18 نتیجه برای تغذیه
نعمت بیلان، رسول جمالی،
دوره 1، شماره 4 - ( 7-1376 )
چکیده
این بررسی برای نشان دادن رابطه سوء تغذیه با آلودگی انگلی بر روی 60 کودک 60-6 ماهه مبتلا به سوء تغذیه و 55 کودک سالم در همان گروه سنی به عمل آمد. نتایج حاصله نشان می دهد که :
1-ارتباط معناداری بین سوء تعذیه و ابتلاء انگلی وجود دارد 0/0003>PV
2- ارتباط معنی داری بین سوء تغذیه و ابتلاء به پارازیت های پاتوژن ) 0003/PV<) و پارازیت های غیر پاتوژن (PV<0/006) وجود دارد
-3 از نظر سنی میزان ابتلاء در کودکان زیر 30 ماه مبتلا به سوء تغذیه 35/5% و در کودکان سالم همان گروه سنی 4% ، در حالیکه در کودکان بالای 30 ماه مبتلاء به سوء تغذیه 51/7% و در کودکان سالم همان گروه سنی 36/6% می باشد. 0/0003>PV
منیژه کهبازی، علیرضا فراهانی،
دوره 1، شماره 5 - ( 10-1376 )
چکیده
امروزه راه تامین سلامت کودکان و در نهایت تامین سلامت جامعه اجرای صحیح برنامه های آموزشی بهداشت است. در این راستا باید اعتقادات و گرایش های مردم شناخته و بررسی شود و در جهت اصلاح و تکمیل آگاهی با توجه به معتقدات آنان، اقدامات لازم ارائه گردد و از آنجا که سلامتی هر جامعه منوط به پرورش کودکان سالم و عاری از هرگونه کمبود مواد غذایی است با استفاده از روش جامعه شناسی مطالعاتی KAP( Knowledge - Attitude - Practice) میزان آگاهی و نگرش مادران دارای کودکان کمتر از یک سال، نسبت به تغذیه تکمیلی آنان در شهرک ولیعصر (عج) اراک قبل و بعد از آموزش مورد سنجش قرار گرفت. در نتیجه میزان آگاهی 3/58% مادران قبل از آموزش خوب، 41/02% متوسط، 55/38% ضعیف بوده است. پس از آموزش لازم، میزان آگاهی مادران نسبت به تغذیه تکمیلی به 80/51% خوب، 19/48% متوسط افزایش یافت. همچنین میزان نگرش مادران قبل از آموزش 95/46% مثبت و 4/46% منفی بوده است که بعد از آموزش صد در صد جمعیت مورد مطالعه نگرش مثبت به تغذیه تکمیلی کودکان خود یافته اند. بر اساس نتایج حاصل از آزمون آماری کای اسکویر (X2)، ارتباط معنی داری بین آگاهی مادران نسبت به تغذیه تکمیلی و تعداد فرزند، سن و شغل مادر وجود نداشت اما با سطح تحصیلات مادر این ارتباط وجود داشت.
لذا نیاز به آموزش بیشتر مادران در منطقه مورد مطالعه بعلت پایین بودن سطح تحصیلات مادر محسوس می باشد.
مژگان هاشمیه، علی امانی،
دوره 1، شماره 5 - ( 10-1376 )
چکیده
تغذیه با شیر مادر به تنهائی برای 6-4 ماه اول زندگی و همراه با سایر غذاهای کمکی تا پایان دو سالگی بهترین روش تغذیه شیرخواران است. با اینکه همه ی مادران قادر به شیر دادن هستند، اما هنوز بسیاری از شیرخواران با شیر خشک تغذیه می شوند و یا غذای کمکی را از ماه های اول عمر دریافت می کنند. در این مطالعه 400 شیرخوار بین 6-4 ماه که به روش غیر انحصاری تغذیه با شیر مادر تغذیه می شوند به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. شایع ترین علت عدم تغذیه انحصاری با شیر مادر (non-ecclusive breast feeding) بی قراری شیرخوار است (36/2%) و علل بعدی به ترتیب شامل: اعتقاد به کم بودن شیر مادر (20/2%)، توصیه اطرافیان (19/7%)، وزن نگرفتن شیرخوار بر اساس برداشت مادر (7/7%)، شاغل بودم مادر (6/5%)، بیماری مادر و کودک (2/2%) و توصیه پزشکان (2%) می باشند. با اینکه 75% مادران در زمان حاملگی یا حوالی زایمان آموزش دیده بودند، باز هم تغذیه انحصاری با شیر مادر را ادامه نداده بودند. با توجه به اهمیت فراوان تغذیه انحصاری با شیر مادر (Eclusive breast feeding) می توان با آموزش های کافی به مادران و افزایش آگاهی آنان در بهبودی این امر کوشید.
نعمت بیلان، پریسا یاوری کیا،
دوره 2، شماره 6 - ( 1-1378 )
چکیده
این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که به منظور بررسی ارتباط بین برخی مشخصات فردی – اجتماعی مادر (سن، سواد، اشتغال ، تعدا فرزندان مادر )، فاصله گذاری بین موالید و تغذیه با شیر مادر، ( نوع تغذیه در 6 ماه اول ، مدت تداوم شیردهی مادر ، سن شروع غذای کمکی ) با وضعیت رشد کودکان در سال اول تولد در شهر تبریز انجام گرفته است. نمونه های پژوهش را 314 کودک که در سال اول تولد به 20 مرکز بهداشتی درمانی ارجاع داده شده بودند تشکیل دادند و اطلاعات لازم از طریق تکمیل برگه تنظمی ویژه ای جمع آوری و برای تجزیه و تحلیل آنها از گام روش آمادری رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که ارتباط آماری معنی دار بین مشخصه ی سواد مادر با وضعیت رشد قدی (P=0/0497)، فاصله بین موالید با وضعیت رشد وزنی(P=0/0042) تداوم شیردهی مادر با وضعیت رشد قد و دور سر (P=0/0331) ،(P=0/0038) و نیز جنس کودک با وضعیت رشد وزن، قد و دور سر کودک در سال اول تولد وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش ارتقاء سطح تحصیلی مادران ، فاصله مناسب بین موالید و تداوم شیردهی مادر می تواند سرعت رشد کودکان را افزایش دهد.
مهدی مسیبی، احمد شاهمرادی،
دوره 2، شماره 7 - ( 4-1378 )
چکیده
بررسی حاضر در سال 74-1373 جهت بررسی میزان آلودگی های انگلی روده ای در کودکان کم وزن زیر 5 سال مناطق روستایی در 21 روستای شهرستان برخوار و میمه بر روی 954 کودک زیر 5 سال در دو گروه مساوی کم وزن (زیر صدک 3) و با وزن مناسب انجام گردید. نتایج حاصله نشان داد که:
در کل 44/5 درصد کودکان آلودگی انگلی روده ای داشتند که شایع ترین آنها به ترتیب ژیاردیالامبلیا (25/5%)، انتاموباکسولی (13/2%)، اندولیماکس نانا (5%)، بلاستوسیتیس مومینیس (3/5%) و هیمنولیپس نانا (2/3%) بود.
اختلاف میزان آلودگی و تنوع آن در کودکان کم وزن (49/9%) و کودکان با وزن مناسب (39/2%) معنی دار بود.P<0/0005 , P<0/01)
بیشترین تنوع انگلی در گروه سنی 5-4 سال بود. P<0.0005)
آلودگی به ژیاردیالامبلیا و هیمنولیپس نانا در کودکان کم وزن بیشتر بود.
پراکندگی آلودگی در روستاها یکسان بود.(P=0)
6/2% کودکان زیر 5 سال روستایی این شهرستان کم وزن بودند.
نغمه جعفری نیا، ابوالحسن فراز، شهرزاد آخوندزاده، زهرا قهقایی،
دوره 6، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
مقدمه: سوء تغذیه پروتئین انرژی، جزء شایع ترین علل سوء تغذیه می باشد و بیش از همه در شیرخواران و کودکان زیر 5 سال روی می دهد. با توجه به نتایج زیان بار سوء تغذیه، شناسایی و بررسی وضعیت سوء تغذیه و عوامل موثر بر آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. استفاده از اندازه های تن سنجی، با استفاده از طبقه بندی های رایج در ارزیابی رشد کودک یکی از مهم ترین معیارها برای ارزیابی رشد کودکان می باشد.
روش کار: این بررسی، یک مطالعه تحلیلی-مقطعی بود. نمونه گیری به صورت سرشماری انجام گرفت و طی آن، کلیه 811 کودکی که در تاریخ شروع نمونه گیری در 9 روستای اصلی و 17 روستای قمر شهرستان اراک زیر 5 سال سن داشتند، مورد معاینه تن سنجی (قد و وزن) قرار گرفتند. برای هر کودک چک لیستی بر اساس بررسی پرونده های بهداشتی، معاینات بالینی و مصاحبه حضوری با مادران تهیه شد. اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار EPI 6 ارزیابی و میزان سوء تغذیه و ارتباط آماری آن با سن و جنس کودک، رتبه تولد، وزن زمان تولد، زمان شروع غذای کمکی، وضعیت واکسیناسیون، سابقه بستری در بیمارستان، سطح تحصیلات والدین، تعداد دفعات ابتلا به عفونت های تنفسی، فاصله از زایمان قبلی مادر و مشکلات زمینه ای، در هنگام بارداری بررسی گردید.
نتایج: در بررسی انجام شده هیچ یک از کودکان مبتلا به کواشیورکور یا ماراسمیک کواشیورکور نبودند. 7/39 درصد کودکان مبتلا به کمبود تغذیه و 1/1 درصد مبتلا به ماراسموس بوده اند. درصد ابتلا به سوء تغذیه بر اساس طبقه بندی ولکام 7/5 درصد، واترلواستانتینگ 33/55 درصد، واترلوواستینگ 25/5 درصد و گومز 30/94 درصد بوده است. در این مطالعه بین سوء تغذیه و مشکلات مادر در طی بارداری، سابقه بستری در بیمارستان، تحصیلات و سن والدین، سن و رتبه تولد و تعداد فرزندان خانواده، ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت. در حالیکه ارتباط آماری بین سوء تغذیه و وزن زمان تولد، روند رشد، شروع غذای کمکی، مدت تغذیه با شیر مادر و میزان ابتلا به عفونت های تنفسی معنی دار بود (P<0/05).
نتیجه گیری: با توجه به این که بیش ترین موارد سوء تغذیه شدید در طبقه بندی واترلواستانتینگ که وضع تغذیه گذشته را نشان می دهد، وجود دارد و در کل طبقه بندی های تغذیه ای بیش ترین موارد سوء تغذیه را نوع خفیف بوده است و نیز ارتباط سوء تغذیه با شروع زمان کمکی و مدت تغذیه با شیر مادر و ...، لزوم برنامه ریزی جهت پیشگیری از عوارض بعدی و جلوگیری از هزینه های درمانی از طریق افزایش سطح آگاهی خانواده ها ضروری به نظر می رسد.
منیژه کهبازی، علی چهرئی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
مقدمه: تغذیه مناسب در رشد و تکامل طبیعی کودکان نقش مهمی دارد. با عنایت به اینکه بیش ترین رشد مغزی کودک در سال های اول زندگی است اهمیت تغذیه مناسب در رشد کودک، یادگیری و کارایی کودکان غیر قابل انکار است. در کشور ما نیز اختلال رشد ناشی از مشکلات تغذیه ای از شیوع فراوانی برخوردار است. در حال حاضر آموزش تغذیه به مادران توسط مراقبین سطوح اولیه در مراکز بهداشتی صورت می گیرد و پزشکان کم ترین نقش را در این آموزش دارند. لذا در این مطالعه بر آن شدیم اثر آموزش تغذیه تکمیلی توسط پزشک را بر وزن کودکان دارای اختلال رشد مورد بررسی قرار دهیم.
روش کار: مطالعه انجام شده یک کارآزمایی بالینی به روش قبل و بعد می باشد. در این پژوهش 100 کودک 6 تا 24 ماهه دارای اختلال رشد که هیچ بیماری به عنوان علت کاهش رشد در این کودکان شناخته نشده بود، مورد بررسی قرار گرفتند. سپس آموزش در مورد تغذیه صحیح توسط پزشک به مادران داده شد و کودکان هر ماه به مدت سه ماه از نظر میزان افزایش وزن بررسی شدند و نتایج با سه ماه قبل از اموزش مقایسه گردید.
نتایج: در این مطالعه 45% افراد مورد پژوهش مذکر و مابقی مونث بودند. میانگین سنی آنها 11/83 ماه بود. اختلاف معنی داری بین میانگین اختلاف وزن انتهای دوره بدون آموزش از ابتدای آن (0/49-گرم) و میانگین اختلاف وزن در انتهای دوره آموزشی از ابتدای آن (1276 گرم ) وجود داشت تفاوت امتیاز z انتها از ابتدای دوره آموزش (1/25) نسبت به دوره بدون آموزش (0/04) به طور معنی داری افزایش یافته بود (0/001=P).
نتیجه گیری: به طور کلی آموزش تغذیه به مادران توسط پزشک نقش موثری در بهبود اختلال رشد کودکان و افزایش زوزن آنان دارد و لذا توصیه می گردد پزشکان در برخورد با بیماران دچار اختلال رشد با وجود انجام آموزش تغذیه تکمیلی در سطوح قبلی ارجاع، در کنار بررسی های تشخیصی و حتی مقدم بر آن مجددا آموزش تغذیه تکمیلی را به طور مفصل برای مادران ایشان به اجرا درآورند.
مهری دلوریان زاده، ناهید بلبل حقیقی، حسین ابراهیمی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
مقدمه: هر ساله حدود 21 میلیون نوزاد با وزن کمتر از حد طبیعی در جهان متولد میشوند که در مقایسه با میزان مرگ و میر نوزادانی که به علل دیگر میمیرند شانس کمتری برای زنده ماندن دارند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط مواد مغذی دریافتی در سه ماهه آخر با تولد نوزاد کم وزن میباشد. روش کار: این مطالعه یک مطالعه کوهورت با مدت پیگیری سه ماهه است. جامعه هدف شامل کلیه زنان باردار در سه ماهه آخر بارداری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان شاهرود بودند. نمونهگیری به صورت نمونهگیری آسان و شامل 424 نفر بوده است. در این مطالعه، همزمان با مراجعه مادر به درمانگاه، رژیم غذایی آنان با استفاده از ثبت مواد غذایی خورده شده در یک هفته بررسی شد و آزمایشات بیوشیمیایی و هماتولوژی وآزمونهای تن سنجی و ثبت اطلاعات دموگرافیک آنها انجام گرفت. بعد از اتمام دوران بارداری و انجام زایمان، وزن هنگام تولد نوزاد اندازهگیری شد. در نهایت کلیه اطلاعات در فرمهای پرسشنامهای ثبت و دادههای پژوهش با استفاده از آزمونهای آماری کای دو، تی، من ویتنی و لون و همچنین مدل رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل گردید. نتایج : در مجموع 424 زن باردار مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه مادران براساس دریافت انرژی و پروتئین به گروههایی با تغذیه خوب و بد تقسیم شدند. تغذیه 75 درصد مادران از نظر دریافت انرژی و 20 درصد مادران از نظر دریافت پروتئین در سطح پایین بود. شیوع وزن کم در هنگام تولد 13 درصد بود. 14 درصد نوزادانی که مادرانشان انرژی کم و 25 درصد نوزادانی که مادرانشان پروتئین کم دریافت میکردند، وزن هنگام تولد کمی داشتند. همچنین 43 درصد نوزادانی که مادرشان قرص آهن مصرف نمیکرد دچار وزن کم هنگام تولد بودهاند. ارتباط معنیداری بین وزن هنگام تولد و مصرف مکمل آهن (015/p=) و مولتی ویتامین(048/p=)در سه ماهه آخر بارداری دیده شد. همچنین در مادران لاغر احتمال به دنیا آمدن نوزادان کم وزن، 86 درصد مشاهده شد. نتیجه گیری: براساس یافتههای پژ وهش بین وضع تغذیه در سه ماهه آخر بارداری با وزن هنگام تولد ارتباط وجود دارد، لذا توصیه میشود که به افزایش وزن مادر به خصوص در سه ماهه آخر بارداری و استفاده ازمکملهای مناسب توجه گردد.
معصومه شیرزایی، ژینوس حیدری،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: پوسیدگی شیشه شیر نوعی پوسیدگی وسیع و پیشرونده در سیستم دندانی شیری میباشد که در اثر تجمع مایعات قابل تخمیر روی دندانها ایجاد میشود. این مطالعه به منظور تعیین تاثیر عوامل تغذیهای در ایجاد پوسیدگی شیشه شیر در کودکان 4-2 ساله شهر زاهدان انجام گردید. مواد و روش ها: در این مطالعه تحلیلی- مقطعی که در سال 1385 انجام شد، عادتهای شیر خوردن کودک در نوزادی نظیر تغذیه با شیر مادر یا شیشه و تناوب مصرف آن در روز و شب در230 کودک 4-2 ساله زاهدان که با روش تصادفی چند مرحلهای انتخاب شده بودند مورد بررسی قرار گرفت. معاینه کودک با سوند و آینه انجام گرفت. معیار تشخیص پوسیدگی شیشه شیر پوسیدگی حداقل دو دندان سنترال ماگزیلا بود. یافتهها: شیوع پوسیدگی شیشه شیر در جمعیت مورد مطالعه 13 درصد بود. فاکتورهای تغذیه با شیر مادر، دفعات تغذیه با شیشه در شب، مراجعه به دندانپزشک و جنس با عارضه ارتباط معنی دار داشتند( 05/0p<). دفعات تغذیه از شیر مادر در شب، تغذیه با شیشه در شب یا روز تاثیری در ایجاد پوسیدگی شیشه شیر نداشتند. نتیجه گیری: شیوع پوسیدگی شیشه شیر در مصرف کنندگان شیر مادر پایینتر و در کودکانی که به دفعات متعدد در شب با شیشه تغذیه میشدند همچنین پسران بالاتر بود.
ناهید سالارکیا، مریم امینی، مریم اسلامی، منیره دادخواه، تلما ذوقی، هما حیدری، مرتضی عبداللهی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: تغذیه نامناسب از علل عمده بروز سوء تغذیه در کودک محسوب میشود. این بررسی به منظور شناخت عمق نظرات و باورهای مادران در مورد نقش تغذیه تکمیلی در سلامت تغذیهای کودک زیر 2 سال انجام گرفت. مواد و روشها: در این مطالعه کیفی دادهها از طریق انجام 11جلسه بحث گروهی با مادران دارای کودک زیر 2 سال در مناطق شهری و روستایی شهرستان دماوند در سال 1386جمعآوری گردید. هر جلسه بحث گروهی با حضور یک هماهنگ کننده، دو یادداشت بردار و ناظر برگزار شد. پس از پایان عملیات میدانی کلیه یادداشتهای جمعآوری شده بر اساس اهداف مطالعه کد گذاری شد، سپس زیر گروههای هر هدف به دست آمد و مضامین اصلی مطالعه از بین آنها استخراج و گزارش گردید. یافتهها: در تحقیق حاضر شش مضمون کلی به دست آمد: 1- مادران غذای کمکی را غذایی میدانستند که ساده، سبک، نرم، رقیق و مخصوص کودک تهیه شود، 2- سن شروع غذای کمکی از 6 ماهگی بود، 3- غذای کمکی بومی در منطقه دماوند وجود نداشت، 4- برای کودک زیر یک سال غذای جداگانه تهیه میشد، 5- غذای کمکی خانگی به دلیل بهداشتی بودن به غذای کمکی آماده ترجیح داشت و 6- از یک سالگی به کودک غذای سفره داده میشد. نتیجه گیری: با وجود آگاهی کافی اکثر مادران نسبت به فواید تغذیه تکمیلی به علت وجود موانعی ازجمله عوامل فرهنگی حاکم بر جامعه عملکرد نامناسبی داشتند. در این راستا علاوه بر تجدید نظر در برنامههای آموزشی و دستورالعملهای فعلی، آموزش موثر و هدفمند به مادران و سایر مراقبین کودک به طور قوی توصیه میشود.
نسیبه شریفی، شهناز نجار، پروین عابدی،
دوره 17، شماره 8 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: متوسط سن منارک به علت تنوع منطقهای از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و فاکتورهای متعددی مانند فاکتورهای محیطی و ژنتیک بر روی زمان شروع منارک تاثیر میگذارد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط تغذیه و فعالیت فیزیکی با سن منارک در دختران شهر اهواز انجام گردید.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی است که بر روی 1249 دختر سن 15-8 ساله که دارای شرایط ورود به مطالعه بودند در سال 92-91 انجام شد. نمونهگیری به صورت خوشهای و تصادفی از 4 ناحیه شهر اهواز، 16 مدرسه مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات بر پایه مصاحبه و تکمیل پرسشنامه (پرسشنامه بسامد غذایی و فعالیت فیزیکی) بود. پس از جمعآوری اطلاعات دادهها کد گذاری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین سن منارک در دختران شهر اهواز 07/1±86/11 سال بود. سن منارک با تغذیه و فعالیت فیزیکی ارتباط نداشت(05/0<p).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه، بین تغذیه و فعالیت فیزیکی با سن منارک ارتباط معنیداری مشاهده نشد.
آراسته بسطامی، زهرا شالیکار، فاطمه حیدری، سمیه مکوندی،
دوره 18، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل تعیین کننده بقاء و سلامت نوزادان، تغذیه مناسب مادران در دوره بارداری است . هدف از این مطالعه، ارزیابی وضعیت تغذیه مادر از نظر دریافت برخی از ریز مغذیها و اثر آن بر شاخصهای آنتروپومتریک نوزاد میباشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تحلیلی- مقطعی، تعداد 500 زن باردار مراجعه کننده به زایشگاه سینا شهر اهواز بررسی شدند. میزان دریافت تغذیهای کلسیم، روی، آهن، ویتامین D با استفاده از نسخه ایرانی پرسشنامه بسامد خوراک اندازهگیری شد و ارتباط آن با وزن، قد و دور سر هنگام تولد نوزادان ارزیابی گردید . داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل در نرم افزار SPSS نسخه 17 تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری برابر با 05/0 p< در نظر گرفته شد.
یافته ها: بین میزان مصرف کلسیم و وزن و قد هنگام تولد ارتباط آماری معنی دار دیده شد. بین مصرف روی و وزن و قد و دور سر نوزاد ارتباط معنی دار بود. به علاوه، میزان مصرف ویتامین D توسط مادر بر وزن تولد موثر بود(05/0 p< ). اما بین میزان مصرف آهن با هیچ یک از شاخصها ارتباط آماری معنی داری دیده نشد(05/0 p> ).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان دهنده اثربخشی دریافت تغذیهای کلسیم، روی و ویتامین D توسط مادر بر برخی شاخصهای آنتروپومتریک نوزاد می باشد.
جمال سرایی، زهرا اسماعیلی، زهرا تجری، شادی خدایارنژاد، عارف نکوفر، مهدیه عباسعلیزاد فرهنگی،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سوء تغذیه اثرات نامطلوبی بر رشد و نمو کودکان داشته و شیوع آن به ویژه بین کودکان بستری در بیمارستان بالاست. نظر به این که بررسی ناامنی غذایی در جوامع یکی از مهمترین شاخصهای ارزیابی وضعیت سوء تغذیه میباشد، از این رو هدف از مطالعه حاضر، تعیین شیوع ناامنی غذایی و عوامل اجتماعی، اقتصادی و تغذیهای موثر بر آن در کودکان بستری در بیمارستان کودکان تبریز میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی بر روی 236 کودک بستری در بیمارستان کودکان تبریز انجام گرفت. اطلاعات جمعیت شناختی شامل سن، وزن، قد، بعد خانوار ، رتبه تولد و در آمد خانوار از طریق مصاحبه حضوری با والدین کودک جمعآوری شد و وضعیت امنیت غذایی با استفاده از پرسشنامه امنیت غذایی خانوار بررسی شد. تحلیل آماری دادهها با استفاده از نرم افزارهایExcel 2007، Epi-info و IBM SPSS Statistics 21 صورت گرفت.
یافتهها: شیوع نا امنی غذایی در بین کودکان بستری در بیمارستان کودکان تبریز 9/44 درصد بود که 3/26 درصد دچار ناامنی غذایی متوسط و 6/18 درصد دچار ناامنی غذایی شدید بودند و شیوع آن در دختران بیش از پسران بود. از عوامل مهم تأثیرگذار بر ناامنی غذایی کودکان، درآمد پایین خانوار، سطح تحصیلات والدین، سکونت در روستا و بعد خانوار بود(05/0>p). شاخصهای تعیین وضعیت تغذیهای نیز در کودکان گروه ناامن غذایی کمتر از گروه امن بود، هر چند این اختلاف از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر، شیوع بالای ناامنی غذایی در کودکان بستری در بیمارستان گزارش شد که انجام مداخلات مناسب جهت کاهش شیوع آن ضروری به نظر میرسد.
فهیمه زارع ابراهیم آباد، عبدالحسین شاهوردی، میترا حیدری نصر آبادی، علیرضا علیزاده،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی اثر روغن ماهی و بدون ویتامین E در موشهای مادر برکیفیت سلولهای بیضه نتاج پیش از بلوغ بود.
مواد و روشها: 60 سر موش ماده بالغ نژادNMRI به گروههای:کنترل(رژیم غذایی استاندارد حاوی 50 میلیگرم واحد بینالمللی ویتامین E بر کیلوگرم خوراک قبل و بعد از زایمان)، 1)تغذیه با جیره کنترل+گاواژ روغن ماهی(01/0 میلیلیتر در روز برای هر موش) قبل از زایمان، 2)تغذیه با جیره کنترل+گاواژ روغن ماهی بعد از زایمان، 3)مصرف جیره حاوی 5/2 برابر استاندارد ویتامین E(125 میلیگرم واحد بینالمللی بر کیلوگرم جیره)قبل از زایمان، 4)مصرف جیره حاوی ویتامین E قبل و بعد از زایمان، 5)مصرف جیره حاوی ویتامین E بعد از زایمان، 6)گاواژ روغن ماهی و مصرف ویتامین E قبل از زایمان، 7)گاواژ روغن ماهی و مصرف ویتامین E بعد از زایمان، 8)گاواژ روغن ماهی و مصرف ویتامین E قبل و بعد از زایمان تقسیم شدند. پس از شیرگیری، نمونههای بیضه جمعآوری وآنالیزهای بافت شناسی انجام شدند. نتایج با استفاده از نرم افزار آماریSAS و آزمون دانکن بررسی گردید.
یافتهها: سلولهای جنسی، طول، عرض و وزن بیضه در فرزندانی که مادران آنها در دوران بارداری روغن ماهی به تنهایی مصرف کرده بودند، کمتر بود(05/0p<). این شاخصها در گروه مصرف کننده ویتامین E به تنهایی بعد از زایمان بهبود یافته بود(05/0p<). مصرف توام روغن ماهی و ویتامین E پس از زایمان، اثرات چشمگیری بر تعداد سلولهای اسپرماتوگونی(47 در مقابل 43)، اسپرماتوسیت(43 در مقابل 34)، اسپرماتید(63 در مقابل 44)، سرتولی(2 در مقابل 9/0)و لیدیگ(3 در مقابل 7/1)در مقایسه با گروه کنترل داشت(05/0p<).
نتیجهگیری: نتایج حاکی از اثرات مثبت روغن ماهی با ویتامین E و ویتامین E به تنهایی بود. بنابراین، آنتی اکسیدان باید به همراه اسیدهای چرب امگا-3 در تغذیه مادری مصرف شود.
آزاده ریاحی، مهدی رصافیانی، سمیرا یزدانی، رحمت الله مرادزاده،
دوره 20، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: نیاز انسان به غذا یکی از احتیاجات ذاتی یا فیزیولوژیک است که در کنار توانایی خوردن و آشامیدن، مهمترین عامل سلامتی، بقای زندگی و طول عمر می باشد. کودکان فلج مغزی به علت وجود نقایص همراه این بیماری، دچار ناهماهنگی های شدید در مکانیسم تغذیهای و ایجاد شرایط سلامتی نابسامان و حتی مخاطرهآمیز برای زندگی می شوند. به دلیل اهمیت سیستم طبقه بندی توانایی خوردن و آشامیدن ((EDACS در تحقیق و درمان کودکان فلج مغزی، هدف این مطالعه تعیین ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی این سیستم می باشد.
مواد و روشها: جهت فارسی سازی و تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی EDACS ، بعد از انجام مراحل ترجمه و ترجمه بالعکس، روایی صوری، روایی محتوایی و در نهایت پایایی تکرار آزمون برای والدین و درمانگران با استفاده از ضریب همبستگی درون خوشه ای (ICC) مورد ارزیابی قرار گرفتند. 130 کودک فلج مغزی 36 تا 240 ماه با میانگین سنی 35/52 بر حسب ماه و انحراف معیار 96/33 ( 57 دختر و 73 پسر با انواع مختلف فلج مغزی) مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: پایایی اندازه ها با روش ICC در کلیه شاخص های پایایی آزمون بازآزمون و پایایی بین ارزیابان خیلی خوب و معنادار بود. در بررسی پایایی تکرار آزمون، ICC در مورد والدین و کاردرمانگران (98/0) و برای گفتاردرمانگران (99/0) بالای 9/0 به دست آمد که هر دو بیانگر میزان همبستگی بالا بودند.
نتیجه گیری: نسخه فارسی مقیاس EDACS از روایی صوری و محتوایی و پایایی تکرار آزمون کافی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری مفید و کاربردی در طبقه بندی توانایی خوردن و آشامیدن کودکان فلج مغزی استفاده نمود.
یزدان قندی، نوشین سجادی، سید مجتبی هاشمی، جواد فراهانی،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت چاقی کودکان و همچنین اصلاح آسانتر عوامل مرتبط با آن در این دوره سنی، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش برخی از عوامل مربوط به خانواده، تغذیه و سبک زندگی بر چاقی کودکان انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه مورد شاهدی همسانشده سنی است که بر 150 کودک چاق و 150 کودک با وزن طبیعی 2 تا 15 سال مراجعهکننده به بیمارستان امیرکبیر شهر اراک انجام شده است. چاقی بر اساس شاخص توده بدنی محاسبه شد. اطلاعات مورد نیاز شامل اطلاعات مربوط به عوامل خانواده، عوامل تغذیهای و عوامل مربوط به سبک زندگی از طریق یک چکلیست جمعآوری شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه دارای کد اخلاق از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک به شماره IR.ARAKMU.REC.1396.119 است.
یافته ها: نتایج نسبت شانس برای سن 25 تا 35 و بیشتر از 35 سال پدر 0/24، اضافه وزن و چاقی پدر به ترتیب 3/87 و 3/57، اضافه وزن و چاقی مادر به ترتیب 3/81 و 5/57، تعداد بیشتر از سه فرزند خانوار 3/33، مصرف کم و زیاد میوه و سبزی به ترتیب 0/3 و 0/19، خوردن صبحانه 0/43، مصرف مکمل غذایی 2/68، خوردن فست فود 3/98، بازی رایانهای بیش از دو ساعت 3/5، خوب جویدن غذا 0/38، استفاده از غذا به شکل جایزه 1/89 و مشارکت در تهیه و چیدن غذا 3/14 به دست آمد.
نتیجه گیری: چاقی با برخی از عوامل مربوط به خانواده، تغذیه، انجام بازیهای رایانهای و عوامل مربوط به سبک زندگی ارتباط دارد. با توجه به وجود داشتن عوامل مختلف خطر و محافظتکننده تعدیلشونده لازم است آموزش صحیح به خانوادهها و کودکان در راستای کاهش چاقی داده شود.
مریم ثقفی اصل، دکتر عظیمه ایزدی، دکتر وحیده ابراهیم زاده عطاری،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سالمندان و بهویژه سـالمندان سـاکن خانـه سالمندان ،گروه آسیبپذیری هستند که نامطلوب بودن وضعیت تغذیهای و عدم کفایت دریافت مواد مغذی آنها زمینه را برای بروز بیماریها و افزایش هزینههای بهداشتی فراهم میکند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه شاخص کیفیت تغذیهای (Index of Nutritional Quality :INQ) بین سالمندان ساکن و غیرساکن خانههای سالمندان و بررسی ارتباط آن با سطح سرمی پروتئین واکنشپذیر C با حساسیت بالا (high sensitive C-reactive protein: hs-CRP) انجام یافت.
مواد و روش ها: در این مطالعه مورد شاهدی در بین 164 سـالمند (76 سالمند ساکن خانههای سالمندان و 88 نفر گروه کنترل غیرساکن در خانههای سالمندان و همسانشده از نظر سن و جنس) در استان آذربایجان شرقی شهر تبریز انجـام شد. شاخصهای تنسنجی اندازهگیری و نمایه توده بدنی محاسبه و جهت ارزیابی دریافت غذایی در سالمندان ساکن خانههای سالمندان از پرسشنامه ثبت غذایی سه روزه و ترازوی دیجیتالی توزین و ثبت شد. سـپس، دادههای غذایی با استفاده از نرمافزار تغذیهای Nutritionist ІV تحلیل شد. نمونه خون جهت اندازهگیری سطح سرمی hs-CRPجمعآوری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم پزشکی تبریز به ثبت رسیده است (کد اخلاق: TBZMED.REC.1394.152).
یافته ها: در مطالعه حاضر، تفاوت معناداری در امتیاز INQ برای تمام مواد مغذی به جز ویتامینهای A ،D ،E، بیوتین، ویتامین B6، اسید فولیک و آهن بین دو گروه وجود داشت (0/50
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، توجه بیشتر به وضعیت تغذیه سالمندان، بهخصوص سالمندان ساکن خانههای سالمندان توصیه میشود. همچنین به نظر میرسد رژیم غذایی غنی از مواد ریزمغذی، بهویژه ویتامین D، کلسیم و ویتامین B12 ممکن است بتواند از ایجاد التهاب در این گروه سنی پیشگیری کند.
فرزانه حاجی زاده، فاطمه ابراهیمی، سیدضیاء طباطبایی،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف در حالی که رشد مطلوب نوزاد به مجموعه پیچیدهای از عوامل وابسته است، الگوی شیردهی و تغذیه تکمیلی شیرخواران از اهمیت غیرقابلانکاری برخوردار است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با الگوی تغذیه نوزادان 1 ساله مراجعهکننده به مراکز بهداشتی شهرستان رفسنجان انجام شد.
مواد و روش ها این مطالعه توصیفی در سال 1396 روی 600 مادر دارای کودک 1 ساله تحت پوشش مراکز بهداشتی شهر رفسنجان انجام شد. مادران علاقهمند به صورت تصادفی از میان مراجعین دارای پرونده بهداشتی انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه حاوی ویژگیهای جمعیتشناختی و سؤالات مربوط به تغذیه کودک جمعآوری و با نرمافزار SPSS نسخه 18 تجزیهوتحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاقی IR.RUMS.REC.1396.179 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علومپزشکی رفسنجان به ثبت رسیده است.
یافته ها حدود 95 درصد از مادران شرکتکننده در این مطالعه، شیردهی نوزاد خود را از 1 ساعت پس از زایمان شروع و 56/7 درصد آنها شیردهی را تا 1 سالگی به طور کامل انجام دادهاند. نتایج نشان میدهد بیشتر مادران، تغذیه تکمیلی را با 1 تا 3 قاشق در وعده شروع کرده و حدود 90 درصد آنها تغذیه تکمیلی را بر اساس توصیههای کارکنان بهداشت انجام داده بودند. همچنین مهمترین دلایل شروع شیر خشک در شیرخواران، اختلال در رشد و نمو کودک (34 درصد)، کمبود شیر مادر (17 درصد)، بیماری مادر (14 درصد)، نگرفتن سینه (11 درصد) و دوقلو بودن کودکان (8 درصد) است.
نتیجه گیری با وجود آموزش چهره به چهره به مادران در مراکز بهداشتی هنوز هم در شروع صحیح تغذیه تکمیلی و ادامه آن مشکلاتی وجود دارد؛ بنابراین ارائه آموزش شیردهی به مادران با روشهای گوناگون و متنوع باید سرلوحه اقدامات مراکز بهداشتی قرار گیرد.