13 نتیجه برای توجه
اکرم بیاتی، سقراط فقیه زاده، ابوالفضل رهگوی،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده
اختلال کمبود توجه توام با بیش فعالی معمول ترین اختلال رفتاری مشاهده شده در گروه سنی کودکان دبستانی می باشد. مطالعه کنونی یک مطالعه توصیفی تحلیلی (مورد-شاهدی) است که با هدف تعیین عوامل مساعد کننده اختلال کمبود توجه توام با بیش فعالی در کودکان دبستانی مدارس دولتی شهر اراک انجام شد. این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بر روی 82 دانش آموز دچار اختلال (گروه مورد) و 80 دانش آموز سالم (گروه شاهد) که به صورت کاملا تصادفی از بین دانش آموزان مدارس دولتی و ابتدایی شهر اراک انتخاب شدند صورت گرفت. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مخصوص معلمین کانرز و برگه مصاحبه مخصوص والدین است. بعد از جمع آوری اطلاعات، نتایج با روش های آماری مجذور کای – فیشرو t تست و با P<0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که: اکثر کودکان دچار اختلال در رده سنی 12-10 سال قرار دارند و تعداد پسران دچار اختلال بیشتر از دختران است و اکثر این کودکان از نظر فاکتورهای وزن پایین هنگام تولد، رتبه تولد (فرزند اول ذبودن)، میزان تحصیلات پدر، محیط خانوادگی نامساعد، مورد تنبیه والدین قرار گرفتن، سابقه جدایی طولانی مدت از والدین یا اعضاؤ خانواده، سابقه بیماری شدید جسمی یا روانی والدین، سابقه وجود اختلال در سایر اعضاء خانواده، درگیری قانونی پدر یا مادر، وضعیت اشتغال پدر، غیبت طولانی مدت پدر از منزل به علت اشتغال و تغییر شغل پدر – اختلاف معنی دار آماری با P<0/05 وجود داشت. بنابراین به نظر می رسد که فاکتورهای فوق الذکر عوامل مساعد کننده این اختلال هستند که با توجه به آزمون های آماری از مهم ترین آنها می توان وجود تاریخچه خانوادگی اختلالات رفتاری و محیط خانوادگی نامساعد را ذکر نمود.
اعظم هاشم زاده، گروسی فرشی میرتقی، غلامرضا چلبیانلو، علی اکبر ملکی راد،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی و عروقی مستقیماً ناشی از برخی رفتارها و ویژگیهای روانشناختی خاص، همراه با استرس و اضطراب میباشند که در بلند مدت خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی را بالا برده و در مبتلایان نیز عوارضی را ایجاد مینمایند. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر تکنیکهای آرام سازی و توجه برگردانی بر کاهش اضطراب بیماران قلبی انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 60 بیمار مبتلا به بیماری قلبی در دامنه سنی40 الی 65 سال از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از این تعداد، 15 نفر به صورت تصادفی تحت آموزش آرام سازی، 15 نفر تحت آموزش توجه برگردانی و 15 نفر هم تحت آموزش هر دو تکنیک قرار گرفته و 15 نفر هم به عنوان گروه در لیست انتظار انتخاب شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه اضطراب صفتی (پنهان) و حالتی (آشکار) اشپیلبرگر را قبل از شروع برنامه آموزشی و پس از آن تکمیل نمودند. در تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس عاملی به روش اندازهگیریهای مکرر استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان دادند که آموزش تکنیکها به طور معنیدار سبب کاهش نشانههای اضطراب پنهان و آشکار در بیماران می شود. همچنین تأثیر آموزشها در بین دو جنس، تفاوتی نداشته و بین سطوح مختلف تحصیلات و نوع تشخیص نیز در کاهش اضطراب، تفاوتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج آموزشی تکنیکهای تن آرامی و توجه برگردانی بر کاهش اضطراب بیماران قلبی بستری در بیمارستان، به کارگیری این روشها در کلیه سطوح پیشگیری و درمان بیماریهای کرونری قلبی ضروری به نظر میرسد.
علیرضا بهرامی،
دوره 15، شماره 5 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال توجه/بیش فعالی یک اختلال رفتاری در کودکان است که با یک یا ترکیبی از عوامل از جمله بیش فعالی، عدم توجه و تکانشگری شناخته میشود. هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثر بخشی بازیهای توپی و غیر توپی بر کاهش نشانگان اختلال کمبود توجه/بیش فعالی دانش آموزان پسر 9 تا 11 ساله شهر اراک میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، که با طرح پیش آزمون، پس آزمون اجرا شد، 60 دانشآموز مبتلا به اختلال توجه/ بیش فعالی به صورت تصادفی به سه گروه مساوی بازیهای توپی، بازیهای غیر توپی و کنترل تقسیم شدند. گروههای تمرینی به مدت 12 هفته به تمرین پرداختند. برنامه تمرینی شامل 3 جلسه در هفته و هر جلسه 45-30 دقیقه بازی درمانی بود. نشانههای اختلال توجه/بیش فعالی از طریق پرسش نامه علائم مرضی کودکان CSI-4، قبل و بعد از 12 هفته برنامه تمرینی ارزیابی شد. یافتهها: پس از 12 هفته بازی درمانی کاهش معنیداری در نشانههای اختلال توجه/بیش فعالی در گروههای آزمایشی در مقایسه با ابتدای مطالعه مشاهده شد(05/0< p)، اما تفاوت معنیداری بین بازی توپی و غیر توپی مشاهده نشد(05/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه میتوان بیان کرد که انجام بازیهای توپی و غیر توپی، تاثیر مثبتی در بهبود نشانههای اختلال توجه/ بیش فعالی دارد.
محمد نریمانی، سوران رجبی، سیما دلاور،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به ارتباط ریتم بتا (30-13 هرتز) با حالت هوشیاری و توجه و ارتباط تتا (8-4 هرتز) با حالت خواب واره و بی توجهی، در این مطالعه امکان آموزش افراد دارای علایم بیش فعالی و نقص توجه برای بهبود ویژگیهای آنها بررسی شد. بنابراین هدف این تحقیق بررسی تأثیر نوروفیدبک در کاهش علایم بیش فعالی و نقص توجه دانشجویان میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مداخلهای که با استفاده از یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد، 34 نفر از دانشجویان دختر که دارای نمره بالا در پرسشنامه بیش فعالی کانرز و نسبت تتا-بتا بودند، به صورت تصادفی انتخاب و سپس در دو گروه آموزش نوروفیدبک و گروه کنترل جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش نوروفیدبک در 20 جلسه اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکرد. دادههای پژوهش با کمک دستگاه نوروفیدبک (NFT)، پرسشنامه تشخیصی کوتاه اختلال بیش فعالی – کم توجهی بزرگسالان کانرز، و آزمون عملکرد پیوسته (CPT) جمعآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.
یافتهها: نتایج بیانگر بهبودی معنیدار در همه ابعاد آزمون عملکرد پیوسته یعنی (پاسخهای صحیح، خطای حذف و خطای ارائه) و ابعاد آزمون بیش فعالی یعنی (مشکل بیتوجهی/حافظه، بیشفعالی/ بیقراری، تکانهای /هیجانی بودن، تصور کلی از خود و شاخص ADHD) در گروه نوروفیدبک بود(001/0p<).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از کارآیی نوروفیدبک به عنوان یک شیوه درمانی در درمان مشکلات توجه و کاهش علایم بیش فعالی در دانشجویان دختر مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه در مقایسه با گروه کنترل است.
فریده هاشمیان نژاد، نصرالله ویسی، ناصر شیرکوند، جمال عاشوری،
دوره 18، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از مشکلات اصلی دانشآموزان مبتلا به اختلال نقص توجه به اختلال عملکرد اجرایی مربوط میشود که در این زمینه آموزش نوروفیدبک و بازیهای رایانهای موثر هستند. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی آموزش نوروفیدبک و بازیهای رایانهای بر توانایی توجه پیوسته و برنامهریزی دانشآموزان مبتلا به اختلال نقص توجه انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، همه دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال نقص توجه مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1393 بودند. در مجموع 45 دانشآموز با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. گروههای آزمایش با روشهای نوروفیدبک و بازیهای رایانهای در 12 جلسه 60 دقیقهای آموزش دیدند. برای اندازهگیری توجه پیوسته از آزمون کامپیوتری CPT و برای اندازهگیری برنامهریزی از آزمون کامپیوتری برج لندن استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 19 و با روش کوواریانس چند متغیره (مانکووا) تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد هر دو روش آموزش نوروفیدبک و بازیهای رایانهای به طور معنیداری باعث افزایش توجه پیوسته و برنامهریزی در دانشآموزان مبتلا به اختلال نقص توجه میشوند. همچنین، تفاوت معنیداری میان این دو روش در توجه پیوسته و برنامهریزی وجود نداشت(05/0>p).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که روشهای آموزش نوروفیدبک و بازیهای رایانهای در بهبود توجه پیوسته و برنامهریزی دانشآموزان مبتلا به اختلال نقص توجه موثر هستند. بنابراین، مشاوران و درمانگران میتوانند از روشهای مذکور در درمان دانشآموزان مبتلا به اختلال نقص توجه استفاده کنند.
نسرین شهبازی، حسن خلجی، محسن ابراهیمی منفرد،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش هادر بزرگسالان نشان دادهاند که دستورالعمل کانون توجه بیرونی نسبت به دستورالعمل کانون توجه درونی، در یادگیری حرکتی کارآمدتر میباشد. از این رو، هدف این تحقیق، بررسی اثر کانون توجه- خودگفتاری بر تعادل زنان مبتلا به MS میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمهتجربی، جامعه آماری شامل زنان مبتلا به MS مراجعه کننده به انجمن اماس اراک بودند که به تشخیص نورولوژیست و به علت اختلال تعادلی واجد شرایط شرکت در این پژوهش شدند. بیماران به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره کنترل، کانون توجه بیرونی- خودگفتاری و کانون توجه درونی- خودگفتاری تقسیم شده و از طریق آزمون تعادلی برگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. 42 نفر به عنوان نمونه مراحل اجرایی تحقیق را تمام کردند. شرکتکنندگان هر گروه به مدت 9 روز تکالیف تعادلی را تمرین کردند، سپس از آنها پسآزمون گرفته شد. برای مقایسه نمره تعادل گروهها از آزمون آنووا و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری کمتر از 05/0 استفاده شد.
یافتهها: تعادل شرکتکنندگان در هر سه گروه بهبود پیدا کرد و با این که کانون توجه بیرونی بهتر از دو گروه دیگر عمل کرد، اما اختلاف معنیداری بین دو گروه تجربی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه، تأثیر تمرین در بهبود مهارت تعادل را تأیید نمود و همچنین برتری دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل را نشان داد. احتمالاً دستکاری نوع کانون توجه به صورت خودگفتاری تأثیر چندانی بر تعادل زنان مبتلا به MS ندارد.
سعید محمدی مولود، علی حیدریان پور، الناز شکری،
دوره 21، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرینات ورزشی زیر بیشینه بر غلظت سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و عملکرد توجه پسران دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی (ADHD) انجام شد.
مواد و روشها: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی بودند که در بررسیهای اولیه دارای علائم نقص توجه و بیش فعالی تشیخص داده شده و جهت بررسی بیشتر و درمان در سال تحصیلی 96-95 به هسته مشاوره و روانشناسی آموزش پرورش منطقه سردرود ارجاع داده شده بودند. از جامعه مذکور، 30 پسر 7 تا 12 ساله به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. برای تشخیص نقص توجه از پرسشنامه کانرز نسخه والدین و مصاحبه بالینی، جهت سنجش میزان توجه از آزمون عملکرد توجه پیوسته(CPT) و برای اندازهگیری سطوح سرمی BDNF از کیت شرکت استوبیوفارم استفاده شد. آزمودنیهای گروه آزمایش به مدت 12 هفته و در قالب 36 جلسه تمرینی 25 تا 75 دقیقهای به تمرینات هوازی با شدت 45 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب پرداختند. دادهها با روش تحلیل کواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ سطوح سرمی BDNF و عملکرد توجه پیوسته تفاوت معنادار وجود دارد (001/0>p).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاضر میتوان گفت تمرینات زیربیشینه باعث افزایش BDNF و در نتیجه بهبود توجه در دانشآموزان پسر دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی میگردد.
فهیمه امیدی، مصطفی نوکنی، آنیتا علاقمند،
دوره 22، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال بیشفعالی و نقص توجه یک اختلال روانپزشکی شایع در کودکان است و توجه به داروهایی که در این اختلال مورد استفاده قرار میگیرند حائز اهمیت است. این مطالعه اثربخشی ریتالین به تنهایی با ممانتین اضافه شده به ریتالین بر شدت علائم اختلال بیشفعالی و نقص توجه در کودکان را بررسی میکند.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی میباشد. تعداد ۷۶ بیمار دارای ملاکهای تشخیصی اختلال بیشفعالی و نقص توجه از کودکان ۷ تا 12 سال از طریق مصاحبه تشخیصی بر اساس DSM-V در دو گروه کنترل و آزمایش انتخاب شدند. ابتدا هر دو گروه پرسشنامه ارزیابی شدت علایم کانرز والدین را تکمیل کرده، سپس برای بیماران گروه کنترل ریتالین و برای گروه آزمایش همراه با ریتالین داروی ممانتین برای یک ماه تجویز شد. سپس دو گروه مجدداً پرسشنامه را تکمیل کرده و از نظر اثربخشی داروها مقایسه شدند.
ملاحظات اخلاقی: این تحقیق در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک با کد 139510 تصویب گردید و در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی با کد IRCT2016080829268N1 به ثبت رسید.
یافتهها: در مقایسه دو گروه بعد از مصرف داروها با توجه به مقدار p این آزمون که برابر با 324/0 و بیشتر از 05/0 است تفاوت معنیداری مشاهده نشد، ولی مقیاس شدت علایم در هر گروه، قبل و بعد از مصرف داروها تفاوت معنیداری داشت.
نتیجه گیری: علیرغم آنکه شدت علایم بیشفعالی کاهش یافت، تفاوت معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد و ممانتین اضافه شده به ریتالین در مقایسه با ریتالین اثر ویژهای بر روی کاهش شدت علایم نداشت. میتوان نتیجه گرفت که احتمالاً ریتالین اثر بارزی در کاهش علایم داشته است.
خدیجه محسن پوریان، مصطفی نوکنی، حمیدرضا جمیلیان، محسن قاسمی،
دوره 22، شماره 4 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف اختلال وسواسی اجباری چهارمین اختلال شایع روانپزشکی محسوب میشود. این اختلال به صورت گروه مختلفی از علائم تظاهر میکند که شامل افکار مزاحم، آداب وسواسی، اشتغالات ذهنی و وسواسهای عملی هستند. این پژوهش با هدف ارزیابی اثربخشی درمان اصلاح سوگیری توجه با مهارکنندههای بازجذب اختصاصی سروتونین در کاهش علائم اختلال وسواسی اجباری صورت گرفت.
مواد و روش ها جمعیت موردمطالعه افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری مراجعهکننده به درمانگاه سرپایی بیمارستان امیرکبیر اراک 80 نفر بودند که به شیوه در دسترس در دو گروه تصادفیسازی شدند. گروه اول درمان دارویی مهارکنندههای بازجذب اختصاصی سرتونین و گروه دیگر درمان اصلاح سوگیری توجه را دریافت کردند. برای تعیین اثربخشی از تست یلبراون و آزمایه کاوش نقطه استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد IR.ARAKMU.REC.1396.284 توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک به تصویب رسیده است.
یافته ها تحلیل دادهها نشان داد درمان اصلاح سوگیری توجه در قیاس با درمان مهارکنندههای بازجذب اختصاصی سروتونین در کاهش سوگیری توجه از لحاظ آماری تفاوت معناداری نشان ندادند.(P=0/377) ) یافته دیگر پژوهش تفاوت معنادار دو گروه در کاهش علائم اختلال وسواسی اجباری بود. به این معنا که درمان مهارکنندههای بازجذب اختصاصی سروتونین در قیاس با درمان اصلاح سوگیری توجه بیشتر، توانست علائم اختلال وسواسی اجباری را کاهش دهد (P=0/007). همچنین درمان اصلاح سوگیری باعث کاهش معنادار سوگیری شد (P=0/045) و نیز کاهش علائم اختلال وسواسی را به دنبال داشت، ولی این نتایج معنادار نبود (P=0/228).
نتیجه گیری بنابراین نتیجهگیری میشود که درمان اصلاح سوگیری توجه، بهبودی قابل ملاحظهای در کاهش سوگیری توجه دارد و میتوان از آن به عنوان یک جز الحاقی به مداخلات دیگر اضافه کرد. اما به نظر میرسد در کاهش شدت علائم وسواس اجباری در قیاس با این مداخله کماکان درمان دارویی، مداخله ترجیحی باشد.
سید محمود طباطبائی، غلامرضا چلبیانلو،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تابآوری بر میزان عاطفه مثبت و منفی و کاهش آشفتگیهای روانشناختی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال بیشفعالی ـ نقص توجه بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه ـ بیشفعالی شهر تبریز در سال 1398 بود که از میان آنها با روش نمونهگیری دردسترس سی نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس عاطفه مثبت و منفی و پرسشنامه اضطراب، افسردگی و استرس بود.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.IAU.TABRIZ.REC.1398.062 به تصویب کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز رسید.
یافته ها: نتایج نه جلسه90 دقیقهای آموزش گروهی تابآوری (برگرفته از برنامه هندرسون و میلشتاین، 2003) نشان داد آموزش تابآوری منجر به افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی و همچنین کاهش آشفتگیهای روانشناختی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه ـ بیشفعالی میشود.
نتیجه گیری: این نتایج نشان میدهد آموزش تابآوری میتواند به عنوان یک روش آموزشی ـ درمانی در افزایش عواطف مثبت و کاهش عواطف منفی و آشفنگیهای روانی مادران دارای کودک مبتلا به اختلالات کودکی مؤثر واقع شود.
سعید نصیری، محمد نوری، مریم اصلذاکر،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف تمرین کنترل توجه، مداخله شناختی نوینی است که با کاهش سوگیری توجه نسبت به اطالعات منفی، تنظیم هیجان را بهبود میدهد. با توجه به ارتباط معنادار اضطراب مرگ با بدتنظیمی هیجان و سوگیری توجه نسبت به مرگ، هدف این مطالعه بررسی تمرین کنترل توجه به عنوان مداخلهای برای کاهش اضطراب مرگ بود.
مواد و روش ها در این کارآزمایی بالینی، پنجاه نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گماشته شدند. تمرین کنترل توجه با استفاده از محرکهای مربوط به مرگ برای گروه آزمایش یک و محرکهای منفی غیرمرتبط با مرگ برای گروه آزمایش دو ارائه شد. گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه، سوگیری توجه نسبت به مرگ، اضطراب مرگ و حساسیت نسبت به برجستگی میرایی به ترتیب از طریق آزمون استروپ تغییریافته، پرسشنامه چندبعدی ترس از مرگ و پرسشنامه گرایش به عدم تعهد اخلاقی در پی ایجاد برجستگی میرایی سنجیده شدند
ملاحظات اخلاقی این مطالعه در مرکز ثبت کارآزماییهای بالینی ایران با کد IRCT20190406043181N1 ثبت شد و در کمیته اخالق در پژوهشهای زیستپزشکی دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی با کد 539.1398.REC.MSP.SBMU.IR تأیید شد.
یافته ها یافته های پژوهش نشان داد که سوگیری توجه نسبت به مرگ، اضطراب مرگ و حساسیت نسبت به برجستگی میرایی در گروه آزمایش یک پس از انجام تمرین کنترل توجه به طرز معناداری کاهش یافت (P<0/05) و این کاهش معنادار در پیگیری سهماهه همچنان مشهود بود. در دو گروه دیگر، تغییر معناداری دیده نشد(P>0/05)
نتیجه گیری طبق یافته های حاصل از انجام این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که تمرین کنترل توجه میتواند سوگیری توجه نسبت به مرگ را کاهش داده و متعاقبا منجر به کاهش اضطراب مرگ و حساسیت نسبت به برجستگی میرایی میشود.
زهرا براتی، مژگان سپاه منصور، شکوفه رادفر،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کودکان دارای اختلال نقص توجه-بیشفعالی گروه هدف مناسبی برای توانبخشی شناختی هستند، چراکه مشکلات رفتاری آنها اعم از بیتوجهی، تکانشگری و بیشفعالی خاستگاه شناختی و مغزی مشخصی دارند. این انطباق رفتار با کارکرد شناختی فرصت ترمیم رفتار با تقویت کارکرد شناختی را فراهم میآورد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش توانبخشی شناختی مبتنی بر تکنولوژی واقعیت مجازی به عنوان روشی نوین، با روش توانبخشی شناختی کلاسیک بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی، انجام شده است.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمهتجربی بود که با استفاده از طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 7 تا 12سال مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی در شهر تهران در سال 1398 بود که با روش نمونهگیری دردسترس، انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه دوازدهنفری قرار گرفتند. در مرحله پیشآزمون شرکتکنندگان با مقیاس رتبهبندی اختلال نقص توجه-بیشفعالی و آزمون یکپارچگی دیداری و شنیداری رایانهای مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه اول آزمایش، بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر واقعیت مجازی و گروه دوم آزمایش، بسته توانبخشی شناختی رایانهای کاپیتان لاگ را دوازده جلسه به صورت دو بار در هفته دریافت کردند. در این مدت در گروه کنترل مداخلهای انجام نشد. از هر سه گروه بعد از اجرای مداخله پسآزمون گرفته شد. از تحلیل کوواریانس تکمتغیره (آنکووا) با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه26 برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با شناسه IR.IAU.CTB.REC.1400.001 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی رسیده است.
یافته ها یافتهها نشان دادند که هر دو روش مداخله توانبخشی شناختی بر کارکردهای شناختی (توجه انتخابی، توجه پایدار) کودکان اختلال نقص توجه و بیشفعالی (0/01
P).
نتیجه گیری: توانبخشی شناختی مبتنی بر واقعیت مجازی به اندازه توانبخشی شناختی کلاسیک بر توجه انتخابی و توجه پایدار کودکان اختلال نقص توجه و بیشفعالی تأثیرگذار است و روش توانبخشی شناختی مبتنی بر واقعیت مجازی به عنوان رویکردی نوین در توانبخشی این اختلال میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
دکتر فرشته عموزاده، دکتر علیرضا بهرامی، دکتر مهدی رحیم زاده،
دوره 26، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده
چکیده:
زمینه و هدف: اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه در ورزشکاران بسیار شایع است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی فرا جمجمهای جریان متناوب(tACS ) بر بازداری پاسخ و توجه انتخابی ورزشکاران بیشفعال/نقصتوجه بود.
مواد و روشها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل و جامعه آماری آن 160 ورزشکار بیشفعال/نقصتوجه 9 تا 11 سال (60 دختر و 100 پسر) بود و از این تعداد 120 ورزشکار بیشفعال/نقصتوجه به شکل تصادفی انتخاب و در سه گروه 40 نفری کنترل، شم و تحریک الکتریکی فرا جمجمهای جریان متناوب گمارده شدند. ابتدا پیشآزمون گرفته و سپس همه آزمودنیهای گروههای شم و آزمایش، به ترتیب تحریکات ساختگی و واقعی آندی در 3F و کاتدی در 4F با جریان 1 میلیآمپر(10 هرتز) را به مدت 15 دقیقه در 10 جلسه دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد بعدازآن هر گروه بهطور مجدد موردبررسی و پس از دو هفته آزمون پیگیری صورت گرفت. در این پژوهش از آزمون عملکرد پیوسته و استروپ استفاده شد. برای تحلیل دادهها به شیوه تحلیل واریانس مرکب، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرمافزار آماریSpss نسخه 21 استفاده شد(05/0≥p).
ملاحظات اخلاقی: این طرح تحقیقاتی در پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی با کد اخلاق IR.SSRI.REC.1401.1361 تصویب شده است. از والدین رضایت نامه کتبی گرفته شده است.
یافتهها: نتایج نشان داد که tACS بر بازداری پاسخ(0001/0p=) و توجه انتخابی(0001/0p=) ورزشکاران دارای اختلال بیشفعالی/نقص توجه اثربخش بوده است و منجر به بهبود بازداری پاسخ و توجه انتخابی آزمودنیها شد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای بهدستآمده اعمال tACS 1 میلیآمپر میتواند بهعنوان یک روش درمانی مؤثر برای بهبود بازداری و توجه انتخابی ورزشکاران بیشفعال/نقصتوجه مورد استفاده قرار گیرد.