8 نتیجه برای تستوسترون
عصمت مشهدی، مرجان رفیق، علی قضاوی، محمد رفیعی، قاسم مسیبی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: اختلالات پرفشاری خون شایعترین عارضه طبی حاملگی به شمار میروند و پره اکلامپسی از علل مهم مرگ و میر در طول حاملگی میباشد. با وجود این که پاتوژنز این بیماری تاکنون به طور دقیق شناخته نشده ولی شواهدی در مورد نقش هورمونهای جنسی به خصوص تستوسترون در روند این بیماری موجود است. پژوهش حاضر نیز با هدف مقایسه تستوسترون سرم خانمهای مبتلا به پره اکلامپسی با خانمهای حامله با فشار خون طبیعی انجام شد. روش کار: در این مطالعه موردی – شاهدی 27 خانم حامله تک قلوی مبتلا به پره اکلامپسی که شامل 11 مورد پره اکلامپسی شدید و 16 مورد پره اکلامپسی خفیف بوده با 62 زن باردار سالم مشابه که از نظر سن مادر، سن بارداری و نمایه توده بدنی با هم شبیه بودند انتخاب شدند و تستوسترون سرم آنها به روش الایزا اندازهگیری شد. جهت بررسی تفاوتها در دو گروه از t-test استفاده شد و 05/0p< معنیدار تلقی گردید. نتایج : میانگین تستوسترون در بیماران مبتلا به پره اکلامپسی 66/1 و در گروه کنترل 26/1 نانوگرم در میلیلیتر بود. ولی اختلاف دو گروه از نظر آماری معنیدار نبود. همچنین میانگین تستوسترون در گروه پره اکلامپسی شدید 083/2 و در پره اکلامپسی خفیف 37/1 نانوگرم در میلی لیتر بوده که این اختلاف نیز معنیدار نبود. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که به نظر نمیرسد تستوسترون در پاتوفیزیولوژی بیماری پره اکلامپسی نقش عمدهای را دارا باشد.
پروین زارعیان،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: تاکنون نقش دقیق هورمونهای جنسی در درک درد و همین طور اثر استرس بر سیستم تولید مثلی مشخص نشده است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر ضد دردی استرس محدود کننده و اثر آن بر غلظت هورمونهای جنسی در راتهای نر و ماده میباشد. روش کار: در این تحقیق تجربی از 47 رات نر و ماده در محدوده وزنی 230- 170 گرم استفاده گردید. برای القا استرس حاد محدود کننده و استرس مزمن، حیوان به ترتیب یک ساعت و دو هفته ( روزی یک ساعت ) در دستگاه مقیدکننده قرار داده می شد. سپس آزمون تیل فلیک انجام میگردید. از روش رادیوایمنواسی برای تعیین غلظت هورمونهای جنسی استفاده شد. برای آنالیز دادهها تست های کروسکال والیس و من - ویتنی بکار برده شد. نتایج: در رات های نر و ماده استرس حاد محدود کننده موجب افزایش معنیدار زمان تاخیر در آزمون تیل فلیک گردید. استرس مزمن در راتهای نر تاثیر معنیداری بر زمان تاخیر در این آزمون نداشت ولی در رات های ماده موجب افزایش این زمان گردید. استرس حاد و مزمن محدود کننده در راتهای نر موجب کاهش غلظت تستوسترون پلاسما شد. در راتهای ماده فقط استرس حاد محدود کننده منجربه کاهش معنیدار غلظت استرادیول پلاسما گردید. استرس محدود کننده اثر معنیداری بر غلظت تستوسترون در راتهای ماده و غلظت استرادیول در راتهای نر نداشت. نتیجه گیری: استرس محدود کننده به صورت حاد موجب کاهش درد و کاهش غلظت هورمونهای جنسی در راتهای نر و ماده میگردد ولی استفاده از آن به صورت مزمن موجب یک جواب وابسته به جنس میشود.
صدیقه مقسمی، سعیده ضیائی، زینب حیدری،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت جنسی یکی از جنبه های بسیار مهم کیفیت زندگی است که عوامل متعددی بر آن موثر بوده و باعث اختلال آن میشوند. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر دو رژیم متفاوت هورمون درمانی بر عملکرد جنسی زنان یائسه است. مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی است. 111 زن یائسه سالم که کنترااندیکاسیون قطعی هورمون درمانی نداشتند به دو گروه تقسیم شدند گروه یک روزانه 5/2 میلیگرم تیبولون (57 نفر) و گروه دو روزانه 625/0 میلیگرم استروژن کونژوگه همراه با 5/2 میلیگرم مدروکسی پروژسترون استات (54 نفر) به مدت شش ماه دریافت کردند. در شروع و شش ماه پس از درمان، نمونه خون به منظور تعیین سطح هورمونهای جنسی گرفته شد و عملکرد جنسی با استفاده از شاخص عملکرد جنسی زنان (FSFI) بررسی شد. دادهها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: 45 زن در گروه تیبولون و 32 زن در گروه هورمون درمانی تا انتهای مطالعه مورد پیگیری قرار گرفتند. در مقایسه با شروع درمان، گروه تیبولون در همه شش حیطه FSFI بهبود یافت در حالی که در گروه هورمون درمانی از شش حیطه تنها دو حیطه لغزندگی و درد بهتر شد (05/0>p). افزایش میانگین نمره کل و نمره هر یک از حیطههای FSFI به جز حیطه رضایتمندی در گروه تیبولون نسبت به گروه هورمون درمانی به طور معنیدار بیشتر بود (05/0>p). در گروه تیبولون، سطح سرمی تستوسترون (003/0=p)، ایندکس تستوسترون آزاد (002/0=p) و ایندکس استرادیول آزاد (021/0=p) نسبت به قبل از درمان افزایش و سطح سرمی SHBG کاهش یافت(001/0>p). در گروه دو، نسبت به قبل از درمان SHBG به طور معنیدار افزایش یافت (001/0=p) و رژیم درمانی تیبولون بهتر از هورمون درمانی تحمل شد. نتیجهگیری: تیبولون در بهبود نمرات عملکرد جنسی زنان یائسه به خصوص میل، تهییج و ارگاسم، موثرتر از هورمون درمانی مرسوم است ضمن آن که عوارض جانبی آن قابل قبولتر است.
پریوش کاظمی، حبیب اله جوهری، اسفندیار شریفی، اکبر زراعت پیشه،
دوره 14، شماره 6 - ( 11-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه مرزنجوش از دیرباز در طب سنتی برای درمان بیماریهای گوارشی، دیابت و التیام زخم ها به کار رفته است، اما از آنجایی که اثر آن بر سیستم تولید مثلی بررسی نشده است، هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات آندروژنیکی احتمالی عصاره این گیاه بر هورمونهای محور هیپوفیز گناد میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه تجربی بر روی پنج گروه نه تایی موش صحرایی بالغ نژاد ویستار انجام شد. گروه کنترل هیچ دارویی دریافت نکردند. گروه شم سرم فیزیولوژیک و گروههای تیمار A ، B و C به ترتیب عصاره گیاه مرزنجوش با غلظت 10، 20 و 40 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن را به وسیله گاواژ به مدت 14 روز دریافت کردند. سپس میزان هورمونهای FSH، LH و تستوسترون در نمونههای خونی به روش رادیوایمونواسی مورد سنجش قرار گرفت. دادهها به کمک نرم افزار SPSS و با آزمون آنووا و توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در گروه کنترل، شم و گروههای تجربی A ، B و C میانگین و خطای معیار از میانگین غلظت پلاسمایی برای هورمون لوتئینیزه کنننده برحسبمیلی یونیت بر میلیلیتر به ترتیب 006/0±18/0، 017/0±183/0، 026/0±187/0، 012/0±241/0، 027/0±284/0 و برای هورمون محرک فولیکولی به ترتیب 025/0±321/0، 071/0±342/0، 026/0±372/0، 031/0±383/0 و 026/0±372/0 و برای هورمون تستوسترون به ترتیب 683/0±28/5، 502/0±07/6، 94/1±09/6، 48/1±66/6 و 66/1±1/8 بود.
نتیجه گیری: عصاره اتانولی برگهای گیاه مرزنجوش در دوز حداکثر، خواص آندروژنیکی داشته و با تاثیر بر فعالیت سطوح مختلف محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- گناد، میزان ترشح هورمونها را تقویت میکند.
زهرا اسلامی راد، رضا حاجی حسین، بهزاد قربان زاده، امیر الماسی حشیانی،
دوره 16، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: توکسوپلاسما گوندی تک یاختهای بیماریزا بوده و میتواند باعث عفونتهای شدید و سقط جنین گردد. ارتباط سطح کلسترول و سایر لیپیدهای خونی در انسان آلوده به انگل مورد توجه افراد مختلفی قرار گرفته است. شواهدی وجود دارد که سطح تستوسترون و لیپیدهای میزبان در پاتوژنز انگل توکسوپلاسما دخیل هستند. لذا در این مطالعه به اندازهگیری و مقایسه سطح تستوسترون و لیپیدهای سرمی و نیز بررسی ارتباط میان این عوامل در مردان دارای آنتی بادی IgGضد توکسوپلاسما و مردان فاقد این آنتی بادی پرداختیم.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی مورد - شاهدی بر روی مردان 20 تا 29 سال مراجعه کننده به آزمایشگاه قبل از ازدواج اراک انجام شد. پس از تکمیل پرسشنامه، 5 میلیلیتر نمونه خون گرفته شده و سرم آن جدا شد. سپس آزمایش تشخیص آنتی بادی IgG ضد توکسوپلاسما بر روی سرمها انجام شد و 100 نفر از افرادی که دارای آنتی بادی مذکور بودند به عنوان گروه مورد و 100 نفر از افراد فاقد آنتی بادی به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند و اندازه گیری تستوسترون و لیپیدها بر روی سرم آنها انجام شد.
- یافته ها: نتایج نشان داد که سطح تستوسترون در هر دو گروه مورد و شاهد در حد طبیعی بوده ولی سطح این هورمون در گروه مورد به طور معنیدار پایینتر از گروه شاهد بود. همچنین سطح لیپیدهای سرمی در دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنی دار نداشت.
نتیجه گیری: مطالعه رابطه بین سطح تستوسترون و لیپیدهای سرم در گروه مورد و شاهد نشان داد که یک همبستگی منفی معنی داری بین سطح این هورمون و تری گلیسرید وجود دارد. همچنین یک همبستگی مثبت و معنی داری بین سطح تستوسترون و لیپو پروتئین با دانسیته بالا وجود دارد.
پریا کرم پور، مهناز آذرنیا، غدیره میرابوالقاسمی، فرزانه علیزاده،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه رازیانه دارای اثرات استروژنیک، ضد التهاب و آنتیاکسیدان بوده و به طور سنتی برای درمان زنان نابارور به کار میرود. سندرم تخمدان پلیکیستیک شایعترین اختلال اندوکرین در زنان میباشد که 5 تا 10 درصد آنها را در سنین باروری مبتلا میکند. مطالعه حاضر به بررسی اثرات عصاره هیدروالکلی رازیانه بر سندرم تخمدان پلیکیستیک القا شده در موشهای صحرایی(رت) ماده نژاد ویستار پرداخته است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، به تعداد 30 سر رت ماده با میانگین وزنی 20±200 گرم، مقدار 2 میلیلیتر استرادیول والرات(EV) به صورت زیر جلدی تزریق شد و 6 سر نیز به عنوان کنترل سالم در نظر گرفته شدند. پس از 60 روز رتها به گروههای کنترل، شاهد و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی تزریق درون صفاقی عصاره رازیانه را در دوزهای 1000 ،500،250 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن به مدت 10 روز دریافت کردند. غلظت سرمی هورمونهای تستوسترون، هورمون محرک فولیکولی و هورمون زردهای با روش الایزا مورد سنجش قرار گرفت و مقادیر سرمی این هورمونها بین گروههای درمانی با تست آنووا یک طرفه و در سطح معنیداری 05/0 مقایسه شدند.
یافتهها: دادهها نشان دادند که عصاره رازیانه باعث افزایش غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش هورمون زردهای و تسترسترون در گروههای درمانی میشود به نحوی که هورمون محرک فولیکولی در دوزهای 1000 و 500 میلیگرم بر کیلوگرم و هورمون زردهای و تسترسترون در دوز 1000 میلیگرم بر کیلوگرم اختلاف معنیداری را با گروههای کنترل نشان دادند.
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر مثبت افزایشی عصاره رازیانه بر غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش دادن هورمون زردهای و تسترسترون در رتهای مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک، این ترکیب احتمالاً میتواند جهت درمان بیماران مبتلا در نظر گرفته شود.
عاطفه بیابانگرد زاک، مسعود گلعلی پور، غلامرضا حدادچی، علیرضا علاسپور،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل تغییر سبک زندگی از نظر تغذیه و فعالیتهای فیزیکی، چاقی به یکی از مهمترین چالشهای سلامتی انسان تبدیل شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط سطح تستوسترون و لیپوپروتئینهای سرم از جمله لیپوپروتئین با چگالی پایین و لیپوپروتئین با چگالی بالا با شاخص توده بدنی در گروههای متفاوت سنی از جمعیت مردان استان گلستان بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهد که در آن 183 نفر از مردان طی سال 90-91 به صورت تصادفی انتخاب شدند، وزن و قد افراد بر اساس روشهای استاندارد اندازهگیری شد و برای هریک شاخص توده بدنی محاسبه گردید. سطح سرمی هورمون تستوسترون و سطح لیپوپروتئین با چگالی پایین و لیپوپروتئین با چگالی بالا این افراد نیز سنجیده شد. آنالیزهای آماری دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و آزمون آنووا یک طرفه وآزمون همبستگی دومتغیره پیرسون بین گروهها صورت گرفت.
یافتهها: نتایج تجزیه و تحلیل دادهها، ارتباط آماری معکوس و معنیداری بین شاخص توده بدنی با سطح سرمی تستوسترون نشان داد (005/0p=). در جمعیت مورد بررسی، افزایش شاخص توده بدنی با افزایش لیپوپروتئین با چگالی پایین و افزایش سن نیز مرتبط بود (p به ترتیب 049/0 و 011/0). در ضمن بین مقدار لیپوپروتئین با چگالی بالا و شاخص توده بدنی رابطه معکوسی مشاهده شد که از لحاظ آماری معنیدار نبود (068/0p=).
نتیجهگیری: از این مطالعه میتوان چنین نتیجه گرفت که در مردان، افزایش وزن با سطح پایین تستوسترون و با افزایش LDL مرتبط است که با افزایش سن این ارتباط بیشتر میشود.
فرانک مرادی، علی اکبرنژاد،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS) یک بیماری اندوکرینی بین زنان در سنین باروری است. مطالعات مقطعی و طولی، تمرینات ورزشی را راهکاری مؤثر برای درمان و کاهش علائم این سندرم گزارش کردهاند. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تأثیر دو نوع تمرین اختیاری و استقامتی بر برخی فاکتورهای التهابی و هورمونی در موشهای صحرایی مبتلا به PCOS است.
مواد و روش ها: در این پژوهش که از نوع تجربی و به لحاظ هدف کاربردی است، 40 سر موش صحرایی ماده، نژاد ویستار با میانگین وزنی 20±220 گرم به روش تصادفی ساده به چهار گروه ده تایی شامل: 1. گروه کنترل؛ 2. گروه PCOS؛ 3. گروه PCOS+تمرین اختیاری؛ 4. گروه PCOS+تمرین استقامتی تقسیم شدند. موشهای گروه تمرین اختیاری به مدت 8 هفته (5 جلسه در هفته) فعالیت اختیاری روی چرخ گردان و موشهای گروه تمرین استقامتی به مدت 8 هفته (هر هفته 5 جلسه) فعالیت منظم هوازی روی تردمیل را تجربه کردند. نمونههای خونی برای بررسی تغییرات سطوح IL-6 وتستوسترون، از طریق خونگیری از قلب جمعآوری و با روش آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی :این مطالعه در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه تهران با اختصاص کد IR.UT.REC.1395016 به تأیید رسیده است.
یافته ها: نتایج نشان داد بین گروههای تمرین استقامتی و تمرین اختیاری اختلاف معناداری در شاخصهای IL-6 و تستوسترون وجود ندارد (P=0/565)، (P=0/496). هر دو گروه تمرینی (استقامتی و اختیاری) به طور جداگانه منجر به کاهش معنادار IL-6 و تستوسترون نسبت به گروه رتهای مبتلا به PCOS شدند (P=0/002)، (P=0/000)، (P=0/038)، (P=0/007).
نتیجه گیری: در مجموع بر اساس یافتههای تحقیق حاضر میتوان نتیجهگیری کرد که تمرین اختیاری و استقامتی بر فاکتورهایIL-6 ، تستوسترون و وزن رتها تأثیر یکسانی دارد.