13 نتیجه برای تعادل
هوشنگ نجفی، سید مصطفی شید موسوی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیق حاضر در جهت تعیین اثرات یک مهار کننده اختصاصی A1-AR (DPCPX) بر روی اختلالات همودینامیک و عملکرد دفعی ناشی از ایسکمی/خونرسانی مجدد (I/R) کلیوی طی ساعات اولیه طراحی شد. مواد و روشها: در این پژوهش تجربی، رتها با پنتوباربیتال سدیم بیهوش شده و سپس شریانهای هر دو کلیه به مدت 30 دقیقه مسدود و به دنبال آن 4 ساعت دوره خونرسانی مجدد صورت پذیرفت. یک دوره کلیرانس طی یک ساعت آخر دوره خونرسانی مجدد وجود داشت. جمعآوری ادرار زیر 30 میلیمتر پارافین در سرتاسر دوره و گرفتن نمونههای خون شریانی در ابتدا و انتهای آن صورت پذیرفت. حیوانات به 4 گروه تقسیم گردیدند: DPCPX (2 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم) یا نرمال سالین به ترتیب به دو گروه I/R+DPCPX و I/R در زمان نیم ساعت قبل از برقراری I/R همچنین به ترتیب به دو گروه DPCPX و شاهد قرار گرفته تحت جراحی بدون انسداد شریانهای کلیوی داده شدند. یافتهها: I/R منجر به بالا رفتن اسمولالیته پلاسما، غلظتهای پلاسمایی سدیم، پتاسیم، کرآتینین و اوره، دفع نسبی سدیم، پتاسیم و بیکربنات، دفع مطلق بیکربنات و pH ادرار، اما کم شدن غلظت بیکربنات، pH و فشار CO2 خون شریانی، کلیرانس کرآتینین، دفع مطلق اوره و پتاسیم، بازجذب آب آزاد و اسمولالیته ادرار در گروه I/R نسبت به گروه شاهد گردید. مقایسه بین گروههای I/R+DPCPX و I/R مشخص نمود که استفاده از DPCPX توانست تغییرات ناشی از I/R بر روی اکثر این پارامترها را بهبود بخشد. نتیجهگیری: فعالیت A1-AR طی ساعات اولیه خونرسانی مجدد بدنبال ایسکمی کلیوی در برقراری اختلالات همودینامیک، بازجذب توبولی سدیم همچنین دفع پتاسیم، اوره و اسید- باز به طور کاملاً بارزی مشارکت مینماید.
ساجده محتشمی، رغد معمار، حسین نبوی نیک، وحیده دهقانی تفتی،
دوره 16، شماره 7 - ( 7-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: تعادل جزء نیازهای اساسی جهت انجام فعالیتهای روزمره می باشد و در فعالیت ایستا و پویا نقش مهمی را ایفا میکند. هدف از این پژوهش ارزیابی تعادل افراد مبتلا به نوروپاتی محیطی دیابتی بعد از 4 هفته برنامه تمرین تعادلی و عملکردی می باشد.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی است. 22 نفر از بیماران دیابتی مبتلا به نوروپاتی محیطی دیابتی (11 نفر گروه تجربی و 11 نفر کنترل) با میانگین سنی 79/53 سال، قد 41/163 سانتی متر و وزن 49/71 کیلوگرم به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. آزمونهای برگ، زمان برخاستن ورفتن برای اندازهگیری تعادل انجام شد. از 12 جلسه تمرین ترکیبی تعادلی و عملکردی به عنوان مداخله استفاده شد.از آزمون t همبسته برای تعیین اختلاف بین پیش آزمون و پس آزمون و آزمون t مستقل برای مقایسه دو گروه کنترل و تجربی استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تی همبسته نشان داد دوره تمرینی بر تعادل عملکردی و تعادل پویا اثر معناداری دارد. مقایسه نتایج بین گروهی نیز نشان داد که بین تعادل عملکردی قبل از تمرین اختلاف معناداری وجود ندارد اما بعد از تمرین نتایج عکس بود. در تعادل پویا نیز نتایج بین گروهی قبل و بعد از دوره تمرینی اختلاف معنی داری را نشان نداد.
نتیجه گیری: بیماران مبتلا به نوروپاتی دیابتی احتمالا دچار اختلال در تعادل می باشند و به نظر می رسد مهمترین عامل آن آسیب گیرندههای حسی عمقی می باشد که ممکن است انجام تمرینات ترکیبی تعادلی و عملکردی از طریق وارد آوردن اضافه بار بر روی سیستم بینایی، دهلیزی و حس عمقی و تحریک این سیستم تعادل را بهبود می بخشد. از اینرو میتواند به عنوان تمریناتی جهت بهبود تعادل توصیه شوند.
منیره اسدی قلعه نی، آتنا شمس، حمیدرضا طاهری،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن پیشرونده سیستم اعصاب مرکزی است و از علائم و نشانههای آن خستگی و عدم تعادل میباشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی بر روی سطح طرح دار بر تعادل بیماران مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود. آزمودنیها با دامنه سنی 27 تا 42 و مقیاس ناتوانی جسمانی 1-4 و هدفمندانه و داوطبانه انتخاب و به صورت تصادفی به گروههای تجربی و کنترل تقسیم شدند. تمرینات به مدت 3 هفته و 5 جلسه در هفته انجام گرفت و مدت هر جلسه حداقل یک ساعت بود. برای اندازهگیری تعادل از مقیاس تعادل برگ استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تی مستقل و وابسته در سطح p<0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بهبود قابل توجهی در تعادل مشاهده شده است(p<0.05). همچنین نتایج حاکی از تفاوت معنیداری بین دادههای پس آزمون آزمودنیها در هر دو گروه تجربی و گروه کنترل بود(p<0.05).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه، به کارگیری برنامه تمرینی راه رفتن بر روی سطح طرح دار میتواند عاملی تاثیرگذار در بهبود تعادل بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس باشد. با توجه به این نتایج، متخصصان مربوطه میتوانند از این تمرینات به عنوان یک مکمل در کنار درمانهای دارویی برای بیماران ام .اس استفاده کنند.
ریحانه منصوری، رضا رجبی، هومن مینونژاد،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: به نظر میرسد استفاده از تاب تعادل به عنوان وسیلهای که به تازگی در ایران ساخته شده است، در برنامههای تمرینی پیشگیری از آسیبهای ورزشی و بازتوانی مفید باشد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه میزان فعالیت الکترومیوگرافی عضلات درگیر در استراتژی مچ پا در تاب تعادل با تخته تعادل است.
مواد و روشها: تحقیق حاضر کاربردی و از نوع علی- مقایسهای است. 15 دانشجوی دختر بین 20 تا 22 سال به صورت هدفمند و با داشتن معیارهای ورود، انتخاب شدند. فعالیت الکترومیوگرافی عضلات درشت نیقدامی، دوقلو، راست رانی و همسترینگ آنان، هنگام ایستادن یک پا روی دو وسیله سنجیده شد. اختلاف میانگین فعالیت عضلات در دو وسیله با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره انجام شد.
یافتهها: نتایج ، تفاوت معنیداری را در میزان فعالیت الکترومیوگرافی عضلات روی دو وسیله(001/0=p) نشان داد. همچنین نتایج اثرات درون گروهی نشان داد که فعالیت عضلات درشتنی قدامی، راست رانی و همسترینگ روی تاب تعادل به طور معنیداری نسبت به زمانی که فرد روی تخته تعادل ایستاده بیشتر است(P<0.05). برای عضله دوقلو با وجود بالاتر بودن میزان فعالیت در تاب تعادل این اختلاف از نظر آماری معنیدار نبود(P<0.05).
نتیجهگیری: به نظر میرسد ایستادن روی تاب تعادل باعث ایجاد فعالیت عضلانی بیشتر در عضلات درگیر در مفاصل مچ پا و ران (مثل درشت نی قدامی، راست رانی و همسترینگ) میشود. بنابراین پیشنهاد میشود از این وسیله در برنامههای تمرین تعادلی استفاده شود.
نسرین شهبازی، حسن خلجی، محسن ابراهیمی منفرد،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش هادر بزرگسالان نشان دادهاند که دستورالعمل کانون توجه بیرونی نسبت به دستورالعمل کانون توجه درونی، در یادگیری حرکتی کارآمدتر میباشد. از این رو، هدف این تحقیق، بررسی اثر کانون توجه- خودگفتاری بر تعادل زنان مبتلا به MS میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمهتجربی، جامعه آماری شامل زنان مبتلا به MS مراجعه کننده به انجمن اماس اراک بودند که به تشخیص نورولوژیست و به علت اختلال تعادلی واجد شرایط شرکت در این پژوهش شدند. بیماران به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره کنترل، کانون توجه بیرونی- خودگفتاری و کانون توجه درونی- خودگفتاری تقسیم شده و از طریق آزمون تعادلی برگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. 42 نفر به عنوان نمونه مراحل اجرایی تحقیق را تمام کردند. شرکتکنندگان هر گروه به مدت 9 روز تکالیف تعادلی را تمرین کردند، سپس از آنها پسآزمون گرفته شد. برای مقایسه نمره تعادل گروهها از آزمون آنووا و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری کمتر از 05/0 استفاده شد.
یافتهها: تعادل شرکتکنندگان در هر سه گروه بهبود پیدا کرد و با این که کانون توجه بیرونی بهتر از دو گروه دیگر عمل کرد، اما اختلاف معنیداری بین دو گروه تجربی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه، تأثیر تمرین در بهبود مهارت تعادل را تأیید نمود و همچنین برتری دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل را نشان داد. احتمالاً دستکاری نوع کانون توجه به صورت خودگفتاری تأثیر چندانی بر تعادل زنان مبتلا به MS ندارد.
شیوا صائبی، داریوش خواجوی، فردین فرجی،
دوره 19، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: ﺧﻮدﮔﻔﺘﺎری از ﻣﺪاﺧﻼت روان ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮاند ﺑﺮ عملکرد ﺣﺮﻛﺘﻲ فرد مؤثر ﺑﺎﺷﺪ. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر تمرین تعادلی همراه با خودگفتاری انگیزشی و آموزشی بر تعادل زنان مبتلا به MS در شهر اراک بود.
مواد و روشها: اﻳﻦ پژوهش از ﻧﻮع ﻧﻴﻤﻪﺗﺠﺮﺑﻲ و با طرح پیشآزمون - ﭘﺲآزﻣﻮن بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به MS در شهر اراک بود. 42 بیمار با دامنه سنی20 تا 50 سال به عنوان نمونه انتخاب شدند انتخاب و به صورت تصادفی ساده به سه گروه کنترل، گروه خودگفتاری آموزشی و خودگفتاری انگیزشی تقسیم شده و از طریق آزمون تعادلی برگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروههای تجربی به مدت یک ماه، هفتهای سه جلسه و هر جلسه 45 دقیقه، تکالیف تعادلی را تمرین کردند. سپس از آنها پس آزمون گرفته شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه جمعیت شناختی، آزمون تعادلی برگ، آزمون تعادل یک پا و آزمون ستاره استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون آنووا و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری کمتر از 05/0 و نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمره تعادل گروه خودگفتاری آموزشی در پس آزمون نسبت به دو گروه خودگفتاری انگیزشی(045/0p=) و کنترل (800/0p=) به طور معنیداری بالاتر بود. همچنین بین میانگین نمره پس آزمون عملکرد تعادلی، گروههای خودگفتاری انگیزشی و کنترل تفاوت معنیداری مشاهده نشد (689/0p=).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش، تمرین تعادلی همراه با خودگفتاری آموزشی بر تعادل افراد مبتلا به MS تأثیر دارد. بنابر این، تمرین تعادلی همراه با خودگفتاری آموزشی میتواند شیوﮤ مناسبی برای بهبود تعادل زنان مبتلا به MS باشد.
داریوش خواجوی،
دوره 20، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: نقص تعادل، افتادنها و ترس از افتادن یک مساله مهم است که میتواند به پیامدهای سلامتی معکوس از جمله کاهش کیفیت زندگی منجر شود. هدف این پژوهش، بررسی ساختار عاملی، رواسازی و تعیین پایایی نسخه ترجمه فارسی «مقیاس اعتماد به تعادل ویژه فعالیتها» در سالمندان ساکن جامعه در شهر اراک بود.
مواد و روشها: این تحقیق، توصیفی و از نوع روانسنجی بود. جامعه آماری، سالمندان شهر اراک در سال 1391 و نمونههای تحقیق شامل 308 نفر با میانگین سنّی 38/69 سال بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از نسخه فارسی مقیاس اعتماد به حفظ تعادل در فعالیّتها جمعآوری شد که شامل16 گویه است و اعتماد به تعادل را در فعّالیّتهای زندگی روزانه ارزیابی میکنند. دادهها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شدند. پایایی آزمون مجدد و پایایی درونی بهترتیب به روش ضریب همبستگی پیرسون و آلفایکرونباخ محاسبهشد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 16 تحلیل شد.
یافتهها: نتایج به استخراج یک عامل با ارزش ویژه بیش از 1 منجر شد که 89/82 درصد واریانس را تبیین کرد. پایایی آزمون مجدّد بین یک تا 4 هفته و همسانی درونی (آلفای کرونباخ) به ترتیب 82/0 و 98/0 بود. ضریب همبستگی دونیمه گاتمن 95/0 و ضریب همبستگی درونطبقهای 85/0 بهدست آمد.
نتیجهگیری: نسخه فارسی «مقیاس اعتماد به حفظ تعادل در فعّالیّتها» ابزاری روا و پایا برای سالمندان ایرانی ساکن در جامعه است که میتواند با اهداف بالینی و پژوهشی استفاده شود.
فرشید فرزین، مسعود گلپایگانی، فردین فرجی، دکتر شهناز شهرجردی، پرستو قاسمی،
دوره 21، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس ناشی از تخریب میلین در سیستم عصبی مرکزی است که منجر به ضایعات کارکـردی میشود. مشکلات تعادلی از اختلالات شایع و سرگیجه بـه عنوان اولین تظاهر در این بیماران محسوب میشود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر توانبخشی وستیبولار از طریق تمرینات کوکسی و کاوتورن بر تعادل و میزان معلولیت ناشی از سرگیجه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. 30 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بدون در نظر گرفتن نوع ام اس و سرگیجه در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند که گروه تجربی تمرینات را به مدت 12 هفته و 3 جلسه در روز به مدت 5 تا 15 دقیقه اجرا کردند. جهت ارزیابی تعادل و معلولیت ناشی از سرگیجه قبل و بعد از مداخله از آزمونهای برگ و پرسشنامه معلولیت ناشی از سرگیجه (DHI) استفاده شد.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که پس از اتمام پروتکل تمرینی در گروه تجربی بین میزان تعادل و معلولیت ناشی از سرگیجه بیماران، قبل و بعد از اجرای تمرینات اختلاف معنیداری وجود داشت، در حالی که در گروه کنترل تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: تمرینات کوکسی و کاوتورن میتواند بـه عنوان یک روش درمانی غیر تهاجمی، عامل موثر در بهبود تعادل و معلولیت ناشی از سرگیجه مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس شود.
آقای مهدی پناهیان،
دوره 26، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده
مقدمه: نقایص دهلیزی، سرگیجه و گیجی ممکن است منجر به تأخیر در کنترل وضعیتی، عدم هماهنگی، ایجاد حملات سرگیجه و در نهایت عدم تعادل در کودکان شود. در این مطالعه مروری نظام مند، عوامل تاثیرگذار بر اختلال تعادل کودکان و آزمونهای مؤثر در ارزیابی این کودکان مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: مقالات معتبر در بازه زمانی سال 2000 تا 2023 در پایگاههای اطلاعاتی Pubmed، Google Scholar، Elsevier با استفاده از کلیدواژههای Balance، Vertigo، Dizziness، Vestibular، Children جستجو شدند. در مطالعه حاضر، مقالات پژوهشی، مروری روایی، مرورهای سیستماتیک، متاآنالیز مرتبط با هدف مطالعه مورد ارزیابی و وارد مطالعه شدند.
یافتهها: در مطالعه حاضر به طور کلی تعداد 95 مقاله یافت شد. با تکرار گیری، تعداد 13 مقاله حذف و 82 مقاله در مطالعه باقی ماند. با بررسی عناوین این مقالات، 7 مقاله به دلیل مرتبط نبودن عنوان با هدف این مطالعه و تعداد 9 مقاله به دلیل مرتبط نبودن متن کامل مقاله حذف شدند و 66 مقاله مرتبط باقی ماندند. تعداد 8 مطالعه به دلیل معیارهای خروج از مطالعه حاضرخارج شدند. بنابراین در مجموع 58 مقاله وارد این مطالعه مروری نظام مند شد و عوامل مؤثر در بروز اختلال تعادل و ارزیابی مؤثر در شناسایی این اختلالات یافت گردید.
نتیجه گیری: تشخیص صحیح اختلالات تعادلی در کودکان با استفاده از آزمونهای مناسب، نه تنها از بررسیهای غیر ضروری جلوگیری میکند و نگرانیهای والدین را کاهش میدهد، بلکه پیشنیاز درمان موفقیتآمیز است.
محسن برغمدی، سارا ایمانی بروج، حامد شیخعلی زاده،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
مقدمه: امروزه ورزش معلولین تبدیل به یکی از مقولههای مهم دنیای ورزش شده است. در این میان، ورزش نابینایان و افراد دچار اختلال بینایی اهمیت ویژهای دارد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، تأثیر وزن لباس بر دامنه فعالیت الکتریکی عضلات منتخب اندام تحتانی طی اجرا مهارت تیروکمان در افراد نابینا بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی و آزمایشگاهی است. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 30 پسر نابینا و سالم شهر اردبیل بودند که به طور هدفمند و داوطلبانه انتخاب شدند. آزمودنیها به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. هدف تیراندازی در فاصله 10 متری از آزمودنی قرار گرفت. آزمون آماری آنالیز واریانس دوسویه و آزمون t در سطح معناداری 0/05 برای تجزیه و تحلیل آماری دادهها استفاده شد.
یافتهها: با توجه به نتایج بدست آمده، اثر عامل زمان در فعالیت الکتریکی عضله پهن داخلی هنگام رها کردن زه کمان از نظر آماری معنادار بود. اثر عامل گروه در فعالیت الکتریکی عضله درشتنئی قدامی هنگام رهاکردن زه کمان از نظر آماری دارای اختلاف معناداری بود. همچنین اثر عامل گروه در هنگام گرفتن کمان در عضله راست رانی و دو سررانی از نظر آماری دارای اختلاف معناداری بود.
نتیجه گیری: در نهایت با توجه به تمامی نتایج بدست آمده میتوان اینگونه گفت که احتمالاً استفاده از لباس تیراندازی با تأثیر بر فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی میتواند موجب بهبود تعادل در هنگام تیراندازی شود که این به نوبه خود میتواند یکی از دلایل مهم و کارآمد در موفقیت تیراندازان با کمان شود.
داریوش خواجوی، حدیث طهماسبی ارشلوپور، فردین فرجی،
دوره 28، شماره 2 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس (MS) شایعترین اختلال سیستم عصبی در جوانان است و مشکلات تعادلی ناشی از آن میتواند باعث ایجاد اختلال در حفظ وضعیت ایستاده، محدودیت در راه رفتن و نهایتاً اُفتادن بیماران مبتلا شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر مداخله حرکتی و شناختی بر تعادل و اعتماد به تعادل بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود.
روش کار: جامعۀ آماری پژوهش افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (با دامنه سنی 60-20 و نمره مقیاس ناتوانی بین 4-2) مراجعهکننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهر اراک بودند که 30 آزمودنی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنیها در پیشآزمون، آزمونهای برخاستن و حرکت کردن زماندار و ایستادن روی یک پا را انجام دادند و مقیاس اعتماد به تعادل ویژۀ فعالیتها را تکمیل کردند. پس از اعمال برنامۀ مداخله ترکیبی حرکتی و شناختی، پسآزمون انجام شد. دادهها با نرمافزار SPSS نسخۀ 21 و آزﻣون t زوﺟﯽ و آزمون t مستقل تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین نمرۀ گروه تجربی در آزمونهای برخاستن و رفتن زماندار و ایستادن روی یک پا به طور معنیداری بهبود یافت (p≤0/05). در پس آزمون، بین میانگین نمره مقیاس اعتماد به تعادل ویژۀ فعالیتهای دو گروه تجربی و کنترل تفاوتی معنیداری مشاهده نشد (p≤0/05).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش، استفاده از برنامۀ مداخله ترکیبی حرکتی و شناختی بر بهبود چابکی و تعادل پویا و ایستای بیماران مولتیپل اسکلروزیس، پیشنهاد میشود. به نظر میرسد برای افزایش اعتماد به تعادل بیماران به دلیل ذهنی بودن به مدت زمان بیشتری برای تمرین نیاز است.
شهناز شهرجردی، زهرا گرامی پور،
دوره 28، شماره 2 - ( 2-1404 )
چکیده
زمینه و هدف: هالوکس والگوس از دفورمیتی های شایع پا است که باعث انحراف خارجی نخستین انگشت پا و نیمه دررفتگی پیشرونده مفصل متاتارسو فالانژیال اول می شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر کینزیوتیپ و تمرینات تقویتی مچ پا با توپ بوسو بر درد، تعادل و زاویه شست پای زنان مبتلا به هالوکس والگوس بود.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمائی بالینی با طرح پیش و پس آزمون انجام شد. ابتدا 45 زن دارای شست کج به همراه کف پای صاف به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب ، سپس به طور تصادفی به سه گروه کینزیوتیپ (4 هفته، سه جلسه در هفته، هر جلسه به مدت 24 ساعت)، کینزیوتیپ به همراه تمرینات تقویتی مچ پا با توپ بوسو (4 هفته، سه جلسه در هفته ، هر جلسه به مدت 30 دقیقه تمرینات و 24 ساعت اعمال تیپ) و گروه کنترل (هیچ مداخله ای دریافت نکردند) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل شاخص VAS ، تست لک لک و گونیامتر به ترتیب برای اندازه گیری درد، تعادل و زاویه شست پا استفاده شد. تحلیل دادهها با آزمون ANOVA یک طرفه در سطح معنی داری( 05/0 ≥P)نجام گرفت.
یافته ها: پس از انجام تمرینات ، مقایسه دادههای بین دو گروه تفاوت معنی داری را در قبل و بعد از 4 هفته در مورد متغیر های درد، تعادل و میزان زاویه هالوکس والگوس در دو گروه کینزیوتیپ و کینزیوتیپ به همراه تمرینات تقویتی باتوپ بوسو نسبت به گروه کنترل نشان داد (001/0=P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که جهت اصلاح شست کج و بهبود درد و تعادل در زنان می توان از برنامه ترکیبی تیپ و تمرینات تقویتی مچ پا با توپ بوسو استفاده کرد.
علی جلالوند،
دوره 28، شماره 2 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی تأثیر پروتکل تمرینی گیت به عقب بر نوسانات پاسچری(وضعیتی) و تعادل مردان سالمند با سابقه زمین خوردن انجام شد.
روش کار: ﺗﻌﺪاد 28 نفر سالمند سالم و با سابقه زمین خوردن در ایﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮدﻧﺪ. پروتکل گیت به عقب به عنوان متغیر مستقل و میانگین پارامترهای انحرافات وضعیتی دامنه، جابجایی مرکز فشار ، سرعت مرکز فشار و شتاب مرکز فشار به عنوان متغیرهای وابسته مورد بررسی قرار می گیرد. از فورس پلیت کیستلر برای ارزیابی نوسانات وضعیتی استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس اندازه های تکراری طرح مختلط در سطح معنی داری 05/0 استفاده گردید.
یافته ها: تفاوت معنی داری در دامنه قدامی-خلفی و شتاب داخلی-خارجی مرکز فشار بین افراد سالمند سالم با افراد دارای سابقه زمین خوردن وجود ندارد(05/0> P). افراد دارای سابقه زمین خوردن از دامنه داخلی-خارجی ، جابجایی قدامی-خلفی، سرعت و شتاب قدامی-خلفی مرکز فشار بیشتری برخوردار بودند(001/0P =)، ولیکن از جابجایی داخلی-خارجی(000/0P =) و سرعت داخلی-خارجی مرکز فشار (005/0P =) پایین تری برخوردار بودند.
نتیجه گیری: تغییر در پارامترهای مرکز فشار ممکن است پیش بینی کننده خطر سقوط در سالمندان باشد. پارامترهای مرکز فشار از حساسیت متفاوتی برای شناسایی تفاوتهای ظریف در کنترل وضعیت برخوردار هستند. پاسخ پارامترهای مختلف تحت تاثیر مکانیزمهای جبرانی، ضعف و اختلالات تعادلی قرار می گیرند. پروتکل گیت به عقب یک مداخله هدفمند برای بهبود تعادل و پایداری سالمندان مبتلا به سقوط است.