داده ها از شاخص های میانگین، انحراف معیار و تست مجذور کای استفاده گردید.
نتایج: از مجموع افراد مورد مطالعه 930 نفر (51/2%) پسر و 887 نفر (48/8%) دختر با میانگین سنی 1/90±15/97 و 2/20± 15/52 سال بودند. درصد دختران با نمره GHQ بالا در کل از پسران بیش تر (38/8% در مقابل 32/7%) می باشد که این افزایش در شهرستان اراک بالاتر از بقیه بوده است. بیش ترین مورد استرس زا نگرانی راجع به آینده شغلی بوده و از نظر موثرترین مورد استرس زا نیز نگرانی راجع به آینده شغلی و سپس فوت والدین بالاترین رویداد استرس زای زندگی قلمداد گردیده است.
نتیجه گیری: دامنه استرس در دختران نواحی مرکزی ایران بیش تر از پسران بوده و این افزایش با رده سنی نسبت مستقیم دارد. ضمنا استرس آمیزترین رویداد زندگی نگرانی در مورد آینده شغلی و همچنین تاثیرگذارترین واقعه استرس آمیز در این نواحی نگرانی در مورد آینده شغلی و سپس فوت والدین می باشد.
نرگس اسکندری، زهرا علیپور، می نور لمیعیان، هدی احمری طهران، ابراهیم حاجی زاده، سمیه موخواه،
دوره 15، شماره 10 - ( 12-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پرسشنامه بین المللی ایدز امکان مقایسه آگاهی و نگرش در مورد ایدز را میان جوامع و فرهنگهای مختلف فراهم میسازد. هدف از این مطالعه سنجش روایی و پایایی نسخه فارسی این ابزار در جمعیت دانشجویان ایرانی میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 448 نفر از دانشجویان به روش نمونهگیری آسان از کل دانشگاههای غیر علوم پزشکی قم انتخاب شدند. از دانشجویان خواسته شد تا نسخه فارسی پرسشنامه بین المللی ایدز را در کلاس درس تکمیل نمایند. در این مطالعه برای ارزیابی پایایی و روایی سازه به ترتیب از آلفای کرونباخ و تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی، ضریب همبستگی پیرسون و جهت مقایسه نمرات پرسشنامه بر حسب جنسیت از آزمون تی مستقل استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل عامل تاییدی از روایی چهار بعد پرسشنامه بین المللی ایدز حمایت میکند، نتایج نشان دادند که ابعاد پرسشنامه از برازش مطلوبی برخوردار می باشند (91/0=AGFI، 93/0=GFI، 04/0=RMSEA، 001/0p<). همسانی درونی بالایی با آزمون کرونباخ برای کل پرسشنامه گزارش شد(80/0). آلفای کرونباخ برای مقیاسهای اسطورههای انتقال 78/0، نگرش 78/0، خطر شخصی 79/0 و حقایق 60/0 نشان داده شد. از مطالعه باز آزمایی یک ماه بعد بر روی 41 نفر از دانشجویان دامنه ضریب همبستگی از 36/0تا 75/0به دست آمد(001/0p<). نتیجهگیری: نسخه فارسی پرسشنامه بین المللی ایدز از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار است و میان یافتههای این پژوهش با سایر نسخههای اعتبار یابی شده پرسشنامه بین المللی ایدز در زبانهای دیگر همخوانی وجود دارد.
بهلول قربانیان،
دوره 19، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه روی موشها نشان داده که برخی سایتوکاینها و پروتئینهای تولید شده به وسیله ماکروفاژها و سلولهای دیگر در تنظیم بیان پروتئین ABCA1 نقش دارند، اما در این زمینه، مطالعهای روی آزمودنیهای انسانی به ویژه متعاقب فعالیت بدنی انجام نگرفته است. هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین پروتئین ABCA1 لنفوسیتی با سایتوکاینهای IL-10 و TNF-α متعاقب هشت هفته تمرین استقامتی تناوبی ترکیبی در نوجوانان پسر دارای اضافه وزن و چاق بود.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، 28 دانش آموز(1/89±16/93 سال، 9/98±88/07 کیلوگرم،2/55± 28/35 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت تصادفی انتخاب و در گروههای کنترل (15 نفر) و تمرین (13 نفر) قرار گرفتند. پروتکل تمرین شامل تمرین استقامتی تناوبی ترکیبی (هشت هفته/ چهارروز/ هفتاد دقیقه هر جلسه) بود. سنجش پروتئین ABCA1 به وسیله همولیز سلولی و روش الایزای حساس انجام شد. دادهها با آزمون آماری تی و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند.
یافتهها: تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون نشان داد که متعاقب هشت هفته تمرین، پروتئین ABCA1 با IL-10 همبستگی مثبت و معنیدار(0/43=r؛ 0/032=p) و با TNF–α همبستگی منفی و معنیدار(0/53-= r؛ 0/012=p) دارد(p<0/01). همچنین تمرین باعث افزایش معنیدار پروتئین ABCA1 شده ولی افزایش IL-10 و کاهش TNF-α معنیدار نبود.
نتیجهگیری: با توجه به افزایش غلظت پروتئین ABCA1 لنفوسیتی و همبستگی بین متغیرها متعاقب تمرین، نتایج به دست آمده ثابت میکند که احتمالاً TNF–α اثر تنظیمی منفی و IL-10 اثر تنظیمی مثبت بر پروتئین ABCA1 لنفوسیتی دارد.
مجتبی حبیبی، نیکزاد قنبری، مولود سیوندیان، هانیه مهدی زاده هنجنی،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی پیشبینی رفتار انحرافی نوجوانان بر مبنای آسیبپذیری فردی و مجال خطر در خانواده، همسالان، مدرسه و همسایگی در دبیرستانهای شهر تهران انجام گرفت.
مواد و روشها: روش بررسی حاضر مقطعی و از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشآموزان دختر و پسر مناطق 20 گانه شهر تهران بود که در سال تحصیلی 94-1393 در مقطع دبیرستان (متوسطه) مشغول به تحصیل بودند. تعداد نمونه در این پژوهش، 1847 نفر شامل 946 نفر دختر (2/51 درصد) و 901 نفر پسر (8/48 درصد) بود. نمونهگیری به صورت خوشهای چند مرحلهای اجرا شد و شرکتکنندگان در این پژوهش مقیاس عوامل و رفتارهای محافظتکننده و خطرساز روانی اجتماعی را پر کردند. دادهها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه روش گام به گام و نرمافزار آماری SPSS نسخه 24 تحلیل شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که از بین متغیرهای پیشبین، مجال خطر/دسترسیپذیری (001/0 > p، 28/13= t، 67/0= B)، آسیبپذیری/خانواده (001/0 > p، 57/8= t، 37/0= B)، و آسیبپذیری/مدرسه (001/0 > p، 7/6= t، 14/1= B)، اثر پیشبینیکنندگی معنیداری بر شاخص تعدیل شده رفتار انحرافی در نوجوانان دارند، همچنین، نوجوانان دختر بیشتر از نوجوانان پسر (01/0 >p، 82/4=(1823) t) رفتار انحرافی انجام میدهند.
نتیجهگیری: آسیبپذیری فردی و مجال خطر در سطح خانواده و مدرسه، رفتار انحرافی در نوجوانان را پیشبینی میکنند. از اینرو، لازم است در اقدامات پیشگیرانه و مداخلاتی برای این گروه سنی، مولفههای خطرساز در سطوح فردی، مدرسه و خانواده مدنظر قرار گیرد.
فاطمه السادات هاشمی، مجتبی حبیبی، سارا سپهوند، علی مقدم زاده، فهیمه لواسانی،
دوره 22، شماره 3 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل بهزیستی معنوی در پیشگیری از سوءمصرف مواد در نوجوان بوده است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر با استفاده از روش مطالعه کیفی و با استفاده از مرور سیستماتیک اطلاعات موجود در پایگاههای داخلی و خارجی در زمینه مطالعات مربوط به بهزیستی معنوی و نقش آنها در پیشگیری از سوءمصرف مواد در گروه سنی نوجوانان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل منابع آرشیوی مطالعات غیرمداخلهای بود که بین سالهای 1986 تا 2016 در پایگاههای Oxford Journal، Science Direct، Wiley Online Library، Taylor&Francis، ProQuest، Springer، Iranmedex،Irandoc ،SID وMagiran و با کلید واژههای بهزیستی معنوی، معنویت، پیشگیری از سوء مصرف مواد و نوجوانان انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق 1129/8797 در پردیس فارابی دانشگاه تهران به تصویب رسیده است.
یافتهها: پس از بررسی و ارزیابی کیفیت پژوهشهای صورت گرفته، درنهایت از بین 73 مقاله و پایان نامه شامل 8 مقاله فارسی، 65 مقاله انگلیسی حاوی 11 پایان نامه و 54 مقاله، متغیرهای در ارتباط با مفاهیم موردنظر استخراج و بر اساس نظریه فیشر (1998) در زمینه ابعاد بهزیستی معنوی، مدل مفهومی ارائه گردید. بر این اساس، مقوله فرعی بهزیستی معنوی در برگیرنده سه تم (مضمون) ارتباط با دیگران، ارتباط با خود و ارتباط با خداوند در نظر گرفته شد که هر یک از آنها دو مضمون فرعی سلامت روانی (درونفردی و بین فردی) و بهزیستی روانی (درونفردی و بین فردی) را نشان دادند.
نتیجهگیری: نتایج به دست آمده از پژوهشهای انجام شده حاکی از این بود که بهزیستی معنوی بر روی عوامل متعدد سلامت و بهزیستی روانی نوجوانان تاثیر میگذارد و از این طریق نقش مهمی را در پیشگیری از سوءمصرف مواد در آنها ایفا میکند.
مینا وصال، چنگیز رحیمی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: نگرانیها به طور فزایندهای در مورد تأثیر رسانههای اجتماعی بر افسردگی در نوجوانان مطرح شده است. این پژوهش با هدف جمعبندی و ترکیب مطالعات کمّی در رابطه با ارتباط استفاده از رسانههای اجتماعی و افسردگی در جمعیت نوجوان انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش به بررسی نظاممند و فراتحلیل مطالعات انجامشده در زمینه تأثیر اینترنت و رسانههای اجتماعی بر افسردگی در نوجوانان با استفاده از ابزارهای جستوجو در پایگاههای فارسی و انگلیسی پرداخته است. در مجموع، پانزده مقاله انگلیسی که ملاکهای ورود را دارا بودند، وارد پژوهش شدند.
ملاحظات اخلاقی: اصول اخلاقی تماماً در این مقاله رعایت شده است.
یافته ها: این مرور نظاممند و فراتحلیل ارتباط اندک (0/18)، اما معنادار (0/000
نتیجه گیری: در مجموع، مکانیسم تأثیر رسانههای اجتماعی بر افسردگی باید از طریق تحقیقات کیفی و مطالعات طولی مورد بررسی بیشتری قرار گیرد.
دکتر همام الدین جوادزاده، دکتر مرضیه محمودی، آقای رحمت اله خسروانپور، دکتر مهنوش رئیسی،
دوره 25، شماره 4 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه: استفاده از بازیهای دیجیتالی در میان نوجوانان شیوع بالایی دارد و میتواند سلامت جسم و روان آنها را به طور ناخوشایندی تحت تأثیر قرار دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل پیشگوییکننده مراحل تغییر انجام بازیهای دیجیتالی با استفاده از الگوی فرانظری در دانشآموزان مقطع متوسطه شهر بوشهر انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر بر روی 703 دانشآموز دختر و پسر دوره دوم متوسطه مدارس شهر بوشهر صورت گرفت. نمونهها به صورت تصادفی خوشهای چندمرحلهای از 6 مدرسه پسرانه و 5 مدرسه دخترانه انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامهای محقق ساخته، جمعآوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ویرایش و با استفاده از شاخصهای توصیفی، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون کایدو و رگرسیون لجیستیک رتبهای تجزیه و تحلیل شدند. این مطالعه با کد اخلاق IR.BPUMS.REC.1398.101 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی بوشهر رسیده است.
یافتهها: طبق نتایج، خودکارآمدی، تسکین نمایشی و آزادی اجتماعی پیشگوییکنندههای مراحل تغییر کاهش و ترک بازیهای دیجیتالی بودند. بدین معنا که دختران و دانش آموزان با خودکارآمدی بالاتر (037/0=P, 054/1=OR)، شانس بیشتری برای قرارگیری در مراحل بالاتر تغییر را داشته و با افزایش یک واحد نمره تسکین نمایشی (025/0=, P09/1=OR) و آزادی اجتماعی (001/0>P, 135/1=OR)، شانس افراد برای قرار گرفتن در مراحل بالای تغییر بیشتر شد.
نتیجه گیری: به نظر میرسد طراحی مداخلات آموزشی مبتنی بر متغیرهای خودکارآمدی و در نظر گرفتن فرایندهای تغییر تسکین نمایشی و آزادی اجتماعی که شانس افراد را برای قرارگیری در مراحل بالاتر تغییر بیشتر مینماید، در کاهش رفتار بازیهای دیجیتالی دانشآموزان خصوصاً پسران مؤثر واقع گردد.
مهناز شکری، نبی الله اکبرنتاج شوب، جمال صادقی، ارسلان خانمحمدی اطاقسرا،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
مقدمه: عوامل متعددی در شکلدهی به رفتارها و رشد انگیزه در دانشآموزان مؤثر است. در این بین نقش عامل شناختی مانند سرمایههای روانشناختی پررنگتر از بقیه میباشد و شناخت عوامل اثرگذار بر آنها ضروری است. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مداخله ذهنآگاهی و بازیدرمانی شناختی- رفتاری بر سرمایههای روانشناختی دختران نوجوان شهرستان آمل بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر متوسطه اول پایه هفتم مدارس دولتی شهرستان آمل در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از بین آنها تعداد 45 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی و با روش قرعهکشی در دو گروه آزمایش و کنترل (30 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) جایگزین شدند. افراد حاضر در گروه آزمایش اول مداخله مداخله ذهنآگاهی (8 جلسه) و هر هفته دو جلسه و به مدت
60 دقیقه و گروه آزمایش دوم مداخله بازیدرمانی شناختی-رفتاری (10 جلسه) و هر هفته دو جلسه و به مدت 30 دقیقه دریافت نمودند. پرسشنامه مورد استفاد در این پژوهش شامل سرمایههای روانشناختی (Lutans و همکاران، 2007)، بود .دادههای پژوهش با روش تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر ANOVA تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مداخله ذهنآگاهی و بازی درمانی شناختی- رفتاری بر سرمایههای روانشناختی، دانشآموزان دختر متوسطه اول شهرستان آمل اثر داشت (01/0 > P). همچنین آموزش ذهنآگاهی بر سرمایههای روانشناختی اثربخشتر از بازیدرمانی شناختی- رفتاری بود (0/01 > P).
نتیجه گیری: اگرچه هر دو روش آموزش ذهنآگاهی و بازیدرمانی موجب بهبود سرمایههای روانشناختی دانشآموزان شد، اما رویکرد و روش استفاده شده در هر کدام متفاوت است. آموزش ذهنآگاهی بیشتر بر تمرکز بر آگاهی و حضور ذهن در لحظه حال تمرکز دارد، در حالی که بازیدرمانی بیشتر بر تقویت مهارتها و تواناییهای روانشناختی از طریق فعالیتها و بازیهای تعاملی تمرکز دارد که این موارد بهتر میتواند سرمایههای روانشناختی را افزایش دهد.
مرضیه گنجوی، علیرضا منظری توکلی، زهرا زین الدینی میمند،
دوره 27، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده
مقدمه: بزهکاری یک چالش جدی برای نوجوانان است و تأثیرات منفی اجتماعی قابل توجهی میگذارد. هدف اصلی این پژوهش، مدلیابی معادلات ساختاری برونگرایی و اختلال سلوک با بزهکاری: نقش میانجی هوش اخلاقی در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت شهر کرمان بود.
روش کار: این پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان کانون اصلاح و تربیت شهر کرمان به تعداد 80 نفر تشکیل دادند که با استفاده از جدول مورگان نمونه 66 نفره به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامههای تیپ شخصیتی هانس آیزنک (1963)، پرسشنامه اختلال سلوک گودمن (1997)، پرسشنامه بزهکاری نوجوانان آیتی (1393) و پرسشنامه هوش اخلاقی لینک و کیل (2005) استفاده شد. برای تجزیه تحلیل دادهها از ضریب همبستگی Pearson، رگرسیون و مدلسازی معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این تحقیق نشان داد که بین برونگرایی با بزهکاری نوجوانان رابطهی مستقیم و مثبت معنیداری وجود دارد (0/564 = r، 0/001 = P). بین اختلال سلوک با بزهکاری نوجوانان، رابطه مستقیم و مثبت معنیداری وجود دارد (0/541 = r، 0/001 = P). بین برونگرایی با هوش اخلاقی نوجوانان، رابطه مستقیم و مثبت معنیداری وجود دارد (0/473 = r، 0/001 = P). بین اختلال سلوک با هوش اخلاقی نوجوانان، رابطه مستقیم و منفی معنیداری وجود دارد (0/863 - = r 0/001 = P). بین هوش اخلاقی و بزهکاری، رابطه مستقیم منفی وجود دارد (0/536- = r، 0/001 = P). بین برونگرایی با بزهکاری نوجوانان با نقش میانجی هوش اخلاقی، رابطهای وجود نداشت. بین اختلال سلوک با بزهکاری نوجوانان با نقش میانجی هوش اخلاقی رابطهای وجود نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل، میتوان اذعان داشت که هوش اخلاقی به عنوان مؤلفهای اثرگذار بر بزهکاری متأثر از برونگرایی و اختلال سلوک در نوجونان میباشد. بنابراین برنامههای تربیتی و آموزشی برای تقویت هوش اخلاقی در مدارس و خانوادهها اجرا شود، چون این برنامهها میتوانند مهارتهای اخلاقی و قدرت تصمیمگیری اخلاقی را در نوجوانان تقویت کنند و به کاهش اختلال سلوک و در نتیجه بزهکاری کمک نمایند.