جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای تغذیه تکمیلی

منیژه کهبازی، علیرضا فراهانی،
دوره 1، شماره 5 - ( 10-1376 )
چکیده

امروزه راه تامین سلامت کودکان و در نهایت تامین سلامت جامعه اجرای صحیح برنامه های آموزشی بهداشت است. در این راستا باید اعتقادات و گرایش های مردم شناخته و بررسی شود و در جهت اصلاح و تکمیل آگاهی با توجه به معتقدات آنان، اقدامات لازم ارائه گردد و از آنجا که سلامتی هر جامعه منوط به پرورش کودکان سالم و عاری از هرگونه کمبود مواد غذایی است با استفاده از روش جامعه شناسی مطالعاتی KAP( Knowledge  - Attitude - Practice)  میزان آگاهی و نگرش مادران دارای کودکان کمتر از یک سال، نسبت به تغذیه تکمیلی آنان در شهرک ولیعصر (عج)  اراک قبل و بعد از آموزش مورد سنجش قرار گرفت. در نتیجه میزان آگاهی 3/58%  مادران قبل از آموزش خوب، 41/02%  متوسط،  55/38% ضعیف بوده است. پس از آموزش لازم، میزان آگاهی مادران نسبت به تغذیه تکمیلی به 80/51% خوب، 19/48% متوسط افزایش یافت. همچنین میزان نگرش مادران قبل از آموزش 95/46% مثبت و 4/46% منفی بوده است که بعد از آموزش صد در صد جمعیت مورد مطالعه نگرش مثبت به تغذیه تکمیلی کودکان خود یافته اند. بر اساس نتایج حاصل از آزمون آماری کای اسکویر (X2)، ارتباط معنی داری بین آگاهی مادران نسبت به تغذیه تکمیلی و تعداد فرزند، سن و شغل مادر وجود نداشت اما با سطح تحصیلات مادر این ارتباط وجود داشت.  
لذا نیاز به آموزش بیشتر مادران در منطقه مورد مطالعه بعلت پایین بودن سطح تحصیلات مادر محسوس می باشد.

مژگان هاشمیه، علی امانی،
دوره 1، شماره 5 - ( 10-1376 )
چکیده

تغذیه با شیر مادر به تنهائی برای 6-4 ماه اول زندگی و همراه با سایر غذاهای کمکی تا پایان دو سالگی بهترین روش تغذیه شیرخواران است. با اینکه همه ی مادران قادر به شیر دادن هستند، اما هنوز بسیاری از شیرخواران با شیر خشک تغذیه می شوند و یا غذای کمکی را از ماه های اول عمر دریافت می کنند. در این مطالعه 400 شیرخوار بین 6-4 ماه که به روش غیر انحصاری تغذیه با شیر مادر تغذیه می شوند به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. شایع ترین علت عدم تغذیه انحصاری با شیر مادر (non-ecclusive  breast feeding) بی قراری شیرخوار است (36/2%) و علل بعدی به ترتیب شامل: اعتقاد به کم بودن شیر مادر (20/2%)، توصیه اطرافیان (19/7%)، وزن نگرفتن شیرخوار بر اساس برداشت مادر (7/7%)، شاغل بودم مادر (6/5%)، بیماری مادر و کودک (2/2%) و توصیه پزشکان (2%) می باشند. با اینکه 75% مادران در زمان حاملگی یا حوالی زایمان آموزش دیده بودند، باز هم تغذیه انحصاری با شیر مادر را ادامه نداده بودند. با توجه به اهمیت فراوان تغذیه انحصاری با شیر مادر (Eclusive  breast  feeding) می توان با آموزش های کافی به مادران و افزایش آگاهی آنان در بهبودی این امر کوشید.

منیژه کهبازی، علی چهرئی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

مقدمه: تغذیه مناسب در رشد و تکامل طبیعی کودکان نقش مهمی دارد. با عنایت به اینکه بیش ترین رشد مغزی کودک در سال های اول زندگی است اهمیت تغذیه مناسب در رشد کودک، یادگیری و کارایی کودکان غیر قابل انکار است. در کشور ما نیز اختلال رشد ناشی از مشکلات تغذیه ای از شیوع فراوانی برخوردار است. در حال حاضر آموزش تغذیه به مادران توسط مراقبین سطوح اولیه در مراکز بهداشتی صورت می گیرد و پزشکان کم ترین نقش را در این آموزش دارند. لذا در این مطالعه بر آن شدیم اثر آموزش تغذیه تکمیلی توسط پزشک را بر وزن کودکان دارای اختلال رشد مورد بررسی قرار دهیم.
روش کار: مطالعه انجام شده یک کارآزمایی بالینی به روش قبل و بعد می باشد. در این پژوهش 100 کودک 6 تا 24 ماهه دارای اختلال رشد که هیچ بیماری به عنوان علت کاهش رشد در این کودکان شناخته نشده بود، مورد بررسی قرار گرفتند. سپس آموزش در مورد تغذیه صحیح توسط پزشک به مادران داده شد و کودکان هر ماه به مدت سه ماه از نظر میزان افزایش وزن بررسی شدند و نتایج با سه ماه قبل از اموزش مقایسه گردید.
نتایج: در این مطالعه 45% افراد مورد پژوهش مذکر و مابقی مونث بودند. میانگین سنی آنها 11/83 ماه بود. اختلاف معنی داری بین میانگین اختلاف وزن انتهای دوره بدون آموزش از ابتدای آن (0/49-گرم) و میانگین اختلاف وزن در انتهای دوره آموزشی از ابتدای آن (1276 گرم ) وجود داشت  تفاوت امتیاز z انتها از ابتدای دوره آموزش (1/25) نسبت به دوره بدون آموزش (0/04) به طور معنی داری افزایش یافته بود (0/001=P).
نتیجه گیری: به طور کلی آموزش تغذیه به مادران توسط پزشک نقش موثری در بهبود اختلال رشد کودکان و افزایش زوزن آنان دارد و لذا توصیه می گردد پزشکان در برخورد با بیماران دچار اختلال رشد با وجود انجام آموزش تغذیه تکمیلی در سطوح قبلی ارجاع، در کنار بررسی های تشخیصی و حتی مقدم بر آن مجددا آموزش تغذیه تکمیلی را به طور مفصل برای مادران ایشان به اجرا درآورند.

ناهید سالارکیا، مریم امینی، مریم اسلامی، منیره دادخواه، تلما ذوقی، هما حیدری، مرتضی عبداللهی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: تغذیه نامناسب از علل عمده بروز سوء تغذیه در کودک محسوب می‎شود. این بررسی به منظور شناخت عمق نظرات و باورهای مادران در مورد نقش تغذیه تکمیلی در سلامت تغذیه‎ای کودک زیر 2 سال انجام گرفت. مواد و روش‎ها: در این مطالعه کیفی داده‎ها از طریق انجام 11جلسه بحث گروهی با مادران دارای کودک زیر 2 سال در مناطق شهری و روستایی شهرستان دماوند در سال 1386جمع‎آوری گردید. هر جلسه بحث گروهی با حضور یک هماهنگ کننده، دو یادداشت بردار و ناظر برگزار شد. پس از پایان عملیات میدانی کلیه یادداشت‎های جمع‎آوری شده بر اساس اهداف مطالعه کد گذاری شد، سپس زیر گروه‎های هر هدف به دست آمد و مضامین اصلی مطالعه از بین آنها استخراج و گزارش گردید. یافته‎ها: در تحقیق حاضر شش مضمون کلی به دست آمد: 1- مادران غذای کمکی را غذایی می‎دانستند که ساده، سبک، نرم، رقیق و مخصوص کودک تهیه شود، 2- سن شروع غذای کمکی از 6 ماهگی بود، 3- غذای کمکی بومی در منطقه دماوند وجود نداشت، 4- برای کودک زیر یک سال غذای جداگانه تهیه می‎شد، 5- غذای کمکی خانگی به دلیل بهداشتی بودن به غذای کمکی آماده ترجیح داشت و 6- از یک سالگی به کودک غذای سفره داده می‎شد. نتیجه گیری: با وجود آگاهی کافی اکثر مادران نسبت به فواید تغذیه تکمیلی به علت وجود موانعی ازجمله عوامل فرهنگی حاکم بر جامعه عملکرد نامناسبی داشتند. در این راستا علاوه بر تجدید نظر در برنامه‎های آموزشی و دستورالعمل‎های فعلی، آموزش موثر و هدفمند به مادران و سایر مراقبین کودک به طور قوی توصیه می‎شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb